دروازه‌باني که ضربه مغزي شد

در چهاردهم اکتبر سال 2006 اتفاقي در محوطه جريمه تيم چلسي رخ داد که در تاريخ فوتبال نظير نداشت. در اولين دقيقه بازي، پيترچک (دروازه‌بان چلسي) و استفان‌هانت (مهاجم تيم مقابل) هر دو به سمت توپ هجوم بردند اما مهاجم به جاي توپ، سر دروازه‌بان را نشانه رفت! زانوي استفان‌هانت چنان به سر پيترچک خورد که او ديگر نتوانست از روي زمين بلند شود. دروازه‌بان بي‌هوش فورا با برانکارد از زمين بيرون رفت و کارلو کوديسيني (دروازه‌بان ذخيره تيم) جايگزين او شد.
پنجشنبه، 11 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دروازه‌باني که ضربه مغزي شد

دروازه‌باني که ضربه مغزي شد
دروازه‌باني که ضربه مغزي شد


 





 
7 سکانس از زندگي پيترچک، بازيکن باشگاه چلسي انگلستان و تيم ملي چک
در چهاردهم اکتبر سال 2006 اتفاقي در محوطه جريمه تيم چلسي رخ داد که در تاريخ فوتبال نظير نداشت. در اولين دقيقه بازي، پيترچک (دروازه‌بان چلسي) و استفان‌هانت (مهاجم تيم مقابل) هر دو به سمت توپ هجوم بردند اما مهاجم به جاي توپ، سر دروازه‌بان را نشانه رفت! زانوي استفان‌هانت چنان به سر پيترچک خورد که او ديگر نتوانست از روي زمين بلند شود. دروازه‌بان بي‌هوش فورا با برانکارد از زمين بيرون رفت و کارلو کوديسيني (دروازه‌بان ذخيره تيم) جايگزين او شد. جالب آنکه در همان بازي، دروازه‌بان ذخيره چلسي هم به سرنوشتي مشابه پيترچک دچار شد و در حادثه ديگري از هوش رفت. کار به جايي رسيد که در دقايق باقي‌مانده بازي، جان‌تري، مدافع تيم، دستکش به دست کرد و در چهارچوب دروازه‌ ايستاد! اما برخلاف آسيب‌ديدگي کارلو کوديسيني که به سرعت برطرف شد، کار پيترچک به اتاق مراقبت‌هاي ويژه بيمارستان کشيد.

1. واکنش پزشکان و فوتبالي‌ها به ضربه مغزي پيتر چک
 

بعد از آن ضربه مغزي، اولين گرافي‌هايي که از جمجمه پيترچک تهيه شد، تيم پزشکي را با حيرت مواجه کرد. در همان زمان يکي از اعضاي تيم پزشکي در گفت‌وگو با خبرنگاران گفت: «جمجمه دروازه‌بان تيم چلسي کاملا شکسته و مشابه اين ‌آسيب فقط در حوادث رانندگي شديد ديده مي‌شود.»
روز بعد، يک تيم متشکل از جراحان فک و صورت و جراحان مغز و اعصاب، پيترچک را به اتاق عمل بردند و متوجه شدند که با وجود شکستگي باز در جمجمه اين دروازه‌بان 24ساله، باز هم در قسمت‌هايي از فضاي داخلي جمجمه او خون‌مردگي‌‌هايي ايجاد شده که به شدت بر بافت مغزش فشار وارد مي‌کند و هر لحظه امکان دارد آسيب‌هاي غيرقابل برگشتي ايجاد کند. دکتر کارول کوپر از کلينيک جراحي مغز و اعصاب آکسفورد پس از پايان موفقيت‌آميز عمل جراحي به خبرنگاران گفت: «قطعا پيترچک تا کريسمس آينده امکان تمرين‌هاي ورزشي را نخواهد داشت و شانس بازي کردن او در اين فصل از رقابت‌هاي ليگ انگلستان خيلي ضعيف است.»
مشاوران حقوقي باشگاه چلسي هم البته واکنش‌هاي اعتراضي تندي را نسبت به اين اتفاق نشان دادند. آنها از عدم جريمه کافي مهاجم حريف به شدت ناراضي بودند و حتي از مايک ديلي، داور مسابقه هم به فدراسيون فوتبال اتحاديه اروپا شکايت کردند. اين داور با وجود آسيب‌ديدگي شديد پيترچک، پيش از بي‌هوش شدن، از او خواسته بود تا سينه‌خيز به آن طرف خط‌کشي زمين برود و در آنجا منتظر رسيدن تيم پزشکي باشد! در اين بين، واکنش خوزه مورينيو، سرمربي آن دوران تيم چلسي هم جالب توجه بود. او در کنفرانس خبري بعد از بازي با ادبيات منحصر به فردش گفت: «حتي يک درصد هم احتمال نمي‌دهم که اين اتفاق تنها يک حادثه ناخواسته بوده باشد. هانت پايش را خم کرد و به شدت به سر دروازه‌بان تيم ما کوبيد؛ در حالي که توپ در دستان دروازه‌بان بود. کمترين کاري که داور ضعيف اين بازي مي‌توانست انجام بدهد، نشان دادن کارت قرمز به اين بازيکن بود.»

دروازه‌باني که ضربه مغزي شد

2. پدر شدن و ضربه مغزي‌ام مرا تکان داد!
 

پيترچک، دختري 2 ساله به نام آدلا و پسري 1 ساله به نام دامين دارد. مسووليت و حس پدري و ضربه‌مغزي شديدي که مرگ را جلوي چشمان او آورد، تاثيرات عميقي روي او داشته‌اند. خودش مي‌گويد: «بعد از اين اتفاقات متوجه شدم زندگي آدم ممکن است ظرف چند ثانيه از اين رو به آن رو شود. وقتي آسيب ديدم همسرم لحظه به لحظه با من بود و در بهبود و بازتواني من نقشي مهم ايفا کرد. اکنون مي‌دانم اگر به چيزي نياز داشته باشم کساني را دارم که از من حمايت مي‌کنند. آنها در اين مدت حامي خوبي براي‌ام بودند. در شرايط سخت است که آدم مي‌فهمد به چه کسي مي‌تواند اعتماد کند. من ياد گرفتم وقتي همه چيز در زندگي خوب پيش مي‌رود، زندگي راحت به نظر مي‌رسد اما وقتي ناگهان چيزهايي را در زندگي از دست مي‌‌دهيم، آن وقت است که تازه مي‌بينيم چه چيزهايي کم داريم. تنها در اين لحظات سخت است که متوجه مي‌شويم آدم‌ها از چه جنسي هستند و ذات‌شان چگونه ساخته و پرداخته شده است. در آن لحظه‌اي که من براي اولين بار پدر شدم باز متوجه شدم که با به دنيا آمدن دخترم، چه نعمتي را نداشتم و به دست آوردم. بعد از آن حس مسووليت پدرانه باعث شد نسبت به تمام بچه‌هاي دنيا، حس و ديدگاهي عميق‌تر پيدا کنم و از کنارشان بي‌تفاوت نگذرم.»

3. پيتر چک و نشانگان ضربه دوم
 

پزشکان وقتي از ضربه مغزي پيتر چک حرف مي‌زدند، بارها به نشانگان ضربه دوم اشاره کردند؛ اتفاق بسيار نادري که در آن، فردي که به تازگي دچار ضربه مغزي شده، بدون آنکه دوره نقاهت و بازسازي پرده‌هاي مغزي را به طور کامل طي کند، مجددا دچار ضربه مغزي مي‌شود. نشانگان ضربه دوم يا (SIS) به شدت مرگبار است و حتي اگر شخص آسيب‌ديده از آن جان سالم به در برد قطعا با ناتواني‌هاي متعددي روبه‌رو خواهد شد. ضربه مغزي دوم از نظر شدت مي‌تواند ضعيف‌تر از ضربه نخستين باشد اما به علت عدم دقت کافي براي ترميم عروق ريز داخل مغز عواقب شديدتري به دنبال خواهد داشت. در اين شرايط، عروق ترميم‌‌نشده مغزي بر اثر کوچک‌ترين ضربه‌اي پاره مي‌شوند و تجمع خون در فضاي بسته جمجمه بافت‌هاي مغز را تحت فشار قرار خواهد داد. اين حادثه اغلب در جوانان و ورزشکاراني رخ مي‌دهد که بدون توجه به توصيه پزشکان زودتر از وقت موعود به ميدان‌هاي مسابقه و تمرين‌هاي حرفه‌اي برمي‌گردند. طبق آمارهاي سازمان کنترل و پيشگيري بيماري‌هاي آمريکا 15 درصد از کساني که به علت ضربه مغزي جان خود را از دست مي‌دهند پيش از آن سابقه ضربه به سر داشته‌اند. بر طبق آمارهاي موجود ورزشکاران جوان بيش از ساير گروه‌هاي سني و شغلي در خطر ابتلا به اين عارضه قرار دارند. جامعه جراحان مغز و اعصاب آمريکا از ميان رشته‌هاي ورزشي ورزش‌هاي فوتبال، راگبي، بسکتبال، بوکس و بيس‌بال را خطرناک‌تر معرفي کرده است. طبق آمارهاي آکادمي مغز و اعصاب آمريکا 10 تا 20درصد افرادي که به‌صورت حرفه‌اي به فوتبال آمريکا مشغول‌اند در هر فصل بازي‌ها دچار آسيب‌هاي خفيف تا شديد مغزي مي‌شوند. در مقياس جهاني آمار دقيقي در مورد ضربه‌هاي مغزي در حين انجام فعاليت‌هاي ورزشي وجود ندارد اما تخمين‌زده مي‌شود که سالانه 300 هزار ورزشکار دچار آسيب‌هاي مغزي مي‌شوند.

دروازه‌باني که ضربه مغزي شد

4. يک سال بعد، پيتر با کلاه به فوتبال برگشت!
 

سرانجام پس از 10 روز بستري و يک عمل جراحي که با تعبيه دو قطعه فلزي در جمجمه پيترچک همراه بود، دروازه‌بان چلسي از بيمارستان مرخص شد. در همان روزها بود که دکتر پيتر هاملين، جراح معروفي که مداواي ضربه مغزي ميخائيل واتسون را نيز در کارنامه خود داشت، مقاله‌اي را در روزنامه ديلي‌تلگراف منتشر کرد. در اين مقاله آمده بود: «براي پيشگيري از «نشانگان ضربه دوم» لازم است حداقل پيترچک 6 ماه کامل از تمام ميادين ورزشي به دور بماند.»
در همان ايام، پدر پيتر در يک مصاحبه تلويزيوني اعلام کرد که پيتر حداقل تا يک سال ديگر به ميادين فوتبال برنخواهد گشت. مساله فقط به ضربه مغزي مربوط نبود. پيتر نتيجه يک بارداري سه‌قلو بود و پزشکان مي‌گفتند يکي از دلايلي که وضع او را وخيم کرده‌، ناشي از همين مساله است که به طور مادرزادي منجر به ضعف بيشتر جمجمه او شده است.
بسياري از دروازه‌بان‌هاي دنيا نيز از کمبود سيستم حمايتي فوتبال در خصوص دروازه‌بان‌ها انتقاد کردند و گفتند بايد قوانين تازه‌اي براي تامين اين منظور در نظر گرفت. پيتر مدتي بعد از ترخيص و بازگشت به منزل، به تمرين‌هاي ملايم مشغول شد و باشگاه چلسي اعلام کرد که او حداقل تا 3 ماه ديگر به فوتبال برنمي‌گردد. جالب اينکه بعد از ترخيص، پيتر بارها اعلام کرد که اصلا از خود حادثه و ضربه وارده چيزي به ياد نمي‌آورد! بالاخره پيتر چک در ژانويه 2007 ميلادي با يک کلاه محافظ ويژه بازي راگبي به فوتبال برگشت! اين کلاه، فوم محافظ پليمري اضافه‌تري نسبت به کلاه‌هاي معمولي داشت تا سر او را بيشتر پوشانده و ايمني کامل‌تري براي‌اش ايجاد کند.

دروازه‌باني که ضربه مغزي شد

5. پيترچک و حمايت از بچه‌هاي سرطان
 

پيترچک در مصاحبه با ساندي تلگراف اعلام کرد که سعي دارد در يک موسسه خيريه انگليسي به نام سي‌ال‌آي‌سي سارجنت (CLIC Sargent) فعاليت داشته باشد و امور خيريه اين موسسه را بهبود دهد. اين موسسه مشغول مراقبت از کودکان سرطاني است. او با موسسه خيريه ملي چلسي هم همکاري دارد. پيتر مي‌گويد: «کودکان، صادق‌ترين و بي‌رياترين موجودات دنيا هستند و هر آنچه در قلب‌شان مي‌گذرد صادقانه بيان مي‌کنند حتي اگر مخالف نظر ديگران باشد. من از اين خصوصيت که در طول عمر آدميزاد به تدريج کم‌رنگ مي‌شود خوش‌ام مي‌آيد. براي يک کودک سرطاني، درمان و مراحل سخت آن بسيار دشوار و طاقت‌فرساست و اگر بتوانيم تنها ذره‌اي از سختي‌هاي اين مسير را براي‌‌اش آسان و تحمل‌پذير کنيم کار بزرگي کرده‌ايم. اگر بتوانيم فقط يک روز از زندگي وي را به ياد ماندني کنيم، تلاشي مهم و باارزش انجام داده‌ايم.»
در طي 3 سال فعاليت و مشارکت پيترچک در اين موسسه، حدود يک ميليون پوند از طريق تيم چلسي براي اين موسسه جمع‌آوري شده است که صرف جذب نيروهاي متخصص پرستاري، مددکاري و سيستم‌هاي حمايتي براي والدين اين کودکان شده است و نام پيترچک هم به اين امور خيريه، گره خورده است.

6. تغيير راه زندگي
 

«ضربه مغزي و پدر شدن، زندگي‌ام را تغيير داد!» اين، جمله‌اي بود که پيترچک، در مصاحبه‌اي اختصاصي به زبان آورد. او معتقد است که پدر شدن و شکستن استخوان جمجمه‌اش باعث شد به زندگي با ديدگاهي ديگر نگاه کند. پيتر مي‌گويد: «با تغييرات سياسي‌اي که در سن 7 سالگي در کشورم اتفاق افتاد وضعيت بهتري به وجود آمد و شرايط براي رشد استعداد ورزشي در افراد با زمينه‌هاي مختلف ورزشي فراهم شد. در سنين مدرسه برنامه‌هاي متعددي براي فوتبال، هاکي روي يخ، هندبال، واليبال و بسکتبال فراهم بود و من واقعا از وجود اين همه امکانات ورزشي لذت مي‌بردم. به عنوان يک کودک، سيستم بدي نبود؛ چون بعد از تعطيلي مدرسه از شرکت در اين بازي‌هاي ورزشي بسيار خوشحال و راضي مي‌شديم اما الان ماجرا براي بچه‌هاي اين دوره و زمانه فرق مي‌کند؛ يعني بايد براي آموزش و يادگيري ورزش به کلاس‌هاي ورزشي بروند و شايد همين، عاملي باشد براي اينکه کودکان در شرايط فعلي چندان به ورزش نپردازند و همين مساله براي من نااميدکننده به حساب مي‌آيد. گاهي بچه‌ها در ابتدا علاقه‌اي به ورزش نشان نمي‌دهند اما وقتي شرايط براي‌شان مهيا باشد و وارد حيطه ورزشي بشوند، به تدريج علاقه‌مند مي‌شوند؛ در حالي که متاسفانه در شرايط فعلي که فقط بايد از طريق کلاس‌هاي ورزشي وارد عمل شد، اين شرايط براي بسياري از بچه‌ها فراهم نمي‌شود که به ورزش علاقه پيدا کنند و در نتيجه، کمتر به آن مي‌پردازند.»
او اضافه مي‌کند: « مشکل دنياي امروز اين است که کودکان بيشتر اوقات خود را پاي بازي‌هاي رايانه‌اي و اينترنت سپري مي‌کنند و اين همان موضوعي است که مستلزم بيشترين تغيير است. اين روند بايد تغيير کند. وقتي من بچه بودم به ندرت تلويزيون تماشا مي‌کردم و بيشتر وقت‌ام را بيرون از منزل به بازي و هاکي روي يخ مي‌پرداختم. ما و بچه‌هاي همسايه حدودا 20 نفر بوديم و دايما با هم به بازي‌‌هاي گروهي مشغول مي‌شديم اما حالا بچه‌ها از بازي‌هاي گروهي فاصله گرفته‌اند و همه‌شان نشسته‌اند پاي کامپيوتر!»

دروازه‌باني که ضربه مغزي شد

7. اين دروازه‌بان قدبلند
 

پيترچک، متولد 1982ميلادي و دروازه‌بان اول باشگاه چلسي انگلستان، فوتبال را از 7 سالگي در شهر پلزن چک‌اسلواکي آغاز کرده و در 14 سالگي قد او 196 سانتي‌متر بود. همين قضيه باعث شده توجه خودش و ديگران به اين موضوع جلب شود که او مي‌تواند دروازه‌باني لايق باشد... و شد: دروازه‌بان تيم ملي چک! اما در حالي که همه چيز داشت خوب پيش مي‌رفت، ناگهان ورق برگشت و او در يک برخورد شديد در يک مسابقه باشگاهي ضربه مغزي شد و يک سال از فوتبال دور افتاد.
منبع:www.salamat.com



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.