معیارهای ترجمه متون دینی
در ادامه سلسله نشستهای حدیثپژوهی، نشست «ترجمه متون دینی ـ اصول و شاخصها»، به همت گروه ترجمه پژوهشکده علوم و معارف حدیث، در روزهای چهارشنبه 22 آذر و 13 دی 85، در مؤسسه علمی ـ فرهنگی دارالحدیث برگزار شد.
در این نشست که با حضور پژوهشگران علوم و معارف حدیث و تنی چند از مترجمان متون دینی همراه بود، استاد احمد شهدادی، مترجم و پژوهشگر معارف اسلامی، اصول و شاخصهای ترجمه متون دینی را تبیین کرد. با عنایت به اهمیت این بحث، گزارش کامل سخنان استاد شهدادی در این شماره محدّث درج شده است.
گفتنی است نشست «ترجمه متون دینی ـ اصول وشاخصها»، نخستین نشست از مجموعه نشستهای «مباحث نظری ترجمه» بود که با هدف توسعه و تعمیق این مباحث در بین مترجمان و تلاش برای دقیقتر و به روزتر شدن ترجمهها برگزار شد.
در مبحث ترجمه متون مقدس چند نکته مهم و بنیادین را تحت عنوان افق طرح میکنیم.
پرسش اساسی این است: سبک متن چیست و معلول یا فرآورده کدام عوامل است؟ سه رهیافت به متن وجود دارد: افقبینی؛ دوربینی؛ ذرهبینی. با لحاظ این سه رهیافت باید سبک متن را مشخص کرد.
در مبحث افق سبکشناختی چند نکته اساسی وجود دارد:
یکی از مفاهیم مهم ترجمه متون مقدس، عناصر لذت هنری در آنهاست. ایا وجود چنین عناصری لازم است؟ نویسندهای کتابی دارد با عنوان «چگونه کتاب بخوانیم تا لذت ببریم». کتاب راهنمای مترجمان باید این عنوان را داشته باشد «چگونه ترجمه کنیم تا لذت ببرند». نباید از انتقال عناصر زیباییشناختی در متن قدسی غافل بود.
گاه ترجمه ساده و درست، منعکسکننده برخی از زیباییهای متن قدسی است.
ایا هر ترجمه، تفسیری است؟ دو شیوه متفاوت برای ترجمه کتب مقدس وجود دارد:
این رهیافت را کنت تیلور در 1971 گشود. او دید که ترجمه کینگ جیمز از کتاب مقدس برای کودکان نامناسب است. بعد که دست به کار ترجمهای مفهومیتر و تفسیریتر شد، دید که برای بزرگسالان نیز آن ترجمه قدیمی چندان کارآمد نیست. این است که خود، ترجمه انجیل زنده را به دست داد. پس از کار او شمار ترجمههای پویا رواج یافت.
در بحث تفسیر باید گفت که سه نوع دخالت تفسیری در متن ممکن است:
افزایش، کاهش، تصرف و تغییر ساختار و چینش.
گاهی تصریح به تفسیر متن و نیز معلوم کردن مراد واقعی متن لازم است: مثلاً اگر در ایه «انه ربی احسن مثوای»، ضمیر را به «عزیز مصر» برگردانیم، چنان که برخی از مفسران گفتهاند، لایه دیگری از معنا برای ایه منتقل کردهایم. اگر این ضمیر به «عزیز مصر» باز گردد، تصریح به آن لازم است و نمیتوانیم ضمیر را «او» ترجمه کنیم. گاهی افزایش بر اساس نیازی فرامتنی لازم میشود. در قرآن کریم آمده است: «وسیق الذین کفروا الی جهنم زمرا... وسیق الذین اتقوا ربهم الی الجنه زمرا». «سیق» مجهول را میتوان به معلوم ترجمه کرد. خرمشاهی گفته است: اما اگر این دو کلمه را معلوم ترجمه کنیم باید توجه داشته باشیم که کافران را به جهنم میرانند، ولی متقیان را راهنمایی میکنند. در اینجا افزودن کلمهای که این معنا را انتقال دهد لازم میشود.
جلالالدین فارسی در ترجمه «یا ایها الذین آمنوا» به اصرار میآورد: «هان ای کسانی که ایمان آوردند»؛ اما مثلاً خرمشاهی در تقریباً همه موارد «ای مؤمنان» ترجمه کرده است. موسوی گرمارودی هم «ای مؤمنان» آورده است.
تقدیم و تأخیر اجزای جمله بر حسب زبان مقصد، جایگاه و کارکرد فعل، مفعول و فاعل مرجع ضمایر، نسبتهای بیانی و معنوی کلمات، جنسیت، عموم و خصوص، شخص، کنایه، همچنین بارهای عاطفی، اجتماعی، فرهنگی، عمومی، خصوصی و نیز مفاهیم چند لایه، صریح، خطی، دایرهای.
در ترجمههای تحتاللفظی، بنیاد و مرکز ثقل ترجمه، صورت و فرم بود. اما در ترجمههای معنامحور و جدید، محتوا و پیام است.
البته گاهی ترجمه مفهومی یا پیاممحور موجب گسست ساختار و چینش خطی روایت متن مقدس میشود. اما ایا این امر بدتر است یا مفهوم نبودن متن؟ این پرسشی جدی است.
در هر حال، مترجم باید به سادهسازی توجه کند و این غیر از سطحیگرایی است. برای همین است که نمیتوان از واژههای جاافتاده و تغییرنپذیرفته چشم پوشید.
در ترجمه به یک نکته دیگر باید توجه داشت: پرهیز از غلبه عربیگرایی یا زبان صنفی لازم است.
گاهی در ترجمه، تغییر ساختار لازم است؛ مثلاً بسیاری از مترجمان «واو» استینافیه یا زائده را ترجمه میکنند، برخی هم به درست، ترجمه نمیکنند. «ولکم فی القصاص حیاة»؛ «... ولیکون من الموقنین».
تقدم و تأخر کلمات نیز از مثالهای دیگر است: «وقالوا ما هی الا حیاتنا الدنیا نموت ونحیا». میبدی: «میزیییم و میمیریم»؛ خرمشاهی: «زندگی میکنیم و میمیریم»؛ ایتی: «به دنیا میاییم و میمیریم».
برگرفته از : محدث ، شماره 3
منبع:http://www.hawzah.net
/س
در این نشست که با حضور پژوهشگران علوم و معارف حدیث و تنی چند از مترجمان متون دینی همراه بود، استاد احمد شهدادی، مترجم و پژوهشگر معارف اسلامی، اصول و شاخصهای ترجمه متون دینی را تبیین کرد. با عنایت به اهمیت این بحث، گزارش کامل سخنان استاد شهدادی در این شماره محدّث درج شده است.
گفتنی است نشست «ترجمه متون دینی ـ اصول وشاخصها»، نخستین نشست از مجموعه نشستهای «مباحث نظری ترجمه» بود که با هدف توسعه و تعمیق این مباحث در بین مترجمان و تلاش برای دقیقتر و به روزتر شدن ترجمهها برگزار شد.
آفاق ترجمه متون مقدس
در مبحث ترجمه متون مقدس چند نکته مهم و بنیادین را تحت عنوان افق طرح میکنیم.
اول. افق سبکشناختی
پرسش اساسی این است: سبک متن چیست و معلول یا فرآورده کدام عوامل است؟ سه رهیافت به متن وجود دارد: افقبینی؛ دوربینی؛ ذرهبینی. با لحاظ این سه رهیافت باید سبک متن را مشخص کرد.
در مبحث افق سبکشناختی چند نکته اساسی وجود دارد:
1. نثر معیار
2. چهار رهیافت
3. آرکاییسم یا نوگرایی؟
یکی از مفاهیم مهم ترجمه متون مقدس، عناصر لذت هنری در آنهاست. ایا وجود چنین عناصری لازم است؟ نویسندهای کتابی دارد با عنوان «چگونه کتاب بخوانیم تا لذت ببریم». کتاب راهنمای مترجمان باید این عنوان را داشته باشد «چگونه ترجمه کنیم تا لذت ببرند». نباید از انتقال عناصر زیباییشناختی در متن قدسی غافل بود.
گاه ترجمه ساده و درست، منعکسکننده برخی از زیباییهای متن قدسی است.
4. تأملات واژهشناختی
دوم. افق کاربردشناختی
سوم. افق معناشناختی
1. سطوح مختلف زبان و کاربردهای آن
2. تطورات زبان
3. تفسیر و تأویل
ایا هر ترجمه، تفسیری است؟ دو شیوه متفاوت برای ترجمه کتب مقدس وجود دارد:
1. همترازی صوری
2. همترازی پویا
این رهیافت را کنت تیلور در 1971 گشود. او دید که ترجمه کینگ جیمز از کتاب مقدس برای کودکان نامناسب است. بعد که دست به کار ترجمهای مفهومیتر و تفسیریتر شد، دید که برای بزرگسالان نیز آن ترجمه قدیمی چندان کارآمد نیست. این است که خود، ترجمه انجیل زنده را به دست داد. پس از کار او شمار ترجمههای پویا رواج یافت.
در بحث تفسیر باید گفت که سه نوع دخالت تفسیری در متن ممکن است:
افزایش، کاهش، تصرف و تغییر ساختار و چینش.
گاهی تصریح به تفسیر متن و نیز معلوم کردن مراد واقعی متن لازم است: مثلاً اگر در ایه «انه ربی احسن مثوای»، ضمیر را به «عزیز مصر» برگردانیم، چنان که برخی از مفسران گفتهاند، لایه دیگری از معنا برای ایه منتقل کردهایم. اگر این ضمیر به «عزیز مصر» باز گردد، تصریح به آن لازم است و نمیتوانیم ضمیر را «او» ترجمه کنیم. گاهی افزایش بر اساس نیازی فرامتنی لازم میشود. در قرآن کریم آمده است: «وسیق الذین کفروا الی جهنم زمرا... وسیق الذین اتقوا ربهم الی الجنه زمرا». «سیق» مجهول را میتوان به معلوم ترجمه کرد. خرمشاهی گفته است: اما اگر این دو کلمه را معلوم ترجمه کنیم باید توجه داشته باشیم که کافران را به جهنم میرانند، ولی متقیان را راهنمایی میکنند. در اینجا افزودن کلمهای که این معنا را انتقال دهد لازم میشود.
جلالالدین فارسی در ترجمه «یا ایها الذین آمنوا» به اصرار میآورد: «هان ای کسانی که ایمان آوردند»؛ اما مثلاً خرمشاهی در تقریباً همه موارد «ای مؤمنان» ترجمه کرده است. موسوی گرمارودی هم «ای مؤمنان» آورده است.
3. عناصر معرفت شناختی
4. صورت یا محتوا؟
تقدیم و تأخیر اجزای جمله بر حسب زبان مقصد، جایگاه و کارکرد فعل، مفعول و فاعل مرجع ضمایر، نسبتهای بیانی و معنوی کلمات، جنسیت، عموم و خصوص، شخص، کنایه، همچنین بارهای عاطفی، اجتماعی، فرهنگی، عمومی، خصوصی و نیز مفاهیم چند لایه، صریح، خطی، دایرهای.
در ترجمههای تحتاللفظی، بنیاد و مرکز ثقل ترجمه، صورت و فرم بود. اما در ترجمههای معنامحور و جدید، محتوا و پیام است.
البته گاهی ترجمه مفهومی یا پیاممحور موجب گسست ساختار و چینش خطی روایت متن مقدس میشود. اما ایا این امر بدتر است یا مفهوم نبودن متن؟ این پرسشی جدی است.
5. آشکاری و آشکارگری
در هر حال، مترجم باید به سادهسازی توجه کند و این غیر از سطحیگرایی است. برای همین است که نمیتوان از واژههای جاافتاده و تغییرنپذیرفته چشم پوشید.
در ترجمه به یک نکته دیگر باید توجه داشت: پرهیز از غلبه عربیگرایی یا زبان صنفی لازم است.
6. الزامات بلاغی و زیباییشناختی متن
چهارم. افق ریختشناسی (ساختار یا ریخت)
1. متن و فرامتن
2. نسخهها و تعدد نقلها
3. دستور زبان و واژهها: تفاوتها و شباهتها
گاهی در ترجمه، تغییر ساختار لازم است؛ مثلاً بسیاری از مترجمان «واو» استینافیه یا زائده را ترجمه میکنند، برخی هم به درست، ترجمه نمیکنند. «ولکم فی القصاص حیاة»؛ «... ولیکون من الموقنین».
تقدم و تأخر کلمات نیز از مثالهای دیگر است: «وقالوا ما هی الا حیاتنا الدنیا نموت ونحیا». میبدی: «میزیییم و میمیریم»؛ خرمشاهی: «زندگی میکنیم و میمیریم»؛ ایتی: «به دنیا میاییم و میمیریم».
4. همزبانی کلی و مجموعی
پنجم. افق روانشناختی
1. دلیل انتخاب
2. حفظ عناصر فرقهای یا طرد آن؟
3. حفظ روایات شاذ یا عام؟
4. نگاه بومی یا جهانی؟
5. باورها و پیشفرضها
فرجام سخن
برگرفته از : محدث ، شماره 3
منبع:http://www.hawzah.net
/س