در قرآن با چه الفاظی به بیت المقدس اشاره شده است؟

در قرآن با چه الفاظی به بیت المقدس اشاره شده است؟ آیا در قرآن اشاره ای به بیت المقدس شده است؟ راسخون پاسخ می دهد.
سه‌شنبه، 9 آبان 1402
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
در قرآن با چه الفاظی به بیت المقدس اشاره شده است؟

 مقدمه:

آیا تا به حال از خودتان پرسیده‌اید که چرا بیت المقدس برای ما مسلمان‌ها مهم است؟ از طرفی در کدام آیات قرآن و با چه الفاظی به بیت المقدس اشاره شده است؟
 
بی شک، پیش از هجرت نیز در سیزده سالی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مکه مکرمه اقامت داشت، رو به بیت المقدس می ایستاد و نماز میگزارد.
 
یعنی از آغاز هجرت پیامبر اسلام به مدینه تا سال دوم هجری، قبله پیامبر در هنگام نماز و نیایش، بیت المقدس بود.
 
ازاینرو، این شهر، قبله نخستین، بلدالامین و حرم امن شناخته میشود.زیرا سرزمین فلسطین نقطه­‌ی اتصال تمدن­‌ها است.
 
 فلسطین و بیت‌­المقدس، سرزمین انبیا محل ظهور و گسترش ادیان الهی و نخستین قبله‌گاه مسلمین، همواره کانون توجه و احترام پیروان مذاهب بزرگ دنیا و همه ملل جهان بوده است.
 
فلسطین سرزمینی است مقدس که در بین سه دین از ادیان بزرگ معاصر یعنی اسلام، مسیحیت و یهودیت اهمیت فراوانی دارد و مقدس شمرده می­‌شود.
 
در گذشته، سرزمین­‌هایی بوده و اکنون نیز هستند که از لحاظ تاریخی، جغرافیایی، نظامی و سیاسی اهمیت داشته و دارند، اما به گواهی تاریخ، فلسطین ارزش دیگری دارد.
 
فلسطین، به خاطر این ارزشمند است که انسان­‌های خداگونه در آن می­زیسته­‌اند و یا از آن گذشته­‌اند.
 
یت المقدس به عنوان مهمترین شهر فلسطین ازنظر اسلام اهمیت ویژهای دارد زیرا مسجدالاقصی، نخستین قبله و سومین مکان مقدس بعد از مکه و مسجدالنبی برای مسلمانان در این شهر تاریخی است.
 
در این مطلب به این سوال پاسخ می هیم که: آیا در قرآن اشاره ای به بیت المقدس شده است؟ قرآن به چه نحوی و با چه الفاظی به بیت المقدس اشاره فرموده است؟
 

در قرآن با چه الفاظی به بیت المقدس اشاره شده است؟

بیت المقدس در قرآن
قدس از قداست اسلامی برخوردار است که در قلوب مسلمانان و در حافظه‌ی آن‌ها نقش بسته است قدس به دلیل جایگاه دینی، قبله‌ی اول مسلمانان، سرزمین اسراء و معراج، سومین شهر دینی بزرگ مسلمانان، سرزمین نبوت‌ها و برکات و سرزمین دفاع و جهاد است.
 
بیت المقدس از اعلام غیر مصرّح قرآن است و بیشتر مفسّران، تعابیری مانند «الاَرضِ الَّتی بـرَکنا فیها»، [۷۱]«الاَرضُ المُقَدَسَة»، [2«القَریَة» [3]و «الاَرض» [4]را بر آن تطبیق کرده‌اند.
 
 در آیات مربوط به تغییر قبله [5]نیز تلویحاً از بیت المقدس یاد شده است [6] (قبله)؛ همچنین شماری از مفسران نخستین آیاتی چون ۱۱۴-۱۱۵ بقره [7] و ۴۱ ((سوره ق)) [8]را نیز به بیت المقدس مربوط دانسته‌اند. [9]
 

1- حضرت ابراهیم و لوط در بیت المقدشس

 در آیه ۷۱ سوره انبیاء نخستین یادکرد از بیت المقدس در آیه‌ای است که ماجرای هجرت ابراهیم علیه‌السّلام از بابل را گزارش می‌کند.
 
حضرت ابراهیم پس از ماجرای شکستن بتها و نجات معجزه آسا از آتش نمرودیان به همراه حضرت لوط علیه‌السّلام؛ خانواده و دیگر پیروانش به سوی سرزمینی روانه می‌شود.
 
 که خداوند آن را مایه برکت برای جهانیان خوانده است: «و نَجَّینـهُ و لوطـًا اِلَی الاَرضِ الَّتی بـرَکنا فیها لِلعــلَمین». [10]
 
لُوطاً: لوط، برادرزاده یا عموزاده ابراهیم بود.
«الأرْض»: مراد سرزمین شام است که سرزمین حاصلخیز و محلّ زندگی بسیاری از انبیاء بوده است و ابراهیم بعد از بابلِ عراِ، در آنجا زیسته است.
 
ابراهیم در واقع رسالت خود را در آن سرزمین انجام داده بود، ضربه هاى خـردکـنـنـده یـکـى پـس از دیگرى بر بنیان حکومت زد و بذر ایمان و آگاهى در آن سرزمین پـاشـیـده ، تـنـهـا نـیـاز به عامل (زمانى  بود که تدریجا این بذرها بارور گردد و بساط بت و بت پرستى برچیده شود.
 
او بـایـد از ایـنـجا به سرزمین دیگرى برود و رسالت خود را در آنجا نیز پیاده کند، لذا تصمیم گرفت تا به اتفاق لوط (لوط برادرزاده ابراهیم بود) و همسرش ساره و احتمالا گروه اندکى از مؤ منان از آن سرزمین به سوى شام هجرت کند.
 
آنـچـنـانـکـه قـرآن در آیات مورد بحث مى گوید: (ما ابراهیم و لوط را به سرزمینى که براى جهانیان پر برکتش ساخته بودیم نجات و رهائى بخشیدیم )
 
گـرچـه نـام ایـن سـرزمـیـن صـریـحـا در قـرآن نـیـامـده ولى بـا تـوجـه بـه آیـه اول سـوره اسـراء (سـبحان الذى اسرى بعبده لیلا من المسجد الحرام الى المسجد الاقصى الذى بارکنا حوله ).
 
مـعـلوم مـى شـود هـمـان سـرزمـیـن شـام است که سرزمینى است هم از نظر ظاهرى پربرکت و حاصلخیز و سرسبز و هم از نظر معنوى چرا که کانون پرورش انبیاء بوده است .
 
مشهور مفسران مراد از این سرزمین را شام و فلسطین دانسته‌اند که مسلماً شهر بیت المقدس را نیز در برمی گیرد. [11]
 

2- حضرت موسی در سرزمین بیت المقدس

در آیه ۱۲۸ سوره اعراف یاد کرد دیگر بیت المقدس که در آیات متعددی مورد اشاره قرار گرفته، در ارتباط با داستان بنی اسرائیل و سکونت آنان در سرزمین فلسطین است.
 
قالَ مُوسى‌ لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ
 
موسى به قوم خود گفت: از خداوند یارى بجویید و صبر و مقاومت کنید، زیرا زمین از آنِ خداوند است که آن را به هر یک از بندگانش که بخواهد به ارث مى‌گذارد و فرجام (نیک) از آنِ پرهیزکاران است.
 
نکته :
در این آیه دو فرمان همراه با دو بشارت مطرح است: فرمان به استعانت و صبر، بشارت به وراثت زمین و پایان نیک براى متّقین.
 
امام باقر علیه السلام از حضرت على علیه السلام نقل مى‌کند که فرمودند: من و اهل‌بیتم مصداق این آیه هستیم. و امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمودند:
 
«فما کان للّه فهو لرسوله و ما کان لرسول اللّه فهو للامام بعد رسول اللّه» [12] بنابراین، اگر آیه مى‌فرماید: زمین براى خداوند است، یعنى رسول خدا صلى الله علیه و آله و امامان علیهم السلام وارثان زمین از سوى خدا هستند.
 

3- آرزوی بازگشت بنی اسرائیل به فلسطین

بنی اسرائیل که در مصر با آزار و شکنجه‌های سخت فرعونیان به ستوه آمده بودند، همواره آرزوی بازگشت به فلسطین را داشتند؛ .
 
سرزمینی که نیاکان آنها یعنی یعقوب و فرزندانش، پیش از مهاجرت به مصر آنجا ساکن بودند.
 
موسی با فراخوان بنی اسرائیل به صبر و پایداری و یاری جستن از خدا در برابر شکنجه‌های فرعونیان، آنان را به بازگشت به سرزمین فلسطین و بیت المقدس و زندگی در آن امیدوار می‌ساخت: «قالَ موسی لِقَومِهِ استَعینوا بِاللّهِ واصبِروا اِنَّ الاَرضَ لِلّهِ یورِثُها مَن یَشاءُ مِن عِبادِهِ...». [13]
 

4- روبرو شدن بنی اسرائیل با قوم عمالقه در شهر بیت المقدس

بنی اسرائیل در پی خروج از مصر و ورود به فلسطین، در شهر بیت المقدس با قومی معروف به عمالقه روبه رو شدند. [۹۴]
 
عمالقه؛ امتی بزرگ با قامتی دراز و تنومند، آنها قومی باستانی و کهن بودند که در مناطق مختلف جهان سکونت داشتند.
 
در قرآن به‌صراحت اسمی از اینان برده نشده است؛ اما برخی مفسران، آیاتی که اشاره به اقوامی قوی هیکل و درشت اندام دارد را در وصف گروه عمالقه دانسته‌اند.
 
 از جمله اینها قومی بودند که در سرزمین مقدس زندگی می‌کردند و موسی ـ علیه‌السلام ـ از بنی‌اسرائیل خواست با آنان وارد جنگ شوند، اما آنان نپذیرفتند.
 
هم‌چنین بین نژاد قوم عاد و عمالقه نیز ارتباط‌هایی دانسته‌اند. عمالقه پیش از این‌که حضرت ابراهیم ـ علیه‌السلام ـ به همراه هاجر به مکه بیایند، در آن‌جا ساکن بودند و حتی در دوران‌هایی تولیت کعبه را در اختیار داشته و کعبه را نیز تعمیر کرده‌اند.
 

5 - درخواست حضرت موسی برای جنگ با قوم عمالقه

موسی علیه‌السّلام از آنان خواست که وارد سرزمین مقدس شده، با عمالقه بجنگند و در غیر این صورت دچار خسران و زیان خواهند شد: «یـقَومِ ادخُلوا الاَرضَ المُقَدَّسَةَ الَّتی کَتَبَ اللّهُ لَکُم و لا تَرتَدّوا عَلی اَدبارِکُم فَتَنقَلِبوا خـسِرین». [15]
 
سه نکته:
1- سرزمین‌هاى مقدّس را باید از چنگ نااهلان بیرون آورد. «ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ»
 
2- همه جاى زمین یکسان نیست، برخى جاها قداست دارد. «الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ»
 
3- از مصادیق و نمونه‌هاى خسارت، محرومیّت از مکان‌هاى مقدّس است.ادْخُلُوا ... وَ لا تَرْتَدُّوا ... فَتَنْقَلِبُوا خاسِرِینَ‌
 

6- ارض مقدّسه همان بیت المقدس است.

«ارض مقدّس» همه‌ى منطقه‌ى شامات (سوریه، اردن، فلسطین و ...) است یا تنها بیت‌المقدّس مى‌باشد.
- منظور از ارضه مقدسه در آیه ۲۱ سوره مائده مشهور مفسران شیعه [16]به تبع مفسران نخستینی چون ابن عباس ، ابن زید ، سدّی و ابی علی [17]سرزمین مقدس یاد شده را شهر بیت المقدس دانسته‌اند.
 
برخی نیز دمشق، فلسطین و سرزمین طور و بخشی از اردن را گفته‌اند که چندان با تعبیر «ارض مقدس» سازگار نیست. [18]
 

7- قداست بیت المقدس از دیدگاه مفسران

مفسران، قداست این شهر را ناشی از حضور، زندگی و دفن انبیاء و مؤمنان در آن دانسته‌اند. [19]
 
برخی نیز عاری بودن آن از شرک و کفر و گناه را سبب تقدسش ذکر کرده‌اند [20]
 
که با پیشینه تاریخی این شهر، حضور مشرکان و کافران و فساد بنی اسرائیل در آن چندان سازگار نیست.
 
آنچه از زندگی پیامبران به‌غیر از پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ در منابع تاریخی به‌صورت پراکنده وجود دارد،.
 
 این است که حضرت ابراهیم علیه‌السلام در شهر الخلیل در فلسطین اشغالی مدفون و دارای گنبد و بارگاه است.
 

8- دچار شدن بنی اسرائیل به کیفر الهی

بنی اسرائیل به بهانه نیرومندی و جنگاوری عمالقه و هراس از آنان، فرمان ورود به شهر و هشدارهای موسی را نادیده گرفته، از موسی خواستند که با خدای خود به جنگ آنها رفته، شهر را تسخیر کنند تا آنها وارد آن گردند. [21]
 
در پی این نافرمانی، بنی اسرائیل دچار کیفر الهی شده، به مدت ۴۰ سال از ورود به بیت المقدس محروم و در وادی تیه ( تیه) سرگردان شدند:
 
 «قالَ فَاِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَیهِم اَربَعینَ سَنَةً یَتیهونَ فِی الاَرضِ فَلا تَاسَ عَلَی القَومِ الفـسِقین». [22]
 
داستان تخلّف بنى‌اسرائیل و قهر الهى و سرگردانى آنان در تیه، در فصل چهارم از سِفر اعداد، در تورات مطرح شده است. [1]
 
 
در عدد اربعین (چهل) «أَرْبَعِینَ سَنَةً» رمزى است، که هم در قهر و هم در لطف الهى به کار مى‌رود. حضرت موسى براى گرفتن تورات، چهل شب در کوه طور ماند و مدّت آوارگى قوم یهود چهل سال بود.
 
گاهى اصلاح نسل جدید، با انقراض نسل قدیم است، «أَرْبَعِینَ سَنَةً یَتِیهُونَ فِی الْأَرْضِ» باید خودباختگان نظام فرعونى که قدر موسى را نمى‌دانند از دنیا بروند.
 
و نسل جدیدى در فضاى آزاد و با مشکلات زندگى صحرایى رشد کنند تا قدر زندگى در شهر و در سایه رهبران آسمانى را بدانند.
 
 در حدیث است که آنان در سرزمین «تیه» از دنیا رفتند و فرزندانشان وارد سرزمین مقدّس شدند.
 

9 - فتح بیت المقدس بعد از ۴۰ سال

پس از ۴۰ سال آنان به فرماندهی یوشع بن نون موفق به فتح بیت المقدس گشتند. [24]مفسران آیه ۵۸ بقره را اشاره به این ورود تاریخی بنی اسرائیل می‌دانند:
 
«و اِذ قُلنَا ادخُلوا هـذِهِ القَریَةَ فَکُلوا مِنها حَیثُ شِئتُم رَغَدًا وادخُلوا البابَ سُجَّدًا وقولوا حِطَّةٌ نَغفِر لَکُم خَطـیـکُم وسَنَزیدُ المُحسِنین». [25]
 

10- مراد از القریه شهر بیت المقدس است

در آیه ۵۸ سوره بقره بر اساس دیدگاه مشهور مفسران شیعه [26]و سنی [27]مراد از «القَریَة» شهر بیت المقدس است.
 
 و بنی اسرائیل فرمان یافتند که برای طلب آمرزش نسبت به گناهان و نافرمانیهای پیشین خویش، متواضعانه و خاشعانه از دری موسوم به « باب حطّه » نیز رد شده، جمله‌ای را جهت استغفار بر زبان جاری سازند. (باب حطه)
 

11- مراد از القریه از دیدگاه برخی دیگر از مفسران

در مقابل، شماری دیگر از مفسران مانند ابن زید، مراد از «القریه» را شهر اریحا گفته‌اند. [28]
 
این شهر در وادی اردن به فاصله ۸ مایلی از شمال غربی محل اتصال رودخانه اردن با دریای مرده قرار دارد. [29]
 
اریحا نخستین شهر سرزمین موعود بود که پس از پایان ۴۰ سال آوارگی بنی اسرائیل و به فرماندهی یوشع، تسخیر و تخریب شد [30]
 
و هنگام تقسیم آن سرزمین میان قبایل دوازده گانه، به قبیله بنیامین تعلق گرفت. [31]
 
در زمان حکومت اخاب دوباره بازسازی [32]و بعدها به دست سپاه بخت نصر بار دیگر ویران شد. [33]
 
به احتمال زیاد تسخیر اریحا پیش از شهرهای دیگر، زمینه طرح دیدگاه دوم مبنی بر تطبیق «القریه» بر آن بوده باشد.
 

12- سکونت بنی اسرائیل در بیت المقدس

در شمار دیگری از آیات هم پس از اشاره به نابودی فرعونیان، خوش فرجامی بنی اسرائیل و سکونت آنها در سرزمین پُر خیر و برکت به عنوان پاداش بردباری و تحمّل آنها در برابر آزار و شکنجه‌های فرعونیان، یاد شده است:
 
«و اَورَثنَا القَومَ الَّذینَ کانوا یُستَضعَفونَ مَشـرِقَ الاَرضِ و مَغـرِبَهَا الَّتی بـرَکنا فیها و تَمَّت کَلِمَتُ رَبِّکَ الحُسنی عَلی بَنی اِسرءیلَ بِما صَبَروا...». [34]
 
«ارث»، به دارایی و مالی گفته می شود که انسان بدون کسب و کار و معامله ای به آن برسد، خواه از مردگان باشد یا از زندگان.
 
داستان عبور حضرت موسی و پیروانش از دریا و غرق شدن و عذاب فرعونیان در آن، ترسیمی از قیامت است که همه وارد جهنّم می شوند و سپس متّقین نجات پیدا می کنند. «و ان منکم الاّ واردها... ثمّ ننجّی الّذین اتّقوا و نَذر الظالمین فیها جثیّاً» [35]
 
سرزمین هایی که در اختیار فرعونیان بود، آنچنان وسیع بود که افق های متعدّد و طلوع و غروب های متفاوت داشت.
 
 «مشارق الارض و مغاربها» و همچنین دارای محصولات و برکات مادّی ومعنوی بسیاری بود، زیرا محلّ بعثت انبیای الهی و مدفن بسیاری از آنان بود.
 
پیش از اکتشافات بشر، قرآن، زمین را کروی معرّفی کرده است. زیرا لازمه ی تعدّد مشرق «مشارق» و مغرب «مغارب»، کروی و در حرکت بودن زمین است.
 
خداوند در این آیه به پیامبر اسلام نیز نوید پیروزی می دهد. به کار بردن لفظ «ربّک» در جمله ی «و تمّت کلمة ربّک»، به معنای آن است که تو نیز مشمول حمایت ما هستی.
 
پیام ها:
1- حمایت خداوند از مستضعفان، مخصوص بنی اسرائیل نیست، بلکه یک سنّت دائمی است. «اورثنا القوم الّذین کانوا یستضعفون» و نفرمود: «اورثنا بنی اسرائیل»
2- بنی اسرائیل، در مدّت طولانی به دست فرعونیان به ضعف کشیده شده بودند. «و کانوا یستضعفون»
3- حکومت انبیا، حکومت مستضعفان است. «یستضعفون»
 
4- شرط پیروزی، صبر و مقاومت است. مستضعفان و ملّتی که صابر و مقاوم باشند، وارث زمین می شوند. «أورثنا... بما صبروا»
 
5 - خداوند، بی کم وکاست به وعده هایش عمل می کند. «وتمّت کلمة ربّک»
6- هلاکت فرعونیان و به حکومت رسیدن بنی اسرائیل، از سخنان و وعده های زیبای پروردگار است. «کلمة ربّک الحسنی»
 
7- تحوّلات اجتماعی و تاریخی، به دست خداوند است. «اورثنا... دمّرنا»
8 - همه ی مظاهر قدرت طاغوت باید از جامعه الهی حذف شود. «دمّرنا»
 
9- قوم فرعون از نظر صنعت و ساخت بنا، پیشرفته بودند. «یصنع... یعرشون» ولی رشد و توسعه ای که جدا از دین و ایمان باشد، سرانجام خوبی ندارد.
 

13-- مراد از بارکنا بیت المقدس است

برکت مورد اشاره در این آیه و نیز شمار دیگری از آیات: [36] که به سرزمین فلسطین و بیت المقدس نسبت داده شده است .
 
از سوی بیشتر مفسران به معنای حاصلخیزی، خوش آب و هوا بودن آن سرزمین و فراوانی درختان و میوه‌های آن گرفته شده است، [37]
 
سرزمین آنها را تا آن حد آباد کردیم، که نه تنها شهرهایشان را غرق نعمت ساختیم، بلکه: «میان آنها و شهرهائى که برکت داده بودیم، آبادى هائى آشکار، قرار دادیم» (وَ جَعَلْنا بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ الْقُرَى الَّتِی بارَکْنا فِیها قُرىً ظاهِرَةً).
 
در حقیقت، در میان آنها و سرزمین مبارک، آبادیهاى متصل و زنجیره اى وجود داشت، و فاصله این آبادیها به اندازه اى کم بود، که از هر یک دیگرى را مى دیدند (و این است معنى «قُرىً ظاهِرَة» ـ آبادى هاى آشکار).
 
بعضى از مفسران، «قُرىً ظاهِرَة» را طور دیگرى تفسیر کرده، گفته اند: اشاره به آبادى هائى است که درست در مسیر راه، به طور آشکار قرار داشته، و مسافران به خوبى مى توانستند در آنها توقف کنند.
 
و یا این که: این آبادى ها بر بالاى بلندى قرار داشته و براى عابرین ظاهر و آشکار بوده است.
 
اما در این که: منظور از «سرزمین هاى مبارک» کدام منطقه است؟ غالب مفسران آن را به سرزمین «شامات» (شام و فلسطین و اردن) تفسیر کرده اند، چرا که این تعبیر، درباره همین سرزمین، در آیه اول سوره «اسراء» و 81 «انبیاء» آمده است.
 
ولى بعضى از مفسران، احتمال داده اند: منظور آبادى هاى «صنعاء» یا «مأرب» بوده باشد، که هر دو در منطقه «یمن» واقع شده است،
 
 و این تفسیر بعید نیست، زیرا فاصله بین «یمن» که در جنوبى ترین نقطه جزیره «عربستان» است و با «شامات» که در شمالى ترین نقطه قرار دارد، به قدرى زیاد و از بیابانهاى خشک و سوزان پوشیده بوده، که تفسیر آیه به آن، بسیار بعید به نظر مى رسد، و در تواریخ نیز نقل نشده است.
 
 بعضى نیز احتمال داده اند: منظور از سرزمین هاى مبارک، سرزمین «مکّه» باشد، که آن هم بعید است.
 

14- مراد از مبوا بیت المقدس است

 صدق در آیه ۹۳ سوره یونس چنان که عبارت «مُبَوَّاَ صدق» که مراد از آن را نیز بیت المقدس گفته‌اند، به معنای مسکنی پسندیده و رضایت بخش گرفته شده است؛ جایی که در آنجا همه نیازمندیهای زندگی برای بنی اسرائیل فراهم بود: [38]
 
«ولَقَد بَوَّانا بَنی اِسرءیلَ مُبَوَّاَ صِدق و رَزَقنـهُم...». [39]البته با توجه به حضور شماری از پیامبران الهی و رفت و آمد فرشتگان به این سرزمین می‌توان برکت یاد شده را اعم از مادی و معنوی دانست. [40]
 
در برخی منابع نیز تنها به بُعد معنوی اشاره شده است، [41] چنان که کعبه نیز به رغم وجود آب و هوای گرم و سوزان مکه و خشک و بی آب و علف بودن زمینهای اطراف آن، مبارک خوانده شده است. [42]
 
کلمه‌ى «صدق» در فرهنگ قرآن، گاه در پى کلماتى مى‌آید و مفهومِ شایسته، خوب و مناسب را مى‌رساند، مانند:
 
«قَدَمَ صِدْقٍ» [43]، «مُدْخَلَ صِدْقٍ»، «مُخْرَجَ صِدْقٍ» [44]، «لِسانَ صِدْقٍ» [45] «وَعْدَ الصِّدْقِ» [46]، «مَقْعَدِ صِدْقٍ» [47] و «مُبَوَّأَ صِدْقٍ». یعنى صدق و مطابق با واقع بودن، براى همه چیز ارزش است.
 
در اینجا هم گویا مطلوب بودن محلّ زیست بنى‌اسرائیل از نظر آب و هوا و نعمت‌ها، یعنى شام و فلسطین منظور است.
 
 مکان صدق یعنى آنچه واقعاً جایگاهِ درست است، آنگونه که باید باشد. مسکن بنى‌اسرائیل هم داراى تمام شرایط زندگى بود و هم بسیار حاصلخیز که جمله‌ى‌ «رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ» بیانگر آن است.
 

15- بیت المقدس در آیات آغازین سوره اسراء

مفسران، سرزمین مورد اشاره در آیات آغازین سوره اسراء را نیز بیت المقدس دانسته‌اند.
 

1 - فساد انگیزی دوگانه بنی اسرائیل در بیت المقدس

خداوند در تورات به بنی اسرائیل خبر داده است که آنان دو بار در بیت المقدس دست به فسادانگیزی خواهند زد و در هر دو بار، اقوام بیگانه‌ای بر آنان تسلط یافته، بیت المقدس را ویران خواهند کرد: [48]
 
«و قَضَینا اِلی بَنی اِسرءیلَ فِی الکِتـبِ لَتُفسِدُنَّ فِی الاَرضِ مَرَّتَینِ... • فَاِذا جاءَ وَعدُ اُولهُما بَعَثنا عَلَیکُم عِبادًا لَنا اولی بَاس شَدید... •... فَاِذا جاءَ وَعدُ الاخِرَةِ لِیَسوءوا وُجوهَکُم و لِیَدخُلُوا المَسجِدَ کَما دَخَلوهُ اَوَّلَ مَرَّة ولِیُتَبِّروا ما عَلَوا تَتبیرا». [49]
 

2- مراد فسادانگیزی دوگانه بنی اسرائیل

مفسران در این باره که فسادانگیزی دوگانه بنی اسرائیل چه بوده است، اختلاف دارند؛ برخی آن را اشاره به کشتن زکریای پیامبر و فرزند وی حضرت یحیی دانسته‌اند [50]
 
و برخی دیگر اراده قتل ارمیای نبی و عیسی مسیح علیه‌السّلام را هم افزوده‌اند، [51]
 

3- تخریب کنندگان بیت المقدس

چنان که هویت کسانی که بر بیت المقدس سلطه یافته، آن را تخریب کرده‌اند مورد اختلاف است.
 
 برخی تسلط و تخریب نخست را به بخت نصر و مرتبه دوم را به تیتوس، وزیر اسبیانوس (امپراطور روم) [52]
 
و بعضی به سنحاریب و جالوت [53]و شماری نیز به پادشاه پارس (شاپور) و بخت نصر [54]
 
نسبت داده‌اند. گزارشهای تاریخی، دیدگاه اول را تایید می‌کند. به خرابی بیت المقدس به دست بخت نصر در ذیل آیه «اَو کالَّذی مَرَّ عَلی قَریَة وهِیَ خاوِیَةٌ عَلی عُروشِها قالَ اَنّی یُحیی هـذِهِ اللّهُ بَعدَ مَوتِها» [55]
نیز اشاره شده است.
 

4 - عبور عزیر نبی از خرابه های بیت المقدس

به اعتقاد شماری از مفسران وقتی که عزیر یا ارمیای نبی از کنار خرابه‌های بیت المقدس گذر کرده، به یاد رستاخیز می‌افتد،
 
چگونگی زنده شدن دوباره مردگان برای او مورد سؤال واقع می‌شود و در پی آن خداوند او را میرانده، پس از ۱۰۰ سال دوباره زنده می‌کند. [56]
 
طبق گزارش برخی از منابع آیه «و مَن اَظلَمُ مِمَّن مَنَعَ مَسـجِدَ اللّهِ اَن یُذکَرَ فیهَا اسمُهُ وسَعی فی خَرابِها اُولئِکَ ما کانَ لَهُم اَن یَدخُلوها اِلاّ خائِفینَ» [57]
 
نیز مربوط به خراب شدن بیت المقدس به دست بخت نصر و جلوگیری از ذکر خدا در آن است. [58]
 
 
«عُزَیر» همان عَزرا یا «اسدراس Esdras» است که به امر اردشیراول، پادشاه هخامنشی، بقیه یهودیان مقیم ایران را به همراه خود به فلسطین آورد. اردشیر اول، او را تقویت کرد و وسائل این مهاجرت را برای وی فراهم ساخت. [59]
 
عزیر (ارمیا یا یرمیا) (علیه‌السلام) یکی از پیامبران مهم بنی اسرائیل است. پدرش خلقیا است و او در سال چهارم سلطنت یوتاتیم پادشاه آل یهودا میزیست. [60]
 
به عزیر پیامبر وحی شد که بنی اسرائیل را به سوی حق و راه راست هدایت کن. ارمیا اعلامیه را در بیت المقدس (بیت الله) برای مردم قرائت کرد.
 
 در این اعلامیه آمده بود: «ای آل یهودا! تقوای الهی پیشه کنید و شریعت حضرت موسی(علیه‌السلام) را به پا دارید تا خداوند شما را مورد رحمت قرار دهد،
 
 وگرنه، عزیر به شما اعلام خطر میکند که به دست سپاه بابل کشته و یا اسیر میشوید و اگر به تورات عمل نکنید، تمامی کتب موجود میان شما را جمع میکنند و در آتش میسوزانند». [61]
 
چون خبر انتشار اعلامیه ارمیای نبی به گوش یوتاتیم رسید، او دستور داد تا آن را پاره کنند و بسوزانند و ارمیا را هر کجا یافتند، دستگیر کنند و به قتل برسانند.
 
 سرانجام همانطور که حضرت عزیر اعلام کرده بود، بخت النصر، پادشاه بابل، بیت المقدس را تسخیر و تمام اموال و جواهرات مردم را غارت کرد و یوتاتیم را دستگیر کرد و به بابل فرستاد.
 
 و برادرش صِدقیا را به جای وی نشاند. صدقیا، ارمیای نبی را ۱۰ سال به زندان افکند، اما وی به دست بخت النصر از زندان آزاد شد و آل یهودا به اسارت به بابل رفتند. بخت النصر به ارمیا احسان بسیاری کرد. [62]
 

5 – بیت المقدس در داستان حضرت سلیمان

 در آیه ۸۱ سوره انبیاء در داستان حضرت سلیمان و تسخیر باد در دست او نیز از بیت المقدس یاد شده است: «و لِسُلَیمـنَ الرِّیحَ عاصِفَةً تَجری بِاَمرِهِ اِلَی الاَرضِ الَّتی بـرَکنا فیها...». [63]
 
برخی از مفسران شیعه [64]زمین مبارکی را که حضرت سلیمان، باد را به سوی آن به گردش درمی آورد، شام و برخی دیگر بیت المقدس و شام گفته‌اند. [65]
 
با توجه به پیشینه تاریخی بیت المقدس و حکومت حضرت سلیمان در آن و مناطق اطراف و نیز با توجه به اینکه «الَّتی بـرَکنا فیها» در سوره انبیاء آیه ۷۱ [66۰]
 
به صورت وصف بیت المقدس ذکر شده، مطمئناً سرزمین مبارک یاد شده، بیت المقدس را نیز دربرمی گیرد.
 

6- بیت المقدس پناهگاه حضرت مریم.

مکانی که حضرت مریم هنگام تولد حضرت عیسی و پس از آن به آنجا پناه برد نیز بر اساس دیدگاه مشهور مفسران، بیت المقدس دانسته شده است: «و جَعَلنَا ابنَ مَریَمَ واُمَّهُ ءایَةً وءاوَینـهُما اِلی رَبوَة ذاتِ قَرار و مَعین». [67]
 
مفسران با استناد به تعبیر «رَبَوة ذاتِ قَرار وَ مَعین» مکان یاد شده را سرزمینی خوانده‌اند که در عین مرتفع بودن نسبت به زمینهای اطراف، مسطح، وسیع، و برخوردار از آب جاری [68]و در نتیجه حاصلخیز و پربرکت بوده [69]
که همان بیت المقدس است. مکان یاد شده بر مصر، کوفه ، دمشق یا رمله در فلسطین نیز تطبیق شده است. [70]
 
برخی، دیدگاه نخست را به احتمال، متاثر از کتاب مقدس دانسته‌اند که بیت المقدس را نزدیک‌ترین نقطه زمین به آسمان خوانده است. [71]
 

7 – ساکنان سبا و ارتباط انها با بیت المقدس

 در آیه ۱۸ سوره سبأ در آیه ۱۸ سبا نیز سرزمین مبارک و پیوستگی آن با سرزمین سبا یاد شده است که به دوران آبادانی یمن بازمی گردد.
 
ساکنان سبا در سفرهای تجاری به فلسطین و بیت المقدس از یک آبادی به آبادی دیگر می‌رفتند و هرگز ناگزیر به عبور از بیابانهای گسترده و غیر مسکونی نبوده‌اند: [72]
 
«و جَعَلنا بَینَهُم و بَینَ القُرَی الَّتی بـرَکنا فیها قُرًی ظـهِرَةً و قَدَّرنا فیهَا السَّیرَ سیروا فیها لَیالِیَ واَیّامـًا ءامِنین». [73]
 
مسافرت از این مسیر برای مسافران، راحت و توام با امنیت بود که به عنوان نعمت برای ساکنان سبا از آن یاد شده است. بیشتر مفسران شیعه [74]و سنی [75]
 
مراد از «القُرَی الَّتی بـرَکنا فیها» را روستاهای شام و برخی نیز روستاهای شامات گفته‌اند که مشتمل بر شام، اردن و فلسطین است. [76]

شماری نیز آن را خصوص بیت المقدس دانسته‌اند که با توجه به ذکر صفت پربرکت بودن برای این مناطق در آیات دیگر منافاتی در جمع آنها نیست.
 

8- داستان معراج و بیت المقدس

در آیه اول سوره اسراء یکی دیگراز یادکردهای بیت المقدس در قرآن مربوط به داستان معراج و سیر دادن پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم از مکه به بیت المقدس و مسجدالاقصی است:
 
«سُبحـنَ الَّذی اَسری بِعَبدِهِ لَیلاً مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ اِلَی المَسجِدِ الاَقصَا الَّذی بـرَکنا حَولَهُ...». [77]
بیشتر مفسران شیعه [78]
 
«المسجدالاقصی» را مسجد بیت المقدس دانسته‌اند که در این صورت بی شک، «التی بـرَکنا حَولَهُ» ابتدا شهر بیت المقدس و سپس مناطق اطراف آن و فلسطین است که مبارک به حضور انبیا و اولیا [79]
و پربرکت به لحاظ درختان و میوه هاست. [80]
 
 
این آیه درباره مراتب سیر دادن رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم نازل شده است و این سیر از مکه رخ داده در موقعى که نماز مغرب را پیامبر در مسجدالحرام خواند سپس در همان شب خداوند او را سیر داد و بعد برگردانید و نماز صبح را در مسجدالحرام خواند و سیر دادن مزبور به طرف بیت المقدس بوده و قرآن هم ناطق صریح آنست .
 
و آنچه که بعضى قائلند که معراج مزبور در خواب بوده، باطل محض است زیرا اگر چنین باشد معجزه نخواهد بود.
 
 و روایات زیادى در خصوص معراج رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به طرف آسمان از طرف عده زیادى از اصحاب مانند ابن عباس و ابن مسعود و انس و جابر بن عبدالله و حذیفه و عائشه و ام‌هانى و سایرین رسیده که جاى هیچ شک و تردیدى را باقى نمى گذارد.
 
 و مراتب آن از جهات متعدد واقعیت داشته و صدق آن آشکار و حقیقت آن نیز محرز است. اول تواتر اخبار، موضوع معراج را امرى قطعى می‌نماید.
 
 و احاطه علمى هم صحت آن را آشکار می‌کند. دوم عقل هم آن را جائز و وارد دانسته و اصول علمى برخلاف آن نخواهد بود و ما علاوه بر جواز آن از لحاظ علمى قطع داریم که معراج مزبور در بیدارى بوده است نه در خواب.[81]
 
شیخ بزرگوار ما (شیخ طوسی) ضمن ذکر مختصرى از موارد مزبور بدون ذکر عنوان شأن و نزول فرماید :
 
که چنین روایت شده که در شب معراج رسول خدا صلى الله علیه و آله از خانه ام‌هانى سیر داده شده و حسن بصرى و قتاده گویند که در خود مسجدالحرام بوده و مسجدالاقصى همان بیت‌المقدس و مسجد سلیمان بن داود است.
 
 و از این جهت مسجدالاقصى گویند که میان آن و مسجدالحرام راه دور و درازى است.
 
در ابتدای امر مشرکین منکر این حقیقت گردیدند بعد وقتى که پیامبر آنچه در راه‌ها و مسیر بین آن دو مسجد دیده بود.
 
 و علامت و نشانه هاى گوناگون آن را شرح داد آن‌هائى که به سفر مزبور پرداخته بودند از ذکر این علامات و نشانه ها سخت در تعجب مانده بودند.[82]
 

9- مَکان قَریب همان صخره بیت المقدس

 در آیه ۴۱ سوره ق برخی از مفسران در آیه «و استَمِع یَومَ یُنادِ المُنادِ مِن مَکان قَریب» [83]«مَکان قَریب» را بر صخره بیت المقدس تطبیق داده‌اند [84]
 
که جبرئیل یا اسرافیل بر آن می‌ایستد و در صور دمیده، مردگان را برای رستاخیز ندا می‌دهد.
 
 به احتمال فراوان این گروه از مفسّران، متاثر از کتاب مقدس بوده‌اند که بیت المقدس را نزدیک‌ترین نقطه زمین به آسمان به اندازه ۱۸ میل معرفی می‌کند. [85]
 
برخی، آیات ۳ فجر [86]و ۱ تین [87]را نیز با بیت المقدس ارتباط داده‌اند. [8]
 
مراد صخره بیت المقدس است که از تمام زمین به دوازده میل، به روایتى هیجده میل به آسمان نزدیکتر است‌ «
 نزد بعضى قرب نسبت به جمیع زمین است، زیرا این موضع وسط زمین باشد، پس صداى اسرافیل بر بالاى آن به همه اقطار زمین خواهد رسید و از هیچ محل دور نخواهد بود. [89]
 
در واقع قبه الصخره مکانی است که پیامبر شریف اسلام، در شب معراج از فلسطین، پای خویش را بر سنگی به نام قبه الصخره نهاد.
 
 و از آنجا به معراج روحانی و جسمانی رفت. این سنگ بعد از آن زمان در هوا معلّق باقی ماند، اما در زمان اشغال فلسطین، یهودیان متجاوز و اشغالگر، زیر آن سنگ معلّق خاک و کلوخ ریخته و در واقع آن را روی زمین قرار دادند.
 
نتیجه:
به طور کلی اشاره کردیم که قداست بیت المقدس در قرآن به طور غیر مستقیم اشاره گردیده است. و این نشان از آن دارد که در متون دینی و روایی هم جایگاه  قداست بیت المقدس حفظ گردیده است.
 
لذا اهمیت این سرزمین و مقدس بودن آن از جهت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی برای مسلمانان حائز اهمیت می باشد.
 
«خداوند کسانی از شما را که (به اسلام) ایمان آورده‌اند و عمل صالح انجام می دهند، قطعاً وارث زمین (سرزمین مقدّس فلسطین) خواهد کرد؛
 
همانگونه که به پیشینیان عطا کرده است که او دین آنها (اسلام) را در حقّی (سرزمین مقدّس فلسطین) که برای آنها انتخاب کرده است، بنا خواهد فرمود.»
 
«… هرگاه برگردید (قوم یهود!) ما باز می‏ گردیم …» (جهت مجازات، به عبارت دیگر، قوم یهود دوباره و دوباره مجازات خواهند شد.)
 
«به آنها که جنگ بر آنان تحمیل شده اجازه جهاد داده شده است؛ زیرا مورد ستم قرار گرفته‏ اند و خدا قادر بر نصرت آنها است؛ همان ها که به ناحق از خانه و کاشانه خود، بدون هیچ دلیلی اخراج شدند، جز اینکه می‏ گفتند: پروردگار ما الله است.»
 
سرنوشت بیت المقدّس اینگونه رقم خواهد خورد که سپاه اسلام، حکومت صهیونیست ها در فلسطین را نابود خواهد کرد.
 
 و امام مهدی(ع) به عنوان حاکمی عادل، بر بشریّت حکومت خواهد کرد و حکومت اسلامی در سرزمین مقدّس فلسطین، جایگزین حکومت جعلی صهیونیست ـ یهودی اسرائیل خواهد شد.
 

پی نوشت:

1. انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۱.   
2. مائده/سوره۵، آیه۲۱.   
3. بقره/سوره۲، آیه۵۸.   
4. اسراء/سوره۱۷، آیه۴.   
5. بقره/سوره۲، آیه۱۴۲-۱۵۰.   
6. جامع البیان، مج ۲، ج۲، ص۳-۱۰.
7. بقره/سوره۲، آیه۱۱۴ - ۱۱۵.   
8. ق/سوره۵۰، آیه۴۱.   
9. جامع البیان، مج ۱، ج۱، ص۶۹۵-۷۰۵.
10. انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۱.   
11. تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۱۹۴.   
12. تفسیر نورالثقلین.
13. اعراف/سوره۷، آیه۱۲۸.   
14. الکشاف، ج۱، ص۶۲۰.   
15. مائده/سوره۵، آیه۲۱.   
16. مجمع البیان، ج۱، ص۲۲۵.
17. التبیان، ج۳، ص۴۸۳.
18. التبیان، ج۳، ص۴۸۳.   
19 جوامع الجامع، ج۱، ص۳۳۱.
20. التبیان، ج۳، ص۴۸۳.   
21. مائده/سوره۵، آیه۲۲ - ۲۴.   
22. مائده/سوره۵، آیه۲۶.   
23.تفسیر نورجلد 2 - صفحه 274
24. تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۱۰۱-۱۰۲.   
25. بقره/سوره۲، آیه۵۸.   
26. مجمع البیان، ج۱، ص۲۴۷.
27. جامع البیان، مج ۱، ج۱، ص۴۲۶.
28. جامع البیان، مج ۱، ج۱، ص۴۲۶.
29. دایرة المعارف کتاب مقدس، ص۷۶۱.
30. کتاب مقدس، یوشع ۲ : ۱-۲.
31. کتاب مقدس، یوشع ۱۸ : ۱۰-۲۱.
32. کتاب مقدس، اول پادشاهان، ۱۶: ۳۴.
33. دایرة المعارف کتاب مقدس، ص۷۶۲.
34. اعراف/سوره۷، آیه۱۳۷.  
35.مریم، 71 تا 72
 36. انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۱.   
37. الکشاف، ج۲، ص۱۴۹.   
38. مجمع البیان، ج۵، ص۱۹۹.
39. یونس/سوره۱۰، آیه۹۳.   
40. جوامع الجامع، ج۱، ص۵۹۲.
41 مجمع البیان، ج۵، ص۱۹۹.
42. آل عمران/سوره۳، آیه۹۶.   
43. یونس، 2.
44. اسراء، 80.
45. مریم، 50.
46. احقاف، 16.
47. قمر، 55.
48. جامع البیان، مج ۹، ج۱۵، ص۳۰-۳۲.
49 اسراء/سوره۱۷، آیه۴-۷.   
50. تفسیر جلالین، ص۲۸۶.
51. الکشاف، ج۲، ص۶۴۹.   
52. المیزان، ج۱۳، ص۴۴.   
53. الکشاف، ج۲، ص۶۴۹.   
54. جامع البیان، مج ۹، ج۱۵، ص۲۹-۳۲.
55. بقره/سوره۲، آیه۲۵۹.   
56. مجمع البیان، ج۲، ص۶۳۹-۶۴۰.
57. بقره/سوره۲، آیه۱۱۴.   
58. التبیان، ج۱، ص۴۱۶.   
59.دایره المعارف الاسلامی (ترجمه فرانسه)
60.خزائلی، محمد، اعلام القرآن، ص۴۵۶.
61.عمادزاده اصفهانی، تاریخ انبیا، ص۲۵۶.
62.دایره المعارف الاسلامیه، ترجمه احمد شنتاوی، ج۱، ص۶۳۶.
63. انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۱.   
64. مجمع البیان، ج۷، ص۹۳.
 65 تفسیر قمی، ج۲، ص۷۴.   
66. انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۱.   
67. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۵۰.   
68. التبیان، ج۷، ص۳۷۳.   
69. جوامع الجامع، ج۲، ص۱۰۳.
70. الکشاف، ج۳، ص۱۸۹-۱۹۰.   
71. الکشاف، ج۳، ص۱۹۰.   
72. کشف الاسرار، ج۸، ص۱۲۹.
73. سبا/سوره۳۴، آیه۱۸.   
74. مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۵.
75. جامع البیان، مج ۱۲، ج۲۲، ص۱۰۳.
76. تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۸۵.
77. اسراء/سوره۱۷، آیه۱.   
78. التبیان، ج۶، ص 446
79. مجمع البیان، ج۶، ص۶۱۱.
80. جامع البیان، مج ۹، ج۱۵، ص۲۴۱.
81.تفسیر مجمع البیان.
82.محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 493.
83. ق/سوره۵۰، آیه۴۱.   
84. جامع البیان، مج ۱۳، ج۲۶، ص۲۳۵.
85. تفسیرثعالبی، ج۳، ص۲۲۹.
86. فجر/سوره۸۹، آیه۳.   
87. تین/سوره۹۵، آیه۱.   
88. مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۹۲.
89.تفسیر نورجلد 12 - صفحه 246
 

منابع:

https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=11&catid=18&pageindex=93&mid=51241
https://fa.mouood.com/38088/articles/religion-and-thought/judaism
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/08/23/187579
https://article.tebyan.net/UserArticle/AmpShow/777973
https://wiki.ahlolbait.comآیه 128 سوره اعراف
https://wiki.ahlolbait.comآیه 1 سوره اسراء
https://wiki.ahlolbait.com/آیه 21 سوره مائده
https://wiki.ahlolbait.comآیه 93 سوره یونس
https://www.pasokhgoo.ir/node/86653
https://ghadeer.org/Book/2315/348312
https://fa.wikifeqh.irحضرت عزیر نبی
https://www.yjc.ir/fa/news/671721
https://fa.wikifeqh.irبیت المقدس در قرآن
https://wikiporsesh.irقبور پیامبران
https://wikiporsesh.iعمالقه


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.