معنويت(2)

در دهه هاى آغازين قرن بيستم، دانشمندان كاتوليك روم در فرانسه، براى پژوهش در معنويت و ويژگى هاى زندگى معنوى در رابطه با تجربه و آگاهى دينى، گرايش خاصى را شكل دادند. آنها يك فرهنگ واژگان مهم، فرهنگ واژگان معنويت، رَهبانيت و عرفان، آموزه و تاريخ را تدوين كردند. اين فرهنگ واژگان از سال 1937 انتشار يافته و اخيراً تكميل
يکشنبه، 29 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
معنويت(2)

معنويت(2)
معنويت(2)


 

نويسنده:اورسولا كينگ ؛ على رضا شجاعى




 

منابعى براى پژوهش در معنويت
 

در دهه هاى آغازين قرن بيستم، دانشمندان كاتوليك روم در فرانسه، براى پژوهش در معنويت و ويژگى هاى زندگى معنوى در رابطه با تجربه و آگاهى دينى، گرايش خاصى را شكل دادند. آنها يك فرهنگ واژگان مهم، فرهنگ واژگان معنويت، رَهبانيت و عرفان، آموزه و تاريخ را تدوين كردند. اين فرهنگ واژگان از سال 1937 انتشار يافته و اخيراً تكميل شده است . اين فرهنگ شامل مقالاتى است با عمق بسيار عالمانه، اما همچون بسيارى از آثار ديگر، توجه كلى آن به تاريخ و رويه معنويت مسيحى معطوف است. يك رويكرد ديگر را كه گرچه تطبيقى نيست، تا حدى فراگيرتر است مى توان در اثر يك جلدى و در دسترس تر ِ پژوهش در معنويت، ويراسته چِسلين جونز، جِفرى وِين رايت و ادوارد يارنولد يافت. اين اثر به الاهيات و تاريخ معنويت مسيحى از دوره هاى آغازين تا عصر حاضر مى پردازد و شامل يك بخش آموزنده درباره مسيحيت ارتودكس از قرن دهم تا قرن بيستم است. در فصل هاى ديگر، به اختصار، به معنويتِ يهوديت، اسلام، هندوئيسم، آيين بودا و اديان آفريقا و معنويت سرخپوستان نيز مى پردازد، و پيوسته با كتاب شناسى هايى درباره منابع و مطالعات بيشتر همراه است. اين كتاب درباب «معنويت رايج» نيز داراى مقالات جالبى است و در ميان ديگر معنويت ها به معنويت كليساى جهانى، يعنى معنويت عيد پنجاهه[32]، الاهى دان ژاپنى، كه معتقد است چنين همنوايى ـ يا به تعبير ديگران مواجهه و گفتوگوى اديان ـ متعلق به سرشت بنيادين معنويت دينى است. او مى نويسد:
همنوايى ميان اديان جهان و روح تمدن (تجدد) غربىِ روزگار ما، ابهام آزاردهنده مفاهيم مخرّب و سازنده را نشان مى دهد. معنويت مسيحى كه از نظر تاريخى عنصر سازنده تمدن غربى به شمار مى آيد، بسيار محتمل است كه شكل ديگرى به خود بگيرد و در آن نه تنها انسان مسيحى غرب، بلكه تمام بشريت در مد نظر باشد. اين را بدون كُنش متقابل معنويت مسيحى با آموزه ها و معنويت هاى ديگر سنت هاى دينى نمى توان به انجام رساند.
معنويت سلطه طلب به چالش خوانده مى شود. معنويت وابستگىِ دوسويه كه تحت تأثير الاهيات و كشيشان مسيحى است بايد پديد آيد .
بدين ترتيب يك الاهى دان مسيحى از خاور دور، براى فهم معنويت مسيحى، پلوراليزم دينى معاصر را به چالش مى خواند. پيروان دين هاى ديگر، با كمك گرفتن از منابع معنوى سنت دينى خودشان، بايد به اين چالش گرى از منظرى ديگر نگاه كنند. نمونه هاى پاسخ هاى مسيحى به معنويت هاى اديان ديگر عبارت است از: دايانا اِك، مواجهه با خدا و دونالد دبليو. ميچل، معنويت و تهيّت: پويش هاى زندگى معنوى در آيين بودا و مسيحيت ، و همچنين مجموعه اى از رساله ها درباره معنويت در گفتوگوى اديان، ويراسته توش آراى و وسلى آريه راجه. پژوهش هاى بنيادى تر و مفصل تر را در جلوه هاى ديگر مجموعه اى كه پيش از اين ذكر كرديم، يعنى معنويت جهانى: تاريخ جامع جستوجوى دينى مى توان يافت. اين مجموعه تا كنون به مطالعاتى درباره معنويت يهودى، اسلامى، هندويى، بودايى، مسيحى، بوميان آمريكاى ميانه و آمريكاى شمالى پرداخته است.
منابعى كه درباره معنويت مسيحى وجود دارد بسيار گسترده است. براى يك گزينش بسيار خوب از منابعى كه به تازگى ويرايش شده است نگاه كنيد به مجموعه آثار كلاسيك معنويت غرب، كه از سال 1978 منتشر مى شود; اطلاعات موجز را مى توان از فرهنگ واژگان معنويت مسيحى گرفت. معنويت جهانى مجموعه اى است در سه مجلد كه شامل پژوهش هايى مفصل درباره همه جنبه هاى معنويت مسيحى است. مجلد اول به تحولات مسيحيت از آغاز تا قرن دوازدهم ، و مجلد دوم به اوج قرون وسطا و نهضت اصلاح دينى تا سال 1600مى پردازد، و مجلد سوم به شمارى از جنبه هاى معنويتِ پس از نهضت اصلاح دينى[33] و معنويت جديد ، از جمله بخش هاى بنيادينى درباره معنويت ارتودكس شرقى و تحولات قرن بيستم مانند معنويت پنجاهه، معنويت فمنيستى مسيحى و پيامدهاى جهانى گرايىِ كليسا براى معنويت مسيحى مى پردازد. همه رساله ها حاوى كتاب شناسى هاى مفصلى هستند.
براى آشنايى ابتدايى با محدوده وسيعى از نوشته هاى معنوى مسيحى و نمايى كلى از آنها در طى قرن ها، كه آغازگر آن آباى كليسا بودند و شامل گزيده اى از بيشتر آثار كلاسيك معنوى مشهور است و با اهميت خاصى كه به نويسندگان قرن بيستم داده اند، گلچين يك جلدى بزرگى است، يعنى معنويت مسيحى: راهنماى اصلى تأثيرگذارترين نوشته هاى معنوىِ سنت مسيحى كه به طور ويژه اى سودمند است. براى بازنگرى انتقادى در معنويت مسيحى و تفسير آن از نگاه هاى عالمانه معاصر نگاه كنيد به معنويت مسيحى جديد: پژوهش هاى روشمند و تاريخى، ويراسته برادلى سى. هانسون و به ويژه پژوهش بسيار تحسين برانگيز معنويت و تاريخ: مسائل تفسيرى و روشى، به قلم فيليپ شِلدْرِيك.
كسى كه جوياى آشنايى موجز و عاميانه، و نه عالمانه، با معنويت در جهان معاصر باشد، يكى از در دسترس ترين متون، زندگى معنوى: حقايق معنوى بزرگ براى زندگى روزمره، به قلم اِوِلين آندرهيل است. اين متن شامل چهار سخنرانى راديويى يا تلويزيونى است كه در سال 1936 عرضه شده و اكنون به چاپ رسيده است. شالوده هاى كلى انسان شناختى در تحول معنوى در رابطه با رشد روان شناختى انسان در پژوهشِ مراحل ايمان، اثر جيمز دبليو. فوولر مورد بررسى قرار گرفته است .
يك كار مخاطره آميز انتشاراتى جالب و جديد، شامل بسيارى از متون درباره معنويت كه پيش از اين ناشناخته مانده بود، ترجمه منابعى است از اديان مختلف جهان، كه عمدتاً تا كنون ترجمه نشده (يا، بد ترجمه شده) است. اين منابع را سازمان امين آثار دينى جهان[35] در سراسر جهان چاپ كرده است، نشان دهد . اين آثار بحث هاى جديد درون، سراسر و فراسوى اديان گوناگون را مورد تشويق قرار مى دهد و مى تواند در پيدا شدن يك آگاهى جديد از وابستگى دوسويه جهانىِ ما به موضوعات معنوى علاوه بر موضوعات مادى كمك كند.

