این روزنههای ورود عبارتست از:
1. نگاه حرام
چشم دیده بان عقل و خبر رسان دل است و نگاهِ حرام نامه رسان دعوت به سوی گناه.(1) نگاههای پی در پی و آلوده، پیامکهای شیطان برای از بین بردن ایمان آدمی و ریشه تضعیف عفاف و پاکدامنی است.2. موسیقیهای حرام یا شنیدن غنا
موسیقیهای شهوت انگیز «افسون زنا»(2) و پهن کنندهی بستر گناه است، شخصیت انسان را درهم میشکند و حیای او را از بین میبرد.3. فکر گناه
فکر گناه، فعل گناه به همراه دارد و انسان را به ورطهی عصیان و نافرمانی میکشاند.(3) فکر گناه همانند گرد و غبار سیاه در اتاقی زیبا و چشم نوازست که پس از چندی تیرگی آن تمامی زیباییها را میپوشاند و حتی ظاهر آدمی را سیاه و تباه میسازد.4. بیکاری
اوقات فراغتِ بسیار، به دور از برنامههای مفید و کارساز، زمینه ساز فساد و دوری از عفاف است و خداوند شخص سالم و بیکاری را که نه در پی کار دنیا و نه در پی کار آخرت است، دشمن میدارد،(4) زیرا بیکاری ریشهی زشتیها و حرکت به سوی پلیدیهای فردی و اجتماعی است.5. دوستان ناباب
دوستی علاوه بر اُنس و همزیستی، باعث نفوذ و تأثیر در امور مادی و معنوی شده، بر عقاید و اخلاق، گفتار و رفتار تأثیرگذار خواهد بود. از این رو فرمودهاند:«دین و روش هرکس طبق مذهب و آیین دوست و همنشین اوست.»(5)
6. نداشتن حدود و حریم با نامحرم
زن و مرد نامحرم در هر مرحلهای از عفاف باشند، در خلوت در معرض وسوسههای شیطان قرار دارند، به گونهای که وسوسههای شیطان محکمترین ارادههای انسان را سست میکند و ایمان هر فرد قوی را متزلزل میسازد.علاوه بر خلوت، سخن گفتن بدون ضرورت و شوخی کردن با نامحرم پرتگاه گناه است به گونهای که هر کلمه شوخی با نامحرم مجازاتی برابر با دو سال حبس در آتش آخرت خواهد داشت.(6)
گاه فراتر از شوخی، اختلاط با نامحرم یا تماس جسمی، گرچه به ظاهر اندک مانند دست دادن، هرچند با فامیل و آشنا، عاقبت انسان را سیاه و تباه میسازد، چنان که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) دست دادن با نامحرم را باعث به زنجیر بسته شدن دستها و رفتن به سوی آتش عذاب در آخرت بیان فرمود.(7)
پینوشتها:
1. الحکم الظاهره، ص 603
2. بحارالانوار، ج 76، ص 334
3. غررالحکم، ص 664
4. نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 17، ص 146
5. وسایل الشیعه، ج 4، ص 207
6. بحارالانوار، ج 76، ص 363
7. وسایل الشیعه، ج 14، ص 143
منبع: چگونه فرزندان ما باحجاب می شوند؟، حجت الاسلام دکتر احمد لقمانی، ناشر: بهشت بینش، چاپ یکم، 1389.