P55 بر روي مادربردهاي ارزان قيمت(2)

اولين چيزي که اکثر کاربران درباره ی P55-CD53 متوجه خواهند شد اين است که داراي تعداد زيادي درگاه USB (و البته تنها چند آيتم محدود ديگر) بر روي پانل پشتي خود مي باشد. با اينحال، MSI 4 ويژگي مفيد براي آزمايش هاي مقايسه اي را بر روي سطح مادربرد خود پياده سازي کرده است: يک کليد Power، يک فعال کننده ی حالت اورکلاکينگ و دو کليد براي افزايش و کاهش کلاک مبنا.
سه‌شنبه، 2 آذر 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
P55 بر روي مادربردهاي ارزان قيمت(2)

P55 بر روي مادربردهاي ارزان قيمت(2)
P55 بر روي مادربردهاي ارزان قيمت(2)


 






 

MSI P55-CD53
 

اولين چيزي که اکثر کاربران درباره ی P55-CD53 متوجه خواهند شد اين است که داراي تعداد زيادي درگاه USB (و البته تنها چند آيتم محدود ديگر) بر روي پانل پشتي خود مي باشد. با اينحال، MSI 4 ويژگي مفيد براي آزمايش هاي مقايسه اي را بر روي سطح مادربرد خود پياده سازي کرده است: يک کليد Power، يک فعال کننده ی حالت اورکلاکينگ و دو کليد براي افزايش و کاهش کلاک مبنا.

P55 بر روي مادربردهاي ارزان قيمت
 

P55 بر روي مادربردهاي ارزان قيمت
 

P55-CD53 در عين حال اينترفيس فلاپي را فراهم مي کند که بعضي از کاربران ويندوز XP هنوز براي اضافه نمودن درايورهاي RAID يا AHCI در هنگام نصب سيستم عامل به آن نياز دارند. اينترفيس مذکور از قبل در کنترلر multi-I/O مادربرد وجود دارد، کانکتور آن «تقريباً رايگان» است و بسياري از علاقه مندان بازي ها هنوز XP را بعنوان يک سيستم عامل ارزشمند و قابل اعتماد در نظر مي گيرند.
با اينحال، اولين چيزي که توجه ما را به خود جلب کرد فقدان ويژگي هاي متنوع بر روي پانل I/O مادربرد نبود، بلکه فقدان فازهاي تنظيم کننده ی ولتاژ بر روي اين مادربرد بود. MSI غالباً از تنظيم کننده هايي با ظرفيت نسبتاً بالاتر اما در تعداد کمتر استفاده مي کند تا بدون قرباني نمودن دوام محصولات خود در هزينه ها صرفه جويي کرده باشد. اما اين طراحي 5 مرحله اي (که با يک کانکتور ATX12V تکميل مي گردد) باعث مي شود تا قيمت پايين (120 دلار) آن کاملاً باور پذير باشد.
با 7 شکاف توسعه و کانکتورهاي بسيار اندک بر روي مادربرد، چيز زيادي براي انتقاد در چيدمان کلي P55-CD53 باقي نمي ماند، ولي ما مشکل کوچک را بر روي آن پيدا کرديم: هر دو اينترفيس صداي پانل جلویی و درايو فلاپي در فاصله ی بيش از حد دوري از ابزارهاي متناظر با خود قرار گرفته اند و به آساني نمي توان کابل هاي مربوط را نصب نمود. در واقع، کابل هاي صداي پانل جلويي بعضي از کيس ها اساساً به اين محل نمي رسند.

P55 بر روي مادربردهاي ارزان قيمت
 

استفاده از يک PCB که يک اينچ باريک تر از اندازه ی کامل است، اسلات هاي DIMM را بدون پشتيباني باقي مي گذارد که شما در هنگام اضافه کردن ماجول هاي حافظه به اسلات جلوئي فوراً متوجه اين موضوع خواهيد شد. شايد اين موضوع با در نظر گرفتن قيمت پايين P55-CD53 قابل گذشت به نظر برسد، البته ماداميکه عملکرد و قابليت هاي اورکلاک آن مناسب باشند.

بايوس
 

منوي MCI اندکي براي اين مدل ارزان قيمت «ساده سازي» شده است، اما اکثر کنترل هايي که ما براي ارزيابي اورکلاکينگ CPU و DRAM خود بر آن ها تکيه داريم را در اختيارمان قرار مي دهد.
کنترل هاي ولتاژ DRAM, CPU, PCH همگي حضور دارند و دامنه ی تحت پوشش هر کدام بطور چشمگيري گسترده است، ولي ما از فقدان تابع جبران افت (Droop) و يا توانايي وارد کردن ولتاژ هدف CPU نا اميد شديم.
نکته ی قابل ملاحظه تر، فقدان تنظيمات ولتاژ Uncore است که خصوصاً بر روي مادربردي با کنترل Amplitude عجيب به نظر مي رسد. از سوي ديگر، امکان کاهش تنظيمات DRAM تا سطح تأثير گذار 4-3-3-9 وجود دارد.
امکان ذخيره سازي 6 پروفايل سفارشي بطور محلي وجود دارد، در حاليکه يک شمارنده تلاش مجدد مشخص مي نمايد که کاربر پيش از ريست شدن مقادير فعلي بخاطر عدم موفقيت در POST، بايد براي چه مدتي منتظر بماند.

بسته بندي
 

علاوه بر درايوها، کابل ها و مستندات قابل پيش بيني، P55-CD53 به همراه يک کابل فلاپي و يک يوتيليتي کپي درايو ديسک سخت ارائه مي شود. متأسفانه تنها دو کابل SATA در بسته بندي اين مادربرد وجود دارند.

پيکربندي سخت افزاري و نرم افزاري بستر آزمايش
 

P55 بر روي مادربردهاي ارزان قيمت
 

1- سخت افزار
پردازنده: Intel Core i7-870 ( 93/2 گيگاهرتزي، 8 مگابايت کاشه)
خنک کننده: 4 گيگابايت - KingstonKHX2133C9D3T1K2/4GX(DDR3 2133 در تنظيمات (DDR3-1600 CAS 8-8-8-24
کارت گرافيکي: XFX GeForce GTX 285 XXX Edition (670 MHz GPU,GDDR3-2500
درايو ديسک سخت: Western Digital VelociRaptor WD3000HLFS
300 گيگابايتي (1000 دور در دقيقه، SATA 3 Gb/s مگابايت کاشه)
صدا: HD Audio مجتمع
شبکه: گيگابيت اترنت مجتمع
منبع تغذيه: CORSAIR CMPSU-850HX 850 واتي (ATX12V V2.2, EPS12V)
2- نرم افزار
سيستم عامل: Microsoft Windows 7 Ultimate x64
درايور چيت ست: Intel INF 9.1.1.1014
درايور گرافيکي: Nvidia Forceware 190.62 WHQL
ما از سريع ترين پردازنده ی LGA 1156 موجود براي آزمايش هاي مقايسه اي خود استفاده کرديم. برخلاف نمونه هاي مهندسي LGA 1366 قبلي، ضرايب حافظه در اين تراشه تا 6 برابر کلاک مبنا باز (Unlock) شده اند، درست همانند همتايان خرده فروشي آن. ما توابع Turbo Boost, EIST و بالاترين C-States قابل دسترسي براي هر مادربرد را فعال کرديم، زيرا دو تنظيم آخر براي دستيابي به حداکثر بهره برداري از Turbo ضروري هستند.
در عين حال از خنک کننده ی MUX-120 شرکت Thermalright براي پردازنده استفاده کرديم که توليد کننده ی آن ادعا مي کند يک محصول کاملاً جديد بوده و عليرغم نام تجاري فرعي خود اختصاصاً براي سوکت LGA 1156 طراحي شده است. نکته اي که بايد درباره ی MUX-120 به آن اشاره کنيم، اين است که بطور صحيح بر روي بعضي از مادربردها جا نمي گرفت. پنکه ی اين خنک کننده نزديک ترين اسلات حافظه را بر روي ECS P55H-A مسدود مي کرد.
شرکت Kingston همانند محصولات سه کاناله ی قبلي خود اکنون DDR3-2133 را عرضه مي نمايد که از قبل در يک فرکانس CPU Uncore پائين تر با 30/1 ولت در کيت هاي دو کاناله ی فعلي آزمايش شده است. ما از دو کيت حافظه ی مذکور استفاده کرديم تا بالاترين فرکانس پايدار DRAM را براي هر يک از مادربردها تعيين نمائيم.
درايو ديسک سخت VelociRaptor شرکت Western Digital همچنان به کسب ارقام خوب خود ادامه مي دهد. عليرغم هزينه ی بالائي که براي سرعت چرخش 1000 دور در دقيقه اي اين درايو مي پردازيد، اما هنوز يک جايگزين اقتصادي براي درايوهاي SSD با عملکرد بالا به حساب مي آيد.

نتايج مقايسه ها
 

1- Crysis و Far Cey 2
 

در حاليکه تمام مادربردها با کلاک مبناي 7/132 تا 7/133 مگاهرتز کار مي کنند، تنها تفاوت بزرگي که انتظار مشاهده ی آن را داريم بايد بخاطر پياده سازي Intel Turbo Boost در هر مادربرد باشد.
ECS در اولين آزمايش Crysis ما (High Details, No AA) با فاصله ی کمي در مقام آخر قرار گرفت، اما در اجراي دشوارتر اين بازي (Very High Details, 8x AA) مقام اول را بدست آورد. هر موفقيتي براي اين مادربرد کاملاً قابل ملاحظه به نظر مي رسد زيرا داراي پائين ترين کلاک مبنا مي باشد.
يک وضعيت عملکردي مشابه (و بسيار نزديک) در Far Cey 2، ما را در اين تعجب باقي گذاشت که کداميک از مادربردهاي شرکت کننده مي تواند بعنوان بهترين مدل در هر دو آزمايش انتخاب شود.

2- Clear SKY و World In Conflict
 

عليرغم نزديکي نتايج بدست آمده، ECS يکبار ديگر در S.T.A.L.K.E.R.: Clear SKY صدر نشين بود. World In Conflict نيز سلطه ی ECS بر مجموعه ی آزمايشي بازي هاي ما را تائيد کرد. نکته اي که درباره ی Turbo Boost و C- States به آن اشاره کرديم را وقتي به سراغ مجموعه هاي کدگذاري و بهره وري مي رويم به ياد داشته باشيد.

3- کد گذاري صوتي و ويديوئي
 

ECS در کدگذاري Lame MP3 و Apple iTunes نه تنها در مقام آخر ايستاد، بلکه فاصله ی زيادي با ساير رقباي خود داشت (به ترتيب 1:55 و 1:24 دقيقه در مقابل 1:43 و 1:18 براي ساير مدل ها).
هنگاميکه برنامه هاي چند هسته اي نظير TMPGEnc و Main Concept از خاموش شدن هسته ها جلوگيري مي کنند، Turbo Boost به آخرين ضرايب خود مقياس دهي نمي شود و اين پديده به اعداد ECS امکان مي دهد تا در محدوده ی امتيازدهي ساير مادربردها قرار داشته باشند. بعبارت ديگر در اين آزمايش ها بطور کلي تنها يک يا دو ثانيه تفاوت در بين شرکت کنندگان به چشم مي خورد.

4- بهره وري (Productivity):
 

عليرغم آنکه کلاک مبناي Gigabyte نسبت به محصول Asus اندکي پايين تر بود، توانست امتياز مشابهي را در Adobe Photoshop CS4 بدست آورد (1:48 دقيقه براي اين مادربرد در مقابل 1:48 دقيقه براي ساير مدل ها).
آزمايش مقايسه اي 3ds Max ما به اندازه ی کافي طول نکشيد تا تفاوت عملکردي قابل اندازه گيري را نمايان سازد. در واقع هر 5 مادربرد شرکت کننده در اين آزمايش، کار خود را در مدت 25 ثانيه به اتمام رساندند.
ECS در WinZip با فاصله ی زيادي مقام آخر را بدست آورد (4:52 دقيقه در مقابل محدوده ی 4:28 دقيقه براي ساير مدل ها) که احتمالاً تک رشته اي بودن WinZip در اين زمينه بيشترين تأثير را به همراه داشته است.

5- آزمايش هاي مصنوعي (Synthetic)
 

Dmark 3 جايگاه صدرنشيني را در اختيار ECS قرار داد، اما يکبار ديگر بايد يادآوري کنيم که به احتمال قوي اين مسئله بخاطر خاموش نشدن هسته هاي بلا استفاده ی آن بصورت مقتضي مي باشد. ASROck و Gigabyte نيز جايگاه دوم را به ترتيب در Dmark 3 و PCMark با يکديگر تعويض کردند.
مادربردهاي داراي کلاک مبناي 7/133 مگاهرتز در هر دو آزمايش پردازنده ی Sandra پيشتاز بودند، در حاليکه Gigabyte با 9/132 مگاهرتز و ECS با 7/132 مگاهرتز در جايگاه هاي متناظر خود قرار گرفتند. بايد يادآوري کنيم که سرعت مناسب 3/133 مگاهرتز است.
در زمينه ی بهينه سازي حافظه نيز تفاوت چنداني در آزمايش پهناي باند حافظه Sandra به چشم نمي خورد و صرفاً مادربردهاي داراي بالاترين کلاک مبنا با تفاوت ناچيزي در صدر قرار گرفتند.

بايوس، اورکلاکينگ، مصرف برق و گرما
 

Gigabyte داراي بالاترين گزينه براي کلاک مبنا بود، اما حتي محدوديت 300 مگاهرتزي ASROck نيز فراتر از چيزي بود که هر اورکلاک کننده ی معمولي بتواند به آن برسد. محدوديت هاي ولتاژ ارائه شده توسط همه ی مادربردها نيز بالاتر از سطحي بودند که اکثر کاربران با سيستم خنک کننده ی عمومي از آن ها استفاده خواهند کرد.
همانطور که در شکل [16] مشاهده مي کنيد، Gigabyte به بالاترين کلاک پردازنده دست يافت، اما Asus فاصله ی چنداني با آن ندارد. ما در ادامه جزئيات بيشتري را درباره ی سه مادربرد ديگر ارائه خواهيم کرد.
حداکثر کلاک مبناي ECS در مقايسه با ساير مادربردها غير عادي به نظر مي رسد. بسياري از شواهد نشان مي دهند که دشواري هاي رسيدن به سطوح فراتر از 210 مگاهرتز تا حدود زيادي به يک نسبت PCIe قفل شده بر روي پردازنده مربوط هستند.

P55 بر روي مادربردهاي ارزان قيمت
 

P55 بر روي مادربردهاي ارزان قيمت
 

P55 بر روي مادربردهاي ارزان قيمت
 

ASROck به بالاترين نرخ داده ی متوسط DRAM دست يافت، هر چندکه وقتي تنها دو ماجول حافظه مورد استفاده قرار گرفتند اين برتري به Asus و MSI تعلق مي گرفت. ما نمي خواهيم درباره ی يک تفاوت يک مگاهرتزي هياهو به راه بيندازيم، زيرا تنظيماتي به اين کوچکي در بايوس هيچ يک از مادربردها قابل انتخاب نيستند.

P55 بر روي مادربردهاي ارزان قيمت
 

MSI پائين ترين ميزان مصرف برق را در بين همکاران خود دارد، هر چند که سه مادربرد برتر در اين زمينه شباهت زيادي به يکديگر دارند.

P55 بر روي مادربردهاي ارزان قيمت
 

تنها نام تجاري در اين گروه که از يک خنک کننده ی لوله حرارتي بر روي تنظيم کننده ی ولتاژ خود استفاده مي کرد، Gigabyte بود که پايين ترين دماي VRM را به نمايش گذاشت. مادربرد Asus نيز با فاصله ی نزديکي اين محصول را دنبال مي کرد.

خطرات اورکلاکينگ
 

ما از زمان معرفي هسته هاي 45 نانومتري Wolfdale تاکنون هميشه از ولتاژ 1:45V براي اورکلاک استفاده کرده ايم. تا امروز ما هرگز در نتيجه ی تغيير ولتاژ (به تنهايي) شاهد آسيب ديدگي پردازنده نبوده ايم، هر چند که مدل هاي خاصي از مادربردهاي Core i7 به دفعات بخاطر فشار بالاي VRM با شکست مواجه شده و نهايتاً باعث سوختن يک CPU گرديدند. با اين حال مادربردهاي شرکت کننده در اين مقاله جديد بوده و از بازدهي بيشتري برخوردارند، بنابراين ما نبايد يکبار ديگر با مشکلات مشابهي برخورد کنيم. اينطور نيست؟
متأسفانه همان نام تجاري که قبلاً سه بار با مشکل مواجه شده بود، اين بار نيز ناکام ماند و پس از تعويض باز هم در هنگام استفاده از يک ولتاژ « ملايم تر» 45/1 ولتي براي بار دوم در همان ترانزيستور قبلي دچار آسيب گرديد. اما اين بار ASROck تنها نبود.

P55 بر روي مادربردهاي ارزان قيمت
 

قطعه اي که به نظر مي رسيد خازن باشد بر روي ECS P55H-A دچار آسيب ديدگي گرديد و اين مادربرد پس از آن حتي خاموش نمي شد. ما آن را بطور دستي خاموش کرديم اما سيستم هنوز با دو فاز تغذيه برق خود کار مي کند، با اين حال ما نمي خواهيم به آن فشار وارد نمائيم. خرابي ECS در افست ولتاژ هسته 0.29V اتفاق افتاد که سطوح ولتاژ هسته را بر حسب فشار کاري وارده مابين 39/1تا 41/1 ولت تنظيم مي نمايد. سومين تلاش بايد با آرامش انجام مي شد، اما اين وضعيت براي MSI صادق نبود. يکي از فازهاي تغذيه برق P55-CD53 در سطح کاملاً معمولي 36/1 ولت تحت فشار کاري کامل پردازنده سوخت. با اينحال، شرايط پيرامون اين خرابي کمي جالب تر هستند زيرا يک ولتاژ افست 0.371V براي بوت شدن سيستم در سطح 44/1 ولتي لازم بود که در اين نقطه، فشار کاري 8 رشته ی Prime95 ولتاژ را تا 36/1 ولت پائين مي آورد. اين ولتاژ پيش از بروز خرابي براي چند دقيقه در سطح 36/1 ولت باقي مي ماند. از کجا مي توانستيم پاسخ هاي خود را پيدا کنيم؟ اين شرکت ها احتمالاً با ترغيب يک نسبت TDP پائين تر بر روي نسل جديد پردازنده هاي Core i7 ( 95 وات در مقابل 130 وات قبلي) مدل هاي مبتني بر LGA 1156 خود را با درصد مشابهي از «ظرفيت بالاتر» (Overcapacity) که براي مادربردهاي LGA 1156 از آن استفاده مي کردند طراحي نموده اند. اما مشکل تنها به تيم طراحي اوليه ی هر مادربرد مربوط نمي شود، بلکه آزمايش هاي انجام شده بايد اين مشکل را پيش از رسيدن مادربردها به مرحله ی توليد انبوه و يا توزيع آشکار مي کردند.

P55 بر روي مادربردهاي ارزان قيمت
 

P55 بر روي مادربردهاي ارزان قيمت
 

شايد سؤال بهتر اين باشد که بپرسيم «چه چيزي از قلم افتاده است؟» به نظر مي رسد بسياري از مادربردهاي نسل قبلي ما در هنگام مواجهه با بار بيش از حد بطور خودکار خاموش مي شدند، پيش از آنکه هر يک از اجزاء آن ها آسيب ببيند. اين قابليت با نام محافظت Over-Current شناخته مي شود و ويژگي است که ظاهراً براي مادربردهاي سطح بالا رزرو شده. اما آيا ما بيش از حد به سيستم ها فشار آورده بوديم؟ به ياد داشته باشيد که اين تنظيمات با استفاده از خنک کنندگي مبتني بر هوا و در حاليکه پردازنده در سطحي پائين تر از دامنه ی حرارتي خود نگه داشته شده بود، بدست آمده اند. اورکلاک هاي انجام شده با خنک کنندگي مبتني بر هوا يقيناً بعنوان تلاش هاي «نهايي» در نظر گرفته نمي شوند. از سوي ديگر (و براي افزايش سطح تعجب ما) سمتي از VRM که در هر مورد دچار سوختگي شده بود در همان سمتي قرار داشت که پنکه ی خنک کننده ی CPU هوا را با قدرت در آن جهت مي دميد. اين موضوع يکبار ديگر نشان مي دهد که يک تنظيم کننده ی ولتاژ هرگز نبايد طوري طراحي شده باشد که بتواند خروجي بيش از حداکثر ظرفيت خود را تأمين نمايد.

P55 بر روي مادربردهاي ارزان قيمت
 

از آنجائيکه سه مورد از خرابي ها در سطح پايين تر از 40/1 ولت اتفاق افتادند، ما نمي توانيم هيچ ولتاژي را بعنوان «حداکثر امن» براي اورکلاک نمودن اين سه مدل مادربرد توصيه کنيم. در آينده احتمالاًَ بايد به توليد کنندگان مادربردها اجازه بدهيم که هر تنظيمات «حداکثري» پايين تري که براي محافظت از محصولاتشان ضروري است را مشخص نموده و سپس صرفاً اين اطلاعات را در اختيار شما قرار دهيم.
ASRock بعداً تأييد کرد که مدل P55Pro اين شرکت براي اداره ی يک باري تغذيه برق کوچکتر، بر اساس TDP پائين تر اينتل براي پردازنده هاي LGA 1156 طراحي شده است و يک نسخه ی جديد از بايوس را براي ما ارسال کرد که مدعي بود محافظت Over – Current توکار را فعال خواهد نمود.

جمع بندي
 

Gigabyte توانست Asus را در زمينه ی اورکلاکينگ پردازنده پشت سر بگذارد، اما نه با يک فاصله ی چشم گير، در عين حال، Asus نيز Gigabyte را در زمينه ی اورکلاکينگ DRAM پشت سر گذاشت، اما هر دو به نرخ هاي داده ی بدست آمده توسط هر يک از آن ها در حدي نبود که براي هر گونه افزايش عملکرد مفيد باشد. يک نگاه سريع به عملکرد متوسط هر مادربرد مي تواند در تعيين برنده به ما کمک کند.

P55 بر روي مادربردهاي ارزان قيمت
 

ASRock بهترين عملکرد کلي را به نمايش گذاشت و اين مادربرد احتمالاً يک گزينه ی خوب براي کاربران «غير اورکلاک کننده» به حساب مي آيد. شايد اين از بدشانسي ASRock باشد که ما به موضوع اورکلاکينگ توجه نشان مي دهیم. در ميان دو مادربردي که مي توانيم توصيه کنيم، Gigabyte P55-UD3R در عملکرد متوسط نسبت به Asus P7P55D برتري دارد. ولي بايد به ياد داشته باشيد که Gigabyte در عين حال داراي متوسط مصرف برق بالاتري نيز مي باشد. پس اجازه بدهيد شرايط کلي شرکت کنندگان اين مقاله را در زمينه ی بازدهي بررسي کنيم. MSI در چالش بازدهي برنده است، اما باز هم بدون تاييديه اورکلاکينگ. به همين دليل، ما مقام دوم رقابت بازدهي يعني Asus را در نظر مي گيريم.
هيچ يک از ما خريد خود را صرفاً بر اساس قابليت هاي اورکلاکينگ، يک يا دو درصد تفاوت در عملکرد و يا چند درصد اختلاف در بازدهي انجام نمي دهيم. در مقابل، اين انتخاب بر اساس ترکيبي از قابليت هاي اورکلاکينگ، ويژگي ها و عملکرد انجام مي شود که ما را براي پرداخت پول آماده مي کند. Asus P7P55D در مقابل 10 دلار قيمت بالاتر در مقايسه با Gigabyte P55-UD3R مزايايي نظير IEEE-1394 FireWire و بازدهي کلي بهتر را در اختيار شما قرار مي دهد. از سوي ديگر، Gigabyte نيز يک کنترلر SATA سوم و پشتيباني از کاربران ويندوز XP با يک اينترفيس فلاپي را (با 10 دلار قيمت پايين تر) ارائه مي کند. اين دو محصول مثل هميشه دو رقيب بسيار نزديک به حساب مي آيند و انتخاب نهايي ما بين آن ها بر عهده ی خود شما خواهد بود.
منبع:ماهنامه ی کامپیوتری بزرگراه رایانه، شماره ی 126



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط