احزاب سياسى رژيم صهيونيستى (8)

اغودات اسرائيل ( مجمع اسرائيل ) يك حزب سياسى مذهبى مخالف صهيونيزم است كه در سال 1912 در لهستان توسط عده اى از رهبران دينى سنتى وابسته به جناح ارتدكسى يهوديت از كشورهاى آلمان ، لتوانى ، مجارستان و لهستان تشكيل شد. اين رهبران در بسيارى موارد اختلافات اساسى و غير اساسى با يكديگر داشتند اما در
پنجشنبه، 25 شهريور 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
احزاب سياسى رژيم صهيونيستى (8)

احزاب سياسى رژيم صهيونيستى (8)
احزاب سياسى رژيم صهيونيستى (8)


 

نویسنده : احمد خليفه
ترجمه : عبدالكريم جادرى




 

حزب اغودات اسرائيل
 

اغودات اسرائيل ( مجمع اسرائيل ) يك حزب سياسى مذهبى مخالف صهيونيزم است كه در سال 1912 در لهستان توسط عده اى از رهبران دينى سنتى وابسته به جناح ارتدكسى يهوديت از كشورهاى آلمان ، لتوانى ، مجارستان و لهستان تشكيل شد. اين رهبران در بسيارى موارد اختلافات اساسى و غير اساسى با يكديگر داشتند اما در مورد يك نكته اتفاق نظر داشتند و آن دشمنى با صهيونيزم به عنوان ايده ى جنبش و يك برنامه ى سياسى و اجتماعى است .
ايده ى صهيونيزم كه بر پايه ى عقايد ناسيوناليستى و لائيك (و آنچه كه از انديشه هاى ليبرالى ، سوسياليستى با آن مخلوط شده است ) و دعوت از يهود براى پايان دادن به زيستن در به اصطلاح تبعيد و مهاجرت به فلسطين و بنا نهادن دولت و جامعه اى امروزى در آن بر اساس اصولى تازه استوار است كه از نظر حزب اغودات اسرائيل كفر و خروج از دين و تخريب مبانى روحى و مادى زندگى فرقه هاى گوناگون يهودى در سراسر دنيا و نافرمانى در برابر مشيت الهى به حساب مى آيد از طرفى اين حزب ضمن تمسك جستن به تورات و احكام دين يهود، آن را يگانه تنظيم كننده ى زندگى و رفتار فردى و گروهى يهوديان مى داند.
همچنين براى ارزش ها و شيوه هاى مرسوم زندگى و رفتارى يهوديان در جوامعى كه در ميان آنها به سر مى برند، احترام قائل بوده و آن را ارزشمند و معتبر مى شمارد. اغودت اسرائيل به منجى آخرالزمان عقيده دارد. طبق اين عقيده نجات به اصطلاح ملت يهود (و بلكه سراسر عالم ) و بازگشت آن از “تبعيدگاه “ به “سرزمين مقدس “ و استقرار “پادشاهى پروردگار” روى روى زمين جز با ظهور منجى آخرالزمان (هرگاه خدا اراده كند) امكان پذير نبوده و از دست جنبش صهيونيستى و يا هيچ كس ديگر، كارى ساخته نيست .
حزب اغودات اسرائيل از بدو تاسيس و مدت زيادى از دوران قيمومت انگلستان بر فلسطين ، با جنبش صهيونيستى خصومت داشت و به شدت با آن مقابله مى كرد و نيز با ايده “وطن ملى يهود “ و ايجاد دولتى يهودى مخالف بود” پيروان اين حزب در فلسطين از ادغام در جامعه يهوديان مهاجر (كه با حمايت و تشويق دولت قيمومت پاگرفته بود) خوددارى كردند و جدا از اين جامعه و نهادهايش ، اعم از نهادهاى صهيونيستى يا دولتى ، زندگى كردند.
اما با گذشت زمان اين دشمنى و خصومت كمتر شده و از نيمه دهه سوم نوعى تفاهم و همكارى بين احزاب اغودات اسرائيل (به ويژه جناح كارگرى اش موسوم به بوعالى اغودات اسرائيل ) و نهادهاى سياسى و مهاجرپذيرى صهيونيستى پديد آمده است چنان كه در آستانه اعلام تاسيس دولت اسرائيل در سال 1948، حزب اغودات اسرائيل از مخالفت با تشكيل يك دولت يهودى صرف نظر كرد و در شوراى موقت دولتى و نخستين كابينه ائتلافى و متعاقبا در انتخابات كنست و “بازى “ حكومت و مخالفين شركت نمود. البته صرف نظر كردن از مخالفت با تشكيل يك دولت يهودى و مشاركت در دستگاه حكومت به اين معنى نيست كه اين حزب ، اسرائيل را به عنوان دولتى يهودى به رسميت خواسته است از وضعيت موجود در جهت منافع مادى و روحى پيروان و هوادارنش استفاده كند. حزب اغودات اسرائيل هنوز نيز نه اسرائيل را (به عنوان يك دولت يهودى ) و نه پرچم ، سرود ملى ، بنيانگذاران و مناسبات ملى آن را به رسميت نمى شناسد و با به سربازى رفتن محصلان مدارس دينى (يشيفها) و تدوين يك قانون اساسى بر اساس اصول لاييسم مخالف است . اين حزب از سال 1952 و به رغم مشاركت در كابينه هاى ائتلافى متعدد رهبرى احزاب معراخ و ليكود، از پذيرش پست هاى وزارتى خوددارى نموده است .
اغودات اسرائيل در طول ساليان درازى كه از عمرش مى گذرد، با چندين انشعاب روبرو شده است . نخستين آن در نيمه دهه سوم بود. در آن زمان گروهى از فرزندان “ييشوف قديم “ از حزب جدا شدند و تشكيلات مستقلى ايجاد كردند كه بعدها به طورى كارتا (در زبان آرامى به معنى نگاهبان شهر) ناميده شده است در نيمه دهه چهل ، جنبش بوعالى اغودات اسرائيل (كارگران مجمع اسرائيل ) از تشكيلات كارگرى حزب اغودات اسرائيل منشعب شده و تشكيلات كارگرى جداگانه اى براى خود تاسيس ‍ كرد. همزمان با اعلام تاسيس اسرائيل ، اين تشكيلات تقريبا به حزب مستقلى تبديل شد. در سال 1984 نمايندگان يهوديان شرقى در اغودات اسرائيل ، از اين حزب جدا شدند و حزب جديدى به نام شاس تشكيل دادند. و سرانجام اندكى پيش از انتخابات سال 1988، پيروان و مريدان خاخام اليعازر مناحم شاخ ، رهبر عالى روحى يهوديان لتوانى الاصل ، به دستور او، از حزب اغودات اسرائيل منشعب شدند و حزب ديغل هتوراه را تشكيل دادند. در اواخر دهه هشتاد بوعالى اغودات اسرائيل در اغودات اسرائيل ادغام شد و ديگر حزبى به نام بوعالى اغودات اسرائيل وجود ندارد همچنين اندكى پيش از انتخابات سال 1992، دو حزب اغودات اسرائيل و ديغل هتوراه با يكديگر ائتلاف كرده ، گروه انتخاباتى پارلمانى يهدوت هتوراه را به وجود آوردند. در زمينه فعاليتهاى سياسى ، اغودات اسرائيل تلاشش را روى آن بخش از مسايل دينى و اجتماعى كه بر ماهيت كلى دولت و شيوه زندگانى و منافع اتباعش تاثير دارد، متمركز مى كند و به مسايل خارجى و امنيت از جمله مساله مناطق اشغالى و موضوعات مترتب بر آن چندان اهميت نمى دهد. در خصوص مناطق اشغالى ، اين حزب در موضع گيرى هايش اغلب بسته به اين كه چقدر مى تواند از اين طريق اهداف دينى اش را در كنست پيش ببرد و براى پيروان و نهادهاى آموزشى و اجتماعى اش منافع مادى به دست آورد، عمل مى كنند.
مواضع سياسى حزب را مى توان به ترتيب زير خلاصه كرد: قاطعيت و شدت عمل و شباهت زياد با مواضع سياسى احزاب هتحيا و مفدال ؛ عناصر با نفوذ حزب عمدتا شامل اعضاى بوعالى اغودات اسرائيل به رهبرى خاخام ابراهام نيرديغر و پيروان فرقه حسيديه حباد(كه اليعازر مزرامى نماينده آنها در حزب محسوب مى شود) با عقب نشينى حتى از يك وجب از به اصطلاح سرزمين اسرائيل مخالفت و بر ضرورت گسترش ‍ عمليات شهرك سازى در سراسر اين سرزمين تاكيد مى كنند. اما با توجه به اينكه ديدگاه كلى مذهبى حزب بر اين كه تاكيد دارد كه نجات به اصطلاح ملت يهود و گرد آمدن همه يهوديان در “سرزمين مقدس “ تنها به دست “منجى موعود “ انجام خواهد گرفت ، بسيارى از رهبران با نفوذ اين حزب و در راس آنان خاخام اليعيزر شاخ در حال حاضر آمادگى دارند بخشى از به اصطلاح سرزمين اسرائيل را واگذار كنند، زيرا به عقيده اين رهبران هيچ نشانه اى دال بر قريب الوقوع بودن عمليات نجات ياد شده مشاهده نمى شود.
