براي بچه دار شدن آماده ای؟
اين سوال براي برخي از افراد، ساده ترين سوالي است كه مي تواند مطرح شود: آنها همواره آمادگي آن را داشته اند كه صاحب فرزند شوند، زندگي شان بر همان منوالي مي گذرد كه دوست دارند، و واقعا مي توانند يك كودك را به زندگي خود راه بدهند. اما برخي ديگر ممكن است چندين سال براي آماده شدن جهت ورود يك كودك به زندگي شان تلاش كنند، يا احساس كنند كه پيش از بچه دار شدن بهتر است كمي تمرين كنند. كساني هم هستند كه هيچ وقت به فكر بچه دار شدن نمي افتند. وضعيت شما هرچه كه باشد، حتي اگر مي دانيد كه مي خواهيد بچه دار شويد، باز هم مي توانيد تصميم آگاهانه تري بگيريد.
اگر در تصميم گيري پيرامون بچه دار شدن يا نشدن با مشكل مواجه هستيد، يا اينكه مي خواهيد بدانيد آيا براي اين تغيير مهم و دائمي در زندگي خود آمادگي كافي داريد يا خير، اميدواريم اين بخش بتواند به شما كمك كند تا بتوانيد تصميم بهتري بگيريد. در يك مورد مي توانيد مطمئن باشيد: هيچ كس مجبور نيست بچه دار شود! انسانها به تعداد كافي روي زمين زندگي مي كنند و با كمبود آدم مواجه نيستيم كه شما بخواهيد آن را جبران كنيد! پس بچه دار شدن به شما مربوط مي شود؛ و همچنين به اميدها يا روياهايي كه براي زندگي تان داريد.
بچه دار شدن، تغييرات مهمي در زندگي ايجاد مي كند؛ و از آنجا كه عمده مسووليت بزرگ كردن كودك در اكثر نقاط دنيا بر عهده مادران است، پس بچه دار شدن بيش از آنكه بر زندگي مردان اثر بگذارد، زندگي مادران را تحت تاثير قرار مي دهد. توجه داشته باشيد كه جامعه رفتار مناسبي با زنان ندارد؛ پس مشكلات ناشي از برخورد نامناسب جامعه با والدين نيز بر اين مشكلات زنان افزوده مي شود. در ديدگاه اقتصادي، با بزرگ كردن و تربيت فرزندان، يعني وظيفه بسيار مهم تربيت نسل آينده، مانند يك سرگرمي برخورد مي شود. زنان در حالت عادي نيز درآمد، حمايت و ارزش واقعي خود را در مقابل كمكهايي كه به جامعه مي كنند دريافت نمي دارند و مادر شدن، مشكلات آنان را دوچندان مي كند. در يك نگاه كلي مي توان گفت كه امروزه مردان نقش بيشتري در مقايسه با گذشته، در تربيت فرزندان بر عهده مي گيرند، اما كارهاي روزمره خانه، پخت غذا، حمايت عاطفي، نگهداري از كودكان، خريد و ديگر جزئيات زندگي، همگي بر دوش زنان قرار گرفته است بدون اينكه راهي براي جبران اين تلاشها انديشيده شود.
البته اين حرفها بدان معنا نيست كه مردان در تصميم گيري براي بچه دار شدن با هيچ مشكلي مواجه نيستند. در جامعه مدرن، هم مرد و هم زن، هر دو در تنظيم رابطه بين شغل خود در جامعه و وظيفه خود به عنوان والدين با مشكلات جدي مواجه هستند؛ و معمولا مردان مجبور مي شوند از وظيفه پدري خود صرف نظر كرده و شغل خود را انتخاب كنند، و مادران نيز مجبور مي شوند از شغل خود چشم پوشي كنند تا به وظيفه مادري خود برسند. احساس وظيفه در قبال خانواده و كودك جديد، موجب مي شود تا مردان بيش از پيش به الگوي "كار و فقط كار" كه امروزه توسط اكثر مراجع و بنگاههاي اقتصادي ترويج مي شود، وفادار بمانند. ساعتهاي طولاني كار باعث تشديد احساس "انزواي عاطفي" مي شود كه امروزه اكثر مردان با آن دست به گريبان هستند؛ و بسياري از مردان بواسطه اينكه نمي توانند همان پدري باشند كه دوست داشته اند، احساس نااميدي و افسردگي مي كنند.
برخي افراد، آمادگي بچه دار شدن را ندارند. شايد شما هيچ گاه مايل به بچه دار شدن نبوده ايد؛ شايد آرزوها و اهدافي در زندگي خود داريد كه بچه دار شدن، دستيابي به اين اهداف را غيرممكن مي سازد. ما انسانها موجوداتي جالب با قدرتهايي فوق العاده هستيم! اما بسياري از ما آدمها، هرگز تواناييهاي خلاقانه يا روحي خود را بررسي نمي كنيم، زيرا نيازهاي خانوادگي جلوي ما را مي گيرد. افرادي كه واقعا به اين نتيجه رسيده اند كه نمي خواهند مادر يا پدر باشند، شايد احساس مي كنند كه خانواده ممكن است جلوي پيشرفتشان را بگيرد؛ و البته براي خيلي ها، خصوصا خانمها، واقعا اينگونه است. مسلما نمونه هاي زيادي از افرادي وجود دارند كه بچه دار شده اند و بعد افسوس خورده اند!
اما از سوي ديگر، برخي افراد نيز واقعا پدر يا مادر شدن را دوست دارند، آنقدر كه گاهي خودشان هم تعجب مي كنند. در جامعه امروزي ما، بسياري از افراد، خصوصا خانمها، به اين باور مي رسند كه بايد روزي بچه دار شوند. امروزه تصاوير و انتظارات متعددي از سوي والدين، همسالان، مذهب، تبليغات و رسانه ها، در قالب عروسكهاي دوران كودكي تا مهمانيهاي حاملگي كه به افتخار خانم حامله بر پا مي شود، زنان و دختران را احاطه كرده است. اما تصميم شما براي بچه دار شدن يا نشدن، به والدين شما، دوستانتان، مذهب، يا حتي انتظاراتي كه با آنها بزرگ شده ايد، ربطي ندارد. اين زندگي، مال شماست و اين تصميم، حق شماست.
مي توانيد اين تحقيق را با اين سوال آغاز كنيد: «چه چيزهايي در زندگي براي خودتان مي خواهيد؟» پاسخ اين سوال را فارغ از وضعيت فعلي خودتان و بدون توجه به كارهايي كه براي تحقق روياهايتان يا رسيدن به وضعيت مطلوبتان بايد انجام دهيد بدهيد. اگر فكر مي كنيد كه احتمالا يك فرزند مي خواهيد، لازم نيست در مورد نحوه بچه دار شدن فكر كنيد. در اين مرحله، فقط به آرزوها و روياهاي شخصي تان فكر كنيد. گاهي پيش مي آيد كه مي بينيد بچه دار شدن ممكن است با تمام آمال و آرزوهاي زندگي شما در تضاد باشد و يا اينكه شايد آرزوي بزرگ شما تنها پدر يا مادر خوب بودن باشد كه هيچكس نمي تواند در اين مورد به شما تضميني دهد.
پرسش ها ديگري نيز مي تواند در اين مسير به شما كمك كند. سوالات زير بدين منظور طراحي شده اند كه بتوانيد در مورد آنها با همسر يا دوست خود صحبت كنيد، به آنها فكر كنيد، در مورد آنها بنويسيد يا با مشاور خود صحبت كنيد، يا هر كار ديگري كه موجب شود نگاه دقيقي به آنها بيندازيد را انجام دهيد. بهتر است اين سوالات را به همسرتان نيز نشان بدهيد تا متوجه شويد كه پاسخهاي او براي اين سوالات چيست و آيا پاسخهاي او برايش راضي كننده هستند يا خير؟ اين سوالات به گونه اي طراحي شده اند كه هم مردان و هم زنان بتوانند به آنها پاسخ دهند.
• آيا شما زماني را به گذراندن با كودكان اختصاص مي دهيد؟ آيا از اين كار لذت مي بريد؟
• از چه چيزهايي در دوران كودكي خود لذت مي برده ايد؟ چه چيزهايي از آن دوران را دوست نداشته ايد؟
• كدام كارها يا رفتارهاي والدين تان (در ارتباط با شما) را درست مي دانستيد؟ كدام كارهايشان به نظر شما خوب نبود؟
• يك پدر يا مادر چگونه بايد باشد و چه كارهايي بايد انجام بدهد؟ تا كنون چه درسها يا پيغامهايي در اين باره از محيط اطرافتان دريافت كرده ايد؟
• هنگام پاسخ دادن به اين سوالات، چه احساسي داريد؟
منبع: http://ninisite.com
اگر در تصميم گيري پيرامون بچه دار شدن يا نشدن با مشكل مواجه هستيد، يا اينكه مي خواهيد بدانيد آيا براي اين تغيير مهم و دائمي در زندگي خود آمادگي كافي داريد يا خير، اميدواريم اين بخش بتواند به شما كمك كند تا بتوانيد تصميم بهتري بگيريد. در يك مورد مي توانيد مطمئن باشيد: هيچ كس مجبور نيست بچه دار شود! انسانها به تعداد كافي روي زمين زندگي مي كنند و با كمبود آدم مواجه نيستيم كه شما بخواهيد آن را جبران كنيد! پس بچه دار شدن به شما مربوط مي شود؛ و همچنين به اميدها يا روياهايي كه براي زندگي تان داريد.
چرا موضوع تا اين حد "دشوار" است؟
بچه دار شدن، تغييرات مهمي در زندگي ايجاد مي كند؛ و از آنجا كه عمده مسووليت بزرگ كردن كودك در اكثر نقاط دنيا بر عهده مادران است، پس بچه دار شدن بيش از آنكه بر زندگي مردان اثر بگذارد، زندگي مادران را تحت تاثير قرار مي دهد. توجه داشته باشيد كه جامعه رفتار مناسبي با زنان ندارد؛ پس مشكلات ناشي از برخورد نامناسب جامعه با والدين نيز بر اين مشكلات زنان افزوده مي شود. در ديدگاه اقتصادي، با بزرگ كردن و تربيت فرزندان، يعني وظيفه بسيار مهم تربيت نسل آينده، مانند يك سرگرمي برخورد مي شود. زنان در حالت عادي نيز درآمد، حمايت و ارزش واقعي خود را در مقابل كمكهايي كه به جامعه مي كنند دريافت نمي دارند و مادر شدن، مشكلات آنان را دوچندان مي كند. در يك نگاه كلي مي توان گفت كه امروزه مردان نقش بيشتري در مقايسه با گذشته، در تربيت فرزندان بر عهده مي گيرند، اما كارهاي روزمره خانه، پخت غذا، حمايت عاطفي، نگهداري از كودكان، خريد و ديگر جزئيات زندگي، همگي بر دوش زنان قرار گرفته است بدون اينكه راهي براي جبران اين تلاشها انديشيده شود.
البته اين حرفها بدان معنا نيست كه مردان در تصميم گيري براي بچه دار شدن با هيچ مشكلي مواجه نيستند. در جامعه مدرن، هم مرد و هم زن، هر دو در تنظيم رابطه بين شغل خود در جامعه و وظيفه خود به عنوان والدين با مشكلات جدي مواجه هستند؛ و معمولا مردان مجبور مي شوند از وظيفه پدري خود صرف نظر كرده و شغل خود را انتخاب كنند، و مادران نيز مجبور مي شوند از شغل خود چشم پوشي كنند تا به وظيفه مادري خود برسند. احساس وظيفه در قبال خانواده و كودك جديد، موجب مي شود تا مردان بيش از پيش به الگوي "كار و فقط كار" كه امروزه توسط اكثر مراجع و بنگاههاي اقتصادي ترويج مي شود، وفادار بمانند. ساعتهاي طولاني كار باعث تشديد احساس "انزواي عاطفي" مي شود كه امروزه اكثر مردان با آن دست به گريبان هستند؛ و بسياري از مردان بواسطه اينكه نمي توانند همان پدري باشند كه دوست داشته اند، احساس نااميدي و افسردگي مي كنند.
آزمون واقعيت
برخي افراد، آمادگي بچه دار شدن را ندارند. شايد شما هيچ گاه مايل به بچه دار شدن نبوده ايد؛ شايد آرزوها و اهدافي در زندگي خود داريد كه بچه دار شدن، دستيابي به اين اهداف را غيرممكن مي سازد. ما انسانها موجوداتي جالب با قدرتهايي فوق العاده هستيم! اما بسياري از ما آدمها، هرگز تواناييهاي خلاقانه يا روحي خود را بررسي نمي كنيم، زيرا نيازهاي خانوادگي جلوي ما را مي گيرد. افرادي كه واقعا به اين نتيجه رسيده اند كه نمي خواهند مادر يا پدر باشند، شايد احساس مي كنند كه خانواده ممكن است جلوي پيشرفتشان را بگيرد؛ و البته براي خيلي ها، خصوصا خانمها، واقعا اينگونه است. مسلما نمونه هاي زيادي از افرادي وجود دارند كه بچه دار شده اند و بعد افسوس خورده اند!
اما از سوي ديگر، برخي افراد نيز واقعا پدر يا مادر شدن را دوست دارند، آنقدر كه گاهي خودشان هم تعجب مي كنند. در جامعه امروزي ما، بسياري از افراد، خصوصا خانمها، به اين باور مي رسند كه بايد روزي بچه دار شوند. امروزه تصاوير و انتظارات متعددي از سوي والدين، همسالان، مذهب، تبليغات و رسانه ها، در قالب عروسكهاي دوران كودكي تا مهمانيهاي حاملگي كه به افتخار خانم حامله بر پا مي شود، زنان و دختران را احاطه كرده است. اما تصميم شما براي بچه دار شدن يا نشدن، به والدين شما، دوستانتان، مذهب، يا حتي انتظاراتي كه با آنها بزرگ شده ايد، ربطي ندارد. اين زندگي، مال شماست و اين تصميم، حق شماست.
آيا آمادگي لازم را براي داشتن فرزند، داريد؟
مي توانيد اين تحقيق را با اين سوال آغاز كنيد: «چه چيزهايي در زندگي براي خودتان مي خواهيد؟» پاسخ اين سوال را فارغ از وضعيت فعلي خودتان و بدون توجه به كارهايي كه براي تحقق روياهايتان يا رسيدن به وضعيت مطلوبتان بايد انجام دهيد بدهيد. اگر فكر مي كنيد كه احتمالا يك فرزند مي خواهيد، لازم نيست در مورد نحوه بچه دار شدن فكر كنيد. در اين مرحله، فقط به آرزوها و روياهاي شخصي تان فكر كنيد. گاهي پيش مي آيد كه مي بينيد بچه دار شدن ممكن است با تمام آمال و آرزوهاي زندگي شما در تضاد باشد و يا اينكه شايد آرزوي بزرگ شما تنها پدر يا مادر خوب بودن باشد كه هيچكس نمي تواند در اين مورد به شما تضميني دهد.
پرسش ها ديگري نيز مي تواند در اين مسير به شما كمك كند. سوالات زير بدين منظور طراحي شده اند كه بتوانيد در مورد آنها با همسر يا دوست خود صحبت كنيد، به آنها فكر كنيد، در مورد آنها بنويسيد يا با مشاور خود صحبت كنيد، يا هر كار ديگري كه موجب شود نگاه دقيقي به آنها بيندازيد را انجام دهيد. بهتر است اين سوالات را به همسرتان نيز نشان بدهيد تا متوجه شويد كه پاسخهاي او براي اين سوالات چيست و آيا پاسخهاي او برايش راضي كننده هستند يا خير؟ اين سوالات به گونه اي طراحي شده اند كه هم مردان و هم زنان بتوانند به آنها پاسخ دهند.
• آيا شما زماني را به گذراندن با كودكان اختصاص مي دهيد؟ آيا از اين كار لذت مي بريد؟
• از چه چيزهايي در دوران كودكي خود لذت مي برده ايد؟ چه چيزهايي از آن دوران را دوست نداشته ايد؟
• كدام كارها يا رفتارهاي والدين تان (در ارتباط با شما) را درست مي دانستيد؟ كدام كارهايشان به نظر شما خوب نبود؟
• يك پدر يا مادر چگونه بايد باشد و چه كارهايي بايد انجام بدهد؟ تا كنون چه درسها يا پيغامهايي در اين باره از محيط اطرافتان دريافت كرده ايد؟
• هنگام پاسخ دادن به اين سوالات، چه احساسي داريد؟
منبع: http://ninisite.com