راه هاي شناسايي افراد دروغگو
نويسنده:محمد رضا مقدادي
بيراه نيست اگر بگوييم دروغ گفتن هم استعداد خاصي مي خواهد. متأسفانه تا به امروز علم موفق نبوده تا مرز افکار راست و دروغ را مشخص کند يا به عبارتي ديگر شلختگي ذهن مانعي بر سر راه اين تکنولوژي است، با اين حال افراد دروغگو را مي توان با استفاده از نشانه هايي تشخيص داد، آيا ازاين نشانه ها آگاهي داريد؟
روان شناسان معتقدند که بيشتر افراد به منظور محافظت از روابط اجتماعي خود دروغ مي گويند هنگامي که همسرتان از شما درباره ي بزرگي دماغش سؤال مي کند، ممکن است واکنشي کاملاً صادقانه در قبال پرسش او نداشته باشيد چون احساس مي کنيد باعث رنجش خاطر او مي شويد.
از سوي ديگر نبايد فراموش کرد جز در موارد استثنا و درمورد افرادي که با توجه به اعتقادات مذهبي قوي که دارند و از خطا مبرا هستند، کسي که ادعا کند در طول زندگي اش دروغ نگفته دروغگوي بزرگي است! بي ترديد همه ي افراد از روي اجبار يا به اختيار خود دروغ هايي در زندگي مي گويند، اما گاهي افرادي پيدا مي شوند که در اين زمينه افراط مي کنند.
روان شناسان دراين باره توصيه هايي دارند که دانستن آن ها مي تواند به شما کمک کند:
نداشتن درک صحيح از کار درست و غلط و نداشتن حس پشيماني پس از آزار ديگران، از ويژگي هاي اصلي اين گونه بيماران است. چنين افرادي بسيار حرفه اي دروغ مي گويند، به هيچ وجه احساس بدي نسبت به عمل خود ندارند و اصولاً با عذاب وجدان بيگانه اند.
2-عادتي به نام دروغگويي:
براي چنين افرادي هميشه دروغ اولين گزينه است، حتي اگر برايش دليلي قانع کننده اي نداشته باشند. تجربيات و خاطرات دوران کودکي افراد دروغگو مثل زندگي در محيط فاسدي که دروغ ضرورت ادامه ي حيات و زندگي نسبتاً راحت آنها بوده، باعث مي شوند آن ها در هر سن و سالي هم که باشند به طور ناخود آگاه دروغگويي را ترجيح دهند.
3-خودشيفتگي:
نارسيست ها دروغ مي گويند تا نزد ديگران محترم شمرده شوند و بزرگ تر از آن چه هستند جلوه کنند.
4-بي ثباتي شخصيتي:
معمولاً زندگي افرادي که چنين خصوصيتي دارند با بي بندو باري اخلاقي همراه است، آنها براي فرار از احساس گناه و شرمي که نسبت به اعمال و مسئوليت ناپذيري خود دارند در دروغگويي افراط مي کنند.
5-دروغ هاي نمايشي:
«حالم اصلاً خوب نيست، به زودي مي ميرم» يا «اگر ترکم کني، خودم را مي کشم» از اين قبيل دروغ هايي است که غالباً براي جلب حس ترحم يا عشق و محبت اطرافيان گفته مي شود ولزوماً منعکس کننده ي احساسات واقعي شخص نيستند.
منبع:نشريه 7 روز زندگي ،شماره 110.
/ج
چرا دروغ مي گوييم؟
روان شناسان معتقدند که بيشتر افراد به منظور محافظت از روابط اجتماعي خود دروغ مي گويند هنگامي که همسرتان از شما درباره ي بزرگي دماغش سؤال مي کند، ممکن است واکنشي کاملاً صادقانه در قبال پرسش او نداشته باشيد چون احساس مي کنيد باعث رنجش خاطر او مي شويد.
از سوي ديگر نبايد فراموش کرد جز در موارد استثنا و درمورد افرادي که با توجه به اعتقادات مذهبي قوي که دارند و از خطا مبرا هستند، کسي که ادعا کند در طول زندگي اش دروغ نگفته دروغگوي بزرگي است! بي ترديد همه ي افراد از روي اجبار يا به اختيار خود دروغ هايي در زندگي مي گويند، اما گاهي افرادي پيدا مي شوند که در اين زمينه افراط مي کنند.
چگونه دروغ سنج خوبي باشيم؟
روان شناسان دراين باره توصيه هايي دارند که دانستن آن ها مي تواند به شما کمک کند:
به حرکات ظاهري توجه کنيد
مقايسه کنيد
خوب گوش کنيد
چند دقيقه مکث کنيد
بحث را عوض کنيد
پنج عامل دروغگويي
نداشتن درک صحيح از کار درست و غلط و نداشتن حس پشيماني پس از آزار ديگران، از ويژگي هاي اصلي اين گونه بيماران است. چنين افرادي بسيار حرفه اي دروغ مي گويند، به هيچ وجه احساس بدي نسبت به عمل خود ندارند و اصولاً با عذاب وجدان بيگانه اند.
2-عادتي به نام دروغگويي:
براي چنين افرادي هميشه دروغ اولين گزينه است، حتي اگر برايش دليلي قانع کننده اي نداشته باشند. تجربيات و خاطرات دوران کودکي افراد دروغگو مثل زندگي در محيط فاسدي که دروغ ضرورت ادامه ي حيات و زندگي نسبتاً راحت آنها بوده، باعث مي شوند آن ها در هر سن و سالي هم که باشند به طور ناخود آگاه دروغگويي را ترجيح دهند.
3-خودشيفتگي:
نارسيست ها دروغ مي گويند تا نزد ديگران محترم شمرده شوند و بزرگ تر از آن چه هستند جلوه کنند.
4-بي ثباتي شخصيتي:
معمولاً زندگي افرادي که چنين خصوصيتي دارند با بي بندو باري اخلاقي همراه است، آنها براي فرار از احساس گناه و شرمي که نسبت به اعمال و مسئوليت ناپذيري خود دارند در دروغگويي افراط مي کنند.
5-دروغ هاي نمايشي:
«حالم اصلاً خوب نيست، به زودي مي ميرم» يا «اگر ترکم کني، خودم را مي کشم» از اين قبيل دروغ هايي است که غالباً براي جلب حس ترحم يا عشق و محبت اطرافيان گفته مي شود ولزوماً منعکس کننده ي احساسات واقعي شخص نيستند.
منبع:نشريه 7 روز زندگي ،شماره 110.
/ج