مقدمه:
بیان مسأله
بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب در دیدار هزاران بانوی ایرانی (۱۲ آذر ۱۴۰۴)، یکی از جامعترین و منسجمترین تبیینهای ایشان درباره «هویت زن در اسلام»، «نقش تمدنی زن مسلمان» و «نقد بنیادین نگاه غرب» است.این سخنرانی از یک مقدمه ظاهرا ساده - تکریم خانوادههای شهدا - آغاز میشود، اما در حقیقت دیباچه ورود به یک بحث عمیق هویتی است: این که زن در انقلاب اسلامی، نه یک مخلوق درجه دو، بلکه رکن اقتدار ملی، ستون خانواده، الگوی معنویت و کنشگر اجتماعی تمدنساز است.
ضرورت بحث
ضرورت پرداختن به این موضوع، از چند جهت است:* نخست آن که جنگ روایتها درباره «زن» به مسألهای جهانی تبدیل شده؛ غرب تلاش میکند زن را از طریق مصرفگرایی، ابتذال فرهنگی و فردگرایی افراطی از هویت انسانی تهی کند و آن را آزادی جلوه دهد.
* دوم آن که جامعه ما برای تبیین دقیق جایگاه زن در اسلام نیازمند گفتمانی روشن، خالی از کلیگویی و متکی بر متون اصیل است.
* سوم آن که پیشرفت واقعی زنان در جمهوری اسلامی ایران - از علم تا مقاومت، از سلامت تا مدیریت - نیازمند تبیین ریشههای معرفتی خویش است.
هدف از نگارش مقاله
هدف این نوشتار، تحلیل منسجم بیانات مقام معظم رهبری در ۱۱ فراز پی در پی است؛ بهگونهای که «شأن زن»، «حقوق زن»، «کرامت زن»، «کارنامه پیشرفت زنان در جمهوری اسلامی» و «نقد تمدنی فرهنگ غرب در مسأله زن» در کنار یکدیگر دیده شوند.این مقاله نه یک گزارش، بلکه تبیینی استراتژیک است برای فعالان فرهنگی، سیاستگذاران، پژوهشگران و مروجان جهاد تبیین تا بتوانند منظومه فکری اسلام درباره زن را در قالبی روشن، قابل ارایه و کارآمد در جامعه بازتولید کنند.

فراز ۱: خوشامدگویی به بانوان و خانوادههای شهدا
خیلی خوش آمدید همهی بانوان محترم، بخصوص خانوادههای شهیدان عزیز، و بالاخص خانوادههای شهدای اخیر که مظهر اقتدار کشور و مظهر اقتدار جمهوری اسلامی بودند. و تشکّر از خانمهایی که اینجا بیاناتی بیان کردند؛ هم پُرمغز و پُرمعنا بود آنچه اینجا گفته شد ــ چه همسر شهید رشید و مادر شهید [امینعبّاس] رشید و چه صبیّهی شهید سلامی ــ هم از لحاظ مضمون و معنا حاکی از یک ذهن روشن و فکر بلند در این بانوان و در مجموعهی بانوان فداکار کشور بود، هم از لحاظ متن بسیار زیبا و شنیدنی بود؛ خیلی متشکّرم از همهی خانمها و بالخصوص از این خانمها.این روزها مربوط به حضرت صدّیقهی طاهره (سلام الله علیها) است؛ من یک جملهی کوتاه دربارهی آن بزرگوار عرض میکنم، بعد هم دربارهی مسألهی زنان و مسألهی زن ــ که امروز مسألهی مطرحی در دنیا است ــ چند کلمهای عرض خواهم کرد.
تبیین فراز ۱: خانواده شهید؛ مظهر اقتدار ملی و الگوی زن فاطمی در نگاه رهبر معظم انقلاب
بخش آغازین بیانات رهبر معظم انقلاب، هرچند در ظاهر یک مقدمه و خوشامدگویی است، اما از نظر محتوای فرهنگی و اجتماعی، حامل چند پیام بنیادین درباره «هویت زن در انقلاب اسلامی» و «نقش خانواده شهید در ساخت اقتدار ملی» است. این بخش درواقع نقطه آغاز پیوند بحث زنان با گفتمان کلان انقلاب اسلامی است.نخست: تکریم ویژه بانوان و خانوادههای شهدا
مقام معظم رهبری با تأکید بر «مظهر اقتدار کشور و جمهوری اسلامی» خواندن خانوادههای شهدای اخیر، یک حقیقت کلیدی را بازگو میکنند:اقتدار جمهوری اسلامی صرفا محصول تجهیزات نظامی یا ساختارهای حکومتی نیست؛ ریشه آن در «سرمایه انسانی مؤمن و فداکار» است، و بانوان - بهویژه مادران و همسران شهدا - هسته اصلی این سرمایهاند. در نگاه رهبر معظم انقلاب، زنِ همراهِ جهاد، ستون اقتدار ملی است.
دوم: استخراج معنای عمیق از سخنان همسر و مادر شهید
مقام معظم رهبری سخنان کوتاه سه بانوی حاضر از خانواده شهدا را «پرمعنا، پرمغز، زیبا و حاکی از ذهن روشن» توصیف میکنند. این توصیف، در حقیقت بیانگر این است که گفتمان زن انقلابی در جمهوری اسلامی «سخنگوی بیصدای جامعه» نیست؛ بلکه درک، تحلیل و تفکر او در قامت یک «کنشگر هویتی» جلوهگر میشود.ایشان تأکید میکنند که عمق اندیشه و فداکاری زنان ایرانی، واقعیتی اجتماعی است، نه صرفا تبلیغی.
سوم: قرار دادن بانوان و خانواده شهید در چارچوب ایام فاطمی
رهبر معظم انقلاب، آگاهانه از این نقطه گذر میکنند و میفرمایند: «این روزها مربوط به حضرت صدّیقه طاهره است».این اتصال معنایی، یک پیام محوری دارد: زن ایرانی وقتی در میدان مقاومت، تربیت و شهیدپروری میایستد، به مکتب فاطمی متصل میشود. از نظر ایشان، هویت زن انقلاب اسلامی نه فقط اجتماعی و سیاسی، بلکه ریشهدار در الگوی فاطمی است.
چهارم: زمینهسازی برای ورود به بحث جهانی زن
مقام معظم رهبری با این مقدمه، عملا مسأله زنان را از یک «بحث غربساخته» خارج میکنند و در چارچوب «هویتمحور و معنوی» طرح مینمایند. با جملهای بسیار کوتاه، مسیر سخن را از الگوی فاطمی به موضوعات جهانی زن پیوند میدهند.به عبارت دیگر، نقطه عزیمت بحث «زن» در اندیشه ایشان نه مسائل روزمره، بلکه مبانی قدسی و نقشهای تمدنساز زن مسلمان است.
جمعبندی:
این فراز، آغازی موزون برای یک بحث بزرگ است. خانوادههای شهدا در نگاه مقام معظم رهبری، «چهره عملی زن فاطمی» هستند و سخن آنها نشاندهنده بلوغ فکری زن ایرانی است.با پیوند این حقیقت به ایام فاطمی و سپس ورود به موضوعات جهانی زن، رهبر معظم انقلاب ساختار بحث خود را تعیین میکنند:
زن در منطق انقلاب اسلامی، رکن اقتدار، الگوی معنوی و کنشگر اجتماعی است؛ و این نقطه عزیمت، مسیر تحلیلهای بعدی ایشان درباره «شأن» و «حقوق» زنان را روشن میسازد.

فراز ۲: جایگاه حضرت زهرا سلام الله علیها؛ انسان عرشی و کامل
دربارهی حضرت زهرا (سلام الله علیها)، فضایل ایشان را [اگر] بخواهیم بشمریم، حدّوحصر ندارد. اگر بخواهیم در یک جمله این بزرگوار را معرّفی کنیم، باید بگوییم انسان عرشی، انسان کامل، مثل بقیّهی معصومین؛ انسانند، امّا اهل عرشند. ما فرشیها، زمینیها، قادر نیستیم رتبه و مقام و نورانیّت اینها را ببینیم یا حتّی به آن چشم بدوزیم؛ مثل انسان که در مقابل خورشید نمیتواند مستقیم به خورشید نگاه کند. حدّ فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) این حد است. در همهی ابعاد زندگی، یک موجود عرشی است، یک انسان عرشی است؛ چه در عبادت و خشوع در مقابل پروردگار ــ که شنیدهاید عبادتهای ایشان را، مناجاتهای ایشان را در شبها، دعای ایشان را برای دیگران ــ چه در ایثار و گذشت برای مردم؛ یعنی آن که غرق در معارف الهی و معنوی و توجّه به خدا است، از زمین غافل نیست، از انسانها غافل نیست. در شب عروسی، لباس عروسی خود را به سائل، به فقیر میبخشد؛ سه روز غذا نمیخورد و افطاری خودش را به سائل میبخشد؛ به مردم رسیدگی میکند.در تابآوری در سختیها و مصیبتها؛ چه کسی است که بتواند تاب بیاورد و طاقت بیاورد مصائب حضرت زهرا (سلام الله علیها) را؟ در این زمینه هم ایشان یک انسان آسمانی است، یک انسان عرشی است. در دفاع شجاعانه از حقّ مظلوم؛ در تبیین حقایق و روشنگری؛ در فهم و عمل سیاسی. ببینید، اینها همه خصوصیّات فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) است. به عنوان یک زن و دارای جنسیّت زنانه، در خانهداری، در شوهرداری، در فرزندپروری؛ کسی مثل زینب را پرورش میدهد و به وجود میآورد، کسی مثل امام حسین و امام حسن را در آغوش خودش تربیت میکند. حضور در جایگاههای غیر قابل فراموشی در تاریخ؛ حضور در شِعب ابیطالب، حضور در هجرت به مدینه، حضور فعّال در برخی از غزوات پیغمبر، حضور در ماجرای مباهله. اینها یک فهرستهایی است که تمامی ندارد؛ فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) به این خصوصیّات آراسته است و تمامی ندارد.
تبیین فراز ۲: فاطمه زهرا؛ انسان عرشی و الگوی کامل زن مسلمان در منظومه فکری رهبر انقلاب
در این فراز، رهبر معظم انقلاب تصویری از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ارائه میکنند که هم عمق معنوی دارد و هم کارکرد هویتی و تمدنی برای زن مسلمان.تعبیر «انسان عرشی» که در ادبیات ایشان بارها تکرار شده، کلید فهم این بخش است؛ یعنی شخصیتی که اگرچه در زمین میزید، اما ریشههای وجودیاش در عالم قرب و نورانیت است.
نخست: مقام عرشی و انسان کامل
مقام معظم رهبری میفرمایند که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مانند سایر معصومان، انسانی است از جنس بشر اما اهل عرش؛ یعنی مرتبهای از کمال که چشم انسانهای زمینی تاب نظر مستقیم به آن ندارد.این بیان، هم نشانه عظمت حقیقی شخصیت فاطمه زهرا سلام الله علیها است و هم دلیل اینکه الگو بودن ایشان صرفا اخلاقی یا تاریخی نیست، بلکه «هویتی و قدسی» است. حضرت فاطمه سلام الله علیها، معیار سنجش زن مسلمان است، نه یک الگوی قراردادی.
دوم: جامعیت بینظیر در همه ساحتهای زندگی
رهبر معظم انقلاب برای آن که نشان دهند «عرشی بودن» حضرت زهرا سلام الله علیها به معنای انفکاک از زندگی زمینی نیست، فهرستی از کنشهای ملموس ارائه میکنند: عبادتهای شبانه، دعا برای دیگران، ایثار عمیق در کمک به فقرا حتی در شب عروسی، و بخشیدن تمام غذای خود در سه روز متوالی.اینها نشان میدهد که معنویت فاطمی یک معنویت «گریزنده از جهان» نیست، بلکه معنویتی «در متن مسئولیت اجتماعی» است.
سوم: تابآوری عظیم در مصائب
مقام معظم رهبری تابآوری حضرت فاطمه سلام الله علیها را نه یک صفت اخلاقی ساده، بلکه نشانه عرشی بودن ایشان میدانند. حجم مصائب فاطمه زهرا سلام الله علیها در تاریخ اسلام بیمانند است و صبری که ایشان نشان دادند، نشاندهنده یک روح آسمانی است، نه فقط یک شخصیت تاریخی.چهارم: کنشگری شجاعانه در عرصههای سیاسی و اجتماعی
دفاع از حق، روشنگری، فهم سیاسی، حضور در وقایع تعیینکننده - از شعب ابیطالب تا هجرت و غزوات، تا صحنه مباهله - همه نشان میدهد که زن در منطق اسلام، موجودی فعال، مؤثر و صاحب نقش تاریخی است.رهبر معظم انقلاب با برجستهکردن این بخش، ذهن زن مسلمان را از تصویر تحریفشده غربی (زن منفعل سنتی) و تصویر تحریفشده مدرن (زن بریده از معنویت و خانواده) بازمیگیرد و الگوی حقیقی را در «زن عرشیِ کنشگر» معرفی میکند.
پنجم: نقش خانوادهساز و تمدنساز
پرورش زینب کبری سلام الله علیها و دو امام معصوم علیهما السلام، اوج نقش زن در ساخت تاریخ است. مقام معظم رهبری با این نمونهها نشان میدهند که نقش مادری و همسری در منطق اسلام نقش حاشیهای نیست؛ بلکه هسته تمدنساز جامعه ایمانی است.حضرت فاطمه سلام الله علیها در عین آن که در سیاست و اجتماع فعّال است، مرکز تربیت نسلی است که تاریخ اسلام را دگرگون میکند.
جمعبندی:
در این فراز، رهبر معظم انقلاب حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را در مقام «انسان عرشی و انسان کامل» معرفی میکنند، اما بلافاصله نشان میدهند که این مقام در میدان عمل چگونه ظهور کرده است:در عبادت، ایثار، جهاد سیاسی، حضور اجتماعی، صبر عظیم، و خانوادهسازی.
این الگوی جامع، مبنای فهم ایشان از زن مسلمان و اساس گفتمان زن در انقلاب اسلامی است:
زنی که هم اهل عرش است و هم در متن زندگی، هم اهل عبادت است و هم اهل مسئولیت اجتماعی، و از دل این تعادل، تاریخساز میشود.

فراز ۳: فاطمه زهرا سلام الله علیها؛ سرور زنان جهان
به طور خلاصه اگر بخواهیم بگوییم، همان که خود پیغمبر فرمود: سَیِّدَةُ نِساءِ العالَمین؛ سَرور زنان جهان. طبق روایت، از پیغمبر اکرم پرسیدند که این جمله دربارهی حضرت مریم آمده که «سَیِّدَةُ نِساءِ العالَمین»؛ فرمود: مَریَمَ کانَت سَیِّدَةَ نِساءِ عالَمِها (۱)؛ او سرور زنان زمان خودش بود ــ زنان عالم [خودش] ــ امّا فاطمه سرور زنان همهی عالم است در همهی دورانهای تاریخ. این فاطمهی زهرا است. شما درستان را از چنین شخصیّتی میگیرید، خودتان را به سمت چنین شخصیّتی حرکت میدهید، هدف را از چنین شخصیّتی میگیرید و دنبال میکنید؛ اینها آن نقاطی است که زنان جامعهی ما، زنان کشور ما بحمدالله به آن توجّه دارند و باید داشته باشند. این راجع به حضرت زهرا (سلام الله علیها).امّا در مورد موضوعات مربوط به زن، که امروز در دنیا هم این مسائل مطرح است و علّت هم جفاهایی است که صورت گرفته و الان صورت میگیرد. تصوّر من این است که در بین موضوعاتی که در مورد جنس «زن» باید مطرح بشود، دو موضوع مهمتر از همه است: یکی «شأن زنان» و دیگری «حقوق زنان»؛ اینها باید مطرح بشود.
تبیین فراز ۳: تحلیل جایگاه فاطمه زهرا و بازتعریف شأن و حقوق زن دراندیشه رهبر انقلاب
در این فراز، مقام معظم رهبری با تکیه بر یک مبنای روایی اصیل، جایگاه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را بهعنوان «سرور زنان همه دورانها» بازخوانی میکنند؛ بازخوانیای که صرفا یک بیان فضیلتی نیست، بلکه «تعیین نقطه مرجع» برای بحث کلان زنپژوهی اسلامی است.نخست، تفاوت میان تعبیر مربوط به حضرت مریم سلام الله علیها و تعبیر خاص حضرت زهرا سلام الله علیها معنا پیدا میکند. بر اساس روایت نبوی، حضرت مریم «سرور زنان زمان خود» بود، اما حضرت فاطمه «سرور زنان همه عالم در همه اعصار» معرفی شده است.
رهبر معظم انقلاب با برجستهکردن این تفاوت، نشان میدهند که شخصیت فاطمی نه یک الگوی تاریخی محدود، بلکه الگوی فراتاریخی و جهانشمول برای زن مسلمان است. این بیان، در منظومه فکری ایشان، معنایی تربیتی و تمدنی دارد: زن مسلمان باید «هدف، مسیر و درک از شأن خویش» را از چنین شخصیتی اخذ کند.
دوم، مقام معظم رهبری با ذکر این فراز که «شما درستان را از چنین شخصیتی میگیرید»، نوعی «جهتدهی هویتی» به زن مسلمان ارائه میکنند. یعنی زن مؤمن ایرانی نه با الگوهای رسانهای غرب، نه با تصویرهای تحریفشده سنتی، بلکه با یک شخصیت جامع - واجد عقلانیت، معنویت، جهاد، خانوادهسازی و ایستادگی - هویت خویش را میسازد.
این همان مبنایی است که در بیانات متعدد ایشان درباره «مکتب فاطمی» و «حقیقت عظیم» بودن شخصیت زهرا تکرار شده است.
سوم، رهبر معظم انقلاب پس از تثبیت این نقطه مرجع، به صورت طبیعی وارد مسائل جهانی زن میشوند. ایشان منشاء طرح فراگیر موضوع زن در عصر حاضر را «جفاهایی» میدانند که در طول تاریخ و امروز نسبت به زنان اعمال شده است. از دل همین آسیبشناسی، دو محور اصلی در اندیشه ایشان بیرون میآید: شأن زن و حقوق زن.
این تقسیمبندی ریشهدار، منظومه گفتمان زن در انقلاب اسلامی را از ابتدا تا امروز شکل داده است. شأن زن، ناظر به هویت، مقام انسانی، ظرفیتهای معنوی و نقش تمدنی زن است. حقوق زن، ناظر به روابط اجتماعی، خانوادگی و نظام حقوقی حاکم بر زن است.
مقام معظم رهبری با آغاز سخن از حضرت فاطمه سلام الله علیها، عملا میخواهند بگویند که هر بحثی درباره شأن یا حقوق باید به این قله متصل شود؛ زیرا الگوی کامل زن در نگاه اسلامی حضرت زهراست.
جمعبندی:
این فراز نقطه اتصال دو عرصه است:معرفی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بهعنوان قله هویت زن مسلمان و گشودن باب مباحث کلان زن در جهان معاصر.
رهبر معظم انقلاب با قرار دادن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بهعنوان «سرور زنان همه اعصار»، معیار و مبداء هویت زن مؤمن را تعیین کرده و همزمان دو محور اصلی گفتمان زن - شأن و حقوق - را برای ورود به بحثهای اجتماعی و تمدنی آینده مطرح میسازند.

فراز ۴: شأن زن در اسلام؛ نگاه قرآن به هویت زن
شأن زنان در اسلام خیلی شأن والا و بالایی است. شاید مترقّیترین و بهترین تعبیرات و سخنان را دربارهی زن و بهترین مفاهیم را در مورد هویّت و شخصیّت زن، ما در قرآن پیدا میکنیم؛ مثلاً من اینجا یادداشت کردهام:اوّلاً نقش پدید آمدن حیات بشر و تاریخ بشر از مرد و زن: برابری مرد و زن. اِنّا خَلَقناکُم مِن ذَکَرٍ وَ اُنثیٰ (۲)؛ یعنی در خلقتِ این سلسلهی بشری ــ که چندین هزار سال سابقه دارد و خدا میداند تا چندین هزار سال دیگر لاحقه(۳) خواهد داشت ــ مؤسّس این تشکیلات یک مرد و یک زن است؛ یعنی بنا بر تعبیر قرآن، زن نیمی از تأثیر حیات بشریّت را به خودش اختصاص داده.
[ثانیاً] در مورد تکلیف عمومی؛ خداوند متعال انسانها را خلق کرده است برای یک هدفی، برای رسیدن به یک رتبهای؛ در این زمینه هم مرد و زن در منطق اسلام یکسانند، بدون هیچ گونه تفاوتی. وَ مَن یَعمَل مِنَ الصّالِحاتِ مِن ذَکَرٍ اَو اُنثی وَ هُوَ مُؤمِن (۴)؛ تأثیر عمل صالح و ایمان در مرد و در زن یکسان است و میتواند اینها را نجات بدهد، که در چند آیهی قرآن [آمده]؛ حالا این آیهای که من خواندم در سورهی نساء است امّا در آیات متعدّد دیگری همین معنا ذکر شده.
ثالثاً در دستیابی به کمالات معنوی و ابزارهای آن. وقتی که زن مانند مرد به ایمان و عمل صالح اتّصاف پیدا کرد، دسترسی او به کمالات معنوی و عالیترین مقامات آسان خواهد شد و راه برای او باز است. ببینید! همهی این نکات و این حرفها در مقابل بدفهمیهایی است، چه از سوی کسانی که دیندارند امّا دین را نشناختهاند، و همچنین از سوی کسانی که به اساس دین اعتقادی ندارند. در سورهی مبارک احزاب [که میفرماید]: «اِنَّ المُسلِمینَ وَ المُسلِماتِ وَ المُؤمِنینَ وَ المُؤمِناتِ وَ القانِتینَ وَ القانِتاتِ وَ الصّادِقینَ وَ الصّادِقاتِ وَ الصّابِرینَ وَ الصّابِراتِ وَ الخاشِعینَ وَ الخاشِعاتِ وَ المُتَصَدِّقینَ وَ المُتَصَدِّقاتِ وَ الصّائِمینَ وَ الصّائِماتِ وَ الحافِظینَ فُرُوجَهُم وَ الحافِظاتِ وَ الذَّاکِرینَ اللَهَ کَثیراً وَ الذَّاکِرات»(۵)، همهجا مرد و زن در کنار هم [آمده]؛ ده عنوان درجهی یک و یکسان برای مرد و زن به عنوان بندگان خدا، بندگان مؤمن. کسانی که با این خصوصیّت هستند، مورد لطف خدا، مورد عفو خدا، مورد توجّه الهی و لایق رسیدن به مقامات عرشی و معنوی و الهی هستند.
در حقوق متقابل با مرد، در سورهی مبارکهی بقره [آمده] است: وَ لَهُنَّ مِثلُ الَّذی عَلَیهِنّ (۶)؛ اینها منطق قرآن است. ببینید، چه جور و چگونه مابین زن و مرد به عنوان مؤمن، به عنوان انسان، به عنوان یک فرد متعالی تساوی کامل برقرار میکند! از نظر اسلام زن میتواند در فعّالیّت اجتماعی، در کسب و کار، در فعّالیّت سیاسی، در بیشتر مناصب حکومتی، در همهی عرصههای زندگی فعّال باشد. آن چیزی که فرهنگِ منحطّ فاسدِ غلطِ غربی از زن دارد ارائه میدهد ــ که بعداً اشاره خواهم کرد ــ مطلقاً در اسلام مردود است؛ [در اسلام] زن این[جور] است؛ با این معانی بلند، با این رتبههای عالی، با این زمینههای پیشرفت در عالم مادّی زندگی میکند و در عالم معنوی سِیر و حرکت میکند.
از جملهی نکاتی که در اسلام در مورد زن وجود دارد، مسألهی محدودیّتهایی است در ارتباط با مرد. این برابریها [که ذکر شد] هست امّا محدودیّتهایی هم وجود دارد در ارتباط زن و مرد که این از خصوصیّات اسلام است. این هم در فرهنگ منحطّ غربی مطلقاً مورد توجّه قرار نگرفته؛ علّتش هم معلوم است. علّت این است که کشش درخواستها و خواهشهای جنسی، کشش بسیار قویای است؛ بایستی آن را مهار کرد و اسلام توانسته با احکام خودش [آن را] مهار کند. اگر چنانچه به آن احکام عمل نشود، این بیمهاری همان کاری را خواهد کرد که امروز در غرب کرده که میشنوید و از باندها و تشکیلات فاسد در آمریکا و در اروپا و در عمدهی کشورهای غربی اطّلاع دارید. پوشش زن و مرد از این قبیل است؛ از آن محدودیّتهایی است که وجود دارد، هم [برای] مرد و هم زن . مسألهی پوشش، تنها مربوط به زن نیست. حجاب زن از این قبیل است؛ فواصل جسمی میان زن و مرد از این قبیل است؛ تشویق به ازدواج از این قبیل است؛ اینها همان چیزهایی است که آن عامل خطرناک و خطرزا را مهار میکند.
خب، شأن زن در فرهنگ اسلام منطقی است؛ اوّلاً شأن بسیار والایی است که من فقط یک اشارهای کردم؛ ثانیاً کاملاً منطقی است؛ یعنی منطبق با طبیعت زن و منطبق با نیاز جامعه و منطبق با مصلحت جامعه است.
در نگاه اسلام، زن و مرد دو عنصر متعادل انسانیاند؛ کاملاً متعادل، با مشترکات بسیار زیاد و برخی خصوصیّات متفاوت که بر حسب ساخت جسمانی، این خصوصیّات با هم تفاوت دارند. این دو عنصر باید برای ادارهی زندگی و ادامهی نسل بشر و پیشرفتهای تمدّنی و نیازهای روحی ــ و نیازهای روحی! ــ نقش ایفا کنند؛ یعنی زن و مرد، دنیا را اداره میکنند، درون انسانیِ خودشان را هم اداره میکنند. یکی از مهمترین کارهایی که اینها انجام میدهند، تشکیل خانواده است که متأسّفانه در منطق غلط فرهنگ سرمایهداری و فرهنگ غربی، خانواده فراموششده است. حالا یک اشارهای بعد خواهم کرد که حقوقی در خانواده وجود دارد؛ حقوقی برای زن، حقوقی برای مرد، حقوقی برای فرزندان؛ حقوق متقابل بین این سه عنصر: مرد، زن، و فرزندان.
خب، از همینجا راجع به مسألهی حقوق زن [مطالبی عرض کنیم]. شأن زن را عرض کردیم.
تبیین فراز ۴: تحلیل نگاه رهبر انقلاب به هویت، تساوی معنوی و منطق محدودیتهای زنان
در این بخش، مقام معظم رهبری تصویری جامع از هویت زن در منطق قرآن ارائه میکنند؛ تصویری که هم جایگاه هستیشناختی زن را توضیح میدهد، هم حقوق و ظرفیتهای او را، و هم چرایی برخی محدودیتهای شرعی را. این فراز در حقیقت «نقشه معرفتی زن در قرآن» است.نکته نخست، برابری زن و مرد در اصل خلقت و سهم در پدیدآیی تاریخ بشر
آیه «اِنّا خَلَقناکُم مِن ذَکَرٍ وَ اُنثی» نشان میدهد که زن نه موجود فرعی، بلکه «نیمی از تأثیر حیات بشریت» است. رهبر معظم انقلاب با اشاره به این آیه، نگاه قرآن را بهعنوان «مترقیترین تعبیر درباره زن» معرفی میکنند؛ یعنی اسلام زن را در پایهترین سطحِ هستیشناختی با مرد برابر میداند.نکته دوم، برابری زن و مرد در تکلیف و مسیر رشد
آیه «وَ مَن یَعمَل مِنَ الصّالِحات…» با تأکید مقام معظم رهبری، بیانگر آن است که ایمان، عمل صالح، نجات و ارتقای معنوی، برای زن و مرد «بدون هیچ تفاوتی» ممکن است. از نظر قرآن، جنسیت مانع قرب الهی نیست. این نفی صریح نگاههایی است که زن را دارای ظرفیتی کمتر برای دینداری یا تعالی میدانند.نکته سوم، گستره بازِ کمالات معنوی برای زنان
رهبر معظم انقلاب آیات سوره احزاب را شاهد میگیرند که در آن ده عنوان ممتاز - مسلمان، مؤمن، قانت، صابر، خاشع، متصدق، روزهدار، حافظ عفت، ذاکر - برای زن و مرد به طور موازی تکرار شده است. این فهرست به تعبیر ایشان «نقشه راه رسیدن به مقامات عرشی» است؛ یعنی قرآن زن را در اوج معنویت همتای مرد میبیند.نکته چهارم، تساوی حقوق متقابل زن و مرد
مقام معظم رهبری با جمله قرآنی «وَ لَهُنَّ مِثلُ الَّذی عَلَیهِنّ»، این آیه را سند صریح توازن حقوقی میدانند. بر اساس همین منطق، زن میتواند در فعالیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و بسیاری از مسئولیتهای حکومتی حضور داشته باشد. اسلام هیچ سقف اجتماعی برای زن قائل نشده است.نکته پنجم، تبیین حکمت محدودیتهای شرعی زن
این بخش از سخنرانی یکی از دقیقترین تفسیرهای رهبر معظم انقلاب درباره «چرایی احکام پوشش و حدود ارتباط» است. ایشان توضیح میدهند که محدودیتهایی مانند حجاب یا فاصله جسمی، نه تبعیض بلکه «سپر مهار کشش جنسی» است؛ کششی که اگر مهار نشود، همان فجایعی را ایجاد میکند که امروز در غرب - با باندهای فساد، خشونت جنسی و ابتذال - واضح دیده میشود. بنابراین این محدودیتها وجه «حکیمانه و انسانشناسانه» دارند.نکته ششم، تبیین نسبت زن و مرد بهعنوان دو عنصر متعادل انسانی
مقام معظم رهبری نقش آفرینی مشترک زن و مرد در اداره دنیا، ساخت تمدن، رشد روحی و تشکیل خانواده را یادآور میشوند. در این نگاه، زن نه رقیب مرد است و نه سایه او، بلکه شریک انسانیِ او در مدیریت زندگی و تاریخ. تفاوتهای آنها نیز «طبیعی، حکیمانه و مکمل» است، نه تبعیضآمیز.جمعبندی:
رهبر معظم انقلاب در این فراز، یک منظومه کامل ارائه میکنند:زن در اسلام موجودی شریف، همتراز مرد در خلقت و معنویت، برخوردار از حقوق متقابل، دارای امکان حضور در عرصههای اجتماعی، و بهرهمند از محدودیتهایی است که برای حفظ کرامت انسانی و ثبات جامعه وضع شدهاند.
این نگاه، پاسخ هم به بدفهمیهای دینی است و هم به فشارهای فرهنگ غربی که زن را به شکل مصرفی و ابزاری معرفی میکند. اسلام در مقابل، زن را عنصر متعادل، فعال، کرامتمند و شریک تمدنساز مرد میبیند.

فراز ۵: حقوق زن در اسلام؛ عدالت و کرامت
در مورد حقوق زن، اوّلین حقّی که برای زن باید در نظر گرفت، مسألهی عدالت در رفتار اجتماعی و رفتار خانوادگی است. عدالت در جامعه، عدالت در خانه؛ این اوّلین حقّ زنان است؛ این باید تأمین بشود؛ این را همه موظّفند تأمین کنند؛ دولتها و حکومتها هم موظّفند تأمین کنند، خود آحاد هم همینجور.حفظ امنیّت و حرمت و کرامت زن، جزو حقوق زن است. بایستی کرامت زن محفوظ بماند. این منطق سرمایهداری خبیث، کرامت زن را از بین میبرد و پامال میکند. در اسلام، کرامت زن و احترام به زن یکی از اصلیترین عناصر است.
تبیین فراز ۵: تحلیل نگاه رهبر انقلاب به عدالت، امنیت و کرامت زن در اسلام
مقام معظم رهبری در این فراز، «نقشه راه حقوق زن در اسلام» را با دو محور اصلی ترسیم میکنند: عدالت و کرامت. این دو محور، شاکله نگاه اسلامی به زن و مبنای تمایز بنیادین آن با منطق سرمایهداری غرب است.نکته نخست، تعریف حقِ نخستین زن بهعنوان «عدالت» است؛ هم عدالت در رفتار اجتماعی و هم عدالت در روابط خانوادگی. رهبر معظم انقلاب با قرار دادن «جامعه» و «خانه» در کنار یکدیگر، نشان میدهند که عدالت نسبت به زن تنها یک مسأله حکومتی یا خانوادگی نیست، بلکه یک مسئولیت همگانی و شبکهای است.
عدالت در جامعه یعنی فرصت برابر، امنیت اجتماعی، احترام قانونی، و برخورد عادلانه. عدالت در خانه یعنی نبود تبعیض، رعایت حقوق متقابل، توجه به نیازهای زن و عدم تحقیر نقشهای خانوادگی.
این تأکید روشن میسازد که زن در منطق اسلام نه تابع، بلکه برخوردار از حقوق قطعی و غیرقابل چشمپوشی است.
نکته دوم، «حفظ امنیت، حرمت و کرامت زن» بهعنوان حق دوم مطرح میشود؛ حقی که در منطق اسلامی اصلِ اصیل است. مقام معظم رهبری تصریح میکنند که کرامت زن ستون وجودی اوست و هیچ پیشرفتی بدون پاسداشت کرامت معنا ندارد.
امنیت زن فقط امنیت فیزیکی نیست؛ امنیت روانی، حیثیتی، اخلاقی، شغلی و خانوادگی نیز جزو آن است. این نوع نگاه، زن را موجودی صاحب حرمت ذاتی میداند که جامعه و حکومت باید برای حفاظت از آن «مکلف» باشند.
نکته سوم، تقابل آشکار میان اسلام و سرمایهداری غرب است؛ به کار بردن تعبیر «منطق سرمایهداری خبیث» توسط رهبر معظم انقلاب، نشان میدهد که ایشان نگاه غرب به زن را نه فقط اشتباه، بلکه «مخرب کرامت» میدانند.
در این منطق، زن تبدیل به کالا، ابزار بازاریابی، نیروی کار ارزان و سرگرمی سرمایهسالارانه میشود. در برابر، اسلام زن را موجودی کریم، محترم و شایسته پاسداشت میداند؛ و همین تفاوت، هویت تمدنی اسلام را روشن میکند.
جمعبندی:
مقام معظم رهبری در این بخش تأکید میکنند که حقوق زن در اسلام بر دو رکن استوار است:عدالت همهجانبه و کرامت غیرقابلتعدی.
این دو رکن، نه یک شعار، بلکه تکلیف دولت، جامعه و خانواده است. اسلام با حفظ کرامت زن، او را از نگاه ابزاری سرمایهداری رها ساخته و جایگاه حقیقی او را بهمثابه انسانِ صاحب حق و حرمت تثبیت کرده است.

فراز ۶: نگاه اسلام به زن؛ ریحانه نه قهرمانه
پیغمبر طبق روایت فرمود: اَلمَراَةُ رَیحانَةٌ وَ لَیسَت بِقَهرَمانَة. بارها من این حدیث را خواندهام، عمداً مایلم که این گفته بشود. «قهرمان» به کسی میگویند که کارگزار یک کاری است؛ فرض کنید یک نفری یک بوستانی دارد، باغی دارد، تجارتی دارد، به آن که کارها را جور میکند و زحمات را بر دوش میکشد، در عربی میگویند «قهرمانة». پیغمبر میفرماید: اَلمَراَةُ رَیحانَة. «ریحانه» یعنی گل؛ زن در خانه گل است. وَ لَیسَت بِقَهرَمانَة؛ کارگزارِ خانه نیست که شما بگویید چرا این کار را نکردی، چرا آن کار را نکردی، چرا خانه تمیز نیست. رَیحانَة؛ گل است. گل را باید مراقبت کرد، باید حفظ کرد؛ او هم شما را از رنگ خود، از بوی خود، از خواصّ خود برخوردار خواهد کرد. ببینید! اسلام به زن اینجوری نگاه میکند.تبیین فراز ۶: ریحانه نه قهرمانه؛ تحلیل نگاه اسلام و رهبر معظم انقلاب به هویت حقیقی زن
این بخش از بیانات مقام معظم رهبری، یکی از کلیدیترین نقاط تمایز نگاه اسلام با نگاههای عرفی، سکولار یا سرمایهداری به زن است. ایشان با تبیین حدیث نبوی «اَلمَراَةُ رَیحانَةٌ وَ لَیسَت بِقَهرَمانَة»، در واقع «هویت زن» را از دو نوع تحریف بزرگ نجات میدهند: یکی تحریف تحقیرآمیز گذشته، و دیگری تحریف ابزاری امروز.نکته نخست، اینکه پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله زن را «ریحانه» نامیده است؛ یعنی موجودی لطیف، برخوردار از ارزش وجودی، دارای اثرگذاری آرام و عمیق، و نیازمند احترام و مراقبت.
این تعبیر نه به معنای ضعف زن، بلکه بیانگر «ظرافت هستیشناختی» اوست؛ همان ویژگیای که اساس نقش مادری، تربیت نسل صالح و مدیریت عاطفی خانواده بر آن استوار است. رهبر معظم انقلاب این تعبیر را نه یک توصیه اخلاقی، بلکه «چارچوب هویتی» معرفی میکنند.
نکته دوم، نفی تعبیر «قهرمانه» است. در فرهنگ عربی قدیم «قهرمان» کارگزار و مسئول اداره امور خانه، باغ یا تجارت بوده است. یعنی کسی که بارها را بر دوش میکشد و وظیفهاش انجام کارهای سخت و پیگیریهای عملیاتی است.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله با نفی این تعبیر درباره زن، در حقیقت میگوید: زن برای تحقیر شدن، فرمانبرداری ابزاری یا تبدیلشدن به کارگزارِ بیپایان امور خانه آفریده نشده است. زن «مسئولیتپذیر» هست، اما «کارگزار تحقیرشونده» نیست. وظایف خانهداری اگر هم میان زن و مرد تقسیم شود، باید بر پایه محبت، همدلی و عدالت باشد، نه بر پایه مطالبهگری قهری.
نکته سوم، رهبر معظم انقلاب با توضیح «گل بودن» زن، به یک حقیقت عمیق اشاره میکنند: گل لطیف است، اما اثرگذاریاش بسیار عمیقتر از سنگ و آهن است.
گل با بوی خود، رنگ خود و طراوت خود محیط را زیبا میکند. در این نگاه، ارزش زن نه در «کارکرد ابزاری» بلکه در «کارکرد وجودی» اوست؛ یعنی هویتبخشی، آرامبخشی، تربیت، لطافت روحی و آفرینش محیط سالم و انسانی.
اسلام با این نگاه، زن را از دو دام اصلی نجات میدهد:
از تحقیر سنتهای غلط، و از ابتذال فرهنگ غرب که زن را به ابزار کار و لذت تبدیل میکند.
جمعبندی:
در نهایت، این بخش از بیانات مقام معظم رهبری، یک تبیین دقیق از نگاه اسلام است:زن ستون عاطفی خانواده و مبدأ رشد معنوی نسلهاست؛ کسی که باید پاس داشته شود تا بتواند از ظرفیتهای وجودی خود بهره دهد. اگر جامعه و خانواده زن را به کارگزار خسته و بیپناه تبدیل کنند، هم زن آسیب میبیند، هم خانواده، و هم تمدن.

فراز ۷: نمونههای قرآنی زن نمونه؛ زن فرعون و حضرت مریم
یک جا برای اینکه اهمّیّت عمل زن و فکر زن و راهی که زن میپیماید معلوم بشود، قرآن یک مَثل عجیبی را میزند: وَ ضَرَبَ اللَهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امرَاَتَ فِرعَون (۷)؛ یعنی خدای متعال برای مؤمنین یک نمونه، یک مَثل، یک مثال، یک شاخص، معیّن میکند که آن شاخص برای همهی مؤمنین [است]، نه برای زنها فقط؛ ضَرَبَ اللَهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا؛ برای همهی مؤمنین شاخص معیّن میکند؛ آن شاخص کیست؟ یکی زن فرعون، یکی «وَ مَریَمَ ابنَتَ عِمران» (۸)؛ یعنی همهی مردان عالم، همهی مؤمنین عالم برای اینکه ببینند راهی که میروند درست است یا درست نیست، به این دو زن نگاه کنند؛ ببینند اینها چه جور عمل کردند، چه کار کردند؛ آن [مسیر،] راه نجاتِ اینها است. نگاه اسلام به زن این است.حقوق زن در جامعه محفوظ باشد؛ تبعیض وجود نداشته باشد ــ امروز وجود دارد ــ امروز در بسیاری از کشورهای غربی دستمزد زنان از مردان در یک کار واحد، کمتر است؛ امروز اینجور است. این بیعدالتی محض است. مسألهی ارزشگذاریِ برابر با مردان برای کاری که انجام میدهند ــ دستمزد ــ برابری امتیازات حکومتی با مردان، مثل حقّ بیمه برای زنان شاغل، بیمهی زنان سرپرست خانواده، مرخصیهای ویژهی زنان و دهها مسألهی دیگر؛ اینها باید رعایت بشود. این در جامعه.
تبیین فراز ۷: زن در قله ایمان؛ تحلیل نگاه رهبر انقلاب به الگوهای قرآنی و عدالت اجتماعی زنان
مقام معظم رهبری در این فراز، یکی از مهمترین خطوط اندیشه اسلام درباره زن را آشکار میکنند:زن نه تنها تابع یا پیرو مرد نیست، بلکه میتواند «شاخص هدایت برای همه مؤمنین» باشد؛ حتی مردان.
نقطه اصلیِ این نگاه، ارجاع قرآن به دو الگوی ممتاز زنانه است: آسیه همسر فرعون، و حضرت مریم دختر عمران.
نکته اول، این است که قرآن «ضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا» میگوید، نه «لِلْمُؤْمِنات». یعنی این زنان الگوهای اختصاصی زنان نیستند، بلکه الگوهای عمومی ایمان برای همهاند. این انتقال از «زن بودن» به «شاخص ایمان بودن» همان چیزی است که رهبر معظم انقلاب با ظرافت تبیین میکنند:
زن میتواند در قلهای قرار گیرد که مردان باید خود را با او بسنجدند؛ معیار، ایمان و عمل صالح است نه جنسیت.
نکته دوم، انتخاب آسیه و مریم توسط قرآن نشاندهنده یک پیام الهی است:
زن مؤمن، حتی در جهنمگونهترین محیط سیاسی و اجتماعی، میتواند به مقام قدسی و الگوی نجات برسد.
آسیه در دل کاخ فرعون، نماد آزادی معنوی است؛ مریم در دل جامعهای پر از تهمت و فشار، نماد پاکی و تسلیم کامل در برابر خدا. این دو نمونه، بهروشنی نشان میدهند که ارزش زن در نگاه اسلام به قدرت، شهرت یا نقش ظاهری نیست؛ به انتخابهای ایمانی و مقاومت درونی اوست.
نکته سوم، رهبر معظم انقلاب بلافاصله این نگاه معرفتی را به حوزه حقوق اجتماعی پیوند میزنند؛ یعنی اسلام الگوهای معنوی را با حقوق اجتماعی زنان توأمان طرح میکند.
ایشان با اشاره به تبعیضهای واقعی غرب - از جمله دستمزد کمتر زنان در کار مشابه، نابرابری بیمه، فقدان حمایت از زنان سرپرست خانواده و کمتوجهی به نیازهای زیستی و نقشی زنان - نشان میدهند که ادعای «برابری» غرب، یک شعار پوشالی است. در مقابل، اسلام ساختار حقوقی زن را بر پایه عدالت، حمایت فعال و رفع تبعیض استوار میکند.
جمعبندی:
زن در نگاه قرآن، «الگوی ایمان» و «موضوع عدالت اجتماعی» است. هم مقام معنوی زن باید دیده شود، هم حقوق زیستی، اقتصادی و حمایتی او.این همان نگاه متوازن اسلام است که مقام معظم رهبری آن را به روشنی بازخوانی میکنند؛ نگاهی که زن را هم در قله مینشاند، هم در جامعه حمایت میکند.

فراز ۸: حقوق زن در خانواده؛ محبت و نفی خشونت
در خانه، مهمترین حقّی که بانوی خانه و زن خانه دارد، «محبّت» است. مهمترین نیازی که دارد و مهمترین حقّی که دارد، محبّت است. روایت وارد شده که مردها به زنهایشان بگویند من تو را دوست دارم؛ یعنی تصریح کنند (۹)؛ [با اینکه] او میداند. این اوّلین [حق].حقّ مهم و بزرگ دیگر در خانه برای زنان، «عدم خشونت» است. حالا فرهنگ منحطّ غربی پُر است از موارد خشونت مردان بر زنان؛ پُر است! کشته شدن زنان به دست شوهرانشان، کتک خوردن زنها به دست شوهرانشان در غرب وجود دارد؛ این جزو مهمترین انحرافات است. در یک داستانی ــ البتّه داستان است امّا نشاندهندهی یک واقعیّت است مربوط به آمریکا ــ مرد میآید خانه و زنش را مفصّل کتک میزند؛ این[طور] است. ببینید، فرهنگ وقتی که رایج شد، [نتیجهاش] این است. کارهایی میکند، لجبازیهایی میکند، دهنکجیهایی میکند که شاید شوهرش عصبانی بشود بیاید بزند [امّا] فایده نمیکند، نمیزند. این فرهنگ وقتی رایج شد، به این صورت درمیآید؛ نفی خشونت به هر صورت.
مدیریّت خانهداری. رئیس خانه، مدیر خانه، زنان و بانوان خانهاند. کمک شوهر به زحمات ناشی از عوارض فرزندآوری. عدم تحمیل کارهای خانه به زن؛ تحمیل نباید بشود. قدردانی از اینکه با وجود درآمدهای ناکافی، زنها خانه را میچرخانند؛ ماها کمتر به این نکته توجّه میکنیم. شما ملاحظه کنید، مرد مثلاً درآمد اداری ثابت دارد، اجناس گران میشود امّا خانه میچرخد؛ سر ظهر غذا حاضر است؛ چه کسی این کار را میکند؟ کدام هنرمندی است که خانه را میچرخاند؟ حقّ دیگر، باز گذاشتن وسایل ترقّی و پیشرفت، مثل تحصیل علم و بعضی مشاغل زنانه و امثال اینها. اینها اجمالی از دیدگاه اسلام نسبت به زن است. یک اجمالی است؛ یعنی دیدگاه اسلام در مورد زن را اگر کسی بخواهد شرح بدهد، جایش یک جلسهی نیمساعته و یکساعته نیست؛ خیلی طولانیتر از این حرفها است. این اجمالی، چند کلمهای که من [در این باره] عرض کردم.
تبیین فراز ۸: حقوق زن در خانواده؛ تحلیل نگاه رهبر انقلاب به محبت، امنیت و مدیریت زنانه
مقام معظم رهبری در این بخش، تصویری دقیق از «هندسه حقوق زن در خانواده» ارائه میکنند؛ هندسهای که سه محور دارد:محبت، امنیت، و احترام به هویت زنانه.
نخستین نکته، تعریف «محبت» به عنوان مهمترین حق زن است. رهبر معظم انقلاب تصریح میکنند که محبت نه احساس درونی، بلکه «اعلان و تصریح» است؛ یعنی مرد موظف است عشق و توجه خود را به زبان بیاورد. در فرهنگ دینی، زن ستون عاطفی خانواده و قلب خانه است، و همین جایگاه اقتضا میکند که نیاز محبت او—بهعنوان حق—به رسمیت شناخته شود. این تأکید بهوضوح نشان میدهد که در منطق اسلام، رابطه خانوادگی صرفا یک قرارداد حقوقی نیست؛ یک پیوند قلبی است که باید زنده نگه داشته شود.
دومین حق، «عدم خشونت» است؛ مقام معظم رهبری این بخش را با نقد صریح فرهنگ غربی همراه میکنند. خشونت خانگی در نگاه اسلامی یک انحراف عمیق و ضدانسانی است.
رهبر معظم انقلاب با مثالزدن از فضای آمریکا، میخواهند بگویند فرهنگ وقتی از مدار انسانیت خارج شد، خشونت تبدیل به «هنجار» میشود. در مقابل، اسلام خشونت را در هر شکل آن نفی میکند؛ چه جسمی، چه کلامی، چه عاطفی.
پیام این بخش روشن است:
خانواده اسلامی بدون خشونت ساخته نمیشود، بلکه با محبت و مدارای متقابل است که قوام میگیرد.
نکته سوم، مقام معظم رهبری با ظرافت نقش مدیریتی زن در خانه را برجسته میکنند:
«رئیس و مدیر خانه زناناند».
این جمله، هم مقام مدیریتی زن در ساختار خانواده را تثبیت میکند و هم وظیفه مرد را برای کمک، احترام و پشتیبانی روشن میسازد. کمک مرد به عوارض فرزندآوری، عدم تحمیل خانهداری، و قدردانی از هنر زن در اداره خانه - آن هم در شرایط اقتصادی سخت - همه اجزای همین نگاهاند.
چهارمین محور، باز گذاشتن راه پیشرفت زن است؛ تحصیل، مهارت و برخی مشاغل مناسب.
اسلام نه زن را در خانه حبس میکند و نه وظایف طبیعی او را نادیده میگیرد؛ بلکه مسیر رشد علمی و اجتماعی زن را در کنار نقش محوریاش در خانواده باز میگذارد. این همان تعادل حکیمانهای است که رهبر معظم انقلاب همواره از آن دفاع کردهاند.
جمعبندی:
مجموع این فراز، خلاصه نگاه اسلام به حقوق زن در خانواده است:محبتِ ابرازشده، امنیت کامل، مدیریت محترمانه خانه، حمایت در نقشهای حیاتی، و امکان رشد و پیشرفت.
این نگاه نه احساسی است و نه شعاری؛ یک چارچوب واقعی، انسانمحور و خانوادهساز است.

فراز ۹: تفاوت نگاه اسلام و غرب به زن
نقطهی مقابل، دیدگاه غربی است، دیدگاه سرمایهداری غرب است؛ به معنای واقعی کلمه، نقطهی مقابل [است]. در اسلام زن در حرکت و در پیشرفت استقلال دارد، توانایی دارد، عنوان دارد، هویّت دارد؛ در آنجا نخیر، هویّت زن تابع هویّت شوهر است؛ شما یک نام خانوادگیای دارید، ازدواج که کردید، دیگر آن نام خانوادگی کنار میرود، نام خانوادگی شوهر روی شما میآید! این یک علامت است، یک نشانه است؛ هضم در مرد شدن، مغلوب هویّت مرد شدن. تفاوت در دستمزدها؛ عدم رعایت شرافت و حرمت زن؛ به چشم وسیلهی مادّی به زن نگاه کردن. به زن به چشم وسیلهی استفادهی مادّی نگاه میکنند ــ ممکن است فلان فرد اشرافی زنش را احترام هم بکند؛ بحث سر او نیست، بحث سر نگاه عمومی است ــ به عنوان وسیلهی هوسرانی به زن نگاه کردن. این باندهای خلافکاری ــ که اخیراً در آمریکا سروصدایش زیاد بلند شده ــ به معنای این است دیگر؛ یعنی نگاه به زن، نگاه به یک وسیلهی خوشگذرانی است؛ یک ابزار است، یک وسیله است. این فرهنگ وقتی مسلّط شد، خود آن زن هم نمیفهمد که شده ابزار؛ افتخار میکند. افتخار میکند!تخریب بنای خانواده. یکی از مهمترین گناهانی که تمدّن و فرهنگ سرمایهداری غرب به وجود آورده، این است که بنای خانواده را تخریب کرده؛ خانواده به معنای یک جمع متّصل به هم و یکدست و علاقهمند کمتر وجود دارد. من در یک کتاب خارجی خواندم که مرد و زن قرار میگذارند که مثلاً ساعت چهار بعدازظهر برای خوردن چایی، یک ساعت هر دو بیایند خانه و بچّهها میدانند که پدر و مادر در این ساعت در خانه هستند؛ اجتماع خانوادگی این است که مثلاً در ساعت چهار بعدازظهر آن خانم از سرِ کار بیاید، آن آقا از سرِ کار بیاید، آن بچّه ــ پسر، دختر ــ هم بیایند، بعد هر کدام میروند دنبال کار خودشان؛ یا شغل دارند، یا کار دارند یا جلسهی دوستانه دارند یا باشگاه دارند؛ مرتّب هم نگاه میکنند ببینند ساعت پنج که مثلاً باید جلسه تمام بشود، شد یا نشد. این وضع خانواده در آنجا است! کودکان پدرنشناس، کاهش نسبتهای خانوادگی، تخریب بنای خانواده، باندهای شکار دختران جوان، ترویج روزافزون بیبندوباری جنسی به نام آزادی! شاید یکی از بزرگترین گناهان منطق و فرهنگ سرمایهداری غرب این است که اینهمه کار خلاف را انجام میدهد، اسمش را میگذارد «آزادی»! اغوا میکند، فریب میدهد، اسمش آزادی است. اینجا هم وقتی میخواهند همان فرهنگ را سرایت بدهند، میگویند داریم آزاد میکنیم! در واقع دارند در بند میکنند، دارند اسیر میکنند امّا اسمش را میگذارند آزادی. این مشکل بزرگِ مربوط به شأن زن و جایگاه زن در محیط جامعه و همچنین در محیط خانواده، به صورت فرهنگ درآمده؛ فرهنگِ غلط و گمراه.
و البتّه سابقها و در قرون قبلی در اروپا به این شکل نبوده؛ اینها بیشتر در قرن اخیر و حولوحوش قرن اخیر شدّت پیدا کرده و به این صورت درآمده و متأسّفانه خودشان اصرارشان این است که این فرهنگ را به همهی دنیا صادر کنند؛ اصرار غربیها و سرمایهدارها این است که باید این فرهنگ صادر بشود. آن وقت استدلال هم برایش درست میکنند؛ میگویند: اگر چنانچه زن حجاب داشته باشد و این محدودیّتها را برای خودش معیّن بکند، از پیشرفت بازمیماند! جمهوری اسلامی این منطق غلط را باطل کرد، زیر پا له کرد؛ در جمهوری اسلامی نشان داده شد که زن مسلمان و مقیّد، بانوی باحجاب و مقیّد به پوشش اسلامی، میتواند در همهی عرصهها پیشرفتهتر از دیگران حرکت بکند. میتواند نقشآفرین باشد؛ هم در جامعه، هم در خانه.
تبیین فراز ۹: تحلیل دیدگاه رهبر انقلاب درباره تفاوت هویت، آزادی و کرامت زن در اسلام و غرب
مقام معظم رهبری در این فراز، یک مقایسه بنیادین میان دو جهانبینی ارائه میکنند:منطق اسلامیِ هویتبخش زن در برابر منطق غربیِ زنزدای سرمایهداری.
این مقایسه، یک تقابل حاشیهای نیست؛ به تعبیر ایشان «به معنای واقعی کلمه نقطه مقابل» است.
نخست، رهبر معظم انقلاب بر اصل استقلال وجودی زن در اسلام تأکید میکنند:
زن در حرکت، پیشرفت، هویت و شأن، «صاحب عنوان» است.
یعنی اسلام زن را یک «شخصیت قائم به خود» میبیند نه تابع. در مقابل، ایشان نامبرداری زنان در خانواده غربی - که پس از ازدواج هویت نامی خود را از دست میدهند - را یک «علامت» و نشانه از هضم زن در هویت مرد معرفی میکنند. این مثال ساده، در واقع لایه پنهان فرهنگ غرب را آشکار میکند: زن سایهای از مرد است، نه شخصیت مستقل.
نکته دوم، نقد نگاه ابزاری غرب به زن است: زن وسیله لذت، کالا، ابزار مصرف، و سرمایه است.
مقام معظم رهبری عمدا به «نگاه عمومی» اشاره میکنند، نه رفتار معدود افراد محترم. در فرهنگ سرمایهداری، زن به صورت ساختاری به کالای جنسی تبدیل میشود؛ از دستمزد پایینتر تا نمایشگری تجاری و تا باندهای بهرهکشی جنسی. و نکته تلختر اینکه خود زن نیز در منطق فرهنگ مسلط، «ابزار شدن» را افتخار تلقی میکند؛ این اوج استحاله انسان است.
نکته سوم، تخریب نهاد خانواده است. رهبر معظم انقلاب با مثال دقیق از یک کتاب غربی نشان میدهند که خانواده در فرهنگ غربی نه فقط آسیب دیده، بلکه «فروریخته» است.
تبدیل شدن خانواده به یک تجمع یکساعته عصرگاهی، بیارتباطی والدین با فرزندان، کودکان پدرنشناس، روابط جنسی افسارگسیخته و نهادی شدن بیبندوباری تحت عنوان «آزادی»، همگی نشان میدهند که غرب از درون پوک شده است.
مقام معظم رهبری این را یکی از «بزرگترین گناهان» تمدن سرمایهداری مینامند:
فروپاشی اخلاقی را آزادی مینامند و اسارت را رهایی جلوه میدهند.
چهارمین محور، تلاش غرب برای صادرات همین فرهنگ است. رهبر معظم انقلاب توضیح میدهند که غرب به طور سازمانیافته میکوشد این الگوی غلط را به جهان تحمیل کند، و ابزار اقناعی آن نیز «پیشرفت» و «آزادی» است.
در این چارچوب، حجاب مانع پیشرفت معرفی میشود؛ در حالی که به تصریح مقام معظم رهبری، جمهوری اسلامی با عمل خود این ادعا را «له کرد». تجربه چهل ساله نشان داد که زن باحجاب، متدین، مستقل و فعال میتواند در عرصههای علمی، اجتماعی، مدیریتی و خانوادگی نقشآفرینتر از بسیاری از الگوهای غربی باشد.
جمعبندی:
در نگاه اسلام، زن انسانِ دارای هویت، شأن، توان، نقش و استقلال است؛ در نگاه غربِ سرمایهداری، زن ابزار است؛ ابزاری برای بازار، شهوت و مصرف. اسلام خانواده را سنگر هویت زن و مرد میداند؛ غرب خانواده را ذوب میکند. اسلام حجاب را عامل امنیت و پیشرفت معرفی میکند؛ غرب آن را مانع پیشرفت جا میزند.رهبر معظم انقلاب با این مقایسه، نه تنها نقدی فرهنگی ارائه میکنند، بلکه «الگوی تمدنی زن مسلمان» را تثبیت میکنند.
.jpg)
فراز ۱۰: پیشرفت زنان در جمهوری اسلامی
در سایهی این نگاه در جمهوری اسلامی بعد از پیروزی انقلاب در بسیاری از عرصهها بانوان ما، زنان ما، دختران جوان ما پیشرفت کردند؛ در آمارهای تحصیلی، در امور بهداشت و درمان، در امید به زندگانی، در زمینههای علمی و ورزشی، در پشتیبانیهای جهادی. این خانم درست گفت (۱۰)؛ آن شهدای عزیز ما، بدون داشتن چنین همسرانی نمیتوانستند آنقدر در آن میدان مجاهدت، خودشان را مشغول کنند که به این سرانجام افتخارآمیز برسند؛ به شهادت. سختیها را اینها تحمّل کردند؛ اینها بودند که توانستند پشتیبانیهای جهادی خودشان را جوری کنند، جوری با همسران مجاهد خودشان همراهی کنند که آنها بتوانند در قلّهی جهاد قرار بگیرند.آنچه امروز بانوان ما، زنان ما در مراکز فکری و پژوهشی در این زمینهها توانستهاند به دست بیاورند، در تاریخ ایران بیسابقه است؛ بلاشک. ما هیچ وقت در ایران این تعداد زن دانشمند، زن متفکّر نداشتهایم؛ این تعداد افرادی که میتوانند فکر پوینده ارائه بدهند، راهکار ارائه بدهند، نداشتهایم؛ هیچ وقت. نه که این مقدار نداشتیم، [بلکه] یکدهمِ این را هم نداشتیم؛ میتوانم بگویم یکصدمِ این را هم نداشتیم. جمهوری اسلامی بحمدالله با پیشرفت علم در کشور، در میان بانوان، بانوان را اینجور امروز در دنیا بالا آورد؛ در عرصهی علمی، در عرصهی اجتماعی، در عرصهی سیاسی، در عرصهی ورزشی زنان ما بحمدالله جزو پیشروانند.
تبیین فراز ۱۰: تحلیل نگاه رهبر انقلاب به جهش علمی، اجتماعی و تمدنی بانوان در جمهوری اسلامی
این بخش از بیانات مقام معظم رهبری، در حقیقت «جمعبندی تحلیلی: کارنامه زن مسلمان در نظام اسلامی» و «بیان یک واقعیت تمدنی» است؛ واقعیتی که برخلاف روایتهای تحریفشده غرب، نه بر اساس شعار بلکه بر مبنای آمار، تجربه و تحول اجتماعی شکل گرفته است.اول، ایشان پیشرفت بانوان در جمهوری اسلامی را نتیجه مستقیم «نگاه توحیدی و کرامتمحور اسلام به زن» معرفی میکنند. یعنی نه تبلیغات دولتی و نه سیاستهای مقطعی، بلکه تغییر نگرش به زن بهعنوان انسان مستقل، صاحب هویت، توانمند و پیشرو، زمینهساز این رشد شده است.
آمارهای تحصیلی، گسترش حضور زنان در علوم پزشکی، رشد امید به زندگی، پیشرفت در ورزش و فعالیتهای جهادی، همه نشانههای این تحولاند.
دوم، رهبر معظم انقلاب نقش «زنِ پشتیبان جهاد» را برجسته میکنند. این نگاه، زن را صرفا «پیشرفتکننده» نمیبیند بلکه «پیشرفتدهنده» میداند؛ همسران شهدا با تحمل سختیها و ایجاد پشتوانه عاطفی و عملی، قلههای جهاد را ممکن کردند.
این تأکید، جایگاه زن را در هندسه مقاومت و پیشرفت اسلامی تثبیت میکند: زن نه فقط ناظر تاریخ، بلکه سازنده آن است.
سوم، ایشان با بیانی کمنظیر میفرمایند که تعداد زنان دانشمند، پژوهشگر، متفکر و صاحب راهکار در ایران پس از انقلاب «نه فقط بیسابقه» بلکه «صد برابر گذشته» است.
این جمله، هم نشاندهنده تحول ساختاری در آموزش و فرهنگ است و هم ردّ صریح ادعای غرب که حجاب و دینداری را مانع پیشرفت زن نشان میدهد. در جمهوری اسلامی، با وجود حجاب و تعهد دینی، زنان در علوم، سیاست، اجتماع و ورزش در صف پیشتازان قرار گرفتهاند.
چهارم، این فراز یک پیام تمدنی مهم دارد:
پیشرفت زنان در جمهوری اسلامی نه استثناء، بلکه «الگوی بدیل تمدنی» است.
زن مسلمانِ باحجاب و مؤمن، امروز در جهان بهعنوان نمونهای از ترکیب موفق «هویت دینی و پیشرفت اجتماعی» شناخته میشود؛ چیزی که غرب میکوشد آن را غیرممکن جلوه دهد.
جمعبندی:
مقام معظم رهبری با بیان دقیق و مستند، نشان میدهند که جمهوری اسلامی توانسته است ظرفیتهای زن را شکوفا کند، آنان را به قلههای علمی و اجتماعی برساند و در عین حال هویت اصیل زن مسلمان - از جمله نقش مادری، همسری و جهاد پشتیبانی - را حفظ و تقویت نماید.این دستاورد، محصول نگاه اسلام به زن و مقاومت فرهنگی انقلاب اسلامی در برابر الگوی ابزاری غرب است.
.jpg)
فراز ۱۱: توصیه به رسانهها؛ مراقبت در برابر فرهنگ غربی
حرف آخر من این است: توصیهی من به رسانهها این است که مراقب باشند عاملی نباشند برای ترویج تفکّر غلط غربیها. رسانههای ما مراقبت کنند ابزار ترویج تفکّر غربی و سرمایهداری باطل و غلط در مورد زن قرار نگیرند و ابزار آنها نشوند. وقتی راجع به حجاب بحث میشود، راجع به پوشش زنان بحث میشود، راجع به همکاری زن و مرد بحث میشود، اینجور نباشد که رسانهی داخلی جمهوری اسلامی حرف آنها را تکرار کند، حرف آنها را درشت کند و بزرگ کند. اسلام را ترویج کنید، نظر اسلام را بیان کنید. نظر اسلام نظر افتخارآمیز است. اگر چنانچه ما در میان خودمان و در مجامع جهانی این فکر را، این نگاه را، این نظریّهی بزرگ و کارساز را مطرح کنیم، قطعاً بسیاری از مردم دنیا به اسلام گرایش پیدا خواهند کرد؛ بخصوص بانوان، گرایش پیدا خواهند کرد. این بهترین ترویج اسلام است و امیدواریم که انشاءالله همهی شماها موفّق به این کار بشوید.تبیین فراز ۱۱: تحلیل توصیه رهبر انقلاب درباره صیانت فرهنگی و مقابله رسانه با الگوی زن غربی
مقام معظم رهبری در این فراز، یکی از مهمترین حلقههای گفتمان زن در جمهوری اسلامی را بیان میکنند:نقش رسانه در صیانت هویتی و جلوگیری از نفوذ نرم فرهنگ غربی درباره زن.
این توصیه، صرفا یک هشدار عمومی نیست؛ بلکه نوعی «خطمشی فرهنگی» و «تقاضای تمدنی» از رسانههای کشور است.
نکته نخست، تبیین جایگاه رسانه در جنگ روایتها است.
از منظر رهبر معظم انقلاب، رسانه اگر بیدقت باشد، ناخودآگاه «بلندگوی روایت غرب» میشود؛ روایتی که زن را کالا، ابزار لذت، و عنصر مصرف تعریف میکند و حجاب، پوشش، نقش مادری و همکاری زن و مرد در جامعه را در چارچوبی تحقیرآمیز و مغایر با کرامت بازنمایی میسازد.
ایشان هشدار میدهند که رسانه داخلی نباید حرف غرب را – ناخواسته - «تکرار» یا «درشت» کند؛ زیرا همین تکرار، خود تبدیل به پمپاژ نرم فرهنگ بیگانه میشود.
نکته دوم، رسالت ایجابی رسانه؛ ترویج نظر اسلام است.
یعنی رسانه فقط نباید از خطا اجتناب کند، بلکه باید فعّالانه «نظریه اسلامی درباره زن» را بازتاب و تقویت نماید؛ نظریهای که کرامتمحور، هویتبخش، عادلانه و در عین حال افتخارآمیز است.
در واقع رسانه باید آیینه هویت اسلامی زن باشد، نه واسطه بازتولید چارچوبهای فکری سرمایهداری غرب.
نکته سوم، روایت اسلامی زن در محافل داخلی و جهانی است.
ایشان یک حقیقت جهانی را گوشزد میکنند: اگر روایت اسلامی زن - یعنی زن باهویت، باکرامت، فعال، مستقل و برخوردار از پوشش کرامتبخش - در محافل داخلی و جهانی بهدرستی معرفی شود، بانوان جهان به اسلام گرایش خواهند یافت.
این بیان، نشان میدهد که مسأله زن یکی از درخشانترین ظرفیتهای دعوت تمدنی اسلام در عصر حاضر است؛ ظرفیتی که رسانهها میتوانند آن را شکوفا یا خاموش کنند.
نکته چهارم، این توصیه در حقیقت «مطالبه جهاد تبیین» در حوزه زن است.
رسانه باید فعال، هوشمند و دارای روایت مستقل باشد؛ نه مصرفکننده ادبیات غرب، نه تابع جریانهای فشار، و نه دچار خودکمبینی فرهنگی.
رسانهای که نظریه اسلامی زن را تبیین کند، در واقع بهترین تبلیغ اسلام را انجام میدهد.
جمعبندی:
مقام معظم رهبری رسانه را به عنوان خط مقدم نبرد فکری درباره زن معرفی میکنند. وظیفه رسانه این است که نه اسیر روایت غرب شود، نه سخنگوی ارزشهای سرمایهداری، بلکه پاسدار و مروج «نگاه افتخارآمیز اسلام به زن» باشد؛ نگاهی که اگر درست عرضه شود، میتواند دلهای انسانها - بهویژه زنان - را به اسلام متمایل سازد.این توصیه، نوعی دعوت به استقلال رسانهای، اعتماد به نفس فرهنگی و تولید گفتمان الهامبخش است.

جمعبندی و نتیجهگیری نهایی:
جمعبندی کلان
مجموعه ۱۱ فراز بیانات رهبر معظم انقلاب، تصویری کاملا منسجم از «نظریه زن در اسلام» ارائه میکند؛ نظریهای که بر سه رکن استوار است:* هویت قدسی زن با محوریت حضرت فاطمه سلام الله علیها بهعنوان انسان عرشی، الگوی فراتاریخی و معیار همه زنان. (فرازهای ۲ و ۳)
* حقوق و کرامت زن در سه سطح: هستیشناختی (تساوی در خلقت و کمال)، اجتماعی (عدالت، کرامت، فرصتهای برابر)، و خانوادگی (محبت، امنیت، نفی خشونت، مدیریت زنانه). (فرازهای ۴، ۵ و ۸)
* نقد بنیادین فرهنگ غرب که زن را از هویت تهی میکند، خانواده را ویران میسازد و آزادی را به دام ابتذال بدل میکند. (فراز ۹)
در کنار این مبانی، ایشان یک «واقعیت عینی» را یادآور میشوند:
جمهوری اسلامی توانسته است این نظریه را در میدان عمل به پیشرفت واقعی زنان ترجمه کند؛ از تولید علم تا مدیریت، از ورزش تا عرصه مقاومت. (فراز ۱۰)
پیامهای راهبردی برای جامعه و فعالان فرهنگی
* خانواده شهید، چهره عملی زن فاطمی و نماد اقتدار ملی است. (فراز ۱)* الگوگیری از حضرت زهرا سلام الله علیها، نه شعاری، بلکه مبنای تربیتی و تمدنی زن مسلمان است. (فرازهای ۲ و ۳)
* زن در قرآن موجودی همسطح مرد در کمال، شأن، تکلیف و حقوق است؛ تفاوتها طبیعی و مکملاند نه تبعیضآمیز. (فرازهای ۴ و ۵)
* محبت، امنیت، عدم خشونت و مدیریت خانه حق مسلم زن در خانواده است. (فراز ۸)
* رسانهها خط مقدم جنگ روایت درباره زناند؛ اگر غفلت کنند، زبان بیگانه خواهند شد. (فراز ۱۱)
راهکارهای پیشنهادی تحقق منویات رهبری
۱. تولید نظاممند محتوای تبیینی درباره مدل زن در اسلام* ساخت مجموعههای رسانهای درباره الگوی فاطمی، شأن زن در قرآن و نقد الگوی غربی.
* تدوین بستههای آموزشی ویژه مدارس، دانشگاهها و حلقههای تربیتی.
۲. ایجاد جریان روایتسازی در رسانهها و شبکههای اجتماعی
* روایت تجربیات موفق زنان دانشمند، مادران شهدا، زنان کارآفرین و زنان کنشگر اجتماعی.
* مقابله علمی و روایی با کلیشههای غربی درباره حجاب، خانواده و نقش زن.
۳. تقویت سیاستگذاری حمایتی در حوزه حقوق زن
* اجرای دقیق عدالت در دستمزد، بیمه زنان سرپرست خانواده و حمایت از مادران شاغل.
* طراحی سازوکارهای منع خشونت خانوادگی با رویکرد تحکیم خانواده نه الگوهای غربی.
۴. احیای نقش مدیریت زنانه در خانواده و جامعه
* آموزش مهارتهای خانوادهمحور، فرزندپروری، مدیریت عاطفی و زوجدرمانی اسلامی.
* تقویت «سواد هویتی زن مسلمان» بر پایه الگوی فاطمی؛ شامل شناخت نقشهای سهگانه زن (معنوی، خانوادگی، اجتماعی) و توانمندسازی برای تصمیمگیری، حل مسأله، ارتباط موثر و مدیریت تعارض در خانواده و جامعه.
۵. برجستهسازی پیشرفت زنان در جمهوری اسلامی
* تولید گزارشهای ملی از موفقیتهای زنان در علم، ورزش، مقاومت و مدیریت.
* استفاده از الگوی زنان شهیدپرور برای بازآفرینی هویت زن مسلمان.
۶. تقویت کرامت زن در فضای عمومی
* رسانهها و نهادهای فرهنگی باید از بازنمایی ابزاری زن پرهیز کنند و تصویر زن باکرامت، عالم، مادر و کنشگر را برجسته سازند.
* تدوین و اجرای «منشور کرامت زن در فضای عمومی» شامل اصول حضور اجتماعی محترمانه، تولید محتوای غیرتحقیرآمیز، رعایت حریم شخصی زنان و الزام رسانهها و تبلیغات شهری به نمایش الگوهای سالم، فعال و معنوی از زن مسلمان.
سخن پایانی:
زن در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب، نه موجودی منفعل، نه ابزار مصرف، و نه کارگزار فرسوده خانه است؛ بلکه «انسان عرشی»، «مدیر خانواده»، «پایه مقاومت» و «عامل پیشرفت» است.این نگاه، نه تنها زن ایرانی را به عزت رسانده، بلکه یک الگوی بدیل تمدنی برای زنان جهان گشوده است. اگر این نظریه عظیم با زبان رسانه، ادبیات علمی و تجربه زیسته زنان روایت شود، میتواند یکی از پرقدرتترین موتورهای تمدن اسلامی در عصر حاضر باشد؛ تمدنی که زن در آن، نه سایه، بلکه شمع فروزان آن است.
پینوشتها:
۱. امالی صدوق، مجلس هفتاد و سوم، ص ۴۸۶
۲. سوره حجرات، بخشی از آیه ۱۳
۳. دنباله، ادامه
۴. سوره نساء، بخشی از آیه ۱۲۴
۵. سوره احزاب، بخشی از آیه ۳۵؛ «مردان و زنان مسلمان، و مردان و زنان با ایمان، و مردان و زنان عبادتپیشه، و مردان و زنان راستگو، و مردان و زنان شکیبا، و مردان و زنان فروتن، و مردان و زنان صدقهدهنده، و مردان و زنان روزهدار، و مردان و زنان پاکدامن، و مردان و زنانی که خدا را فراوان یاد میکنند ...»
۶. سوره بقره، بخشی از آیه ۲۲۸؛ «... و مانند همان [وظایفی] که بر عهده زنان است، به طور شایسته، به نفع آنان [بر عهده مردان] است ...»
۷. سوره تحریم، بخشی از آیه ۱۱؛ «و برای کسانی که ایمان آوردهاند، خدا همسر فرعون را مَثَل آورده ...»
۸. سوره تحریم، بخشی از آیه ۱۲؛ «و مریم دختِ عمران را ...»
۹. کافی، ج ۵، ص ۵۶۹
۱۰. اشاره به صحبتهای همسر شهید غلامعلی رشید
نویسنده: سیدامیرحسین موسوی تبار
منبع: تحریریه راسخون
© استفاده از این مطلب، فقط با ذکر منبع بلامانع است.