میدان نقش جهان (2)
توصیف میدان نقش جهان از سفرنامه ی پی یترو دلاواله
« می توان ازدو محل نام برد که به نظر من نه تنها نظیر آن ها در قسطنطنیه نیست، بلکه با بهترین آثار مسیحیت برابر و حتی بدون تردید برآن ها مزیت دارند. یکی از این دو محل میدان شاه یا میدان اصلی شهر واقع درجلوی قصر سلطنتی ست که طول آن 690 و عرض آن 230 قدم می شود. دور تا دوراین میدان را ساختمان های مساوی و موزون وزیبا فراگرفته که سلسله ی آن ها درهیچ نقطه قطع نشده است. درها همه بزرگ ودکان ها هم سطح خیابان و پرامتعه هستند و بالای آن ها ایوان ها و پنجره ها و هزاران تزئینات مختلف منظره ی زیبایی به وجود آورده است.این حفظ تناسب در معماری و ظرافت کارباعث تجلی بیش تر زیبایی میدان می شود و با وجودی که عمارت های میدان ناوونا (1) دررم بلندترو غنی تر هستند، اگر جرأت این را داشته باشم،باید بگویم میدان شاه را به دلایل مختلفی برآن ترجیح می دهم. اطراف میدان در نزدیکی دکان ها نهر پر آبی جاری ست که در وسط آن سنگ هایی برای رفت و آمد پیاده ها قرارداده اند و بین این نهرو دکان ها به خط مستقیم درخت های پرشاخ و برگ و یکسان کاشته اند که چند وقت دیگر وقتی برگ های آن ها بروید،به نظرم قشنگ ترین منظره عالم را تشکیل خواهند داد. وسط تمام میدان با سنگ های ریز فرش شده و برای دویدن یا اسب سواری موقعیتی از آن بهتر وجود ندارد. در ورودی خانه ی شاه در یکی از اضلاع طولی میدان شاه واقع شده، ولی در وسط آن نیست، به طوری که اگر این ضلع میدان را به سه قسمت کنیم، از یک طرف یک سوم واز طرف دیگر دوسوم با ضلع غربی میدان فاصله پیدا می کند و برای بیان حقیقت باید گفت زیبایی این در بیش از عظمت و شکوه آن است. قدری پایین تر مدخل ورودی زنان دربار است، منتها درآن ازکاشی های ظریف و رنگارنگ پوشیده شده است (مسجد شیخ لطف الله). در ضلع فوقانی میدان مسجدی ست که فعلاً مشغول ساختن آن هستند(2)و درپایین میدان نزدیک بازار ( مقصود شمال میدان است) به قرینه ی آن سردر بزرگی ست که درطبقه ی بالای آن دو جایگاه قراردارد که هر روز غروب آفتاب درآن نقاره می زنند و دو آهنگ جنگی ایران و ترک را می نوازند که به گوش خوش می آید و با وجود بزرگی میدان در همه جا طنین می افکند.
میدان نقش جهان دردوران شاه عباس دوم
« در کشوری مانند ایران که هم از لحاظ بعد مکانی و هم ازنظر عادات و رسوم برای ما دنیای جدیدی ست،آنچه را ممکن بود حس کنجکاوی ما اروپاییان را برانگیزد، به دقت بررسی کردم و برای شناسایی آنچه مربوط به ایران است،به قدری دقت کردم و به اندازه ای رنج بردم که بدون اغراق می توانم ادعا نمود که مثلاً اصفهان را بیش از لندن می شناسم. در صورتی که بیش از26 سال در آن شهر به سر برده ام و همچنین زبان فارسی را درست مانند انگلیسی و تقریباً مانند فرانسه صحبت می کنم. تقریباً تمام طول و عرض کشورایران را پیموده و همه جای آن را از دریای خزر تا اقیانوس و سرحدات آن مانند ارمنستان و قفقاز جنوبی و ماد و عربستان تا کرانه ی رود سند دیده ام.»
شاردن درباره ی میدان نقش جهان نوشته است که این میدان یکی از زیباترین میدان های جهان است که شکل مربع مستطیل دارد به طول 440 قدم و عرض 160 قدم. اطراف میدان نهری ست که با آجر و آهک سیاه که از سنگ سخت تراست ساخته شده، این نهربه عرض شش پا و ازاره های آن از سنگ سیاه و پیاده روی آن به اندازه ی یک پا بلندتراست،ولی عرض این سنگ ها به اندازه ای ست که چهار نفر به آسانی می توانند روی آن پهلوی یکدیگر حرکت کنند. بین این نهر و اتاق های اطراف میدان فضایی به عرض 20 پا وجود دارد. در اطراف میدان دویست اتاق است که همه به یک اندازه و یک سبک و دو طبقه ساخته شده اند.اتاق های طبقه زیرین هر یک عبارت است ازدو دکان که یکی روی میدان و دیگری به طرف بازار است. طبقه بالا نیز عبارت است ازچهاراتاق که دوتای آن به طرف میدان و دو تا درعقب واقع است. هر یک از اتاق های رو به میدان ایوانی دارد و جلوی آنها طارمی هایی کشیده شده که با آجر و گچ و به رنگ سبز و قرمز ساخته شده وبی اندازه به چشم زیبا می آید.هریک از اتاق ها به طرف بازار راه هایی دارد که در موقع تابستان بسیار خنک می باشد.
عمارت ساعت در میدان نقش جهان
شاردن در جای دیگری از سفرنامه ی خود راجع به عمارت ساعت یا ساعت سازی در میدان نقش جهان توضیح بیشتری داده و چنین می نویسد:
«عمارت ساعت که فعلاً مورد توجه نیست به هنگام جلوس شاه عباس دوم برای تفریح و خوش آمد وی ساخته شده است. این عمارت مانند باغچه ی کودکان است، مخصوصاً برای کسی که چیز مهمی در عمر خود ندیده باشد،چه شاهان ایران تا موقع تاج گذاری به حال کودکی به سر می برند.(3)این عمارت عبارت است از تعدادی عروسک ها و بازوها وسرها و دست هایی که به صورت های نقاشی شده روی دیوارنصب و به جای اعضای آن ها به کار می رود و نیز تعدادی پرندگان و حیوانات چوبی ست که با حرکت پاندول های ساعت به حرکت آمده ودرسرساعت به صدا در می آیند و آوای مخصوصی از آن ها به گوش می رسد.ایرانیان به این دستگاه با چنان نظر تحسین و شگفت انگیز نگاه می کنند که ما به ساعت «استراسبورگ» و «آنورس» نمی نگریم و آن را شاهکار قوای محرکه می دانند،درصورتی که نقاشی های آن بی تناسب و صدای آن ناموزون و گوش خراش است و بازیچه ای بیش نیست.»(4)
«درمرکزمیدان دکل بزرگی ست به صدای صدوبیست پا که درروزهای رسمی برای نشانه زدن به کارمی رود.درشمال و جنوب میدان به فاصله ی سی و پنج پا ازنهر دو ستون سنگی واقع شده که دروازه های بازی چوگان است.»
تاورنیه، سیاح دیگر فرانسوی که از هزاروچهل و یک تا هزارو هفتاد و هشت هجری شش سفر به مشرق زمین کرده و بیش از 9 بار ایران را دیده است، نوشته است که وقتی شاه می خواهد تیراندازی بکند،جام زرینی روی دکل نصب می نمایند. باید سوار در سر تاخت بیاید از زیر آن بگذرد و بعد با قیقاج به تیر و کمان آن جام را بزند.این هم از رسومات قدیمه ی ایران است که درحال فرار با قیقاج دشمن خود را می کشند.هرکس جام طلا را با تیر بزند، از آن او خواهد بود. و من خود دیدم که شاه صفی در پنج تاخت سه جام را با تیر فرود آورد.
توپ های میدان نقش جهان
دو سر ستون تاریخی که در میدان نقش جهان قرار داشته اند
شاردن نوشته است درگوشه ی حرمسرا دو پایه ستون مرمربسیار زیبا و گران بها وجود دارد که از خرابه های تخت جمشید آورده اند.میرسید علی جناب،مؤلف تاریخ «الاصفهان» دررساله ی «راهبر برای مسافران اصفهان » چنین نوشته است: دو سرستون سنگی با نقش اورمزد(اهورامزدا) و غیره حالیه جلوی عمارت تیموری در چهارحوض می باشد.(عمارت تیموری یا چهارحوض که این مؤلف از آن نام برده است،زمانی محل باشگاه افسران اصفهان بود.)
شاردن این دو ستون را در میدان شاه، جلوی درحرمسرا نشانی داده و تصور کرده است که ازعمارت تخت جمشید به این جا منتقل شده باشد.آقای هرتسفلد(5)در کنفرانس خود درسالن معارف در اردیبهشت 1306 ازاین دو سر ستون اسم برده که هشتاد سال قبل در اصفهان وجود داشته و حالیه اثری ازآن ها نیست.
مؤلف «الاصفهان» در دنباله ی بیان این مطلب اضافه می کند که این دو سر ستون در مقابل در خورشید (درحرمسرا) سال گذشته 1306 از زیرخاک و آوار میدان شاه بیرون آمد و به نظر می رسد که اصل آن ها متعلق به عمارت سلطنتی شهر جی بوده است که به این جا منتقل شده و من مشروحاً در قسمت ابنیه و آثار قدیمه ی کتاب «الاصفهان» نوشته ام.(6)
یکی ازاین دو سر ستون در حال حاضر در عمارت چهل ستون اصفهان قرار دارد و سر ستون دیگر در موزه ی ایران باستان در تهران برای مشاهده ی سیاحان به نمایش گذاشته شده و در زیر آن چنین نوشته شده است:
« یکی از دو ستون سنگی اصفهان نظیر سرستون های بیستون، متعلق به اواخر زمان ساسانی که در عمارت تیموری اصفهان به دست آمده است .»
سردرقیصریه در شمال میدان نقش جهان
شاردن ازساعت بزرگ و ناقوسی نام برده است که برفرازاین سردر قرار داشته، وی چنین می نویسد:
« در بالای سردرجای ساعت بزرگی ست که مساحت پایه ی آن سه یا چهار پای مربع است،ولی اکنون در آن ساعتی نیست واین یا به علت آن است که فعلاً ساعت سازی برای به کار انداختن آن موجود نیست و یا به سبب آن است که هر نوع صدای ناقوس در مذهب ایرانیان ممنوع باشد، ولی بالای آن ناقوسی به وزن 800 یا 900 لیور قرار دارد(7)که درکنار آن ،این کلمات به لاتین حک شده است:« ای حضرت مریم برای ما بیچارگان دعا کن»
از این کلمات چنین به نظر می رسد که این ناقوس متعلق به دیر شهر هرمز بوده و پس از غلبه ی شاه عباس بر پرتقالی ها و فتح هرمز، از آن جا به اصفهان انتقال داده شده و در سر قیصریه نصب شده است.
از سردر قیصریه وارد مجلل ترین و بزرگ ترین بازارهای اصفهان می شویم که در دوره ی صفویه مرکز فروش پارچه های گران بها بوده و نمایندگان کمپانی های خارجی در آن جا حجره هایی داشته اند. در وسط بازار چهارسویی ست که دارای گنبد منقش زیبایی از زمان شاه عباس است و در طرف راست آن (ضرابخانه)و در طرف چپ آن ( کاروان سرای شاه) قرار داشته است و امروز نیز باقی ست.
در جبهه ی فوقانی سردر قیصریه در دو پشت بغل،کاشی کاری معرق نفیسی شده که موضوع آن نمایش ستاره ی قوس است. مورخان مشرق زمین احداث شهر اصفهان را در برج قوس دانسته اند واین مجموعه را به شکل نیمه انسان و نیمه ببری که دمش مار بزرگی ست، در سردر قیصریه نمایش داده اند. نیمه ی انسان در دو تصویر موجود در حال تیراندازی ست.»
نقاره خانه ی میدان نقش جهان
پیرلوتی،نویسنده معروف فرانسوی که در سال 1904 میلادی برابر با 1321 هجری قمری دراصفهان بوده، در سفرنامه ی خود با عنوان «به سوی اصفهان» درباره ی نقاره خانه ی میدان نقش جهان چنین می نویسد:
«پیش ازفرا رسیدن شب، مدت کوتاهی برای من باقی ست که در میدان شاه توقف کنم و شاهد منظره ی تشریفات ساعت مذهبی مغرب باشم.این تشریفات مخصوص به هنگام غروب ازپیش از اسلام و از زمان دیانت اولی موبدان است.به محض این که مسجد شاه که در تمام روز آبی ست، در پرتو آخرین اشعه ی غروب در این دقیقه ی مخصوص بنفش رنگ می گردد،صدای نقاره خانه بلند می شود. طبل ها و بوق های بزرگ که نظیرآن ها در هندوستان دیده می شود، به صدا درمی آیند. از هزاران سال پیش این رسم بوده است و هنوز هم پابرجاست که هنگام غروب بدین وسیله به خورشید درود می فرستند. هنگامی که اشعه ی آفتاب خاموش می شود،این دستگاه موسیقی وحشیانه ناگهان به صدا در می آید و ضربه های بزرگ نواخته می شود. صدای توفان در این جایگاه خلوت که تصادفاً کاروانی هنوز درآن باقی مانده،می پیچد و صدای بوق ها و کرناها مانند نوای حیوانات وحشی دربرابر شکست سپاه نور به گوش می رسد.فردا صبح نقاره چی ها در همین محل امروزی جمع شده وموقع طلوع آفتاب نقاره می زنند.در ساحل رود گنگ در هندوستان نیز صبح و شام هنگام طلوع و غروب آفتاب براین شاه کواکب درود می فرستند و نظیر همین صدا دو دفعه در روز در بالای شهر بنارس بلند می شود.»
تصویرهایی از میدان نقش جهان در سفرنامه ی سیاحان اروپایی
هربرت در سفرنامه ی خود درباره ی مسائل اجتماعی و اقتصادی ایران، شهرها و باغ ها و تاریخ و جغرافی و باستان شناسی سخن می راند.سفرنامه ی مصور او درلندن در سال 1634 میلادی (1043 هجری) به چاپ رسید.
قدیمی ترین نمایش میدان نقش جهان را نیز هربرت در سفرنامه ی خود آورده است. «میدان یا بازار بزرگ در اصفهان» نام تصویری ست که میدان شاه اصفهان را نشان می دهد. این تصویر در نوع خود بی نظیراست و مانند یک عکس هوایی از میدان شاه می باشد. هربرت روی بام بازار در قسمت شمالی میدان قرار گرفته و این طرح را تهیه کرده است. او خود، میدان نقش جهان را ستوده است و می نویسد:
«میدان یا بازار بزرگ بدون شک مجلل ترین و مطبوع ترین بازار در تمام جهان است. طول آن در حدود 1000 و عرض آن 200 پا می باشد. این میدان شبیه به مرکز بورس ما،یا شبیه به میدان سلطنتی در پاریس است،اما شش بار از آن بزرگتر است.»(10)
دولیه دلاند(11)سیاح فرانسوی که در دوران شاه عباس دوم دراصفهان بوده است،درکتاب خود با نام «زیبایی های ایران» و ژان تونو(12)دیگرسیاح فرانسوی هم که درسال 1074 هجری قمری و در دوران سلطنت همین پادشاه دراصفهان به سربرده است،درسفرنامه خود تصاویری از میدان نقش جهان به دست داده اند که با حقیقت وفق نمی دهد و بیش تر جنبه ی تخیل دارد. سفرنامه ی پل لوکاس هم که در سال 1112 هجری و در دوران سلطنت شاه سلطان حسین دراصفهان بوده است، همین کیفیت را دارد و تصویری که از میدان نقش جهان ترسیم کرده است، با حقیقت وفق نمی دهد.»(13)
میدان نقش جهان در دوران سلطنت شاه سلیمان
«قصرشاه در مغرب میدان بزرگی قرار دارد که در آن جا مردم به خرید و فروش می پردازند. این میدان جالب ترین میدان مشرق زمین است و بسیار وسیع می باشد. طول آن بسیار بیشتر از عرض آن است. شکل میدان مربع مستطیل است و 700 قدم طول و 300 قدم عرض دارد.(14)درچهار طرف آن حجره هایی رواق مانند ساخته شده که سبک معماری آن ها همان طور که در عکسی که از میدان کشیده ام نمایان است، شبیه به ساختمان در ورودی قصر شاه می باشد.
در این میدان فرزندان امرا و بزرگان به نمایش و تمرین های مختلف می پردازند؛ از جمله امیرزادگان جوان در این میدان سواره چوگان بازی می کنند و نیزه پرانی می نمایند و به تاخت اسب می تازند و به انواع چابک سواری ها می پردازند. مثلاً همان طور که به سرعت اسب می تازند، بدون این که پای خود را از رکاب در آورند، خود را خم می کنند و نیزه ها را از روی زمین جمع می کنند و به آیین پارت های قدیم در حالی که چهارنعل اسب می تازند و فرار می کنند ازعقب تیر را از کمان رها می نمایند و بازبه همین ترتیب در حالی که به سرعت اسب می تازند،روی خودرا بر می گردانندازپشت سر وسط بشقاب طلایی را که بر سرچوب بلندی در وسط میدان برپا داشته اند،هدف قرار می دهند و تیر از کمان رها می کنند.
شاه که تمرین تیراندازی را از تالار بزرگ شهر تماشا می کند، به هر کس که جام طلا را به زیر آورد، جایزه ای می دهد و بشقاب طلا را نیز به او می بخشد و همچنین برای او صد «اکو» می فرستد(15)تا وسایل پذیرایی شاه را در منزلش فراهم کند، زیرا معمول چنین است که کسی که بشقاب طلا را نشانه می کند،شاه برای تشویق او به منزلش می رود و درآن جا غذای مختصری صرف می کند.تمام امرا و بزرگان دربار مهارت آن تیرانداز را می ستایند و از این که افتخار پیدا کرده است که شاه به منزل او تشریف فرما شود،به او تبریک می گویند.»(16)
انگلبرت کمپفر(17)،سیاحی آلمانی بود که در هیأت تجارتی که ازطرف شارل یازدهم، پادشاه سوئد درسال 1682 میلادی برابر با 1093 هجری به ایران عازم شد، سمت منشی گری و پزشک آن هیأت را به عهده داشته است. کمپفر در سال 1096هجری به اصفهان رسید و دو سال در پایتخت ایران توقف کرد و دراین مدت فرصت یافت که شهراصفهان و به طورکلی مسائل مربوط به ایران را مطالعه نماید. وی در سفرنامه ی خود تصاویری از میدان نقش جهان و تالارآینه خانه و مراسم شترقربانی در باغ هزارجریب نشان داده است و از کاخ های درباری و مراکز دولتی طرح های جالبی تهیه کرده است.
کمپفرمیدان نقش جهان را با غرفه های اطراف و نهرهای سنگی و دروازه ی چوگان و تیربلندی که مخصوص قپق اندازی بوده است،توصیف کرده و تنها چیزی که در سفرنامه ی خود به مطالب دیگران می افزاید، آن است که می گوید شاه سلیمان به علت خسیس بودن، چندان علاقه ای به ورزش قپق اندازی نشان نمی دهد.
پي نوشت ها :
1-پي يترو دلاواله در بيان جهت جغرافيايي ميدان نقش جهان اشتباه کرده است زيرا مقصود او مسجد شاه بوده که مقارن اتمام مسجد شيخ لطف الله مشغول پي ريزي آن بوده اند و درضلع جنوبي ميدان قرار دارد نه قسمت فوقاني آن.
2-مقصود شاردن از ذکراين نکته که شاهان ايران تا موقع تاجگذاري به حال کودکي به سرمي برند جانشينان شاه عباس اول تا شاه طهماسب دوم است که هميشه در چهارديواري حرم تحت نظر بودند و معاشران و ندماي آن ها را خواجگان و زنان تشکيل مي داده اند و هنگامي که به سلطنت مي رسيده اند هيچ گونه اطلاعي از مملکت داري و وظايف خود درامرخطير سلطنت نداشته اند.
3-«شواليه شاردن فرانسوي. قسمت شهر اصفهان»ترجمه ي حسين عريضي صفحه ي 38.
4-ارنست هرتسفلد پروفسور هرتسفلد از بزرگان مستشرقين و ايران شناسان نامي است که اهميت دخالت ايران دوره ي ساساني را درتاريخ معماري و صنعت عالم معرفي نموده و درنتيجه ي مطالعات و تحقيقات فراوان درخصوص معماري و ابنيه ي ايران قديم دايره ي اطلاعات ديگران را که دراين باب بسيار محدود بوده وسعت کامل بخشيده است.وي اول بار در تخت جمشيد با روش علمي به حفاري پرداخت و نتايج عالي به دست آورد.سلسله ي انتشاراتي که به زبان آلماني تحت عنوان (اطلاعاتي راجع به آثار قديم ايران) توسط او منتشر مي شده نماينده ي پشتکار و مهارت کامل او درباره ي اين موضوع است. کتاب مهم او که به زبان انگليسي در سال 941 ميلادي در آکسفورد به طبع رسيده (ايران و شرق قديم ) نام دارد و بزرگ ترين تأليف او که در سال 1947 ميلادي در آمريکا انتشار يافته است در باب (زرتشت ودنياي عهد او) مي باشد.
5-به طوري که مؤلف کتاب «الاصفهان» متذکر شده کتاب وي درده دفترتدوين شده ولي متأسفانه تا اين تاريخ بيش از يک جلد از کتاب وي به طبع نرسيده است و از ساير مؤلفات وي اطلاعي در دسترس ما نيست.
6-ليورمقياس پول که در ارمنه و نواحي مختلف يکسان نبوده است و نيزمقياس وزن بوده که تقريباً برابربا چهار کيلو مي شده است.
7-Thomas Herbert
8-Sir Domorcotton
9-Daulier Deslandes
10-براي اطلاع بيش ترازهربرت و ارزش سفرنامه ي او رجوع شود به جلد اول کتاب «اسناد مصور اروپاييان از ايران»صفحه ي 121-130 تأليف دکتر غلامعلي همايون.
11-Jeanthevenot
12-رجوع شود به کتاب « اسناد مصور اروپاييان ازايران»جلد اول تأليف دکتر غلامعلي همايون و توصيف ميدان نقش جهان از سفرنامه ي دوليه دلند ترجمه ي دکتر محسن صبا درشماره ي صدو يکم مجله ي هنر و مردم.
13-بيش تر سياحان اروپايي در تعيين ابعاد اين ميدان دچار اشتباه شده اند. اندازه ي حقيقي ميدان نقش جهان به شرح زير است:
طول شرقي ميدان از شمال به جنوب 503 متر و طول غربي 506، عرض شمالي ميدان ازشرق به غرب 158 متر و عرض جنوبي 159 متر.
14-اکوپول نقره که معمولاً معادل سه ليور و گاهي هم شش ليور بوده است (ليورنيز مقياس پول فرانسه بوده که درارمنه و نواحي مختلف يکسان نبوده است و همچنين مقياس وزن بوده که تقريباً مطابق با چهار کيلو مي شده است.)
15-رجوع شود به صفحه ي 65 و 66 سفرنامه ي سانسون ترجمه ي دکتر تقي تفضلي.
16-Englbert Kampher
17-کوچه ي پشت مطبخ هنوزهم به همين نام وجود دارد و محل رفت و آمد عابران و وسايط نقليه است.
ادامه دارد...
/ع