طرح مسأله و ضرورت بحث
هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت، حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام)، تنها امامی است که آرامگاهش در سرزمین کهن ایران قرار دارد و این موهبتی عظیم برای این مرز و بوم است. سالروز شهادت این امام همام، تنها یک مناسبت مذهبی نیست؛ بلکه فرصتی است برای بازخوانی درسهای حیات بخش ایشان و تطبیق آن با مسائل جاری جامعه اسلامی.در چنین ایامی، رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی)، که خود را پرورشیافته در مکتب اهل بیت (علیهم السلام) میدانند، چون چراغی فروزان، راه را برای امت اسلامی روشن میسازد.
بیانات ایشان در مراسم عزاداری شهادت امام رضا (علیه السلام) در 2 شهریور سال ۱۴۰۴، نمونهای درخشان از تلفیق معارف ناب دینی با تحلیلهای عمیق اجتماعی و سیاسی است. معظم له با بررسی برکات هجرت تاریخی امام رضا (علیه السلام) به ایران، به تحلیل یکی از حساسترین مقاطع تقابل جمهوری اسلامی ایران با استکبار جهانی پرداختند و نقشه راهی برای ادامه مسیر ارائه نمودند.
در شرایط تاریخی امروز، که هم تهاجم فیزیکی و نظامی و هم عملیات روانی و جنگ نرم علیه ملت ایران در جریان است، بیانات رهبر معظم انقلاب با محوریت اتحاد ملی در برابر دشمن، حاوی نکاتی راهبردی است. در رهنمودهای حکیمانه ایشان، پلی میان تاریخ و حال کشیده میشود؛ از هجرت اجباری امام رضا (علیه السلام) به خراسان و نشر معارف اهلبیت (علیهم السلام)، تا مقاومت ملت ایران برابر فشارها و توطئههای دشمن خارجی.
ایشان از یکسو مفهوم "اتحاد مقدس" را بهعنوان یک "اصل مصونیتبخش" ملت ایران مطرح میکنند، و از سوی دیگر، دشمنشناسی و مرزبندی دقیق با جبهه استکبار را یادآور میشوند.
درواقع، این نوشتار با هدف تحلیل این بیانات روشنگرانه، زمینهسازی برای فهم بهتر پیامهای کلان و نکتههای راهبردی است که از لابهلای کلام مقام معظم رهبری به دست میآید و معرفی خطوط پیش روی ملی و بهطور خاص در برابر انواع فشارهای داخلی و خارجی که میتوان آنها را در قالب جنگ شناختی، رسانهای و اقتصادی دستهبندی کرد، اهمیت مرکزی مییابد.
در این راستا، اهمیت "اتحاد مقدس" ملت ایران بهعنوان "سرمایهای استراتژیک" در برابر "توطئههای چندگانه دشمنان" است که بهدنبال "تفرقهاندازی"، "القای یأس" و "کاهش انگیزههای ملی"اند.
این مقاله به صورت فراز به فراز، ابتدا عین بیانات مقام معظم رهبری را آورده و سپس به تحلیل و تشریح ابعاد مختلف آن میپردازد تا دریچهای به سوی فهم عمیقتر این رهنمودهای حیاتی بگشاید.
فراز اول: تسلیت و تشکر؛ توکل بر عنایت امام رئوف (علیه السلام)
"بسم الله الرّحمن الرّحیم. تسلیت عرض میکنم شهادت ولینعمت همهی عالم وجود، بخصوص ما ایرانیها، امام رئوف، علیّبنموسی الرّضا (علیه الصّلاة و السّلام) را. این جلسه هم لطف آن بزرگوار بود که توفیق داد بتوانیم این جلسه را، این دیدار را، این محفل گرم و پُرشور را تشکیل بدهیم. یک جمله راجع به امام رئوف، حضرت ابیالحسن الرّضا (علیه الصّلاة و السّلام) عرض میکنم، یک جمله هم مربوط به مسائل جاری روز عرض میکنم."تحلیل فراز اول بیانات مقام معظم رهبری:
این فراز، با نام خدا و تسلیت آغاز میشود که نشاندهنده اصالت اسلامی و عاطفی این محفل است. تعبیر "ولینعمت همهی عالم وجود" به خوبی "جایگاه جهانی امام رضا (علیه السلام)" را به عنوان محور رحمت الهی نشان میدهد، اما تأکید ویژه بر "ما ایرانیها" حاکی از احساس مسئولیت و دین خاص ملت ایران نسبت به آن حضرت است.عبارت "این جلسه هم لطف آن بزرگوار بود" بیانگر یک نگاه توحیدی و اعتقاد راسخ به تأثیر و نظارت ائمه اطهار (علیهم السلام) در امور است. این نگاه، بنیان فکری است که در ادامه، تحلیل مسائل سیاسی را نه بر اساس محاسبات صرف مادی، که در چارچوب اراده الهی و عنایت اهل بیت (علیهم السلام) قرار میدهد.
در نهایت، ایشان ساختار سخنرانی خود را در دو محور اصلی "معارف رضوی" و "مسائل جاری روز" ترسیم میکنند که نشان از جامعیت نگاه و پیوند دین و دنیا در منظومه فکری ایشان دارد.
فراز دوم: هجرت اجباری امام رضا علیه السلام با برکات اختیاری
"در زندگی علیّبنموسی الرّضا (علیه السّلام)، حوادث بزرگ، مکرّر اتّفاق افتاده است که یکی از آنها آمدن آن بزرگوار از مدینه به طوس و به مرو، به خراسان است؛ حوادث گوناگون دیگری هم در زندگی این بزرگوار وجود دارد. آنچه محصول این حادثهی سفر به خراسان است، یک مجموعهای از منافع و فواید برای مکتب اهلبیت است؛ یعنی این سفر اگرچه سفر اجباری بود، اگرچه آن بزرگوار با میل خود حرکت نکردند به سمت خراسان، امّا خدای متعال به این سفر برکت داد و حوادثی که اتّفاق افتاد ــ چه در طول سفر، چه بعد از شهادت آن بزرگوار ــ حوادث بزرگی بود؛ من به دو مورد اشاره میکنم."تحلیل فراز دوم بیانات مقام معظم رهبری:
در این بخش، مقام معظم رهبری به یک اصل کلیدی و امیدبخش در تحلیل تاریخ تشیع و حتی تاریخ معاصر ایران اشاره میکنند: "تبدیل تهدید به فرصت توسط اراده الهی".سفر امام رضا (علیه السلام) به ایران، یک "اجبار" استراتژیک از سوی مأمون عباسی بود با هدف تحت کنترل درآوردن و بیاثر کردن محبوبیت اهل بیت (علیهم السلام). اما مشیت الهی و هوشمندی امام، این اجبار را به عاملی برای گسترش و تعمیق مکتب تشیع تبدیل کرد.
این تحلیل، درس بزرگی برای ملت ایران است که در طول تاریخ، به ویژه در چهار دهه اخیر، همواره با توطئهها و اجبارهای دشمنان روبرو بوده است. این فراز به مردم میآموزد که نباید از اجبارها و فشارهای دشمن ناامید شد، چرا که با ایمان و درایت میتوان آنها را به فرصتی برای رشد و خودباوری تبدیل کرد. این، همان سنت الهی "مکر" و "مکر الله" است که دشمنان را در دام توطئه خودشان گرفتار میسازد.
فراز سوم: برکت اول هجرت امام رضا علیه السلام؛ شکست انزوا و جهانیسازی تشیع
"یک مورد، انتشار فوقالعادهی مکتب اهلبیت است. مکتب اهلبیت منزوی بود، مظلوم بود. بعد از شهادت امام حسین (علیه السّلام)، شیعیان در هر نقطهای از دنیای اسلامِ آن روز دچار مشکلات فراوان در زندگی بودند؛ مشکلات جسمی، مشکلات معیشتی، مشکلات روحی؛ تدریجاً ــ در زمان امام باقر اندکی، در زمان امام صادق بیشتر، در زمان حضرت موسیبنجعفر بیشتر ــ این حالت انزوا کم شد، لکن در دوران علیّبنموسی الرّضا (علیه الصّلاة و السّلام) مکتب تشیّع در دنیای اسلام منتشر شد. آنچه انسان از حوادث تاریخی احساس میکند، این است که شیعه و پیروان مکتب اهلبیت، با این سفر و با این حادثه آنچنان روحیهای گرفتند که این روحیه توانست شیعه را حفظ بکند. امروز تقریباً ۱۲۰۰ سال از آن موقع میگذرد؛ روزبهروز پیروان مکتب اهلبیت بیشتر شدند ــ یا شیعیان یا غیر شیعهای که به معارف اهلبیت اعتقاد دارد، که ما زیاد داریم از این قبیل افرادی که رسماً شیعه هم نیستند امّا به معارف اهلبیت و به اصول فکری اهلبیت (علیهم السّلام) اعتقاد دارند ــ این از برکات سفر علیّبنموسی الرّضا است. این یک نکته؛ یعنی یک فایده و یک اثر از آثار حرکت بابرکت امام رضا (علیه السّلام) از مدینه به خراسان این بود. حضور آن بزرگوار، حوادثی که اتّفاق افتاد، مذاکراتی که انجام گرفت، مباحثاتی که انجام گرفت، رفتاری که این بزرگوار با مأمون کرد، با مردم کرد، با مسئولین آن روز کشور کرد، اینها همه هر کدام تأثیری گذاشت که شیعه را در چشمها بزرگ کرد، مکتب اهلبیت را بالا برد."تحلیل فراز سوم بیانات مقام معظم رهبری:
رهبر معظم انقلاب در این فراز به یکی از مهمترین آثار سیاسی-اجتماعی هجرت امام رضا (علیه السلام) اشاره میکنند: "خروج تشیع از حاشیه و ورود آن به مرکزیت جهان اسلام".پیش از این سفر، تشیع اگرچه دارای مبانی فکری قوی بود، اما عمدتا به عنوان یک جریان زیرزمینی و تحت فشار در حاشیه جامعه اسلامی قرار داشت. حضور امام در پایتخت خلافت عباسی (مرو)، امکان "دیالوگ و مناظره" با نخبگان و عالمان سایر مذاهب را فراهم آورد.
این مناظرات که با منطق قوی و کرامات امام همراه بود، شکوه علمی و اخلاقی اهل بیت (علیهم السلام) را به نمایش گذاشت. رفتار حکیمانه امام با مأمون (دشمن اصلی)، با مردم عادی و با مسئولان، "الگوی عملی" یک حکمرانی دینی را نشان داد. مجموعه این عوامل، تشیع را به عنوان یک مکتب زنده، پویا و قابل عرضه در سطح جهانی مطرح کرد.
این تحلیل، برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین کشور شیعهنشین جهان، حاوی این پیام است که باید با اعتماد به نفس، عقلانیت و اخلاق، مکتب خود را در عرصه جهانی عرضه کند و از انزوا و دفاعی بودن خارج شود. پیشرفتهای علمی و فناوری ایران نیز در راستای همین "عالی کردن مکتب" است.
فراز چهارم: برکت دوم هجرت امام رضا علیه السلام؛ احیای قیام عاشورا و تبیین فلسفه شهادت
"دوّمین اثری که مایلم روی آن تکیه کنم، این است که مسئلهی عاشورا را، مسئلهی امام حسین را علیّبنموسی الرّضا در سطح دنیای اسلام منتشر کرد؛ یعنی خود حادثهی عاشورا در بین مردمِ پیرو مکتب اهلبیت موجب شده است که شیعه به عنوان پرچمدار مبارزهی با ظلم در طول تاریخ شناخته بشود. حادثهی کربلا، حادثهای بود که باید در دلهای مردم جا میگرفت؛ آن کسی که توانست این حرکت را با یک جهشی شروع کند، علیّبنموسی الرّضا (علیه الصّلاة و السّلام) بود. این روایت معروف ابنشبیب ــ ریّانبنشبیب ــ که [حضرت] فرمود: اِن کُنتَ باکیاً لِشَیءٍ فَابکِ لِلحُسَینِ (علیه السّلام) (امالی صدوق، مجلس بیستوهفتم، ص ۱۳۰) ــ که این، اوّل روایت است و روایت مفصّل است ــ خیلی مطلب مهمّی است؛ «بر هر چه خواستی اشک بریزی و گریه بکنی، بر حسین گریه کن». این اهمّیّت مسئلهی کربلا را نشان داد. بعد هم وعدههای بزرگ برای کسانی که به زیارت امام حسین میروند یا عزادارای برای امام حسین میکنند یا اشک میریزند: در قیامت با ما محشور میشوید؛ در کنار ما هستید و مانند اینها؛ اینها در این روایت هست."تحلیل فراز چهارم بیانات مقام معظم رهبری:
این بخش، به نقش "امام رضا (علیه السلام)" در "احیای فرهنگی و سیاسی قیام عاشورا" میپردازد. اگر امام سجاد (علیه السلام) با دعا و مناجات، ابعاد معنوی عاشورا را حفظ کرد، و اگر امام صادق (علیه السلام) مبانی فکری آن را تبیین نمود، امام رضا (علیه السلام) با موقعیتشناسی خاص خود، "عاشورا" را به یک "گفتمان فراگیر" در جامعه اسلامی تبدیل کرد.تأکید بر "گریه بر امام حسین (علیه السلام)" و "وعدههای اخروی برای عزاداری"، باعث شد این واقعه از یک تراژدی صرفا تاریخی خارج شود و به یک "مناسک زنده" و "محرک عاطفی-مذهبی" تبدیل گردد که هویت شیعه را میسازد. این عاطفه، زمانی معنادار است که به "بینش" تبدیل شود.
مقام معظم رهبری به این نکته کلیدی اشاره میکنند که تبیین عاشورا، بهطور طبیعی این سؤال اساسی را به دنبال میآورد: "چرا امام حسین (علیه السلام) به شهادت رسید؟"
پاسخ به این "چرا" است که کلید معارف اجتماعی اسلام، از جمله مبارزه با ظلم، عدم پذیرش بیعدالتی و مقاومت در برابر حاکمیت فاسقان را باز میکند. بنابراین، امام رضا (علیه السلام) نه تنها عزاداری، که "فلسفه سیاسی" عزاداری را به جامعه آموخت.
فراز پنجم: تبیین علت اصلی دشمنی آمریکا با ایران؛ گوشبهفرمانی ایران به جای احترام به استقلال
"یک سؤالی در اینجا مطرح است که دشمنی آمریکا با ایران به خاطر چیست؟ این سؤال، سؤال آسانی به نظر میرسد لکن سؤال پیچیدهای است؛ جواب این سؤال، جواب مهمّی است، جواب پیچیدهای است. این دشمنی مال امروز هم نیست؛ ۴۵ سال است که دولتهای آمریکا ــ از انواع و اقسام افراد و اشخاص و احزاب گوناگون آمریکا که سر کار آمدهاند ــ همین دشمنی را، همین تحریم را، همین تهدید را نسبت به جمهوری اسلامی و ملّت عزیز ایران داشتهاند. علّت چیست؟ در گذشته این علّت را کتمان میکردند، تحت عناوین گوناگونی به عنوان تروریسم، به عنوان حقوق بشر، به عنوان مسئلهی زن، به عنوان دموکراسی؛ تحت این عنوانها. یا اگر هم میگفتند، به شکل آبرومندانه میگفتند میخواهیم رفتار ایران عوض بشود؛ گذشتهها اینجور حرف میزدند. این آقایی که امروز سر کار است در آمریکا، (دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا) مسئله را لو داد، آن هدف حقیقی را روشن کرد؛ گفت مقابلهی ما با ایران، با ملّت ایران برای این است که ایران گوشبهفرمان آمریکا باشد! ما ملّت ایران باید این را درست بفهمیم؛ این مسئلهی مهمّی است. البتّه تعبیر او ممکن است یک مقداری با این [چیزی] که من گفتم متفاوت باشد؛ مثلاً «ایران حرفگوشکن باشد»؛ به این تعبیر گفته باشد. یعنی یک دولتی، یک قدرتی پیدا شده در دنیا که نسبت به ایران، ایرانِ با این تاریخ، ایرانِ با این عزّت، ایرانِ با این ملّت، این توقّع را دارد که این کشور، این تاریخ، این ملّت بزرگ با همهی افتخاراتش، گوشبهفرمان او باشد! علّت [دشمنی] این است؛ دشمنیها به خاطر این است."تحلیل فراز پنجم بیانات مقام معظم رهبری:
این فراز، قلب تحلیلی سیاسی بیانات رهبر معظم انقلاب است. ایشان با ظرافتی خاص، از تحلیل تاریخی به تحلیل معاصر میپردازند و علتالعلل تمامی فشارها بر جمهوری اسلامی را آشکار میسازند: "استقلالخواهی ایران و امپریالیسم آمریکا".معظم له با اشاره به تداوم این دشمنی با ایران در دولتهای مختلف آمریکا، نشان میدهند که این یک اختلاف تاکتیکی یا حزبی نیست، بلکه یک "تعارض استراتژیک و ذاتی" است. سپس به یک روش تبلیغاتی رایج دشمن اشاره میکنند: "پوششدهی اهداف واقعی با شعارهای فریبنده" (حقوق بشر، دموکراسی و...).
این شعارها برای افکار عمومی جهان و حتی برای بخشی از نخبگان داخلی طراحی شده تا چهرهای مقبول از دشمنی ارائه دهند. اما ایشان با اشاره به سخن صریح ترامپ ("ایران باید حرفگوشکن باشد")، پرده از این ریا برمیدارند و نشان میدهند که هدف نهایی، نه تغییر رفتار، که "تغییر هویت" ایران است.
ایران باید از یک کشور مستقل با تمدن کهن به یک "گماشته" در نظام سلطه تبدیل شود. این تحلیل، خط بطلانی بر تمامی تحلیلهای سادهانگارانهای است که حل مشکلات را در "مذاکره بدون پیششرط" یا "عادیسازی رابطه" با آمریکا میبینند، بدون اینکه به عمق این تعارض ذاتی توجه کنند.
فراز ششم: تحلیل توطئه اخیر دشمن و شکست مفتضحانه آن
"این کسانی که میگویند «آقا! شعار ندهید علیه آمریکا، عصبانی میشوند، با شما دشمنی میکنند»، اینها ظاهربینند. این کسانی که تحلیل میکنند که «چرا با آمریکا مذاکرهی مستقیم نمیکنید، مسائلتان را حل نمیکنید»، به نظر من ظاهربینند. باطن قضیّه این نیست؛ این مسئله حلنشدنی است. او میخواهد که ایران گوشبهفرمان آمریکا باشد. ملّت ایران از چنین اهانت بزرگی بشدّت رنجیده میشود و در مقابل آن کسانی و آن کسی که چنین توقّع غلطی از ملّت ایران دارد، با همهی قدرت میایستد. جنگ اخیر هم به خاطر همین بود. رژیم صهیون را پیش کردند، تحریک کردند، رضایت نشان دادند، کمک کردند برای اینکه به ایران حمله کند و به خیال خودشان کار ایران را تمام کند، کار جمهوری اسلامی را تمام کند! اینها تصوّر نداشتند که ایران در مقابل حرکت آنها آنچنان مُشتی به آنها خواهد زد که آنها را پشیمان خواهد کرد؛ این تصوّر را نداشتند."تحلیل فراز ششم بیانات مقام معظم رهبری:
در این بخش، مقام معظم رهبری به واقعه تهاجم موشکی رژیم صهیونیستی به ایران با حمایت آمریکا و پاسخ کوبنده ایران به آن اشاره میکنند و آن را مصداق عینی همان دشمنی ذاتی میدانند.تحلیل ایشان نشان میدهد که دشمن، به دلیل غرور و تحقیر ایران، دچار "خطای راهبردی فاحش" شده بود. آنها با تصور اینکه ایران ضعیف، متزلزل و فاقد اراده پاسخگویی است، دست به حمله زدند. اما پاسخ سریع، قاطع و گسترده ایران، تمام معادلات آنها را بر هم زد. این فراز، چند درس بزرگ دارد:
1. بیاثر بودن مماشات: نشان داد که ترس از عصبانی کردن دشمن (نظریه ظاهربینان) نه تنها مفید نیست، که دشمن را جریتر میکند.
2. قدرت بازدارندگی: اثبات کرد که قدرت نظامی و اراده ملی، تنها زبان قابل فهم برای زورگویان است.
3. اتحاد ملت و نظام: پاسخ موفق، محصول هماهنگی کامل بین نیروهای مسلح، تصمیمگیران سیاسی و پشتیبانی مردمی بود.
فراز هفتم: افشای عمق توهم و خیانت؛ نشست جایگزینسازی
"آنها خیال میکردند با این حمله کار ایران تمام شد. ببینید؛ روز بیستوسوّم خرداد به ایران حمله شد، یک روز بعد ــ یعنی روز بیستوچهام خرداد ــ یک عدّه از عوامل آمریکا در یک پایتخت اروپایی نشستند و شروع کردند بحث کردن بر روی جایگزین جمهوری اسلامی! شنیدم این را در تلویزیون هم دو سه روز پیش گفتند، [منتها] این را همان وقت به ما اطّلاع دادند. یعنی اینقدر خاطرجمع بودند به اینکه این حمله اساس جمهوری اسلامی را در کشور متزلزل خواهد کرد؛ خاطرجمع بودند که مردم را در مقابل جمهوری اسلامی نگه میدارد. اینقدر مطمئن بودند که یک روز بعد از شروع حمله نشستند و بحث کردند که حالا بعد از جمهوری اسلامی چه کسی، کدام حکومتی و چگونه حکومتی بر ایران حکومت کند! پادشاه هم معیّن کردند؛ برای ایران، شاه هم معیّن کردند که فلان کس هم پادشاه ایران باشد! اینها اینجور دربارهی ایران خیال میکردند. تصوّر میکردند با این حمله بین نظام و مردم فاصله خواهد افتاد، نظام ضعیف خواهد شد و خواهند توانست بر مقصود سخیف و مقصود خباثتآمیز خودشان مسلّط بشوند و توجّه کنند و این کار را انجام بدهند؛ منتها «ملّت ایران» ــ این را بارها گفتهایم، و من اصرار دارم تکرار کنم ــ ملّت ایران، با ایستادگی خود در کنار نیروهای مسلّح، در کنار دولت، در کنار نظام، مشت محکمی به دهان همهی اینها زد. در بین این جمع ابلهی که نشستند جایگزین برای جمهوری اسلامی در ایران پیدا کنند یک ایرانی هم بود؛ خاک بر سر آن ایرانیای که به [ضرر] کشور خودش، به نفع یهود، به نفع صهیونیسم، به نفع آمریکا مینشیند فعّالیّت میکند! البتّه اینها قبل از آن وقتی بود که نیروهای مسلّح ما قدرت خودشان را به طور کامل نشان بدهند؛ روزهای اوّل و دوّم بود. بعد نیروهای مسلّح بحمدالله توانستند کارهای بزرگی را انجام بدهند که جا دارد همهی ملّت ایران از نیروهای مسلّح تشکّر کنند و تشکّر میکنیم از اینها و بعد از این هم انشاءالله روزبهروز بر قوّت و توانایی ملّت ایران در نیروهای مسلّح افزوده خواهد شد."تحلیل فراز هفتم بیانات مقام معظم رهبری:
این بخش از بیانات روشنگرانه رهبر معظم انقلاب، یکی از شاخصترین قسمتهای رهنمودهای معظم له است که "عمق توهم و استکبار" دشمن را به تصویر میکشد. تشکیل جلسه برای "جایگزینسازی" تنها یک روز پس از حمله، نشاندهنده چند واقعیت هولناک است:1. نقشههای از پیش طراحی شده: این اقدام، تصادفی نبود بلکه بخشی از یک سناریوی بزرگتر برای "تغییر" در ایران بود.
2. تحقیر حاکمیت ملی: آنها برای ملت 85 میلیونی ایران هیچ حق تعیین سرنوشتی قائل نبودند و در پایتختی اروپایی برای آنها تصمیم میگرفتند.
3. وجود عناصر خائن: اشاره به حضور یک ایرانی در آن جلسه، هشدار جدی درباره وجود "ستون پنجم" دشمن در بیرون و احتمالا در داخل کشور است. این افراد که از قافله بصیرت و غیرت ملی عقب ماندهاند، خود را در خدمت پروژه دشمن قرار میدهند.
4. عقبماندگی اطلاعاتی دشمن: این اقدام، نشان میدهد دستگاههای جاسوسی دشمن در تحلیل "وحدت ملی ایران" و "قدرت بازدارندگی آن" کاملاً دچار شکست شده بودند.
در مقابل، مقام معظم رهبری با تشکر از نیروهای مسلح، بر نقش بیبدیل آنها در خنثیسازی این توطئه تأکید میکنند و خواستار تقویت روزافزون این قوه شدید میشوند.
فراز هشتم: تغییر تاکتیک دشمن؛ از حمله سخت به جنگ نرم
"خب یک نکتهی دیگر در اینجا وجود دارد که من آن را هم عرض کنم. آن نتیجهای که در این حوادث، دشمنان به آن نتیجه رسیدند، این است که ایران را با جنگ، با حملهی نظامی نمیتوان به زانو درآورد؛ جمهوری اسلامی را با این ابزار و وسایل خشن نمیشود عقب راند. خب ۴۵ سال است که دارند این کارها را میکنند؛ روزبهروز جمهوری اسلامی قویتر شده. دیدند راهش این است که در داخل اختلاف ایجاد کنند، در داخل نفاق ایجاد کنند؛ البتّه عواملی هم در داخل دارند؛ عوامل صهیونیسم، عوامل آمریکا، هستند گوشه و کنار در کشور؛ به وسیلهی اینها و یا به وسیلهی کسانی که غفلت دارند از آنچه میگویند و از آنچه مینویسند، بین مردم اختلاف ایجاد کنند و چندصدایی در کشور به وجود بیاورند."تحلیل فراز هشتم بیانات مقام معظم رهبری:
ایشان در این فراز به یک تحلیل استراتژیک بسیار مهم دست مییازند: "تغییر تاکتیک دشمن از جنگ سخت به جنگ نرم".پس از شکستهای پی در پی در میدانهای نظامی، اقتصادی و سیاسی، دشمن به این نتیجه رسیده که توانایی شکست مستقیم ایران را ندارد. بنابراین، نقطه تمرکز خود را به داخل کشور معطوف کرده است.
هدف جدید، "تجزیه اتحاد ملی" و "تخریب اعتماد عمومی" به نظام است. ابزار این جنگ، رسانه، فضای مجازی، تحریک احساسات قومی و مذهبی، بزرگنمایی مشکلات معیشتی و دامن زدن به اختلافسلیقههای طبیعی سیاسی است.
ایشان به دو گروه اشاره میکنند:
1. "عوامل عمدی" (عوامل صهیونیسم و آمریکا) که با قصد و غرض عمل میکنند.
2. "عوامل غیرعمدی" (غافلان) که از روی ناآگاهی یا سادهلوحی، آب به آسیاب دشمن میریزند.
این تحلیل، نقشه راه دشمن را برای افکار عمومی آشکار میسازد و هشدار میدهد که میدان نبرد اکنون به عرصه فرهنگ و افکار عمومی منتقل شده است.
فراز نهم: توصیه قطعی؛ حفظ وحدت و هوشیاری در برابر تفرقهافکنی
"امروز بحمدالله کشور متّحد است. امروز مردم متّحدند. اختلاف سلیقه هست، اختلاف سلیقهی سیاسی، اجتماعی وجود دارد لکن در دفاع از نظام، دفاع از کشور، ایستادگی در مقابل دشمن، مردم امروز متّحدند. این اتّحاد به ضرر آنها است، این اتّحاد مانع تجاوز و تعرّض آنها است؛ این را میخواهند از بین ببرند. مراقب این باشید. اهل بیان، اهل قلم، آنهایی که حرف میزنند، آنهایی که مینویسند، آنهایی که تحقیق میکنند، آنهایی که توییت میزنند، بفهمند چه کار میکنند. این اتّحاد مقدّس، این اجتماع عظیم، این سپر پولادین از دلهای مردم و ارادههای مردم نباید خدشهدار بشود. امروز بحمدالله اتّحاد وجود دارد. این اتّحاد را مردم حفظ کنند. مسئولان کشور بخصوص مسئولان سه قوّه که بحمدالله امروز آنها هم در کمال اتّحاد و همدلی دارند با هم کار میکنند، این را حفظ کنند. خدمتگزاران کشور را مردم حمایت کنند؛ رئیسجمهور را حمایت کنند. رئیسجمهور، پُرکار و پُرتلاش و پیگیر است؛ عناصرِ اینجور که پُرکار باشند، پُرتلاش باشند، پیگیر باشند، اینها را باید قدرشناسی کرد. اتّحاد بین ملّت و دولت، بین آحاد مسئولین گوناگون نظام، بین نیروهای مسلّح و مردم، بین آحاد مردم، چیزی است که بایستی با همهی وجود حفظ بشود؛ این توصیهی قطعی من است."تحلیل فراز نهم بیانات مقام معظم رهبری:
در مقابل نقشه شوم دشمن، رهبری نسخه شفابخش "وحدت" را تجویز میکنند. اما این وحدت، یک وحدت انفعالی نیست، بلکه یک "وحدت فعال و هوشمندانه" است. ایشان چند لایه از وحدت را برمیشمرند:1. وحدت ملی: وحدت عامه مردم در اصول کلی (دفاع از کشور و نظام) با وجود اختلاف سلیقه در مسائل جزیی.
2. وحدت مسئولان: وحدت و همدلی بین قوای سهگانه (مجلس، دولت، قوه قضائیه).
3. وحدت نظامی-مردمی: وحدت بین نیروهای مسلح و مردم.
4. وحدت ملت-دولت: حمایت مردم از خدمتگزاران و مدیران اجرایی کشور.
تأکید ویژه بر حمایت از "رئیسجمهور" به عنوان فردی "پرکار و پیگیر"، نشاندهنده نگاه مثبت و حمایتگرایانه ایشان از قوه مجریه و ضرورت پشتیبانی از آن برای پیشبرد اهداف کشور است.
خطاب ایشان به "اهل قلم و بیان"، یک "مسئولیتشناسی" ویژه است. از نخبگان و تأثیرگذاران میخواهند که مراقب باشند نقد آنان به "تخریب" و "اختلافافکنی" تبدیل نشود. نقد سازنده که به تکمیل سیستم کمک میکند، مجاز است، اما تخریب که خواست دشمن است، ممنوع.
فراز دهم: جنایات صهیونیستها و وظیفه جهانی مسلمانان
"امروز دشمن ما، آن دشمنی که در مقابل ما قرار دارد، یعنی رژیم صهیونی، منفورترین رژیم دنیا است، منفورترین حکومت دنیا است. ملّتها هم از حکومت صهیونی منزجرند، از او متنفّرند؛ دولتها هم این حکومت را، حکومت صهیونی را محکوم میکنند. یعنی شما ببینید رؤسای دولتهای غربی که همیشه حامی رژیم صهیونی بودند، امروز آنها را محکوم میکنند؛ البتّه محکومیّت زبانی است؛ این کم است، محکومیّت زبانی فایدهای ندارد. جنایتی که امروز رؤسای حکومت صهیونی دارند انجام میدهند، به گمان من در تاریخ بیسابقه است. کودکان را با گرسنگی و تشنگی بکشند؛ کودکان را با تشنگی و گرسنگی به قتل برسانند؛ کودکانی را که برای گرفتن غذا به یک جایی آمدند، به رگبار ببندند؛ این در دنیا تا آنجایی که بنده از تاریخ اطّلاع دارم، چیز بیسابقهای است؛ این [جنایات] ملّتها را منزجر کرده؛ باید در مقابل این ایستاد. ایستادگی هم به زبان نیست که دولتها بگویند که ما مخالفیم، محکوم میکنیم ــ حتّی دولت فرانسه، دولت انگلیس و دیگران هم محکوم کردند ــ این فایدهای ندارد؛ بایستی راه کمک رساندن به رژیم صهیونیستی بسته بشود؛ راه کمک به آنها بسته بشود. این کاری که امروز مردم شجاع یمن انجام میدهند، کار درست است؛ کار درستْ آن است. در مقابل جنایتی که سران رژیم صهیونی انجام میدهند، هیچ راهی وجود ندارد جز اینکه راههای کمک به آنها بکلّی از همهطرف مسدود بشود."تحلیل فراز دهم بیانات مقام معظم رهبری:
ایشان در این بخش، دشمن اصلی جهان اسلام یعنی رژیم صهیونیستی را مورد تحلیل قرار میدهند. اشاره به "منفورترین رژیم دنیا" بر اساس نظرسنجیهای بینالمللی، یک واقعیت عینی است که بر مشروعیتزدایی از این رژیم تأکید میکند. سپس به یک نکته ظریف اشاره میکنند: "تفاوت محکومیت زبانی با اقدام عملی".محکومیتهای نمادین دولتهای غربی، در حالی که کمکهای نظامی و سیاسی خود را ادامه میدهند، نوعی "ریا"ی بینالمللی است. ایشان با توصیف جنایات بیسابقه این رژیم علیه کودکان در غزه، بر جنبه "انسانیتی" قضیه تأکید میکنند تا وجدانهای جهانی را بیدار کنند.
در نهایت، راهکار عملی ارائه میدهند: "مسدود کردن راههای کمک" به این رژیم. این راهکار، هم شامل قطع کمکهای نظامی و اقتصادی است و هم شامل اقداماتی مانند "مقاومت مردمی" (مثل آنچه در یمن اتفاق افتاده) میشود.
این بخش، نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران، مسئله فلسطین را یک مسئله صرفا ایدئولوژیک نمیداند، بلکه آن را یک "فاجعه انسانی" و "تهدیدی برای امنیت جهانی" قلمداد میکند که مقابله با آن نیاز به عزمی بینالمللی دارد.
فراز یازدهم: اعلام آمادگی و دعا برای پیروزی حق
"ما البتّه برای هر کاری که برای جمهوری اسلامی ممکن باشد، هر کاری که امکان داشته باشد، آمادگی کامل داریم و امیدواریم انشاءالله خدای متعال به حرکت ملّت ایران و حرکت حقخواهان عالم برکت بدهد و ریشهی این سرطان عمیق مُهلک را از این مهلکه بکَند و انشاءالله ملّتهای مسلمان را بیدار کند و با یکدیگر متّحد کند."تحلیل فراز یازدهم بیانات مقام معظم رهبری:
این فراز پایانی، هم "عزم و اراده" و هم "توکل و امید" را نشان میدهد. عبارت "آمادگی کامل داریم" بیانگر هوشیاری و آمادگی همهجانبه نظام برای مقابله با تهدیدات است. اما در نهایت، پیروزی نهایی را از خداوند و به برکت حرکت مردمی میدانند.تعبیر "سرطان عمیق مهلک" برای رژیم صهیونیستی، یک تشبیه دقیق است که نشان میدهد این رژیم یک "غده بدخیم" در بدن جهان اسلام است که باید ریشهکن شود.
پایان سخن مقام معظم رهبری با دعا برای بیداری و اتحاد ملتهای مسلمان، نشان از یک نگاه فراملی و امتگرایانه دارد که آرمانهای والای انقلاب اسلامی را نمایان میسازد.
جمعبندی و نتیجهگیری:
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم عزاداری شهادت امام رضا (علیه السلام)، یک "بیانیه استراتژیک" تمامعیار بود که لایههای مختلفی را پوشش داد. این سخنرانی را میتوان در چند محور کلی نتیجهگیری کرد:۱. تلفیق ژرفانگاری تاریخی با تحلیل دقیق سیاسی
ایشان با شروع از واقعه هجرت امام رضا (علیه السلام)، یک چارچوب نظری ارائه دادند که بر اساس آن، توطئههای دشمنان علیه اسلام و تشیع همواره وجود داشته، اما اراده الهی و هوشمندی رهبران دینی، این تهدیدات را به فرصتهای درخشان تبدیل کرده است. این نگاه، به ملت ایران این روحیه را میدهد که با اتکا به این سابقه تاریخی، در برابر مشکلات فعلی نیز صبور و امیدوار باشند.۲. افشای هسته مرکزی تعارض ایران با استکبار جهانی
اصلیترین دستاورد این سخنرانی، عبور از حاشیهها و شعارهای فریبنده دشمن و رسیدن به علتالعلل درگیری، یعنی "عدم پذیرش سلطه آمریکا" بود. این تحلیل، معیاری روشن برای سنجش تمامی طرحها و گفتگوهای بینالمللی فراهم میآورد: هر حرکتی که استقلال و عزت ایران را تضعیف کند، مردود است.۳. ارائه یک الگوی موفق برای مقابله با تجاوز دشمن
پاسخ قاطع ایران به حمله اخیر، به عنوان یک "الگوی عملی موفق" در کتاب مقابله با زورگویی ثبت شد. این الگو بر سه پایه استوار است:الف) اراده قاطع تصمیمگیران.
ب) توانمندی فنی و نظامی نیروهای مسلح.
ج) پشتیبانی و وحدت بیقید و شرط مردمی.
۴. نقشهخوانی دقیق از تاکتیکهای جدید دشمن
هشدار درباره تغییر تاکتیک دشمن از جنگ سخت به جنگ نرم و تأکید بر تفرقهافکنی، یک هشدار به موقع برای تمامی اقشار جامعه، به ویژه نخبگان، رسانهها و فعالان فضای مجازی است. اینجاست که "بصیرت" به مهمترین سلاح در میدان نبرد جدید تبدیل میشود.۵. تأکید بر وحدت به عنوان استراتژی محوری
در مقابل نقشه تفرقهافکنی دشمن، وحدت در تمام سطوح (مردمی، مسئولان، نظامی-مردمی) به عنوان تنها راه پیروزی معرفی شد. این وحدت، به معنای نفی نقد نیست، بلکه به معنای تمایز قائل شدن بین "نقد سازنده" و "تخریب مخرّب" است.۶. ترسیم آرمانهای فراملی و مسئولیتپذیری جهانی
پرداختن به مسئله فلسطین و جنایات رژیم صهیونیستی، نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران خود را تنها یک بازیگر ملی نمیداند، بلکه پرچمدار مبارزه با ظلم در سطح جهان اسلام و حامی مستضعفان عالم است. این جایگاه، هم مسئولیتزا است و هم اقتدارآفرین.در مجموع، این بیانات را میتوان چکیدهای از "مکتب مقاومت" دانست که بر پایههای "عقلانیت"، "عزت"، "وحدت" و "توکل" استوار شده است.
مقام معظم رهبری با این رهنمودهای حکیمانه، هم به تقویت روحیه ملت ایران پرداختند، هم نقشه دشمن را افشا کردند، هم راهکارهای عملی ارائه دادند و هم افقهای بلندمدت را ترسیم نمودند. درک عمیق این بیانات میتواند برای تمامی تحلیلگران و کنشگران عرصههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ایران، چراغ راهی برای عبور از پیچیدگیهای کنونی باشد.
با توجه به نتایج این تحلیل، باید تأکید نمود:
* اتحاد مقدس و همبستگی ملی، سرمایهای استراتژیک برای حفظ استقلال، امنیت و پیشرفت کشور است.
* انتشار مکتب اهلبیت (علیهم السلام) و پیوند آن با زندگی روزمره مردم، برای حفظ همبستگی جامعه ضروری است.
* مبارزه با جنگ شناختی دشمن نیازمند آموزش، آگاهی عمومی، و مشارکت نهادهای مختلف است.
* جوانان، نخبگان و علما در ایجاد یک مداخله گسترده و مؤثر برای حفظ اتحاد نقشی کلیدی دارند.
* ظرفیتهای فرهنگی، مذهبی و رسانهای باید به صورت هماهنگ برای تقویت اتحاد به کار گرفته شوند.
* پیوند اتحاد ملی با پیشرفت علمی-اقتصادی بهخصوص در عصر فناوری و اطلاعات، ضروری است.
* مقابله با نفوذ و تفرقهافکنی داخلی از طریق شفافیت، پاسخگویی و گفتگوی سازنده ممکن است.
مقام معظم رهبری با تأکید بر "امید" و "مقاومت" در برابر "دشمن"، قصد دارند تا با ایجاد یک "اجماع ملی" برای "اجرای راهبردهای اتحاد"، ایران را در مسیر پایداری، توسعه و امنیت هدایت کنند. این رهنمودهای روشنگرانه میتواند بهعنوان پایهای برای تدوین اسناد فرادستی، سیاستها، و طرحهای اجرایی در حوزههای فرهنگی-اجتماعی، اقتصادی و امنیتی مطرح شود.
سخن پایانی:
"اتحاد مقدس" ملت ایران، بر پایه ایمان دینی، هویت تاریخی و دشمنشناسی دقیق، اصلیترین سپر در برابر توطئههای پیچیده دشمن است.تجربه تاریخی هجرت امام رضا (علیه السلام) و احیای عاشورا، تا مقاومت امروز ملت ایران، یک خط استمرار تاریخی را نشان میدهد؛ خطی که هرگز با تهدید نظامی یا تبلیغاتی شکسته نشده و نخواهد شد، مگر اینکه از درون توسط غفلت یا تخریب خودیها آسیب ببیند.
درنتیجه، حفظ "سرمایه اجتماعی اتحاد"، مسئولیتی متقابل بین مردم و مسئولان است و اقتضا میکند تمام گروهها با وجود اختلاف نظر، بر سر خطوط قرمز دفاع از کشور و مبانی انقلاب همصدا بمانند.
نویسنده: سیدامیرحسین موسوی تبار
منبع: تحریریه راسخون
© استفاده از این مطلب، فقط با ذکر منبع بلامانع است.