10 توصيه به پدران آينده
نويسنده:دکتر خدايي
تولد يک نوزاد ميتواند در هر خانوادهاي موجي از شادي ايجاد کند ولي نکاتي نيز وجود دارد که پدران آينده بايد براي تولد اين عضو جديد در خانواده مدنظر داشته باشند.
نکاتي که غفلت از آنها ميتواند شادي اين اتفاق شيرين را از بين ببرد؛ از جمله:
1.قبل از اقدام به بچهدارشدن بايد از نظر اجتماعي، رواني و جسمي، آمادگي لازم را کسب کنيد. بچهدارشدن هيچگاه نبايد اتفاقي باشد؛ بلکه همواره بايد به صورت آگاهانه و با آمادگي هر چه بيشتر انجام شود که البته تاکيد به اين آگاهي و آمادگي در مورد فرزند اول بيشتر است. در واقع، زوجها بايد با مشورت و با فکر دست به اين کار بزنند و مرد بايد حتما از همسرش نظر بخواهد و با او همفکري کند.
2.بچهدار شدن بايد با توافق طرفين انجام شود. اينکه شما به عنوان پدر آينده، بچه خواسته باشد اما همسرتان که قرار است مادر آينده باشد، تمايلي به اين کار نداشته باشد، ميتواند هنگام تولد نوزاد باعث به وجود آمدن مشکلهايي شود.
3.فردي که قرار است در آينده پدر شود، بايد در اين مورد اعتماد به نفس داشته باشد و از همان ابتداي بسته شدن نطفه از بيان اين موضوع احساس خجالت نکند. گاهي وقتها به خصوص در دوران بارداري براي فرزند اول، پدر از بيان اين موضوع براي ديگران احساس خجالت دارد. البته اين نوع رفتار تا حدي به دليل نداشتن تجربه کافي و پايينبودن سن زوج رخ ميدهد که بايد برطرف شود و پدر بايد بتواند احساس خود را از پدر شدن با اعتماد به نفس بالا و افتخار به اطرافيان ابراز کند.
4.استفاده زوج از مشورت اطرافيان، به خصوص آنهايي که در اين کار تجربه دارند، نيز اهميت دارد. پدر بايد آمادگي اين مساله را داشته باشد که فرزند او ممکن است پسر يا دختر باشد. گاهي پدر در تصورهاي خود، فرزند را پسر يا دختر در نظر گرفته و با اشتباه بودن تصورها، حس خوبي نسبت به نوزاد ندارد.
5.مردان بايد پيش از تولد فرزندشان، نقش پدرانه خود را تصور کرده و به گونهاي رفتار خود را بعد از پدر شدن تمرين کنند. فرد ميتواند با استفاده از قدرت تخيل، حس خود را پس از تولد فرزندش تصور کرده و به گونهاي خود را براي آن آماده کند.
6.همراهي و همکاري شوهر با همسر خود در طول دوران بارداري بسيار مهم است. فرد بايد در اين دوران بکوشد احساس مسووليت و مسووليتپذيري را در خود ايجاد کرده و آن را تقويت کند. مقداري از اين مسووليتپذيري، ذاتي است و بخشي از آن مربوط به زمان و ايجاد آمادگي براي پدر شدن. درصدي از آن نيز مربوط به يادگيري و آموزش است. بررسيها نشان ميدهد پدراني که در دوران بارداري مادر، همکاري و همراهي بيشتري با او دارند، وي را کمک ميکنند و بخشي از کارهايي را که او قبلا انجام ميداده انجام ميدهند، نتيجه مطلوبتري را پس از تولد فرزند خود ميگيرند. البته مرد بايد بکوشد که اين همکاري تنها در حد کار منزل و زندگي روزمره نباشد و بايد همراهي خود با همسر باردارش را در مورد مسايل رواني و مشکلهاي مربوط به دوران بارداري نيز داشته باشد. حمايتهاي رواني از زن باردار موجب ميشود تا او اين دوران را به نحو مطلوبتري سپري کند و بتواند سلامت جسمي و رواني خود و نوزاد را تا حد بيشتري تامين کند. همراهي مرد با همسرش در مورد مسايل پزشکي نيز تا حد زيادي به اين موضوع کمک ميکند.
7.يکي ديگر از وظايف مردان در آستانه پدر شدن مقابله با استرس و جلوگيري از کمالگرايي بيش از حد است. پدر نبايد احساس کند که به دنياآمدن اين نوزاد، اتفاق عجيب و غريبي است که مسووليتهاي او را به کلي تغيير ميدهد. او در اين موارد نبايد استرس داشته باشد بلکه بايد بکوشد تا مسايل و دشواريهاي دوران بارداري را براي مادر کم کند. به همين اندازه کمالگرايي بيش از حد نيز ميتواند عوارضي را براي پدر و مادر نوزاد به بار آورد. البته عدم کمالگرايي بيش از حد و مقابه با استرس به معني بيمسووليتي نيست و پدر بايد مراقبت باشد که نه از اين طرف بام بيفتد نه از آن طرف.
8.نکته بسيار مهم ديگري که در اين مورد وجود دارد اين است که تلاش شود پدر هنگام تولد نوزاد حضور داشته باشد. اگر امکان حضور پدر در اتاق زايمان فراهم نيست، لااقل گريههاي اول نوزاد پس از تولد را بشنود. چون ارتباط برقرار کردن با اين موضوع و احساس تولد فرزند در اين لحظه حساس زندگي پدر و مادر ميتواند بسيار تاثيرگذار باشد. پدر بايد در آغوش گرفتن کودک را آموزش ببيند. زيرا معمولا پدران به دليل اينکه حس ميکنند کودک متولد شده ظريف و حساس است، از در آغوش گرفتن او امتناع ميکنند.
9.پدران بايد در مراقبتهاي پس از تولد نيز همراه مادر باشند و با او همکاري کنند. اين همراهيها به ويژه در مورد فرزند اول موجب ميشود که پدر به تدريج با نقش پدرانه خود آشنا شود و به آن خو بگيرد.
10. گاهي اوقات مشاهده ميشود که برخي پدران که آمادگي پدر شدن يا حتي ازدواج را نداشتهاند، به دليل کمبود عاطفي نسبت به توجه بيش از حد به نوزاد حسادت و گمان ميکنند محبت همسرشان که تا پيش از اين صرفا متعلق به آنها بوده، حالا تقسيم شده است. در اين موارد، پدر آنطور که بايد با فرزند خود اخت نميشود و به تدريج از لحاظ عاطفي به کودک آسيب وارد ميشود. در اين مواقع، پدر کمکم بايد به اين درک برسد که اين موجود تازه متولد شده محصول عاطفه پدر و مادر است که نياز به حمايت آنها دارد و بايد مورد توجه بيشتر قرار بگيرد.
منبع:www.salamat.com
/ج
نکاتي که غفلت از آنها ميتواند شادي اين اتفاق شيرين را از بين ببرد؛ از جمله:
1.قبل از اقدام به بچهدارشدن بايد از نظر اجتماعي، رواني و جسمي، آمادگي لازم را کسب کنيد. بچهدارشدن هيچگاه نبايد اتفاقي باشد؛ بلکه همواره بايد به صورت آگاهانه و با آمادگي هر چه بيشتر انجام شود که البته تاکيد به اين آگاهي و آمادگي در مورد فرزند اول بيشتر است. در واقع، زوجها بايد با مشورت و با فکر دست به اين کار بزنند و مرد بايد حتما از همسرش نظر بخواهد و با او همفکري کند.
2.بچهدار شدن بايد با توافق طرفين انجام شود. اينکه شما به عنوان پدر آينده، بچه خواسته باشد اما همسرتان که قرار است مادر آينده باشد، تمايلي به اين کار نداشته باشد، ميتواند هنگام تولد نوزاد باعث به وجود آمدن مشکلهايي شود.
3.فردي که قرار است در آينده پدر شود، بايد در اين مورد اعتماد به نفس داشته باشد و از همان ابتداي بسته شدن نطفه از بيان اين موضوع احساس خجالت نکند. گاهي وقتها به خصوص در دوران بارداري براي فرزند اول، پدر از بيان اين موضوع براي ديگران احساس خجالت دارد. البته اين نوع رفتار تا حدي به دليل نداشتن تجربه کافي و پايينبودن سن زوج رخ ميدهد که بايد برطرف شود و پدر بايد بتواند احساس خود را از پدر شدن با اعتماد به نفس بالا و افتخار به اطرافيان ابراز کند.
4.استفاده زوج از مشورت اطرافيان، به خصوص آنهايي که در اين کار تجربه دارند، نيز اهميت دارد. پدر بايد آمادگي اين مساله را داشته باشد که فرزند او ممکن است پسر يا دختر باشد. گاهي پدر در تصورهاي خود، فرزند را پسر يا دختر در نظر گرفته و با اشتباه بودن تصورها، حس خوبي نسبت به نوزاد ندارد.
5.مردان بايد پيش از تولد فرزندشان، نقش پدرانه خود را تصور کرده و به گونهاي رفتار خود را بعد از پدر شدن تمرين کنند. فرد ميتواند با استفاده از قدرت تخيل، حس خود را پس از تولد فرزندش تصور کرده و به گونهاي خود را براي آن آماده کند.
6.همراهي و همکاري شوهر با همسر خود در طول دوران بارداري بسيار مهم است. فرد بايد در اين دوران بکوشد احساس مسووليت و مسووليتپذيري را در خود ايجاد کرده و آن را تقويت کند. مقداري از اين مسووليتپذيري، ذاتي است و بخشي از آن مربوط به زمان و ايجاد آمادگي براي پدر شدن. درصدي از آن نيز مربوط به يادگيري و آموزش است. بررسيها نشان ميدهد پدراني که در دوران بارداري مادر، همکاري و همراهي بيشتري با او دارند، وي را کمک ميکنند و بخشي از کارهايي را که او قبلا انجام ميداده انجام ميدهند، نتيجه مطلوبتري را پس از تولد فرزند خود ميگيرند. البته مرد بايد بکوشد که اين همکاري تنها در حد کار منزل و زندگي روزمره نباشد و بايد همراهي خود با همسر باردارش را در مورد مسايل رواني و مشکلهاي مربوط به دوران بارداري نيز داشته باشد. حمايتهاي رواني از زن باردار موجب ميشود تا او اين دوران را به نحو مطلوبتري سپري کند و بتواند سلامت جسمي و رواني خود و نوزاد را تا حد بيشتري تامين کند. همراهي مرد با همسرش در مورد مسايل پزشکي نيز تا حد زيادي به اين موضوع کمک ميکند.
7.يکي ديگر از وظايف مردان در آستانه پدر شدن مقابله با استرس و جلوگيري از کمالگرايي بيش از حد است. پدر نبايد احساس کند که به دنياآمدن اين نوزاد، اتفاق عجيب و غريبي است که مسووليتهاي او را به کلي تغيير ميدهد. او در اين موارد نبايد استرس داشته باشد بلکه بايد بکوشد تا مسايل و دشواريهاي دوران بارداري را براي مادر کم کند. به همين اندازه کمالگرايي بيش از حد نيز ميتواند عوارضي را براي پدر و مادر نوزاد به بار آورد. البته عدم کمالگرايي بيش از حد و مقابه با استرس به معني بيمسووليتي نيست و پدر بايد مراقبت باشد که نه از اين طرف بام بيفتد نه از آن طرف.
8.نکته بسيار مهم ديگري که در اين مورد وجود دارد اين است که تلاش شود پدر هنگام تولد نوزاد حضور داشته باشد. اگر امکان حضور پدر در اتاق زايمان فراهم نيست، لااقل گريههاي اول نوزاد پس از تولد را بشنود. چون ارتباط برقرار کردن با اين موضوع و احساس تولد فرزند در اين لحظه حساس زندگي پدر و مادر ميتواند بسيار تاثيرگذار باشد. پدر بايد در آغوش گرفتن کودک را آموزش ببيند. زيرا معمولا پدران به دليل اينکه حس ميکنند کودک متولد شده ظريف و حساس است، از در آغوش گرفتن او امتناع ميکنند.
9.پدران بايد در مراقبتهاي پس از تولد نيز همراه مادر باشند و با او همکاري کنند. اين همراهيها به ويژه در مورد فرزند اول موجب ميشود که پدر به تدريج با نقش پدرانه خود آشنا شود و به آن خو بگيرد.
10. گاهي اوقات مشاهده ميشود که برخي پدران که آمادگي پدر شدن يا حتي ازدواج را نداشتهاند، به دليل کمبود عاطفي نسبت به توجه بيش از حد به نوزاد حسادت و گمان ميکنند محبت همسرشان که تا پيش از اين صرفا متعلق به آنها بوده، حالا تقسيم شده است. در اين موارد، پدر آنطور که بايد با فرزند خود اخت نميشود و به تدريج از لحاظ عاطفي به کودک آسيب وارد ميشود. در اين مواقع، پدر کمکم بايد به اين درک برسد که اين موجود تازه متولد شده محصول عاطفه پدر و مادر است که نياز به حمايت آنها دارد و بايد مورد توجه بيشتر قرار بگيرد.
منبع:www.salamat.com
/ج