اي عاشقان گيتي ياري دهيد ياري

اي عاشقان گيتي ياري دهيد ياري شاعر : انوري کان سنگدل دلم را خواري نمود خواري اي عاشقان گيتي ياري دهيد ياري بسته به دوستي دل بنموده دوستداري چون دوستان يکدل دل پيش تو نهادم بر طمع دلستاني ماندم به دل‌سپاري گفتم که دل ستانم ناگاه دل سپردم کي باشد از لبانش يکباره سازواري کي باشد اين بخيلي با وي به دادن دل ياريست آنکه ندهد هرگز به بوسه ياري گويد همي چه نالي ياري چو من نداري من زو همي نيابم بوسي به صبر و زاري دشمن همي ز دشمن يک روز داد يابد...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي عاشقان گيتي ياري دهيد ياري
اي عاشقان گيتي ياري دهيد ياري
اي عاشقان گيتي ياري دهيد ياري

شاعر : انوري

کان سنگدل دلم را خواري نمود خوارياي عاشقان گيتي ياري دهيد ياري
بسته به دوستي دل بنموده دوستداريچون دوستان يکدل دل پيش تو نهادم
بر طمع دلستاني ماندم به دل‌سپاريگفتم که دل ستانم ناگاه دل سپردم
کي باشد از لبانش يکباره سازواريکي باشد اين بخيلي با وي به دادن دل
ياريست آنکه ندهد هرگز به بوسه ياريگويد همي چه نالي ياري چو من نداري
من زو همي نيابم بوسي به صبر و زاريدشمن همي ز دشمن يک روز داد يابد
چون عاشقم چه چاره جز صبر و بردباريجز صبر و بردباري رويي همي نبينم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط