خود ارضایی (2) آسیب ها

نوجوان در ابتدا احساس ناشناخته و مرموزی در وجود خویش می یابد که آمیخته با نوعی محبت و علاقه به دیگران است و چند مرحله را به تدریج طی می کند.(1) در مرحله اوّل: ابتدا توجه نوجوان به وضع بدن به ویژه دستگاه تناسلی معطوف می شود و این آغاز توجه و علاقه به امور جنسی است.
شنبه، 13 شهريور 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خود ارضایی (2) آسیب ها

خود ارضایی (2) آسیب ها
خود ارضایی (2) آسیب ها


 

منبع : راسخون




 

خود ارضایی (2) آسیب ها



نویسنده : حسن مانیان




مراحل تمایلات از دیدگاه روان شناسان
 

نوجوان در ابتدا احساس ناشناخته و مرموزی در وجود خویش می یابد که آمیخته با نوعی محبت و علاقه به دیگران است و چند مرحله را به تدریج طی می کند.(1)
در مرحله اوّل: ابتدا توجه نوجوان به وضع بدن به ویژه دستگاه تناسلی معطوف می شود و این آغاز توجه و علاقه به امور جنسی است.
در مرحله دوّم: توجه قلبی با میل شدید یا عاطفه و محبت همراه می شود و به اصطلاح ماهیت عاطفی پیدا می کند.
در مرحله سوّم: علاقه به جنس مخالف بیشتر می شود و به طور مقدماتی عشق و علاقه آن ها ممکن است هر کس را هدف قرار دهد؛ لذا چندین نفر، ممکن است مورد علاقه نوجوان به طور اخص واقع شوند.
در مرحله چهارم: علاقه، معطوف به چند نفر تغییر جهت داده و به جانب یک فرد از جنس مخالف هدایت می شود، این فرد ممکن است قدری مسن تر از جوان باشد و نوجوان احتمالا با این شیوه می خواهد مورد پشتیبانی یک فرد حامی قرار گیرد.
در مرحله پنجم: نوجوان تغییر عقیده داده است و متوجه فردی از جنس مخالف می شود که تناسب سنی با او داشته باشد. برخی از روان شناسان، عشق و علاقه نوجوانان را به دو نوع می دانند.(2)
1- عشق عاطفی (ملکوتی)
2- عشق شهوانی
منظور از عشق عاطفی (ملکوتی) محبت و علاقه ای است که نوجوان به طرف مقابل احساس می کند و گاهی هم نوجوان از آن به «عشق پاک» تعبیر می کند. در این مرحله، عشق جنبه جسمانی و شهوانی ندارد، بلکه با نوعی تمجید و تحسین و احساس فداکاری، توأم است و نوجوان به شدت پرهیز دارد که این نوع احساس را بر چسب علاقه جنسی لکه دار کند و از آن عشق آسمانی یاد می کند.
« موریس دبس» این نوع گرایشات را « عشق افلاطونی» می نامد (3) و آنرا مشتمل بر احساسات محبت آمیز می داند.
در مرحله عشق شهوانی که به دنبال عشق عاطفی ظهور می کند، نوجوان بیشتر به مسائل توأم با لذت، علاقه مند می شود و چنانچه در طرف مقابل ویژگی های مطلوب را مشاهده نمود به ازدواج می اندیشد.
گاهی هر دو جنبه، یعنی عشق ملکوتی (عاطفی) و عشق شهوانی حضور می یابد و به یکدیگر حد می زنند؛ لذا چنانچه در حیات جنسی نوجوان،عشق عاطفی و عشق شهوانی به شکل مطلوب،در چهارچوب قانون و شرع پیوند خورده و پس از دوران نامزدی منجر به تشکیل خانواده می شود و می توان گفت این راه پر مخاطره را به سلامت پشت سر گذاشته اند.

دیدگاه ها
 

خودارضائی از دیدگاه اسلام
 

دین اسلام عبارت از مجموعه ای اعمال و مراسم دینی محض و خشک نیست که بازتاب عقاید ما باشد. بلکه اسلام برنامه مفصلی است برای سراسر زندگی انسان.
عقاید و عبادات و مبادی عملی دستورات دینی اسلام، حقایق غیر مربوط و جدائی نیستند، بلکه کمال ارتباط و ملایمت در بینشان برقرار و مجموعه مرکبی را تشکیل می دهند.
این شریعت مقدس برای بندگان پست و نالایق هوی و هوس و شیفتگان دنیا و اشخاصی که همانند بال پرنده ای در هوا در حرکتند و یا همچون خَس و خاشاکی با امواج دریا بالا و پایین می روند، نازل نشده است؛ بلکه دین مقدس اسلام برای شیرهای شجاعی نازل گشته است که خودشان را برای تغییر دادن مسیر بادهای مخالف و مقاومت در مقابل موج های سهمگین و تغییر دادن موج های باطل قادر و توانا ببیند.(4)
لذا اسلام به اعمالی که تن و روان آدمی را در خطر انداخته و او را در زندگی فلج می کند، با دیده ی خشم نگریسته است و این عمل را خارج شدن از مرزهای طبیعت بشری و تجاوز به حدود و حریم فطری او می داند؛ تعبیر قرآن در این خصوص«تجاوز» است. روایات و احادیث نیز ناظر به این عناوین و معانی است و از آن به «گناه بزرگ» ، «کسی که با خود نکاح کرده است» ، «ملعون» ، «کسی که از رحمت واسعه ی خدا به دور است» یاد می کند.
بدون تردید چنین تعابیری که حاکی از عظمت گناه است، متضمن آثار زیانمند و ناگواری است که بر جسم و روان و اندیشه¬ی انسان وارد می شود؛ علاوه بر آن که ارتباط انسان و خدا که در بینش اسلامی اصلی ترین رابطه موجود در هستی است، مورد تهدید قرار داده و آن را به گسستگی و انقطاع، سوق می دهد. ولی با این حال چون اسلام آئین رحمت و پیامبر آن «رحمه للعالمین» است، به نوجوان و جوان مبتلا وعده آمرزش و مغفرت داده و علاوه بر آن، درهای امید و نجات را بر روی وی می-گشاید و فرد را به سوی زندگی سالم و متعادل سوق می دهد.
در اینجا، جا دارد که نظر آئین اسلام را در مورد خودارضائی از نظر خوانندگان بگذرانیم:
خداوند در قرآن می فرماید:« ولا تلقوا بایدیکم إلی التهلکه»(5) با دستان خود، خود را به هلاکت میفکنید.
از امام صادق (ع) درباره ی استمناء سؤال شد و امام (ع) فرمودند: گناهی بزرگ است و خداوند در کتاب خود از این عمل، انسان ها را نهی فرموده است؛ کسی که به چنین عملی دست می زند، گوئی با خود ازدواج کرده است و اگر از کار وی آگاه می شدم با وی غذا نمی خوردم. سؤال کننده فرمودند: ای فرزند رسول خدا، مأخذ این سخن را که فرمودید از کتاب خدا برای من بیان کنید.
امام (ع) فرمودند: « فمن ابتغی وراء ذلک فاولئک هم العادون» (6)
کسانی که بیرون از آنچه گفته شد، (منظور ارضاء شهوت از طریق مشروع که در آیات و روایات آمده) طلب کنند، از حد، تجاوز کرده اند. امام (ع) باز فرمودند: «و هو مما وراء ذلک» و استمناء خارج از محدوده (آنچه گفته شد) می باشد.
آن شخص پرسید: گناه زنا بزرگ تراست یا استمناء امام (ع) پاسخ دادند: استمناء گناه بزرگی است.
عمار از حضرت صادق (ع) نقل می کند که از حضرتش پرسید مردی خدای ناکرده با حیوانی نزدیکی کرده یا استمناء کرده است. حکمش چیست؟
امام (ع) فرمودند: هر یک از این دو عمل و هر چیزی که شبیه به این هاست در حکم زنا می باشد و حرام است.(7)
علاء می گوید: از امام صادق (ع) در باره ی استمناء پرسیدم. حضرت فرمودند: از کارهای خیلی بدی است و برای جلوگیری از آن، ازدواج موقت بهترین راه است.(8)
ابوبصیر می گوید از حضرت صادق (ع) شنیدم که فرمودند: سه طایفه اند که خداوند در روز قیامت با آنان تکلم نمی کند و به ایشان عنایتی ندارد و از گناه پاکشان نمی سازد و برای آنان عذاب دردناک است: کسی که موی صورت خود را بکند، کسی که استمناء نماید و کسی که با او لواط شود. (9)
امام صادق (ع) می فرماید: مردی را که با آلت تناسلی خویش بازی می کرد، نزد امیرالمؤمنین (ع) آوردند؛ حضرت آن قدر به دست او زد تا دستش سرخ شد، سپس از بیت المال برداشت و او را تزویج نمود. (10)