چشم اندازهاى معاصر معنويت
 

بسيارى از مردم امروزه مى پرسند كدام نوع معنويت قادر است دگرگونى هاى فردى و اجتماعى عميقى را كه اين جهان سخت بدان نيازمند است پديد آورد. صداهايى كه از معنويت سخن مى گويند بسيارند، هرچند متفاوت فهميده مى شوند. معنويت موضوعى است كه نهضت هاى دينى جديد وظاهراً نهضت هاى زيست بومى، صلح و زنان به يكسان به آن مى پردازند; كسانى كه به روان درمانى و تبدّل آگاهى دل بسته اند و كسانى كه براى نوسازى مسيحيت يا گفتوگوى اديان مى كوشند، معنويت را مطرح مى كنند. البته گاهى برداشت هاى معاصر ازمعنويت مى تواند به شدت ناشى ازخوردن حسرت پيشينيان يا سرمشق گيرى ازآنان باشد، وبا جامعه امروزى آنطور كه لازم است رابطه اى نداشته باشد. اكثر گرايش هاى رايج به معنويت، بهويژه درمحافل دينى سنتى، به شدت فردگرايانهوايستا است; به جاى نوآفرينى و نوسازى توجه شان بيشتر به بازسازى است. اين نوع گرايش اغلب به خودِ فردى و درون نگرى شخص و به ردّ صريح مادى گرايى و مصرف گرايىِ كام جويانه مى پردازد، تا اين كه به تبدّل واقعاً متعادل جهان درون و بيرون بپردازد.
با اين همه، در برداشت معاصر از چيستى واقعىِ معنويت، تحولات جديد خلاق بسيارى نيز وجود دارد ـ برداشت هايى كه ويژگى پويا و تبدّلىِ معنويت را در اين امور مى جويد، تجربه زنده، تلاش براى كمال ِ زندگى در سايه عدالت و آرامش و به منزله بزرگترين ماجراى انسان ها، ماجراى جان و تن و دل، در جستوجو و پرده برگرفتن از افق فراگير برين، و در جستوجو و كشف مهربانى، خوبى و فراوانى زندگى. اين برداشت هاى جديد با آگاهى جديد از سرچشمه هاى نيروى معنوى ما و جستوجوى نو در آنها ـ كه اين سرچشمه هاى نيروى معنوى به اندازه سرچشمه هاى مادى براى بقاى ما لازمند ـ و اهميت ميراث دينى جهانى ما براى آينده بشريت، پيوند دارد.
پى يِر تيار دو شاردَن[36] (1881 - 1955)، يسوعى فرانسوى، پيشگام انديشه درباره سرچشمه هاى نيروى معنوى انسان و نقش معنويت در جهان وابسته بود. او در اوائل سال 1937 درباره «پديده معنويت» و معناى آن در تكامل اجتماعى انسان مقاله اى نوشت . زندگانى او به عنوان يك دانشمند، كشيش و عارف، سرمشقى است الهام بخش از معنويت مسيحى در جهان معاصر و يكى از نوشته هاى او در ميان خداوند ، نمونه آثار كلاسيك معنوى جديد به شمار مى آيد.
گرايش فزاينده به سنت هاى معنوى محلى و ميراث هاى معنوى اقوام و فرهنگ هاى بومى، از تحولات جديد و مهم ديگر به شمار مى آيد. اينها اخيراً در حال كشف شدن هستند و به خاطر حرمت ذاتى شان براى زندگى و طبيعت، مورد ستايش قرار گرفته اند. نهضت بوم شناختى معاصر، به آنها بسيار ارزش داده و گونه جديدى از معنويت آفرينش، به ويژه در رابطه با اثر متيو فاكس ، آنها را توسعه داده است. كشف دوباره آن امر مقدس و تحول گونه هاى جديد معنويت در اكوفمنيسم[38] انديشه و عمل مسيحى كه از غرب وارد شده خرده مى گيرند و جوياى تعابير جديدى از معنويت هستند كه بتوانند آنها را واقعاً از آنِ خود بدانند.
در نهضت معاصر زنان نيز معنويت موضوعى محورى است، البته نه به مفهوم سنتى و دوگانه آن كه عالم كار و ماده را از عالم معنا جدا مى كند، بلكه درجايى كه معنويت را جستوجويى مى دانند از كل بودگى و يكى شدن از راه استحاله بنيادين نگرش هاى مردسالارانه سنتى به جنسيت، شغل، محيط و بسيارى از جنبه هاى ديگر تجربه شخصى و اجتماعى. چنين معنويتى پيامدهاى سياسى عميقى دارد و عميقاً به زنان قدرت مى دهد. اين رابطه تنگاتنگ، در مجموعه اى از مقالات ارزشمند درباره سياست هاى معنويت زنان، كه در سال 1982 انتشار يافت تحقيق شده و در كتاب هاى جديدتر بسط بيشترى يافته است. در كنار علاقه آشكار زنان معاصر به معنويت ـ كه گاهى به آن نام نهضت روح زن يا فمنيسم معنوى يا متافيزيكى مى دهند، و اغلب با پرستش ايزدبانو پيوند مى خورد ـ همان گونه كه در زن و معنويت نشان داده ام، يك جنبه معنوى آشكار و مهم نيز در نهضت فمنيست وجود دارد. اهداف فمنيستى ِ رهايى، آرامش و عدالت، جستوجو براى دريافتِ كمال انسانيت زن، در اصل نه تنها اجتماعى، اقتصادى و سياسى است، بلكه اهدافى معنوى نيز هستند.
معنويت فمنيستى شامل آگاهى جديد زنان از توانمندى درونى آنان است براى تحقق تحولات شخصى، اجتماعى و سياسى. چنين معنويتى عميقاً در كشف زنان از نفْس شان و عمل آن ريشه دارد، در كشف تجربه شان از به هم پيوستگى و مشاركت در قدرت، از تصوّر دوباره خلاق و نام دوباره نهادن بر آن امر مقدس، و رشد حساسيت نسبت به وابستگى دوسويه و قداست همه گونه هاى زندگى. بسيارى از اين موضوعات در آثار معاصر زنان منعكس مى شود، كه از طريق شعر و حكايت، جنبه هاى گوناگون نيازها و جستوجوى معنوى زنان را بررسى مى كند. موضوعاتى مانند زيان و رنج، ستمگرى و رهايى، همدلى و اشتراك، و رابطه ميان جنسيت و معنويت. زنان همچنين در حال كشف يك ميراث معنوى غنى هستند درباره زنان فرزانه و عرفاى پيشين و در شمايل نگارى و نمادپردازى زنان كه در بسيارى دين هاى جهان وجود دارد. محض نمونه، در مورد يهوديت، مجموعه اى غنى از منابع را در چهار قرن معنويت زنان يهودى مى توان يافت.
باز هم يكى ديگر از موضوعات مهم معاصر، جايگاه معنويت در آموزش است. معنويت، كه آن را فرايند رشد و استحاله مى دانند، منحصر به بزرگسالان نيست، بلكه در ربط و نسبت با رشد و تحوّل جوانان نيز است. معنويت با يك آگاهى توسعه يافته و ژرف كه لازم است به شيوه هاى گوناگون پرورش يافته، تربيت گردد، پيوند مى خورد. محض نمونه، در بريتانيا، هم قانون آموزش (سال 1944) و هم قانون اصلاح آموزش (سال 1988)، به تحول معنوى دانش آموزان اشاره مى كند، كه لازم است آن را نه تنها از طريق آموزش دينى، بلكه در همه برنامه هاى درسى ارتقا دهند.اين نياز آشكار به بحث هاى زيادى در ميان كارشناسان آموزش، و نشرياتى درباره رويكردها و روش هاى نو در منجر شد. در بسيارى از كشورهاى جهان، هم اكنون در پيرامون جايگاه آموزش ِ دينى در موقعيت تكثرگرايىِ فرهنگى و دينى، عميقاً به بحث مى نشينند. چنين بحثى، نبايد از روى نيازِ فراگير به تأمل در اهميت بُعد معنوىِ زندگى انسان باشد. شق هاى سياستى متفاوت در خصوص دين در آموزش عمومى، درمورد نوع جامعه اى كه مردم آن را مطلوب مى دانند، همان گونه كه از نزاع هاى جارى در آفريقاى جنوبى جديد پيداست، بگومگوهاى بسيارى را پديد مى آورد.
معنويت موضوعى است كه حتى در مباحثات سازمان ملل نيز مطرح شده است. آموزه ها و اعمال معنوى گوناگون، در معنا، محتوا و ارزش، بسيار متفاوت هستند، به گونه اى كه، محض نمونه، ويژگى معنويت هاى آفريقايىِ سنتى و آمريكايىِ بومى با برخى معنويت هاى باستانىِ شرق و غرب به طرز چشمگيرى در منش متفاوت است. اين امر، به تنوع و پيچيدگىِ سرشارِ معنويت، به همان شكل كه امروزه زندگى و تجربه مى شود، مى افزايد. اين امر نه تنها موضوعى با عمق و غناى تاريخى عظيم است كه در زندگى دينى پيشينيان مهم بوده است، بلكه در پيوند عميق عصرى با شكل دهى زندگى اشخاص و جوامع است. گرايش به پژوهش و آموزش معنويت به سرعت در حال رشد است; پژوهش هاى مقايسه اى و انتقادى معنويت امروزه در پژوهش ِ اديان، سزاواز جايگاهى محورى است.
كتابنامه
_. ADAMS, CAROL J., (ed.), Ecofeminism and the Sacred, New York, Continuum, 1993.
_. ARAI, TOSH, and ARIARAJAH, WESLEY (eds), Spirituality in Intterfaith Dialogue, Geneva, WCC Publications, 1989.
_. BROWN, PETER, The Body and Society: Men, Women, and Sexual Renunciation in Early Christianity. New York, Columbia Univarsity Press, 1988.
_. CHIDESTER, DAVID, et al., Religion in Public Education: Policy Options for a New South Africa, University of Cape Town, Institute for Comparative Religion in Southern Africa, 1992.
_. COUSINS, EWERT (gen. ed.), World Spirituality: An Encynlopedic History of the Religious Quest. New York, Crossroad, 1985 -/London, Routledge & Kegan Paul, 1986.
_. DUPRE, LOUIS, and SALIERS, DON E. (eds), Christian Spirituality: Post Reformation and Modern, London, SCM, 1989.
_. ECK, DIANA L., Encountering God: A S piritual Journey from bozeman to Banaras, Boston, Beacon Press, 1993.
_. ELIADE, MIRCEA, (ed.), The Encyclopedia of Religion, 16 vols, New York, Mecmillan/LONDON, Collier Macmillan, 1987.
_. ELLER, CYNTHIA, Living in the Lap of the Goddess: the Feminist Spirituality Movement in America, Boston Press, 1995.
_. FOWLER, JAMES W., Stages of Faith: The Psychology of Human Developmentand the Quest for Meaning, San Francisco, Harper, 1981.
_. FOX, MATTHEW, Creation Spirituality: Liberating Gifts for the Peoples of the Earth, San Francisco, Harper San Francisco, 1991.
_. HUMMOND, JOHN, et al., New Methods in RE Teaching: An Experimental Approach, Harlow, Oliver & Boyd, 1990.
_. HANSON, BRADLEY C. (ed.), Modern Chiristian Spirituality: Methodologicsl and Historical Essays, Atlanta, Scholars Press, 1990 (American Academy of Religion Studies in Religion, no. 62).
_. JONES, CHESLYN, WAINWRIGHT, GEOFFREY, and YARNOLD, EDWARD (eds), The Study of Spirtuality, LONDON, SPCK, 1986.
_. KING, URSULA (ed.), Feminist Theology from the Third World: A Reader, London, SPCK/Maryknoll, Orbis, 1994.
_. KING, URSULA, The Spirit of One Earth: Reflections on Teilhard de Chardin and Global Sirituality, New York, Paragon House, 1989.
_. KING, URSULA, Spirit of fire: The Life and Vision of Teilhard de Chardin, Maryknoll, Orbis, 1996.
_. KING, URSULA, Women and Spirituality: Voices of Protest and Promise, 2nd end, London,Macmillan/University Park, Penn State Press, 1993.
_. MCGINN, BERNARD, and MEYENDORFF, JOHN (eds), Chiristian Spirituality: Origins to the Twelfth Century, London, Routledge & Kegan Paul, 1986.
_. MAGILL, FRANK N., and MAGREAL, IAN P.(eds), Christian Spirituality: The Essential Guide to the Most Influential Spiritual Writings of the Chiristian Tradition, San Francisco, Haroer & Row, 1988.
_. MAHINEY, WILLIAM K., ©Spiritual Discipline¨, in M. Eliade (ed.), The Encyclopedia of Religion, New York, Macmillan/London, Collier Macmillan, 1987, vol. 14, pp. 19-29.
_. MITCHELL, DONALD W., Spirituality and Emptiness: The Dynamics of Spiritual Life in Buddhism and Christianity, New York, Paul ist Press, 1991.
_. NASR, SEYYED HOSSEIN (ed.), Islamic Spirituality: Foundation, London, Routledge & Kegan Paul, 1987.
_. PAYNE, RICHARD J. (ed.-in-chief), Classics of Western Spirituality: A Library of Great Spiritual Masters. New York, Paulist Press/London, SPCK, 1978.
_. PLASKOW, JUDITH, and CHRIST, CAROL P. (eds), Weaving the Visions: New Patterns in Feminist Spirituality, San Francisco, Harper & Row,1989.
_. PRINCIPE, WALTER, ©Towards Defining Spirituality¨, Studies in Religion/Sciences Religieuses, vol. 12, 1983, pp. 127-41.
_. RAITT, JILL (ed.), Christian Sprirituality: High Middle Ages and Reformation, London, Routledge & Kegan Paul, 1987.
_. RAPHAEL, MELISSA, Theology and Embodiment: The Post-Patriarchal Reconstruction of Female Sacrality, Sheffield, Academic Press, 1996.
_. SCOTTISH CHURCHES COUNCIL, Working Party Report on ©Spiritiuality¨, Dunblane, Scottish Churches House, 1977.
_. SHELDRAKE, PHILIP, Spiritiuality and History: Questions of Interpretation and Method, New York, Crossroad, 1992/London, SPCK, 1991.
_. SMTTHERS, STUART W., ©Spiritual Guide¨, in M. Eliade, ed., The Encyclopedia of Religion, New York, Macmillan/London, Collier Macmillan, 1987, vol. 14, pp. 29-37.
_. SOBRINO, JON, Spiritiuality of Liberation: Toward a Political Holiness, Maryknoll, Orbis, 1988.
_. SPRETNAK, CHARLENE (ed.), The Politics of Women¨s Spiritiuality: Essays in the Rise of Spiritiual Power within the Feminist Movement, New York, Anchor Press/Doubleday, 1982.
_. TEILHARD DE CHARDIN, PIERRE, Le Milieu Divin, London, Collins, 1960.
_. UMANSKY, ELLEN M., and ASHTON, DIANNE, (eds), Four Centuries of jewish Spirituality, Boston: Beacon Press, 1992.
_. UNDERHILL, EVELYN, The Spiritual Life: Great Spiritual Truths for Everyday Life, Oxford, Oneworld, 1993.
_. VILLER, M., CAVALLERA, F., DE GUIBERT, J., and RAYEZ, A. (founder eds), Dictionnaire de Spiritualite', ascetique et mystique et histoire, Paris, BEAUCHESNE, 1937-94.
_. WAINWRIGHT, GEOFFREY, ©Christian Spirituality¨, in M. Eliade, ed., The Encyclopedia of Religion, New York, Macmillan/London, Collier Macmillan, 1987, vol. 3,pp. 452-60.
_. WAKEFIELD, GORDON (ed.), A Dictionary of Chiristian Soirituality, London, SCM, 1983.
_. YOSHINORI, TAKEUCHI (ed.), Buddhist Spirituality: Indian, Southeast Asian, Tibetan, Early Chinese, New Y ork, Crossroad, 1994.
_. ZAPPONE, KATHERINE, The Hope for Wholeness: A Spirituality for Feminists, Mystic, CT, Twenty-Third Publications,1991.
_. Up to 1996 nine books with texts from eight different religions had been published
and thrr further books are forthcoming in 1997.
Details of the publications can be obtained directly from the international Sacred Literature Trust, 6 Mount Street, Manchester M2 5NS, UK.

پی نوشت :
 

[31]. Pentecostals
[32]. Kosuke Koyama
[33]. Post-Reformation
[34]. International Literature Trust
[35]. HarperCollins
[36]. Pierre Teilhard de Chardin
[37]. ecofeminism
[38]. Eurocentric
 

منبع:پایگاه دانشگاه ادیان و مذاهب



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط