آثار روانی نماز
منبع : اختصاصی راسخون
چکیده
نماز از ديدگاه بسياري از عاملين آن، تصويري جز يك عمل تعبدي و وظيفه عمومي مسلمانان كه تنها براي نشان دادن خضوع و تشكر آنها در برابر خالق يكتاي بينياز نيست، امّا با كمي توجه و دقت نظر به اهميت و آداب و شرايط و از همه مهمتر آثار آن، ضمن تأييد نماز به صورت يك امر تعبدي، آن را عاملي بسيار مهم در جهت اصلاح نفس و شكوفايي استعداد و عامل سوق انسان به صراط مستقيم و در نهايت قرب الهي معرفي نموده و در كنار آثار فردي فراوانش موجب اصلاح جامعه و كنترل نظم و انديشه جوامع ميشودکه ازجمله آثارفراوانش ،تاثیربرروان فرد ازجمله: ایجاد تمرکز،آرامش ،اعتماد به نفس، پشتوانه قوی، درمان وسواس و.. می باشدروش جمع آوری مطالب،كتابخانه اي بوده كه بر اين مبنا از اسناد ومدارك ديني بهره برده وبه نقل وتوصيف موارد مذكور پرداخته ايم و سعي نموده ايم درحد توان ازمنابع دست اول روايي بهره گيري نماييم
کلید واژه: نماز، اثر،اثرروانی نماز
آثار رواني نماز
و بهداشت رواني(2)به آن دسته از مقررات و اقداماتي كه در جهت استقرار و حفظ سلامت رواني باشد گفته ميشود(3).
دين مبين اسلام، دستورهاي منظم و دقيقي براي سعادت دنيا و آخرت دارد و از عمدهترين وظايفي كه براي پيروان خود معين كرده،چنانچه ذكر شد، مداومت بر ياد خداي سبحان است(4) كه همه دغدغهها و خاطر پريشانيها را به طمأنينه مبدل ميسازد و نماز كه در اين ميان داراي رفيعترين جايگاه است و سرود آزادي و آزادگي، او را از اسارت دشمنان دروني و بيروني آزاد كرده و چون ارتباط صميمانهاي ميان آفريده ضعيف و آفريدگار تواناست آثار روحي و رواني فراواني براي قلوب خسته و دلها و روحهاي ناتوان و مضطرب در بردارد كه به ذكر چند مورد از آن ميپردازيم:
1 – تمركز فكر و انديشه:
ذهني كه متمركز باشد قوي و نيرومند و ذهن پراكنده، مشوش وناتوان است، در واقع اضطرابات فكري و تنشهاي رواني از بيماريهاي مهلكي است كه بشريت قرن بيستم را تهديد مينمايد. روانكاوان و دانشمندان ميكوشند تا راههاي كاهش بار فكر انسانها را پيش بيني كرده و براي مقطعي به فكر و روان او استراحت داده و او را از دگرگونيهاي روحي نجات بخشند
مهار اين پراكندگيهاي فكري، شرط نخست دستيابي به نبوغ، درايت و فهم مسايل است، به همين جهت كوشش ميشود مكانهايي كه براي مطالعه و تحقيق در نظر گرفته ميشود، از آرامترين، مطبوعترين و دل انگيزترين مكانها باشد تا امكان تمركز ذهن و رفع نگراني را فراهم آورد(8).
ويليام مولتون موستن، روان شناس، ميگويد:«افراد موفق كساني هستند كه ميتوانند در امري تمام افكار خود را متمركز كنند و تمام دانستنيهاي خود را درباره آن بياورند و به كار بندند»به راستي اگر روح و فكر ما به طور كامل در نقطهاي متمركز شود يا براي امري به كار افتد نيروي شگفت انگيز و فوق العاده اي ميآفريند؟ويليام جيمز، فيلسوف و روانشناس آمريكايي (1910 – 1842) كه پدر روان شناسي جديد محسوب ميشود، ميگويد: «فرق بين افراد نابغه با ديگران، يك موهبت فطري نيست، بلكه مربوط به توجه كاملي است كه به موضوعات و نتيجههاي آن مبذول ميدارند و ميزان نبوغ بستگي به ميزان و درجه تمركز افكار خاصي دارد.(9) »
ويليام مولتون، در پاسخ به اين پرسش كه چگونه ميتوان حضور ذهن و تمركز حواس را در خود به وجود آورد مينويسد:
«اين نيرو (تمركز فكر و انديشه) به وسيله تمرين به دست ميآيد و البته تمرين، احتياج به شكيبايي و پايداري دارد. وقتي قادر باشي افكارت را پنجاه يا صد بار به طور پيدرپي، درباره موضوعي متمركز كني، ناگزير ساير انديشهها و خاطرهها جاي خود را به موضوع مورد نظر خواهد داد و سرانجام عادت خواهي كرد كه در هر امري ذهن خود را با اراده خود متمركز كني. »
از اين سخنان ميتوان به اين نتيجه رسيد كه نماز حقيقي، بهترين وسيله براي پرورش توجه و تمركز در انسان است، زيرا نمازگزاري كه پيوسته و با تمام قدرت ميكوشد تا ذهن خود را از تمامي آنچه غير خداست منصرف و فقط به خدا متوجه كند و تمام نيروي فكري خود را در يك نقطه جمع كند تا نمازش با خضوع و خشوع و حضور قلب خوانده شود، با گذشت زمان، بدون ترديد اين عمل در او ملكه شده و در هر موردي ميتواند افكار و قواي ذهني خود را متمركز سازد(11) و با بهرهگيري از آن در همه عرصههاي زندگي، به ترقيات و اكتشافات مهمي در علم و معرفت، صنعت و هنر نايل گردد و موفقيت را در همه ابعاد ممكن، نصيب خويشتن سازد.در تأييد بيشتر اين موضوع، ويليام مولتون ميگويد:«بهترين راهي كه توجه و التفات را در انسان زياد ميكند اين است كه فكر و جسم هر دو با هم كار كنند.»و ميدانيم كه نماز در آئين اسلام، تركيبي از كار فكر و جسم و عمل قلب و قالب است. يعني آنچه جسم نمازگزار در حالتهاي قيام و قعود و ركوع و سجود به جا ميآورد و آنچه از ذكر خدا در هر مقام بر زبان دارد با آنچه دلش در بزرگداشت و ياد خدا ميكند، هماهنگ است و قلب و قالب، هر دو باهم كار ميكنند(12).نماز، روزانه، پنج نوبت فكر را در مدار تمركز قرار داده و پرورش تمركز ذهن را آسان ميكند به همين منظور در راستاي رسيدن به تماميت اين تمركز در اسلام، دستور داده شده، از هر كاري كه موجب پراكندگي ذهن و عدم حضور قلب در نماز ميشود همانند ايستادن در مقابل آينه، تصوير، تابلو، درب گشوده و(13)... پرهيز شود(14).و دكتر الكسيس كارل – فيزيولوژيست بزرگ فرانسوي در قرن بيستم – در اين باره ميگويد:«به نظر ميرسد كه نيايش، وضع فكري آدمي را از سطحي كه به اقتضاي توارث و تعليم و تربيت به دست آورده، بالاتر ميكشد.(15) » يعني نماز و نيايش استعدادها و نبوغ انسان را شكوفا ميكند و اين در سايه تمركز فكر و حضور قلب در نماز است.
2 – نماز پشتوانهاي قوي در پيشبرد امور زندگي
«اي اهل ايمان [در پيشرفت كار خود] صبر و مقاومت پيشه كنيد و به ذكر خدا و نماز توسل جوئيد كه خدا ياور صابران است.(18) »
استعانت از نماز به منظور آرام بخشي در مشكلات به خاطر اين است كه انسان در آن حال با كسي سخن ميگويد كه مالك همه هستي بوده و هيچ مصيبتي بدون اذن او پيش نيامده و حل مصايب نيز به دست اوست(19).او در نماز، آياتي را ميخواند كه در بردارنده مژده و تهديد و هدايت(20) است و صبر در برابر مشكلات را به او ميآموزد، درست است كه در سوره حمد، استعانت را منحصر به خداوند نموده، «اياك نستعين» ولي اين آيه منافاتي با آيه مذكور در سوره بقره ندارد زيرا در اين آيه، در مقام بيان توحيد افعالي است به اين معني كه نبايد از چيزي يا كسي جز خداوند به طور مستقل استعانت نمود به طوري كه او در رديف خداوند قرار گيرد و از طرف ديگر همانطور كه در تكوين، خداوند خود موجوداتي را براي كمك و استعانت مقرر فرموده؛ مانند «پا» كه انسان با كمك آن راه ميرود و «دست» كه بوسيله آن برميخيزد و كارهايش را انجام ميدهد و نظاير آن؛ در تشريع نيز صبر و نماز را وسيلهاي براي كمك به انسان قرار داده است(21).به بيان ديگر؛ «استعينوا» امرار شادي است يعني بنده در همه امور محتاج به اعانت و ياري حضرت حق، جل و علا، مي باشد چه در اموري كه به اختيار اوست زيرا تصميم او در طول اراده خدا قرار داد و چه در اموري كه از اختيارش خارج است، چون او فقير صرف بوده و دست احتياجش از هر طرف به سوي او دراز و به كمك پروردگارش نيازمند است(22).
لذا با توجه به مطالب فوق درمييابيم كه نماز پشتيباني قوي و نيرومندي است كه نمازگزار را در پناه خود ميگيرد و او را از مخاطرات و تهديدها محافظت ميكند، چرا كه هم از حيث ارتباط كلامي، تجلي ياري خواستن از خداوند است و آنجا كه با اداي آيات سوره حمد، بر پرستش و بر ياري خواستن از او اصرار ميورزد و هم از جهت ارتباط روحي و رواني با خداوند، از آن جهت كه خود را در پيشگاه با عظمتش ديده و به او اتصال يافته و در نهايت اطمينان از حمايت و پشتيباني آن ذات مقدس برخوردار ميشود(23).چنانچه در روايتي از پيامبر – صلي الله عليه و آله – آمده است كه:«مَنْ صَلّي رَكْعَتَيْنِ، لَمْ يَسْأَلِ الله تعالي شيئاً الا أعطاهُ ايّاهُ عاجلاً أوْ آجِلاً.(24) »«هر كس دو ركعت نماز بگزارد،از خداوند مسئلتي نخواهد داشت مگر آنكه خدا خواستهاش را سريعاً برآورده سازد.(25) »لذا براي رفع مشكلات زندگي و دستيابي به خواستهها و پيشبرد زندگي، استعانت از نماز(26) در هر وقتي به خصوص هنگام عرض حاجت و بروز مصيبت و مددجويي از آن مورد سفارش خداوند و پيامبر اكرم – صلي الله عليه و آله – جانشينان و پيروان اوست و حتي سيره پيامبر – صلي الله عليه و آله – اين بود كه:«كانَ رسولُ اللهِ- صلي الله عليه و آله - اذا حَزَنَهُ أمْرٌ فَزَعٌ إلي الصلاة.(27) »
«يعني پيامبر اكرم – صلي الله عليه و آله – هر گاه از امري نگران ميگرديد به نماز پناه ميبرد.(28) »
3 – آرامش و ثبات روح و دل در پرتو نماز
4 – افزايش اعتماد به نفس و رسيدن به اعتماد به خدا
در نماز، به نمازگزار، آن قدر شخصيت داده شده كه با خالق با عظمت عالم هر روز اذن ملاقات مييابد و تعيين مدت آن را هم به عهده نمازگزار است كه هر قدر خواست بتواند صحبت كرده و اشك شوق بريزد(34) و از او استعانت جويد لذا در اين زمان، توان بيشتري را در خود احساس ميكند كه ناشي از اتكاي به خداي تعالي است و داشتن چنين نقطه اتكايي باعث افزايش اعتماد به نفس در فرد ميگردد و او در اين حال خود را به سان قطرهاي ميداند كه با دريا پيوند خورده است.به اين ترتيب، آدمي از خويشتن مفهوم بهتري خواهد داشت و تصور وي از خود در مرتبه بالاتري قرار گرفته و مفهوم «خود» را نزد او متعالي مييابد(35) و اينها اعتماد به نفس را در او اشباع نموده و افزايش ميدهد.در اينجا به يك نكته بايد دقت زيادي نمود و آن اينكه اگر ما از اعتماد به نفس و آرامش رواني سخن گفته و از يافتههاي روانشناسي سخن به ميان ميآوريم به اين معنا نيست كه اينها بالاترين مرحله تكامل انسان است، آنچه كه اسلام ارائه داده، مرحلهاي بالاتر از اعتماد به نفس ميباشد، همانطور كه ميدانيم تعلق داشتن يك نياز رواني است و نماز به انسان اين تعلق پاينده را نويد ميدهد و حتي قدمي فراتر نهاده و به مؤمن ميآموزد كه از خدا چيزي جز خود خدا نخواهد.
انسان در نماز از اعتماد به نفس ميگذرد و به اعتماد به خدا روي ميآورد چرا كه قدرت را در او ميبيند، مهرباني را در او سراغ دارد و عقلش از منطق او سيراب ميشود يعني اعتماد ميكند به آن كه به او تعلق دارد و ميگويد خدايا درست است كه من تو را عبادت ميكنم «اياك نعبد» لكن اعتماد چنداني به خود ندارم! از ان رو از تو ياري ميجويم «اياك نستعين(36)».
5 – خاصيت خود تأثيري نماز
بايد توجه داشت، مطابق آنچه گذشت، حقيقت نماز نه «تلقين(39)» است نه «القاء(40)» و نه «تقليد(41)» بلكه «ذكر» است و ذكر به معناي التفات و توجه به يك واقعيت عيني يعني خدا كه تحت تأثير عوامل مختلف مورد غفلت قرار ميگيرد.
در واقع حقيقت نماز اين است كه انسان را به ياد خدا و حقايق مياندازد و اثرش آن است كه حقيقت بودن حقايق و عمل به آنها را به انسان تلقين ميكند(42).
6 – شخصيت از خود فرا رونده، قوي و سالم در پرتو نماز
به اين نظريه كه از آن به «شخصيت از خود فرارونده» گفته ميشود و به اين شكل تبيين ميشود كه «شخصيت آدمي، زماني به كمال ميرسد كه از دايره تنگ و محدد «خود» رها و آزاد شود تا بتواند به مرزهاي بالندگي شخصيت دست يابد»(44).
تراژدي عصر ما، گرفتار شدن شخصيت انسانها به انواع و اقسام بيماريها ميباشد.توضيح آنكه: «شخصيت» در تعريف روانشناسي و روانپزشكي، معرف مجموعهاي از صفات، رفتارها، افكار و تمايلات عاطفي و هيجاني هر فرد ميباشد كه او را از ديگران متمايز ميكند و عوامل تأثيرگذار و شكل دهنده آن به دو گروه دروني و بيروني طبقهبندي ميشوند. منظور از عوامل دروني، مسايل ژنتيكي، وضعيت فيزيكي و ظاهري بدن، مسايل هورموني و شيميايي و ... و منظور از عوامل بيروني، تأثير والدين و خانواده، عوامل فرهنگي، اجتماعي و تجارب زندگي ميباشد و تأثير هر يك از اين عوامل بر شخصيت انسان توسط مطالعات زياد پژوهشي به اثبات رسيده است(45).
بيثباتي شخصيت كه به آن «پسيكوپاتي» گفته ميشود و گاهي در ممالك غربي براي برچسب زدن به مخالفان سياسي و مذهبي نيز استفاده ميشود، دلالت بر يك نوع شايع از اختلال شخصيت دارد كه مبتلايان به آن از تغييرات دائمي حالات و رفتارها و افكار رنج ميبرند به نحوي كه هر لحظه به رنگي درميآيند و نغمه جديدي ساز ميكنند به عنوان مثال به تغيير مكرر شغل ميپردازد(46).اختلال شخصيت ديگري به نام شخصيت «اسكيزوئيد» و به تعبير روانپزشكان ايراني شخصيت منزوي كساني هستند كه عمري را در كناره گيري از اجتماع گذرانده و مردم گريز و تنها و منزوي بوده و كه غير از بستگان درجه يك، دوستان نزديك و محرم خاصي نداشته باشند(47).
شخصيت بيمار ديگري به نام شخصيت «نارسيتيك» يا شخصيت خود شيفته كساني هستند كه با احساس عميق اهميت شخصي، احساس خود بزرگ بيني و به نوعي، اعتقاد به بي نظير بودن خودشان دارند و انتظار دارند، بدون هيچ دليلي با آنها، به صورت فردي بينظير مخصوص و استثنايي رفتار شود نمونه مبتلايان به اين اختلال، كساني هستند كه تصور ميكنند ضرورتي ندارد آنها هم در صفي كه ديگران منتظر ايستادهاند، انتظار بكشند(48).و بسياري ديگر از اختلالات شناخته و ناشناخته شخصيتي كه بشر امروز به آنها مبتلاست و او را در قيد و بند و اسارت خويش درآورده و فرا روندگي را از او گرفته است و روانشناسان و روانپزشكان را به فكر درمان اين اختلالات انداخته است.نماز، اين پيوند انسان زميني و معبود آسماني، همچون بركه با بركتي است كه امراض او را شستشو داده و انسان را از «خود» فراتر برده و به رشد و عظمت ميرساند(49) و علت تأثير نماز در شخصيت انسان اين است كه نمازگزار با اطميناني كه به بزرگتر بودن خداوند از همه تعلقات و جاذبهها، از همه افراد و شخصيتها، از همه قدرتها و امكانات، دارد منبع پرقدرتي است كه نمازگزار خود را وابسته به او دانسته و تمام توجه و دقت خود را به او معطوف كرده و راز سخن با كسي ميكند كه جهانيان در قبضه قدرت او و پرورش يافته اويند كه در عين قدرت، رحمان و رحيم است و حكومتش به چند روزه دنيا محدود نميگردد(50)، و با اين اطمينان و حضور قلب انسان به رشد و بالندي و وقار شخصيتي دست يافته و از حصار تنگ و بسته خودخواهي، خودپرستي و خودشيفتگي آسوده و رها ميگردد.ديگر آنكه: از يك طرف توصيه موكد اسلام مبني بر اقامه نمازهاي واجب يوميه به جماعت و بانگ روح افزاي نماز جمعه، به عنوان يك اجتماع شكوهمند و پرشور هفتگي، او را از رهبانيت و گوشه گيري رهانده و به بطن اجتماع ميكشد و از طرف ديگر وجود ضماير جمع به جاي ضماير مفرد در سوره حمد و سلام به تمام نمازگزاران و عباد الصالحين، مبتلايان به انزوا را از كنج عزلت به قلب جامعه ميكشاند(51).
و به كساني كه مبتلا به بيثباتي هستند ميآموزد كه پذيرفتن مطلق و تسليم در مقابل يك دين و پيروي از يك مذهب و پيمودن يك راه كه همانا صراط مستقيم است و تكرار مكرر يك مجموعه از الفاظ و اذكار در طي نمازهاي روزانه، به اين معناست كه بايد در زندگي خويش يك عقيده واحد و يك خط مشي مشخص را دنبال كرده و در نتيجه به يك شخصيت ثابت و روش و منش معين و انتخاب ايدئولوژي هميشگي و ثابت برسد(52).در مورد شخصيت آدمي «هانري لينك» - بزرگترين روانشناس انگليسي معاصر – ميگويد: «در نتيجه تحقيقات طولاني و اجراي آزمايشهاي رواني بر روي افراد مختلف به اين موضوع پي بردهام كه كسي كه با دين سر و كار داشته باشد و به عبادت بپردازد، آنچنان شخصيت قوي و نيرومندي پيدا ميكند كه هيچ وقت يك نفر بيدين نميتواند چنين شخصيتي پيدا كند.(53) »در اين زمينه به سخن ارزشمند، انسان شناس كامل، امير المؤمنين حضرت علي–عليه السلام – اشاره ميكنيم كه پس از پرداختن به پارهاي از اخلاق رذيله از قبيل سركشي، ظلم و خودبيني ميفرمايد:
«... و عن ذلكَ،ما حَرس اللهُ عبادهُ المؤمنين بالصلواتِ و الزَكَواتِ مجاهدةِ الصيامِ في الأيامِ المفروضاتِ ...(54) »
«چون بشر در معرض اين آفات اخلاقي و بيماريهاي رواني است خداون به وسيلهنمازها و زكاتها و روزهها بندگان مؤمن خود را از اين آفات حراست و نگهباني كرد زيرا كه اين عبادات دستها و پاها و جوارح آنها را آرام و از گناه باز ميدارد. «تسكيناً لِأطرافِهِم» و چشمها را از خيرگي بازداشته «تَخْشيعاً لِأبْصارهم» و نفوس را رام ميگرداند «تذليلاً لنفوسهم» و دلها را متواضع مينمايد «تخضيعاً لِقُلُوبِهم» و باد دماغ را از آنها زايل ميسازد(55).»
7 – تنزيه وجدان اخلاقي
در كلامي گهربار از امير المؤمنين – حضرت علي – عليه السلام – آمده است كه:«تَعاهَدُوا أمْرَ الصلاة و حافِظُوا عَلَيْها و اسْتَكْثِروا مِنْها و تَقَرَّبوا بِها ... و إنَّهَا لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَتَّ الْوَرَقِ و تُطْلِقَها إطْلاقَ الرِّبَقِ ...»«مردم! (خواندن و اقامه) نماز را بر عهده گيريد و آن را حفظ كنيد و زياد بخوانيد و بوسيله نماز خود را به خدا نزديك كنيد ... همانا نماز، گناهان را چونان برگهاي پاييزي فرو ميريزد و غل و زنجير گناهان را از گردنها ميگشايد.(57) »
8 – تثبيت احساس قدرت و عزت نفس
9 – تبيين راه صحيح زندگي
از اين رو نمازگزار در سوره حمد از خداوند ميخواهد او را به راه راست هدايت و ارشاد كند(63)، اين اساسيترين درخواست هر مسلمان در نماز و راز و نياز روزانهاش با خداست و مثال او مانند شخص سوار بر قايقي است كه در مسير رودخانه به جلو ميرود و كنارههاي رودخانه باعث ميشود قايق از مسير خود منحرف نشده و به راه راست خود ادامه داده تا سالم به مقصد برسد(64).
10– تعادل پايدار
با اين معنا كه تعادل در دل او وجود ندارد پس به عاملي براي تقويت و پايدار نمودن نياز دارد.نماز همچون ريشه است وقتي تارها و ريشهها درون انسان جاي بگيرد او را در مقابل بادها و لرزشهاي سخت و طوفاني زندگي حفظ مينمايد و وقتي كه ريشههاي نوراني نماز در عمق وجود انسان فرو رود از هيچ بادي نخواهد لرزيد(67).نماز چون موجب تقويت روح نمازگزار است، تعادل درون او را حفظ نموده و آن را پايدار ميسازد(68).
11 – معنا بخشيدن به زندگي
نماز پيوند انسان را با آن ذات فنا ناپذير برقرار نموده و به او جاودانگي را نويد ميدهد، در واقع نماز دستي است از سوي انسان به سوي آنكه متناسب با نياز و خواست اوست، رشتههاي چنين ارتباطي از زمين تا آسمان، برقرار ميشود و علاوه بر اتصال روح به مطلق وجود، او را از محتوا و معنا، سرشار و اقناع ميكند، زيرا هر نوع ارتباطي، بر روح انسان تأثير معيني بر جاي ميگذارد و به همين ميزان و متناسب با آن «تصوير فرد از خويشتن» نيز تغيير مييابد. نماز بر مايههاي درون نمازگزار ميافزايد و آن را سرشار از غنا و سرمايههاي معنوي ميسازد و هر اندازه كيفيت نماز متعالي باشد، سرمايههايي كه عايد جان آدمي ميشود، ارزشمندتر و بيشتر خواهد بود، تا جايي كه اولياي خدا، با نماز و ياد خدا، خود را نيازمند به چيز ديگري نمييافتند.
با اين وصف، از جمله عواملي كه زندگي را از حالت روزمرگي و پوچي، خارج نموده و به آن شادابي، تنوع و تحول خاصي ميبخشد، ملاقات منظم و با برنامه محب و محبوب ميباشد.فاصله هر نماز تا نماز بعد و انتظار رسيدن وقت ملاقات با محبوب، به انسان بهانهاي براي زيستن و دليلي براي بودن ميبخشد و گفتگوهاي رازگونه عاشق و معشوق، در آدمي اين احساس را زنده ميكند كه تا زماني كه كسي را براي گفتگو و ارتباط حاضر ميبيند، زندگي قابل زيستن است به ويژه آنكه طرف گفتگو، هستي آفرين و خالق مهربان باشد(70).چنين نمازي به او تفهيم ميكند كه: «الذينَ يَذْكُرُونَ اللهَ قياماًو قُعُوداً و عَلي جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ في خَلْقِ السَّمواتِ و الأرضِ ربّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاًسبحانك فقنا عذابَ النّارِ»«آنهائي كه در حال ايستاده و نشسته و خفتن، خدا را ياد ميكنند و دائم فكر در خلقت آسمان و زمين كرده و گويند پروردگارا اين دستگاه با عظمت را بيهوده نيافريدهاي پاك و منزهي ما را به لطف خود از آتش دوزخ نگاه دار(71)»عالم هستي بيهوده و بيمعنا خلق نشده و چون آن هم مخلوق خداست دوست داشتني ميباشد و انسان نيز به عنوان زير مجموعه عالم هستي، بيهوده خلق شده و در خلقت او منظوري اساسي و مهم، كه همانا قرب و نزديكي به او با عبادت و راز و نياز است، نهفته ميباشد.
12 – سپر دفاعي در مقابل مصايب و مشكلات
13 – محكم شدن عزم و اراده
14 – احساس رضايت از ايفاي مسئوليت الهي
15 – نماز كمكي براي برطرف نمودن وسواس
در مورد وسواس فكري كه ميتواند مشكلات متعدد و مسايل آزار دهنده بسياري را براي شخص مبتلا و اطرافيانش به همراه داشته باشد، همچون تصاوير و صحنههاي وحشتناكي كه هرچه بيمار سعي در مقاومت در برابر آنها را دارد نميتواند از آنها خلاص شود، به نظر ميرسد «مذهب» و شكوهمندترين جلوه آن يعني «نماز» در زدودن آن نقش بسيار مهمي را ايفا كند.
گواهي اين موضوع نيز يادآوري اين مسأله است كه در منابع اسلامي وسواس پديده شناخته شده ايست و از آن به عنوان «وسوسهاي از سوي شيطان» اشاره ميشود.به عنوان نمونه روايتي از امام صادق – عليه السلام – كه يكي از ياران ايشان در نزد ايشان شخصي را به عقل و درايت يادآور شد ولي شخص نسبت به وضو و نماز خود گرفتار وسواس بود. حضرت فرمود:
«و أيُّ عقلٍ لَه و هُوَ يُطيعُ الشَيْطان» «كدام عقل را دارد كه فرمانبر شيطان است.(83) »در اين مورد حتي منابع اسلامي از قول معصومين - عليهم السلام – روشهاي متعددي را براي پيشگيري و درمان وسواس پيشنهاد كردهاند كه از آن جمله بهره از ادعيه و اذكار خاصي از جمله «لاحول و لا قوه الا بالله» ميباشد(84) و ما حصل همه آن روشها در «ذكر خدا» خلاصه ميشود و در رواياتي نيز براي درمان و دفع وسوسه كمك گرفتن از نماز را به شخص وسواسي پشنهاد نمودهاند.(85) و در مورد وسواس عملي كه نمونه هاي آشناي زيادي را در اطراف و جامعه ميتوان يافت از جمله افرادي كه به انجام مكرر فعاليتهاي معين مانند وضو و غسل و ... شك دارند اين نكته را بايد عنوان نمود كه عليرغم اين كه اسلام، آيين نظم و ترتيب و مسلك پاكيزگي و طهارت است اما آنجا كه كار به افراط و مبالغه ميكشد آن را مذموم تلقي نموده و براي نزديك نمودن آن به تعادل راه حل عملي پيشنهاد ميكند و بخش قابل توجهي از تعاليم اسلامي و نمود برجسته آن يعني «نماز» به زدودن وسواس از زندگي انسانها اختصاص دارد.نمونه آن شخص كثير الشك است كه در اجزاي نماز زياد دچار شك ميشود و به فتواي مراجع نبايد به شك خود اعتنا نمايد و نمونه ديگر مسائل شكيات در نماز كه به برخي نبايد اعتنا كند و برخي را به يك طرف شك عمل ميكند بدين ترتيب آموزشهاي نماز،(86) بسي قدرتمندتر از روشهاي معمول در علم غرب مانند روش حساسيت زدايي تدريجي، در زدودن وسواس مطرحند چرا كه انسان نمازگزاري كه در شبانه روز بارها به تعاليم ضد وسواس همراه نماز گردن مينهد به نحو مؤثري دور از وسواس خواهد زيست(87).
پي نوشت ها :
1- Mental health
2 - Mental hygiene
3 - جزوه بهداشت رواني، مركز خدمات مشاوره حوزه علميه .ص 1 .
4 - حسن راشدي، نماز شناسي، ج 2، ص 64 .
5 - Concentration
6 - از جمله؛ زِن، بوديسم، يوگا و ... .
7 - گاهنامه انديشه دانشجو، دانشگاه شهر كرد، «تأثير نماز بر حافظه و تمركز حواس»، نماز در آئينه نشريات دانشجويي، ص 43 .
8 - محمد رضا رضوانطلب، پرستش آگاهانه، ص 39.
9 - گودرز نجفي، راز نيايش، ص 89 .
10 - حسن راشدي، همان، ج 2، ص 132 و گودرز نجفي، همان، ص 89 .
11 - همان ، ج 2 ، ص 132 و گودرز نجفي، همان، ص 90.
12 - حسن راشدي، همان.
13 - مسأله 898 : جاهايي كه نماز خواندن در آنها مكروه است: ... مقابل دري كه باز است، در جاده و خيابان و كوچه بدون زحمت و ... روبروي عكس و مجسمه، ... و عكس و ... . موسسه منتظران موعود ، همان ، ص 339 .
14 - محمد رضا رضوانطلب، همان.
15 - گودرز نجفي، همان، ص 90.
16 - محمد رضا شرفي، «مباني و آثار روانشناختي نماز»، ص1.
17 - غلامعلي نعيم آبادي، نماز زيباترين الگوي پرستش، ص 25 .
18 - سوره بقره (2)، آيه 153.
19 - ابوالفضل بهرامپور، نسيم حيات، ج 2،ص 34.
20 - «الرحمن الرحيم، مالك يوم الدين، اياك نعبد و اياك نستعين، اهدنا الصراط المستقيم و ...»
21 - محمد تقي فلسفي، تفسير بيان، ص 470 .
22 - عبدالحسين طيب، اطيب البيان ، ج 2،ص 250.
23 - محمد رضا شرفي، همان، ص 2.
24 - علاء الدين هندي، كنز العمال، ج 7، ص 308، ح 19018.
25 - محمد رضا رضوانطلب، همان، ص 20.
26 - چه مستحبي و چه واجب.
27 - محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج 82، ص 192.
28 - محمد رضا رضوانطلب، همان، ص 85 .
29 - حميده بقراني، «مجموعه مقالات نقش نماز در ايجاد امنيت»، ج 3، ص 52، ستاد اقامه نماز استان اصفهان و شركت هواپيما سازي هسا.
30 - سايت انجمن درمانگران ايران ،چهل نكته پيرامون نماز، نكته 13
Htpp://www.iran healeves .com . 413
31 - حميد رضا زاهدي، «مجموعه مقالات نقش نماز در ايجاد امنيت»، ج 3، ص 43
32 - رحمت الله نوري شهرضايي، ديدار با محبوب، ص 180.
33 - حميده بقراني، همان، ص 60.
34 - ابوالفضل بهرامپور، ستون خيمه، ص 44.
35 - جمعي از نويسندگان، خانواده و نماز، ص 44.
36 - ابوالفضل بهرامپور، همان، ص 45.
37 - محمد رضا شرفي، همان، ص 4، نشريه تربيت، شماره 2، 1380.
38 - حسن راشدي، همان، ج 2، ص 135 - 134.
39 - تلقين؛ انسان چيزي را به ذهن و قواي ذهني خويش وارد كند.
40 - القاء؛ انسان چيزي را به فكر و ذهن ديگري وارد كند.
41 - تقليد؛ پذيرش كوركورانه چيزي از ديگران و عمل كردن به كار ديگران از روي تابعيت محض.
42 - حسن راشدي، همان، ص 137.
43 - ر.ك، به سوره بقره (2) آيه 261.
44 - محمد رضا شرفي،همان، ص 1، اسفند 79.
45 - سايت درمانگران ايران، همان، نكته بيست و نهم Htpp://www.iran healeves .co .427
46 - سايت درمانگران ايران،همان .
47 - همان، نكته بيست و هفتم، ص 440.
48 - همان، نكته بيست و هشتم، ص 426 .
49 - محمد رضا شرفي، همان، تربيت، اسفند 79.
50 - محمد رضا رضوانطلب، همان، ص 44.
51 - سايت درمانگران ايران، نكته بيست و هفتم، ص 440 .
52 - همان، نكته بيست و نهم، ص 427 .
53 - محمد جواد سوري، «آثار شگفت انگيز نماز بر روح و روان و جسم»، نشريه صف، ش 273.
54 - محمد دشتي، ترجمه نهج البلاغه، خطبه 192، ص 390.
55 - مرتضي مطهري، سيري در نهج البلاغه، ص 97.
56 - محمد رضا شرفي، همان، اسفند 79.
57 - نهج البلاغه، محمد دشتي، خطبه 199، ص 418.
58 - سوره اسراء (17)، آيه 70.
59 - محمد رضا شرفي، همان، ص 3 .
60 - محمد رضا رضوانطلب، همان، ص 63 - 62.
61 - شيخ عباس قمي، مفاتيح الجنان، ص 273.
62 - محمد رضا شرفي، همان، ص 4 .
63 - سوره حمد (1) آيه (5) «اهدنا الصراط المستقيم».
64 - بي نا :«آثار تربيتي و روحي نماز»، همشهري، شماره 10/9/79.
65 - ابوالقاسم پاينده، نهج الفصاحه، ص 409، ح 2764 .
66 - همان، حديث 2771.
67 - محمد جواد سوري، همان .
68 - محمد رضا شرفي، همان، شماره 1، سال 80، ص 2
69 - محمد رضا رضوانطلب، همان، ص 25.
70 - محمد رضا شرفي، همان، شماره 2، 1380، ص 2 .
71 - سوره آل عمران (3)، آيه 191.
72 - گودرز نجفي، همان، ص 44 - 43.
73 - سوره غافر (40) آيه 60.
74 - حسن راشدي، همان، ج 2، ص 84، به نقل از الكسيس كارل ، راه و رسم زندگي، ص 170.
75 - سيد حسين موسوي راد لاهيجي، نماز از ديدگاه قرآن و حديث، ص 19.
76 - سيد حسين موسوي راد لاهيجي، همان .
77 - فريد نهاوندي، همان، ص 82 .
78 - فريد نهاوندي، همان، و حسن راشدي، همان، ج 2، ص 191 - 190.
79 - حسن راشدي، همان، ص 191.
80 - محمد رضا شرفي، همان، شماره 2، سال 80، ص 4 .
81 - سوره طه (20 ) ،آيه 13 .
82 - Ob session.
83 - شيخ كليني، اصول كافي، ترجمه محمد باقر كمرهاي، ج 1، ص 38.
84 - شيخ عباس قمي، حاشيه مفاتيح الجنان، ص 413 تا ص 415.
85 - رك به محمد باقر مجلسي، همان، ج 91، ص 354، روايت 17.
86 - رساله مراجع.
87 - سايت درمانگران ايران، نكته هفدهم و هجدهم، ص 417 و ص 418
*قرآن مجید ترجمه مهدی الهی قمشه ای .
1. کلینی، محمد بن یعقوب : اصول کافی،6جلدی، ترجمه محمد باقر کمره ای، تهران، اسوه (وابسته به سازمان اوقاف و امور خیریه )، چاپ ششم، 1383.
2. طیب، سید عبدالحسن : اطیب البیان فی تفسیر قرآن،تهران، کتابخانه اسلام، چاپ دوم، بی تا.
3. مجلسی، محمد باقر : بحارالانوار، تهران، المکتبه الاسلامیه،بی تا.
4. رضوانطلب، محمد رضا :پرستش آگاهانه، تهران و مراکز ستاداقامه نماز، ستاد اقامه نماز، چاپ پنجم، 1381.
5. فلسفی، محمد تقی: تفسیر بیان، تحقیق مرکز فرهنگ و معارف قرآن، قم، بوستان کتاب، 1383
6. جمعی از نویسندگان، خانواده و نماز، ویرایش محمدرضا سنگری، تهران، سازمان انجمن و اولیا و مربیان، چاپ سوم، 1380
7. نوری شهرضایی، رحمت الله :دیدار با محبوب، قم، میثم تمار، 1380.
8. نجفی، گودرز: راز نیایش، تهران، چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی، 1380.
9. موسسه مطالعاتی منتظران موعود (عج): رساله توضیح المسایل محشی امام خمینی (ره) شش مرجع، مشهد، بارش، 1381
10. بهرامپور، ابوالفضل: ستون خیمه، تهران، مدرسه، 1377 .
11. مطهری، مرتضی: سیري در نهج البلاغه، قم، صدرا، 1354.
12. آمدی، عبدالواحد: غررالحکم ودرر الکلم،2جلدی،سید هاشم رسولی محلاتی،قم و تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1377.
13. متقی هندی، علاءالدین علی: کنزالعمال فی سنن الاقوال والافعال، بیروت، الرساله،1401ه.ق.
14. قمی، شیخ عباس: مفاتیح الجنان، ترجمه مهدی الهی قمشه ای،قم، جامعة القرآن الکریم، 1382 .
15. بهرامپور، ابوالفضل: نسیم حیات، قم، هجرت، چاپ چهارم،1383 .
16. ستاد اقامه نماز استان اصفهان وشرکت هواپیماسازی ها: مجموعه مقالات نقش نماز در ایجاد امنیت، ج سوم،ستاد اقامه نماز استان اصفهان و شرکت هواپیما سازی هسا،1379 .
17. موسوی رادلاهیجی، سیدحسین: نماز از دیدگاه قرآن و حدیث، بی جا، انتشارات اسلامی، چاپ چهارم،1374 .
18. ستاد اقامه نماز نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها: نماز درآینه نشریات دانشجویی، تدوین عین الله عابدی و مسعود خسروی، ستاد اقامه نماز،1380 .
19. نعیم آبادی، غلامعلی: نماز زیباترین الگوی پرستش، تنظیم حسین واعظی نژاد، تهران، ستاد اقامه نماز، 1377 .
20. راشدی، حسن: نمازشناسی، جلداول، تهران و دفاترستاد اقامه نماز، ستاد اقامه نماز، چاپ نهم،1384 .
و (...): نمازشناسی، جلددوم، تهران و دفاترستاد اقامه نماز، ستاد اقامه نماز،1380 .
21. دشتی، محمد: ترجمه نهج البلاغه، قم، پارسیان، 1379 .
22. پاینده، ابوالقاسم: نهج الفصاحه، اصفهان، خاتم الانبیا، چاپ دوم،1384 .
مقالات
23. بی نا: «آثارتربیتی وروحی نماز» روزنامه همشهری، شماره10/9/79.
24. سوری، محمدجواد: «آثار شگفت انگیز نماز برروح وروان و جسم»، نشریه صف، شماره273.
25. شرفی، محمدرضا : «مبانی و آثار روانشناختی نماز»، نشریه تربیت، اسفند 1379.
26. (...): «مبانی وآثار روانشناختی نماز»، نشریه تربیت، شماره1و2، 1380 .
/ج