طوطي چو سخن گوئي پيش شکرت ميرد

طوطي چو سخن گوئي پيش شکرت ميرد شاعر : خواجوي کرماني طوبي چو روان گردي بر رهگذرت ميرد طوطي چو سخن گوئي پيش شکرت ميرد و آندم که قبا پوشي پيش کمرت ميرد جوزا چو قدح نوشي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
طوطي چو سخن گوئي پيش شکرت ميرد
طوطي چو سخن گوئي پيش شکرت ميرد
طوطي چو سخن گوئي پيش شکرت ميرد

شاعر : خواجوي کرماني

طوبي چو روان گردي بر رهگذرت ميردطوطي چو سخن گوئي پيش شکرت ميرد
و آندم که قبا پوشي پيش کمرت ميردجوزا چو قدح نوشي پيش تو کمر بندد
شمع فلکي هر شب پيش قمرت ميردمشک ختني هر دم در زلف تو آويزد
کانرا که بود جاني برخاک درت ميردکو زنده دلي تا جان در پاي تو افشاند
صاحب نظر آن باشد کاندر نظرت ميردثابت قدم آن باشد کاندر قدمت افتد
چون از تو خبر يابد پيش خبرت ميردهر زنده‌ي صاحب دل کز جان خبري دارد
فرهاد صفت خواجو پيش شکرت ميرداي خسرو بت رويان بگشا لب شيرين تا


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط