
مقدمه:
متن حاضر، اشاره مختصری به نقش پدری حضرت علی (ع) به عنوان ولی و سرپرست امت اسلامی پرداخته شده است. نویسنده با استناد به آیات قرآن و روایات معصومین، به وضوح نشان میدهد که امام علی (ع) تنها یک رهبر سیاسی نبودهاند.بلکه به عنوان پدری مهربان و دلسوز، همواره به فکر رفاه و سعادت امت بودهاند. ایشان با بهرهگیری از ولایت الهی و تربیت صحیح، تلاش میکردند تا جامعه اسلامی را به سوی کمال و سعادت هدایت کنند.
ولایت پدر و جایگاه پدری به قدری برای درک ولایت امام معصوم و انبیای الهی لازم و ضروری است که حضرت رسول صلی الله علیه وآله بارها در سخنان گرانب های خویش خطاب به امت اسلام و تمامی بشریت می فرمایند« من و علی پدران امت هستیم».
همین یک حدیث از خاتم پیامبران در مورد جایگاه پدر کافی است تا بدانیم که پدر در امت بشری چه گوهر گرانبها و تابناکی است.
در این نوشتار، ضمن بررسی ابعاد مختلف نقش پدری امام علی (ع)، به اهمیت پیروی از ایشان به عنوان الگویی کامل برای تمام مسلمانان نیز پرداخته شده است.
پدران معنوی امت در روایات
روایات متعددی از ائمه معصومین (ع) به نقش پدرانه پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) برای امت اسلامی اشاره دارد. این روایات بیان میکنند که پیامبر و علی (ع) به عنوان پدران معنوی، وظیفه تربیت، هدایت و تعلیم امت را بر عهده دارند. آنها با انتقال دانش و حکمت، امت را به سوی کمال و سعادت هدایت میکنند.1- امام باقر در ذیل آیه شریفه (1) که فرمود شکر خداوند و والدین خود را به جا آور طبق تفسیر بطن آیه فرمود:« مراد از والدین پیامبر و علی هستند»(2)
2- حضرت امیر فرمود:« خداوند شکر گزاری از دو پدر امت را ( پیامبر و علی ) واجب کرده است زیرا آنان به امت علم و حکمت را آموزش دادند و خداوند نیز اطاعت از آنان را واجب کرده است »(3)
3- حضرت زهرا فرمود:« دو پدر این امت محمد و علی هستند. کسانی که فرزندان خود را از عذاب نجات می دهند در صورتی که امت از آنها اطاعت کند»(4)
4- امام حسن علیه السلام فرمود:« محمد و علی دو پدر این امت هستند. خوشا به کسی که نسبت به حق آن دو عارف باشد و در هر حالتی مطیع آن ها باشد»(5)
پیامبر گرامی و حضرت علی پدران روحانی و معنوی امت هستند که با علم و حکمت امت را تربیت و تعلیم داده و از آتش دوزخ دور می سازند.
اما پیامبر و حضرت علی پدر جسمانی برای هیچ یک از مردان امت تلقی نمی شوند و خداوند نیز این نوع ابوت نسبی را نفی می کند تا بیان کند محذوری در ازدواج پیامبر با همسر مطلقه زید وجود ندارد. این بیان در تفسیر نمونه هم مورد توجه قرار گرفته است(6)
نقش پدرانه ابراهیم(ع)، حضرت محمد(ص) و علی (ع)
نقش پدرانه در اسلام از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و در قرآن و روایات به آن پرداخته شده است. ابراهیم(ع)، حضرت محمد(ص) و علی (ع) به عنوان پدران معنوی امت اسلامی، نقشهای ویژهای در تربیت و هدایت انسانها داشتهاند.ابراهیم (ع) به عنوان پدر معنوی تمام انبیا و اولیای الهی، بنیانگذار توحید و مبارز با بتپرستی شناخته میشود. او با ترک سرزمین و قوم خود، به دنبال حقیقت بود و با استقامت و پایداری، دین حق را به مردم معرفی کرد. ابراهیم (ع) الگوی کاملی از یک پدر مهربان و حکیم است که فرزندان خود را به راه راست هدایت میکرد و به آنها ارزشهای اخلاقی و معنوی را آموزش میداد.
پیامبر اکرم (ص) نیز به عنوان پدر معنوی امت اسلامی، نقش بسیار مهمی در تربیت و هدایت مسلمانان داشتهاند. ایشان با اخلاق کریمه و رفتار نیکو، الگویی بینظیر برای همه انسانها بودند. پیامبر (ص) با صبر و شکیبایی، به آموزش دین اسلام پرداخته و جامعهای مبتنی بر عدالت، برابری و برادری را بنا نهادند. ایشان با رفتار پدرانه خود، دلهای مردم را به سوی خود جلب کرده و به آنها امید و آرامش میبخشیدند.
امیرالمؤمنین علی (ع) نیز به عنوان جانشین برحق پیامبر (ص) و ولی امر مسلمین، نقش پدری مهربان و حکیم را ایفا میکردند. ایشان با دانش گسترده و بینش عمیق، به تفسیر قرآن و بیان احکام دین میپرداختند و به عنوان یک رهبر دینی و سیاسی، جامعه اسلامی را به سمت کمال و سعادت هدایت میکردند. علی (ع) با رفتار شجاعانه و عدالتخواهانه خود، الگویی بینظیر برای همه مسلمانان بودند و با صبر و بردباری، به تربیت شاگردان و یاران خود میپرداختند.
در مجموع، ابراهیم(ص)، حضرت محمد(ص) و علی (ع) به عنوان پدران معنوی امت اسلامی، نقشهای بسیار مهمی در تربیت و هدایت انسانها داشتهاند. آنها با رفتار و کردار خود، الگوهایی بینظیر برای همه انسانها بودند و به ما آموختند که چگونه میتوانیم زندگی سعادتمند و موفقی داشته باشیم.
.jpg)
نور پدرانه پیامبر و علی(ع)
شروع خلقت عالم انوار و به طور کلی عالم هستی از خلقت نور و روح حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله است که خداوند آن را از نور وجود خود آفرید.سپس از نور وجود حضرت ختمی مرتبت، نور حضرت علی علیهالسلام را آفرید و از آن دو نور طیّب، نور حضرت فاطمه علیهاالسلام را خلق کرد و از این سه نور پاک، انوار حضرت حسن و حسین علیهماالسلام را آفرید.
و از نور امام حسین علیهالسلام ، انوار نُه امام دیگر را به ترتیب آفرید، پیش از اینکه مخلوق دیگری را آفریده باشد، نه آسمانی و زمینی و نه خورشید و ماهی و نه آب و هوایی و نه هیچ چیز دیگر.(7)
از این رو، خلقت عالم روحانی بر عالم جسمانی تقدّم دارد و این مطلب را میتوان از خود روایات استفاده کرد. در روایت دیگری از حضرت علی علیهالسلام آمده است که نور 124 هزار پیامبر و رسول نیز از نور وجود پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله خلق شده است، پیش از اینکه موجود دیگری خلق شده باشد که باید آنها را نیز مربوط به خلقت عالم انوار دانست. (8)
در همین روایت به خلقت ملائکه، عرش، کرسی، لوح، قلم، بهشت و ارواح مؤمنین نیز اشاره شده است که خداوند از نور وجود پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله جوهری را آفرید و آن را به دو قسمت کرد و با چشم هیبت به قسم اول نگاه کرد که تبدیل به آب شد و با چشم شفقت به قسم دوم نظر انداخت که از آن عرش را آفرید و از نور عرش، کرسی را آفرید و از نور کرسی، لوح را آفرید و از نور لوح، قلم را آفرید. آنگاه به قلم گفت:
توحید مرا بنویس! قلم هزار سال از این کلام خداوند بیهوش ماند و وقتی به هوش آمد، خداوند گفت: بنویس! قلم گفت: چه بنویسم؟ خداوند گفت: بنویس «لا اله الا اللّه محمد رسول اللّه». (9)
در ادامه حدیث آمده است که بهشت (10) و ملائکه و ارواح مؤمنین) از نور پیامر اکرم صلیاللهعلیهوآله خلق شدهاند. (11)
سوال ابلیس و عزرائیل
زمانی که خداوند عالمیان باری تعالی تصمیم به خلقت حضرت آدم (علیهالسلام) گرفت، هزار سال قبل از دمیدن روح اهورایی خود در کالبد آدم ابوالبشر پیکر او را از خاک زمین آفرید و جسم او را در عرش جای داد، ملائک و ابلیس که آن زمان عزازیل درگاه الهی بود بر پیکر آدم می گذشتند و برایشان این سؤال بود که قرار است چگونه موجودی که از این ماده بیارزش خلق شده است روزی جانشین و نماینده خداوند در زمین شود.
ذات مقدس حضرت احدیت آدمی را که خلق کرد، سجده بر آدمی از سوی فرشتگان دلیلی میخواست و این دلیل چه چیزی برتر از دمیده شدن روح اهورایی حضرت احدیت در کالبد این موجود بود و از آن برتر چه مقامی بالاتر از مقام پدری اهل بیت و تمامی بشریت برای حضرت آدم ابوالبشر بود که میتوانست او را مسجود فرشتگان کند،
نماد پدرانه حضرت آدم
اما آدم برای اینکه مسجود شود دلیلی محکم لازم داشت، خداوند باری تعالی برای اینکه این دلیل را فراهم آورد و برخویش به خاطر آفرینش چنین موجودی تبارک گوید حضرت آدم (علیهالسلام) نیاز داشت که گوهرهایی از وجود بی انتهای خالق بی منتهای عالم در خود داشته باشد؛بنابراین خداوند نمود ولایت، رحمانیت و رحیمیت خود را در آدم ابوالبشر به ودیعه نهاد و همانطور که حوا سلام الله علیها را نماد جمال و عطوفت و رحمت خود در میان بشریت قرار داد، در وجود آدم (علیهالسلام) نیز ولایت، رحیمیت و رحمانیت خود را به ودیعه قرار داد و آدم (علیهالسلام) را جایگاه پدری و حوا ( سلام الله علیها) را در جایگاه مادری قرار داد .
و این دو جایگاه به قدری برجسته بود که تمامی کائنات در برابر آن سر به سجودساییدند و در مقابل مقام پدری و مادری آدم (علیهالسلام) و حوا سلام الله علیها سر سجده بر زمین نهادند به جز شیطان که از درک این مقام عاجز بود و تصورش این بود که عظمت آدم (علیهالسلام) به واسطه مقام اوست در حالی که نمیدانست.
پدر بودن بر عالمیان و والی خداوند بودن در زمین مقامی نیست، بلکه مسیری است مشخص که آدمی و فرزندان او را در عالم خاک برای رسیدن به عالی ترین مقام یعنی بندگی خداو ند باری تعالی نایل می گرداند.
حضرت آدم پدر بشریت
خداوند حضرت آدم (علیهالسلام) را پدر بشریت قرار داد و زمانی که فرزندان آدم و نسل او خلق شدند؛ زمانی که در زمین برای شناخت خداوند باری تعالی دلیل و برهان میخواستند برهانش را در وجود پدر خویش می یافتند، آری اگر چه خداوند به شخصه متکفل مراقبت از نسل آدمی نشد؛ ولی برای او دو فرشته عظیم خلق کرد که این دو فرشته پدر و مادر بودند،.انسان فانی در زمین اگر چه نمیتوانست رحمت و رحمانیت خداوند را به چشم خاکی خود درک کند؛ اما هرگاه به پدر خویش می نگریست، میدید که پدر چون کوهی استوار است که سخت ترین رنجها را به دوش میکشد اما چون کوهها که موجب استواری زمین هستند پدر نیز موجب استواری خانواده بود، فرزندان آدم میدیدند که پدر اگر چه از جنسی به نرمی و لطافت گلبرگ گلهای سرخ خلق نشده است.
اما در رحمانیت و رحیمیت به فرزند چه بسا که از گلبرگ های گل سرخ نیز لطیف تر است و در پناه آغوش چون کوهش همسر و فرزندانش را پناه میدهد تا در پناه این آغوش گرم فرزندان و همسر بتوانند در مسیر کمال الهی حرکت کرده و بندگی خداوند را در پناه ولایت پدری در حد کمال به جای آورند.
رحمانیت آغوش پدری
انسان فانی هرگاه دلش در زمین برای رحمانیت و رحیمیت خداوند تنگ میشود و هرگاه که از مالامال غمها به ستوه میآید به کوه استوار پدر پناه میبرد و پدر چون خدایی کوچک در زمین فرزند را در دامان مَحبت خود جای میدهد، محبتی که به حد اعتدال است نه آنچنان است که انسان فانی به واسطه آغوش پدری راه رفتن را نیاموزد و نه آنچنان بی مهر است که از تلاش در دنیای فانی خسته شود.خداوند زمانی که اسلام را کاملترین دین برای بشریت قرار داد، بوستان خانواده را نزد خویش محبوب کرد؛ چراکه تنها در این بوستان است که انسان هبوط کرده از عرش میتواند دوباره در پناه مَحبت پدری و عطوفت مادری همانگونه که در قرآن بیان شده در پناه تربیت دینی پدر و مادر در مسیر کمال و بندگی خداوند قرار گرفته و این بار برخلاف دوران سکونت در عرش قبل از هبوط به درجهای برسد که عالم برای خدمت به این انسان در هر نقطهای از کائنات هبوط کرده و بنده و مرید آدمی به عنوان اشرف مخلوقات خداوند شود.
خداوند انسان را به گونهای آفریده است که انسان تنها در بوستان خانواده و آرامش حاصل از آن است که میتواند در مسیر تمدن سازی و مقدمه سازی برای تمدن صالحان و حکومت عدل جهانی حرکت کند و اگر خانوادهای نباشد تمرین برای بندگی و تمدن سازی و تبدیل شدن به امت نمونه یا امت وسطای قرآنی غیر ممکن خواهد بود.
در پناه ولایت پدری
انسان تنها در خانه و در پناه ولایت پدری است که میتواند در مسیر تمدن سازی حرکت کند؛ چرا که گردن نهادن به ولایت پدر مقدمهای برای تمرین گردن نهادن به ولایت امام معصوم و انبیای الهی در زمین است و تا آدمی در خانه به ولایت پدر نرسد در اجتماع در برابر ولایت امام معصوم و اولی الامر خاضع نخواهد شد.ولایت پدرانه امام معصوم
ولایت پدر و جایگاه پدری به قدری برای درک ولایت امام معصوم و انبیای الهی لازم و ضروری است که حضرت رسول صلی الله علیه وآله بارها در سخنان گرانبهای خویش خطاب به امت اسلام و تمامی بشریت می فرمایند : «اَنَا وَ عَلِی اَبَوَا هَذِهِ الْاُمَّه؛ من و علی پدران این امت هستیم». (12)
همین یک حدیث از خاتم پیامبران در مورد جایگاه پدر کافی است تا بدانیم که پدر در امت بشری چه گوهر گرانبها و تابناکی است.
واژه پدر در زبان فارسی
واژه پدر در زبان فارسی به مردی گفته میشود که از او فرزندی به وجود آمده باشد، پدر در زبان فارسی افزون بر اطلاق بر پدر حقیقی انسان، به کسی که موجب اصلاح و ظهور چیزی باشد، نیز گفته میشود؛
چنانکه راغب اصفهانی در فرهنگنامه قرآنی خویش مینویسد« الاب الوالد، و یسمی کل من کان سببا فی ایجاد شیء او اصلاحه او ظهوره ابا… و روی انه(ص) قال لعلی(ع) انا و انت ابوا هذه الامه» از همین رو به پیامبر صلی الله علیه و آله و امیرمؤمنان علی علیه السلام پدران امت اطلاق شده است و پیامبر صلی الله علیه و آله همانطور که بیان شد،میفرمایند« من و علی پدران این امت هستیم».
پیامبران، پدران امّتها هستند
آیه ۷۸ سوره حج خطاب به مومنان بیان میکند که واژه پدر یا اب به پدر معنوی نیز اطلاق میشود؛ چنانکه خداوند در این آیه می فرماید:وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ ۚ هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ ۚ مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ ۚ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ قَبْلُ وَفِی هَٰذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ ۚ فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِیرُ
و حق جهاد در راه او را (با دشمنان دین و با نفس امّاره) به جای آرید (و در طلب رضای او به قدر طاقت بکوشید) او شما را برگزیده (و به دین خود سرافراز کرده) و در مقام تکلیف بر شما مشقت و رنج ننهاده (و این آیین اسلام) مانند آیین پدر شما ابراهیم (خلیل است)، .
او (خدا) شما امت را پیش از این (در صحف او) و در این قرآن مسلمان نامیده تا این رسول بر شما و شما بر سایر خلق گواه (خداپرستی) باشید، پس نماز به پا دارید و زکات بدهید و به خدا (و کتاب او) متوسل شوید، که او مولی (و پادشاه و نگهبان و حافظ و ناصر) شماست و نیکو مولی و نیکو ناصری است.(13)
تفسیر روایی آیه فوق ، پدران امّتها
1- مُفضّل[ بنعمر] به امام صادق عرضکرد:«آقایمن! ما میدانیم که شما برگزیدهی خداوند هستید، به دلیل آیه: مقام هرکس را بخواهیم بالامیبریم.(14)
و آیه: خداوند بهتر میداند رسالت خود را در کجا قرار دهد. (15)
و آیه: خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آلعمران را بر جهانیان برتری داد* آنها فرزندان و [دودمانی] بودند که [از نظر پاکی و تقوا و فضیلت،] بعضی از بعض دیگر گرفته شده بودند و خداوند، شنوا و داناست. (16)
امامصادق (فرمود: «ای مفضّل! ما در کجای این آیه ذکر شدهایم»؟
مفضّل عرضکرد: «به خدا سوگند! [خداوند فرموده:] سزاوارترین مردم به ابراهیم، آنهایی هستند که از او پیروی کردند و [در زمان و عصر او به مکتب او وفادار بودند همچنین] این پیامبر و کسانی که [به او] ایمان آوردهاند [از همه سزاوارترند] و خداوند، ولیّ و سرپرست مؤمنان است. (17)
و فرموده: مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْراهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ ...».(18)
2 الکاظم (علیه السلام)- شِیعَتُنَا لَیْسَ عَلَی مِلَّهًِْ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) غَیْرُنَا وَ سَائِرُ النَّاسِ مِنْهَا بِرَاءٌ: امام کاظم ( غیر از ما (امامان و شیعیان) کسی دیگر بر آیین ابراهیم (نیست و دیگر مردمان از آن آیین، برکنارند.)(19.)
3- امام صادق ( رسولخدا (و یارانش در مکّه، در «بَطحاء» فرود آمدند و به خانهها [یاهلمکّه] نرفتند. چون روز ترویه (روز هشتم ذیالحجه) فرا رسید، در هنگام ظهر به مردم دستور داد که غسل کنند و برای حجّ احرام بسته و لبّیک بگویند؛.
و این سخن خداوند عزّوجلّ است که بر پیامبرش (نازل فرمود: «پیروی کنید از مِلَّةَ ابیکم إِبْراهیم»؛ پیامبر (به همراه یارانش لبّیکگویان به راه افتادند تا به سرزمین مِنا رسیدند، نماز ظهر و عصر، مغرب و عشاء و نیز نماز صبح را [در آنجا] بهجا آورد.
سپس بامدادان به همراه مسلمانان [از منا بهسمت عرفات] روانه شد. عادت قریش این بود که بهصورت دستهجمعی از مزدلفه [بهسمت عرفات] روانه میشدند و از اینکه دیگران نیز از مزدلفه روانه شوند جلوگیری میکردند [و از مساوات با دیگران ننگ داشتند]؛ چون رسولخدا (به راه افتاد، قریش امیدوار بودند که پیامبر (نیز از همان جایی روانه شود که آنها روانه میشدند؛
در این هنگام خداوند این آیه را نازل فرمود: پس، از همانجا که مردم روانه شدند، شما نیز روانه شوید و از خداوند آمرزش خواهید. (20)
منظور [از النّاس] ابراهیم (اسماعیل (اسحاق (و کسانیکه بعد از ایشان بودند، میباشد که از منا روانه میشدند... .(21)
پدران معنوی در دیگر ادیان
تنها آیین آسمانی اسلام نیست که برای پدران معنوی هم عنوان، پدر را به کار میبرد و خانواده و جایگاه پدری و ولایت پدر را محور تمدن سازی بشریت و حرکت در صراط مستقیم بندگی و رسیدن به کمال الهی عنوان میکند بلکه در آیین مسیحیت نیز بر این موضوع تأکید شده که پاپ مقام ارشد کلیسا یا همان پاپا، بابا و یا پدر مقدس است.
محبت به پدر در تمامی ادیان
محبت و احترام به والدین از جمله اموری است که در تمامی ادیان و نحلههای بشری از آن بهعنوان امری پسندیده و ارزشی مقدس یاد شده و هتاکان ساحت این حریم مقدس مورد نکوهش قرار گرفته به شدت تقبیح گردیدهاند. در رهنمودها و آموزههای اسلامی از جمله در کتاب مقدس مسلمانان (22)و سیره و کلام رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز از پدران و مادران به نیکویی و عظمت یاد شده و مقام رفیع آنان در نزد مسلمانان ستوده شده است. در این آموزهها بر احترام به والدین تاکید بسیار شده مسلمانان به احترام و رعایت حقوق آنان توصیه شدهاند.
ثواب یک نگاه
پیامبر اسلام(ص) فرمود:«نگاه پر مهر و محبت فرزند نیکوکار به پدر و مادرش ثواب حج دارد.از آن حضرت پرسیدند:اگر روزی صد مرتبه به والدین نگاه کند،ایا آن ثواب افزایش مییابد؟ فرمود:بلی خداوند بزرگتر از آن است که شما فکر میکنید،چون برای آن قدرت مطلق، اعطای چنین ثوابهایی بسیار آسان است».(23)
رسول خدا(ص) فرمود:«در عالم رؤیا، مردی از امت خود را دیدم که عزرائیل برای گرفتن جانش آمده بود،ولی کار نیک وی نسبت به والدین خود، مانع قبض روحش گردید و عمرش طولانی گشت». (24)
سه گروه بدبخت محسوب میشوند
حضرت محمد(ص) فرمود:«سه گروه هستند که انسان شقی و بدبخت محسوب میشوند:هر کس نام مرا بشنود و صلوات نفرستد، کسی که ماه رمضان را درک کند،ولی کاری نکند که رحمت الهی نصیب او شود و کسی که یکی از والدین خود را در پیری درک نماید،ولی در حق آنها کوتاهی کند».(25)
اطاعت پدر و مادر کافر
و نیز فرمود:«أطع الوالدین و إن کانا کافرین؛به پدر و مادرت احترام کن،گر چه کافر باشند».(26)
شخصی از رسول خدا(ص) پرسید:حق پدر بر گردن فرزند چیست؟فرمود:او را به اسم صدا نکند، جلوتر از او راه نرود، قبل از او ننشیند، کاری نکند که پدرش، اورا فحش دهد.(27)
رسول خدا(ص) فرمود:«اطاعت از پدر و مادر، اطاعت از خداست و نافرمانی از آنها،نافرمانی خداست».(نهج الفصاحة)
نگاه خشم آلود و باطل شدن نماز
امام صادق(ع):هر کس عصبانی و خشمگین به پدر و مادرش نگاه کند،گر چه آنها به او ظلم کرده باشند،با این حال نمازش قبول نیست.(28)
ترک جهاد و احترام والدین
شخصی نزد رسول اکرم(ص) آمد و عرض کرد:ای رسول خدا(ص)! من بسیار مشتاق جهاد و جنگ هستم. پیامبر(ص) فرمود: در راه خدا جهاد کن که اگر کشته شوی،زنده خواهی بود و نزد خدا روزی میخوری و اگر بمیری،اجر تو بر خدا خواهد بود.
و اگر از جبهه سالم بازگردی، مانند روزی که از مادر متولد شده باشی گناهانت آمرزیده میشود.آن شخص گفت:ای پیامبر خدا(ص)، پدر و مادر پیری دارم که با من انس گرفتهاند و اگر آنها را ترک کنم،ناراحت میشوند! حضرت فرمود:پس،نزد آنان برگرد به خدا سوگند انس آنها با تو در یک شبانه روز،از یک سال جهاد در راه خدا بهتر است.(29)
بوسیدن جای پای پدر
هنگامی که ابراهیم خلیل(ع) برای دیدار پسرش اسماعیل(ع) از شام به مکه آمد، پسرش در خانه نبود. حضرت ابراهیم به سوی شام بازگشت.وقتی که اسماعیل به خانه آمد،همسرش آمدن پدرش را به اسماعیل خبر داد.
او جای پای پدرش،ابراهیم،را پیدا کرد و به عنوان احترام به پدر، آنجا را بوسید!
مقام پدرانه ی ولایت حضرت علی(ع)
در عالم افلاک پس از اینکه خداوند عالم کائنات را به خاطر سید لولاک حضرت رسول صلی الله علیه و آله خلق کرد پس از سید کائنات جز امام علی(علیهالسلام) شخص دیگری را شایسته عنوان پدری این امت ندانست، پدری که با وجود تمامی جفای فرزندان خاطی، آنها را در مسیر ضلالت و گمراهی رها نکرد.و زمانی که این فرزندان ناسپاس شمشیر بر فرق مبارک او زدند با مَحبت پدری دست بر سر امت کشید و برای نجات امت دست به دعا برداشت و فرزند خاطی که دست به قتل او برداشته بود را جز به گناه ضربت قصاص نکرد.
رحمت و مَحبت این پدر حقیقی به امت آنچنان زیاد بود و این پدر با ولایت خویش آنچنان فرزندان ناسپاس را میتوانست در مسیر بندگی خداوند هدایت کند که حضرت رسول صلی الله علیه و آله سید لولاک و خاتم افلاک مَحبت این پدر و فرزندانش را مزد رسالت خویش طلب کرد،.
مزدی که این فرزندان ناسپاس هرگز کمر به پرداخت آن خم نکردند و مستکبر رانده شده از درگاه الهی یعنی شیطان نیز با وجود عبادت و بندگی خداوند هرگز به درک مقام پدری این امام معصوم نائل نشد و هرگز نتوانست مقام پدری آدم ابوالبشر و پدر حقیقی امت یعنی علی ابن ابیطالب علیه السلام را درک کند.
برای تاکید بر اهمیت ولایت امام علی (ع)، مقام ایشان با شیطان مقایسه شده است. شیطان با وجود عبادت، نتوانسته به مقام پدری و ولایت دست یابد و در نتیجه انسانها را به گمراهی کشانده است.
و این چنین بود که بشر را در مسیر گمراهی به راه برد، بدون اینکه درک کند که ولایت امام معصوم و ولایت آدم ابوالبشر همان مَحبت پدری است و مَحبت و جایگاه پدری مقام نیست که بتوان به آن رسید بلکه صراط هدایتی است برای بشر تا بشر را به کمال بندگی خداوند نائل کند و این رسالت پدری جز به اهل بیت علیهمالسلام نمیرسد.
این درحالی بود که شیطان حتی جایگاه ولایت پدری را به چشم مقام های دنیوی می نگریست و تصور میکرد همانگونه که در پرستش« عزیز» درگاه الهی شده است، .
در مقام ولایت و پدری نیز خواهد توانست عزیز شود در حالی که جایگاه و رسالت پدری جایگاه هدایت بود نه تحفه ای که آن را به بهای نمازهای طولانی که نه از سر ارادت بلکه از سر میل خواهی و منفعت طلبی بود بتوان به دست آورد و به همین دلیل بود که وقتی امیر المومنان (علیهالسلام) به عنوان پدر حقیقی امت بشری معرفی شد، .
ولایت پدرانه امام علی (ع) به عنوان یک صراط مستقیم برای هدایت انسانها به سوی کمال و بندگی خدا معرفی شده است. این ولایت، صرفاً یک مقام نیست بلکه رسالتی است که برای هدایت بشریت به عهده گرفته شده است.
شیطان حسادت و کینهورزی اختیار کرد و راه سقیفه در پیش گرفت، دنیاطلبان و مقام دوستان را نیز به شهوت دست یابی به ولایت و جایگاه پدری با خود سقیفه نشین کرد.
واقعه سقیفه به عنوان نقطه آغاز انحراف امت اسلامی از مسیر ولایت امام علی (ع) معرفی شده است. این واقعه، نتیجه تلاش دنیاطلبان و مقامطلبانی بوده که به جای هدایت امت، به دنبال کسب قدرت و ثروت بودند. و در همین جا نقش پدرانه علی (ع) معلوم بود
هرچند که اینها حتی با عمل به ظاهر اسلام هم نتوانستند ذرهای از رسالت و جایگاه ولایت پدری برای امت اسلامی که همان صراط هدایت در مسیر بندگی بود را به انجام برسانند و پس از زحمت و رنجهای ۲۳ ساله نبی گرامی اسلام امت بشری را در سراشیبی سقوط قرار دادند سقوطی که با سقیفه آغاز شد و تا به امروز هم در جستوجوی تحفه ولایت با ظاهر مادی هزاران انسان را به کام ضلالت و گمراهی کشانده است.
پس از پیامبر اسلام، امام علی (ع) شایستهترین فرد برای عنوان پدری امت بوده است. این مقام به دلیل ویژگیهایی همچون محبت، بخشش، هدایت و ولایت الهی به ایشان عطا شده است.امام علی (ع) به عنوان پدری مهربان و بخشنده توصیف شده که حتی در برابر رفتار ناشایست دشمنانش، همچنان به آنها محبت ورزیده و برای هدایتشان تلاش کرده است.
اهمیت پدرانه ی ولایت و هدایت در مسیر بندگی خدا تاکید دارد که بدون ولایت ائمه معصومین، انسانها نمیتوانند به کمال برسند.
و روی انه (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) قال لعلیّ (علیهالسلام) انا و انت ابوا هذه الامّة»؛ اما در حدیث «أنا وعَلِیٌّ أبَوا هذِهِ الامَّة»:منظور از «پدر» سرپرست و پدر معنوی است.(30)
سوال :
در حدیثی آمده است که حضرت رسول فرمودند که من و علی پدران این امتیم. اما آیه ای در قرآن هست که میفرماید حضرت رسول پدر هیچکدام از شما ها نیستند.
این تناقض چگونه حل می شود؟
پاسخ :
در سوره احزاب آیه ۴۰ آمده است:مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ محمّد پدر هیچ یک از مردان شما نیست.
وقتی که پیامبر(ص) با همسر پسرخوانده اش (زید) ازدواج کرد، منافقان جوسازی کردند که حضرت با زن پسرش و به عبارت دیگر با عروسش ازدواج کرده است.
به دنبال آن این آیه نازل شد که پیامبر(ص) پدر شما نیست. پس معلوم می شود که در این آیه، منظور از «پدر» پدر جسمانی و نسبی است و پیامبر احکام پدر جسمانی را ندارد.
و در حدیث «أنا وعَلِیٌّ أبَوا هذِهِ الامَّة» (31) منظور از «پدر» سرپرست و پدر معنوی است. معنی «پدر» و تفاوت آن را با پدر جسمانی کاملاً روشن میکند. قرآن کریم پدری جسمانی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را نفی میکند. (32)
امت، نقطه شروعی در تکوّن خود دارد و باید کسی سنگ بنای امت را بنهد. درباره پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و نقش اولیه ایشان در این تکوّن مطلب بسیار روشن است.
الگوی پدران در روایتی از امام علی(ع)
امیر مؤمنان (علیهالسلام) درباره همین جلوداری(مقدم بودن پیامبر (ص) در همه ی شرایط از جمله پدر معنوی امت) میفرماید: کسی از من پیشتر و متقدم نیست، مگر احمد. (33)این روایت به وضوح نشان میدهد که امام علی (ع) مقام پیامبر اکرم (ص) را بسیار والا میدانند و ایشان را به عنوان پیشوای خود و تمام مسلمانان میشناسند. این اعتقاد به مقام نبوت، اساس هرگونه رابطه پدرانه معنوی است.
اگرچه در این روایت به صراحت از نقش پدرانه پیامبر (ص) سخن به میان نیامده است، اما با توجه به جایگاه والای پیامبر (ص) در اسلام و نقش ایشان در هدایت و تربیت امت، میتوان گفت که پیامبر (ص) به عنوان پدر معنوی تمام مسلمانان محسوب میشوند. امام علی (ع) با اذعان به تقدم پیامبر (ص) بر خود، به طور ضمنی به این نقش پدرانه اذعان کردهاند.
علی (ع) پیامبر اکرم (ص) را به عنوان الگو و اسوه خود معرفی میکنند. این امر نشان میدهد که امام علی (ع) در تمام ابعاد زندگی خود از پیامبر (ص) پیروی میکردند و به ایشان به عنوان پدر معنوی خود نگاه میکردند.
پس در روایت امام علی (ع) مبنی بر اینکه "کسی از من پیشتر و متقدم نیست، مگر احمد" به طور غیر مستقیم به نقش پدرانه پیامبر (ص) اشاره دارد. این روایت نشان میدهد که امام علی (ع) به عنوان یکی از نزدیکترین یاران و جانشینان پیامبر (ص)، به طور کامل به مقام و جایگاه ایشان اعتقاد داشتهاند و ایشان را به عنوان پدر معنوی خود میشناختهاند.
سخن پیامبر(ص) و نقش پدرانه امام علی(ع)
مهم بیان پیامبر در نقش امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در این تعبیر محبتآمیز و سرشار از عطوفت ناگفته، اشاره میکنند که اگر علی (علیهالسلام) در لیلة المبیت نبود، اگر علی (علیهالسلام) در جنگ احد و خیبر و احزاب نبود، این امت واحده شکل نمیگرفت.همچنین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرماید: حق علی بر مسلمانان مانند حق پدر بر فرزندانش است. (34)
در اینجا پیامبر اکرم (ص) به صراحت بیان میدارند که اگر امام علی (ع) در لحظات حساس و سرنوشتساز اسلام حضور نداشت، این دین آسمانی به شکل امروزی شکل نمیگرفت. لیلة المبیت، جنگ احد، خیبر و احزاب تنها نمونههایی از این حضور پررنگ هستند.
پیامبر (ص) با تشبیه حق امام علی (ع) بر مسلمانان به حق پدر بر فرزندان، به مقام والای ایشان و مسئولیت خطیری که بر دوش داشتهاند، اشاره میکنند. این تشبیه نشاندهنده عمق علاقه و اعتماد پیامبر (ص) به امام علی (ع) و همچنین اهمیت نقش ایشان در هدایت و تربیت امت است.
از طرفی بیان پدرانه پیامبر (ص) در مورد امام علی (ع) همواره با لحنی سرشار از محبت و عطوفت همراه بوده است. این امر نشاندهنده رابطه عمیق و صمیمی بین این دو شخصیت بزرگوار است.
وظیقه انسانها در برابر پدر حقیقی
اما اینکه انسان در برابر پدران حقیقی چه وظیفهای دارد، خداوند در آیاتی از قرآن خواسته تا مسلمانان از پدر معنوی خویش، حضرت ابراهیم (علیهالسلام) پیروی کرده و شیعه او باشن؛ .بنابراین، بر امت اسلام است که نه تنها پیرو حضرت ابراهیم علیه السلام و پیامبر صلی الله علیه وآله باشند، بلکه باید پیرو امیر مومنان علی (علیهالسلام) نیز باشند.
و ضمن ابراز مودت باطنی و ظاهری(35)به اطاعت و پیروی از فرمانهای اصلاحی ایشان بپردازند؛ زیرا ولایت امام علی علیه السلام همانند ولایت نبوی برخاسته از ولایت محبت و مودت پدرانه است.
و اگر سختگیری میکند برای تربیت و اصلاح افراد و امور جامعه است؛ زیرا خداوند مسئولیت امور جامعه را پس از پیامبر صلی الله علیه و آله به ایشان سپرده است. (36)
جایگاه پدری امیر مومنان امام علی علیه السلام مقتضی این معناست که آن حضرت تمام تلاش خود را به عنوان قیم، ولی و سرپرست به کار گیرد تا امت در مسیر اصلاح و تربیت صحیح اسلامی قرار گیرند. مقام پدری ایشان فراتر از مقام راعی و سرپرستی است که یک چوپان به عهده میگیرد؛.
زیرا تعبیر به ابوت بیانگر این معناست که آن حضرت از جنس امت است و پدرانه بر آن است تا مردم در مسیر رشد و اصلاح قرار گیرند.
همین نگرش پدرانه ایشان است که در بحرانهای پس از سقیفه سکوت میکند و از حقوق مسلم خود درمیگذرد تا فرزند عاصی و خلافکار (یعنی امت پس از پیامبر) در دام توطئه بیشتر نیافتد و نیست و نابود نشود.
آن حضرت به حکم ابوت و مقام پدرانهاش با امت اسلام برخورد میکند و حتی در شرایط سخت برای حفظ امت از نابودی، مشاوره داده و فرزندان خویش را برای حفظ امت به میدان نبرد میفرستد تا مرزهای اسلام حفظ شود.
امیرمومنان علیه السلام به حکم پدر معنوی امت، همواره مقدم بر همگان بوده است، ایشان هم در ایمان مقدم است و هم در روحانیت معنوی و روحی که خداوند ایشان را نفس و جان پیامبر صلی الله علیه و آله معرفی میکند.(37)
که آن حضرت خود در این مورد می فرمایند«کسی از من پیشتر و متقدم نیست مگر احمد، پیامبر صلی الله علیه و آله با دادن لقب پدر امت به امیرمومنان امام علی علیه السلام بر نقش عاطفی آن حضرت تاکید میکند؛.
زیرا نفس و جان پیامبر صلی الله علیه و آله همانند پیامبر صلی الله علیه وآله مهربان و دلسوز امت است و همان طوری که پیامبر صلی الله علیه وآله خود را به رنج میافکند تا مردم ایمان آورده و از عذاب دوزخ و آتش آن در امان بمانند(39)
آن حضرت نیز سختیهای بسیار را متحمل شد تا امت، باقی و برقرار بماند. همان طوری که پیامبر صلی الله علیه وآله بر تنزیل، رنج برد و دشنام شنید و آسیب جسمی دید، امام علی (علیهالسلام) نیز برای تاویل قرآن چنین رنجی را متحمل شد تا جایی که گفته شد« ما منا الا مقتول او مسموم» یعنی از اهل بیت علیه السلام کسی جز به سم و زهر و تیغ شمشیر از دنیا نرفت.
آری این گونه است که خود و همسرش فاطمه سلام الله علیها و حسنین علیه السلام در راه تاویل به شهادت رسیدند و رنج بسیار بردند.
اگر جانفشانی این پدر امت یعنی امام علی علیه السلام در طول تاریخ زندگیاش از کودکی تا در لیلهالمبیت و جنگ احزاب، شهادت صدیقه زهرا سلام الله علیها، جنگ احد و خیبر و احزاب نبود، این امت واحده شکل نمیگرفت.
و از همینرو پیامبر او را در مقام ابوتی همانند خود مطرح و معرفی میکند تا بیانگر جایگاه ایجادی آن حضرت همانند خود و حضرت ابراهیم علیه السلام باشد؛ چرا که امت با پدرانی چون این بزرگواران شکل گرفته و ایجاد شده است و نقش پدری امام علی (علیهالسلام) و فرزندانشان هم در ایجاد است و هم در اصلاح امت.
اینکه پیامبر صلی الله علیه وآله امیرمومنان، امام علی علیه السلام را در مقام ابوت و پدری امت قرار میدهد، نکات دیگری را نیز به ما گوشزد میکند که از جمله آن انتساب امت به ایشان است؛ زیرا پدر یکی از راههای انتساب است. پس وقتی ما خود را منسوب به پدری چون مولی امیرمومنان علی علیه السلام میدانیم از سایر امتها بازشناخته میشویم.
این گونه است که بر اساس آیات قرآن راه شناسایی امت حق از باطل در دنیا و آخرت انتساب به امیر مومنان علی علیه السلام است که پیامبر صلی الله علیه و آله این امام همام مولی الموحدین، امام علی (علیهالسلام) را فاروق اعظم دانسته است؛ زیرا حق و باطل و مومن و منافق را از هم جدا میکند.(40)
ونکته دیگر آنکه امت با پدر معنوی خود ارتباط فطری برقرار میکند و چنانکه اسلام با فطرت ارتباط مستقیم دارد (1)
امت با پدر معنوی خویش این گونه ارتباط فطری خواهد داشت.
نتیجه:
اگر ما ارتباط خود را با امیرمومنان امام علی علیه السلام از مصادیق ارتباط پدر و فرزندی قرار دهیم، بهتر و آسانتر میتوانیم با او ارتباط برقرار کرده و از عنایات و توجهات آن حضرت بهرهمند شویم و اطاعت از فرمانها و گفتههای ایشان برای ما آسانتر و سادهتر و دلپذیرتر خواهد شد.آری بنده خاکی از برای درک جایگاه ولایت امام معصوم باید مقام و جایگاه پدری را قدر بشناسد و همین که مقام پدر حقیقی امت را شناخت در مسیر هدایت و تربیت این پدر قدم بردارد؛و
پس برای درک جایگاه و درک مقام ولایت امام معصوم و رسیدن به مقام اقرب الهی شدن ابتدا باید جایگاه پدر را در خانواده شناخت، بر دستان لرزان پدر بوسه زد، چون قلم مطیع اوامرش بود و مقامش را ارج نهاد و این چنین است که انسان از دامن خانواده معراجی شده و به معراج میرود و تا جایی در این عالم سیر میکند که میتواند مانند سید لولاک به یک قدمی خدا برسد البته اگر این یک قدم را خوب بردارد.
پی نوشت:
1.سوره احزاب آیه 402. بحار الانوار ج36 ص7
3. الکافی ج1 ص428 -بحار الانوار ج23 ص270
4. بحار الانوار ج23 ص259
5. بحار الانوار ج23 ص260
6. تفسیر نمونه ج17 ص337
7. مجلسی در بحارالأنوار ، 169-168
8. مجلسی در بحارالأنوار 15/28
9.همان، 29
10. همان
11. (همان، 30)
12.مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۶، ص۱۱، تهران، اسلامیه، چاپ بیست و سوم، ۱۳۸۵ق.
13.آیه 78 سوره حج
14.انعام/۸۳.
15.انعام/۱۲۴.
16. آلعمران/۳۴۳۳
17.آلعمران/۶۸
18.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۷۳۸ بحارا لأنوار، ج۵۳، ص۲۴
19.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۷۴۰ تأویل الآیات الظاهره، ص۷۳۲ / نورالثقلین
20.بقره/۱۹۹.
21.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۷۴۰ الکافی، ج۴، ص۲۴۷/ نورالثقلین
22بقره/سوره۲، آیه۸۲.
23.بحاررالانوار، ج 71
24. بحارالانوار، ج 71
25.جامع الاخبار
26.همان
27. لئألی الاخبار، ج 5
28. لئالی الاخبار ، ج 5
29. بحارالانوار، ج 71
30.کمال الدین: ص ۲۶۱ ح ۷
31.کمال الدین: ص ۲۶۱ ح ۷.
32.احزاب/سوره۳۳، آیه۴۰.
33..کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۹۸، تهران، اسلامیه.
34.مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۶، ص۵، تهران، اسلامیه، چاپ بیست و سوم، ۱
35.شوری، آیه ۲۳.
36.نساء آیه ۵۹؛ مائده، آیات ۳ و ۵۵.
37.آل عمران، آیه ۶۱.
39.کهف، آیه ۶.
40.اعراف، آیه ۴۶ و روایات.
41.روم، آیه ۳۰.
منابع:
https://www.ziaossalehin.ir/fa/content/6257https://hawzah.net/fa/Question/View/66241
https://hawzah.net/fa/Question/View/11004
https://www.porseman.com/article//52848
https://qom.shafaqna.com/FA/212973
https://wiki.ahlolbait.comآیه 78 سوره حج
https://fa.wikifeqh.iحق والدین بر فرزندان
https://ensani.ir/fa/article/92167
https://ensani.ir/fa/article/46173
https://hadith.net/post/41945
https://wikiporsesh.irپدران امت
http://alvahy.com