در زمينه مسايل مذهبى ، حزب سعى مى كند قوانين را در جهت انسجام بيشتر با احكام دين يهود(بر حسب تفسير يهوديان ارتدكسى از اين احكام ) اصلاح كند. و در عرصه اجتماع مى كوشد سهم شبكه نهادهاى آموزشى ، اجتماعى و دينى وابسته به اين حزب از بودجه دولت را افزايش دهد. در دهه هشتاد حزب اغودات اسرائيل با بهره گيرى از وضعيت تقريبا يكسان ليكود و كارگر و نياز مبرم اين دو حزب به استمالت و جلب رضايت احزاب مذهبى به منظور باقى ماندن در قدرت يا تصويب لوايح معينى در كنست ، توانست در هر دو زمينه (مذهبى و اجتماعى ) امتيازات مهمى به دست آورد كه اين امر احزاب لائيك و هوادارن آنها را به شدت خشمگين ساخت .
در حزب اغوادات اسرائيل ، تصميمات مهم توسط شورايى بنام “شوراى عالى علماى تورات “ اتخاذ مى گردد. شوراى مزبور مركب از رؤ ساى مدارس مهم دينى (يشيف ها) كه بيش ترشان لتوانى الاصلند و رؤ ساى “دربارهاى “ حسيديه بوده و در هر زمانى كه لازم است ، تشكيل جلسه مى دهد. رسيدگى به امور روزمره ى حزب و نهادهاى وابسته به واسطه ى گروه نمايندگان حزب در كنست و ارگان هاى بخصوصى كه با شيوه هايى پيچيده انتخاب مى شوند، انجام مى پذيرد.
در حال حاضر پايگاه انتخاباتى حزب اغودات اسرائيل را توده ى بنيادگرايان (معروف به حريدى ها) و اشكنازى ها كه بيش تر آنان در شهر بيت المقدس و منطقه بنى براك واقع در نزديكى تل آويو ساكنند تشكيل مى دهند. چنان كه ملاحظه مى شود پايگاه انتخاباتى اين حزب به لحاظ جغرافيايى و طيف طرفداران ، گسترده نيست اما پايگاهى قوى ، محكم و با ثبات است . حزب اغودات اسرائيل با تكيه بر اين پايگاه توانسته است در همه ى انتخابات ، 4 كرسى كنست را از آن خود كند به جز در كنست يازدهم (سال 1984) كه تنها دو نامزد اين حزب به كنست راه يافتند. جدا شدن يهوديان شرقى از حزب اغودات اسرائيل ، و تاءسيس حزب شاس به وسيله ى آنان و به تبع آن جذب آراى يهوديان شرقى به سمت اين حزب تازه تاءسيس شده ، علت اين ناكامى است .
اغودات اسرائيل در انتخابات كنست اول (سال 1949) به همراه مفدال و بوعالى اغودات اسرائيل در چارچوب جبهه ى متحد دينى و در انتخابات كنست سوم (سال 1955)، چهارم (سال 1959) و هشتم (سال 1973) به همراه بوعالى اغودات اسرائيل در چارچوب جبهه ى توراتى دينى و در انتخابات كنست سيزدهم (سال 1992) به اتفاق ديغل هتوراه در چارچوب گروه انتخاباتى - پارلمانى يهدوت هتوراه و در ساير انتخابات به صورت منفرد شركت كرده است .
شمار كرسى هاى حزب در دوره هاى مختلف كنست : كنست دوم (1951) 3 كرسى ؛ كنست سوم (1955) 6 كرسى (به همراه بوعالى اغودات اسرائيل )؛ كنست چهارم (1959) 6 كرسى (به همراه بوعالى اغودات اسرائيل )؛ كنست پنجم (1961) 4 كرسى ؛ كنست ششم (1965) 4 كرسى ؛ كنست هفتم (1969) 4 كرسى ؛ كنست هشتم (1973) 4 كرسى (به اضافه يك كرسى بوعالى اغودات اسرائيل )؛ كنست نهم (1977) 4 كرسى ؛ كنست دهم (1981) 4 كرسى ؛ كنست يازدهم (1984) 2 كرسى ؛ كنست دوازدهم (1988) 5 كرسى و كنست سيزدهم (1992) 4 كرسى (به همراه ديغل هتوراه ).

حزب ديغل هتوراه
 

ديغل هتوراه (بيرق تورات ) يكى از احزاب مذهبى افراطى است كه بيش تر اعضايش را بنيادگرايان لتوانى الاصل تشكيل مى دهند. اين حزب اندكى پيش از انتخابات سال 1988 توسط سران يهوديان لتوانى عضو حزب اغودات اسرائيل و بنا به توصيه خاخام اليعيرز شاخ رهبر عالى روحى طوايف لتوانى و رئيس مدارس دينى بونيباج در منطقه ى بنى براك تاءسيس ‍ شد. خاخام مذكور به سران طوايف يهوديان لتوانى توصيه كرده بود از حزب اغودات اسرائيل جدا شوند و حزب جديدى تشكيل دهند. اين خاخام از اينكه سران حزب اغودات اسرائيل (كه اغلب از فرق حسيديه اند) در عوض محكوميت و تكفير رهبران فرقه حسيديه حباد، با آنان روابط مستحكمى برقرار كردند، به خشم آمده بو” پيروان فرقه حباد مدعى بودند خاخام من لوبافيچ مناحم مندل شنيئوسون رهبر روحى اين فرقه كه در نيويورك اقامت داشت ، همان “منجى موعو” است .
در انتخابات پارلمانى سال 1988، حزب ديغل هتوراه توانست 2 كرسى كنست را از آن خود كند. با اين حال اندكى پيش از انتخابات سال 1992، حزب ديغل هتوراه با حزب اغودات اسرائيل ائتلاف كرد و اين دو حزب ، گروه انتخاباتى پارلمانى يهدوت هتوراه را به وجود آورند. همچنين آنها توافق كرده بودند كه پس از برگزارى انتخابات ياد شده به طور كامل در يكديگر ادغام شوند. چيزى كه به پر كردن شكاف بين اين دو حزب كمك زيادى كرد اتفاق نظر دو حزب بر لزوم اتحاد بنيادگرايان اشكنازى (با توجه به وجود رقيب قدرتمندى مانند حزب شاس به عنوان نماينده ى بنيادگرايان شرقى ) و رساندن ميزان آراء به دست آمده به حد نصاب لازم براى ورود به كنست است . همچنين با تشديد بيمارى خاخام من لوبافيچ (رهبر روحى فرقه حباد) افكار پيروان اين فرقه متوجه بيمارى اين خاخام شده و آنها حزب اغودات اسرائيل و به طور كلى سياست را به فراموشى سپردند و همين امر موجب شد تا موضوع بى اساس “منجى موعود” كه علت اصلى اختلاف دو حزب اغودات اسرائيل و ديغل هتوراه بود، به فراموشى سپرده شود، (لازم به يادآورى است كه خاخام مذكور در سال 1994 در گذشت ).
در خصوص مناطق اشغالى و حل مشكل فلسطين ، ديغل هتوراه در مقايسه با اغودات اسرائيل ديدگاه كلى معتدلانه ترى دارد. آبراهام رافيتس رهبر ديغل هتوراه در مقاله اى كه اندكى پس از انتخابات سال 1988 در روزنامه جورزليم پست منتشر ساخت ، نه تنها موافقت خود را با عقب نشينى از بعضى سرزمين هاى اشغالى اعلام كرد، بلكه با استقرار يك كشور خلع سلاح شده فلسطينى در آن سرزمين ها اظهار داشت آماده ى احترام گذاشتن به پرچم چنين كشورى است .

حزب شاس
 

شاس (شومرى توراه سفارديم ، نگاهبانان سفاردى تورات ) يكى از احزاب مذهبى بنيادگراست . اين حزب اندكى پيش از انتخابات سال 1984 توسط اعضاى سفاردى (6) حزب اغودات اسرائيل و تشويق خاخام اليعيرز شاخ و خاخام عوفاريا يوسف (خاخام بزرگ سابق يهوديان شرقى ) تاءسيس ‍ شد. دو خاخام مذكور به عنوان اعتراض به تسلط اشكنازى ها (يهوديان غربى ) بر حزب اغودات اسرائيل و عدم پرداخت سهم مناسبى در نهادها و ليست انتخاباتى حزب به سفاردى ها، تشويق به تشكيل حزب شاس كردند.
در انتخابات سال 1984، شاس توانست 4 كرسى كنست را از آن خود كند در حالى كه در آن انتخابات تنها 2 كرسى كنست به اغودات اسرائيل تعلق گرفت . و در انتخابات سال هاى 1988، 1992، 6 نامزد شاس راهى كنست شدند و همين امر موقعيت اين حزب را تقويت كرد. موفقيت پى در پى شاس در انتخابات تا حدودى از ادامه ى حضور فعال يهوديان سفاردى در صحنه ى سياست و آگاهى بيش تر آنان از موقعيت انتخاباتى قوى خود و تمايل شديد بسيارى از آنها براى داشتن حزبى سياسى كه نماينده ى مستقيم سفاردى ها محسوب شود، حكايت مى كند.
حزب شاس در دو كابينه ى وحدت ملى كه در سال هاى 1984 و 1988 تشكيل شدند و نيز (بر خلاف حزب اغودات اسرائيل ) در كابينه ى اسحاق رابين كه در سال 1992 تشكيل شد، شركت كرد. البته در سال 1994 و به دنبال به محاكمه كشيدن آرييه درعى رهبر شاس و وزير وقت كشور به اتهام تصرف غير مجاز در دارايى هاى دولتى ، از كابينه اسحاق رابين كناره گيرى كرد.
در نيمه ى سال 1990 و در پى بحرانى كه به سرنگونى كابينه وحدت ملى در ماه مه سال 1990 منجر شد، اختلاف نظر شديد رهبران شاس ‍ درخصوص ائتلاف با حزب ليكود يا حزب كارگر، اين حزب را به شدت تكان داد. در حالى كه خاخام شاخ و اسحاق بيرتس (رييس اين حزب ) خواهان ائتلاف با ليكود بودند، خاخام عوفاديا يوسف رييس شوراى علماى تورات و ساير سران سياسى حزب دعوت به ائتلاف با حزب كارگر بودند. سرانجام اين مناقشه اين بود كه خاخام شاخ به طور يك جانبه و به دور از ملاحظه گرى دستور يه ائتلاف با ليكود داد. هر چند شاس طبق اين دستور عمل كرد لكن اين دستور سبب ايجاد شكاف در روابط خاخام شاخ با عوفاديا يوسف و بيرتس با ساير رهبران حزب شد. بعدها اين شكاف بيش تر و منجر به اين شد كه بيرتس اندكى پيش از انتخابات سال 1992 از رياست حزب شاس كناره گيرى كند و در سال 1992 و درپى شركت كردن شاس در كابينه ى كارگرى اسحاق رابين ، خاخام شاخ روابط خود را با اين حزب قطع كرد.
ديدگاه مذهبى و فكرى و اهداف كلى حزب شاس با حزب اغودات اسرائيل شباهت دارد. هر دو حزب سعى مى كنند دولت و جامعه بر اساس ‍ تورات و تعاليم دين يهود (موسوم به هالاخاه ) حركت كنند. از لحاظ ماهيت كلى فعاليت ها، اغودات اسرائيل و شاس شبيه يكديگر عمل مى كنند. هر دو حزب بر مسايل مذهبى ، تاءمين منافع مادى اتباع خود و خدمت به نهادها و تشكيلات وابسته تاءكيد دارند و به موضوعات سياست خارجى و امنيت شامل مسايل سرزمين هاى اشغالى و موضع در برابر ملت فلسطين و حل مسالمت آميز بحران خاورميانه اهميت زيادى نمى دهند (نگاه كنيد به اغودات اسرائيل ).
در مقايسه با اغودات اسرائيل ، حزب شاس به طور كلى آمادگى بيش ترى جهت همكارى با احزاب لائيك و غير مذهبيون دارد و مواضع سياسى اش ‍ از اعتدال بيش ترى برخوردار است .
شاس داراى پايگاه انتخاباتى وسيعى شامل بسيارى از يهوديان اعم از مذهب گرايان و غير مذهبيون است . زيرا از ديدگاه يهوديان شرقى ، شاس ‍ چيزى فراتر از يك حزب صرفا مذهبى است . مناحم فريدمن ، يكى از محققان سرشناس در زمينه ى احزاب مذهبى اسرائيل ، دلايل موفقيت شاس و انگيزه هاى راى دهندگان به نفع اين حزب را اين گونه بيان مى كند:
“شاس كارى كرده است كه ساير احزاب هرگز نتوانسته اند چنين كنند. اين حزب ، هم بنيادگرايى و هم فرقه گرايى را ابزار جلب هواداران قرار داده است . شاس بنيادگرايان شرقى را رهبرى مى كند اما با اين حال از سود جستن از حربه ى فرقه گرايى غافل نيست . فرقه گرايى كه شاس داعيه ى آن را دارد، به آداب و عادات ارتباط داشته و بر خلاف آنچه در دنياى بنيادگرايى مرسوم است ، پيروان را به اداى فرايض مذهبى ملزم نمى كند.
راى دهندگان به نفع شاس نه تنها بنيادگرا نيستند بلكه حتى ممكن است از معتقدان به مقدس بودن روز شنبه نيز نباشند؛ اما چيزى كه آنان را مجذوب اين حزب كرده است ، همان تبليغ و ترويج عادات و تقاليد است . شاس يا تحريك احساسات موفق شده است بنيادگرايى و فرقه گرايى را در يكديگر ادغام كند و هر دو را وسيله ى موفقيت خويش قرار دهد.
از ديد سنت گرايان كه از شمال افريقا به اسرائيل مهاجرت كرده اند، شاس ‍ يك حزب مذهبى نيست “بلكه نمادى از سنت ها و عشق به وطن اصلى و گذشته هاى شيرين است كه در واقعيات دولت اسرائيل حل يا از بين رفته است .”
“شوراى علماى تورات “ عالى ترين ارگان دينى و سياسى حزب شاس ‍ است و تصميمات مهم توسط اين شورا اتخاذ مى گردد. رسيدگى به امور حزب و نهادهايش و اخذ تصميمات روزمره به وسيله ى گروه نمايندگان حزب در كنست و ارگان هاى مشخص و منتخب صورت مى پذيرد.
شمار كرسى هاى شاس در دوره هاى مختلف كنست : كنست يازدهم (1984) 4 كرسى ؛ كنست دوازدهم (1988) 6 كرسى و كنست سيزدهم (1992) 6 كرسى . (7)

پی نوشت ها :
 

6- همانگونه كه در كتاب ساختار جمعيتى آمده ، به يهوديان شرقى ، سفاردى گفته مى شود.
7- اين حزب در انتخاباتى پارلمانى سال 1998، توانست 17 كرسى كنست اسرائيل را بدست آورد- م .
ارسال توسط کاربر محترم سایت : sm1372



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط