اي هماي همتت سر بر سپهر افراخته

اي هماي همتت سر بر سپهر افراخته شاعر : انوري کس چو سيمرغت نظيري در جهان نشناخته اي هماي همتت سر بر سپهر افراخته باز هنگام هنر گردن چو باز افراخته دور بين چون کرکس و خصم افکني همچون عقاب جز به ياد مجلست نا داده و ننواخته طوطيان نظم کلام و بلبلان زير نوا از پگه‌خيزي که هست از چشم صبح انداخته بخت بيدارت خروسان سحرگه‌خيز را نيزهاي پر ز دست و تيغهاي آخته تا به تاج هدهد و طاوس در کين عدوت چون در امعاء شترمرغ از اسف بگداخته قهر شاهين انتقامت...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي هماي همتت سر بر سپهر افراخته
اي هماي همتت سر بر سپهر افراخته
اي هماي همتت سر بر سپهر افراخته

شاعر : انوري

کس چو سيمرغت نظيري در جهان نشناختهاي هماي همتت سر بر سپهر افراخته
باز هنگام هنر گردن چو باز افراختهدور بين چون کرکس و خصم افکني همچون عقاب
جز به ياد مجلست نا داده و ننواختهطوطيان نظم کلام و بلبلان زير نوا
از پگه‌خيزي که هست از چشم صبح انداختهبخت بيدارت خروسان سحرگه‌خيز را
نيزهاي پر ز دست و تيغهاي آختهتا به تاج هدهد و طاوس در کين عدوت
چون در امعاء شترمرغ از اسف بگداختهقهر شاهين انتقامت اخگر دل در برش
از تجملها به کف کردست جفتي فاختهنيک پي آن بنده‌ات اي بندگانت نيک پي
با چنين فر و بها دلها ز غم پرداختهطوق قمري بر قفا خون تذرو اندر دو چشم
مانده اندر ششدر حبس قفس ناباختهنرد زيب از کبک و تيهو برده پس بي‌اختيار
سوي آب و دانه بيني دايم اندر تاختههريکي را همچو لقلق مار بايد صعوه کرم
وين غلامک وجه بنجشکي ندارد ساختهچون حواصل هيچ سيري مي‌ندانند از علف
چون دو زاغند اين دو شهرآشوب کشور تاختهمکرمت کن پاره‌اي ارزن فرستش کز شره


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط