مدت عالم به آخر مي‌رسد بي‌هيچ شک

مدت عالم به آخر مي‌رسد بي‌هيچ شک شاعر : انوري طالع عالم نمي‌بيني که چون منحوس شد مدت عالم به آخر مي‌رسد بي‌هيچ شک آدمي‌زاد از بقا يکبارگي مايوس شد احتباس روزي خلق آسمان آغاز کرد وجه روزي از کجا چون بوالحسن محبوس شد خلق رابي‌وجه روزي عمر خواهد بود نه چون تو مستاصل شدي يکبارگي مدروس شد اي جهان را بوده بنياد از طريق مکرمت ز بهر کاه تا شب مي‌خروشد دعاگو اسبکي دارد که هر روز دو بيتي نيز کمتر مي‌نيوشد غزل مي‌گويم و در وي نگيرد که اورا کولواري...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مدت عالم به آخر مي‌رسد بي‌هيچ شک
مدت عالم به آخر مي‌رسد بي‌هيچ شک
مدت عالم به آخر مي‌رسد بي‌هيچ شک

شاعر : انوري

طالع عالم نمي‌بيني که چون منحوس شدمدت عالم به آخر مي‌رسد بي‌هيچ شک
آدمي‌زاد از بقا يکبارگي مايوس شداحتباس روزي خلق آسمان آغاز کرد
وجه روزي از کجا چون بوالحسن محبوس شدخلق رابي‌وجه روزي عمر خواهد بود نه
چون تو مستاصل شدي يکبارگي مدروس شداي جهان را بوده بنياد از طريق مکرمت
ز بهر کاه تا شب مي‌خروشددعاگو اسبکي دارد که هر روز
دو بيتي نيز کمتر مي‌نيوشدغزل مي‌گويم و در وي نگيرد
که اورا کولواري کاه نوشدتوقع دارد از اصطبل مخدوم
در اين همسايه شخصي مي‌فروشدوگر که نيست در اصطبل مخدوم
که چرخ از عشق او پروين فروشدخداوندا رهي را شاهدي هست
به عاشق سنبل و نسرين فروشدمدام از شاخ زلف و باغ رخسار
که عاشق وقت مستي آن فروشدمرا گويد به مستي هرزه بفروش
براي لوت او سرگين فروشدبه پيران سر نکو نايد که چاکر


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط