اعتياد در کمين کدام جوانان؟
اگر همين حالا از پدران و مادراني که ميشناسيد، بپرسيدکه چه کساني بيشتر احتمال دارد در دام هرگونه اعتيادي بيفتند، با پاسخهايي از اين قبيل مواجه خواهيد شد:
بچههايي که در خانوادهشان يک شخص مصرفکننده را به عنوان الگو ديدهاند و مادر يا پدرشان معتاد بودند؛ بچههايي که وضعيت خانوادهشان در نابهساماني اقتصادي باشد؛ بچه پولدارهايي که دايم در مهمانيهاي آنچناني به سر ميبرند؛ بچههايي که والدينشان از هم طلاق گرفتهاند. بله. همه اين جوابها تا حدي درست هستند ولي بايد گفت که مشکل اعتياد در جامعه ما يک معلول است و دليل روي آوردن به آن، تنها کسب لذت نيست و متاسفانه نميتوان ضمانت کرد که افردي که طعم اعتياد را چشيدهاند، صد در صد در ترک دايمي و هميشگي باقي خواهند ماند. اما يک اصل مهم را ميتوان تضمين کرد و آن اينکه در خانوادههايي که از پيوندهاي عاطفي محکمتري برخوردار هستند و صميمت و محبت در آن خانواده در ميان اعضا موج ميزند، آمار چنين آسيبهايي بسيار کمتر است. حتي ما در بحث درمان اعتياد، اين تفاوت را شاهديم. کسي که در طول مدت يک سال درمان همسرش هر روز با او همراه ميشود و يا والديني که هرگز فرزندشان را تنها راهي مرکز نميکنند، نتيجه درمان را سريعتر و بهتر خواهند ديد. ميدانيد کدام بچههايي بيشتر امکان آسيبپذيري دارند؟ آنهايي که والدين شان براي آنها وقت نميگذارند يا همواره مشغول تامين ماديات زندگي هستند و تامين هزينه را مهمترين مساله و وظيفه اصلي خود ميدانند و يا والديني که به سبب اختلافات زناشويي از بچهها غافل شدهاند و هرچند از نظر فيزيکي با هم زندگي ميکنند اما در محيط سرد خانواده آنها هرکدام از اعضا مشغول دلبستگيهاي خودش است. اگر ميخواهيد فرزند خود را از اين آسيب مصون کنيد، در حق او مادري و پدري کرده و حتما زمان خاصي را به صحبت کردن با او و ديگر اعضاي خانواده اختصاص دهيد. براي تحکيم پيوند خانوادگي خود و تعريف انتظارات و وظايف هرکسي در خانه تلاش کنيد و با هم صحبت کنيد. گاهي آرزو کنيدکاش برق برود تا در سکوت خاموش تلويزيون و رايانه و به اين بهانه فرصتي براي گفتگو بيابيد! هرچند که از چند سال پيش روي مسايل روانشناسي اعتياد کار کردهايم و به آموزش مهارت زندگي و نه گفتن تاکيد کردهايم اما باور کنيم که تنها آموزش اين مهارت، براي پيشگيري از داستان پيچيده اعتياد کافي نيست. بايد حتما براي اعضاي خانواده خود وقت بگذاريد. در همه مثالهايي که زديم مانند بچههاي طلاق، والدين معتاد و بچههاي مرفه به نحوي ميتوان ردپايي از بيتوجهي و اختصاص ندادن وقت به بچهها را يافت.
منبع: http://www.salamat.com
بچههايي که در خانوادهشان يک شخص مصرفکننده را به عنوان الگو ديدهاند و مادر يا پدرشان معتاد بودند؛ بچههايي که وضعيت خانوادهشان در نابهساماني اقتصادي باشد؛ بچه پولدارهايي که دايم در مهمانيهاي آنچناني به سر ميبرند؛ بچههايي که والدينشان از هم طلاق گرفتهاند. بله. همه اين جوابها تا حدي درست هستند ولي بايد گفت که مشکل اعتياد در جامعه ما يک معلول است و دليل روي آوردن به آن، تنها کسب لذت نيست و متاسفانه نميتوان ضمانت کرد که افردي که طعم اعتياد را چشيدهاند، صد در صد در ترک دايمي و هميشگي باقي خواهند ماند. اما يک اصل مهم را ميتوان تضمين کرد و آن اينکه در خانوادههايي که از پيوندهاي عاطفي محکمتري برخوردار هستند و صميمت و محبت در آن خانواده در ميان اعضا موج ميزند، آمار چنين آسيبهايي بسيار کمتر است. حتي ما در بحث درمان اعتياد، اين تفاوت را شاهديم. کسي که در طول مدت يک سال درمان همسرش هر روز با او همراه ميشود و يا والديني که هرگز فرزندشان را تنها راهي مرکز نميکنند، نتيجه درمان را سريعتر و بهتر خواهند ديد. ميدانيد کدام بچههايي بيشتر امکان آسيبپذيري دارند؟ آنهايي که والدين شان براي آنها وقت نميگذارند يا همواره مشغول تامين ماديات زندگي هستند و تامين هزينه را مهمترين مساله و وظيفه اصلي خود ميدانند و يا والديني که به سبب اختلافات زناشويي از بچهها غافل شدهاند و هرچند از نظر فيزيکي با هم زندگي ميکنند اما در محيط سرد خانواده آنها هرکدام از اعضا مشغول دلبستگيهاي خودش است. اگر ميخواهيد فرزند خود را از اين آسيب مصون کنيد، در حق او مادري و پدري کرده و حتما زمان خاصي را به صحبت کردن با او و ديگر اعضاي خانواده اختصاص دهيد. براي تحکيم پيوند خانوادگي خود و تعريف انتظارات و وظايف هرکسي در خانه تلاش کنيد و با هم صحبت کنيد. گاهي آرزو کنيدکاش برق برود تا در سکوت خاموش تلويزيون و رايانه و به اين بهانه فرصتي براي گفتگو بيابيد! هرچند که از چند سال پيش روي مسايل روانشناسي اعتياد کار کردهايم و به آموزش مهارت زندگي و نه گفتن تاکيد کردهايم اما باور کنيم که تنها آموزش اين مهارت، براي پيشگيري از داستان پيچيده اعتياد کافي نيست. بايد حتما براي اعضاي خانواده خود وقت بگذاريد. در همه مثالهايي که زديم مانند بچههاي طلاق، والدين معتاد و بچههاي مرفه به نحوي ميتوان ردپايي از بيتوجهي و اختصاص ندادن وقت به بچهها را يافت.
منبع: http://www.salamat.com