اتفاقم به سر کوي کسي افتادست

اتفاقم به سر کوي کسي افتادست شاعر : سعدي که در آن کوي چو من کشته بسي افتادست اتفاقم به سر کوي کسي افتادست که هم آواز شما در قفسي افتادست خبر ما برسانيد به مرغان چمن کار ما همچو سحر با نفسي افتادست به دلارام بگو اي نفس باد سحر انگبينست که در وي مگسي افتادست بند بر پاي تحمل چه کند گر نکند مگر آن کس که به دام هوسي افتادست هيچ کس عيب هوس باختن ما نکند که همه عمر به چوگان کسي افتادست سعديا حال پراکنده گوي آن داند
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اتفاقم به سر کوي کسي افتادست
اتفاقم به سر کوي کسي افتادست
اتفاقم به سر کوي کسي افتادست

شاعر : سعدي

که در آن کوي چو من کشته بسي افتادستاتفاقم به سر کوي کسي افتادست
که هم آواز شما در قفسي افتادستخبر ما برسانيد به مرغان چمن
کار ما همچو سحر با نفسي افتادستبه دلارام بگو اي نفس باد سحر
انگبينست که در وي مگسي افتادستبند بر پاي تحمل چه کند گر نکند
مگر آن کس که به دام هوسي افتادستهيچ کس عيب هوس باختن ما نکند
که همه عمر به چوگان کسي افتادستسعديا حال پراکنده گوي آن داند


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط