بيمار چشم مست تو رنجور خوشترست

بيمار چشم مست تو رنجور خوشترست شاعر : خواجوي کرماني لفظ خوشت ز لل منثور خوشترست بيمار چشم مست تو رنجور خوشترست از نور شمع در شب ديجور خوشترست عکس رخ تو در شکن طره‌ي سياه جادوي ناتوان تو رنجور خوشترست صحبت خوشست ليکن اگر نيک بنگري کان چشم مست تست که مخمور خوشترست بشکن خمار من بلب لعل جان‌فزاي زيرا که ناله‌ي دهل از دور خوشترست مشنو که روضه بي مي و معشوق خوش بود ليکن بدور دختر انگور خوشترست عشرت خوشست خاصه در ايام نوبهار آواز چنگ و نغمه‌ي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بيمار چشم مست تو رنجور خوشترست
بيمار چشم مست تو رنجور خوشترست
بيمار چشم مست تو رنجور خوشترست

شاعر : خواجوي کرماني

لفظ خوشت ز لل منثور خوشترستبيمار چشم مست تو رنجور خوشترست
از نور شمع در شب ديجور خوشترستعکس رخ تو در شکن طره‌ي سياه
جادوي ناتوان تو رنجور خوشترستصحبت خوشست ليکن اگر نيک بنگري
کان چشم مست تست که مخمور خوشترستبشکن خمار من بلب لعل جان‌فزاي
زيرا که ناله‌ي دهل از دور خوشترستمشنو که روضه بي مي و معشوق خوش بود
ليکن بدور دختر انگور خوشترستعشرت خوشست خاصه در ايام نوبهار
آواز چنگ و نغمه‌ي طنبور خوسترستدر پاي گل ترنم بلبل خوشست ليک
اما نظر بطلعت منظور خوشترستمنظور اگر نظر بودش با تو خوش بود
در تاب رفت و گفت که معذور خوشترستگفتم کمند زلف تو معذورم ار کشم
بستان خوشست و مجلس دستور خوشترستخواجو کنونکه موکب سلطان گل رسيد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط