مؤمنان و بهره بهينه از نعمت هاي خدا
تهيه کننده: محمدرضا مصطفي پور
خداي سبحان، انسان را آفريد تا به کمال شايسته خود نائل شود. انسان براي رسيدن به کمال شايسته ي خويش، نيازمند راهنمايي است تا از رهگذر اين راهنمايي، به هدف خود برسد.
از اين رو، قرآن کريم را به عنوان راهنما در اختيارش قرار داده است. شيوه قرآن در بيان آموزه هاي دين، به صورت خطاب است و چون خداي متعال، کمال مطلق است، خطاب کمال مطلق به انسان، ثمرات و آثاري دارد و آنها عبارت اند از :
1. خداوند، با خطاب قرار دادن انسان ها، به آنان شخصيت مي دهد و از آنان انسان هايي متعهد و مسئول مي سازد؛
2. خداوند با خطاب خود، لذت حضور در حريم و محضر خود را به مخاطبان مي چشاند تا هنگامي که معارف و حقايق را دريافت مي کنند، آنها را در قلب شان ثابت و مستقر گردانند و در حال انجام اعمال و عبادت عملي، رنج و خستگي را احساس نکنند.
خداي سبحان در آيه 1 سوره بقره، خطاب به مؤمنان مي فرمايد:« يا ايها الذين آمنوا کلوا من طيبات ما رزقناکم و اشکروا لله ان کنتم اياه تعبدون»؛ اي کساني که ايمان آورده ايد، از نعمت هاي پاکيزه اي که به شما روزي داده ايم، بخوريد و شکر خدا را به جا آوريد، اگر او را پرستش مي کنيد.
خداوند در اين آيه شريفه، از اهل ايمان خواسته است که به چند چيز توجه کنند:
1. نعمت هاي پاک و حلال که ممنوعيتي ندارند و هماهنگ با طبع و فطرت سالم انساني اند-، براي مؤمنان آفريده شده اند و بايد از آنها بهره بهينه ببرند.
خداوند، روزي هايي که مي آفريند، براي همه آدميان است و همگان از آن بهره مي برند؛ اما مؤمنان، اين ويژگي را دارند که از آن روزي هاي حلال و پاکيزه، « بهره صحيح» مي برند و با بهره برداري صحيح و درست از آنها، نيرو و توان مي گيرند تا وظايف خود را به درستي انجام دهند.
2. به لحاظ اين که قرآن، کتابي است که براي هدايت همگان و در همه زمان ها فرو فرستاده شده و از اين جهت، کتابي جهان شمول است، انسان ها را به گونه اي هدايت مي کند که نه راه افراط را در پيش گيرند و همچون برخي زاهدمنشان، حلال هاي خدا را بر خود حرام سازند و نه راه تفريط را در پيش گيرند تا حرام خدا را حلال کنند؛ بلکه بايد از روزي هاي پاکيزه، بهترين استفاده را داشته باشند.
3. مؤمنان در اين آيه، به شکرگزاري خدا مأمور شده اند، اگر خدا را پرستش مي کنند.
انسان موحدي که خداوند را ولي نعمت خود مي شناسد، شکر نعمت ها را به خود واجب مي داند و فقط او را مي پرستد و در برابر نعمت او سپاس گزاري مي کند.
شکرگزاري خدا، سه گونه دارد: شکر قلبي، جوارحي و زباني. اعتقاد به اين که نعمت، از خداي سبحان است، شکر قلبي است، به کارگيري نعمت و مصرف نمودن آن در جاي مناسب خود، شکر جوارحي است و خدا را با زبان سپاس کردن، شکر لساني است.
4. شکر نعمت هاي الهي، گونه اي عبادت است و عبادت نيز مصداق کامل شکر اوست؛ يعني آدمي، وقتي با قلب و اعضا و زبان خود، سپاس نعمت هاي خدارا به جا مي آورد، همين خود عبادت و اطاعت خدا است و خود عبادت نيز غير از شکر نعمت خدا نيست؛ زيرا انساني که همه نعمت ها را از خدا مي داند و به آن اعتقاد دارد، نعمت ها را بدون اسراف و تبذير در جاي خود مصرف مي کند و اين، به جاي خود مصرف کردن، يعني اين که در مواردي که خداي سبحان به او امر کرده، مصرف مي کند و با زبان، حمد و سپاس الهي را به جا مي آورد.
5. عبادت انسان در برابر خداي متعال، فقط براي اوست، نه براي رهايي از رنج دوزخ و يا رسيدن به گنج بهشت. به ديگر سخن، انسان مؤمن، فقط خدا را خالصانه، دوستانه، آزادانه و کريمانه عبادت مي کند و نه هراسناکانه و نه سوداگرانه. توضيح آن که انسان هايي که به عبادت خدا مي پردازند، سه دسته اند: برخي خدا را « سوداگرانه» عبادت مي کنند. اينها کساني هستند که خدا را براي دستيابي به بهشت و نعمت هايش عبادت مي کنند و اگر در دنيا از لذتي چشم پوشي مي کنند، در واقع، از لذت زودگذر دنيا مي گذرند. برخي ديگر، خدا را براي نرفتن به جهنم و ترس از عذاب الهي عبادت مي کنند، مانند بردگاني که براي فرار از ترس کيفر، فرمان مولايشان را به کار مي بندند؛ اما انسان هاي مؤمن، « خالصانه» خدا را عبادت مي کنند؛ چون فقط خدا را مي خواهند و مطلوب آن تنها خداست. آنها« دوستانه» خدا را عبادت مي کنند؛ زيرا تنها خدا را دوست دارند، نه بهشت او را . آنها همچنين« آزادانه» خدا را عبادت مي کنند؛ زيرا آنها از خود آزادند و به خود و لذت و رنج خود نمي انديشند و فقط به خداي متعال و لقاء او دلبسته اند و خدا را « کريمانه» عبادت مي کنند؛ زيرا کرامت خود را در اين مي دانند و مي يابند که تنها باتقوايان و پروا پيشگان اند که نزد خداوند، کرامت دارند.
منبع:نشريه پاسدار اسلام، شماره 338
/م
از اين رو، قرآن کريم را به عنوان راهنما در اختيارش قرار داده است. شيوه قرآن در بيان آموزه هاي دين، به صورت خطاب است و چون خداي متعال، کمال مطلق است، خطاب کمال مطلق به انسان، ثمرات و آثاري دارد و آنها عبارت اند از :
1. خداوند، با خطاب قرار دادن انسان ها، به آنان شخصيت مي دهد و از آنان انسان هايي متعهد و مسئول مي سازد؛
2. خداوند با خطاب خود، لذت حضور در حريم و محضر خود را به مخاطبان مي چشاند تا هنگامي که معارف و حقايق را دريافت مي کنند، آنها را در قلب شان ثابت و مستقر گردانند و در حال انجام اعمال و عبادت عملي، رنج و خستگي را احساس نکنند.
خداي سبحان در آيه 1 سوره بقره، خطاب به مؤمنان مي فرمايد:« يا ايها الذين آمنوا کلوا من طيبات ما رزقناکم و اشکروا لله ان کنتم اياه تعبدون»؛ اي کساني که ايمان آورده ايد، از نعمت هاي پاکيزه اي که به شما روزي داده ايم، بخوريد و شکر خدا را به جا آوريد، اگر او را پرستش مي کنيد.
خداوند در اين آيه شريفه، از اهل ايمان خواسته است که به چند چيز توجه کنند:
1. نعمت هاي پاک و حلال که ممنوعيتي ندارند و هماهنگ با طبع و فطرت سالم انساني اند-، براي مؤمنان آفريده شده اند و بايد از آنها بهره بهينه ببرند.
خداوند، روزي هايي که مي آفريند، براي همه آدميان است و همگان از آن بهره مي برند؛ اما مؤمنان، اين ويژگي را دارند که از آن روزي هاي حلال و پاکيزه، « بهره صحيح» مي برند و با بهره برداري صحيح و درست از آنها، نيرو و توان مي گيرند تا وظايف خود را به درستي انجام دهند.
2. به لحاظ اين که قرآن، کتابي است که براي هدايت همگان و در همه زمان ها فرو فرستاده شده و از اين جهت، کتابي جهان شمول است، انسان ها را به گونه اي هدايت مي کند که نه راه افراط را در پيش گيرند و همچون برخي زاهدمنشان، حلال هاي خدا را بر خود حرام سازند و نه راه تفريط را در پيش گيرند تا حرام خدا را حلال کنند؛ بلکه بايد از روزي هاي پاکيزه، بهترين استفاده را داشته باشند.
3. مؤمنان در اين آيه، به شکرگزاري خدا مأمور شده اند، اگر خدا را پرستش مي کنند.
انسان موحدي که خداوند را ولي نعمت خود مي شناسد، شکر نعمت ها را به خود واجب مي داند و فقط او را مي پرستد و در برابر نعمت او سپاس گزاري مي کند.
شکرگزاري خدا، سه گونه دارد: شکر قلبي، جوارحي و زباني. اعتقاد به اين که نعمت، از خداي سبحان است، شکر قلبي است، به کارگيري نعمت و مصرف نمودن آن در جاي مناسب خود، شکر جوارحي است و خدا را با زبان سپاس کردن، شکر لساني است.
4. شکر نعمت هاي الهي، گونه اي عبادت است و عبادت نيز مصداق کامل شکر اوست؛ يعني آدمي، وقتي با قلب و اعضا و زبان خود، سپاس نعمت هاي خدارا به جا مي آورد، همين خود عبادت و اطاعت خدا است و خود عبادت نيز غير از شکر نعمت خدا نيست؛ زيرا انساني که همه نعمت ها را از خدا مي داند و به آن اعتقاد دارد، نعمت ها را بدون اسراف و تبذير در جاي خود مصرف مي کند و اين، به جاي خود مصرف کردن، يعني اين که در مواردي که خداي سبحان به او امر کرده، مصرف مي کند و با زبان، حمد و سپاس الهي را به جا مي آورد.
5. عبادت انسان در برابر خداي متعال، فقط براي اوست، نه براي رهايي از رنج دوزخ و يا رسيدن به گنج بهشت. به ديگر سخن، انسان مؤمن، فقط خدا را خالصانه، دوستانه، آزادانه و کريمانه عبادت مي کند و نه هراسناکانه و نه سوداگرانه. توضيح آن که انسان هايي که به عبادت خدا مي پردازند، سه دسته اند: برخي خدا را « سوداگرانه» عبادت مي کنند. اينها کساني هستند که خدا را براي دستيابي به بهشت و نعمت هايش عبادت مي کنند و اگر در دنيا از لذتي چشم پوشي مي کنند، در واقع، از لذت زودگذر دنيا مي گذرند. برخي ديگر، خدا را براي نرفتن به جهنم و ترس از عذاب الهي عبادت مي کنند، مانند بردگاني که براي فرار از ترس کيفر، فرمان مولايشان را به کار مي بندند؛ اما انسان هاي مؤمن، « خالصانه» خدا را عبادت مي کنند؛ چون فقط خدا را مي خواهند و مطلوب آن تنها خداست. آنها« دوستانه» خدا را عبادت مي کنند؛ زيرا تنها خدا را دوست دارند، نه بهشت او را . آنها همچنين« آزادانه» خدا را عبادت مي کنند؛ زيرا آنها از خود آزادند و به خود و لذت و رنج خود نمي انديشند و فقط به خداي متعال و لقاء او دلبسته اند و خدا را « کريمانه» عبادت مي کنند؛ زيرا کرامت خود را در اين مي دانند و مي يابند که تنها باتقوايان و پروا پيشگان اند که نزد خداوند، کرامت دارند.
نتيجه گيري:
منبع:نشريه پاسدار اسلام، شماره 338
/م