بيا، تا بيدلان را زار بيني

بيا، تا بيدلان را زار بيني شاعر : فخرالدين عراقي روان خستگان افکار بيني بيا، تا بيدلان را زار بيني دل بيچارگان بيمار بيني تن درماندگان رنجور يابي که مشتاقان خود را زار بيني به کوي عاشقان خود گذر کن زهر جانب دو صد خونخوار بيني ميان خاک و خون افتاده حيران که بر خاک در خود خوار بيني بسا جان عزيز مستمندان نظر کن، تا غم و تيمار بيني يکي اندر دل زار ضعيفان ولي اندوه و غم بسيار بيني نبيني هيچ شادي در دل ما که هم روزي رخ دلدار بيني ...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بيا، تا بيدلان را زار بيني
بيا، تا بيدلان را زار بيني
بيا، تا بيدلان را زار بيني

شاعر : فخرالدين عراقي

روان خستگان افکار بينيبيا، تا بيدلان را زار بيني
دل بيچارگان بيمار بينيتن درماندگان رنجور يابي
که مشتاقان خود را زار بينيبه کوي عاشقان خود گذر کن
زهر جانب دو صد خونخوار بينيميان خاک و خون افتاده حيران
که بر خاک در خود خوار بينيبسا جان عزيز مستمندان
نظر کن، تا غم و تيمار بينييکي اندر دل زار ضعيفان
ولي اندوه و غم بسيار بينينبيني هيچ شادي در دل ما
که هم روزي رخ دلدار بينيدلا، با اين همه اميد دربند
اگر خواهي که روي يار بينيچو افتادي، عراقي، رو مگردان


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط