او وصل مي‌کند، ما فصل مي‌کنيم

بند ناف يک طناب عروقي متصل‌کننده است که جنين در حال رشد را به جفت متصل مي‌کند. در حين رشد پيش از تولد، طناب نافي از همان تخم يا زيگوتي منشأ مي‌گيرد که جنين از آن ساخته مي‌شود.بند ناف حاوي دو شريان (شريان‌هاي نافي) و يک وريد (وريد نافي) است که درون يک ماده ژلاتيني به نام «ژله وارتون» قرار گرفته‌اند. وريد نافي خون اکسيژن‌دار و غني از مواد مغذي را از جفت به جنين مي‌رساند. برعکس، شريان‌هاي نافي خون خالي از اکسيژن و مواد مغذي را از جنين باز مي‌گردانند. بند ناف از کيسه زرد و آلانتوئيس (که باقي‌مانده‌هاي آنها در بند ناف ديده مي‌شود) ساخته مي‌شود.
چهارشنبه، 17 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
او وصل مي‌کند، ما فصل مي‌کنيم

او وصل مي‌کند، ما فصل مي‌کنيم
او وصل مي‌کند، ما فصل مي‌کنيم


 






 
بند ناف که رابط جفت و جنين است بلافاصله پس از تولد در زايشگاه‌ها بريده مي‌شود.
بند ناف يک طناب عروقي متصل‌کننده است که جنين در حال رشد را به جفت متصل مي‌کند. در حين رشد پيش از تولد، طناب نافي از همان تخم يا زيگوتي منشأ مي‌گيرد که جنين از آن ساخته مي‌شود.
بند ناف حاوي دو شريان (شريان‌هاي نافي) و يک وريد (وريد نافي) است که درون يک ماده ژلاتيني به نام «ژله وارتون» قرار گرفته‌اند. وريد نافي خون اکسيژن‌دار و غني از مواد مغذي را از جفت به جنين مي‌رساند. برعکس، شريان‌هاي نافي خون خالي از اکسيژن و مواد مغذي را از جنين باز مي‌گردانند. بند ناف از کيسه زرد و آلانتوئيس (که باقي‌مانده‌هاي آنها در بند ناف ديده مي‌شود) ساخته مي‌شود و بنابراين از همان سلول تخم يا زيگوتي که جنين را مي‌سازد، منشأ مي‌گيرد. بند ناف در هفته پنجم رشد جنين شکل مي‌گيرد و جايگزين کيسه زرده به‌عنوان منبع تغذيه‌کننده جنين مي‌شود. بند ناف به‌طور مستقيم به دستگاه گردش خون مادر متصل نيست ولي به جفت متصل مي‌شود و جفت اجازه تبادل مواد بين خون مادر و جنين را بدون مخلوط شدن مستقيم آنها مي‌دهد. بند ناف در يک نوزاد رسيده حدود 50 سانتي‌متر درازا و حدود 2 سانتي‌متر قطر دارد. قطر بند ناف درون جفت به سرعت کاهش پيدا مي‌کند.شريان نافي داراي دو لايه اصلي است: يک لايه بيروني متشکل از سلول‌هاي عضلاني که به‌صورت حلقه‌اي مرتب شده‌اند و يک لايه دروني از سلول‌هاي با آرايش نامنظم که درون مقدار زيادي ماده زمينه‌اي که با متاکروماتيک رنگ مي‌گيرد، قرار گرفته‌اند. سلول‌هاي عضلاني صاف اين لايه خارجي به‌طور کامل تمايز پيدا نکرده‌اند و تنها حاوي چند ميوفيلامنت (رشته عضلاني) ريز هستند و بنابراين نقش فعالي در بسته‌شدن رگ‌هاي بند ناف پس زايمان ندارند.

انسداد بند ناف پس از تولد نوزاد
 

بند ناف در صورت عدم مداخله خارجي، به‌طور فيزيولوژيک مدت کوتاهي پس از تولد نوزاد مسدود مي‌شود. علت اين پديده تورم و روي هم خوابيدن ژله وارتون در پاسخ به کاهش درجه حرارت و تنگ شدن عروق خوني در نتيجه انقباض عضلات صاف است. در نتيجه يک گيره طبيعي ايجاد مي‌شود که جريان خون را متوقف مي‌کند. اگر پديده به‌طور طبييعي پيشرفت کند، اين انسداد فيزيولوژيک 5 تا حداکثر 20 دقيقه طول مي‌کشد.
درون بدن کودک نيز وريد نافي و داکتوس ونوزوس بسته مي‌‌شوند و به صورت باقي‌مانده‌هاي فيبري تحليل مي‌روند که به آنها به ترتيب رباط گرد کبدي و رباط ونوزوم مي‌گويند.بخشي از هر شريان نافي بسته مي‌شود (و به صورت رباط‌هاي نافي داخلي در مي‌‌آيد) و بخش‌هاي ديگري از آن به بخشي از دستگاه گردش خون بدل مي‌شود.

بستن و بريدن بند ناف پس از زايمان
 

معمولا در هنگام زايمان در بيمارستان‌هاي عمومي در حدود يک دقيقه پس از تولد بند ناف با زدن گيره مسدود مي‌شود. در زايشگاه‌ها ممکن است اين زمان تا 5 دقيقه به تاخير انداخته شود. بعد از زدن گيره، بند ناف بريده مي‌شود. اين عمل دردي ندارد زيرا بند ناف عصبي ندارد. با توجه به سفت بودن بند ناف براي بريدن آن بايد از ابزار کاملا تيزي استفاده شود. با توجه به اينکه بريدن بند ناف پس از توقف نبض بند ناف (5 تا 20 دقيقه پس از تولد) انجام مي‌شود، معمولا خون‌ريزي قابل‌توجهي رخ نمي‌دهد. پس از بريدن بند ناف، يک گيره پلاستيکي روي باقي‌مانده بند ناف قرار داده مي‌شود تا زماني که بند ناف خشک شده و کاملا بسته شود. 7 تا 10 روز ممکن است طول بکشد تا باقي‌مانده بند ناف خشک شود و بيفتد.
بند ناف از ژله وارتون تشکيل شده است. يک ماده ژلاتيني که عمدتا از موکوپلي‌ساکاريدها ساخته شده است. بند ناف حاوي يک وريد حامل خون اکسيژن‌دار و مواد مغذي به سوي جنين و دو شريان است که خون بدون اکسيژن و مواد مغذي را از جنين خارج مي‌کنند. گاهي تنها يک وريد و يک شريان در بند ناف وجود دارد. اين وضعيت ممکن است با برخي ناهنجاري‌هاي جنيني همراهي داشته باشد، اما همچنين ممکن است با مشکلي همراه نباشد.
بر خلاف بقيه بدن، وريد نافي خون اکسيژن‌دار و شريان نافي خون بدون اکسيژن را حمل مي‌کند (تنها جاي ديگر بدن که اين گونه است وريدها و شريان‌هاي ريوي هستند که ريه‌ها را به قلب متصل مي‌کنند) اما اين نام‌گذاري وريد و شريان نافي تنها به اين حقيقت مربوط مي‌شود که وريد نافي خون را به سمت قلب جنين مي‌آورد و شريان نافي خون را از آن خارج مي‌کند.
بند ناف از راه شکم وارد بدن جنين مي‌شود، جايي که بعد از جدا شدن بند ناف، به ناف بدل مي‌شود. وريد نافي درون بدن جنين به سمت شيار عرضي کبد مي‌رود و آن را به دو قسمت تقسيم مي‌کند. يکي از شاخه‌هاي آن به وريد باب کبدي متصل مي‌شود و خون را به درون کبد مي‌برد. شاخه دوم (داکتوس ونوزوس) حدود 80 درصد خون ورودي را يا ميانبر زدن کبد از راه وريد کبدي چپ درون وريد اجوف تحتاني مي‌ريزد تا نهايتا به قلب برسد. دو شريان نافي از شريان‌هاي ايلياک داخلي منشأ مي‌‌گيرند در دو طرف مثانه حرکت مي‌کنند و نهايتا وارد بند ناف مي‌شوند.

او وصل مي‌کند، ما فصل مي‌کنيم

ذخيره خون بند ناف
 

در سال‌هاي اخير کشف شده است که خون بند ناف، يک منبع غني و به راحتي قابل دسترسي از سلول‌هاي بنيادي تمايزنيافته است. اين سلول‌هاي خوني بند ناف را مي‌توان براي پيوند مغز استخوان مورد استفاده قرار داد.
برخي از والدين خون بند ناف نوزادشان (به‌طور ميانگين 180 ميلي‌ليتر) را در ابتداي تولد براي ذخيره درازمدت به‌صورت منجمد به يک بانک خون بند ناف مي‌فرستند تا در صورتي که در آينده کودک نياز به سلول‌هاي بنيادي بند ناف پيدا کرد(براي مثال پيوند مغز استخوان براي درمان سرطان خون) از آنها استفاده شود. ذخيره کردن خون بند ناف براي استفاده شخصي با توجه به هزينه بالاي آن تنها در موارد وجود يک بيماري مشخص يا سابقه خانوادگي آن معقول به نظر مي‌‌رسد. جدا از اينکه اغلب بيماري‌هايي که نياز به استفاده از سلول‌هاي بنيادي در آنها وجود دارد، از قبل در سلول‌هاي خون بند ناف هم وجود دارند و بنابراين نمي‌توان از اين خون براي درمان فرد استفاده کرد.
در مقابل کارشناسان ايجاد بانک‌هاي عمومي خون بند ناف را توصيه مي‌کنند. اين بانک‌ها مي‌توانند «سلول‌هاي بنيادي شبه روياني مشتق از خون بند ناف» (CBE) را ذخيره کنند تا مانند پيدا کردن خون يا بافت پيوندي سازگار براي بيماران، از آنها براي پيوند به افراد سازگار استفاده شود. پژوهشگران همچنين از سلول‌هاي بنيادي خون بند ناف براي درمان‌ بيماري‌هايي به جز سرطان خون، مانند آسيب مغزي و نوع يک ديابت استفاه کرده‌اند. تحقيقات مقدماتي براي استفاده از اين سلول‌ها در درمان سکته مغزي و ناشنوايي هم انجام شده است.
ذخيره‌سازي خون بندناف در دنيا در بانك‌هاي خصوصي و عمومي انجام مي‌شود. در بانك خصوصي يا خانوادگي والدين با پرداخت هزينه نمونه خون بندناف نوزاد خود را براي استفاده احتمالي در آينده براي خودشان و يا ساير بيماران نيازمند ذخيره مي‌كنند و نمونه در مالكيت آنان قرار دارد ولي در بانك عمومي كه عمدتا توسط دولت يا موسسات خيريه اداره مي‌شود، نمونه توسط والدين اهدا شده و در مالكيت بانك عمومي قرار مي‌گيرد و هر فردي كه به پيوند سلول‌هاي بنيادي نياز داشته باشد مي‌تواند از آن استفاده كند. در دنيا بيشترين نمونه‌ها مورد نياز براي پيوند از بانك عمومي مي‌باشد. در كشورمان بانك خون بندناف به صورت خصوصي و عمومي راه‌اندازي شده كه در بانك عمومي به دليل محدوديت بودجه تعداد نمونه ذخيره‌سازي شده جوابگوي بيماران نيازمند به پيوند نيست، وليكن در بانك خصوصي به دليل استقبال خانواده‌ها تاكنون بيش از 13 هزار نمونه جمع‌آوري شده است كه در نوع خود ذخيره سلولي ارزشمندي است كه مي‌تواند در صورت اهدا توسط خانواده‌ها براي بيماران نيازمند پيوند مورد استفاده قرار گيرد. آنچه حايز اهميت است اينكه با توجه به نياز روزافزون بيماران و عدم كفايت ذخيره سلولي بانك عمومي بايد خانواده‌هايي كه در بانك خصوصي نسبت به ذخيره‌سازي نمونه خون فرزند خود اقدام كرده‌اند براي به اشتراك گذاشتن نمونه خود مورد تشويق قرار گيرند تا اينكه ذخيره ارزشمند بتواند براي نجات جان انسان‌ها مورد استفاده قرار گيرد.
منبع:www.salamat.com



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.