برای خواندن و یادگیری به روش علمی، روانشناسان یادگیری سیستمهای مختلفی را ارئه یه دادهاند. از جمله PQ6R و PQRSTC. مراحل سیستم PQRSTC تا حدودی شبیه به سیستم PQ6R است.
اما با این وجود ، بهطور مختصر به توضیح مراحل این سیستم میپردازیم :
پیشمطالعه (preview. P)
هدف از انجام مرحله پیشمطالعه، آشنا شدن با کتابی است که میخواهید مطالعه کنید. اگر کتاب مورد نظر، جدید باشد و برای اولین بار، قصد مطالعه آن را داشته باشید، لازم است که ابتدا با مشخصات کتاب و موضوع آن، تا حدودی آشنا شوید. منظور از مشخصات کتاب، نام آن، نام نویسنده و مترجم، تاریخ نشر، نوبت چاپ و مانند اینهاست.
کسب چنین اطلاعاتی شاید در مورد یک کتاب درسی دبیرستان، چندان مهم نباشد (زیرا کتابهای درسی مدرسه، توسط دانشآموزان انتخاب نمیشود). اما برای یک دانشجو و یا کسی که مطالعه آزاد دارد، دانستن چنین اطلاعاتی بسیار ضروری و بااهمیت است.
در این مرحله، لازم است که هدف خود را از مطالعه، کتاب بدانید. هدف از مطالعه میتواند کسب یک سری اطلاعات عمومی، آماده شدن برای یک امتحان پایان دوره تحصیلی، آمادگی برای کنکور و اهداف مشابه باشد.
که بهطور طبیعی آماده شدن برای هر نوع از این امتحانها و مطالعه در جهت هر یک از این اهداف، سرعتهای مطالعه متفاوت و تأکید بر روی قسمتهای مختلف موضوع را میطلبد.
تعیین هدف از مطالعه:
به شما کمک میکند تا مطالعه خود را با سرعت مناسب انجام دهید و با توجه به هدف، به نکاتی خاص در حین مطالعه توجه داشته باشید (به عنوان مثال، یک داوطلب کنکور باید به همه جزئیات توجه داشته باشد، ولی مطالعه با هدف افزایش اطلاعات عمومی، نیاز به حفظ کردن همه جزئیات ندارد).
علاوه بر دو مورد قبل، در مرحله پیش از مطالعه باید با سبک نگارش کتاب نیز آشنا شوید. ممکن است کتابی که قصد مطالعه آن را دارید، موضوع بسیار سادهای را با زبانی بسیار پیچیده و سنگین شرح دهد و یا یک موضوع خیلی پیچیده را خیلی ساده بیان کند.
به علاوه بسیاری از کتابها، برای تفهیم بهتر مطالب و جلب توجه مطالعه کننده به بعضی نکات خاص، از شکل و تصویر، جدول و نمودار، پرسش، تمرین، خلاصه، جملاتی از بزرگان، آیات و احادیث (بسته به نوع کتاب) استفاده میکنند که توجه به این بخشهای کتاب در مرحله پیشمطالعه، ضروری است، زیرا چنین مواردی، کار مطالعه را آسانتر میکنند.
بنابراین در مرحله پیش مطالعه کتاب را بررسی کنید و ببینید که آیا کتاب شما، از چنین تدابیری برای سادهتر کردن مطلب استفاده کرده است یا خیر؟ سپس با بررسی فهرست کتاب مشخص کنید که کتاب مورد نظر از چند بخش تشکیل شده، چند صفحه دارد.
عناوین بخشها را بخوانید و به این موضوع فکر کنید که نویسنده کتاب در مجموع قصد دارد چه موضوعاتی را به شما معرفی کند. برای مثال اگر کتاب شما یک کتاب زیستشناسی است، انجام مرحله پیشمطالعه به شما کمک خواهد کرد که بدانید موضوع کتاب چیست و این موضوع، در چند بخش و تحت چه عناوینی بررسی میشود (مثلاً دستگاههای بدن انسان، موضوع کتاب است و در 5 بخش بررسی میشود.