خودارضائی از دیدگاه روان شناسان
 

روان شناسان معتقدند که عمل خودارضائی آثار سوئی بر جسم و روان نوجوان می گذارد. اکنون در اینجا به چند نظریه از آنان اشاره ای می کنیم:
«کانت» معتقد است: هیچ چیز به اندازه کام گرفتن از خود، ذهن و جسم را ضعیف نمی کند و این نوع شهوترانی به کلی با طبیعت آدمی مغایر است. اما این موضوع نباید از جوان پنهان بماند؛ باید آن را با همه ی زشتی اش پیش روی قرار داده، بگوییم که بدین طریق از تولید مثل خواهد افتاد و یادآور شویم که این عادت زشت، بیش از هر چیز دیگری، قدرت جسمی اش را تباه خواهد کرد. با این کار سبب پیری زودرس خویش خواهد شد، عقلش واقعا ضعیف خواهد شد و غیره. (11)
«موریس دبس» در این مورد می نویسد:
سابق بر این، گمان می کردند که این انحرافات جنسی، یک امر غیر قابل جبران و بسیار خطرناک است و تقصیر تمام حوادث عصبی را به گردن آن می گذاشتند. امروزه غالباً اطباء به این موضوع اهمیت زیادی نمی دهند. در هرصورت استمناء، عمل قبیحی است. این کار جوان را بسیار خسته می کند و در طبایع حساس تولید وسواس و تردید عجیبی می نماید، به طوری که همواره خجل و شرمسار هستند.(12)
«سیلوانوس استال» معتقد است: این کار (استمناء) آشفتگی و شوریدگی حال را سبب می شود و اگر تکرار گردد، نتایجی در پی دارد. استمناء هوش را ناتوان و خوی را پست و نیروهای پیکر را نابود سازد و آن را نه تنها گناه به خدا، بلکه بی حرمتی به آنچه در عالم بشریت پاک و نیک است به شمار آورد. این کار زشت اگر به درازا انجامد برای بدبختی که بدان دست یازد همه راه های به دست آوردن خوشبختی را تباه و ویران می سازد.(13)
«کینزی» می نویسد: مشکل است تصور شود که چیزی بهتر از این (استمناء) نتواند به طور مداوم به شخصیت فرد لطمه زند. (14)
و در مورد زنان مبتلا به خود ارضائی می نویسد: نصف آنها به خلجان های روانی منبعث از پشیمانی و ندامت، مبتلا می شوند و در این میان عده ای فقط یک تا دو سال ناراحت می گردند. در حالی که عده ی بیشتری در حدود شش سال و نیم دچار اینگونه اضطرابات خواهند بود.(15)
به عقیده کینزی، هیچ نوع فعالیت جنسی دیگری مثل استشهاء موجب ناراحتی و نگرانی خاطر زنان را فراهم نمی سازد.
«کوچتکف» و «لاپیک» دو تن از روان شناسان روسی می نویسند: تمایلات جنسی پیش از موقع، جوان را از تحصیل و استراحت کلی نشاط بخش، منحرف می کند و در اشخاص بی اطلاع و بی تجربه، سبب رنج روحی عمیقی می شود.(16)
آن ها همچنین در پاسخ آن عده که می گویند: «اگر نوجوانان از طریق استمناء و یا روش های دیگر به ارضای جنسی خویش نپردازند، دچار ناراحتی های روحی می شوند.» این گونه، اظهار نظر می نمایند:¬ طبق ¬نظریه ¬و عقیده¬ ی متخصصان معروف و مقبول همگان ، اجتناب از ارضای تمایلات جنسی تا دوره ی روابط زناشویی مطلقاً ضرری ندارد.(17)
برخی از متخصصان امور جنسی نیز می نویسند: این عمل (استمناء) مبتلایان را به ضعف قوای شهوانی دچار می کند، ترسو و بی حال بار می آورد، شهامت و درستی از آنان سلب می شود. چه بسا اشخاصی که در آغاز جوانی دچار ضعف قوای روحی و جسمی به صورت مفرط مس می¬شوند. این عمل غیر طبیعی جنسی از لحاظ روابط نزدیکی که با حواس پنج گانه دارد، در درجه ی اول در چشم و گوش اثر می گذارد، علاوه بر این ها، تحلیل رفتن قوای جسمانی و روحانی، کم شدن خون، پریدگی رنگ، نقصان قوای حافظه، لاغری، ضعف وسستی زیاد از حد، بی اشتهایی، کج خلقی، عصبانیت، دَوَران سر و آفت های دیگر، مشکلاتی است که گریبان گیر مبتلایان به آن خواهد شد. (18)
با بررسی نظریات فوق باید اظهار نمود که: برخی از روان شناسان، آسیب استمناء را روانی می دانند نه جسمی.(19) اگر صرفاً خطر آن را روانی بدانیم، باید بپذیریم که عوارض احتمالی آن ازقبیل احساس گناه، در خود فرورفتن عاطفی (اوتیسم)، انزوا، شرم و خجلت افراطی، گریبان گیر نوجوان و یا فرد مبتلا خواهد گردید زیرا به خود مشغول شدن، مستلزم بریدن از دیگران و قطع ارتباط های اجتماعی است.
از سوی دیگر به لحاظ وجود رابطه مستقیم بدن و روان که در اختلالات پسیکوسوماتیک(روان- تنی) مورد بحث واقع می شود، آثار روانی استمناء، پیامدهای نامطلوب جسمی را به دنبال دارد.
خانم دکتر بیرجندی، پس از بحث پیرامون علل مولد امراض پسیکوسوماتیک، در این زمینه می نویسد: در کسی که احساس گناه به علت استمناء دارد، ممکن است علائم دستگاه اداری و تناسلی بروز کند. (20)

پسران و دختران
 

استمناء پسران
 

در تحقیقاتی که در مورد استمناء پسران انجام شده چند نکته مهم به چشم می خورد:
1- شروع استمناء به طور کلی، بیشتر در سنین 12تا 14 صورت می گیرد؛ به عبارت دیگر، این مشکل از هنگام ورود
دانش آموز به مقطع راهنمائی آغاز می شود.
2- مدت اعتیاد به این عمل از3 تا 8 سال ذکر شده است.
3- افرادی که توانسته اند این عمل را ترک کنند ، در سالهای آخر دبیرستان مشغول تحصیل بوده اند؛ به بیان دیگر، این مشکل از دوره ی راهنمائی آغاز می شود و تقریبا در پایان دوره ی دبیرستان رو به کاهش می گذارد.
4- نحوه ی ابتلاء، بیشتر تماس با دوستان منحرف از جمله همکلاسی های منحرف ونگاه کردن به نامحرم و...ذکرشده است.
5- حدوداً 8 نفر از 25 نفر افراد مذبور، ذکرکرده اند که دچار اُفت تحصیلی شده اند. این اُفت تحصیلی از عدم تمرکز در درس خواندن شروع و به مردود شدن ختم می شود.
6- اکثر افراد مبتلا به استمناء (16 نفر از 25 نفر) اظهار نموده اند که آن قدر اراده ندارند تا بتوانند دست از این کار بردارند.
7- کسانی که توانسته اند استمناء را ترک کنند، نگران هستند که آیا می توانند پس از ترک این عمل ازدواج کنند و صاحب فرزند شوند. اگرپاسخ این سوال مثبت است، آیا پس از گذشت چه مدت از ترک این عمل، افراد مذکور می توانند ازدواج کنند؟ همچنین این افراد پرسیده اند که آیا عوارض ناشی از استمناء پس از ترک آن از بین خواهد رفت یا خیر؟
برخی نیز پرسیده اند که آیا پس از ترک این عمل، گناه آنان بخشوده خواهد شد؟
8- ابتلاء به استمناء به سلامت روانی فرد نیز ضربه ی شدیدی می زند به طوری که اُفت تحصیلی 8 نفر از 25 نفر، یک نمونه ی بارز آن است. ضعف اراده در ترک استمناء که فردخود را اسیر و ناتوان در برابر ترک آن می بیند، ضربه ی مهم دیگری است. این ضعف اراده ی او برای ترک عملی که می خواهد آن را انجام ندهد و نمی تواند ترک کند، باعث می شود که شخص خود را مریض روحی بداند، دائم ناراحت باشد و اعتماد به نفس خود را از دست بدهد. این نمونه های ذکرشده، مواردی است که به عنوان ضربات روحی و روانی بر فرد وارد می شود و آسایش و آرامش فکری را از او سلب می کند، به نحوی که فرد مبتلا به استمناء قادر نیست مثل دیگر افراد هم سن و سال خود به زندگی عادی بپردازد.

استشهاء دختران
 

به طور کلی بی توجهی والدین در مراقبت از فرزندان باید به عنوان یکی ازعلل انحرافات جنسی تلقی شود.
موارد زیر نمونه هائی است از بی توجهی والدین نسبت به مسائل جنسی دختران:
1- اطلاع دختران از روابط ویژه والدین.
2- مورد تجاوز قرار گرفتن دختران، از سوی فامیل و افراد غریبه.
3- عدم نظارت والدین در دوستی دخترانشان با دوستان ناباب.
4-جهل دختران نسبت به عوارض دستمالی کردن عضو جنسی خود (در بسیاری از موارد، دختران این کار را به عنوان عادت انجام می دهند. اما وقتی مبتلا به خودارضائی شدند، کم کم می فهمند که چه کرده اند.)
5-کنار هم قرار دادن بستر خواب دختر و پسر نابالغ.
6- تنها گذاشتن دختر و پسر نابالغ در خانه.
7-تنها گذاشتن دختر در خانه (که از سوی همسایه یا افراد دیگر به آنها تجاوز شده است.)
باید اذعان نمود که دختران از نظر جنسی نسبت به پسران ضربه پذیر ترند. تمایلات خودکشی در دختران، بخصوص دخترانی که مورد تجاوز قرار گرفته اند، بسیار زیاد است. در حالی که در پسران وضع به این گونه نیست. دختران چون به لحاظ جسمی، ضعیف تر از پسران هستند، با سهولت و رغبت بیشتری از طرف افراد هوسران، مورد تجاوز قرار می گیرند. چون سن بلوغ در دختران کمتر از بلوغ پسران است و آنها زودتر از پسران بالغ می شوند. دختران در این سن معمولا از آگاهی ها و تعلیمات جنسی برخوردار نیستند، لذا به سهولت در دام انحراف جنسی می غلتند.

آسیب ها
 

آثار و نتایج خودارضائی
نوجوانانی که مبتلا به این انحراف بوده اند، متناسب با جنس و سن مدت ابتلا و برخی موارد دیگر، آثار نامطلوبی را بر جسم و روح خود احساس کرده اند.
افرادی که مبتلا به استمناء (خودارضائی) می باشند، موارد زیر را به عنوان تأثیر استمناء در سلامتی خود ذکر کرده اند. شایان ذکر است که این افراد ناراحتی های زیر را ناشی از ابتدا به استمناء می دانند و لا غیر:
1- ضعیف شدن چشم؛
2- لاغر شدن صورت؛
3- ضعف اعصاب؛
4- لاغر شدن بدن؛
5- سرگیجه؛
6- زود به زود زکام شدن؛
7- کم خونی؛
8- سست شدن زانو؛
9- سیاه شدن دور چشم؛
10- ضعیف شدن حافظه؛
11- زرد شدن صورت؛
12 - ضعیف شدن حس شنوایی؛
13- جوش زدن صورت؛
14 - شنیدن صدای زنگ در گوش؛
15- گوشه گیری؛
16 - ظاهر نشدن در اجتماع؛
17- ضعف ایمان؛
18 - بیمار شدن از نظر جسمی و روحی؛
19 – ناراحتی های دیگر... .
موارد عمده در اختلال سلامتی این افراد به نقل از خود آن ها به ترتیب عبارتند از:
ضعیف شدن، لاغر شدن صورت، ضعف اعصاب، ضعف حافظه و گوشه گیری.
«موریس دبس» نیز در زمینه آثار ابتلا به استمناء می نویسد:
علایم عادی استمناء را همه می شناسند و آن عبارت از: پریدگی رنگ و بخصوص حلقه ی سیاه رنگی که به دور چشم پیدا می شود، فرد همواره خسته و خواب آلوده به نظر می رسد، توجه او به سختی به چیزی جلب می شود. غالب اوقات یک شرم و حیای اغراق آمیز و کاذب در وی پیدا می شود، گوشه گیری اختیار می کند و خواب وی آشفته و ناراحت است. این کار، جوان را خیلی خسته می کند و در طبایع حساس، تولید وسواس و تردید عجیبی می نماید، به طوری که همواره خجل و شرمسار است و خود را مجرم می پندارد. در هنگام مطالعه در امراض ذهنی و فکری، غالباً با این عادت زشت برخورد می نمائیم.
تمامی جوانانی که در تحصیل، عقب می مانند و مخصوصاً اشخاص ابله و گیج، اکثراً به آن مبتلا بوده اند که در این موارد، این عمل حکم یک عادت زشت واقعی را پیدا می کند!(21)
اگر بخواهیم زیان های استمناء را به طور خلاصه ذکر کنیم، فهرست وار به زیان هایی که در کتاب روان شناسی بلوغ آمده بسنده می کنیم و اگر به جای ده ضرری که برخواهیم شمرد، یکی از آنها هم وجود داشته باشد کافی است که دین آن را حرام کند و انسان هم مرتکب آن نشود.
این زیان ها عبارتند از: (22)
1- تحریک زیاد هیپوتالاموس و در نتیجه تحریک افراطی غدد جنسی که سبب پرکاری نامتناسب آن ها می شود، بلوغ زودرس را به دنبال دارد؛
2- کاهش و تخلیه مکرر قوای جسمی و روحی به ضعف عمومی بدن و بالاخره به پیری زودرس می انجامد؛
3- به علت افزایش جریان خون در اعضای تناسلی ، مغز و مراکز حساس دیگر پیوسته دچار کاهش نسبی جریان خون می شود. همچنین تخلیه های مکرر عصبی و عدم ارضای روحی در دراز مدت، موجب ضعف عصبی و عوارض روحی می گردد.
4- رکود فکری، اختلال و ضعف حافظه و کاهش اراده در کسانی که استمناء می کنند دیده می شود.
5- ضعف بینایی و بی اشتهایی و در صورت افراط، ضعف استخوانی و ناراحتی های مفصلی در این افراد شایع است.
6- فرد از نظر فکری، نوعی توجه نسبتاً مداوم به موضوع های جنسی پیدا می کند که این امر مانع تفکر آزاد می شود و بنابراین از عوامل رکود فکری به حساب می آید.
7- در مراحل افراطی به ضعف جنسی و انزال زودرس منجر می شود.
8- به علت ارضای ناقص و غیر طبیعی و اختلال های حاصله بعد از ازدواج غالباً امور زناشویی به طور طبیعی صورت نمی گیرد و گاه شخص در روابط زناشودیی شکست خواهد خورد.
9- گوشه گیری، یأس و بی تفاوتی نسبت به مسائل مهم حیاتی، غم و کدورت روانی از عوارض دیگر آن است.
10- در موارد شدید، آزار طلبی یا خود آزاری دیده می شود.

