طرهي يار پريشان چه خوش است شاعر : فخرالدين عراقي قامت دوست خرامان چه خوش است طرهي يار پريشان چه خوش است سبزه و چشمهي حيوان چه خوش است خط خوش بر لب جانان چه نکوست همچو چشم خوش جانان چه خوش است از مي عشق دلي مست و خراب عاشق بي سر و سامان چه خوش است در خرابات خراب افتاده در خم زلف پريشان چه خوش است آن دل شيفتهي ما بنگر کاندر آن چاه زنخدان چه خوش است يوسف گم شدهي ما را بين تو از آن بيخبري کان چه خوش است لذت عشق بتم از من پرس ...