عصر سلجوقی و شکوفایی هنر معماری
در عصر سلجوقیان هنر معمارى به شکوفایى و کمال رسید و هنرمندان و معماران آثار فراوانى بوجود آوردند. در این دوره از تلفیق حیاط چهار ایوانى و تالار مربع گنبددار (چهارطاقی)، مسجد بزرگ ایرانى بوجود آمد. بهگونهاى که حیاط مرکزى و چهار ایوان اطراف آن اساس معمارى مذهبى در ایران گردید. نماسازى دیوار بناها با آجر بود و از امکانات هنرى آن استفاده مىشد و نقوش متنوعى از آجر بهوجود مىآورند. هنر آجرتراشى و تزئین بناها با آجرهاى تراشیده شده از قرن پنجم هجرى در ایران معمول و تااواخرقرن ششم ادامه یافت و کاملتر گردید.
سلجوقیان در بکارگیرى گنبد دو پوسته سعى زیادى داشتند و نوع جدیدى از پایه را براى آن در نظر گرفتند. علت بوجود آمدن گنبد دو پوسته، فضاى داخلى و قالب خارجى بود. گنبد داخلى نیمکرهاى بود ولى گنبد بیرونى به شکل بیضى نسبتاً نوک تیزى اجرا مىشد. نمونهٔ چشمگیر در این مورد گنبد مسجد جامع اصفهان است.
بناى مدرسه از جمله بناهاى مذهبى این دوران بود. مدرسه در سرتاسر امپراتورى سلجوقى گستریش پیدا کرد و داراى ویژگىهایى گشت از جمله صحن چهار ایوانى که ریشه ایرانى داشت. از معروفترین مدارس، مدرسه نظامیه بغداد بود و نیز در اصفهان، نیشابور، بلخ، بصره و. ... از دیگر بناهاى مذهبى بناهاى آرامگاهى بودند که در این دوران ساخته شدند.
معمارى غیرمذهبى نیز همدوش معمارى مذهبى بکار مىرفت. معمارى غیرمذهبى رایج در دورهٔ سلجوقیان کاروانسراست که داراى صحن بزرگ و چهار ایوان است.
دورهٔ سلجوقى دورهٔ توازن و تعادل معمارى ایرانى بود که از تجارب پیشین بهره مىگرفت و الگوهاى تازهاى براى آینده ایجاد مىکرد.
در اواخر عهد سلجوقى ترئینات گچبرى و رنگ اهمیت زیادى یافت. کاشى لعابدار فیروزهاى در تزئین معمارى بکار گرفته شد.
از ویژگىهاى این دوران در معمارى استفاده از آجر بود. آجرهاى عالى با جایگیرى ظریف و شکلگیرى هندسى نقوش برطبق سبکى دقیق، ویژگىهاى تزئینى بنا را جلوهگر مىساخت. این امر با توانایى و قدرت تکنیکى اعجابآورى اجرا مىشد.
از مساجد ایران در این دوران مىتوان به مسجد جامع اصفهان، مسجد جامع اردستان، مسجد جامع گلپایگان، مسجد جامع قزوین و از مدارس، مدرسهٔ خارجرد را نام برد. از بناهاى غیرمذهبى که بیشتر کاروانسرا هستند مىتوان رباط شرف، رباط انوشیروان، رباط ملک (سمرقند بخارا) و از برجها و مقابر این دوره که به شکل تپه ساخته شدهاند، و دو طبقه بودهآند، مقابر دایره شکل سه گنبد در ارومیه و برج مدور مراغه و از مقابر نقشه ترکدار، مقبرهٔ پیر، گنبد سرخ و گنبد علویان و از مقابر چند ضلعی، گنبد على در ابرقو، گنبد کبود در مراغه و از برجها، برج دماوند، برج غربى و شرقى خرقان و برج مهماندوست را نام برد.
انواع متنوعى از سفالینهها کمى پس از روى کار آمدن سلجوقیان در ایران ظاهر شد. مراکز عمدهٔ آن در ایران شهر رى و کاشان بود. ویژگى این سفالینهها استفاده از خمیر سفید بود، که عملاً کاربرد لعاب را منتفى مىکرد. در این دوره بود که سفالینهها چند رنگ چینى تولید شدند.
برخى ظروف که در حدود قرن ششم هجرى تولید شد، مشبککارى ترئین یافته بود و شبکهها با لعاب شفاف پرشده بودند. در اواسط همان قرن لعابکارى رنگى بوجود آمد که معمولاً بهرنگ فیروزهاى یا آبى تیره بود.
سفالینههاى زرینفام نیز در خلال قرن ششم بوجود آمدند. نمونههاى نخستین آن، ریشه در مصر و بینالنهرین داشت و در ایران از پیشرفت و تحول کافى برخوردار شد.
نقشپردازى سفالینهها در شهر روى و کاشان باهم متفاوت بود. در رى زمینه زرینفام بود و پیکرهها با تزئین گیاهان مارپیچ احاطه مىشدند و سرانجام پیکرهها به نقشهاى کوچک تنیده در نقشهاى گیاهى تبدیل شدند. در کاشان پیکرههاى انسانى اغلب در برابر یک منظره قرار مىگرفتند. گاه پیکره و بعدها دو پیکره نشسته بکار مىرفت که در حال صحبت باهم بودند. در بینالنهرین ظروفى تولید مىشد که تزئین برجسته داشتو با اسلیمىهاى سلجوقى مزین شده بود. این ظروف خشنتر از ظروف ایرانى بود.
در اواخر قرن ششم سفالینههاى زیباى مینایى تولید شد. این ظروف در شهرهاى کاشان، رى و احتمالاً ساوه تولید مىشدند که داراى تزئیناتى شبیه ظروف زرینفام کاشان بودند. گاه هم وقایع شاهنامه و صحنههاى نبرد در ترکیببندىهاى کوچک ارائه مىشد.
در سالهاى آخرین قرن ششم، پیشرفت تکنیکى قابل توجه بود و اولین نمونههاى سفالینهٔ لاجوردى تولیدشد.
در دورهٔ سلجوقی، هنر و فن فلزکارى نیز به شکوفایى و توسعه ویژهاى دست یافت. از فلزات بکار رفته در قرنهاى پنج و شش مفرغ بود که آنرا قالبریزى و کندهکارى مىکردند و گاه با نقره و مس خاتمکارى و یا مشبککارى مىکردهاند و حتى گاه میناکارى هم انجام مىشده است. در تعداد بىشمارى از اشیاء آن دوران از قالبها و الگوهاى سنتى باستانى بهره گرفته مىشد. مانند بخوردانهاى خاتمکارى یا مشبککارى شده که بیشتر به شکل حیوانات ساخته مىشدند.
از نمونههاى برجسته فلزکارى در عهد سجلوقى مىتوان از بخوردارن مفرغى به شکل شیر نام برد که مشبککارى شده است. و نیز بشقاب مفرغى که درو آن کتیبهٔ خط کوفى مزین شده است و پیکرهٔ جانورسانى روى آن کار شده است.
آثارى نیز از هنرمندان خراسان به امضاء رسیده که اطلاعاتى در این زمینه ارائه مىدهند. سبک فلزکارى سلجوقى بیشتر صریح، شاداب و با توجه به جزئیات مىباشد
دورهٔ سلجوقى در هنر ایران شامل سالهایى است که این سلسله در ایران و آناتولى صاحب قدرت شدند و نیز شامل ادواى است از نابسامانى و انحطاط تاریخ سلجوقیان در ایران که به این ترتیب دو سده به طول انجامید.
نوآورىهاى معماران ایرانى در این دوره از هند تا آسیاى صغیر نتایج و پىآمدهاى وسیعى در بر داشت؛ و هنرمندان در گسترهٔ وسیعى از هنرها، شامل نساجى و سفالگری، عاجکاری، فلزکارى با ویژگىهاى منطقهاى آثار ماندگارى را خلق کردند.
سلجوقیان قبیلهاى از نژاد ترکان اُغوز بودند و نام خود را از سلجوق یکى از رؤساى خود گرفتند. آنها پس از گرایش به اسلام از اُغوزها جدا شدند و به خدمت سامانیان در آمدند و در حومهٔ سمرقند سکنیٰ گزیدند. سپس سلطان محمود غزنوى به سلجوقیان اجازهٔ سکونت در منطقهٔ خراسان را در این اسکان نخستین هستهٔ مرکزى سلطنت آنان را که در عرض نیم قرن امپراتورى منسجم ولى مستعجلى بود، تشکیل داد. این امپراتورى بهتدریج گسترش یافت و شامل همهٔ آسیاى صغیر نیز شد و تحولات نژادى و زبانى وسیعى در مناطق مختلف بهوجود آورد. از این زمان به بعد ترکان سرتاسر آناتولى را گرفته و زبان و نژاد خود را تحمیل نمودند. در منطقهٔ آذربایجان نیز تحولاتى از این دست صورت گرفت؛ اما مرکز ایران با جذب ترکان و ایرانى کردن آنها روش متفاوتى را در پیش گرفت.
سلجوقیان در سال ۴۳۱ صاحب کل خراسان شدند و به طرف مرکز ایران روى آوردند و شهر رى و اصفهان را تصرف کردند. طغرل رهبر آنها در سال ۴۴۷ وارد بغداد شد و از خلیفه وقت لقب سلطان دریافت نمود و بازوى نظامى خلافت عباسى گردید. سپس جانشین او الب ارسلان، آذربایجان، شمال بینالنهرین و سوریه را تصرف کرد و سپس بر امپراتور بیزانس غلبه نمود و راه نفوذ سلجوقیان به آناتولى گشوده شد. سپس ملکشاه پسر او، نظامالملک را که یکى از فرهیختگان ایرانى بود و سیاستمدارى بزرگ و توانا و نماینده طبقهٔ حاکم ایرانى و مشاور پدرش بهشمار مىآمد، به وزارت خود برگزید.
ارکان امپراتورى سلجوقى علیرغم شکوه و جلال ظاهریش، سست و رو به نابودى بود. این قوم صحرانشین فاقد مفهوم ملت و حکومت بودند و سرزمینهاى مفتوحه را ملک شخصى خانوادهٔ خان مىپنداشتند.
تا زمان مرگ سنجر در سال ۵۵۲ سلطنت سلجوقیان، در خراسان و ماوراءالنهر ادامه یافت. این مناطق بعداً تحت سلطهٔ یک سلسلهٔ ترک نژاد دیگر یعنى خوارزمشاهیان قرار گرفت. تا اینکه این سلسله در مقابل تهاجم مغولان در سال ۶۱۶ از پاى درآمد.
دورهٔ سلجوقى یکى از ادوار خلاقه جهان اسلام است. در این دوره در همهٔ زمینههاى هنرى پیشرفتهایى باشکوه صورت گرفت که از نظر سبک تفاوتهاى منطقهاى وجود داشت. در زمینهٔ معمارى عناصر رنگى وارد شد و از آجر براى تزئین بهره گرفته شد. سبک چهرههاى جانورى ادامهٔ هنر ساسانى بود. پیکرههاى انسانى گاهى بهطور مستقل در تزئینات سفالینهها بهکار مىرفت و بهصورت طاق یا جفت و اغلب درون طرحهاى هندسى تصویر مىشد.
این دوره از نظر پیشرفتها و تحولات وسیع در کل زمینههاى هنرى بسیار چشمگیر و برجسته بود.
اوج هنر اسلام در دوره سلجوقی بوده است.
خطی كه در قرن اولیه هجری در ایران به آن می نوشتند خط عربی بوده كه به دو شیوه رایج بود یكی خط كوفی كه حروفش قوس دار است. رشد خوشنویسی خط كوفی ایرانی به شدتی پیش می رود كه در عهد سلجوقی به شیوایی خاصی می رسد، در همین عصر هم شاهد تذهیب در لابه لای حروف خطوط و سطرها نیز هستیم. شكلهایی كه در تذهیب استفاده می شود بیشتر شامل نقشهای گیاهی و بخصوص نقش معروف اسلیمی است.
نقش هایی كه از پشت جلدهای قرن های اولیه هجری بدست آمده بیشتر تحت تاثیر جلد سازی قبطی (مصرعلیا) و همین شیوه كه تا عهد سلجوقی نیز ادامه می یابد. نقوشی كه در این جلدها بكار رفته است، نقش های هندسی هستند.
اولین نمونه ای كه بدست آمده كوزه ای سفالین است، از قرن دوم هجری در این كوزه فن لعاب دادن استفاده نشده است و نقش های روی آن سادگی خاصی دارد. اما از این زمان به بعد لعاب دادن سفالینه ها جایی برای خود می گشاید. لعاب دادن سفالینه ها بطور كلی به دو شیوه صورت می گرفت. یا نقوش مورد نیاز را در روی بدنه سفال حك می كردند و سپس لعاب می دادند و یا پس از لعاب دادن سطح سفال را نقاشی می كردند.
مینا كاری هم نوعی لعاب دادن بوده است و به این شكل كه سفالینه ها را با ورقه ای نازك از مینا (نوعی لعاب كه رنگ را خوب به خود جذب می كند ) می پوشاندند.
پس از پختن سفال با لعاب های دیگری كه اكسید های مختلف فلزی را همراه داشته روی مینا را نقاشی می كردند و سپس سفال را در آتش می گذاشتند و بر اثر فعل و انفعالات شیمیایی لعابهای اكسیدی با لعاب اول مخلوط می شود و در ضمن رنگهای فلزات جلوه گر می شود.
سلجوقیان، بعد از دیلیمان، غزنویان و سپس تركان سلجوقی سنی مذهب قدرت را در دست گرفته و همچون دیلمیان، خلیفه را تحت نفوذ و اختیار خود قرار دادند. تركان سلجوقی جریان اشعری گری را تقویت نمودند. خلیفه ناتوان (القائم بامرالله) به طغرل سلجوقی لقب سلطان المشرق والمغرب و ركن الدوله و یمین امیرالمؤمنین اعطا كرد. طغرل بك در سال 450ق. وارد بغداد شد و آخرین بازماندگان آل بویه را برانداخت. بدین ترتیب به بیش از یك قرن حكومت آل بویه پایان داد. اصول حكومت تركان سلجوقی كه در سال 450ق. كاملاً در جهان اسلام مسلط شدند، عبارت بود از: حمایت از خلیفه بغداد و مخالفت سیاسی و فرهنگی با دستاوردهای دوره های قبلی كه آل بویه به تثبیت آن همت گماشته بودند. اما از نظر ریشه تاریخی تركان سلجوقی اقوام صحراگردی بودند كه در تركستان سكونت داشتند و به دلایل خاصی از آنجا به سوی شمال خراسان حركت كردند. آنان با از میان بردن بقایای غزنویان و دیالمه در برخی نقاط ایران، به صورت قدرت بلامنازع در آمدند و رو به بغداد نمودند و خود را مطیع و فرمانبر خلیفه معرفی كردند. خلیفه نیز طغرل را كه رهبر آنان بود، شاه عرب و عجم خواند. طغرل مؤسس سلسله سلجوقیان بود و بعد از او، ارسلان و سپس ملكشاه، رهبران قدرتمند سلجوقیان بوده اند. وزیر مشهور سلجوقیان، خواجه نظام الملك طوسی، در تثبیت قدرت این خاندان نقش ویژه ای داشت. تركان سلجوقی، با جهان گیری های خود به جهانداری با تدبیر ایرانی نیاز داشتند. خواجه نظام الملك نیز كتاب سیاست نامه را در پی این ضرورت نگاشت. خواجه نظام الملك برای تثبیت وضعیت فرهنگی سلجوقیان، مدرسه هایی به نام نظامیه تأسیس كرد كه بیشتر برای تدریس فقه شافعی و كلام اشعری بود ولی به تدریج علوم دیگر مانند طب نیز در آن رایج شد. در بین نظامیه ها، نظامیه بغداد و نیشابور از شهرت و گستردگی بیشتری برخوردار بودند. دولت سلجوقی پس از مرگ ملكشاه گرفتار تجزیه شد. نزاع بین بركیارق و محمود، فرزندان ملكشاه، با پیروزی بركیارق خاتمه یافت اما مدتی بعد، بین او و برادر دیگرش، محمد، نزاع درگرفت كه جنگ های طولانی در برداشت و در نهایت، به تجزیه حكومت سلجوقیان انجامید. پس از بركیارق، سلطان سنجر در طی 62 سال امارت و سپس سلطنت، توانست عظمت سابق را به سلجوقیان بازگرداند. وی در اواخر عمر به دست غزان اسیر شد و با مرگ وی قدرت سلاجقه رو به افول رفت. شعبه های مختلف سلجوقیان در طول حیات این سلسله، موفق شدند حدود صد سال بر ماوراءالنهر و توران، 128 سال در خراسان و 161 سال در عراق حكومت كنند. شاخه اصلی سلاجقه به دست علأالدین تكش منقرض شد. از اقدامات مهم عصر سلاجقه كه در زمان ملكشاه انجام گرفت، تنظیم تقویم جدید بود كه به تقویم جلالی معروف شد و مبنای محاسبه سال شمسی قرار گرفت. بیشترین مخالفت سلجوقیان با شیعیان و اسماعیلیه بود، و كشتار وسیعی از آنها به راه انداختند، حتی خواجه نظام الملك وزیر سلجوقیان با وجود اینكه متفكر بزرگی در سیاست بود و كتاب مشهور سیاستنامه را در سیاست نوشت، در مورد شیعیان با لحنی بد و به دور از انصاف سخن گفته است. وی مخالف فلسفه بود و تدریس فلسفه را در نظامیه ها ممنوع اعلام كرد. در زمان سلجوقیان نظریه سلطنت همراه خلافت به وجود آمد. برای بررسی افكار سیاسی امام محمد غزالی و همچنین خواجه نظام الملك طوسی، شناخت ماهیت سیاست سلجوقیان راهگشاست. همچنین بررسی افكار ماوردی در كتاب احكام السلطانیه بدون شناخت فضای انتقالی حكومت از شیعیان آل بویه به سنیان سلجوقی ممكن نخواهد بود. در هر حال عصر سلجوقی در شناخت و تطور برخی مفاهیم سیاسی اسلام به خصوص سنی مذهبان، نقش محوری و مهمی ایفا كرده است و شناخت آن دوره مقدمه واجبی برای شناخت آن اندیشه ها و جریانات خواهد بود
منبع: سایت سیمرغ
سلجوقیان در بکارگیرى گنبد دو پوسته سعى زیادى داشتند و نوع جدیدى از پایه را براى آن در نظر گرفتند. علت بوجود آمدن گنبد دو پوسته، فضاى داخلى و قالب خارجى بود. گنبد داخلى نیمکرهاى بود ولى گنبد بیرونى به شکل بیضى نسبتاً نوک تیزى اجرا مىشد. نمونهٔ چشمگیر در این مورد گنبد مسجد جامع اصفهان است.
بناى مدرسه از جمله بناهاى مذهبى این دوران بود. مدرسه در سرتاسر امپراتورى سلجوقى گستریش پیدا کرد و داراى ویژگىهایى گشت از جمله صحن چهار ایوانى که ریشه ایرانى داشت. از معروفترین مدارس، مدرسه نظامیه بغداد بود و نیز در اصفهان، نیشابور، بلخ، بصره و. ... از دیگر بناهاى مذهبى بناهاى آرامگاهى بودند که در این دوران ساخته شدند.
معمارى غیرمذهبى نیز همدوش معمارى مذهبى بکار مىرفت. معمارى غیرمذهبى رایج در دورهٔ سلجوقیان کاروانسراست که داراى صحن بزرگ و چهار ایوان است.
دورهٔ سلجوقى دورهٔ توازن و تعادل معمارى ایرانى بود که از تجارب پیشین بهره مىگرفت و الگوهاى تازهاى براى آینده ایجاد مىکرد.
در اواخر عهد سلجوقى ترئینات گچبرى و رنگ اهمیت زیادى یافت. کاشى لعابدار فیروزهاى در تزئین معمارى بکار گرفته شد.
از ویژگىهاى این دوران در معمارى استفاده از آجر بود. آجرهاى عالى با جایگیرى ظریف و شکلگیرى هندسى نقوش برطبق سبکى دقیق، ویژگىهاى تزئینى بنا را جلوهگر مىساخت. این امر با توانایى و قدرت تکنیکى اعجابآورى اجرا مىشد.
از مساجد ایران در این دوران مىتوان به مسجد جامع اصفهان، مسجد جامع اردستان، مسجد جامع گلپایگان، مسجد جامع قزوین و از مدارس، مدرسهٔ خارجرد را نام برد. از بناهاى غیرمذهبى که بیشتر کاروانسرا هستند مىتوان رباط شرف، رباط انوشیروان، رباط ملک (سمرقند بخارا) و از برجها و مقابر این دوره که به شکل تپه ساخته شدهاند، و دو طبقه بودهآند، مقابر دایره شکل سه گنبد در ارومیه و برج مدور مراغه و از مقابر نقشه ترکدار، مقبرهٔ پیر، گنبد سرخ و گنبد علویان و از مقابر چند ضلعی، گنبد على در ابرقو، گنبد کبود در مراغه و از برجها، برج دماوند، برج غربى و شرقى خرقان و برج مهماندوست را نام برد.
انواع متنوعى از سفالینهها کمى پس از روى کار آمدن سلجوقیان در ایران ظاهر شد. مراکز عمدهٔ آن در ایران شهر رى و کاشان بود. ویژگى این سفالینهها استفاده از خمیر سفید بود، که عملاً کاربرد لعاب را منتفى مىکرد. در این دوره بود که سفالینهها چند رنگ چینى تولید شدند.
برخى ظروف که در حدود قرن ششم هجرى تولید شد، مشبککارى ترئین یافته بود و شبکهها با لعاب شفاف پرشده بودند. در اواسط همان قرن لعابکارى رنگى بوجود آمد که معمولاً بهرنگ فیروزهاى یا آبى تیره بود.
سفالینههاى زرینفام نیز در خلال قرن ششم بوجود آمدند. نمونههاى نخستین آن، ریشه در مصر و بینالنهرین داشت و در ایران از پیشرفت و تحول کافى برخوردار شد.
نقشپردازى سفالینهها در شهر روى و کاشان باهم متفاوت بود. در رى زمینه زرینفام بود و پیکرهها با تزئین گیاهان مارپیچ احاطه مىشدند و سرانجام پیکرهها به نقشهاى کوچک تنیده در نقشهاى گیاهى تبدیل شدند. در کاشان پیکرههاى انسانى اغلب در برابر یک منظره قرار مىگرفتند. گاه پیکره و بعدها دو پیکره نشسته بکار مىرفت که در حال صحبت باهم بودند. در بینالنهرین ظروفى تولید مىشد که تزئین برجسته داشتو با اسلیمىهاى سلجوقى مزین شده بود. این ظروف خشنتر از ظروف ایرانى بود.
در اواخر قرن ششم سفالینههاى زیباى مینایى تولید شد. این ظروف در شهرهاى کاشان، رى و احتمالاً ساوه تولید مىشدند که داراى تزئیناتى شبیه ظروف زرینفام کاشان بودند. گاه هم وقایع شاهنامه و صحنههاى نبرد در ترکیببندىهاى کوچک ارائه مىشد.
در سالهاى آخرین قرن ششم، پیشرفت تکنیکى قابل توجه بود و اولین نمونههاى سفالینهٔ لاجوردى تولیدشد.
در دورهٔ سلجوقی، هنر و فن فلزکارى نیز به شکوفایى و توسعه ویژهاى دست یافت. از فلزات بکار رفته در قرنهاى پنج و شش مفرغ بود که آنرا قالبریزى و کندهکارى مىکردند و گاه با نقره و مس خاتمکارى و یا مشبککارى مىکردهاند و حتى گاه میناکارى هم انجام مىشده است. در تعداد بىشمارى از اشیاء آن دوران از قالبها و الگوهاى سنتى باستانى بهره گرفته مىشد. مانند بخوردانهاى خاتمکارى یا مشبککارى شده که بیشتر به شکل حیوانات ساخته مىشدند.
از نمونههاى برجسته فلزکارى در عهد سجلوقى مىتوان از بخوردارن مفرغى به شکل شیر نام برد که مشبککارى شده است. و نیز بشقاب مفرغى که درو آن کتیبهٔ خط کوفى مزین شده است و پیکرهٔ جانورسانى روى آن کار شده است.
آثارى نیز از هنرمندان خراسان به امضاء رسیده که اطلاعاتى در این زمینه ارائه مىدهند. سبک فلزکارى سلجوقى بیشتر صریح، شاداب و با توجه به جزئیات مىباشد
دورهٔ سلجوقى در هنر ایران شامل سالهایى است که این سلسله در ایران و آناتولى صاحب قدرت شدند و نیز شامل ادواى است از نابسامانى و انحطاط تاریخ سلجوقیان در ایران که به این ترتیب دو سده به طول انجامید.
نوآورىهاى معماران ایرانى در این دوره از هند تا آسیاى صغیر نتایج و پىآمدهاى وسیعى در بر داشت؛ و هنرمندان در گسترهٔ وسیعى از هنرها، شامل نساجى و سفالگری، عاجکاری، فلزکارى با ویژگىهاى منطقهاى آثار ماندگارى را خلق کردند.
سلجوقیان قبیلهاى از نژاد ترکان اُغوز بودند و نام خود را از سلجوق یکى از رؤساى خود گرفتند. آنها پس از گرایش به اسلام از اُغوزها جدا شدند و به خدمت سامانیان در آمدند و در حومهٔ سمرقند سکنیٰ گزیدند. سپس سلطان محمود غزنوى به سلجوقیان اجازهٔ سکونت در منطقهٔ خراسان را در این اسکان نخستین هستهٔ مرکزى سلطنت آنان را که در عرض نیم قرن امپراتورى منسجم ولى مستعجلى بود، تشکیل داد. این امپراتورى بهتدریج گسترش یافت و شامل همهٔ آسیاى صغیر نیز شد و تحولات نژادى و زبانى وسیعى در مناطق مختلف بهوجود آورد. از این زمان به بعد ترکان سرتاسر آناتولى را گرفته و زبان و نژاد خود را تحمیل نمودند. در منطقهٔ آذربایجان نیز تحولاتى از این دست صورت گرفت؛ اما مرکز ایران با جذب ترکان و ایرانى کردن آنها روش متفاوتى را در پیش گرفت.
سلجوقیان در سال ۴۳۱ صاحب کل خراسان شدند و به طرف مرکز ایران روى آوردند و شهر رى و اصفهان را تصرف کردند. طغرل رهبر آنها در سال ۴۴۷ وارد بغداد شد و از خلیفه وقت لقب سلطان دریافت نمود و بازوى نظامى خلافت عباسى گردید. سپس جانشین او الب ارسلان، آذربایجان، شمال بینالنهرین و سوریه را تصرف کرد و سپس بر امپراتور بیزانس غلبه نمود و راه نفوذ سلجوقیان به آناتولى گشوده شد. سپس ملکشاه پسر او، نظامالملک را که یکى از فرهیختگان ایرانى بود و سیاستمدارى بزرگ و توانا و نماینده طبقهٔ حاکم ایرانى و مشاور پدرش بهشمار مىآمد، به وزارت خود برگزید.
ارکان امپراتورى سلجوقى علیرغم شکوه و جلال ظاهریش، سست و رو به نابودى بود. این قوم صحرانشین فاقد مفهوم ملت و حکومت بودند و سرزمینهاى مفتوحه را ملک شخصى خانوادهٔ خان مىپنداشتند.
تا زمان مرگ سنجر در سال ۵۵۲ سلطنت سلجوقیان، در خراسان و ماوراءالنهر ادامه یافت. این مناطق بعداً تحت سلطهٔ یک سلسلهٔ ترک نژاد دیگر یعنى خوارزمشاهیان قرار گرفت. تا اینکه این سلسله در مقابل تهاجم مغولان در سال ۶۱۶ از پاى درآمد.
دورهٔ سلجوقى یکى از ادوار خلاقه جهان اسلام است. در این دوره در همهٔ زمینههاى هنرى پیشرفتهایى باشکوه صورت گرفت که از نظر سبک تفاوتهاى منطقهاى وجود داشت. در زمینهٔ معمارى عناصر رنگى وارد شد و از آجر براى تزئین بهره گرفته شد. سبک چهرههاى جانورى ادامهٔ هنر ساسانى بود. پیکرههاى انسانى گاهى بهطور مستقل در تزئینات سفالینهها بهکار مىرفت و بهصورت طاق یا جفت و اغلب درون طرحهاى هندسى تصویر مىشد.
این دوره از نظر پیشرفتها و تحولات وسیع در کل زمینههاى هنرى بسیار چشمگیر و برجسته بود.
اوج هنر اسلام در دوره سلجوقی بوده است.
هنر سلجوقی :
خوشنویسی و تذهیب عهد سلجوقی :
خطی كه در قرن اولیه هجری در ایران به آن می نوشتند خط عربی بوده كه به دو شیوه رایج بود یكی خط كوفی كه حروفش قوس دار است. رشد خوشنویسی خط كوفی ایرانی به شدتی پیش می رود كه در عهد سلجوقی به شیوایی خاصی می رسد، در همین عصر هم شاهد تذهیب در لابه لای حروف خطوط و سطرها نیز هستیم. شكلهایی كه در تذهیب استفاده می شود بیشتر شامل نقشهای گیاهی و بخصوص نقش معروف اسلیمی است.
جلد سازی در عهد سلجوقی :
یكی شیوه جلد سوخته و دیگری جلد ضربی :
نقش هایی كه از پشت جلدهای قرن های اولیه هجری بدست آمده بیشتر تحت تاثیر جلد سازی قبطی (مصرعلیا) و همین شیوه كه تا عهد سلجوقی نیز ادامه می یابد. نقوشی كه در این جلدها بكار رفته است، نقش های هندسی هستند.
سفالگری در عهد سلجوقی :
اولین نمونه ای كه بدست آمده كوزه ای سفالین است، از قرن دوم هجری در این كوزه فن لعاب دادن استفاده نشده است و نقش های روی آن سادگی خاصی دارد. اما از این زمان به بعد لعاب دادن سفالینه ها جایی برای خود می گشاید. لعاب دادن سفالینه ها بطور كلی به دو شیوه صورت می گرفت. یا نقوش مورد نیاز را در روی بدنه سفال حك می كردند و سپس لعاب می دادند و یا پس از لعاب دادن سطح سفال را نقاشی می كردند.
مینا كاری هم نوعی لعاب دادن بوده است و به این شكل كه سفالینه ها را با ورقه ای نازك از مینا (نوعی لعاب كه رنگ را خوب به خود جذب می كند ) می پوشاندند.
پس از پختن سفال با لعاب های دیگری كه اكسید های مختلف فلزی را همراه داشته روی مینا را نقاشی می كردند و سپس سفال را در آتش می گذاشتند و بر اثر فعل و انفعالات شیمیایی لعابهای اكسیدی با لعاب اول مخلوط می شود و در ضمن رنگهای فلزات جلوه گر می شود.
سلجوقیان، بعد از دیلیمان، غزنویان و سپس تركان سلجوقی سنی مذهب قدرت را در دست گرفته و همچون دیلمیان، خلیفه را تحت نفوذ و اختیار خود قرار دادند. تركان سلجوقی جریان اشعری گری را تقویت نمودند. خلیفه ناتوان (القائم بامرالله) به طغرل سلجوقی لقب سلطان المشرق والمغرب و ركن الدوله و یمین امیرالمؤمنین اعطا كرد. طغرل بك در سال 450ق. وارد بغداد شد و آخرین بازماندگان آل بویه را برانداخت. بدین ترتیب به بیش از یك قرن حكومت آل بویه پایان داد. اصول حكومت تركان سلجوقی كه در سال 450ق. كاملاً در جهان اسلام مسلط شدند، عبارت بود از: حمایت از خلیفه بغداد و مخالفت سیاسی و فرهنگی با دستاوردهای دوره های قبلی كه آل بویه به تثبیت آن همت گماشته بودند. اما از نظر ریشه تاریخی تركان سلجوقی اقوام صحراگردی بودند كه در تركستان سكونت داشتند و به دلایل خاصی از آنجا به سوی شمال خراسان حركت كردند. آنان با از میان بردن بقایای غزنویان و دیالمه در برخی نقاط ایران، به صورت قدرت بلامنازع در آمدند و رو به بغداد نمودند و خود را مطیع و فرمانبر خلیفه معرفی كردند. خلیفه نیز طغرل را كه رهبر آنان بود، شاه عرب و عجم خواند. طغرل مؤسس سلسله سلجوقیان بود و بعد از او، ارسلان و سپس ملكشاه، رهبران قدرتمند سلجوقیان بوده اند. وزیر مشهور سلجوقیان، خواجه نظام الملك طوسی، در تثبیت قدرت این خاندان نقش ویژه ای داشت. تركان سلجوقی، با جهان گیری های خود به جهانداری با تدبیر ایرانی نیاز داشتند. خواجه نظام الملك نیز كتاب سیاست نامه را در پی این ضرورت نگاشت. خواجه نظام الملك برای تثبیت وضعیت فرهنگی سلجوقیان، مدرسه هایی به نام نظامیه تأسیس كرد كه بیشتر برای تدریس فقه شافعی و كلام اشعری بود ولی به تدریج علوم دیگر مانند طب نیز در آن رایج شد. در بین نظامیه ها، نظامیه بغداد و نیشابور از شهرت و گستردگی بیشتری برخوردار بودند. دولت سلجوقی پس از مرگ ملكشاه گرفتار تجزیه شد. نزاع بین بركیارق و محمود، فرزندان ملكشاه، با پیروزی بركیارق خاتمه یافت اما مدتی بعد، بین او و برادر دیگرش، محمد، نزاع درگرفت كه جنگ های طولانی در برداشت و در نهایت، به تجزیه حكومت سلجوقیان انجامید. پس از بركیارق، سلطان سنجر در طی 62 سال امارت و سپس سلطنت، توانست عظمت سابق را به سلجوقیان بازگرداند. وی در اواخر عمر به دست غزان اسیر شد و با مرگ وی قدرت سلاجقه رو به افول رفت. شعبه های مختلف سلجوقیان در طول حیات این سلسله، موفق شدند حدود صد سال بر ماوراءالنهر و توران، 128 سال در خراسان و 161 سال در عراق حكومت كنند. شاخه اصلی سلاجقه به دست علأالدین تكش منقرض شد. از اقدامات مهم عصر سلاجقه كه در زمان ملكشاه انجام گرفت، تنظیم تقویم جدید بود كه به تقویم جلالی معروف شد و مبنای محاسبه سال شمسی قرار گرفت. بیشترین مخالفت سلجوقیان با شیعیان و اسماعیلیه بود، و كشتار وسیعی از آنها به راه انداختند، حتی خواجه نظام الملك وزیر سلجوقیان با وجود اینكه متفكر بزرگی در سیاست بود و كتاب مشهور سیاستنامه را در سیاست نوشت، در مورد شیعیان با لحنی بد و به دور از انصاف سخن گفته است. وی مخالف فلسفه بود و تدریس فلسفه را در نظامیه ها ممنوع اعلام كرد. در زمان سلجوقیان نظریه سلطنت همراه خلافت به وجود آمد. برای بررسی افكار سیاسی امام محمد غزالی و همچنین خواجه نظام الملك طوسی، شناخت ماهیت سیاست سلجوقیان راهگشاست. همچنین بررسی افكار ماوردی در كتاب احكام السلطانیه بدون شناخت فضای انتقالی حكومت از شیعیان آل بویه به سنیان سلجوقی ممكن نخواهد بود. در هر حال عصر سلجوقی در شناخت و تطور برخی مفاهیم سیاسی اسلام به خصوص سنی مذهبان، نقش محوری و مهمی ایفا كرده است و شناخت آن دوره مقدمه واجبی برای شناخت آن اندیشه ها و جریانات خواهد بود
منبع: سایت سیمرغ