آسیب های خود ارضائی
 

آسیب های ناشی از خودارضائی به گونه های مختلفی تقسیم پذیر است که به اختصار به برخی از آن ها اشاره می شود:
1- آسیب های جسمانی
یکی از روش های شناخت پیشرفت بیماری ها در پزشکی، مرحله بندی (staging) علایم بیماری است. بر این اساس بر حسب عوارض ایجاد شده در بیمار مبتلا به خود ارضائی، سه مرحله بیان شده است:
الف ) مرحله مشکل ساز: در افرادی که مدتی است گرفتار خود ارضائی شده اند. زودرس ترین عوارض ناشی از خودارضائی عبارتند از:
1- خستگی و کوفتگی؛
2- عدم تمرکز حواس؛
3- ضعف حافظه؛
4- استرس و اضطراب.
ب ) مرحله گرفتاری شدید : بروز علایم زیر در فرد گرفتار نشان دهنده ی آن است که شدت ابتلای وی یا مدت آن بیش از مرحله اول است و در نتیجه عوارض شدید ی ظاهر شده است:
1- خستگی و کوفتگی؛
2- نَوَسان خُلق و تغییرات سریع خُلقی؛
3- حساسیت بیش از حد و زود رنجی؛
4- کمر درد؛
5- نازک شدن موها؛
6- ناتوانی جنسی زودرس در جوانی؛
7- بی خوابی یا بدخوابی و مشکلات مشابه.
ج) مرحله گرفتاری بسیار شدید یا حالت اعتیاد: علایم زیر در فرد گرفتار، نشان دهنده ی بالاترین شدت ابتلا است:
1- خستگی و کوفتگی؛
2- ریزش موها؛
3- تارشدن دید چشم ها؛
4- وِزوِز کردن گوش ها؛
5- انزال زودرس و غیرارادی یا خروج منی به صورت قطره قطره؛
6- درد در کشاله ران و ناحیه تناسلی؛
7- دردهای قولنجی در ناحیه لگن و استخوان دنبالچه.

نحوه پیدایش عوارض
 

در دانش پزشکی، روند پیدایش علایم یک بیماری و چگونگی بروز عوارض و نشانه های کلینیکی، در شناخت هر چه بیشتر یک بیماری، بسیار مهم است و می تواند پزشک را در تشخیص و درمان بهتر بیماری و مرض یاری کند.
به این دلیل مناسب است درباره ی نحوه ی پیدایش برخی از عوارض خودارضائی که به آن اشاره شد، بیشتر توضیح داده شود تا خواننده ی عزیز با روند پیدایش این عوارض یا به اصطلاح پاتوفیزیولوژی (patophysiology) آشنا شود:
1- خستگی و کوفتگی: انقباض شدید و یک مرتبه تمام عضلات بدن در جریان انزال (ارگاسم یا اوج لذت جنسی) باعث مصرف سریع مواد غذایی ذخیره شده در عضلات و به طور عمده کاهش گلیکوژن (ماده اصلی لازم برای تولید انرژی عضلانی) می شود. خستگی عضلانی، تقریباً با سرعت تهی شدن عضلات از گلیکوژن، رابطه مستقیم دارد و هرچه این سرعت بیشتر باشد، خستگی بیشتر است.
در خودارضائی، به علت انقباض های مکرر عضلات بدن: ذخائر گلیکوژن عضلات به شدت تمام می شود و خستگی و کوفتگی همیشه از عوارض بدیهی آن است.
2- ریزش مو: خودارضائی به تدریج با تغییرات هورمونی و شیمیایی که در بدن ایجاد می شود، باعث افزایش هورمون جنسی مردانه، یعنی تستوسترون (DHT) می شود که از عواقب بالا بودن ماده (DHT)در خون، ریزش موها و تاسی و بزرگ شدن پروستات و عوارض ناشی از آن در پیری است.
3- خودارضائی مکرر و پشت سر هم: باعث تحریک بیش از حد سیستم عصبی پاراسمپاتیک و افزایش تخلیه آستیل کولین ) Acetyle choline) از انتهای این رشته ها در مغز می گردد که این خود باعث پاره ای از عوارض جسمانی و روانی، همچون حواس پرتی، کمی حافظه، عدم تمرکز حواس، سیاهی رفتن چشم و در نهایت تاری دید می شود.
4- همه ی این علامت ها، ناشی از تغییر تعادل میزان مواد شیمیایی موجود در مغز است که بین سلول های عصبی رد و بدل می شود و انتقال پیام های مختلف را بر عهده دارد.
5- برخی نیز بر این عقیده اند که علت بروز اختلالات مغزی (مانند: حواس پرتی، عدم تمرکز حواس و کاهش حافظه ناشی از ظرفیت عظیمی از انرژی بدن است که در هر بار انزال، تخلیه شده و هدر می رود، زیرا مایع منی حاوی مقدار زیادی DNA (هسته 300 تا 400 اسپرمی که در هر انزال خارج می شود.)،RNA ، آنزیم ها، پروتین ها و مواد قندی، لیسیتین ( Lecithin)، کلسیم، فسفر، نمک های بیولوژیک، تستوسترون و ... است.
6- این ذخایر عظیم انرژی که باید در بدن برای رشد و تقویت بخش های مختلف مورد استفاده قرار گیرد، بیهوده و به طور مکرر از بدن خارج می شود و هر کدام عوارضی را به دنبال می آورند.
برای مثال: از آن جا که سلو ل های خونی و پلاکت ها در مغز استخوان ها تولید می شوند و به تکامل می رسند و برای تولید آن ها نیز انرژی بسیار زیادی مورد نیاز است؛ درافراد گرفتار خودارضائی، تکامل مغز استخوان و در نتیجه تولید سلول های خونی با مشکل مواجه شده و منشأ کم خونی، ضعف و خستگی در این افراد است.
نیز دفع فسفر و لیسیتین بیش از حد، از طریق انزال های مکرر، باعث کاهش ذخایر این مواد می شود که مواد حیاتی برای سلامتی سلو ل های عصبی هستند و در نتیجه اختلال عملکرد سیستم عصبی مانند حواس پرتی، کمی حافظه و... بروز خواهد کرد.

2 – آسیب های روحی و روانی
 

ضعف حافظه و حواس پرتی، اضطراب، منزوی شدن و گوشه گیری، افسردگی، بی نشاطی، لذت نبردن از زندگی، پرخاشگری، بداخلاقی و تندخوئی، کسالت دائمی و ضعف اراده، احساس حقارت، عدم اعتماد به نفس، احساس گناه و عذاب وجدان، برون دادهای روحی و روانی خودارضائی است.

3- آسیب های اجتماعی
 

ناسازگاری های خانوادگی، بی میل شدن به همسر و ازدواج، ناتوانی در ارتباط با جنس مخالف و همسر، احساس طرد شدن، از بین رفتن عزت و پاکی و شرافت و جایگاه اجتماعی، دیر ازدواج کردن و لذت نبردن از زندگی مشترک، از جمله عوارض و آسیب های اجتماعی است.
خداوند در قرآن می فرماید: « و من اعرض عن ذکری فانّ له معیشهً ضنکاً ... »(23)
هرکس از فرمان ما سرپیچد و یاد ما از دلش بیرون برود، یک زندگی تیره و تنگی خواهد داشت.

4 - آسیب های معنوی و اخروی
 

هیچ یک از آسیب های پیش گفته، به اهمیت آسیب های معنوی نیست، زیرا آسیب های معنوی، جان و دل و به عبارت دیگر کنه حقیقت وجود آدمی را تباه می سازد.
خودارضائی از نظر دین، یک گناه است و به تعبیر قرآن، زنگار بر دل می نهد:
« کلّا بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون» (24)
چنین مبادا، بلکه اعمال (ناشایست) دل های آنان را زنگار زده است.
زنگ یا زنگار در اشیاء مادی ، همان چیزی است که روی فلزات و اشیاء قیمتی می نشیند و معمولاً نشانه پوسیدن و از بین رفتن شفافیت و درخشندگی آن و در نهایت ضایع شدن و از بین رفتن آن است.
علامه طباطبایی (ره) در تفسیر المیزان می فرماید: از آیه شریفه سه نکته استفاده می شود.
1- اعمال زشت، نقش و صورتی به نفس و روح انسان می دهند؛
2- این نقش و صورت خاص، مانع آن است که نفس آدمی، حق و حقیقت را درک کند؛
3- نفس آدمی به حسب طبع اولیه اش، صفا و جلائی دارد که با داشتن آن، حق را آن طور که هست درک می¬کند؛
همچنین آسیب های معنوی جهان گذران را در می نوردد واگر اصلاح نگردد، حیات جاودان آدمی را در معرض تباهی و شور بختی قرار می دهد. از این رو نصوص دینی، نسبت به آن، هشدار های لازم را داده اند.
حضرت پیامبر (ص) در این باره می فرمایند: « ناکح الکفّ ملعون» (25)
ملعون است کسی که خودارضائی کند.
منابع و مآخذ :
1- قرآن کریم.
2- استال، سیلوانس، آنچه که یک جوان باید بداند ؟، دکتر نصرت الله کاسمی، انتشارات تهران.
3- بالایان، مسروب، روانشناسی بلوغ، مشعل، 1368ه.ش.
4- بیرجندی، پروین، روان شناسی مرضی ( رفتار غیر عادی )، انتشارات دهخدا، 1364ه.ش.
5- ثابت، حافظ، تربیت جنسی در اسلام، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، قم، 1385ه.ش.
6- دبس، موریس، بلوغ (چه می دانم؟)، حسن صفاری، انتشارات اعلمی.
7- شعاری نژاد، علی اکبر، روان شناسی نوجوانی، وزارت آموزش و پرورش، تهران، 14386ه.ش.
8- شرفی، محمدرضا، دنیای نوجوان، وزارت آموزش و پرورش، تهران، 1386ه.ش.
9- عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، مکتبه الاسلامیه، 1339ه.ق.
10- فلسفی، محمد تقی، گفتار فلسفی، دفتر نشر و معارف اسلامی، 1349ه.ش.
11- کوچتکف ولاپیک، وایسلی دمیتر یویچ و والنثیا میخائیلوونا، روان شناسی و تربیت جنسی، ترجمه محمد تقی زاده، انتشارات بنیاد، تهران، 1361ه.ش.
12- کانت، ایمانوئل، تعلیم و تربیت، غلامحسین شکوهی، دانشگاه تهران، 1362ه.ش.
13- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، 13-14ه.ق.

پی نوشت ها :
 

1 - بلوغ ( چه می دانم )،ص62.
2 - همان، ص 61و65.
3 - همان، ص 65.
4 - آئین شجاعان، صص 136 و 196.
5 - سوره بقره، آیه 195.
6 - سوره مومنون، آیه 7.
7 - وسائل الشیعه ،ج 14، ص 264.
8 - همان، ص 267.
9 - همان، ص 268.
10 - همان، ج 2، ص 112.
11 - تعلیم وتربیت، ص 78.
12 - بلوغ ( چه می دانم؟)، ص 63.
13 - آنچه که یک جوان باید بداند؟، ص 41.
14 - روانشناسی نوجوانی، ص 102.
15 - همان.
16 -روانشناسی و تربیت جنسی، ص 196.
17 - همان، ص 230.
18 - ناتوانی های جنسی، صص 48 و 49.
19 - همان.
20 - روانشناسی مرضی ( رفتار غیر عادی )، ص 235.
21 - بلوغ ( چه می دانم؟)، ص 63.
22 - روانشناسی بلوغ، ص 25.
23- سوره طه، آیه 124.
24 - سوره مطففین، آیه 24.
25 - بحارالانوار، ج4، ص 30، ح 2.



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط