اين درد مرا دوا که داند؟

اين درد مرا دوا که داند؟ شاعر : فخرالدين عراقي وين نامه‌ي اندهم که خواند؟ اين درد مرا دوا که داند؟ جز رحمت تو که‌ام رهاند؟ جز لطف توام که دست گيرد؟ تا بر سر کوت جان فشاند بنماي رخت به دردمندي لطف تو به کام دل رساند؟ آيا بود آنکه بي‌دلي را اميد که از درم نراند افتادم بر در قبولت گر بهتر ازين کند، تواند کار دل من عنايت تو کين قلب کسي نمي‌ستاند مهري ز قبول بر دلم نه مي‌باش و مگرد، بو که داند چون حلقه برين دري، عراقي ...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اين درد مرا دوا که داند؟
اين درد مرا دوا که داند؟
اين درد مرا دوا که داند؟

شاعر : فخرالدين عراقي

وين نامه‌ي اندهم که خواند؟اين درد مرا دوا که داند؟
جز رحمت تو که‌ام رهاند؟جز لطف توام که دست گيرد؟
تا بر سر کوت جان فشاندبنماي رخت به دردمندي
لطف تو به کام دل رساند؟آيا بود آنکه بي‌دلي را
اميد که از درم نراندافتادم بر در قبولت
گر بهتر ازين کند، تواندکار دل من عنايت تو
کين قلب کسي نمي‌ستاندمهري ز قبول بر دلم نه
مي‌باش و مگرد، بو که داندچون حلقه برين دري، عراقي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط