در کوي خرابات، کسي را که نياز است شاعر : فخرالدين عراقي هشياري و مستيش همه عين نماز است در کوي خرابات، کسي را که نياز است آنچ از تو پذيرند در آن کوي نياز است آنجا نپذيرند صلاح و ورع امروز هشيار چه داند که درين کوي چه راز است؟ اسرار خرابات بجز مست نداند ديدم به حقيقت که جزين کار مجاز است تا مستي رندان خرابات بديدم در ميکده بنشين که ره کعبه دراز است خواهي که درون حرم عشق خرامي؟ زيرا که درين راه بسي شيب و فراز است هان! تا ننهي پاي درين راه...