مقدمه:
عصمت ائمه (علیهم السلام) از ضروریات مذهب شیعه به حساب می آید؛ حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، تنها زن معصوم اسلام است. او به عنوان دختر گرامی پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) و همسر امام علی (علیه السلام)، از هر گونه گناه و عیب محفوظ بوده و از نقص و خطا برخوردار نبوده است.مقام و پاکیزگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم در عقاید شیعه و هم در عقاید سنی بسیار ارزشمند و مهم است و حضرت زهرا( سلام الله علیها) به عنوان نمونهای از کمال و پاکدامنی در جامعه اسلامی شناخته میشود.
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به عنوان مظهر عصمت و پاکیزگی در میان تمام پیامبران و ائمه پیشین است. این برتری نه تنها نشان از مقام ویژه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) است، بلکه به عصمت و محفوظ بودن او اشاره دارد که او از هر گونه گناه و عیب محفوظ بوده و از نقص و خطا برخوردار نبوده است. این نکته نشان از ارتباط ویژه ایشان با الهیات و معنویات دینی است که از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد.
طرح مقام عصمت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به زمان رسول خدا (صلى الله علیه و آله) باز میگردد. برخی از سخنان پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) و نیز برخی آیات قرآن که به عصمت و پاکیزگی او اشاره دارند، این باور را تقویت میکنند.
به عنوان مثال، آیه مباهله که در قرآن مجید آمده است، به حضرت فاطمه، امام علی، حسن و حسین (علیهم السلام) اشاره دارد و این امر نشان از مقام و ارتباط ویژه این خاندان پاک با پیامبر اسلام است.
همچنین، آیه تطهیر که در قرآن واقع شده، نیز از پاکیزگی و عصمت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) یاد میکند و این اعتقاد در تعالیم و آیات الهی تثبیت شده است.
برای اثبات عصمت حضرت زهرا (علیها السّلام) ادله ی گوناگونی وجود داد که در این مطلب به صورت مختصر به بعضی دلایل قرآنی و روایی عصمت حضرت زهرا (س) اشاره ای خواهیم داشت.
دلایل قرآنی و روایی بر عصمت حضرت زهرا (س)
معنا و مفهوم عصمتعالمان لغت دان و زبان شناس، عصمت را اسم مصدر از ریشه (عصم) به معنای امساک، نگه داشتن از چیزی که زیان می رساند تعریف کرده اند، از این رو گاه به وسیله ای که سبب نگهداری انسان از فرو افتادن و به هلاکت رسیدن باشد (عِصام) گفته می شود.
در اصطلاح علم کلام (عصمت) پدیداری حالتی توانمند در انسان است که وی را از انجام کار گناه آلود، خطا و اشتباه باز می دارد، همچنین برخی از دانشمندان به لطف الهی، عدم آفرینش گناه، توانایی بر اطاعت و ملکه نفسانی معنا کرده اند.
این کلمه ریشه قرآنی و روائی دارد همچنین از کلید واژه های ریشه دار در ادبیات بیانی و فرهنگ دینی مسلمانان به شمار می رود. این واژه با دیگر هم ریشه های اسمی وصفی خود 13 بار درآیات قرآن به کار رفته است
مراتب و درجات عصمت زهرا(س)
در میان دانشمندان علم کلام اسلامی بحث عصمت در سه سطح مطرح می گردد:
1. سطح اول: عصمت به معنای بازدارندگی از اشتباه در ابلاغ رسالت
در این زمینه دانشمندان علم کلام اعم از اهل تشیع و اهل تسنن، معنای یاد شده را در مورد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) تأیید می کنند.
2. سطح دوم: عصمت به معنای بازدارندگی از گناه و معصیت
در این زمینه عموم علمای علم کلام شیعه معتقد به عصمت پیامبران و امامان و فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هستند.
3. سطح سوم: عصمت به معنای بازدارندگی از هرگونه لغزش و اشتباه
در این زمینه اکثریت دانشمندان کلامی شیعه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) و دخترش فاطمه زهرا و ائمه شیعیان را در این مرتبه قرار می دهند از این رو به آنان« معصوم» گفته می شود.
عصمت منحصر به پیغمبران و امامان معصوم نیست البته هر پیامبر و امامی معصوم است ولی هر معصومی پیامبر و امام نیست، زیرا ملکه عصمت، درحد خود مانند سایر کمالات وجودی درجات دارد و مقول به تشکیک و شدت و ضعف است .
دلایل قرآنی و روایی بر عصمت حضرت زهرا (س)
1- اولین دلیل قرآنی عصمت حضرت زهرا(س)
پروردگار عالم در قرآن مجید می فرمایند: إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً(1) همانا خداوند اراده کرده است که پلیدى (گناه) را از شما اهل بیت (پیامبر) دور کند و کاملًا شما را پاک سازد.مطالبى دربارهى آیهى تطهیر
1- کلمهى «إِنَّما» نشانهى این است که آیهى شریفه دربارهى یک موهبت استثنایى در مورد اهلبیت علیهم السلام سخن مىگوید.
2- مراد از «یُرِیدُ»، ارادهى تکوینى است، زیرا ارادهى تشریعى خداوند، پاکى همهى مردم است نه تنها اهل بیت پیامبر اکرم علیهم السلام.
3- مراد از «رجس» هر گونه ناپاکى ظاهرى و باطنى است.(2)
4- مراد از «أَهْلَ الْبَیْتِ» همهى خاندان پیامبر نیست، بلکه برخى افراد آن است که نام آنان در روایات شیعه و سنّى آمده است. این گروه عبارتند از: علىّ و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام.
سؤال:
سؤال: دلیل این انحصار چیست؟ و چرا این بخش از آیه دربارهى زنان پیامبر یا تمام خاندان آن حضرت نیست؟
پاسخ:
1. روایاتى از خود همسران پیامبر حتّى از عایشه و امّ سلمه نقل شده که آنان از رسولخدا صلى الله علیه و آله پرسیدند: آیا ما هم جزء اهل بیت هستیم؟ پیامبر فرمود: خیر.
2- در روایات متعدّدى مىخوانیم: پیامبر عبایى بر سر این پنج نفر کشید (که یکى از آنان خود حضرت بود) و فرمود: اینها اهل بیت من هستند و اجازهى ورود دیگران را نداد.
3- پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله براى این که اختصاص اهل بیت را به پنج نفر ثابت کند، مدّت شش ماه (و به گفتهى بعضى روایات هشت یا نه ماه) به هنگام نماز صبح از کنار خانهى فاطمه علیها السلام مىگذشت و مىفرمود: « إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»
4- در کتاب احقاق الحق بیش از هفتاد حدیث از منابع معروف اهل سنّت درباره اختصاص آیه شریفه به پنج نفر ذکر شده و در کتاب شواهد التنزیل که از کتب معروف اهل سنّت است بیش از یکصد و سى روایت در همین زمینه آمده است.(3)
به هر حال این آیه شامل زنان پیامبر نمىشود زیرا: آنها گاهى مرتکب گناه مىشدند. در سورهى تحریم مىخوانیم: پیامبر رازى را به بعضى از همسرانش فرمودند و او امانت دارى نکرد و به دیگرى گفت. قرآن این عمل را گناه نامیده، فرمود: «إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُما»(4)
عایشه که همسر پیامبر بود، جنگ جمل را علیه حضرت على علیه السلام به راه انداخت و سپس پشیمان شد، با آنکه در این جنگ عدّه بسیارى از مسلمانان کشته شدند؟
اشکال بر عصمت حضرت زهرا (س) و پاسخ به آن
سؤال اول:آیا «یُطَهِّرَکُمْ» به معناى آن نیست که اهل بیت علیهم السلام آلودگى داشته اند و خداوند آنان را تطهیر کرده است؟
پاسخ: شرط تطهیر آلودگى نیست، زیرا قرآن دربارهى حوریان بهشتى کلمه «مطهرة» را به کار برده در حالى که هیچ گونه آلودگى ندارند. به عبارت دیگر «یُطَهِّرَکُمْ» به معناى پاک نگهداشتن است نه پاک کردن از آلودگى قبلى.
سؤال دوم:
اگر اهل بیت تنها پنج نفرند، چرا این آیه در میان جملاتى قرار گرفته که مربوط به زنان پیامبر است؟
پاسخ الف: جملهى إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ ... به صورت جداگانه نازل شده ولى هنگام جمع آورى قرآن در این جا قرار گرفته است.
پاسخ ب: به گفتهى تفسیر مجمع البیان، رسم فصیحان و شاعران و ادیبان عرب این بوده که در لابلاى مطالب معمولى حرف جدید و مهمّى مطرح مىکنند تا تأثیرش بیشتر باشد.
چنانکه در میان اخبار صدا و سیما، اگر گوینده یک مرتبه بگوید: به خبرى که هم اکنون به دستم رسید توجّه فرمایید، این گونه سخن گفتن یک شوک روانى و تبلیغاتى ایجاد مىکند.(5)
نظیر این آیه را در آیهى سوّم سورهى مائده خواندیم که مطلب مربوط به ولایت و امامت و کمال دین و تمام نعمت و یأس کفّار و رضاى الهى، در کنار احکام مربوط به گوشت خوک و خون، نازل شده و این گونه جا سازىها رمز حفظ قرآن از دستبرد نااهلان است.
درست همان گونه که گاهى زنان هنگام خروج از خانه زیور آلات خود را در لابلاى پنبههاى متّکا قرار مىدهند. با این که طلا و پنبه رابطهاى ندارند ولى براى محفوظ ماندن از دستبرد نااهلان این کار انجام مىگیرد.
پاسخ ج: در میان سفارش هایى که به زنان پیامبر مىکند، یک مرتبه مىفرماید: خدا ارادهى مخصوص بر عصمت اهل بیت دارد، یعنى اى زنان پیامبر! شما در خانهاى هستید که معصومین علیهم السلام هستند و حتماً باید تقوا را بیشتر مراعات کنید.
پاسخ د: در مورد اهل بیت ضمیر جمع مذکر به کار رفته که نشان غالب بودن مردان است، به خلاف جملات مربوط به زنان پیامبر که در آنها از ضمیر جمع مؤنث استفاده شده است.
پس این آیه گواهی می دهد که اهل بیت (ع) معصوم و بی لغزش هستند و هیچ گناهی نمی کنند. «الرجس» در آیه شامل همه گناهان و لغزش ها می گردد، که اهل بیت (ع) از آنها دورند.
مراد از اهل بیت کیست؟ و طبق احادیث معتبر اهل سنت و اظهارات و اعترافات همسران پیامبر (ص) ، که مراد از آن پنج تن آل عبا می باشند، که فاطمه زهرا (س) یکی از آنهاست، بنابراین، فاطمه (س) طبق گواهی قرآن مجید معصوم می باشد.
سوال سوم:
بعضی گفته اند:آیه مذکور دلالت بر عصمت ندارد. زیرا آیات قبل از آن و آیات بعد از آن، درباره زنان رسول اکرم (ص) نازل شده و خطابه به آنان متوجه است.و به قرینه سیاق باید گفت:آیه مذکور نیز درباره زنان آن حضرت نازل شده و مخاطب در آیه، آنها هستند. بنابراین اگر آیه دلالت بر عصمت کند باید گفت:
زنهای رسول اللَّه (ص) نیز از گناه معصوم بوده اند در صورتی که این مطلب را نه کسی گفته و نه می توان گفت. از این رهگذر است که باید بگوییم: آیه اصلا دلالت بر عصمت ندارد. نه در مورد زنهای آن حضرت، نه در مورد سایر اهل بیت (ع).
علامه سید عبدالحسین شرف الدین اشکال مذکور را نقل کرده و به چند وجه آن را پاسخ داده است:
پاسخ اول:
احتمال مذکور اجتهاد است در مقابل نص، زیرا در چندین روایت که به حد تواتر می رسد این مطلب وارد شده که آیه مذکور در شأن علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) نازل شده و اختصاص به آنان دارد. حتی وقتی ام سلمه خواست در زیر جامه داخل شود پیغمبر اکرم (ص) جداً او را ممنوع ساخت.
پاسخ دوم:
اگر آیه درباره زنهای رسول خدا نازل شده بود باید به صورت خطاب مؤنث ادا شده باشد و بگوید: (انما یرید اللَّه لیذهب عَنْکُنَّ الرجس اهل البیت و یُطَهِّرُکُنَّ تطهیرا). نه به صورت جمع مذکر.
پاسخ سوم
در بین عرب های فصیح، مرسوم است که در بین کلماتشان جمله هایی را به عنوان جمله معترضه ذکر کنند. بنابراین مانعی ندارد بگوییم:
خداوند متعال آیه مزبور را در بین آیاتی که در شان زنهای رسول خدا (ص) نازل شده قرار داده تا اهمیت موضوع را برساند و بدین نکته اشاره کند که چون اهل بیت پیغمبر (ص) از گناه معصومند نباید مورد تعرض کسی قرار گیرند حتی زنان پیغمبر (ص)هم حق تعرض بدانها را ندارند.
پاسخ چهارم:
در عین حالی که در قرآن کریم تحریفی واقع نشده و آیات آن کتاب آسمانی هیچ کم و زیاد نشده است، اما این مطلب مسلّم نیست که آیات و سوره های قرآن، عینا به همان ترتیبی که نازل شده، جمع و تدوین شده باشند.
مثلا هیچ بعید نیست که آیه مذکور، تنها درباره اهل بیت (ع) نازل شده باشد ولی در موقعی که آیات جمع و تدوین می شده آن را در بین زنان پیغمبر (ص) گنجانیده باشند.(6)
پاسخ پنجم:
رسول خدا (ص) به فاطمه (س) فرمود قال رسول اللَّه: یا فاطمه ان اللَّه یغضب لغضبک و یرضی لرضاک: خدا برای غضب تو غضب می کند و برای خشنودی تو خشنود می شود.(7)
حدیث مذکور را سنی و شیعه قبول دارند و در کتابهای خود نوشته اند. برطبق این حدیث هر جا فاطمه (س) غضب کند خدا نیز غضب می کند و هرگاه خشنود و راضی شود خدا نیز راضی و خشنود می گردد. البته این مطلب مسلم است که رضایت و غضب خدا مطابق واقع و حق است.
هرگز به کارهای زشت و خلاف حق خشنود نمی شود، گرچه دیگری از آن کار خشنود شد. هرگز از کارهای خوب و حق غضبناک نمی شود، گر چه مبغوض دیگران باشد.
لازمه این دو مطلب اینست که فاطمه (س) از گناه و خطا معصوم باشد، زیرا اگر معصوم باشد رضایت و غضبش بر طبق موازین شریعت خواهد بود و هیچگاه بر خلاف رضای خدا راضی نمی شود و هیچگاه از حق و کارهای نیک غضبناک نمی شود. در چنین صورتی می توان گفت: اگر فاطمه (س) غضب کند خدا غضب می کند و اگر خشنود شود خدا خشنود می شود.
اما اگر معصیت و خطا درباره اش روا باشد نمی توان به طور کلی گفت: از غضب او خدا غضب می کند و از خشنودیش خشنود می شود. مطلب را با مثالی روشن سازیم:
اگر فرض کنیم که حضرت فاطمه (س) معصوم نباشد و اشتباه و گناه درباره اش جایز باشد، در این صورت ممکن است بواسطه اشتباه یا تمایلات نفسانی، برخلاف حق و واقع، چیزی را از کسی مطالبه کند و کارشان به نزاع و کشمکش منجر شود ولی طرف مقابل تسلیم نگردد و او را مغلوب سازد، در این صورت ممکن است آن حضرت غضبناک گردد و اظهار عدم رضایت کند آیا در چنین فرضی می توان گفت:
چون فاطمه (س) غضب کرده خدا نیز غضب می کند گرچه حق با طرف مقابل بوده است؟ ابداً چنین کار زشتی را نمی توان به خدا نسبت داد.
بواسطه این روایت نیز می توان عصمت زهرا (س) را اثبات نمود. رسول خدا (ص)فرمود:فاطمه (س) پاره تن من است، هر کس او را خشمناک کند مرا خشمناک خواهد کرد.(8)
این حدیث نیز در کتابهای سنی و شیعه موجود است و همه مسلمانان حتی عمر و ابوبکر به صحت آن اعتراف دارند. با بیان فوق، این حدیث نیز بر عصمت حضرت زهرا دلالت دارد، زیرا پیغمبر اکرم (ص) از گناه و خطا و تمایلات نفسانی معصوم است.
بر کاری غضب می کند که مبغوض خدا باشد و به چیزی راضی می شود که رضایت خدا در آن باشد. بنابراین در صورتی می توان گفت:
هرگاه فاطمه (س) غضب کند پیغمبر (ص) نیز غضب می کند که معصوم باشد و احتمال گناه و خطا درباره اش جایز نباشد.
یکی دیگر از شواهد عصمت حضرت زهرا (س) این حدیث است: امام صادق (ع) در حدیثی فرموده: زهرا بدان جهت فاطمه نامیده شده که شر و بدی در وجود مبارکش راه ندارد.(9)
2- دومین دلیل قرآنی عصمت حضرت زهرا(س)
پروردگار عالم در قرآن مجید می فرمایند: وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصْطَفَاکِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ : و (یاد کن) آن گاه که فرشتگان گفتند: ای مریم، همانا خدا تو را برگزید و پاکیزه گردانید و بر زنان جهانیان برتری بخشید.1- کلمه اصطفى: هر جا همراه حرف «على» باشد، به معناى مقدّم بودن و سرآمدشدن است و هر جا بدون آن باشد، به معناى انتخاب است.
2- کلمه طهرک: تطهیر بمعنى پاک کردنست، مراد از آن در اینجا ظاهرا پاک کردن از شرک و اخلاق ناپسند و کارهاى ناپسند است. و آن دلالت بر عصمت مریم دارد.(11)
3- در تفاسیر المنار، قرطبى، مراغى، روح البیان و کبیر مىخوانیم که سرآمد زنان جهان چهار نفرند: مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه.
4- بیشتر مفسران شیعی بر این باورند که منظور از «نساء عالمین»، زنان معاصر حضرت مریم(س) هستند، نه همه زنان. (12) خصوصا اینکه برخی از روایات : «اما مریم کانت سیدة نساء زمانها اما فاطمة فهی سیدة نساء العالمین من الاولین و الاخرین» نیز مریم(س) را بانوی برگزیده زمان خود دانسته و فاطمه زهرا(س) را برترین بانوی همه زمانها قلمداد کردهاند. (13) ناصر مکارم شیرازی، ظهور کلمه «عالمین» به مردمان همان زمان را دارای سابقه دانسته و در این خصوص به آیه ۴۷ سوره بقره، اشاره دارد.(14)
5- در روایات اهلبیت علیهم السلام نیز آمده است که مریم سرآمد زنانِ زمان خود بود، ولى فاطمه علیها السلام سرآمد زنان در طول تاریخ است. (15) البتّه خداوند حکیم هرگاه شخصى را بر مىگزیند، به جهت لیاقتها و قابلیّتهاى ویژهى اوست.
حضرت زهرا (علیها السلام) برترین زنان از نخستین و آخرین آنان می باشد. اما از جمله زنان کامل، همانا مریم صدیقه (علیها السلام) مادر حضرت عیسی (ع) است.
حضرت مریم از نردبان کمال صعود نمود و خدای تعالی او را برگزید و پاک نمود، تا آنجا که بواسطه وحی او را مورد خطاب قرار داد.(16)
برگزیده خدا کسی است که دارای مقام عصمت باشد مثل انبیاء و اوصیاء انبیاء و همین جمله دلالت دارد بر اینکه مریم (علیها سلام) دارای مقام عصمت بوده است.
با توجه به این آیه روشن است که خداوند مریم را پاک نموده و او را در میان زنان جهان برگزیده است. این همانا عین عصمت است.
اِصطفای فاطمه زهرا (سلام الله) بر زنان عالَم بر اساس علم و تقوا و سایر فضائل است، زیرا طبق این آیه از قیام در محراب نماز و... سخن به میان آمده و اصطفای مریم (سلام الله) ناظر به این صفت اوست که بدون همسر صاحب فرزند شد.
اطلاق آیه مورد بحث دربارهِ فضیلت نفسی حضرت مریم با روایات وارده در افضلیت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) مقید می شود، چون متعلق (اِصطفی) ذکر نشده، هم می تواند منظور زنان عصر مریم باشد و هم زنان همه اعصار؛ ولی به قرینه روایات متعلق آن، زنان عصر خودش خواهد بود.(17)
لذا با توجه به برتری فاطمه زهرا (علیها السلام) نسبت به مریم (علیها السلام) که توسط بیانات رسول اکرم (صلی اللَّه علیه و آله) در ستایش فاطمه و رتبه ویژه و بالاتر از مریم فرموده شده اند، روشن است که ویژگی عصمت ممکن نیست که در حضرت فاطمه (علیها السلام) وجود نداشته باشد.
در روایت امام صادق (علیه السلام) چنین است که فرشتگان الهی نزد فاطمه زهرا (علیها السلام) می آمدند با او حرف می زدند و آیات الهی را بر او می خواندند و همان تعبیراتی که نسبت به مریم (علیها السلام) در قرآن هست به فاطمه زهرا خطاب می کردند و می گفتند: «یا فاطمه إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاک وَ طَهَّرَک وَ اصْطَفاک عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ»(18)
مسئله برتری حضرت فاطمه زهرا(س) بر حضرت مریم(س)
در برخی روایات از حضرت فاطمه (س) تعبیر «سیده نساء العالمین» شده است.(19) در منابع اهل سنت نیز به این برتری اشاره شده است.(20)سوال:
اگر برگزیدگی مریم(س) از میان زنان همه زمانها باشد، این سؤال پیش میآید که آیا این سخن با روایاتی که دلالت بر برتری حضرت فاطمه(س) نسبت به زنان عالمیان دارد منافات پیدا نمیکند؟
پاسخ:
در پاسخ به این پرسش، برخی گفتهاند که این روایات دربارهٔ سیادت حضرت فاطمه(س) است و با «اصطفاء» تفاوت دارد.(21)
زیرا اصطفاء ناظر به برگزیدگی شخص به دلایل خاص است؛ اما «سیادت» به معنای سروری و برتری نسبت به دیگران است .(22)
همچنانکه برگزیده شدن یک نفر از یک قوم برای امری خاص، به معنای برتری مقامی او در همه امور نسبت به جمیع افراد قوم نیست.(23)
از سوی دیگر عبدالله جوادی آملی، معتقد است برتری و برگزیدگی فاطمه زهرا(س) مطلق بوده و ناظر به علم، تقوا و فضائل دیگر ایشان است، در حالی که برگزیدگی مریم(س) بر زنان عالم، ناظر به این صفت اوست که بدون همسر صاحب فرزند شد و از آن جایی که که این ویژگی در سایر زنان وجود ندارد؛ منعی ندارد که مراد از «نساء عالمین» در آیه محل بحث زنان همه زمانها باشد. .(24)
برخی نیز، معتقدند که اگر اصطفای دوم مانند اصطفای اول، ناظر به مطلق فضائل مریم(س) باشد، تکرار لازم میآید؛ در نتیجه، باید گفت که اصطفای دوم، دارای جهت خاصی است که حتی فاطمه زهرا(س) در این مورد با مریم(س) شریک نیست و آن وضع حمل خارقالعاده اوست.(25)
استدلال امیرالمؤمنین (ع) در عصمت حضرت زهرا (س)
چون خلیفه اول پس از رحلت پیامبر خدا (ص) فدک را غصب کرد و حضرت فاطمه زهرا (س) با او به محاجه و مناظره پرداخت، امیرالمؤمنین علی (ع) نیز پس از سخنرانی و خطبه فاطمه (س) در مسجد، به مسجد رفت و از جمله سخنانش خطاب به ابوبکر فرمود:یا ابابکر!
بگو ببینم قرآن خوانده ای؟
ابوبکر: بلی خوانده ام.
علی (ع):
بگو ببینم آیه ی تطهیر:
«انما یرید اللَّه لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»
در حق ما نازل شده، یا در حق دیگران؟
ابوبکر: در حق شما نازل شده.
علی (ع):
اگر کسی شهادت دهد که فاطمه (س) کار بدی انجام داده چه می کنی؟ آیا شهادت او را می پذیری یا نه؟
ابوبکر: بلی، می پذیرم و برای فاطمه (س) مانند دیگران حد جاری می کنم.
علی (ع):
در این صورت در پیشگاه خدا کافر می شوی.
ابوبکر: چرا؟
علی (ع):
زیرا در این فرض، تو شهادت خدا را که به پاکی فاطمه (س) گواهی داده قبول نکرده و گواهی مردم را گرفته ای، همان طوری که شهادت خدا و پیامبر (ص) را در این مورد نادیده گرفته و فدک را از فاطمه (س) به یغما برده ای؟
ابوبکر!
مگر فدک در دست فاطمه (س) نبود؟
چرا و چگونه چیزی که در دست او است، از او بینه و شاهد می خواهی؟
مردم چون این مناظره و سخنان علی (ع) و ابوبکر را می شنیدند، بر روی یکدیگر نگاه کرده و گفتند:
صدق واللَّه علی بن ابی طالب؛ سوگند به خدا که حق با علی (ع) است. (26)
قابل توجه است، که امیرالمؤمنین (ع) از آیه تطهیر بر عصمت فاطمه (س) استدلال نموده و مهاجرین و انصار نیز آن را پذیرفته و مورد تأیید قرار داده اند. (27)
برتری فاطمه زهرا (س) بر پیامبران پیشین دلالت بر عصمت ایشان
شکی نیست که رسول خدا (ص) ، در میان تمام مخلوقات عالم، برترین آنان است و اگر نور پاک او نبود و وی قدم به هستی نمی گذاشت، بدون تردید، خداوند متعال دگران را خلق نمی کرد. (28)و از سوی دیگر در احادیثی که از طریق عامه و خاصه نقل شده: علی (ع) می فرمایند:رسول خدا به منزل ما آمدند، در حالی که من در خواب بودم، او بعد از مذاکره با دخترش به وی فرمود:
«انی و ایاک و هذین و هذا الراقد فی مکان واحد.» یعنی من و تو (دخترم) و این حسن و حسین و اینکه خوابیده (علی) در یک مکان و منزله می باشیم.
پنج تن آل عبا (ع)، همگی نور واحد و در پیشگاه الهی به یک میزان خواهند بود، (29) هر چند برتری پیامبر (ص) بر دیگران مسلم است.
و در حدیثی رسول خدا (ص) می فرمایند انا سید الاولین و الاخرین و انت یا علی! سید الخلائق بعدی، اولنا کاخرنا و آخرنا کاولنا:
من برترین انسان جهان برای اولین و آخرین هستم و بعد از من علی (ع) برترین مخلوقات جهان است، بدانید که اول ما مثل آخر ما و آخر ما مثل اول ما می باشد. (30)
و از سوی سوم از خود پیامبر خدا می خوانیم که می فرمایند: الحسن و الحسین خیر اهل الارض بعدی و بعد ابیها و امهما افضل نساء اهل الارض: حسن و حسین بهترین انسان روی زمین بعد از من و پدرشان می باشند و مادرشان بهترین زن عالم است. (31)
و در سایر سخنان پربار اهل بیت می خوانیم : ان اللَّه فضل انلی العزم من الرسل بالعلم علی الانبیا و ورثنا علمهم و فضلنا علیهم فی فضلهم …،که خداوند انبیا را بر دیگران تفضیل داده و آنان را نیز در مراتب کمال و فضیلت یکسان نیافریده، بلکه چند نفر آنان که به اولی العزم معروفند، بر سایر سفیران آسمانی مقدم داشته و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) را نیز بر این (انبیا اولوالعزم) برتری داده است. (32)
و بالاخره در یک روایتی از امام صادق (ع) آمده است:تمام پیامبران گذشته برای معرفت حقوق و ولایت ما مبعوث شده اند و موظف بوده اند ما را بر دیگران مقدم بدانند. (33)
اگر به دقت و بدون ذهنیت این احادیث را مورد نظر قرار دهیم به این نتیجه خواهیم رسید که انبیای الهی همگی معصوم بودند و اینکه علی، فاطمه، حسن و حسین (ع)، بعد از پیامبر خدا (ص)، از همه آنان برترند، بدون تردید در تمام فضائل و از جمله در عصمت بر همه آنان تفوق دارند.
علما و دانشمندان بزرگ و محققین عالیقدر از این احادیث نیز، تفوق و برتری علی و فاطمه (ع) را بر همه ی انسانها جز رسول خدا (ص)استفاده کرده اند. در این صورت برای فاطمه زهرا (س) فوق عصمت ثابت می شود، زیرا به استناد این حدیثها، فاطمه (س) برابر علی (ع) است و چگونه مفروض است که انسان عاقل، در دو تساوی یکی را بر دیگری مقدم بدارد؟
گواهی ملائکه بر عصمت فاطمه (س)
از روایات متعددی استفاده می شود که جبرئیل و سایر ملائکه آسمانها، بر حضرت فاطمه (س) نازل شده و با وی به مکالمه و مصاحبه پرداخته و در ضمن سخنان خود، در فضائل و مناقب آن بانوی گرامی، مطالبی می گفتند که عصمت آن بزرگوار از آنها ثابت می شود؛ اینک به دو مورد اشاره می کنیم:قال رسول اللَّه (ص):ابنتی فاطمه و انها لسیده نسا العالمین فقیل:
یا رسول اللَّه! اهی سیده نسا عالمها؟
فقال: ذاک لمریم بنت عمران، فاما ابنتی فاطمه فهی سیده نسا العالمین من الاولین و الاخرین و انها لتقوم فی محرایها فیسلم علیها سبعون الف ملک من الملائکه المقربین و ینادونها بمانادت به الملائکه مریم فیقولون یا فاطمه!
ان اللَّه اصطفیک و طهرک و اصطفیک علی نسا العالمین.» (34)
پیامبر خدا (ص)فرمودند:
دخترم فاطمه سرور زنان عالمیان است.
از او سئوال شد:
یا رسول اللَّه! سرور زنان زمان خودش؟
فرمودند:
این امتیاز محدود، مربوط به حضرت مریم است، ولی دخترم فاطمه برترین زن عالمیان از اولین و آخرین است.
او هنگامی که در محراب عبادتش قرار می گیرد، هفتاد هزار ملائکه از مقربین درگاه الهی بر او سلام و درود می فرستند و او را مخاطب قرار می دهند، با آن جمله ای که مریم را مخاطب قرار داده بودند و چنین می گویند:
ای فاطمه!
خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و تو را بر تمام زنان عالمیان برتری داده است.
و حضرت صادق (ع) می فرمایند: انما سمیت فاطمه محدثه لان الملائکه کانت تهبط من السما فتنادیها کما تنادی مریم بنت عمران فتقول:
یا فاطمه!
ان اللَّه اصطفیک و طهرک و اصطفیک علی نسا العالمین. فتحدثهم و یحدثونها فقالت ذات لیله:
الیست المفضله علی نسا العالمین مریم بنت عمران؟
فقالوا:
ان مریم کانت سیده نسا
عالمها و ان اللَّه عزوجل جعلک سیده نسا، عالمک و عالمها و سیده نسا الاولین و الاخرین. (35)
از این جهت یکی از نامهای فاطمه، «محدثه» بود، که ملائکه به حضور او می آمدند و مانند مریم با وی سخن می گفتند، از جمله روزی به او گفتند:
ای فاطمه!
خداوند تو را برگزیده و تو را بر زنان دیگر جهان برتری داده، هم سخنان او را گوش می دادند و هم با وی سخن می گفتند.
فاطمه از ملائکه پرسید:
مگر طبق آیه چهل و دو سوره آل عمران، مریم برترین زن جهان نیست؟
ملائکه گفتند:
مریم سرور زنان زمان خود بود، ولکن تو سرور زنان معاصر و اولین و آخرین و حتی سرور زنان عصر مریمی.
این دو حدیث که به عنوان نمونه انتخاب گردید، فاطمه (س) را سرور زنان جهان، برگزیده خدا، همنشین و هم صحبت ملائکه و جبرئیل - که مقربان درگاه الهی - بودند، نامیده است.
در این صورت آیا می توان به عصمت زهرا (س) تردید کرد؟!(36)
گواهی رسول خدا (ص) بر عصمت فاطمه (س)
رسول گرامی اسلام در احادیث زیادی که از طریق سنی و شیعه نقل گردیده، فاطمه (س) را پاره تن خود معرفی نموده و فرموده است:هر کس او را دوست بدارد، مرا دوست داشته و دشمن او دشمن من و خدا است.و در حدیث دیگری فرموده است:فاطمه (س) پاره تن من است، هر کس او را اذیت کند، مرا اذیت نموده و کسی که او را به خشم آورد من و خدا را به خشم آورده است.
و بالاخره در گروهی از احادیث، آن هم در منابع معتبر اهل سنت می خوانیم که خشم خدا خشم فاطمه و رضایت الهی به رضای او بستگی دارد.
آنچه از این گونه احادیث در رابطه با عصمت زهرا (س) استفاده می کنیم اینکه؛ اگر فاطمه (س) معصوم نبود، چگونه پیامبر خدا به طور مطلق خشم او را خشم خدا و رضای او را رضای الهی معرفی می کند؟! مگر می توان رضا و خشم اشخاص غیر معصوم را با رضا و خشم خدا مرتبط دانست؟!
ابن ابی الحدید پس از اعتراف بر اینکه فاطمه (س) از جمله افرادی است که آیه تطهیر بر عصمت او دلالت دارد در این باره می نویسد:
قوله (ع):
فاطمه بضعه منی، من آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللَّه عز و جل یدل علی عصمتها، لانها، لوکانت ممن تقارف الذنوب لم یکن من یوذیها موذیا له علی کل حال (37)
سخن پیامبر خدا (ص)در مورد فاطمه (س) که می فرمایند:هر کس او را اذیت کند، مرا اذیت کرده و کسی که مرا آزار دهد خدا را آزار داده است؛ دلیل بر معصوم بودن فاطمه (س) است، زیرا؛ اگر فاطمه (س) غیر معصوم بود، اذیت او در تمام حالات، اذیت پیامبر (ص)محسوب نمی شد …
پس نتیجه می گیریم سخنان پیامبر خدا (ص)، بالاتر از عصمت فاطمه (س) را می رساند، که دانشمندان سنی و شیعه به آن اعتراف دارند و شعرای اسلامی نیز با اشعار خویش قول خدا و پیامبر (ص)را در این باره به نظم آورده اند:
و ان مریم احصنت فرجها و جات بعیسی کبدر الدجی فقد احصنت فاطم بعدها و جات بسبطی نبی الهدی ) (38)مریم با پاکدامنی و عصمت خویش عیسی را به دنیا آورد که مثل ماه درخشنده و نورانی بود.
و زهرا (س) نیز بعد از او پاک زیست و با مصونیت تمام دو نور دیده پیامبرخدا (ص)را تحویل داد و چون از امام صادق (ع) پرسیدند: چه کسی فاطمه (س) را غسل داد؟
آن حضرت با استناد به معصوم بودن فاطمه (س) فرمودند:غسلها امیرالمؤمنین لانها کانت صدیقه و لم یکن لیغسلها الا صدیق. (39)
امیرالمؤمنین علی (ع) او را غسل داد، زیرا فاطمه (س) معصوم بود و معصوم را جز معصوم نمی تواند غسل دهد.
چون سائل از این جواب تعجب کرد، حضرت فرمودند: در مورد مریم نیز قضیه همین طور بود، او را کسی غسل نداد مگر حضرت عیسی(ع).
نتیجه:
از مجموع سخنان و احادیث اهل بیت و آیه شریفه تطهیر و احتجاج امیرالمؤمنین و اعتراف دانشمند بزرگ اهل سنت و … نتیجه می گیریم که حضرت فاطمه (س) مثل سایر حضرات معصومین، معصوم است.1. سوره نطهیر و دیگر آیات قرآنی: آیه "إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا" از سوره نطهیر (آیه 33) به عصمت و پاکیزگی اهل بیت پیامبر (صلى الله علیه و آله) اشاره دارد. این آیه همچنین توسط علمای شیعه به عصمت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) تفسیر شده است.
2. روایات: در روایات و منابع اهل بیت (علیهم السلام)، بسیاری از روایات و حدیثها به عصمت و پاکدامنی حضرت زهرا (سلام الله علیها) اشاره دارند و اهمیت این مقام را تأیید میکنند.
3. گواهی ملائکه: ملائکه نیز بر عصمت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) گواهی دادهاند و از پاکیزگی و پاکدامنی ایشان سخن میگویند.
4. گواهی رسول خدا: پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) نیز به عصمت و پاکدامنی حضرت زهرا (سلام الله علیها) گواهی دادهاند و اهمیت این مقام را بیان کردهاند.
5. مسئله برتری حضرت فاطمه زهرا(س) بر حضرت مریم(س): برتری حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نسبت به حضرت مریم (سلام الله علیها) به عنوان مظهر عصمت و پاکیزگی بیشتر از جانب اهل تشیع بیان شده است.
6. برتری فاطمه زهرا (س) بر پیامبران پیشین: اهل تشیع باور دارند که حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) برتری نسبت به پیامبران پیشین داشته و از عصمت و پاکدامنی ایشان گواهی میدهد.
7. استدلال امیرالمؤمنین (علیه السلام) در عصمت حضرت زهرا (سلام الله علیها): امام علی (علیه السلام) به عنوان شخصیت معتبر و پیشوای اسلام، به عصمت و پاکدامنی همسر خود، حضرت زهرا (سلام الله علیها) اشاره کرده و اهمیت این مقام را بیان کردهاند.
پی نوشت:
1.آیه 33 سوره احزاب2..تفسیر برهان به نقل از تفسیر نور جلد 7 - صفحه 362
3.تفاسیر نورالثقلین و نمونه به تقل از از تفسیر نور جلد 7 - صفحه 363
4.سوره تحریم، 4.
5.تفسیر نور جلد 7 - صفحه 363
6.کلمه الغراء فی تفضیل الزهرا ص 212.
7.ینابیع الموده، ص 203. مجمع الزوائد، ج 9، ص 203.
8.صحیح بخاری، ج 2، ص 302.
9.کشف الغمه، ج 2، ص 302.
10.آیه 42 سوره آل عمران
11.تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
12.صادقی تهرانی، البلاغ فی تفسیر القرآن بالقرآن، ۱۳۶۵ش، ج۵، ص۱۳۰.
13.نور الثقلین، ۱۴۱۵ ق، ج۱، ص۳۳۶.
14.مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۵۴۲
15.تفسیر نورالثقلین.تفسیر نور(10جلدى)، ج1، ص: 511
16.سودانی و موسوی،1380، ص122.
17.جوادی آملی،1389، ص247.
18.حسینی، 1391، ص40.
19.خزاز، رازی،کفایة الأثر، ۱۴۰۱ق، ص۳۷؛ ابن بابویه، معانی الأخبار، ۱۴۰۳ق، ص۱۰۷.
20..نگاه کنید: آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۹.
21.طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۱۹۳.
22.جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۱۴، ص۲۴۷.
23.سبزواری نجفی، الجدید، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۵۴.
24.نگاه کنید به جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۱۴، ص۲۴۷.
25.«مریم برگزیده خدا»، سایت مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر(عج).
26.احتجاجات طبرسی، چاپ نجف، ج 1، ص 123 - 122.
27.تحلیل سیره فاطمه الزهرا (س) ص 159.
28.عوالم، ج 11، ص 25.
29.فرائد السمطین، ج 2، ص 28 ش 367.
30.بحارالانوار، ج 26، ص 316، ح 79.
31.بحارالانوار، ج 26، ص 272، ح 14.
32.بحارالانوار، ج 26، ص 199، ح 11،
33.اصول کافی، ج 1، ص 437.
34.عوالم العلوم، ج 11، ص 99.
35.بحارالانوار، ج 43، ص 78، ح 65.
36.تحلیل سیره فاطمه الزهرا (س)، ص 162.
37.شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 273.
38.بحارالانوار، ج 43، ص 50.
39.بحارالانوار، ج 43، ص 184.
منابع:
http://tadabbor.org/print.aspx?Page=Article&AID=28809https://fa.wikishia.net/viewعصمت حضرت فاطمه(س)
https://www.mehrnews.com/news/2262877
https://fa.wikishia.net/viewآیه ۴۲ سوره آلعمران
https://wiki.ahlolbait.comآیه 42 سوره آل عمران
https://hawzah.net/fa/Article/View/106036
https://wiki.ahlolbait.comآیه 33 سوره احزاب
https://fa.wikifeqh.irعصمت حضرت زهرا
https://article.tebyan.net/279320
https://www.mehrnews.com
https://www.emamsadegh.i
https://gharaati.i