صدام از مردان آهنين مي گفت
حالات روحي صدام در زمان جنگ تحميلي از زبان شاه حسين اردني
شاه حسين اردني همواره در تلاش بود پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، خود را در کنار رژيم بعثي صدام قرار دهد. او که پيش از انقلاب اسلامي از شاه ايران کمک هاي نقدي و غيرنقدي دريافت مي کرد، در آن شرايط براي اداره امور کشور خود، دست نياز به سوي صدام دراز کرد. حسين اردني که در ادبيات مردم منطقه خاورميانه به «حسين دوره گرد» شهره بود، در جنگ تحميلي همواره تلاش مي کرد خود را در صحنه هاي گوناگون جنگ تحميلي در کنار صدام قرار دهد و به اين وسيله اتحاد خود و اعراب را با صدام به نمايش گذارد. روايت معروف شليک گلوله توپ توسط او و صدام به سمت شهرهاي بي دفاع ايران، يادآور يکي از اين خوش خدمتي ها در برابر صدام و دلارهاي نفتي عراق بود.
شاه حسين که پس از تحمل سرطاني شديد، به صورت ذليلانه اي درگذشت، دستخط هاي محرمانه اي دارد که برخي از آن ها گوياي استيصال صدام، ارتجاع عرب منطقه و استکبار جهاني در رويارويي با ايران در سال هاي جنگ تحميلي است. او برخي از اين دستخط ها را براي صدام خوانده بود و صدام نيز در يادداشت هاي روزانه خود که منشي هايش برايش تهيه مي کردند، به اين خاطرات اعتراف نموده است. شاه حسين درباره ي آغاز جنگ تحميلي مي گويد: صدام با افتخار تلفني به من گفت من به کمک هيچ کشور عربي براي فتح ايران نياز ندارم. او به حسين اردني گفته بود: «روح سعدبن ابي وقاص در من حلول کرده است و بار ديگر با اقتدار، شکستي تاريخ ساز را عليه فارس ها آغاز خواهم کرد.»
اين پژوهشگر عراقي مي افزايد: حسين اردني همچنين يادآور شده است که صدام از هرگونه توهين به ملت بزرگ ايران دوري نمي کرد و همواره در ديدارهايش با وي و سران خود فروخته عرب به اين مسايل اشاره مي کرد.
او در بخش هاي ديگري از اين ناگفته هاي دوران جنگ تحميلي، نقل مي کند که صدام پس از رو به رو شدن با نيروهاي ايراني در آغاز جنگ تحميلي از مقاومت سنگين آن ها در تعجب بوده و در نخستين ديداري که صدام با پادشاه اردن در بغداد داشته است، به حسين اردني گفته است: «در محاسباتش دچار اشتباه شده، اما مي کوشدآن ها را رفع کند.»
وي با اشاره به اينکه صدام از ضربات کوبنده نيروي هوايي ايران دچار شگفتي شده بود، صدام را چهار هفته پس از آغاز جنگ، بسيار ملتهب و نگران ديده است. پادشاه وقت اردن در بخش ديگري از خاطراتش گفته است: «اين وضعيت صدام با يک سال پس از جنگ تحميلي و با آغاز حملات ايراني ها بيشتر شد، به گونه اي که در اين مدت، بيش از 65 درصد نيروي هوايي عراق نابود شده و در نبرد در دريا، توان عراق کاملاً از بين رفته بود. همچنين صادرات نفت اين کشور، دچار مشکل شديدي بود و از او خواست که بندر عقبه اردن را براي صادرات نفت و وادرات سلاح و کالا به عراق در اختيار حکومت وي گذارم.»
حسين اردني در بيان حالات صدام در جريان عمليات کربلاي پنج مي نويسد: «هجوم ايراني ها براي گرفتن بصره، صدام را به شدت پريشان کرده بود، به گونه اي که او براي نخستين بار پس از آغاز جنگ تحميلي از عراق بيرون رفت و چند ساعتي را در نشست اضطراري سران عرب که براي اين عمليات تشکيل شده بود، در « فاس» مراکش گذراند. در اين باره بايد گفت، اضطراب وي به اندازه اي بود که من و حُسني مبارک، به ديدارش در بغداد رفتيم؛ او شکست سنگيني در کنار شهر بصره خورده بود.
صدام به ما گفت که خود براي کنترل عمليات به بصره رفته است. ايراني ها به اندازه اي سريع عمل کرده بودند که همه ي خطوط پدافندي شکسته شده بود. او در آنجا مجبور به اين اعتراف شده بود که اکنون نه تنها گلوي حکومتش، بلکه گلوي حکومت بسياري از کشورهاي عربي به دست ايرانيان به شدت فشرده شده است.»
الجنابي به نقل از شاه حسين مي گويد: آنجا حُسني مبارک از وعده ارسال سلاح و نيرو و کمک هاي نظامي ارتش مصر در عمل به صدام خبر داد و من نيز سه گردان پشتيباني را به همراه مهمات کافي در اختيار ارتش عراق گذاشتم. و اين ها همه در حالي بود که خود شاه حسين نيز به آن اعتراف و آن را به صدام گوشزد مي کند که نگران پيروزهاي ايرانيان است.
به اين ترتيب، صدام از همراهي شاه حسين بسيار سپاسگزاري و از اين که اردن با همه امکانات در کنار او و حکومتش است، قدرداني مي کند و مي گويد که پس از جنگ جبران خواهد کرد و ادامه داده بود که به نظر من، از هر گونه سلاحي براي پيشروي به ايرانيان بهره برده است. به علاوه، حسين اردني با کوله باري از نوکري استعمار، اين جهان را ترک کرد.
نکته ديگر آن که صدام، خصوصي به او گفته بود ايرانيان مرگ را همچون آهن هاي ذوب شده در دستان خود نرم مي کنند و با چشم پوشي از جان خود، آگاهانه به استقبال مرگ رفته و مواضع ما را مورد تهاجم قرار مي دهند. به اين ترتيب، پايان جنگ براي صدام به قول شاه حسين، يک تولد دوباره بود که وي را با آرامش بر حکومت خونريزش مستولي کرده است.
دکتر الجنابي مي افزايد: اسناد بسيار بي شماري از خيانت هاي شاه حسين به ملت عراق و همکاري وي با صدام و جنايت عليه ايران اسلامي موجود است که بسياري از آن ها در کتابخانه ملي و سلطنتي اردن و آرشيو سلطنتي اين کشور موجود است. وي خيانت را تا به آنجا رسانده بود که زمينه انتقال منافقين از خاک اردن را فراهم کرده بود.
گفتني است، صدام براي نخستين بار پس از حمله به کويت، تلفني به شاه حسين گفته بود که به اين دليل از پوشيدن لباس نظامي پس از فتح کويت خودداري کرده که در جنگ با اين کشور، مردي را در برابر خود نمي بيند و آنچه باعث شد، او لباس نظامي در جنگ برابر ايران بپوشد، اين بود که وي با مرداني بسيار آهنين و جنگي رو در رو بود.
منبع:ماهنامه امتداد- ش 46و47
/ن