امام باقر علیه السلام؛ از کودکی در کربلا تا پایه‌گذاری نهضت علمی شیعه

در این نوشتار به نامگذاری امام باقر(ع) توسط پیامبر(ص)، تربیت در دامان امام سجاد(ع)، ویژگی‌های ظاهری و اخلاقی، همسران و فرزندان، دوران کودکی و دلایل امامت ایشان می‌پردازیم.
يکشنبه، 11 خرداد 1404
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
امام باقر علیه السلام؛ از کودکی در کربلا تا پایه‌گذاری نهضت علمی شیعه

مقدمه

امام محمد باقر علیه السلام، پنجمین امام شیعیان اثنی عشری، از چهره‌های برجسته تاریخ اسلام و از نوادگان پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله هستند. این مقاله به بررسی دقیق زندگی این امام همام از ولادت در سال 57 هجری تا دوران امامت ایشان می‌پردازد. 

در این مطلب به موضوعاتی چون: نامگذاری آن حضرت توسط پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله، تربیت در دامان امام سجاد علیه السلام، ویژگی‌های ظاهری و اخلاقی، همسران و فرزندان، دوران کودکی در کربلا، و دلایل امامت ایشان پرداخته شده است. همچنین به روایات معتبر درباره بشارت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به امامت امام باقر علیه السلام و نقش ایشان در گسترش علوم اسلامی اشاره گردیده است.
 

ولادت امام باقر علیه السلام

امام باقر علیه السلام، در سال 57 هجری در شهر مدینه، دیده به جهان گشود. درباره روز ولادت ایشان بین تاریخ‌نویسان اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی آن را اول ماه رجب دانسته‌اند، ولی مشهور تاریخ‌نویسان، تاریخ ولادت ایشان را سوم ماه صفر می‌دانند.  
 

مادر امام باقر علیه السلام  

ویژگی ممتاز و برجسته امام باقر علیه السلام در بین دیگر امامان آن است که او، هم از سوی پدر و هم از سوی مادر، به شجره پاک رسالت و امامت منتسب است. پدر او، فرزند برومند امام حسین علیه السلام و مادرش ام عبدالله، فاطمه سلام الله علیها، دختر بزرگوار امام حسن علیه السلام است. که در پاک‌سیرتی و نیک‌سرشتی سرآمد زنان به شمار می‌رفت.  

امام صادق علیه السلام در مورد ایشان فرمود: «او بانویی درستکار بود که در فرزندان امام حسن علیه السلام زنی به درجه کمالش نمی‌رسید».  

امام باقر علیه السلام نیز در توصیف مادر بزرگوار خویش می‌فرماید: «روزی مادرم کنار دیواری نشسته بود. ناگهان دیوار فرو ریخت، ولی او دست بر سینه آن نهاد و گفت: به حق مصطفی سوگند، اجازه فروریختن نداری. دیوار بر جای خود فروماند. مادرم به کناری رفت و سپس دیوار فرو ریخت».  
 
مادر شایسته  
آن‌گاه که فاطمه، دختر حسن‌ بن علی علیه السلام به همسری علی، پسر حسین ‌بن علی علیه السلام درآمد پاکترین وصلت و زیباترین و شایسته‌ترین ازدواج در مدینه شکل پذیرفت و بدین‌سان، در سال پنجاه و هفتم هجری، نخستین مولود در خاندان علویان از گذر التقای دو دریای امامت تولد یافت که هم از سوی مادر و هم از سوی پدر به امیرمؤمنان علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها نسب می‌برد.  

چنان‌که امام صادق علیه السلام فرموده است آن بانو صدیقه‌ای بود که در خاندان امام حسن علیه السلام همتایی نداشت.  

امام باقر علیه السلام نیز مادر خویش را بسیار ستوده و از فضیلت‌هایش سخن رانده و حتی او را دارای کرامت‌هایی دانسته است.  
 

نام‌گذاری امام باقر علیه السلام

امام سجاد علیه السلام، این فرزند خجسته‌فال را به پاسداشت نام و نیای بزرگوار خویش، حضرت ختمی مرتبت، «محمد» نامید. این نام را سال‌ها پیش، پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله بر او نهاده بود.  

محمد بن مسلم می‌گوید:  
«در کنار جابربن عبدالله انصاری [از اصحاب رسول خدا صلّی الله علیه و آله] نشسته بودیم که امام سجاد علیه السلام همراه فرزند خردسال خود وارد مجلس شد. 

امام سجاد علیه السلام به فرزندش فرمود: عمویت را ببوس. کودک به سوی جابر آمد و پیشانی او را بوسید. 

جابر که در آن روزگار بینایی خود را از دست داده و پیر و فرتوت شده بود، پرسید: این کودک کیست؟ 

امام فرمود: او فرزندم محمد است. 

جابر او را در آغوش کشید و گفت: ای محمد، رسول خدا به تو سلام رسانید. 

حاضران [با تعجب] گفتند: از کجا این سخن را می‌گویی؟ 

جابر گفت: در خانه رسول خدا صلّی الله علیه و آله بودم که او مشغول سرگرم کردن حسین علیه السلام بود. در این هنگام، به من رو کرد و فرمود: ای جابر، فرزندم حسین علیه السلام دارای فرزندی خواهد شد که نامش علی علیه السلام است... و علی علیه السلام نیز صاحب فرزندی می‌شود که نامش محمد است. اگر او را ملاقات کردی، سلام مرا به او برسان و بدان که پس از دیدار او به پایان زندگی نزدیک شده‌ای».  

محمد بن مسلم می‌گوید:  
«سخن جابر تحقق یافت و پس از مدتی کوتاه از دنیا رفت. او تا پیش از این دیدار همواره می‌گفت: ای باقر، کجایی! تا روزی که آن حضرت را ملاقات کرد...».  

سند و مضمون این روایت، به اندازه‌ای ممتاز و قوی است که بین شیعه و سنّی مشترک است و نویسندگان بزرگی از اهل سنت مانند ابن‌جوزی، ابن‌صباغ مالکی و ابن‌قتیبه دینوری آن را در کتاب‌های خود آورده‌اند.  

امام باقر علیه السلام؛ از کودکی در کربلا تا پایه‌گذاری نهضت علمی شیعه
 

کنیه و لقب‌های امام باقر علیه السلام  

تنها کنیه‌ای که برای امام باقر علیه السلام یاد کرده‌اند، «ابوجعفر» است. لقب‌های مشهور ایشان نیز عبارت‌اند از: باقرالعلم، شاکر و هادی.  

لقب‌های دیگری از جمله امین، شبیه، صابر و شاهد نیز برای ایشان برشمرده‌اند.  

در بین این القاب، «باقر» از همگی مشهورتر است و علّت تعیین آن را ویژگی‌های حضرت برشمرده‌اند که برجسته‌ترین آن به شرح زیر است:  
1. او شکافنده همه مشکلات علمی و گشاینده پیچیدگی‌های آن بود.  
2. معارف و دانش گسترده‌ای در اختیار داشت.  
3. در اثر سجده‌های بسیار، در پیشانی‌اش حالت شکافتگی و فراخی به وجود آمده بود.  
 

خاستگاه تربیتی امام باقر علیه السلام  

ناگفته پیداست که تربیت و رشد در چنین فضایی که از هر دو طرف به سلاله پاک امامت می‌رسد، در چه سطحی از کمال و برتری خواهد بود. امام باقر علیه السلام  در اوان کودکی خویش، افزون بر تربیت در دامان گهربار پدر، از رشد و تعالی جد بزرگوارش، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام نیز بهره‌مند شد و تا سه (یا پنج سالگی) در محضر پرورش و تفقد ایشان بود.  

او از برترین نوع تربیت اسلامی در حضور پدر، مادر، جد، عموها و دیگر افراد خاندان امامت برخوردار شد و در فضایی آکنده از همه‌گونه زیبایی‌های معنوی این خاندان رشد کرد.  
 

کودکی امام باقر علیه السلام  

روزی جابر، امام باقر علیه السلام را که در آن هنگام کودکی خردسال بود، در یکی از کوچه‌های مدینه دید. روی بدو کرد و گفت: ای پسر، تو کیستی؟ امام باقر علیه السلام فرمود: من محمد بن علی ‌بن حسین ‌بن علی ‌بن ابی‌طالب هستم. 

جابر گفت: سوگند به پروردگار کعبه که این کودک شبیه پیغمبر صلّی الله علیه و آله است. سپس گفت: از پیامبر شنیدم که فرمود: ای جابر، تو زنده می‌مانی و فرزندم محمد، پسر علی ‌بن الحسین را می‌بینی که باقر می‌گویندش. هرگاه او را دیدی، سلامم را بدو برسان.  

امام باقر علیه السلام فرمود: سلام بر رسول خدا صلّی الله علیه و آله تا آن‌گاه که آسمان‌ها و زمین باقی است، و سلام بر تو ای جابر، که سلام رسول خدا صلّی الله علیه و آله را به من رسانیدی. 

همچنین نقل است که جابر بارها می‌گفت: ای باقر! ای باقر! به راستی که تو شکافنده دانش‌هایی! از آن پس، جابر همواره به حضور امام باقر علیه السلام می‌رسید و از دانش بیکران آن حضرت بهره می‌برد و عرض می‌کرد: ای باقر! ای باقر! خدا را گواه می‌گیرم که او مقام امامت را در کودکی به تو عطا فرموده است.  
 
کودکی آزاده  
سبزترین عروج انسان در سرخ‌ترین روز آفرینش پیش روست و کاروان حسینی علیه السلام به سوی منزلگاه «طفّ» در حال حرکت است. عقربه‌های زمان، دهم محرم سال 61 هجری را نشان می‌دهند و قلم تقدیر، سرخ‌ترین رنگ را در پرده «کربلا» نقش می‌کند و نگارینه‌ای جاودان از بزرگ‌ترین حماسه انسان بر جای می‌گذارد. 

شاید سهمگین‌ترین رویداد زندگی امام باقر علیه السلام پیش از امامت، روزی بود که سه سال بیشتر نداشت و پژواک غمگین، ولی استوار «اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذَا الْقُرْبَانَ» پرده گوش تاریخ را لرزاند. فرساینده‌ترین و دشوارترین ساعت‌ها بر امام سجاد علیه السلام، حضرت زینب سلام الله علیها و زنان و کودکان همراه می‌گذرد. 

اشک مجالشان نمی‌دهد، ولی صبر و استواری‌شان خبر از پیروزی‌ای بزرگ دارد. در این میان، امام باقر علیه السلام نیز میان کودکان دیگر، چشم بر ستم روزگار می‌گشاید و غم ایام را بر خود هموار می‌سازد. او شاهد بزرگ‌ترین روز تاریخ است. او نیز از شب عاشورا چشم بر هم ننهاد و به لبیک عاشقان گوش فرا داد و پرواز تک تک آنان را دید و در نخستین سال‌های زندگی خود، والاترین درس هستی را درک کرد.  

امام باقر علیه السلام به همراه زنان و کودکان دربند، کربلا و خاطره‌اش را وامی‌گذارد و راه شهر بی‌وفایی‌ها، «کوفه»، را در پیش می‌گیرد.  

آن‌گاه که کلام آتشین پدر بزرگوارش و زینب سلام الله علیها نفس را در سینه‌ها زندانی کرد و چشم‌ها را به بهت گرایاند، امام باقر علیه السلام به سخنان ایشان گوش فرا داد و درسی دیگر در استقامت و پای‌مردی در دفاع از حقانیت آموخت تا آن روز که کاروان به شهر شام رسید و به کاخ یزید خوانده شد.  

یزید، رو به امام سجاد علیه السلام کرد و گفت: «ای علی! اوضاع را چگونه می‌بینی؟» امام سجاد علیه السلام فرمود: «آنچه را که پروردگار بزرگ و توانا پیش از آن‌که آسمان‌ها و زمین را بیافریند، مقدّر کرده بود».  

یزید از این پاسخ برآشفت و واژه زشتی بر زبان راند. سپس با اطرافیان خود مشورت کرد که با امام چه کند و سپس به کشتن امام سجاد علیه السلام رأی داد.  

فرزند خردسال، او امام باقر علیه السلام، که تیزبینانه رخدادها را دنبال می‌کرد، از جایش برخاست و پس از سپاس و ستایش خداوندی، لب به سخن گشود و با جمله‌ای کوتاه، توفانی از اعتراض به پا کرد. او فرمود:  
مشاوران تو بر خلاف مشاوران فرعون رأی دادند؛ زیرا آنها در پاسخ فرعون در مورد موسی علیه السلام و برادرش هارون گفتند: أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ؛ به او و برادرش مهلت بده و فرستادگانی را به شهرها رهسپار نما (اعراف: 111)؛ ولی مشاوران تو دستور به قتل ما دادند که آن هم بدون دلیل نیست. یزید که از سخنان این کودک بسیار شگفت‌زده شده بود، دلیل آن را جویا شد. امام باقر علیه السلام فرمود:  
آنها از زنان نجیب و فهمیده زاده شده بودند، ولی مشاوران تو زادگان زنان ناپاک هستند و پیامبران و فرزندانشان را جز ناپاکان نمی‌کشند.  

یزید از پاسخ اندیشمندانه کودکی از خاندان وحی سرافکنده شد و سخن افشاگرانه این فرزند خردسال موجب شد تیغ ستم از سر پدر بزرگوار او برداشته شود.  
 

همسر و فرزندان امام باقر علیه السلام 

در کتاب‌های تاریخی، دو همسر و دو کنیز برای حضرت ذکر کرده‌اند:  
1. ام فروه: او دختر قاسم‌بن محمد‌بن ابی‌بکر بود. پدرش از دوستداران امامان معصوم علیهم السلام و دودمان پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله بود. آن چنان‌که امام رضا علیه السلام در مورد او فرموده است: «او به ولایت و امامت معتقد بود».  

2. ام حکیم دختر اسید‌بن مغیره ثقفی:  
شمار فرزندان امام را نیز هفت تن بر شمرده‌اند؛ (پنج پسر و دو دختر) که عبارتند از:  
1. جعفر بن محمد صادق علیه السلام؛  
2. عبدالله ‌بن محمد: او برادر تنی امام صادق علیه السلام و مادرشان «ام فروه» بود که انسانی بسیار ارجمند و پارسا بود و به فضل و صلاح شهرت داشت. روایت است که در دست عده‌ای از بنی‌امیه گرفتار شد و او را مسموم کردند و به شهادت رساندند؛  
3. ابراهیم‌ بن محمد؛  
4. عبیدالله ‌بن محمد؛  
مادر ابراهیم و عبیدالله نیز «ام حکیم» است.  
5. علی ‌بن محمد؛  
6. زینب بنت محمد؛  
7. ام سلمه.  
مادر «ام ولد» (کنیز) این سه فرزند نیز بوده است.  
 

ویژگی‌های ظاهری امام باقر علیه السلام

امام باقر علیه السلام چهره‌ای گندمگون و قامتی میانه و معتدل داشت و افزوده‌اند که امام، چهارشانه و دارای پوستی لطیف و موهای مجعّد با رنگی مایل به قهوه‌ای بود. خالی نیز بر گونه امام بود و نیز صدایی زیبا و سری برافراشته داشت.  

در توصیف ایشان آمده است که شبیه رسول خدا صلّی الله علیه و آله بود و دلنشینی‌های رسول خدا صلّی الله علیه و آله در ایشان دیده می‌شد. بر انگشتری امام واژه «العزة لله» نقش بسته بود.

امام باقر علیه السلام؛ از کودکی در کربلا تا پایه‌گذاری نهضت علمی شیعه  

دوران امامت امام باقر علیه السلام  

مراحل زندگی امام باقر علیه السلام  
دوره زندگی امام باقر علیه السلام به دو بخش تقسیم می‌شود: یک بخش، دوران پیش از امامت است که حدود سی و پنج سال است. این هنگام، دوره امامت پدر پاک نهادش حضرت علی ‌بن الحسین علیه السلام است. 

بخش دیگر، حدود بیست سال پس از آن است که دوره امامت خود آن حضرت است. امام باقر علیه السلام در این مدت، حکومت علمی خویش را بنا نهاد و یک ربع قرن با فراخ‌بالی تمام، در دانشگاه دین به تدریس و تعلیم پرداخت.

آن بزرگوار، زندگی را با دانش آمیخته بود و مردم را بیدار و هشیار می‌ساخت و حقایق پوشیده دین به آنها را می‌آموخت و تاریخ صدساله اسلام ـ یعنی از رحلت پیامبر صلّی الله علیه و آله تا روزگار خود ـ را برای مردم باز می‌کرد.  
 
آخرین وصیت پدر  
ابوحمزه ثمالی از پیروان خاص و مخلص خاندان پیامبر، از امام باقر علیه السلام نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: چون هنگام وفات پدرم، علی ‌بن الحسین علیه السلام، فرا رسید، مرا به سینه خود چسبانید و گفت: پسرم، می‌خواهم تو را به چیزی وصیت کنم که پدرم در واپسین لحظه‌های زندگی‌اش مرا بدان وصیت کرد: بر سر حق، استوارانه بایست و شکیبایی کن، هرچند تلخ و ناگوار باشد.  
 
امامت آن حضرت  
با شهادت امام زین‌العابدین علیه السلام، حضرت باقر علیه السلام به امامت رسید که تاریخ آن را سال 95 هجری یادآور شده‌اند.  

امام باقر علیه السلام رهبری شیعه را در حالی به عهده گرفت که 37 سال از عمر شریفشان گذشته و جامعه اسلامی، همچنان تحت سیطره امویان بود.  
 
نص بر امامت آن حضرت    
نصوصی که بر امامت حضرت باقرالعلوم علیه السلام در دست است به سه دسته تقسیم می‌شود:  
1. دسته اول: روایات بسیاری در مورد امامت اهل بیت اطهار علیهم السلام است که بیشتر این روایات از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله وارد شده است و در آن، از تمامی امامان شیعه نام برده شده و امامت آنان را به اثبات رسانیده است. برای نمونه، ابن‌عباس روایت می‌کند:  
«روزی مردی یهودی درباره امامان پس از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله از ایشان پرسید: جانشینان شما کیستند؟ پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله پاسخ داد: جانشین من علی علیه السلام فرزند ابوطالب و پس از او حسن علیه السلام و بعد، حسین علیه السلام و در پی آن، نه امام از فرزندان حسین علیه السلام خواهند بود. آن‌گاه پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله نام یکایک آنان را بر زبان جاری کرد».  

همچنین در حدیث معروفی به نام «حدیث لوح» که آن را جبرئیل بر پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله نازل کرد، نام تمامی امامان پس از ایشان آمده است. پیامبر آن را نزد فاطمه سلام الله علیها و علی علیه السلام به امانت گذاشت تا هر امام، آن را به دیگری بسپارد که بسیاری از بزرگان آن را روایت کرده‌اند.  

2. دسته دوم: احادیث بسیاری درباره امام باقر علیه السلام است و برترین آنها حدیث جابربن عبدالله انصاری از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله است و همان‌گونه که گفته شد، اهل سنت نیز این حدیث را روایت کرده‌اند.  

در روایت دیگری «زهری» می‌گوید:  
«نزد علی ‌بن الحسین علیه السلام رفتم. او در بستر بیماری بود و با همان بیماری از دنیا رفت.... از او پرسیدم: امام پس از شما کیست؟ فرمود: این فرزندم ـ و اشاره به فرزندش محمد صلّی الله علیه و آله کرد ـ او جانشین و میراث‌دار من است... سپس او را برای کاری به بیرون فرستاد. پرسیدم: ای فرزند رسول خدا، آیا فرزند بزرگ خود را جانشین خویش نمی‌سازی؟ 

فرمود: امامت به بزرگی و کوچکی نیست. پیامبر صلّی الله علیه و آله ما را این‌گونه سفارش کرده و ما آن را در «لوح» و «صحیفه» یافته‌ایم. گفتم: رسول خدا چند نفر را پس از خویش به جانشینی خود در امت برگزیده است؟ فرمود: دوازده نفر که نام همگی آنها و نام پدران و مادران‌شان در صحیفه و لوح آمده است که هفت نفر آنها از فرزندان [پسرم] محمد صلّی الله علیه و آله هستند و آخرین‌شان مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف است».  

3. دسته سوم: روایت‌هایی است که خود امام باقر علیه السلام در مورد امامت خویش بیان کرده است. از آن جمله، امام باقر علیه السلام فرمود:  
«هنگامی که لحظه مرگ [پدرم] علی ‌بن الحسین علیه السلام فرا رسید، صندوقی به من داد و فرمود: ای محمد، این صندوق را ببر. چهار نفر آن صندوقچه را بردند. وقتی از دنیا رفت برادرانش مدعی شدند که بهره ما را از آنچه در آن صندوق بوده، بده. 

امام باقر علیه السلام فرمود: به خدا در آن بهره‌ای برای شما نبود؛ زیرا اگر بود آن را به من نمی‌داد. در آن، سلاح و نوشته‌های رسول خدا صلّی الله علیه و آله بود».  

امام باقر علیه السلام در روایت دیگری فرمود: «پدرم به من فرمود: وقتی من از دنیا رفتم، کسی غیر از تو غسل مرا بر عهده نگیرد؛ زیرا امام را غیر از امام نمی‌تواند غسل دهد و بدان که برادرت عبدالله، مردم را به سوی خود [به انگیزه رهبری] فرا می‌خواند؛ ولی تو او را به حال خود واگذار که عمر او کوتاه است. وقتی پدرم از دنیا رفت، همان گونه که فرموده بود، بدنش را غسل دادم و عبدالله نیز ادعای امامت کرد، ولی دیری نپایید که از دنیا رفت...».  
 
دلایل امامت امام باقر علیه السلام  
در بررسی دلایل امامت امام باقر علیه السلام می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:  
1 ـ روایات پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در معرفی دوازده امام علیهم السلام برای امامت مردم پس از خویش.  
2 ـ روایات نقل شده از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله ویژه امامت امام محمدباقر علیه السلام.  
3 ـ گواهی جابربن عبدالله انصاری بر بشارت پیامبر صلّی الله علیه و آله به تولد امام محمدباقر علیه السلام.  
4 ـ تصریح امام سجاد علیه السلام بر امامت امام محمدباقر علیه السلام.  
5 ـ سخنان خود آن امام همام درباره امامت خویش و ادامه خط امامت تا دوازدهمین امام.  
 
بشارت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله  
در کتاب‌های روایی، به روایاتی برمی‌خوریم که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به صراحت، امامت دوازده امام پس از خویش را اعلام کرده است؛ مانند:  
پس از من دوازده امیر خواهد آمد که تمامی آنان از قریش‌اند.  

در برخی احادیث، به جای امیر، واژه خلیفه آمده است. همچنین روایت است:  
مردی یهودی نزد رسول خدا صلّی الله علیه و آله آمد تا از گذر چند پرسش، حضرت را بیازماید و بر درستی ادعای پیامبری‌اش آگاه شود. یکی از پرسش‌هایش این بود که اوصیای شما کیانند؟ هیچ پیامبری نیست که کسی، وصی او نباشد؛ چنان‌که وصی موسی‌بن عمران، یوشع‌بن نون بود.  

پیامبر در پاسخ فرمود: وصی من، علی‌بن ابی‌طالب و پس از او حسن و حسین و در پی آنان، نُه امام از نسل حسین‌اند. آن‌گاه، مرد درخواست کرد که پیامبر صلّی الله علیه و آله نام آنان را بر زبان آورد. پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود: پس از حسین، فرزندش علی است و پس از او، فرزندش محمد و پس از او فرزندش جعفر و...  
 
تصریح پیامبر صلّی الله علیه و آله بر امامت امام محمدباقر علیه السلام  
از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل است که فرمود: من بر مؤمنان، اولاتر از خود آنانم و برادرم علی بر مؤمنان، اولاتر از آنان است، و چون او شهید شود، فرزندم حسن و سپس فرزندم حسین و چون او نیز شهید شود، فرزندش علی ‌بن الحسین اولاتر است ـ ای علی! تو علی ‌بن الحسین را خواهی دید و پس از او محمدبن علی، اولای بر مؤمنان خواهد بود ـ و تو ای حسین! او را در زمان زندگی‌ات خواهی دید.  

و نیز نقل است که رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود:  
چون روزگار حسین سپری شود، فرزندش علی ‌بن الحسین امر امامت را بر عهده گیرد و او، امام و حجت خواهد بود و خداوند از نسل او فرزندی به دنیا خواهد آورد که همنام من و شبیه‌ترین کس به من است، دانش او دانش من و حکمش حکم من است و او پس از پدر خویش، امام و حجت است.  

در برخی منابع روایی و تاریخ، روایتی آمده است که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله ویژگی‌های امام باقر علیه السلام را برای جابربن عبدالله انصاری برمی‌شمارد. تاریخ یعقوبی این روایت را چنین نقل کرده است:  
جابر‌بن عبدالله انصاری گوید که رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: تو روزگاری بلند خواهی زیست، تا مردی از نسل مرا ملاقات کنی که شبیه‌ترین مردم به من و همنام من است. چون او را دیدی سلام مرا به او برسان. چون جابر به کهولت رسید و پایان عمر خود را نزدیک یافت، همواره می‌گفت: ای باقر، کجایی؟! تا اینکه سرانجام او را ملاقات کرد.  
 
تصریح امام سجاد علیه السلام به امامت امام باقر علیه السلام  
امام سجاد علیه السلام بارها آشکارا و به صراحت از امامت فرزند پاکش امام محمدباقر علیه السلام سخن گفته است که از آن جمله است:  
امام علی ‌بن الحسین علیه السلام در بستر بیماری و در آستانه وفات بود. فرزندانش را بر گرد خویش فرا خواند و فرزندش محمد را وصی خود کرد و باقر خواند و امور برادران را بر عهده‌اش نهاد.  

و نیز نقل است: امام سجاد علیه السلام در واپسین روزهای زندگی‌اش، فرزندش محمد را فرا خواند و صندوقی بدو داد. پس از وفات آن امام همام، فرزندانش از محمد خواستند که صندوق را بیاورد و ارث پدر را تقسیم کند. امام باقر علیه السلام فرمود: در صندوق، مال و ثروتی نیست، بلکه ودایع امامت در آن نهفته است.  
 
تصریح امام باقر علیه السلام به امامت خویش  
امام باقر علیه السلام خود نیز بارها آشکارا از امامت خویش خبر داده است. روایات زیر بر این حقیقت گواهند:  
امام باقر علیه السلام به زراة فرمود: ما دوازده امامیم که از جمله ما حسن‌بن علی و حسین‌بن علی‌اند و پس از ایشان، امامان از نسل حسین‌اند.  

نیز در روایتی فرمود:  
ماایم والیان امر خدا و خزانه‌داران علم او و وارثان وحی و حاملان کتاب الهی، اطاعت ما بر مردم واجب و محبت ما، ایمان و دشمنی ما، کفر است.  

همچنین، به ابوبصیر فرمود:  
یکی از وصیت‌های پدرم (علی ‌بن الحسین) به من این بود که فرزندم! پس از وفات من جز تو کسی مرا غسل ندهد؛ زیرا امام را جز امام غسل نمی‌دهد.  

امام باقر علیه السلام؛ از کودکی در کربلا تا پایه‌گذاری نهضت علمی شیعه
 

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

امام محمد باقر علیه السلام به عنوان پنجمین امام شیعیان، شخصیتی بی‌نظیر در تاریخ اسلام دارند که از همان ابتدای ولادت مورد توجه خاص پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام قرار گرفتند. 

ایشان در سال 57 هجری در مدینه متولد شدند و از همان ابتدا به دلیل انتساب هم از طرف پدر (امام سجاد علیه السلام) و هم از طرف مادر (فاطمه دختر امام حسن مجتبی علیه السلام) به خاندان رسالت، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بودند.

دوران کودکی امام باقر علیه السلام با حادثه عظیم کربلا همراه بود. ایشان در سه سالگی شاهد فجایع کربلا و اسارت خاندان پیامبر (ص) بودند که این تجربه عمیق، تأثیر شگرفی در شکل‌گیری شخصیت ایشان داشت. تربیت در دامان امام سجاد علیه السلام و بهره‌گیری از دانش بی‌نظیر ایشان، امام باقر علیه السلام را به یکی از برجسته‌ترین چهره‌های علمی اسلام تبدیل کرد.

دوران امامت امام باقر علیه السلام مقارن با ضعف حکومت امویان و فرصت مناسبی برای گسترش معارف اسلامی بود. ایشان با تأسیس حوزه علمی‌ای بی‌سابقه، شاگردان بسیاری تربیت کردند و علوم مختلف اسلامی را به شکلی نظام‌مند ارائه نمودند. لقب "باقر العلوم" (شکافنده علوم) به دلیل همین نقش بی‌بدیل ایشان در توسعه و ترویج معارف اسلامی به آن حضرت اعطا شد.

روایات متعددی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام درباره امامت امام باقر علیه السلام وجود دارد که هم در منابع شیعه و هم در برخی منابع اهل سنت ثبت شده است. این روایات به وضوح نشان می‌دهد که امامت ایشان امری الهی و مورد تأیید رسول خدا صلّی الله علیه و آله بوده است.

سیره عملی و اخلاقی امام باقر علیه السلام نیز الگویی کامل برای مسلمانان است. ایشان با وجود تمام فشارهای سیاسی دوران امویان، هرگز از بیان حقایق و دفاع از حریم ولایت دست برنداشتند و در عین حال با رفتار حکیمانه خود، دین اسلام را از آسیب‌های آن دوران حفظ کردند.

بررسی زندگی امام باقر علیه السلام نه تنها از جهت تاریخی، بلکه از نظر تربیتی، اخلاقی و علمی دارای اهمیت فراوان است. ایشان به عنوان پلی بین دوران امامت ائمه اولیه و دوران گسترش علوم اسلامی، نقش محوری در حفظ و انتقال صحیح معارف دینی داشته‌اند. شناخت دقیق زندگی و سیره این امام همام می‌تواند چراغ راهی برای مسلمانان به ویژه شیعیان در عصر حاضر باشد.

منبع: چشمه علوم (رهیافتی بر شخصیت‌شناسی، سیره‌شناسی و اندیشه‌شناسی امام محمد باقر علیه السلام)، تهیه‌کننده و ناشر: اداره‌کل پژوهش‌های اسلامی رسانه، قم، اسفند 1393ش.

تهیه و تنظیم: تحریریه راسخون


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط