بررسی تأثیر مخرب سلبریتی‌ها و رسانه‌های غیرمتعهد و سبک زندگی غربی بر ارزش‌های اسلامی

تهاجم نرم به عفت عمومی

این مقاله، تحلیل تهاجم نرم به عفت عمومی در ایران؛ بررسی نقش سلبریتی‌ها، رسانه‌های غیرمتعهد و سبک زندگی غربی در تضعیف حجاب و ارزش‌های اسلامی، آسیب‌شناسی عملکرد نهادهای فرهنگی و ارائه راهکارهای عملی برای...
سه‌شنبه، 15 مهر 1404
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تهاجم نرم به عفت عمومی

بیان مسأله و ضرورت بحث

در سال‌های اخیر، جامعه ایران شاهد تحولات فرهنگی گسترده و پرشتابی بوده است که بخش قابل‌توجهی از آن تحت تأثیر موج رسانه‌ای و تهاجم نرم فرهنگ غرب شکل گرفته است. این تغییرات نه تنها حوزه‌های عمومی را تحت تأثیر قرار داده بلکه با نفوذ در سبک زندگی، پوشش و حتی گفتار و نگرش نسل جدید، مفاهیم بنیادین فرهنگ اسلامی–ایرانی را هدف قرار داده است.
 
از جمله نمودهای روشن این روند، ترویج بی‌حجابی یا بدحجابی و کاهش حساسیت اجتماعی نسبت به حدود شرعی عفاف، گرایش به تجمل‌گرایی و مصرف‌گرایی غربی، برجسته شدن چهره‌های سینمایی و سلبریتی‌ها به عنوان نماد و الگوی زندگی، و به‌کارگیری آنان در تولیدات رسانه‌ای غیررسمی و پلتفرم‌های اینترنتی است؛ تولیداتی که اغلب فاقد تعهد اخلاقی و فرهنگی بوده و خارج از چارچوب‌های نظارتی رسمی همچون صداوسیما فعالیت می‌کنند.
 
در این میان، برنامه‌های گفتگومحور اینترنتی با حضور مجری زن یا مرد به همراه مهمانان سینمایی یا موسیقی، بی‌پروا به گفتگوهای آزاد و بی‌قید می‌پردازند؛ صحنه‌هایی که به دور از ارزش مقدس حیا و عفت اسلامی، تصویری عادی از روابط مختلط و بی‌حجابی را به مخاطب القا می‌کنند.
 
همچنین، کنسرت‌های برخی خوانندگان که با اختلاط زن و مرد و در مواردی همراه با رقص برگزار می‌شود، در تعدادی از شهرهای کشور به برنامه‌ای عمومی تبدیل شده و جامعه متدین انقلابی را به‌شدت جریحه‌دار کرده است.
 
نکته نگران‌کننده‌تر، بی‌تفاوتی، سهل‌انگاری و انفعال نهادهای مسئول به‌ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که یا با مجوز رسمی و یا با عدم اقدام مؤثر، عملا به گسترش و ترویج چنین فعالیت‌هایی کمک کرده‌اند. این وضعیت، ضرورت ورود جدی‌تر به حوزه مهندسی فرهنگی و ارائه راهکارهای عملی و بلندمدت را بیش از پیش آشکار می‌سازد.
 
هدف نگارش این مقاله، بررسی آسیب‌شناسانه این روند، تحلیل نقش عوامل مؤثر بر تضعیف حجاب و ارزش‌های اسلامی و ارائه راهکارهای فرهنگی، رسانه‌ای و سیاستی برای مقابله مؤثر با این شرایط است؛ راهکارهایی که با توجه به تجربه انقلاب اسلامی در عرصه مبارزه با تهاجم فرهنگی، قابلیت اجرا در جامعه را داشته باشد.
 

۱. صورت‌ مسأله و زمینه‌های پیدایش

برای درک عمیق‌تر چالش‌های فرهنگی کنونی، لازم است تا زمینه‌های پیدایش و عوامل مؤثر در شکل‌گیری این روند مورد واکاوی قرار گیرد. این بخش به بررسی مهم‌ترین عناصری می‌پردازد که در تضعیف حجاب و رواج سبک زندگی غربی نقش اساسی ایفا می‌کنند.
 
۱-۱. نقش رسانه‌های غیررسمی در تغییر الگوها
در عصر حاضر، رسانه‌ها به ویژه رسانه‌های غیررسمی، نقشی بی‌بدیل در شکل‌دهی به افکار عمومی و تعیین الگوهای رفتاری ایفا می‌کنند. در این میان، تولیدات شبکه‌های نمایش خانگی و پلتفرم‌های گفتگومحور اینترنتی، بدون آنکه تحت نظارت دقیق و مطابق با موازین اخلاقی و فرهنگی کشور باشند، به یکی از مخرب‌ترین ابزارها برای عادی‌سازی انحرافات فرهنگی تبدیل شده‌اند.
 
* ارائه تصویری عادی از روابط مختلط و بی‌حجابی: این رسانه‌ها با تولید و توزیع انبوه محتواهایی که در آنها حضور زنان و مردان نامحرم در فضاهای مختلف (اعم از خانوادگی، دوستانه، کاری و تفریحی) بدون رعایت ضوابط شرعی و عرفی به تصویر کشیده می‌شود، تلاش می‌کنند تا از این قبیل روابط، تصویری طبیعی و پذیرفتنی در ذهن مخاطب ایجاد کنند. نمایش مکرر زنانی که حجاب کامل ندارند و در صحنه‌های مختلف حضور دارند، به تدریج قبح بی‌حجابی را شکسته و آن را به یک امر رایج و قابل قبول بدل می‌سازد. این عادی‌سازی، اولین گام در تضعیف تدریجی ارزش‌های دینی و اخلاقی جامعه است.
 
* نرمال‌سازی روابط غیرمتعارف: علاوه بر بد‌حجابی، نمایش روابطی که خارج از چارچوب‌های اخلاقی و شرعی تعریف شده است (مانند روابط عاطفی خارج از چارچوب ازدواج، یا تعاملات بیش از حد صمیمی میان زن و مرد نامحرم) نیز در این محتواها رواج دارد. این امر باعث می‌شود تا نسل جوان، تحت تأثیر این تصاویر، دچار سردرگمی در درک مفاهیم اخلاقی و خانوادگی شده و ارزش‌های اصیل خانواده را کمرنگ ببیند.
 
* عدم رعایت ضوابط اخلاقی و فرهنگی: مهم‌ترین آسیب این دسته از رسانه‌ها، فقدان یا ضعف شدید در رعایت ضوابط اخلاقی و فرهنگی است. در حالی که انتظار می‌رود رسانه‌ها به عنوان ابزاری برای ارتقای فرهنگ جامعه عمل کنند، بسیاری از این پلتفرم‌ها با رویکردی تجاری و بدون توجه به پیامدهای فرهنگی، صرفا به دنبال جذب حداکثری مخاطب از طریق محتواهای سطحی و خلاف عفت عمومی هستند. این بی‌ضابطگی، فضای فرهنگی کشور را آلوده کرده و مقابله با آن را دشوار می‌سازد.
 
۱-۲. ترویج سبک زندگی مصرف‌گرای غربی
یکی دیگر از تهاجمات فرهنگی رایج، ترویج سبک زندگی مصرف‌گرای غربی است که به شدت با ارزش‌های قناعت، سادگی و معنویت در تضاد قرار دارد. سریال‌ها، فیلم‌ها و سایر محتواهای تصویری، نقش بسزایی در این زمینه ایفا می‌کنند.
 
* نمایش تجملات و مصرف‌گرایی: این محتواها به طور مداوم تصویری از زندگی لوکس، استفاده از برندهای گران‌قیمت، خودروهای لوکس، خانه‌های بزرگ و پر زرق و برق، و مصرف بی‌رویه کالاها را به مخاطب عرضه می‌کنند. این نمایش مداوم، احساس نیاز کاذب را در افراد، به خصوص جوانان، ایجاد کرده و آنان را به سمت مصرف‌گرایی سوق می‌دهد. هدف اصلی، القای این پیام است که خوشبختی و موفقیت در گرو داشتن مادیات و پیروی از مدها و ترندهای غربی است.
 
* برندگرایی و اهمیت ظاهری: تمرکز بر برندهای خاص و نمایش آنها به عنوان نمادی از موفقیت و جایگاه اجتماعی، یکی از مولفه‌های کلیدی این تهاجم فرهنگی است. این امر باعث می‌شود تا ارزش افراد نه بر اساس توانمندی‌های درونی، اخلاق و معنویت، بلکه بر اساس ظاهر، پوشاک و میزان مصرف آنها‌ سنجیده شود. این رویکرد، سطحی‌نگری را در جامعه ترویج داده و ارزش‌های اصیل انسانی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.
 
* تسریع فرآیند تغییر ذائقه فرهنگی: با نمایش مکرر این سبک زندگی، ذائقه فرهنگی جامعه به تدریج تغییر می‌کند. آنچه در گذشته ممکن بود غیرمتعارف یا حتی نامطلوب تلقی شود، به مرور زمان به امری عادی و مطلوب تبدیل می‌گردد. این تغییر ذائقه، بازگشت به ارزش‌های اصیل را دشوارتر ساخته و جوانان را بیشتر به سمت الگوهای غربی متمایل می‌کند.
 
۱-۳. کنسرت‌های موسیقی
در سال‌های اخیر، گسترش اجرای کنسرت‌های موسیقی، به یکی از کانال‌های اصلی نفوذ فرهنگی و اجتماعی در میان جوانان تبدیل شده است. این برنامه‌ها، در برخی موارد با پیام‌ها و مضامینی همراه است که با ارزش‌های دینی و اجتماعی جامعه در تضاد قرار دارد.
 
* حضور مختلط و بدون ملاحظات شرعی: بسیاری از کنسرت‌ها و اجراهای موسیقی، به ویژه در فضاهای عمومی، با حضور مختلط زن و مرد و بدون رعایت هرگونه ملاحظات شرعی و عرفی برگزار می‌شوند. این فضاهای بسته و پر از هیجان، به مکانی برای عادی‌سازی رفتارهای خلاف عفت عمومی و روابط آزادانه تبدیل شده است.
 
* آلوده کردن فضای فرهنگی: رشد روزافزون اجراهای موسیقی بدون ضابطه، به خصوص در فضاهای غیررسمی و آنلاین، باعث آلوده شدن فضای فرهنگی جامعه می‌شود و به جای ارائه پیام‌های سازنده و ارتقاء دهنده، به عاملی برای انحراف فکری و فرهنگی تبدیل شده و ارزش‌های اصیل اسلامی و انقلابی را مورد هجمه قرار می‌دهد.
 

۲. پیامدهای فرهنگی و اجتماعی

تهاجم فرهنگی و رواج سبک زندگی غربی، پیامدهای عمیق و گسترده‌ای را بر پیکره فرهنگ و جامعه ایران به ارمغان می‌آورد. در این بخش، به برخی از مهم‌ترین این پیامدها اشاره خواهد شد.
 
۲-۱. کاهش حساسیت اجتماعی نسبت به بی‌حجابی
یکی از مخرب‌ترین پیامدهای عادی‌سازی بی‌حجابی از طریق رسانه‌ها و فضاهای عمومی، کاهش تدریجی حساسیت جامعه نسبت به این موضوع است.
 
* فرآیند تدریجی قبح‌شکنی: تکرار مداوم تصاویر زنان کم‌حجاب در فیلم‌ها، سریال‌ها، شبکه‌های اجتماعی و حتی در سطح خیابان‌ها، یا حضور سلبریتی‌ها با پوشش نامناسب و تجملاتی در اکران‌ فیلم‌ها باعث می‌شود تا این پدیده از قبح و زشتی اولیه خود فاصله بگیرد. آنچه در گذشته به عنوان امری ناپسند و خلاف عرف تلقی می‌شد، به مرور زمان به یک امر عادی، قابل تحمل و حتی در برخی محافل، مطلوب تبدیل می‌شود. این فرآیند، مقاومت اجتماعی در برابر بی‌حجابی را ضعیف کرده و زمینه‌ساز گسترش بیشتر آن می‌شود.
 
* تغییر نگرش نسبت به عفاف: کاهش حساسیت به بی‌حجابی، به طور مستقیم بر نگرش جامعه نسبت به مفهوم "عفاف" تأثیر می‌گذارد. عفاف، که نمادی از پاکدامنی، نجابت و حفظ حریم‌های اخلاقی است، در چنین فضایی ارزش خود را از دست داده و در مقابل، آزادی بی‌بند و بار و بی‌ملاحظه، به عنوان معیاری برای پیشرفت و مدرن بودن تلقی می‌شود. این تغییر نگرش، نه تنها بر پوشش، بلکه بر رفتار، گفتار و روابط اجتماعی افراد نیز اثرگذار است.
 
* پذیرش سایر انحرافات فرهنگی: هنگامی که جامعه نسبت به یکی از ارزش‌های بنیادین خود، مانند حجاب بی‌تفاوت می‌شود، این بی‌تفاوتی می‌تواند به سایر ارزش‌ها نیز تسری یابد. پذیرش بد‌حجابی، راه را برای پذیرش سایر مظاهر سبک زندگی غربی، مانند مصرف‌گرایی افراطی، روابط خارج از چارچوب، و یا تضعیف نهاد خانواده، هموار می‌سازد.
 
۲-۲. تغییر الگوی قهرمان‌ها و نمادها
تهاجم فرهنگی، هویت‌سازی جامعه را نیز هدف قرار می‌دهد. در این راستا، تلاش می‌شود تا الگوهای مورد قبول و قهرمانان نسل جوان تغییر یافته و ارزش‌های جدیدی جایگزین ارزش‌های پیشین شود.
 
* جایگزینی چهره‌های سینمایی و موسیقی به جای الگوهای مذهبی و انقلابی: در گذشته، الگوهای اصلی زندگی جوانان، شخصیت‌های برجسته مذهبی، انقلابی و یا افراد علمی و اخلاقی بوده‌اند. اما امروزه، با نفوذ رسانه‌های جمعی و محبوبیت سلبریتی‌ها، این چهره‌ها به نمادهای اصلی و الگوهای رفتاری نسل جوان تبدیل شده‌اند. این سلبریتی‌ها، که اغلب سبک زندگی، پوشش و گفتارشان تحت تأثیر فرهنگ غربی است، بدون آنکه لزوما دارای دستاوردهای علمی، معنوی یا انقلابی باشند، مورد تقلید قرار می‌گیرند.
 
* ترویج ارزش‌های سطحی و مادی: قهرمانان جدید، اغلب نماد ثروت، شهرت، زیبایی ظاهری و موفقیت‌های مادی هستند. این الگوها، جوانان را به سمت دستیابی به این ارزش‌های سطحی سوق داده و از جستجوی حقیقت، معنا و کمال در زندگی باز می‌دارند. تأکید بر این ارزش‌ها، باعث می‌شود تا مفاهیمی چون ایثار، فداکاری، علم‌اندوزی، معنویت و خدمت به خلق، کمرنگ شوند.
 
* کمرنگ شدن هویت دینی و انقلابی: با تغییر الگوها و قهرمانان، هویت دینی و انقلابی جامعه نیز به تدریج تضعیف می‌شود. هنگامی که جوانان، سلبریتی‌های بی‌بند و بار را الگو قرار می‌دهند، بعید است که نسبت به آرمان‌های امام خمینی (رحمه الله)، شهدا و ارزش‌های انقلاب اسلامی، تعهد و دغدغه‌ای داشته باشند. این موضوع، در بلندمدت می‌تواند منجر به بحران هویت در جامعه شود.
 
۲-۳. شکاف نسلی در نگرش به ارزش‌ها
تفاوت عمیق در الگوهای فرهنگی و سبک زندگی، باعث ایجاد شکافی عمیق بین نسل‌های مختلف جامعه می‌شود.
 
* تأثیر فرهنگ عامه غرب بر نسل جدید: نسل جوان، که بخش عمده‌ای از زندگی خود را در فضای مجازی و در معرض شدیدترین تهاجمات فرهنگی غرب سپری می‌کند، تحت تأثیر فرهنگ عامه، موسیقی، فیلم و شبکه‌های اجتماعی غربی، نگرش‌های متفاوتی نسبت به ارزش‌های دینی، اخلاقی و اجتماعی پیدا می‌کند. این نسل، اغلب کمتر با سختی‌های دوران انقلاب و دفاع مقدس آشناست و بیشتر تحت تأثیر جذابیت‌های ظاهری دنیای غرب قرار دارد.
 
* فاصله بیشتر با ارزش‌های دینی: این تأثیرپذیری، منجر به ایجاد فاصله‌ای فزاینده بین نسل جوان و ارزش‌های دینی سنتی می‌شود. مفاهیمی مانند حجاب، حیا، عفاف، امر به معروف و نهی از منکر که برای نسل‌های پیشین از اهمیت بالایی برخوردار بود، برای نسل جوان، گاهی مفاهیمی کهنه، محدودکننده و یا حتی نامربوط تلقی می‌شود.
 
* تنش و سوءتفاهم در خانواده‌ها: این شکاف نسلی، غالبا منجر به تنش‌ها و سوءتفاهم‌های فراوان در خانواده‌ها می‌شود. والدین که همچنان به ارزش‌های سنتی پایبندند، در درک نگرش‌ها و رفتارهای فرزندان خود دچار مشکل شده و تلاش برای انتقال ارزش‌های خود با مقاومت مواجه می‌شود. این وضعیت، سلامت روانی و انسجام خانواده را به چالش می‌کشد.
 

۳. آسیب‌شناسی عملکرد نهادهای رسمی

در مواجهه با هجمه‌های فرهنگی، انتظار می‌رود نهادهای رسمی مسئول، نقش فعال و مؤثری در حفاظت از ارزش‌های جامعه ایفا کنند. اما در بسیاری از موارد، شاهد ضعف یا ناکارآمدی در عملکرد این نهادها هستیم که خود به عاملی تشدیدکننده مشکلات فرهنگی بدل شده است.
 
۳-۱. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به عنوان متولی اصلی سیاست‌گذاری و نظارت بر فعالیت‌های فرهنگی و هنری کشور، نقشی حیاتی در صیانت از ارزش‌های اسلامی و انقلابی دارد. اما در سال‌های اخیر، عملکرد این وزارتخانه در برخی زمینه‌ها با انتقادات جدی مواجه بوده است.
 
* بی‌تفاوتی یا صدور مجوز برای محصولات منافی عفاف: یکی از مهم‌ترین انتقادات به این وزارتخانه، صدور مجوز برای تولید و انتشار آثاری است که با موازین اخلاقی و شرعی در تضاد هستند. در مواردی، دیده شده است که فیلم‌ها، سریال‌ها، و یا حتی موسیقی‌هایی که محتوای نامناسب و ضدفرهنگ اسلامی دارند، با مجوز رسمی این وزارتخانه منتشر شده‌اند. این امر، نشان‌دهنده ضعف در فرآیند نظارت، یا حتی بی‌تفاوتی نسبت به پیامدهای فرهنگی این محصولات است.
 
* عدم قاطعیت در برخورد با تخلفات: حتی در مواردی که تخلفات فرهنگی آشکار است، وزارت ارشاد در برخورد قاطع با متخلفان و مسببان ترویج فحشا و ابتذال، با کندی و یا ضعف عمل کرده است. این عدم قاطعیت، باعث جسورتر شدن افراد و گروه‌هایی می‌شود که به دنبال ترویج ارزش‌های غربی و منافی عفت عمومی هستند.
 
* رویکرد بوروکراتیک به جای رویکرد فرهنگی: در برخی مواقع، رویکرد حاکم بر این وزارتخانه، بیشتر بوروکراتیک و اداری است تا فرهنگی. این به معنای تمرکز بر رویه‌های اداری به جای توجه عمیق به محتوا و پیامدهای فرهنگی آثار است.
 
۳-۲. فقدان مهندسی فرهنگی فعال
مهندسی فرهنگی به معنای طراحی، برنامه‌ریزی و اجرای استراتژی‌های جامع برای شکل‌دهی به فرهنگ جامعه در جهت اهداف مطلوب است. متأسفانه، در بسیاری از حوزه‌های فرهنگی، شاهد فقدان چنین رویکرد فعالی هستیم.
 
* نبود برنامه‌ریزی جامع برای تولید محتوا با رویکرد اسلامی–ایرانی: به‌جای اینکه سیاست‌گذاری‌ها بر اساس یک نقشه راه مشخص و با هدف تولید محتوای غنی، جذاب و مطابق با ارزش‌های اسلامی–ایرانی صورت گیرد، اغلب فعالیت‌ها پراکنده و واکنشی است. این به معنای آن است که نه تنها برنامه‌ریزی بلندمدتی برای مقابله با تهاجم فرهنگی وجود ندارد، بلکه حتی برای تولید محتوای بومی و جذاب که بتواند جایگزین محتواهای غربی شود، نیز سرمایه‌گذاری کافی صورت نمی‌گیرد.
 
* عدم هماهنگی بین دستگاه‌های فرهنگی: گاهی شاهد عدم هماهنگی و هم‌افزایی کافی بین نهادهای مختلف فرهنگی -مانند وزارت ارشاد، سازمان صداوسیما، وزارت آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات اسلامی و غیره- هستیم. این عدم هماهنگی، باعث اتلاف منابع، تکرار فعالیت‌ها و یا حتی ارائه پیام‌های متناقض به جامعه می‌شود.
 
* تمرکز بر رویکردهای سلبی به جای ایجابی: در حالی که مقابله با تهاجم فرهنگی نیازمند رویکردهای ایجابی (تولید محتوا، ترویج ارزش‌ها) است، گاهی تمرکز اصلی بر رویکردهای سلبی (ممنوعیت، محدودیت) قرار می‌گیرد که به تنهایی کافی نیست و حتی ممکن است نتیجه عکس داشته باشد.
 
۳-۳. صداوسیما و ضعف جذابیت
سازمان صداوسیما، به عنوان یکی از رسانه‌های فراگیر و تأثیرگذار در ایران، پتانسیل بالایی برای مقابله با تهاجم فرهنگی دارد. اما در سال‌های اخیر، ضعف در جذب مخاطب و رقابت با رسانه‌های نوین، جایگاه آن را تضعیف کرده است.
 
* عدم توان رقابت با تولیدات جذاب شبکه نمایش خانگی و اینترنتی: بسیاری از تولیدات صداوسیما، از نظر کیفیت، جذابیت بصری و پرداختن به مسائل روز، در مقایسه با تولیدات شبکه نمایش خانگی و پلتفرم‌های اینترنتی، حرفی برای گفتن ندارند. این امر باعث می‌شود تا مخاطبان، به خصوص نسل جوان، ترجیح دهند وقت خود را صرف تماشای محتواهای جذاب‌تر، هرچند با مضمون ضعیف‌تر، در پلتفرم‌های دیگر کنند.
 
* محتوای گاهی تکراری و قابل پیش‌بینی: گاهی رویکرد صداوسیما در تولید برنامه‌ها، به ویژه سریال‌ها، به سمت تکرار الگوها و داستان‌های نخ‌نما شده می‌رود که جذابیت خود را از دست داده‌اند. همچنین، رویکرد گاهی محافظه‌کارانه در پرداختن به برخی مسائل اجتماعی، باعث می‌شود که مخاطب، صداوسیما را رسانه‌ای "غیرواقعی" و جدا از جامعه خود تلقی کند.
 
* نیاز به نوآوری و تحول: برای بازپس‌گیری مخاطب و ایفای نقش مؤثر در مقابله با تهاجم فرهنگی، صداوسیما نیازمند نوآوری اساسی در تولیدات خود، استفاده از تکنولوژی‌های نوین و جذب نیروهای خلاق و متعهد است. همچنین، باید بتواند زبان و قالب‌های جذاب‌تری را برای انتقال مفاهیم ارزشمند به کار گیرد.
 

۴. راهکارهای پیشنهادی

مقابله با تهاجم نرم و تضعیف ارزش‌های اسلامی و انقلابی، نیازمند یک برنامه جامع و چندوجهی است که در این بخش به برخی از مهم‌ترین راهکارهای پیشنهادی در این زمینه اشاره خواهد شد.
 
۴-۱. تقویت سواد رسانه‌ای جامعه
یکی از اساسی‌ترین ابزارها برای مقابله با تهاجم فرهنگی، توانمندسازی جامعه برای شناخت و تحلیل پیام‌های رسانه‌ای است.
 
* آموزش شناخت تهاجم فرهنگی: ضروری است که در سطوح مختلف آموزشی (مدارس، دانشگاه‌ها و دوره‌های آموزشی عمومی)، مفاهیم مرتبط با تهاجم فرهنگی، شیوه‌های نفوذ و ابزارهای آن به مخاطبان آموزش داده شود. این آموزش‌ها باید به گونه‌ای باشد که افراد بتوانند پیام‌های پنهان و اهداف پشت پرده تولیدات رسانه‌ای را تشخیص دهند.
 
* روش‌های مقابله با تبلیغات و جوسازی: باید به جامعه، به خصوص نسل جوان، آموخت که چگونه در برابر تبلیغات گمراه‌کننده، اطلاعات نادرست و جوسازی منفی مقاومت کنند که شامل یادگیری نحوه ارزیابی منابع اطلاعاتی، تشخیص دروغ و فریب و پرهیز از پذیرش بدون چون و چرای اطلاعات است.
 
* استفاده هوشمندانه از رسانه‌ها: سواد رسانه‌ای صرفا به معنای شناخت آسیب‌ها نیست، بلکه شامل توانایی استفاده صحیح و مفید از رسانه‌ها نیز می‌شود. جامعه باید بیاموزد که چگونه از رسانه‌های موجود برای ارتقای دانش، دسترسی به اطلاعات صحیح و بیان دیدگاه‌های خود به شکلی سازنده استفاده کند.
 
۴-۲. تولید محتواهای جذاب با رویکرد اسلامی
رقابت با هجمه‌های فرهنگی، نیازمند ارائه بدیلی جذاب و در عین حال منطبق با ارزش‌های اصیل است.
 
* سرمایه‌گذاری در آثار سینمایی و سریالی با قالب جذاب: لازم است که دولت و بخش خصوصی با حمایت‌های مالی و معنوی، در تولید آثار سینمایی، سریال‌ها، انیمیشن‌ها و بازی‌های رایانه‌ای سرمایه‌گذاری کنند که از نظر تکنیکی و هنری در سطح بالایی قرار داشته باشند و بتوانند با تولیدات خارجی رقابت کنند.
 
* محتوای سالم و مطابق با ارزش‌های اسلامی–ایرانی: این آثار باید دارای محتوایی غنی، اخلاقی و منطبق با ارزش‌های اسلامی–ایرانی باشند. داستان‌ها باید جذاب، شخصیت‌ها باورپذیر و پیام‌ها الهام‌بخش باشند. تمرکز باید بر روی ترویج مفاهیمی چون خانواده، ایثار، علم، خودباوری، حجاب و اخلاق اسلامی باشد.
 
* استفاده از زبان روز و هنرمندان متعهد: برای دستیابی به مخاطب گسترده به خصوص نسل جوان، باید از زبان روز، قالب‌های هنری مدرن و هنرمندان متعهدی که توانایی انتقال مفاهیم ارزشمند را دارند، استفاده شود.
 
۴-۳. بازطراحی نظام مجوزدهی
نظام مجوزدهی در حوزه فرهنگ، باید به گونه‌ای اصلاح شود که بتواند از شکل‌گیری و انتشار محتواهای مضر جلوگیری کند.
 
* ایجاد ضوابط سختگیرانه و شفاف: لازم است که ضوابط صدور مجوز برای کلیه فعالیت‌های فرهنگی و هنری، به ویژه در حوزه‌هایی که پتانسیل بیشتری برای ترویج انحرافات فرهنگی دارند (مانند تولیدات تصویری، موسیقی، و فضای مجازی)، شفاف، دقیق و سختگیرانه تدوین شود.
 
* پایش مستمر تولیدات فرهنگی: صرف صدور مجوز کافی نیست. لازم است که پایش مستمر بر روی تولیدات فرهنگی صورت گیرد تا در صورت مشاهده تخلف و یا انحراف از مسیر تعیین شده، با قاطعیت با آن برخورد شود.
 
* ترکیب هیئت‌های صدور مجوز: در هیئت‌های صدور مجوز، باید از کارشناسان فرهنگی، جامعه‌شناسان، روانشناسان و نمایندگان نهادهای ارزشی استفاده شود تا ارزیابی‌ها صرفا فنی و یا سلیقه‌ای نباشد.
 
۴-۴. حمایت از هنرمندان متعهد
حمایت از هنرمندانی که به ارزش‌های اسلامی و انقلابی پایبند هستند، می‌تواند نقش مهمی در تولید محتوای ارزشمند ایفا کند.
 
* ایجاد مشوق‌های مالی: باید سازوکارهای حمایتی مالی، مانند تسهیلات بانکی، وام‌های قرض‌ الحسنه، و کمک‌های بلاعوض، برای هنرمندان متعهد و جوانانی که قصد فعالیت در حوزه‌های فرهنگی با رویکرد اسلامی دارند، ایجاد شود.
 
* مشوق‌های معنوی و حمایتی: علاوه بر حمایت مالی، باید مشوق‌های معنوی نیز برای این هنرمندان در نظر گرفته شود که شامل برگزاری جشنواره‌ها و نمایشگاه‌های اختصاصی، معرفی آثار برجسته آنها‌ و ایجاد فضاهایی برای تعامل و تبادل نظر با مسئولان فرهنگی است. یکی از نمونه‌های موفق و تأثیرگذار، جشنوار فیلم عمار هست که در سال‌های اخیر در حمایت از هنرمندان جوان انقلابی موفق بوده است.
 
* جلوگیری از تبعیض: باید اطمینان حاصل شود که در عرصه فرهنگ و هنر، تبعیضی نسبت به هنرمندان متعهد صورت نمی‌گیرد و فرصت‌های برابر برای همه فراهم است.
 
۴-۵. مهار و هدایت موسیقی در کنسرت‌های خوانندگان
موسیقی، به خصوص در میان جوانان، از اهمیت بالایی برخوردار است. رویکرد صحیح به موسیقی، می‌تواند آن را به ابزاری فرهنگی تبدیل کند.
 
* تدوین آیین‌نامه و چارچوب‌های قانونی: لازم است که برای کنسرت‌ها و اجراهای عمومی، آیین‌نامه‌ها و چارچوب‌های قانونی روشنی تدوین شود که ضمن رعایت اصول فرهنگی و اخلاقی، فضایی را برای بروز خلاقیت‌های جوانان فراهم کند.
 
* ایجاد فضاهای کنترل‌شده برای اجرا: به جای ممنوعیت کلی، می‌توان فضاهای کنترل‌شده و مشخصی را برای اجراهای کنسرت‌ها تعیین کرد. در این فضاها، می‌توان بر محتوا و نحوه اجرا نظارت داشت و از انحرافات جلوگیری نمود.
 
* حمایت از موسیقی‌های ارزشمند: باید از موسیقی‌هایی که پیام‌های سازنده، الهام‌بخش و مطابق با ارزش‌های اسلامی–ایرانی دارند، حمایت شود و فضاهایی برای شنیده شدن آنها فراهم گردد.
 

جمع‌بندی، راهکارهای عملیاتی و نتیجه‌گیری نهایی:

جمع‌بندی راهبردی:
تهاجم نرم فرهنگی که امروز با نمادهایی چون بی‌حجابی، مصرف‌گرایی، اختلاط‌های بی‌ضابطه و سلبریتی‌گرایی ظاهر شده، یک عملیات همه‌جانبه برای تغییر هویت جامعه اسلامی–ایرانی است. 

این پروژه، با بهره‌گیری از رسانه‌های غیرمتعهد، فضای مجازی و ضعف در نهادهای رسمی، در پی آن است که قبح‌زدایی از ارزش‌های بنیادین و تغییر تدریجی معیارهای اخلاقی را به یک امر پذیرفته‌شده در سطح جامعه تبدیل کند.

از سوی دیگر، انفعال و سهل‌انگاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، جذابیت پایین تولیدات صداوسیما و نبود برنامه مهندسی فرهنگی فعال، موجب شده میدان عمل به دست جریان‌های غرب‌گرا بیفتد. نتیجه این روند، کاهش تعلق نسل جوان به ارزش‌های انقلاب اسلامی و حتی شکاف نسلی در برداشت از مفاهیم دین و اخلاق است.
 
راهکارهای عملیاتی و نهایی:
برای مسدود کردن مسیر این تهاجم نرم و بازگرداندن محوریت ارزش‌های اسلامی در زندگی عمومی، اقداماتی فوری، هماهنگ و پایدار ضروری است:

۱. ایجاد ستاد ملی مهندسی فرهنگی با اختیارات فرابخشی
*
طراحی نقشه راه فرهنگی ۵ تا ۱۰ ساله با اهداف مشخص در حوزه حجاب، عفاف، سبک زندگی و تولید محتوا.
* الزام تمامی دستگاه‌های فرهنگی به اجرای مصوبات این ستاد و ارائه گزارش دوره‌ای.

۲. اصلاح عمیق نظام مجوزدهی و نظارت
*
جلوگیری از صدور مجوز برای آثار منافی عفت یا مغایر با ارزش‌های اسلامی.
* تشکیل کمیته‌های تخصصی مرکب از علمای دین، جامعه‌شناسان، روانشناسان و هنرمندان متعهد برای پایش مستمر محتوا.

۳. نهضت تولید محتوای جذاب و متعهد
*
حمایت مالی و معنوی از هنرمندان انقلابی و تیم‌های خلاق برای تولید فیلم، مستند، سریال، برنامه‌های گفتگومحور و کنسرت‌های ارزش‌محور.
* استفاده از قالب‌های مدرن و تکنیک‌های حرفه‌ای برای رقابت با تولیدات پرجاذبه غربی.

۴. تحول رسانه ملی (صداوسیما)
*
بازطراحی خط‌مشی برنامه‌ها با تمرکز بر واقع‌گرایی، جذابیت، پرداخت به مسائل روز و استفاده از زبان نسل جوان.
* ایجاد شبکه‌های اختصاصی برای نوجوانان و جوانان با محتوای سرگرمی سالم و الهام‌بخش ارزش‌های اسلامی.

۵. ارتقای سواد رسانه‌ای و مصون‌سازی جامعه
*
گنجاندن آموزش سواد رسانه‌ای در دروس مدارس، دانشگاه‌ها و آموزش‌های عمومی.
* تولید برنامه‌های آموزشی و مستندهای رسانه‌ای برای افشای ابعاد تهاجم نرم و روش‌های مقابله با آن.

۶. کنترل و هدایت فعالیت‌های موسیقی و هنری عمومی
*
تعریف آیین‌نامه روشن برای کنسرت‌ها، با الزام به رعایت ضوابط شرعی و اخلاقی.
* تشویق و معرفی هنرمندان و آثار موسیقی‌ که حامل پیام‌های معنوی و اجتماعی سازنده‌اند.
 
نتیجه‌گیری نهایی:
میدان مواجهه با تهاجم نرم، عرصه‌ای است که پیروزی در آن تنها با ترکیب قدرت رسانه‌ای، ابتکار فرهنگی، سیاست‌گذاری هوشمند و اراده اجتماعی ممکن خواهد بود. 

مسئولان باید از رویکردهای واکنشی و سلبی صرف فاصله بگیرند و به سمت ایجاد جاذبه‌های فرهنگی سالم حرکت کنند؛ مردمی که سواد رسانه‌ای بالایی دارند و ارزش‌های خود را آگاهانه انتخاب می‌کنند، کمتر در معرض انحراف فرهنگی قرار خواهند گرفت.

درنتیجه باید گفت: فرهنگ‌سازی سبک زندگی اسلامی نه یک شعار، بلکه یک پروژه تمدنی است که باید با هم‌افزایی همه نهادها، هنرمندان متعهد، رسانه‌های مسئول و گروه‌های مردمی عملیاتی گردد. این مسیر، اگر با جدیت دنبال شود، می‌تواند ضمن مهار تهاجم نرم، بستر شکوفایی فرهنگی و هویتی نسل جدید را فراهم کند.
 

سخن پایانی:

در شرایط امروز کشور، تأسی به سبک زندگی اسلامی-ایرانی و صیانت از فرهنگ عفاف و حجاب، تنها با اراده اجتماعی و هم‌افزایی فرهنگی ممکن است. مقابله با تهاجم نرم به عفت عمومی، نیازمند هوشیاری مردم، تعهد مسئولان و تقویت رسانه‌های متعهد برای پاسداری از هویت اسلامی و حفظ سلامت اخلاقی جامعه است.

نویسنده: سیدامیرحسین موسوی تبار
منبع: تحریریه راسخون
© استفاده از این مطلب، فقط با ذکر منبع بلامانع است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط