مادران تمدن ساز اسلامی: نگاهی به سیرهٔ مادرانهٔ چهار بانوی هاشمی

سیمای چهار مادر آسمانی: آمنه، فاطمه بنت اسد، خدیجه و فاطمه زهرا (علیهم‌السلام)

هدف این پژوهش، شناسایی و تبیین مجموعه‌ای منسجم از فضایل اخلاقی و عملی — از جمله ایستادگی در ایمان مانند خدیجه کبری(س)، فداکاری در تربیت مانند فاطمه بنت اسد(س)، طهارت و صبر مانند آمنه(س) و مرجعیت علمی و عبادی مانند فاطمه زهرا(س) — از سیره این بانوان است.
پنجشنبه، 20 آذر 1404
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
سیمای چهار مادر آسمانی: آمنه، فاطمه بنت اسد، خدیجه و فاطمه زهرا (علیهم‌السلام)
مقدمه:
در کشاکش تاریخ و فرازونشیب‌های جوامع بشری، همواره شخصیت‌هایی درخشان ظهور کرده‌اند که نه تنها مسیر زمانه خویش، که سرنوشت قرن‌ها پس از خود را دگرگون ساخته‌اند. بی‌تردید، تربیت و پرورش چنین شخصیت‌های والامقامی، مرهون دامان پاک و تربیت آگاهانه مادرانی استثنایی است. در تاریخ تابناک اسلام، چهار بانوی بزرگوار، چنان نقشی بی‌بدیل ایفا نمودند که تمدن اسلامی و سیره نبوی و علوی، وامدار فضایل و فداکاری‌های آنان است.
 
این بانوان آسمانی، که هر یک ستاره‌ای درخشان در افق ایمان و معرفت هستند، تنها در نسب و قرابت با بزرگمردان تاریخ اسلام شهره نیستند. بلکه هر کدام، شخصیتی مستقل، کامل و الگویی بی‌همتا دارند که درک ابعاد وجودی ایشان، دریچه‌ای به سوی کمال زن مسلمان می‌گشاید.
 
حضرت آمنه (سلام‌الله علیها)، طاهره‌ای که شکوه نبوت را در خود پرورش داد؛ حضرت فاطمه بنت اسد (سلام‌الله علیها)، آن مادر فداکاری که هم پرورش‌دهنده رسول خدا بود و هم مولود کعبه؛ حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله علیها)، نخستین بانوی مسلمان و پناهگاه استوار رسالت؛ و حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله علیها)، که وجود مقدسش حلقه وصل نبوت و امامت و الگوی اعلی برای بشریت است.
 
بازخوانی سیره عملی این چهار بانوی بزرگ، تنها یک پژوهش تاریخی نیست؛ بلکه ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای یافتن الگوهای ناب در عصر حاضر است. جهان امروز با بحران الگو و هویت روبه‌روست و مدل‌های وارداتی، نتوانسته‌اند پاسخگوی فطرت جویای کمال زن باشند. از این رو، تبیین «سیمای چهار مادر آسمانی» می‌تواند نقشه راهی اصیل برای ساختن جامعه‌ای متعالی باشد.
 
مقاله پیش‌رو با روش توصیفی-تحلیلی و با اتکا به منابع دست اول تاریخی و حدیثی، در پی آن است تا با واکاوی دقیق زندگانی این بانوان، ابعاد گوناگون شخصیتی ایشان را در حوزه‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی استخراج نماید. این بررسی در چارچوبی منسجم و با محوریت «شناسنامه و خاستگاه»، «چگونگی ازدواج»، «تولد فرزندان»، «آرامگاه ابدی» و مهم‌تر از همه، «درس‌ها و الگوهای کاربردی برای زنان امروز» صورت می‌پذیرد.
 
هدف نهایی این جستار، تنها مرور تاریخ نیست؛ بلکه ارائه «الگوی زن مسلمان» در تراز تمدن اسلامی است. الگویی که توانایی تلفیق معنویت با فعالیت اجتماعی، عفت با تأثیرگذاری، و مادری با مسئولیت‌پذیری در قبال جامعه را دارد و نشان می‌دهد که زن می‌تواند در عین حفظ کرامت ذاتی خویش، محور تحولات بزرگ تاریخی باشد.
 

سیمای چهار مادر آسمانی: آمنه، فاطمه بنت اسد، خدیجه و فاطمه زهرا (علیهم‌السلام)

اولین مادر: فضائل معنوی، اخلاقی و ثمرات زندگی حضرت آمنه بنت وهب (علیها السلام)

۱. کرامات دوران بارداری و تولد پیامبر (ص)
دوران مادری حضرت آمنه (ع) با نشانه‌های الهی همراه بود. «دوران بارداری آمنه، برخلاف آن‌چه بر دیگر زنان می‌گذشت، به آسانی سپری شد [1]».
 
حتی زایمان ایشان نیز به‌گونه‌ای معجزه‌آسا «بی‌مشقّت» بود [2]. خود ایشان می‌فرمایند: «وقتی حامله بودم، نوری از من ساطع شد که با آن قصرهای بُصری در سرزمین شام را دیدم و سوگند به خدا! هرگز حملی سبک‌تر و راحت‌تر از آن را در کسی ندیده‌ام [3]».
 
این نور، نشانه‌ای از عظمت وجودی فرزندی بود که در راه داشت. در این دوران به ایشان بشارت داده شد: «تو سرور امّت را بارداری و هر گاه زاده شد، بگو: "او را از شر حسد ورزان به خدای واحد می‌سپارم" و او را محمد بنام [4]». این بشارت الهی، جایگاه والای مادر و فرزند را نشان می‌دهد.
 
۲. فضائل اخلاقی و شخصیتی
حضرت آمنه (ع) در جامعه جاهلی عرب، چنان در فضیلت سرآمد بود که مورخان ثبت کرده‌اند: «آمنه در میان قریش بافضیلت‌ترین و پاکدامن‌ترین زنان بود. او به باهوشی و حسن بیان در میان قریش مشهور بود [5]». این ویژگی‌ها، تصویری از بانوی کامل و شایسته‌ای را ترسیم می‌کند که در اوج ناپاکی محیط، پاکی و خرد خویش را حفظ کرده بود.
 
۳. ایمان و جایگاه اعتقادی
برخلاف برخی پندارها، منابع روایی شیعه بر مسلمان بودن و طهارت اعتقادی ایشان تأکید دارند. بر اساس احادیث، «آمنه زنی مسلمان [6]» بود. همچنین، بر پایه روایات معتبر، «خداوند، حملِ پیامبر (ص) را در بهترین رحم قرار داده [7] و آن را از آتش جهنّم دور داشته [8]».
 
این روایات به روشنی دلالت بر پاکی و عصمت ظرف وجودی پیامبر (ص) دارد. در سطحی فراتر، دلیل عقلی و قرآنی محکمی نیز بر این امر وجود دارد؛ «طبق آیه ۲۱۹ شعراء (وَ تَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ) معتقد است که پیامبر در اصلاب موحّدان و مؤمنان بوده است [9][10]». بر این اساس، حضرت آمنه (ع) نه تنها مؤمن، که از زمره "ساجدین" (پرستندگان) به شمار می‌آید.
 
۴. مقام و منزلت ویژه
ایشان به دلیل این جایگاه رفیع، از مقامات خاصی نیز برخوردار هستند. از جمله این که طبق روایات، ایشان «یکی از شش تن شفاعت شدگان پیامبر به شمار آمده [11]». این مقام شفاعت‌پذیری، نشانه اوج قرب و رضایت الهی از ایشان است.
 
5. درس‌ها و الگوها برای زنان و مادران امروز
زندگی حضرت آمنه (ع) سرشار از آموزه‌های کاربردی برای یک زن مسلمان است:

* قداست و مسئولیت مادری: آسانی حمل و تولد پیامبر (ص)، نمادی از لطف الهی به مادری است که قرار است پرورش‌دهنده یک انسان کامل باشد. این موضوع، جایگاه مادر را به عنوان "اولین مدرسه" و "امین پروردگار در تربیت نسل" تعالی می‌بخشد. مادر امروز باید با آگاهی از این مسئولیت خطیر، محیط خانه و جان خود را برای پرورش نسلی صالح پاک نگه دارد.
 
* پاکدامنی و خردورزی در محیط ناسالم: ایشان ثابت کردند که می‌توان در اوج یک جامعه جاهلی، به فضیلت، پاکدامنی و خرد شهره شد. الگوی امروزین آن، حفظ حجاب، عفاف و استقلال فکری در برابر هجمه‌های فرهنگی و رسانه‌ای دنیای معاصر است.
 
* ایمان راسخ به توحید: ایمان ایشان در تاریکی شرک، چراغ راه است. زن مسلمان امروز باید با مطالعه و معرفت، ایمان خویش را چنان استوار کند که بتواند هم کانون خانواده را بر محور توحید نگه دارد و هم در اجتماع، الگویی از یک مؤمن آگاه و متعهد باشد.
 
* صبوری و توکل در مصائب: یتیم شدن پیامبر (ص) در کودکی و فقدان همسر، مصیبت‌های بزرگی بود که ایشان با صبر و توکل بر خدا پشت سر گذاشتند. این الگو به زن امروز می‌آموزد که در مواجهه با مشکلات زندگی، قوی و صبور باشد و حلقه اتصال خانواده به منبع بی‌پایان رحمت الهی را حفظ کند.
 

دومین مادر: حضرت فاطمه بنت اسد (سلام‌الله علیها) – مادر امیرالمؤمنین علی (ع)

۱. معرفی و جایگاه تاریخی
«فاطمه بنت اسد (درگذشته ۴ق)، مادر امام علی(ع)، همسر ابوطالب و از زنانی که جزء اصحاب پیامبر(ص) به شمار می‌روند»[۱۲]. این معرفی، جایگاه ایشان را به عنوان یکی از شخصیت‌های مؤثر و مورد احترام صدر اسلام، که توفیق مصاحبت با پیامبر (ص) را داشته‌اند، تثبیت می‌کند.
 
«نخستین زن از دودمان هاشمی بوده که همسرش هاشمی بوده و فرزندان از هر دو سوی هاشمی به دنیا آورده و نخستین زن هاشمی بوده که فرزندش خلیفه مسلمانان شده است»[۱۳]. این ویژگی، امتیازی منحصر به فرد برای ایشان است که هم اصالت خانوادگی و هم نقش تاریخی والای خاندانشان (تولد امامت و خلافت) را نشان می‌دهد.
 
۲. سرپرستی و مادری نسبت به پیامبر اکرم (ص)
«پیامبر(ص) درباره فاطمه بنت اسد فرمود: او به‌راستی مادرم بود؛ چه کودکان خود را گرسنه می‌داشت و مرا سیر می‌کرد، و آنان را گردآلود می‌گذاشت و مرا شسته و آراسته می‌داشت، راستی که مادرم بود»[۱۴].
 
این بیان صریح رسول خدا (ص)، عالی‌ترین درجه قدردانی و تأیید مقام مادری ایشان است. ایشان نه تنها پرستاری جسمانی، که تربیت و تکریم پیامبر (ص) را بر فرزندان خود مقدم می‌داشتند و این، نماد کامل ایثار و شناخت جایگاه رسول خدا در خانواده بود.
«از آنجا که پیامبر اکرم(ص) در کودکی، پدر، مادر و جدش را از دست داد، از ۸ سالگی تحت سرپرستی عمویش ابوطالب درآمد. فاطمه بنت اسد به عنوان همسر ابوطالب در سرپرستی رسول خدا(ص) شریک بود»[۱۵].
 
این گزاره، علت و زمینه تاریخی این رابطه ویژه را توضیح می‌دهد. پس از فقدان پی در پی سرپرستان، حضرت ابوطالب (ع) و همسر بزرگوارشان، پناهگاه امن و کانون مهر برای کودک یتیمی شدند که قرار بود آینده بشریت را دگرگون کند.
 
«مهربانی فاطمه بنت اسد نسبت به پیامبر(ص) چنان بود که پس از درگذشت وی، پیامبر(ص) فرمود: "امروز مادرم وفات کرد." و او را در پیراهن خویش کفن کرد و در قبرش فرود آمد و در لحد او خوابید، و چون به او گفتند: "ای رسول خدا! برای فاطمه سخت بی‌تاب گشته‌ای!" گفت: "او به‌راستی مادرم بود، چه کودکان خود را گرسنه می‌داشت و مرا سیر می‌کرد، و آنان را گردآلود می‌گذاشت، و مرا شسته و آراسته می‌داشت، راستی که مادرم بود"»[۱۶].
 
این اقدامات بی‌سابقه پیامبر (ص) و تکرار این عبارت در آن لحظه حساس، همگی بیانگر عمق دِین و ارتباط عاطفی بی‌مانند ایشان نسبت به این بانوی فداکار است. این رفتار، سنت شد و نشان داد که احسان به نیکوکاران، حتی پس از مرگ آنان، باید کاملاً ادا شود.
 
«نیز نقل است که فرمود: "پس از ابوطالب، کسی چون فاطمه به من نیکی نکرد"»[۱۷]. این جمله، خلاصه‌کننده و جامع همه فضایل است.
 
پیامبر (ص) که خود "مَثَل اعلای اخلاق" بود، بالاترین ستایش ممکن را نثار کسی می‌کند که پس از پدر بزرگوارش (ابوطالب)، بیشترین احسان و حمایت بی‌منت را در حق ایشان روا داشته است. این روایت، فاطمه بنت اسد (س) را در اوج نیکوکاران تاریخ اسلام قرار می‌دهد.
 
۳. ولادت فرزند در کعبه و فضایل دیگر
۳-۱. ولادت امام علی (ع) در کعبه؛ کرامتی بی‌نظیر
«بنابر برخی روایات، فاطمه تنها زنی بوده است که در کعبه زایمان کرده است. به نقل منابع، وقتی هنگام زایمان او فرارسید، در کنار کعبه از خدا خواست ولادت نوزادش را بر او آسان گرداند»[۱۸]. این درخواست خالصانه، نشان‌دهنده توکل کامل ایشان به پروردگار در لحظه‌ای سخت و نیز اشاره به امری خارق‌العاده است.
 
«سپس دیوار کعبه شکافته شد او به درون کعبه رفت. پس از سه روز ماندن در کعبه، در روز چهارم یعنی سیزده رجب سی سال پس از عام الفیل، در حالی که فرزندش امام علی(ع) را در آغوش داشت، از کعبه بیرون آمد»[۱۹].
 
 این واقعه منحصر به فرد، که در منابع معتبر شیعی ثبت شده، از یک سو بر شرافت و طهارت ویژه این بانو دلالت دارد و از سوی دیگر، تولد وصی پیامبر (ص) را با نشانه‌ای الهی و متمایز، در مقدس‌ترین مکان عالم اسلام همراه ساخته است.
 
۳-۲. پیشتازی در ایمان و هجرت
«او یازدهمین فرد مسلمان»[۲۰]. این جایگاه نشان می‌دهد که ایشان در همان روزهای نخستین و در شرایط سخت و خفقان‌آور مکه، با بصیرت کامل، ندای حق را شنیدند و در زمره معدود افرادی قرار گرفتند که اسلام را پذیرفتند. این رتبه نزدیک به ابتدای فهرست مسلمانان، بر عمق ایمان و شجاعت ایشان دلالت دارد.
 
«و از نخستین زنانی بود که به پیامبر اکرم (ص) ایمان آورد»[۲۱]. این عبارت، جایگاه پیشتاز ایشان را در میان بانوان قریش تثبیت می‌کند. ایمان آوردن در آن محیط، برای یک زن علاوه بر شجاعت، نیازمند بینشی عمیق و قطع رابطه با بسیاری از سنت‌های جاهلی بود. این امر، حضرت فاطمه بنت اسد (س) را به الگویی کامل برای زنان مسلمان تبدیل می‌کند.
 
ایمان عملی ایشان در صحنه‌های دیگری همچون هجرت از مکه به مدینه نیز آشکار شد. همراهی ایشان با پیامبر (ص) و خاندان بنی‌هاشم در این سفر سخت، نشان از بصیرت، شجاعت و وفاداری بی‌قید و شرط به اسلام داشت.
 
۵. درس‌ها و الگوها برای زنان و مادران امروز
زندگی حضرت فاطمه بنت اسد (سلام‌الله علیها) گنجینه‌ای سرشار از آموزه‌های عملی برای زنان و مادران عصر حاضر است. ایشان در مقام‌های گوناگون دختر، همسر، مادر و یک زن مؤمن پیشگام، چنان درخشید که پیامبر اکرم (ص) او را «مادر» خود خواند. بررسی سیره ایشان، الگوهای زیر را برای زندگی امروزین برجسته می‌سازد:
 
۵-۱. مادریِ آگاهانه و فداکارانه: اولویت‌دهی به تربیت نسل صالح
سیره ایشان نشان می‌دهد که مادری تنها یک نقش زیست‌شناختی نیست، بلکه یک رسالت الهی و تربیتی است. فداکاری ایشان در سیر کردن رسول خدا (ص) و آراستن او، حتی به بهای گرسنگی و گردآلودی فرزندان خود بیانگر یک بینش عمیق تربیتی است.
 
ایشان تشخیص داده بودند که پرورش یک انسان کامل و آینده‌ساز (پیامبر اکرم)، بر آسایش لحظه‌ای فرزندان خود اولویت دارد. این الگو به مادران امروز می‌آموزد که در مدیریت عاطفه و منابع خانواده، باید خردمندانه اولویت‌بندی کنند و فضایی فراهم آورند که در آن، ارزش‌های انسانی و معنوی بر امور مادی پیشی گیرد. تربیت نسلی که بتواند بار مسئولیت‌های بزرگ فردا را بر دوش کشد، نیازمند همین گونه فداکاری‌های آگاهانه است.
 
۵-۲. ایمان راسخ و بصیرت دینی: پیشتازی در پذیرش حق
ایشان در محیط جاهلیت مکه، از بت‌پرستی دوری جست و پیرو آیین حنیف ابراهیم (ع) بود.
با ظهور اسلام، در زمره یازدهمین فرد و از نخستین زنان مسلمان قرار گرفت.
این پیشتازی، حاصل بصیرت نافذ و شجاعت در اعلان حقیقت بود. در دنیای امروز که زنان در معرض سیلاب‌های فکری و شبهات گوناگون قرار دارند، الگوی ایشان درس می‌دهد که باید با کسب معرفت دینی اصیل، چراغ ایمان را در دل و خانواده روشن نگه داشت و همانند ایشان، در دفاع از ارزش‌های دینی سرسخت و استوار بود.
 
۵-۳. همراهی و پشتیبانی بی‌قید و شرط از همسر در مسیر مسئولیت‌های الهی
ایشان نه تنها همسر ابوطالب (ع) که شریک او در بزرگترین مسئولیت زندگیش، یعنی سرپرستی و حمایت از پیامبر خدا (ص) بودند. حضور فعال ایشان در این مأموریت خطیر، که با مهربانی و گذشت فوق‌العاده همراه بود، سبب شد پیامبر (ص) پس از ابوطالب، هیچ‌کس را مانند فاطمه به خود نیکوکار ندانند.
 
این سیره، الگویی اعلای همدلی، همکاری و تقسیم کار درون خانواده برای رسیدن به اهداف متعالی را ترسیم می‌کند. زن امروز می‌تواند در کنار همسرش، حامی و مشوقی برای انجام وظایف اجتماعی و دینی باشد و محیط خانه را به پناهگاهی امن و تقویت‌کننده تبدیل کند.
 
۵-۴. استقامت و جهاد در راه خدا: هجرت با پای پیاده
ایشان اولین زنی بودند که با پای پیاده از مکه به مدینه هجرت کرد.
این اقدام، نشان‌دهنده آمادگی کامل برای تحمل مشقت‌ها در مسیر حفظ دین است. هجرت تنها یک جابجایی جغرافیایی نبود، بلکه آزمونی سخت برای وفاداری و ظرفیت تحمل بود. برای زنان امروز، این سیره درس می‌دهد که در مواجهه با مشکلات و چالش‌های زندگی — که گاه همچون هجرتی سخت است — باید صبور، مقاوم و متکی بر توکل بود و برای حفظ ارزش‌ها، از هیچ تلاشی فروگذار نکرد.
 
۵-۵. شرافت نفس و کرامت ذاتی: ولادت در کعبه
ولادت امام علی (ع) در درون کعبه — به عنوان رویدادی بی‌نظیر در تاریخ — تنها یک کرامت برای مولود نبود، بلکه تجلی طهارت، شرافت و مقام ویژه مادر نیز هست.
 
این حادثه به همه زنان یادآوری می‌کند که مقام و کرامت انسانی آنان ذاتی و والا است. زن امروز باید با الهام از این الگو، حفظ حرمت و عزت نفس خویش را در اولویت قرار دهد و بداند که می‌تواند به چنان جایگاه رفیعی برسد که مورد الطاف خاص الهی قرار گیرد.
 

سومین مادر: حضرت خدیجه کبری (علیها السلام) – مادر حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام)

۱. نسب والا و شرافت خانوادگی
«خویلد در جنگ فجار دوم در روزی که به نام «شمطه» معروف است و در آن موقع قریش آماده نبرد با قبیله کنانه گردید، مهتر طایفه خود بود و ریاست تیره اسد را عهده دار بود»[۲2]. این توصیف، جایگاه رفیع پدر ایشان، «خویلد بن اسد»، را به عنوان رئیس و بزرگ قبیله بنی‌اسد از قریش در یکی از مهم‌ترین جنگ‌های دوره جاهلیت نشان می‌دهد. «از طرف مادری حضرت خدیجه علیها السلام دختر فاطمه، دختر زائده، فرزند اصم، فرزند رواحه می‌باشد که ادامۀ نسبیش از طریق مادر به «لوی بن غالب» جدّ هشتم رسول اکرم صلی الله علیه و آله می‌رسد، با این توصیف نسب حضرت خدیجه علیها السلام از سوی مادر و پدر به حضرت اسماعیل و ابراهیم خلیل می‌رسد»[۲3].
 
این بیان، اصالت دوگانه و تبار نورانی ایشان را که از هر دو سو به پیامبران الهی می‌رسد، به تصویر می‌کشد و او را در زمره اصیل‌ترین خاندان‌های عرب قرار می‌دهد.
 
۲. طهارت و کرامت ذاتی
«در دوران سیاه جاهلیت که یافتن زنهای پاک دامن بسیار سخت بود، حضرت خدیجه علیها السلام به دلیل پاکی و خلق و خوی پسندیده به طاهره معروف گردید»[۲4].
 
این لقب، گواهی همگانی بر عصمت عملی و طهارت اخلاقی ایشان در جامعه‌ای آکنده از ناپاکی است. «در همان عصر شخصیت او چنان مورد تکریم خاص و عام قرار داشت که او را سیّده نسوان (سرور بانوان) لقب دادند و با چنین عنوانی مورد خطاب واقع می‌گردید و مورد مدح و تجلیل واقع می‌شد»[۲5].
 
کسب این جایگاه اجتماعی برتر در میان قریش، حاکی از ترکیب بی‌نظیر فضیلت‌های اخلاقی و خصال انسانی در وجود ایشان است. «این بانو آن چنان کمالات و مقام‌های والا و ارجمندی را به خود اختصاص داد که رسول اکرم صلی الله علیه و آله پس از ازدواج با وی، او را خدیجۀ کبری خطاب کرد»[26]. این عنوان ویژه از سوی پیامبر (ص)، نشان‌دهنده تایید و تعالی بخشیدن به همان مقامات والایی است که جامعه جاهلی نیز بدان معترف بود.
 
۳. جایگاه بشارت‌شده و مقام معنوی
«حضرت خدیجه علیها السلام قبل از ولادت، در کتاب انجیل به عنوان بانوی مبارکه و همدم مریم در بهشت معرفی گردیده است، در این کتاب حضرت مسیح علیه السلام در وصف رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: «نسل او از مبارکه می‌باشد که همدم مادرت مریم است»»[27].
 
این بشارت پیشین، از مقام والای ایشان در نزد اهل کتاب و در سلسله انبیا خبر می‌دهد. «در دعای ندبه که از ناحیۀ مقدّسه امام عصر علیه السلام روایت گردیده، از خدیجه به عنوان «غرّا»؛ یعنی روشنی و درخشنده یاد شده است»[28]. این وصف در دعای معصوم، تجلی‌بخش نورانیت وجودی ایشان است.
 
۴. ثروت در خدمت انسانیت و ایمان
«با آنکه حضرت خدیجه علیها السلام بانوی بانوان قریش و ملکه حجاز است و آن چنان نفوذ اجتماعی دارد که اشراف و اعیان مکه سر بر آستانش می‌رسانید و در خانه مجلل و قصر سبزش افراد صاحب نفوذ در حال رفت و آمدند؛ اما نسبت به محرومان و یتیمان و سرپرستی و دستگیری از این اقشار توجهی ویژه و اهتمامی فوق‌العاده دارد و به همین دلیل از لقب امّ الایتام بهره می‌برد و خود این عنوان را بر سایر القاب ترجیح می‌دهد»[29].
 
این توصیف، الگویی اعلای مدیریت ثروت و قدرت اجتماعی را ارائه می‌دهد: جایگاهی که نه برای فخر فروشی، که برای خدمت به محروم‌ترین قشر جامعه (یتیمان) به کار گرفته می‌شود.
 
«شرافتهای حضرت خدیجه علیها السلام تنها به محیط تربیتی او خلاصه نمی‌گردد؛ بلکه به خصالی نیکو آراسته گردیده بود که هر کودک محروم از پدر که در حیات غم بار خود نقطۀ اتکایی نداشت، هر پدری که قادر نبود برای اهل خانه‌اش معاشی تدارک ببیند، هر زنی که بعد از کشته شدن شوهرش بی‌پناه می‌ماند، هر رنج دیده‌ای که از حمایت‌های دیگران ناامید می‌گشت، راهی سرای ایشان می‌گردید و به سنگر سرشار از عطوفت و گنج سخاوت او پناه می‌برد»[30].
 
این تصویر، خانه ایشان را به پناهگاهی همگانی و کانون حل مشکلات مردم تبدیل می‌کند. «حضرت خدیجه علیها السلام در میان انبوه مراجعان، تمایل داشت به امور فقیران رسیدگی کند.
 
در هر موقع از ایام شابنه روز آنان را با نوازش‌های ویژه به حضور می‌پذیرفت، به درد دل‌های ایشان گوش می‌داد و در فضایی آغشته به مهربانی کارگزاری را فرا می‌خواند و به وی توصیه می‌کرد کیسه‌های پول را آورده، بین آن نیازمندان توزیع کند»[31]. این سیره، مدیریتی خردمندانه و همراه با عطوفت مستقیم را در امور خیریه نشان می‌دهد.
 
۵. فضایل برجسته در بیان معصومین (علیهم‌السلام)
فضایل حضرت خدیجه (س) تنها به دوران پیش از اسلام محدود نیست، بلکه در کلمات پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) به اوج می‌رسد.
 
«رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «خَیرُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مَرْیمُ بِنْتُ عِمْرَانَ وَ آسِیةُ بِنْتُ مُزَاحِمٍ وَ خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیلِدٍ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ؛ بهترین زنان تمام عالم عبارتند از: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله»»[32].
 
این حدیث، جایگاه ایشان را در میان برترین زنان تاریخ بشریت تثبیت می‌کند. «قال رسول الله: أَفْضَلُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ أَرْبَعٌ خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیلِدٍ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ مَرْیمُ بِنْتُ عِمْرَانَ وَ آسِیَةُ بِنْتُ مُزَاحِمٍ امْرَأَةُ فِرْعَوْن؛ پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: بهترین زنان بهشتی عبارتند از: خدیجه، فاطمه، مریم و آسیه»»[33].
 
این روایت نیز بر همان مقام والا در آخرت تأکید دارد. «هم‌چنین آن حضرت بشارت داده‌اند: «خدیجه علیها السلام به خانه‌ای از زبرجد در بهشت که فاقد هرگونه رنج و گزندی است، نوید داده شده است» و افزوده اند: «خَدِیجَۀُ علیها السلام سَابِقَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ إِلَی الْإِیمَانِ بِاللَّهِ وَ بِمُحَمَّدٍ؛ سبقت گیرنده بر زنان جهان در ایمان به خدا و رسولش خدیجه است»»[34]. این دو بشارت، هم پاداش ویژه اخروی و هم مقام پیشتازی ایشان در ایمان را نشان می‌دهد.
 
پیامبر اکرم (ص) در مقام‌های مختلف، از ایشان تجلیل کرده‌اند: «حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله خدیجه را جزء بانوانی بر می‌شمارد که به کمال نایل آمده‌اند»[35]. «و نیز خطاب به ایشان فرموده‌اند: «یَا خَدِیجَۀُ اَنتَ خَیرُ اُمَّهَاتِ المُؤمِنینَ وَ اَفضَلَهُنَّ؛ همانا ای خدیجه! تو بهترین مادران مؤمنان و با فضیلت‌ترین آنان هستی»»[36].
 
در واقعه‌ای دیگر، «موقعی که زنان پیامبر نام خدیجه را در آستانۀ ازدواج حضرت فاطمه زهرا علیها السلام با حضرت علی علیه السلام بر زبان آوردند،.
 
رسول خدا صلی الله علیه و آله گریست و فرمود: «کجاست بانویی چون خدیجه، در آن هنگام که مردم رسالت مرا انکار کردند، او مصدّق من بود و برای رونق دین خدا با من همکاری کرد و با دارایی خویش به پیشرفت اسلام کمک کرد، (به همین جهت) خداوند به من فرمان داده است او را به مأوایی در جنت جاوید مژده دهم که در آن ناگواری و نگرانی نباشد»»[37]. این سخن، نقش محوری و بی‌بدیل ایشان را در پشتیبانی مادی و معنوی از اسلام در سخت‌ترین دوران به زیباترین شکل بیان می‌کند.
 
۶. جایگاه در کلام اهل بیت (علیهم‌السلام)
مقام حضرت خدیجه (س) در بیان ائمه معصومین (ع) نیز همواره مورد تأکید و افتخار بوده است. «روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد برای مردم بیاناتی در منزلت حسنین فرمود و یادآور گردیدند:
 
ای مردم! آیا شما را خبر ندهم به بهترین انسانها از جهت جدّ و جدّه؟ حاضران عرض کردند: آری، بفرمائید، آن حضرت فرمود: «الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ جَدُّهُمَا رَسُولُ اللَّهِ وَ جَدَّتُهُمَا خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیلِدٍ؛ آنان حسن و حسین اند که جدشان رسول خداست و جدّۀ آنان خدیجه دختر خویلد می‌باشد»»[38].
 
این بیان، شرافت نَسَبی امامان را به جد مادری ایشان، حضرت خدیجه، نیز مرتبط می‌سازد. امام حسین (ع) نیز در کربلا با افتخار به این نسب اشاره فرمودند: «هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ جَدَّتِی خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیلِدٍ أَوَّلُ نِسَاءِ هَذِهِ الْأُمَّةِ إِسْلَاماً؛ آیا می‌دانید که جدّۀ من خدیجه دختر خویلد است، اول بانو در این امت که اسلام آورد؟»»[39].
 
امام سجاد (ع) نیز در مجلس یزید با استناد به این نسب، خود را معرفی کرد: «جَدَّتِی خَدِیجَةُ زَوْجَةُ نَبِیکمْ؛ جدّۀ من خدیجه همسر پیامبر شماست»»[40]. این استنادها، نشان از مرکزیت و اهمیت بی‌بدیل ایشان در هویت و شرافت خاندان پیامبر (ص) دارد.
 
۷. ازدواج با رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله)
«او در چهل سالگى با حضرت ازدواج کرد؛ در حالیکه حضرت بیست و پنج سال داشت (پانزده سال کوچکتر بود) گویا از خصوصیات اخلاقى محمد امین - که در سفرهاى تجارى شام او را شناخته بود و یا از جهات خبر دادن کاهنان ایمان به حضرت داشت آگاه بود و آینده دین او را پیش بینى مى نمود».
 
این انتخاب آگاهانه و مبتنی بر شناخت، نشان از عمق بصیرت و دوراندیشی بی‌نظیر حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) دارد. ایشان فراتر از معیارهای مرسوم زمانه، شخصیت، امانت‌داری و آینده‌ی درخشان پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) را مبنای انتخاب خود قرار داد.
 
«نقل شده است که حضرت خدیجه، شبى در خواب دید که خورشید بر سر شهر مکه دور زد و کم کم فرود آمد تا در خانه او آمد. بعد این خواب را براى عموى خود ورقه - که از علماى نصارى و عقیده مند به رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله بود - نقل کرد ورقه به او گفت: تو با کسى ازدواج مى کنى که دین جدیدى مى آورد و دینش سراسر عالم را خواهد گرفت». این رؤیای صادقانه، تأییدی غیبی بر درستی انتخاب و عظمت سرنوشتی بود که در انتظار ایشان و خانه‌اش بود.
 
۸. فرزندان و تداوم نسل نورانی
«از فضایل حضرت خدیجه این است که تمام اولاد حضرت رسول صلى‌الله‌علیه‌وآله - به جز ابراهیم که از ماریه قبطیه بوده - از حضرت خدیجه به وجود آمده‌اند». این امتیاز، جایگاه بی‌بدیل ایشان را به عنوان تنها همسر پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) که نسل مستقیم و بی‌واسطه آن حضرت را تداوم بخشید، نشان می‌دهد.
 
«در فضیلت او همین بس که مادر حضرت فاطمه اطهر علیها السلام باشد و تمام ائمه علیهم السلام از او باشند». این جمله، خلاصه والاترین افتخار ایشان است؛ زیرا شرافت و برکت وجودی خدیجه (سلام‌الله‌علیها) از طریق دخترش، فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها)، به تمام امامان معصوم (علیهم‌السلام) منتقل شد و نور ایشان در تاریخ جریان یافت. همان‌گونه که در زیارات امام حسین (علیه‌السلام) می‌خوانیم: «السلام علیک یابن خدیجه الکبرى»[۴۱].
 
۹. دفاع پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) از مقام ایشان
«روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله در نزد زنانش بود؛ صحبت از حضرت خدیجه شد، پس او گریه کرد. عایشه گفت: چرا گریه مى کنید؟ یک پیرزن سرخ رنگ از بنى اسد که گریه ندارد! پس حضرت فرمود: او وقتى نبوت مرا تصدیق کرد که همه شما مرا تکذیب مى کردید و وقتى او به من ایمان آورده که همه شما کافر بودید و او براى من اولادى آورد و شما عقیم و نازا هستید».
 
این پاسخ قاطع و احساس‌برانگیز پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله)، سه فضیلت بزرگ خدیجه (سلام‌الله‌علیها) را در مقایسه با دیگر همسران خویش برمی‌شمارد: سبقت در ایمان، تصدیق رسالت در سخت‌ترین شرایط و اعطای فرزند به پیامبر خدا. این دفاع، چنان تأثیری داشت که موجب پشیمانی و تغییر رفتار مخاطب شد.

۱۰. بشارت وصال با بانوان برتر در آخرت 
«رسول خدا صلى الله علیه و آله در آخرین لحظات حیات [خدیجه] وارد شد، بر خدیجه؛ پس حضرت فرمود: اى خدیجه! فراق تو براى من خیلى سخت و دشوار است ولى چاره چیست؟
 
باید صبر کرد و خداوند پاداش این ناراحتى و سختى را خواهد داد اى خدیجه! وقتى بر زنان هم ردیف خود وارد شدى، از طرف من به ایشان سلام برسان، خدیجه پرسید: یا رسول الله! منظور کیانند؟ فرمود: مریم بنت عمران مادر حضرت عیسى؛ آسیه بنت مزاحم زن فرعون؛ و حلیمه (یا کلیمه) خواهر موسى (شک از راوى معاذبن جبل است) پس خدیجه با کمال میل عرض کرد: اطاعت مى شود»[۴۲].
 
این گفتگوی آخر، بزرگ‌ترین بشارت ممکن است. پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) نه تنها رنج فراق را به پاداش الهی وعده می‌دهد، بلکه مقام ایشان را در کنار برترین بانوان تاریخ بشریت (مریم و آسیه) و از خاندان پیامبران (خواهر موسی) قرار می‌دهد و او را به جمع آنان بشارت می‌دهد.
 
۱۱. درس‌ها و الگوها برای زنان و مادران امروز
حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله علیها) به عنوان نخستین زن مسلمان و یکی از ارکان استحکام پایه‌های اسلام، الگویی جامع و زنده برای زنان جوامع امروزین ارائه می‌دهد. درس‌های زندگی ایشان فراتر از قالب‌های محدود تاریخی است و ابعاد مختلف شخصیتی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی را در بر می‌گیرد.
 
۱۱-۱. الگوی انتخاب همسر بر اساس معیارهای معنوی و اخلاقی
انتخاب حضرت خدیجه (سلام‌الله علیها) برای ازدواج، نمونه‌ای بی‌نظیر از اولویت‌دهی به «کمالات انسانی» بر «امتیازات مادی» است. ایشان با وجود ثروت فراوان و موقعیت اجتماعی ممتاز، خواستگاران ثروتمند و صاحب‌نفوذ را رد کردند و شخصیتی را برگزیدند که برترین سرمایه‌اش «امانت»، «راستگویی» و «خوش‌خلقی» بود.
 
این انتخاب آگاهانه که بر پایه شناخت و بصیرت صورت گرفت، به زنان امروز می‌آموزد که معیار اصلی در تشکیل خانواده، ارزش‌های اصیل اخلاقی و معنوی است، نه ظواهر و دارایی‌های دنیوی. استقامت ایشان در برابر فشارها و تمسخرهای جامعه جاهلی برای این انتخاب، درس مقاومت در برابر هنجارهای غلط اجتماعی و اهمیت وفاداری به انتخاب صحیح را نیز می‌آموزد.
 
۱۱-۲. الگوی همسری همراه، مشاور و پشتیبان
ایشان در مقام همسر پیامبر اعظم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله)، الگویی کامل از «همدلی»، «همراهی» و «پشتیبانی همه‌جانبه» ارائه دادند. حمایت‌های بی‌چشم‌داشت مالی ایشان که تمام ثروت خود را در اختیار پیامبر (ص) قرار دادند تا در راه نشر اسلام مصرف شود، تنها یک بخش از این همراهی بود.
 
ایشان در سخت‌ترین لحظات، مانند دوران محاصره در شعب ابی‌طالب و نیز هنگام عبادت پیامبر (ص) در غار حرا، با فداکاری حضوری فعال و تأمین‌کننده داشتند. این سیره به زنان یادآور می‌شود که نقش یک همسر، می‌تواند فراتر از امور داخلی خانه باشد و در تحقق اهداف متعالی خانواده و حتی جامعه، نقشی محوری و سرنوشت‌ساز ایفا کند. احترام عمیق و تواضع ایشان در برابر پیامبر (ص) نیز الگویی از رفتار همسری در عین حفظ شخصیت و استقلال است
 
۱۱-۳. الگوی زن فعال و مؤثر در عرصه‌های اقتصادی و اجتماعی
حضرت خدیجه (سلام‌الله علیها) پیش از ازدواج، بانویی موفق و سرشناس در تجارت حجاز بود که شبکه‌ای اقتصادی را با درایت و مدیریت خویش اداره می‌کرد.
 
ایشان نشان دادند که یک زن می‌تواند در عین حفظ عفت و کرامت در عرصه‌ای که در انحصار مردان بود، فعال، نوآور و پیشتاز باشد. این جنبه از زندگی ایشان، برای زن مسلمان امروز که در جامعه حضور دارد، الگویی از «کفایت»، «تدبیر» و «مسئولیت‌پذیری اجتماعی» است.

ایشان ثابت کردند که فعالیت اقتصادی و اجتماعی، نه تنها با ارزش‌های دینی در تضاد نیست، بلکه می‌تواند در خدمت اهداف بزرگ الهی قرار گیرد.
 
۱۱-۴. الگوی مادری آگاه و پرورش‌دهنده نسل صالح
اگرچه اطلاعات تاریخی مستقیم کمتری از شیوه تربیت فرزندان توسط ایشان در دست است، اما نتیجه این تربیت، گواه روشنی بر موفقیت ایشان است. پرورش فرزندانی مانند حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله علیها) که خود الگوی اعلاست، و دیگر فرزندان صالح، نشان از جوّ معنوی، عاطفی و تربیتی خانه‌ای دارد که ایشان مدیریت می‌کردند.
 
توجه ایشان به نیازهای عاطفی فرزندان و ایجاد فضایی سرشار از مهر و محبت برای مادران امروز درس‌آموز است. همچنین، دغدغه و وصیت ایشان درباره آینده حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) پس از خود تجلی‌بخش دوراندیشی و احساس مسئولیت عمیق یک مادر نسبت به سرنوشت فرزند است.
 
۱۱-۵. الگوی ایمان راسخ، بصیرت دینی و ایستادگی در راه حق
حضرت خدیجه (سلام‌الله علیها) نخستین فردی بود که به پیامبر (ص) ایمان آورد و این ایمان، تا آخرین لحظه عمر، ثابت و استوار باقی ماند.
 
ایشان در شرایطی که پیامبر (ص) تنها و تحت فشار بود، با تمام وجود از ایشان دفاع کردند و با مال و جان خود پشتیبان اسلام شدند. این «سبقت در ایمان» و «استقامت» در دفاع از حق، مهم‌ترین درس ایشان برای همه مؤمنان، به ویژه زنان است.
 
ایشان نشان دادند که بصیرت دینی و شجاعت در اعلان حقیقت، می‌تواند سرنوشت‌ساز باشد. همچنین، زندگی ایشان الگویی از «ایثار» و «گذشت» بدون منت و طلبکاری از خداوند متعال است
 
۱۱-۶. الگوی سوم زن مسلمان: تلفیق متعادل نقش‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی
به تعبیر یکی از مصاحبه‌شوندگان، حضرت خدیجه (سلام‌الله علیها) تجسم «الگوی سوم زن مسلمان» هستند.
الگویی که نه زن را به حاشیه خانه می‌راند (مانند تحجرگرایان) و نه او را در تقلید از مردان و رقابت با آنها خلاصه می‌کند (مانند الگوی غربی). در این الگو، زن می‌تواند همسر و مادری موفق، و در عین حال، شخصیتی فعال، اثرگذار و پیشرو در عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی باشد.
 
ایشان نشان دادند که می‌توان در اوج فعالیت‌های اجتماعی، عفیف، پاکدامن و متوجه خانواده بود و در اوج تعهد خانوادگی، از مسائل جامعه و سرنوشت دین غافل نماند. این تعادل و جامعیت، والاترین درس ایشان برای زن معاصر است



چهارمین مادر: حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله علیها) – مادر امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام)

چرا فاطمه اسم گذاری شد؟
۱. وجه نامگذاری از زبان امام علی (علیه‌السلام)
بر اساس روایتی که از حضرت امام علی (علیه‌السلام) نقل شده است، علت نامیده شدن حضرت فاطمه (سلام‌الله علیها) به این نام چنین بیان شده است: «إِنَّمَا سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ لِأَنَّ اللَّهَ فَطَمَهَا وَ حَجَبَهَا عَنِ النَّارِ» (همانا او را فاطمه نام نهادند؛ زیرا خداوند او را از آتش جهنم جدا و دور ساخته است)[۴3].
 
در شرح این حدیث آمده است که ماده «فطم» به معنای قطع شدن و بریده شدن از چیزی است، مانند زمانی که کودک از شیر گرفته می‌شود.
 
۲. روایت پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) در بیان علت نامگذاری
در روایتی دیگر، حضرت محمّد (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) به طور مستقیم علت این نامگذاری را تبیین فرموده‌اند. بر اساس این نقل، پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) خطاب به حضرت فاطمه (سلام‌الله علیها) فرمودند: «ای فاطمه! هیچ می‌دانی چرا "فاطمه" نامیده شدی؟» و سپس خود در پاسخ فرمودند: «خداوند عزوجل در روز قیامت او و فرزندانش را از آتش دور نگه داشته است»[۴4].
 
این مضمون در روایتی دیگر از آن حضرت با این عبارت نقل شده است: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فَطَمَ ابْنَتِی فَاطِمَةَ وَ وُلْدَهَا وَ مَنْ أَحَبَّهُمْ مِنَ النَّارِ فَلِذَلِکَ سُمِّیَتْ فَاطِمَةَ» (خداوند دخترم فاطمه و فرزندانش و هرکس که آنان را دوست داشته باشد را از آتش جهنم جدا ساخته است و برای همین نام او "فاطمه" است)[۴5].
 
۳. نقل‌های دیگر از راویان و محدثان
گروهی دیگر از روایات، این علت را از طریق راویان مختلف نقل کرده‌اند. از ابن عباس روایت شده که رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «خداوند فاطمه را به این نام نامید؛ زیرا او و دوستانش را از آتش دوزخ جدا نموده است»[۴6].

همچنین، در برخی کتب روایی اهل سنت مانند کنز العمال آمده است که فاطمه (سلام‌الله علیها) را به این دلیل «فاطمه» نامیدند که خداوند او و دوستدارانش را از آتش جدا نموده است.
 
۴. فضایل قرآنی حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله علیها)
* کلیات فضایل قرآنی
«فضایل قرآنی، مواردی از فضایل حضرت زهرا(س) است که به‌باور شیعیان منشأ قرآنی دارد و اشاره به آیاتی است که بر فضیلت و منقبت وی دلالت می‌کنند»[۴۷].
 
* پاکی و عصمت بر اساس آیه تطهیر
«پاکی و عصمت براساس آیه تطهیر: بنابر روایات شیعه[۴۸] و اهل‌سنت[۴۹]، مصداق اهل‌بیت(ع) در آیه تطهیر که به اراده خداوند بر پاکی اهل‌بیت(ع) از رجس و پلیدی اشاره دارد، اصحاب کساء هستند و حضرت زهرا(س) یکی از آنان است»[۴۸][۴۹]. «گروهی از علمای شیعه برای اثبات عصمت حضرت فاطمه(س) به این آیه استناد کرده‌اند»[۵۰].
 
* تنها زن برگزیده در ماجرای مباهله
«تنها زن برگزیده در ماجرای مباهله: بر پایه دیدگاه مفسران شیعه[۵۱] و اهل‌سنت[۵۲]، آیه مباهله در ماجرای مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران، در حق اصحاب کساء نازل شده و مراد از «نساءنا» در آن آیه، حضرت زهرا(س) است»[۵۱][۵۲].
 
«طبرسی، نویسنده تفسیر مجمع البیان، در این باره ادعای اجماع کرده و آیه مباهله را دلیل برتری حضرت فاطمه(س) بر تمام زنان دانسته است»[۵۳]. «جارالله زمخشری، از دانشمندان اهل‌سنت، نیز آیه مباهله را قوی‌ترین دلیل بر فضیلت و برتری اصحاب کساء دانسته است»[۵۴].
 
* مصداق نیکوکاران در آیه اطعام
«مصداق نیکوکاران در آیه اطعام: بر اساس آیه اطعام، نیکوکاران کسانی‌اند که با آنکه خودشان به غذا نیاز دارند آن را به‌خاطر خدا به مسکین، یتیم و اسیر می‌دهند»[۵۵].
 
«بنابر روایات، این آیه درباره بخشش امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) نازل شد»[۵۶]. «طبق احادیث، علی(ع) و فاطمه(س) به‌خاطر شفای حسنین(ع) سه روز روزه گرفتند و هر سه روز هنگام افطار با اینکه خود گرسنه بودند، غذای خود را به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند»[۵۷].
 
* وجوب محبت در آیه مودت
«وجوب محبت در آیه مودت: در آیه مودت، مزد رسالت پیامبر(ص) «مودت قربی» بیان شده است»[۵۸]. «به‌گفته ناصر مکارم شیرازی، مفسر قرآن، مودت قربی از نظر تمام مفسران شیعه، محبت به اهل‌بیت پیامبر(ص) است[۵۸] و بر پایه منابع روایی شیعه[۵۹] و اهل‌سنت[۶۰]
 
از پیامبر(ص) نقل شده که منظور از القربی، علی، فاطمه، حسن و حسین هستند». «به‌گفته فخر رازی، از عالمان اهل‌سنت در قرن ششم قمری، آیه مودت دلالت بر وجوب محبت و تعظیم علی و فاطمه و حسنین دارد»[۶۱].
 
* استمرار نسل پیامبر به‌واسطه فاطمه (فاطمه مصداق کوثر)
«استمرار نسل پیامبر به‌واسطه فاطمه (فاطمه مصداق کوثر): یکی از تفسیرهای کوثر (به‌معنای خیر فراوان) در سوره کوثر، کثرت نسل و ذریه پیامبر(ص) است که با واسطه حضرت فاطمه(س) بوده است»[۶۲].
 
«بنابه گفته ناصر مکارم شیرازی در تفسیر نمونه، بسیاری از علمای شیعه یکی از روشن‌ترین مصداق‌های کوثر را حضرت فاطمه(س) دانسته‌اند»[۶۳].
 
* از مصداق‌های امانت الهی
«از مصداق‌های امانت الهی: بر پایه برخی روایات، فاطمه(س) در کنار چهارده معصوم(ع)، یکی از مصداق‌های امانت الهی در آیه امانت است که آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها از پذیرش آن سرباز زده‌اند»[۶۴].
 
* از مصادیق کلمات الهی
«از مصادیق کلمات الهی: بر اساس روایات، حضرت زهرا(س) از مصداق‌های «کلمات الهی» در آیه توبه است که حضرت آدم(ع) پس از اخراج از بهشت، با توسل به آن کلمات، توبه کرد و خداوند توبه او را پذیرفت»[۶۵].
 
* شاخه درخت پاک
«شاخه درخت پاک: در آیه ۲۴ سوره ابراهیم، کلمه طیبه به شجره طیبه (درخت پاک) تشبیه شده که اصل آن در زمین و شاخه‌های آن بر فراز آسمان است. بر اساس برخی روایات، آن درخت پاک پیامبر(ص) است، علی(ع) شاخهٔ اصلی، فاطمه شاخهٔ فرعی، و ائمه میوه‌های آن هستند»[۶۶].
 
* مصداق مشکات در آیه نور
«مصداق مشکات در آیه نور: بر اساس آیه نور، نور خداوند به چراغدانی تشبیه شده است که چراغی در آن است و آن چراغ در حبابی شفاف مانند ستاره‌ای درخشنده قرار گرفته و با روغنی از درخت زیتون افروخته شده است»[۶۷]. «در برخی روایات، فاطمه(س) چراغدان و ستاره‌ای درخشان در میان زنان عالم دانسته شده است»[۶۸].
 
* مصداق شب قدر
«مصداق شب قدر: در بعضی روایات آمده است که فاطمه مصداق شب قدر در آیه ۱ سوره قدر و آیه ۳ سوره دخان است[۶۹][۷۰] و هر کس او را کامل بشناسد، شب قدر را درک کرده است[۷۱].
 
یکی از مواردی که در تشبیه فاطمه(س) به شب قدر گفته شده این است که همانطور که حقیقت شب قدر جز برای پیامبر(ص) و اولیاء الهی ناشناخته است، فاطمه(س) را نیز کسی جز پیامبر و امامان شیعه نشناخته و به مقامات و کمالاتش دست نخواهند یافت»[۷۲][۷۳].


نتیجه‌گیری:

بررسی سیره چهار بانوی بزرگ اسلام، حضرت آمنه، فاطمه بنت اسد، خدیجه کبری و فاطمه زهرا (علیهم‌السلام)، تصویری هماهنگ و کامل از «زن تراز اسلام» ترسیم می‌کند. اگرچه هر یک در بستر تاریخی متفاوتی می‌زیستند، اما اشتراکات بنیادین آنان—از ایمان راسخ و بصیرت نافذ گرفته تا فداکاری بی‌منت، عفت و حیا و مسئولیت‌پذیری اجتماعی—یک الگوی واحد و جاودان را شکل می‌دهد. اینان نشان دادند که مقام والای زن، نه در رقابت یا تقلید کورکورانه، که در شکوفایی استعدادهای فطری و ایفای نقش مکمل و تعالی‌بخش در مسیر حق است.
 
درس‌های زندگی این مادران آسمانی برای زن معصر، در سه عرصه قابل تعمیم است: در عرصه فردی، ضرورت خودسازی، کسب معرفت و حفظ کرامت نفس؛ در عرصه خانوادگی، اهمیت انتخاب همسر بر مبنای ایمان، تربیت نسل صالح با فداکاری، و ایجاد کانونی آرامش‌بخش؛ و در عرصه اجتماعی، توانایی اثرگذاری مثبت، مدیریت منابع در راه خدا، و دفاع از حق و حقیقت. آنان ثابت کردند که خانه‌نشینی منفعلانه یا خروج از حریم عفت، دو گانه نادرست است و می‌توان هم خانه‌دار بود و هم تاریخ‌ساز.
 
در نهایت، سیمای این چهار بانوی بزرگ، الگویی فراتر از زمان و مکان ارائه می‌دهد. در جهانی که زن هدف بمباران پیام‌های ضد ارزشی قرار دارد، شناخت این اسوه‌های حقیقی، همچون نور راهنمایی است که مسیر تعالی، عزت و تأثیرگذاری اصیل را نشان می‌دهد. تمسک به سیره عملی ایشان، نه بازگشت به گذشته، که ترسیم چشم‌اندازی مترقی برای ساختن آینده‌ای است که در آن زن، محور تربیت انسان‌های کامل و پیشران تمدنی الهی باشد.
 

ارجاعات:

1. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۹.
2. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۷۹.
3. ابن‌هشام، السیرة‌النبویّه، ج۱، ص۱۶۵.
4. ابن‌هشام، السیرة‌النبویّه، ج۱، ص۱۵۸.
5. بیهقی، دلایل النبوة، ج۱، ص۱۰۲.
6. مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۵، ص۱۱۷.
7. مجلسی، بحارالأنوار، ج۳۵، ص۱۰.
8. کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۴۶.
9. قرآن کریم، سوره شعراء، آیه ۲۱۹.
10. طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۳۲۳.
11. مجلسی، بحارالأنوار، ج۳۵، ص۱۰۸.
۱۲. مجلسی، بحارالانوار، ج۳۵، ص۱۸۱.
۱۳.زرکلی، الأعلام، ج۵، ص۱۳۰.
۱۴. آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ص۴۹.
۱۵. شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص۳۷-۳۸.
۱۶. ترجمه تاریخ یعقوبی، ص۳۶۸-۳۶۹.
۱۷.ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۹۱.
۱۸. کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۰۰.
۱۹. امینی، الغدیر، ج۶، ص۲۱-۲۳.
۲۰. کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۰۰.
۲۱. امینی، الغدیر، ج۶، ص۲۱-۲۳.
۲۲. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، جلد اول، ص ۵۹۳.
۲۳. سبط ابن جوزی، تذکره الخواص، ص ۱۷۰.
۲۴. علامه مجلسی، بحار الانوار، جلد ۲۱، ص ۳۵۲؛
۲۵. سید جعفر حایری، خدیجه بنت خویلد، ص ۱۱۹.
۲۶. شیخ ذبیح‌الله محلاتی، ریاحین الشریعه، جلد ۲، ص ۲۰۷.
۲۷. محمد حسن خان اعتماد السلطنه، خیرات حسان، چاپ اول، ص ۱۱۱؛
۲۸. علامه مجلسی، بحار الانوار، جلد ۱۶، ص ۷۹.
۲۹. غلامعلی رحیمیان، مادر نمونه اسلام، صص ۵-۶.
۳۰. سید جعفر حایری، خدیجه بنت خویلد، صص ۵۶ و ۱۱۹.
۳۱. محمدتقی کمالی، شکوه زندگی، صص ۱۹-۲۰.
۳۲. سید محمد صادق موسوی گرمارودی، آخرین پیام آور، جلد اول، صص ۲۱۳-۲۱۲.
۳۳. ابن‌اثیر، اسد الغابه، جلد ۵، ص ۵۳۷.
۳۴. ابن عبدالبر، الاستیعاب، جلد ۲، ص ۷۲۰.
۳۵. علامه مجلسی، بحار الانوار، جلد ۱۴، ص ۲۷؛
۳۶. ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه، ص ۱۲۲.
۳۷. الانوار الساطعه من الغراء الطاهره، ص ۷.
۳۸. علامه مجلسی، بحار الانوار، جلد ۴۳، ص ۱۳۱.
۳۹. علامه مجلسی، بحار الانوار، جلد ۴۳، صص ۵۳-۵۲.
۴۰. علامه مجلسی، بحار الانوار، جلد ۴۳، ص ۳۰۲.
۴۱. بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۴، ح ۱۹ و ۹.
۴۲. تفسیر مجمع البیان، ج ۱۰ ص 320
۴3. ذخائر العقبی، ص ۲۶ (نقل از روایت امام علی علیه‌السلام).
۴4. ذخائر العقبی، ص ۲۶ (نقل از روایت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله).
۴5. کنز العمال، ج ۶، ص ۲۱۹.
۴6. تاریخ بغداد، ج ۱۲، ص ۳۳۱.
۴۷. رفیعی محمدی و صالح آبادی، «مناقب و کرامات فاطمه(س)»، ص۱۷۲.
۴۸. قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۱۹۳.
۴۹. طبری، تفسیر طبری، ج۲۲، ص۵-۷.
۵۰. مجلسی، بحار الانوار، ج۲۹، ص۳۳۵.
۵۱. قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۱۰۴.
۵۲. واحدی، اسباب النزول القرآن، ص۱۰۷.
۵۳. طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۷۶۳.
۵۴. زمخشری، الکشاف، ج۱، ص۳۷۰.
۵۵. شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۲۱۰.
۵۶. کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ص۵۲۷-۵۲۹.
۵۷. بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ج۴، ص۹۱-۱۰۶.
۵۸. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۴۰۷.
۵۹. کلینی، الکافی، ج۸، ص۹۳.
۶۰. بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ج۳، ص۲۳۰-۲۳۵.
۶۱. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۷، ص۵۹۵.
۶۲. طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۳۶ و ۸۳۷.
۶۳. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۳۷۵.
۶۴. شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۱۰۸ و ۱۰۹.
۶۵. کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ص۵۷-۵۸.
۶۶. قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۳۶۹.
۶۷. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۴۷۵-۴۷۶.
۶۸. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۵.
۶۹. کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۷۹.
۷۰. کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ص۵۸۱.
۷۱. مجلسی، بحار الانوار، ج۲۵، ص۹۷.
۷۲. کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ص۵۸۱.
۷۳. یوسفی، پرتوی از اسرار فضائل حضرت فاطمه(س)، ص۱۷۹.
 

منبع:

تحریریه راسخون



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.