تاریخچه ورزش بولینگ
در واقع بولینگ از زمان های قدیم به عنوان بازی در کشورهای مختلف وجود داشته و با مروری بر تاریخچه آن متوجه خواهیم شد که این بازی در چه زمان و مکانی به یک ورزش رسمی تبدیل شده است . بولینگ ابتدا به عنوان بازی ۵۲۰۰ سال پیش از میلاد مسیح در مصر وجود داشته است .بازیهای اولیه با سنگی گرد به جای توپ که از بین سه قطعه سنگ مرمر به ۹ سنگی که به شکل گنبد و به جای پین چیده شده بود ، بصورت چرخشی پرتاب می شده است . این بازی در دانمارک با پرتاب توپ گرد سنگی از فاصله ۶۰ پائی ( حدود ۲۰ متر ) به سمت هدفهای سنگی به جای پین انجام می گرفت . این همان ۶۰ پائی است که امروزه بعنوان اصل اول در بولینگ با ۱۰ پین نیز بکار می رود.
قسمتی از مسیر اولیه قبل از فول لاین که می ایستید و توپ را پرتاب می کنید.
حرکات مشخصی است که در این مسیر انجام میدهید و توپ را می چرخانید تا به طرف پینها پرتاب کنید.
هدف دوم هماهنگی حرکات پاندولی با قدمها است . تا زمانيکه توپ را رها می کنيد بايد اين حرکات هماهنگ و موزون باشند. اگر دوباره تعادل بر قرار کنيد حساسيت زمان بهم ريخته و برای انتقال انرژی به توپ مجبوريد آن را زودتر يا ديرتر از موعد رها کنيد که به پرتاب شما بستگی دارد.
هدف سوم نشانه گيری دقيق با توپ است . عدم تعادل و در واقع تغيير برای حفظ تعادل ممکن است شما را وادار کند متمايل شويد يا کلا باعث شود از مسير منحرف شويد که در هر دو حالت شما را از نشانه گيری دقيق دور می کند و باعث می شود توپ را از سمت راست يا چپ نقطه مورد نظرتان رها کنيد .
بنابراين رمز موفقيت در حرکات مسير ورودی و تحول صحيح توپ و از بين بردن عدم تعادل در حرکاتی است که نياز به اصلاح آگاهانه دارد. اما قبل از اينکه بتوانيد عدم تعادل را از بين ببريد بايد آنها را تشخيص دهيد. مسئله اين است که مغز ما بخودی خود برای برقراری تعادل طراحی شده است.
بنابراين مجبور نيستيم به هر قدمی که بر می داريم فکر کنيم . بيشتر بازيکنان بولينگ با علائمی که موجب عدم تعادل و اصلاح حرکات می شوند آگاهی دارند و توپ در مسيری که انتظار داشتند نرفته است.
پس آنها بجای اصلاح علل اصلی مشکلات با افزودن حرکاتی اضافی و غير معمول در حرکات مسير ورودی آنها را بهبود می بخشند. متاسفانه اين تنظيم معمولا عدم تعادل بيشتری را بوجود می آورد و در نتيجه اصلاح آگاهانه بيشتر می شود.
اين حرکات غير معمول و نشان دهنده گرفتاريهائی است که بعضی بازيکنان دارند. راه حل اين است که بجای مبارزه آگاهانه با سيستم تعادل بدن با آن کنار آمد. آگاهی به تغييرات اصلاحی ضمير آگاه را متوجه می کند و به عدم تعادلی که لازم است از بين برود اشاره می کند.
محل دقيق استيل شروع بستگی به وضعيت بدنی شما دارد. وقتی محل استيل شروع مشخص شد ، توپ را بلند کرده و آن را تا امتداد آرنج بالا ببريد.
مطمئن شويد توپ و مچ دست تان در امتداد شانه راست قرار دارد.
در حاليکه وزن تان را بطور مساوی روی هر دو پا تقسيم کرده ايد در استيل شروع بايستيد بدن را جلو ببريد تا جائيکه فشار روی پهلوی پای چپ باشد. پای راست را جلو ببريد. سپس برای انتقال وزن بدن به پای راست، پاشنه پای راست بايد با زمين تماس داشته باشد. در محل مناسب استيل شروع قرار بگيريد و با پای راست قدم اول را بر داريد. سپس با پای چپ قدم دوم را ادامه دهيد.
قدم سوم مجددا با پای راست برداشته می شود. همانطور که در خيابان راه می رويد. با پاشنه و پنجه قدم بلندتری بر داريد وقتی قدم می زنيد احساس می کنيد وزن شما جلو و روی پائی است که ساکن و بی حرکت است.
تنها تفاوت راه رفتن معمولی با اين قدمها اين است که در بولينگ هر قدم بلندتر از قدم قبل است. يعنی اولين قدم معمولی دومين قدم بلندتر و قدم سوم بلندتر و تقريبا پرش است. جائيکه قدم آخر را می گذاريد به اندازه قدم اول مهم است. دقت کنيد که از روی کدام برد شروع کرده ايد و در پايان قدم سوم پای شما بايد روی همان برد قدم اول باشد.
مسير قدمهايتان را دقيقا کنترل کنيد. اگر متوجه شديد به طرفين کشيده می شويد . قبل از تمرکز حواس بايستيد ، تمرکز گرفته و بدون خم شدن زانو قدمی بر داريد.
هنگام قدم برداشتن حرکات صحيح دستها را کنترل کنيد. آنها بايد کنار بدن کاملا راحت آويزان شوند. هيچ فشاری در اين چند قدم به دست و پايتان نياوريد. حرکات بايد کاملا طبيعی باشند و تقريبا با همان سرعت معمولی قدم برداريد.
ليز خوردن در واقع آخرين قدم مسير ورودی است و مهمترين نکته ای که بايد در اين مرحله بخاطر داشت اين است که حرکات و استيل بدن بايد آنقدر نرم باشند که انرژی توليد شده توسط حرکت آنی به توپ منتقل شود. ليز خوردن اين مسير را طولانی تر نمی کند و بدن را هم عقب تر نمی برد. به محض اينکه پای چپ از کنار پای راست عبور کرد و وزن را از پای راست به پای چپ انتقال داديد شروع به ليز خوردن کنيد. وزن شما ابتدا به پنجه ها بعد به توپ و توسط توپ به پا و دوباره به توپ و پاشنه پای چپ منتقل می شود. اگر توانستيد در اين نقطه تعادل را حفظ کنيد ، تمام وزن بدن روی پای چپ خواهد بود و با پای راست که آزاد است می توانيد به هر سمتی حرکت کنيد . گرچه نيازی نيست تا برای حفظ تعادل و جلوگيری از سقوط پای راست را حرکت دهيد . وقتی به جلو حرکت کرديد پای راست را جلو ببريد و دوباره به حالت ايستاده برگرديد. در اينجا دوباره وزن شما روی هر دو پا متمرکز خواهد بود.
* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : mehdiabfa
تاریخچه مسابقات بولینگ
اصطلاحات بازی
اسپلیت
اسپر
استرایک
میس
تپ
واش
چاپ
نگاهی اجمالی به بولینگ
نشانه گیری
زمان بندی و حفظ تعادل
قسمتی از مسیر اولیه قبل از فول لاین که می ایستید و توپ را پرتاب می کنید.
حرکات مشخصی است که در این مسیر انجام میدهید و توپ را می چرخانید تا به طرف پینها پرتاب کنید.
تعادل بدن
هدف دوم هماهنگی حرکات پاندولی با قدمها است . تا زمانيکه توپ را رها می کنيد بايد اين حرکات هماهنگ و موزون باشند. اگر دوباره تعادل بر قرار کنيد حساسيت زمان بهم ريخته و برای انتقال انرژی به توپ مجبوريد آن را زودتر يا ديرتر از موعد رها کنيد که به پرتاب شما بستگی دارد.
هدف سوم نشانه گيری دقيق با توپ است . عدم تعادل و در واقع تغيير برای حفظ تعادل ممکن است شما را وادار کند متمايل شويد يا کلا باعث شود از مسير منحرف شويد که در هر دو حالت شما را از نشانه گيری دقيق دور می کند و باعث می شود توپ را از سمت راست يا چپ نقطه مورد نظرتان رها کنيد .
بنابراين رمز موفقيت در حرکات مسير ورودی و تحول صحيح توپ و از بين بردن عدم تعادل در حرکاتی است که نياز به اصلاح آگاهانه دارد. اما قبل از اينکه بتوانيد عدم تعادل را از بين ببريد بايد آنها را تشخيص دهيد. مسئله اين است که مغز ما بخودی خود برای برقراری تعادل طراحی شده است.
بنابراين مجبور نيستيم به هر قدمی که بر می داريم فکر کنيم . بيشتر بازيکنان بولينگ با علائمی که موجب عدم تعادل و اصلاح حرکات می شوند آگاهی دارند و توپ در مسيری که انتظار داشتند نرفته است.
پس آنها بجای اصلاح علل اصلی مشکلات با افزودن حرکاتی اضافی و غير معمول در حرکات مسير ورودی آنها را بهبود می بخشند. متاسفانه اين تنظيم معمولا عدم تعادل بيشتری را بوجود می آورد و در نتيجه اصلاح آگاهانه بيشتر می شود.
اين حرکات غير معمول و نشان دهنده گرفتاريهائی است که بعضی بازيکنان دارند. راه حل اين است که بجای مبارزه آگاهانه با سيستم تعادل بدن با آن کنار آمد. آگاهی به تغييرات اصلاحی ضمير آگاه را متوجه می کند و به عدم تعادلی که لازم است از بين برود اشاره می کند.
دستورالعمل های استيل شروع ، قدمها و پرتاب توپ
محل دقيق استيل شروع بستگی به وضعيت بدنی شما دارد. وقتی محل استيل شروع مشخص شد ، توپ را بلند کرده و آن را تا امتداد آرنج بالا ببريد.
مطمئن شويد توپ و مچ دست تان در امتداد شانه راست قرار دارد.
در حاليکه وزن تان را بطور مساوی روی هر دو پا تقسيم کرده ايد در استيل شروع بايستيد بدن را جلو ببريد تا جائيکه فشار روی پهلوی پای چپ باشد. پای راست را جلو ببريد. سپس برای انتقال وزن بدن به پای راست، پاشنه پای راست بايد با زمين تماس داشته باشد. در محل مناسب استيل شروع قرار بگيريد و با پای راست قدم اول را بر داريد. سپس با پای چپ قدم دوم را ادامه دهيد.
قدم سوم مجددا با پای راست برداشته می شود. همانطور که در خيابان راه می رويد. با پاشنه و پنجه قدم بلندتری بر داريد وقتی قدم می زنيد احساس می کنيد وزن شما جلو و روی پائی است که ساکن و بی حرکت است.
تنها تفاوت راه رفتن معمولی با اين قدمها اين است که در بولينگ هر قدم بلندتر از قدم قبل است. يعنی اولين قدم معمولی دومين قدم بلندتر و قدم سوم بلندتر و تقريبا پرش است. جائيکه قدم آخر را می گذاريد به اندازه قدم اول مهم است. دقت کنيد که از روی کدام برد شروع کرده ايد و در پايان قدم سوم پای شما بايد روی همان برد قدم اول باشد.
مسير قدمهايتان را دقيقا کنترل کنيد. اگر متوجه شديد به طرفين کشيده می شويد . قبل از تمرکز حواس بايستيد ، تمرکز گرفته و بدون خم شدن زانو قدمی بر داريد.
هنگام قدم برداشتن حرکات صحيح دستها را کنترل کنيد. آنها بايد کنار بدن کاملا راحت آويزان شوند. هيچ فشاری در اين چند قدم به دست و پايتان نياوريد. حرکات بايد کاملا طبيعی باشند و تقريبا با همان سرعت معمولی قدم برداريد.
ليز خوردن در واقع آخرين قدم مسير ورودی است و مهمترين نکته ای که بايد در اين مرحله بخاطر داشت اين است که حرکات و استيل بدن بايد آنقدر نرم باشند که انرژی توليد شده توسط حرکت آنی به توپ منتقل شود. ليز خوردن اين مسير را طولانی تر نمی کند و بدن را هم عقب تر نمی برد. به محض اينکه پای چپ از کنار پای راست عبور کرد و وزن را از پای راست به پای چپ انتقال داديد شروع به ليز خوردن کنيد. وزن شما ابتدا به پنجه ها بعد به توپ و توسط توپ به پا و دوباره به توپ و پاشنه پای چپ منتقل می شود. اگر توانستيد در اين نقطه تعادل را حفظ کنيد ، تمام وزن بدن روی پای چپ خواهد بود و با پای راست که آزاد است می توانيد به هر سمتی حرکت کنيد . گرچه نيازی نيست تا برای حفظ تعادل و جلوگيری از سقوط پای راست را حرکت دهيد . وقتی به جلو حرکت کرديد پای راست را جلو ببريد و دوباره به حالت ايستاده برگرديد. در اينجا دوباره وزن شما روی هر دو پا متمرکز خواهد بود.
* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : mehdiabfa