این 5، بخش عبارتند از: دستگاه عصبی، دستگاه گوارش و...) ببینید کل کتاب، چند صفحه دارد و آیا تصاویر و شکلهای متعددی در آن گنجانده شده است؟
پس از دریافت چنین اطلاعاتی یک فصل از کتاب را برای مطالعه انتخاب کنید (این انتخاب، قاعدتاً باید فصل اول کتاب باشد، مگر آنکه تنها قصد مطالعه یک فصل خاص را داشته باشید).
فصل مورد نظر را بررسی کنید و ببینید که چند صفحه دارد (برای تخمین زمان مورد نیاز مطالعه) و عنوانهای کوچکتر آن چیست؟
اگر مقدمه یا خلاصهای در ابتدا یا انتهای فصل وجود دارد آن را حتماً بخوانید. مقدمه یا خلاصه، شما را با موضوع فصل آشنا میکند. همچنین صورت پرسشنامه و تمرینها را هم مطالعه کنید (هدف جواب دادن آنها نیست. وقتی هنوز خود مطلب را مطالعه نکردهاید، نمیتوانید به پرسشها و تمرینها پاسخ دهید.) بلکه هدف، آشنایی اولیه با کتاب است. شکلها، عکسها، نمودارها و جدولهای موجود در بخش مورد نظر را بیابید و به آنها توجه کنید.
اگر کتابی که مطالعه میکنید، جدید نیست و قبلاً هم آن را مطالعه کردهاید، نیازی به آشنا شدن با مشخصات کلی کتاب نیست. اما آشنا شدن با فصل مورد مطالعه، حتی اگر بخواهید برای دهمین بار آن را بخوانید، لازم و ضروری است.
در پایان مرحله پیشمطالعه، شما باید جواب چند سؤال را برای خود مشخص کرده باشید.
این چند سؤال عبارتند از:
1. چه میخواهم بخوانم؟ (موضوع کتاب و فصل مورد مطالعه چیست؟)
2. چرا میخواهم بخوانم؟ (هدف از مطالعه چیست؟)
3. چقدر میخواهم بخوانم؟ (مقدار مطلب، چقدر است و این مقدار چقدر زمان نیاز دارد؟)
نکته:
اگرچه توضیح در مورد پیشمطالعه تا حدودی طولانی است، اما اجرای عملی آن نباید زمان زیادی بگیرد. کافی است روی جلد کتاب، صفحه اول (شناسنامه کتاب) و فهرست آن را بخوانید و یکبار، کل کتاب و فصل مورد مطالعه را ورق بزنید. بهراحتی پاسخ سه سؤال فوق را خواهید یافت.
سؤالگذاری (Question. Q)
پس از انجام مرحله اول و آشنایی نسبی با موضوع مورد مطالعه، در مرحله دوم، سؤالاتی را که در رابطه با آن موضوع، به ذهنتان میرسد، یادداشت کنید. آشنایی با موضوع در مرحله اول، قطعاً شما را کنجکاو کرده است که اطلاعاتی بیشتر راجع به آن کسب کنید.
به عنوان مثال، اگر کتاب مورد مطالعه شما درباره زندگی ابنسینا باشد، آنگاه ممکن است دلتان بخواهد بدانید که اسم اصلی بوعلیسینا چه بوده است؟ نام پدرش چه بوده؟ زادگاه او در کجا بوده، چند سال زندگی کرده، چه کتابهایی نوشته است و... این قبیل سؤالها مانند سؤالهای یک طفل کنجکاوست که هیچچیز نمیداند اما مرتب میپرسد و از طریق پرسشهای خود مرتب میآموزد.
اغلب دانشآموزان، تنها با سؤال پس از مطالعه آشنا هستند. هنگامی که مطلب را خوب مطالعه کردهاند، سؤالهای کتاب و یا معلم را پاسخ میدهند و خود را امتحان میکنند.
اما مرحله سؤالگذاری در حالی است که شما هنوز مطلب را نخواندهاید و تنها میدانید موضوع آن چیست و در چه مورد است.
چنین سؤالهایی با این هدف مطرح میشود که حس کنجکاوی شما را تحریک نموده موجب میشوند که در مرحله بعد که قصد مطالعه متن اصلی کتاب را دارید به دنبال پاسخ سؤالهایتان باشید و از این طریق به هنگام مطالعه، تمرکز حواس بهتری داشته باشید.
بنابراین، در مرحله دوم حداقل 5 سؤال در رابطه با موضوع بنویسید (پاسخ این سؤالها ممکن است در کتاب باشد یا نباشد. این مهم نیست. مهم آن است که شما به دنبال پاسخ باشید). این سؤالها، ممکن است سؤالهایی باشند که از کنجکاوی شما سرچشمه گرفته یا با توجه به عناوین کتاب و پرسشهای آن انتخاب شدهاند.
نکته: دو مرحله اول و دوم، با هدف آشنایی با مطلب و ایجاد کنجکاوی علاقه و تمرکز حواس در مطالعهکننده انجام میشوند.
خواندن و یادداشتبرداری (Read and Record. R)
پس از انجام دو مرحله اول و دوم، تمرکز حواس مناسبی خواهید داشت تا مطالعه متن اصلی کتاب و فصل مورد نظر را شروع کنید. در این مرحله، از ابتدای فصل مورد نظر شروع به مطالعه نمایید و در حین مطالعه به چند نکته، توجه داشته باشید.
نخست اینکه
سرعت مطالعهای مناسب با توجه به هدف خود از مطالعه و نوع متن انتخاب کنید. سعی کنید که با حداکثر سرعتی که مطلب را درک میکنید بخوانید نه با حداقل آن. این مطالعه را با هدف دریافت کلیات مطلب و چارچوب اصلی موضوع، انجام دهید و خود را خیلی درگیر جزئیاتی مانند اسامی و تاریخها ننمایید. فرمولها و رابطهها را بفهمید، ولی حفظ آنها را به مراحل بعد واگذار کنید.
دوم اینکه
در حین مطالعه هر جا نکته مهمی را فهمیدید، بلافاصله آن را یادداشت کنید. از یادداشت کردن موارد کماهمیت، بپرهیزید و یادداشت کردن را به تعویق نیندازید (بلافاصله یادداشت کنید).
یادداشتهای شما، باید تا حد امکان خلاصه و کلیدی باشند. به همین جهت در حین یادداشتبرداری مدام از خود بپرسید که آیا این مطلب، مهم است یا کماهمیت؟ چگونه میتوانم آن را خلاصهتر بنویسم؟ آیا نوشتن این نکته ضروری است و اگر آن را ننویسم فراموش نمیکنم؟ یادداشت کردن مطلب، باید حتماً به صورت کلمات کلیدی باشد.
هرگز مطالب مهم را جملهوار یادداشت نکنید. همانگونه که به هنگام کار با کامپیوتر یک رمز کوتاه و مختصر به آن میدهید و آن، اطلاعات زیادی را به شما پس میدهد، کلمات کلیدی هم، باید به همین ترتیب عمل کنند، مختصر باشند و در عین حال مهمترین و اصلیترین کلمات متن باشند که مفهوم اصلی مطلب را به دوش میکشند.
همچنین کلمات کلیدی باید بتوانند در به خاطر آوردن مفهوم اصلی مطلب، به شما کمک کنند. یعنی دیدن آنها، مفهوم مطلب (منظور عین مطلب به صورت کلمه به کلمه نیست) را به خاطر شما بیاورد.
نکته سوم
که در حین خواندن متن باید به آن توجه داشته باشید آن است که چنانچه قسمتی از مطلب نامفهوم بود و نتوانستید آن را درک کنید، بلافاصله دوبارهخوانی نکنید. کمی مطالعه را ادامه بدهید، به احتمال زیاد ادامه مطلب را خواهید فهمید. آنچه نفهمیدهاید یا مهم است و یا کماهمیت.
اگر مهم باشد حتماً در ادامه مطلب نیز بررسی و تشریح خواهد شد و نیازی به برگشتن روی آن و خواندن دوباره آن نیست و اگر کماهمیت باشد واضح است که نیازی به دوبارهخوانی ندارد. با این وجود، در کنار چنین مطلبی علامت سؤال بگذارید که در مراحل بعدی دوباره آن را بخوانید (دوبارهخوانی سریع و بلافاصله از آن جهت نهی میشود که سرعت مطالعه شما را کاهش میدهد و سررشته مطلب را از دستتان خارج میکند و به این ترتیب تمرکز حواس شما به هم میخورد).
تنها در یک صورت مجاز هستید که مطلبی را در همین مرحله، دوباره بخوانید و آن زمانی است که نفهمیدن یک قسمت از موضوع موجب کاهش یا عدم درک شما از قسمتهای بعدی میشود. در چنین وضعیتی به عقب برگردید و آنچه را که نفهمیدهاید، دوباره بخوانید.
تفکر و به خود پس دادن (Self – recitation. S)
در این مرحله، درباره آنچه خواندهاید یا یادداشت کردهاید، عمیقاً بیندیشید. به کلمات کلیدی که یادداشت کردهاید، نگاه کنید و سعی کنید مطالب خوانده شده را به کمک آنها به خاطر بیاورید. به روابط بین نکات مختلف و نتیجه کلی حاصل از موضوع فکر کنید.
تا حد امکان سعی کنید که یک تصویر واضح و روشن از مطالبی که خواندهاید در ذهن خود بیافرینید. هر چقدر مدت زمان بیشتری به این مرحله اختصاص دهید، یادگیری خود را عمیقتر ساختهاید.
چنانچه مطلبی هنوز برایتان گنگ است، دوباره آن را بخوانید. توجه بیشتر، داشته باشید تا اینبار آن را بفهمید. اگر نکتهای مهم در این قسمت، وجود دارد آن را یادداشت کنید. کلمات کلیدی خود را تکمیل کنید و آنها را در یک طرح شبکهای مغز جا دهید.
هر طرح شبکهای مغز یک مرکز دارد که در این مرکز، موضوع اصلی بحث را یادداشت میکنید. به عنوان مثال اگر تاریخ میخوانید و موضوع درس، پادشاهی آقامحمدخان قاجار است، در مرکز طرح شبکهای، نام آقامحمدخان را بنویسید.
بهعلاوه، هر طرح شبکهای تعدادی شاخه نیز دارد که نکات اصلی و فرعی مربوط به مطلب، در آن نوشته میشود. نکات اصلی بهطور مستقیم به مرکز طرح، وصل میشوند. ولی نکات فرعی ارتباط مستقیم ندارند و از طریق یک نکته اصلی به مرکز طرح مرتبط میشوند.
به موارد زیر در کشیدن طرح شبکهای مغز توجه کنید:
ـ طرحهایتان را منظم بکشید. همیشه اولین نکته را از یکجا شروع کنید و نکات اصلی را در کادر قرار دهید. منظم بودن طرحها، مرور آنها را سادهتر میکند.
ـ از رنگهای مختلف در نوشتن نکات بااهمیت و یا نکاتی که بیشتر احتمال فراموش شدنشان را میدهید، استفاده کنید.
ـ طرحهایتان را خیلی شلوغ نکنید. اگر مطلبی که مطالعه میکنید، نکات اصلی و فرعی زیادی دارد، آن را بر روی دو طرح شبکهای جای دهید.
ـ مطالب را آنگونه روی طرحها سازماندهی کنید که خودتان فهمیدهاید. درواقع درک خود را از مطلب روی طرح شبکهای مغز منتقل کنید. چنانچه نکتههای یادداشت شده با هم ارتباط دارند، مثلاًً اگر از دو نکته، نتیجهای خاص حاصل شود و یا یک نکته وابسته به نکته دیگری باشد، این ارتباط و وابستگی را حتماً روی طرح نشان دهید. (به راحتی میتوانید دو نکته را با یک خط به هم وصل کنید و ارتباط آنها را نشان دهید.)
ـ تعداد نکات اصلی وصل شده به مرکز طرح و تعداد نکات فرعی متصل به آنها، محدود نیست و کاملاً وابسته به نوع مطلب است. مثلاً اگر از یک کتاب زیستشناسی یادداشتبرداری میکنید، تعداد نکات اصلی و فرعی نسبت به یادداشتی که از یک کتاب بینش اسلامی تهیه میکنید، خیلی بیشتر خواهند بود.
ـ در آخر، یکبار دیگر یادداشتهایتان را بررسی کنید و چنانچه نیاز به اصلاح دارند و یا باید تکمیل شوند، این کار را انجام دهید.
در این مرحله، بعد از آنکه تفکری، عمیق بر نکات کلیدی داشتید، قسمتهای مبهم را دوباره خواندید و به خوبی فرا گرفتید و همچنین طرح شبکهای را سازماندهی کردید، باید مطالب را با صدای بلند برای خود تعریف کنید. به این منظور، از یادداشتهایتان کمک بگیرید. به آنها نگاه کنید و با توجه به کلمات کلیدی یادداشت شده و ارتباط بین آنها، مطلب را تعریف کنید.
در این مرحله، تعریفی که از مطلب دارید باید کامل و با ذکر همه جزئیات باشد. همانطور که یک معلم، مطلبی را برای دانشآموزان توضیح میدهد و یا همانطور که یک دانشآموز مطلبی را برای دوست خود که جلسه قبل از کلاس، غایب بوده است، توضیح میدهد.
به هنگام تعریف، به هیچوجه به کتاب مراجعه نکنید، مگر آنکه بخشی از یادداشتهایتان گنگ باشد و به کمک آن نتوانید مطلب را تعریف کنید. در این صورت، به کتاب مراجعه کنید و یادداشتهایتان را تکمیل یا اصلاح کنید.
جدولها و نمودارهای موجود در کتاب را به دقت بررسی کنید و چنانچه نکتهای از آنها گرفته میشود که باید روی طرحها بیاید، آن را یادداشت کنید و یا آدرس جدول و نمودار را در زیر طرح بنویسید.
خلاصه آنکه، این مرحله بسیار مهم و حساس است و باید متن را بهخوبی بیاموزید تا در مرحله بعد بتوانید از خود امتحان به عمل آورید.
امتحان (Test. T)
در این مرحله، از خود امتحان به عمل آورید. خود را ارزیابی کنید. سؤالات آخر فصل را بخوانید و به آنها پاسخ دهید. از کلمات کلیدی، سؤال طرح کنید و خوب جواب آنها را بدهید.
تصور کنید که اگر معلم بودید، چگونه سؤال طرح میکردید، به همان شکل عمل و سؤال طرح کنید. سؤالات درسی سالهای قبل آن معلم را پیدا کنید و مانند آنها سؤال طرح کنید.
این مرحله، مرحله ارزیابی اطلاعات شماست. تا قبل از این مرحله، شما درصدد یادگیری و تکمیل اطلاعات خود بودید، اما در این مرحله، باید دانستههای خود را پس بدهید.
انجام این مرحله، به شما میگوید که تا چه اندازه، موضوع مورد نظر را یاد گرفتهاید و آیا میتوانید از عهده امتحان برآیید یا خیر؟
هر چه بیشتر سؤال طرح کنید و بیشتر جواب آنها را بدهید، دانستههای خود را بهتر محک میزنید. سعی کنید هم به صورت تستی و هم به صورت تشریحی از خود سؤال کنیم. اگر در جایی اشکال داشتید، دوبار آن قسمت را بخوانید تا مطمئن شوید که میتوانید از عهده سؤالات برآیید.
خلاصه، این مرحله، مرحله امتحان و ارزیابی است و انجام آن به شما کمک میکند تا خود برای امتحان اصلی آماده کنید.
فرآیند ثبت مطالب در ذهن چگونه است؟
در این جا نمیخواهیم بیش از به ساختار مغز بپردازیم و به زبان ساده فرآیند یادگیری را مطرح می کنیم:
حافظه انسان از سه بخش حسی، کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم می شود.
مطالب اول وارد بخش حسی میشوند با با تمرکز و توجه وارد حافظه کوتاه میشوند و با رمزگردانی و تکرار وارد حافظه بلند مدت می شود.
سعی ما این است که اطلاعات را وارد حافظه بلند مدت کنیم. برای این کار لازم است که بدانیم ذهن انسان برای ثبت اطلاعات باید به آنها معنی بدهد و آن ها را با بقیه مطالبی که یادگرفته ایم پیوند دهد. باید بتواند آن ها را سازمان دهد و در جای درست خود قرار دهد.
شیوه مطالعه درست شیوه ای است که بتواند به مطالب معنا بدهد و جای ان مطلب را در ذهن تشخیص دهد تا به خوبی ثبت شود.
به بیان دیگر هدف حفظ کردن مطالب نیست به طور مثال وقتی میخواهیم آدرس مکانی را یاد بگیریم و یا به حافظه بسپاریم به مسائلی مانند اسم یک مغازه خاص، شماره ای خاص، نماد خاص یا فاصله مکان مورد نظر از جاهایی که میشناسیم و موارد این چنینی دقت میکنیم.
در مورد مطالعه نیز وقتی میخواهیم مطلبی را به طور مثال درباره یک نظریه روانشناسی بخوانیم لازم است که اولا معنا آن نظریه را درک کنیم، بتوانیم آن را با دیگر نظریاتی که می دانیم مقایسه کنیم و نقاط مشترک و اختلاف آن ها را درک کنیم و بتوانیم طرز فکر نظریه پرداز را درک کنیم.
با توجه به آنچه گفته شد لازم است شیوه مطالعه ما یک روش فعال باشد که ذهن را درگیر کرده تا بتوانیم مطالب را به درستی به حافظه بسپاریم.
مطالعه مستمر (Continue. C)
مرحله آخر از مراحل سیستم PQRSTC، مرحله مطالعه مستمر است. مطالعه مستمر یعنی اینکه برای موفقیت تحصیلی، باید بهطور مستمر مطالعه کرد و درس خواند.
مراحل مطالعه مستمر خود شامل 3 اصل مهم است:
١. اصل یادگیری تدریجی
٢. اصل توزیع یادگیری
٣. اصل مرور فعال
حال، به توضیح این 3 اصل میپردازیم:
اصل یادگیری تدریجی
اصل یادگیری تدریجی، یعنی آنکه بهتدریج و در طول سال تحصیلی درس بخوانید، نه آنکه درسهای خود را انباشته کنید و بخواهید در نزدیکی امتحان و یا در شب امتحان بخوانید برای آنکه در تحصیلات خویش موفق باشید و مطالعهای با بازده بالا داشته باشید، باید در طول سال تحصیلی درس بخوانید و مطالعه درسهای خود را موکول به شب امتحان نکنید.
دانشآموز یا دانشجوی موفق از اول سال تحصیلی، شروع به درس خواندن و یادگیری مطالب تدریس شده، میکند و هیچگاه به امید شب امتحان، درسهای خود را انباشته نمیکند.
بنابراین، توصیه میشود، از اول سال تحصیلی، همگام با کلاس و معلم پیش روید و هر درسی که داده میشود، همان زمان، به یادگیری آن بپردازید تا درسها، بهتر آموخته شوند.
اصول توزیع یادگیری
اصل توزیع یادگیری، یعنی آنکه زمانهای مطالعه و یادگیری را بین دروس مختلف، توزیع و تقسیم کنید و سعی نکنید در یک زمان طولانی، فقط یک درس را مطالعه کنید.
به عبارت دیگر، تنوع آموزشی بهتر از تراکم آموزشی است. یعنی اگر میخواهید ٤ کتاب را در ٤ روز بخوانید، نباید برای هر کتاب، یک روز وقت، در نظر بگیرید و هر روز فقط یک کتاب بخوانید.
بلکه بهتر آن است که در هر روز، چهار کتاب را بخوانید. به عبارتی دیگر، در هر چهار روز، هر چهار کتاب را بخوانید (زمان مطالعه هر کتاب را کم کنید تا بتوانید هر روز، هر چهار کتاب مورد نظر را بخوانید).
توزیع یادگیری، نقشی بسیار مهم در یادگیری مطالب درسی دارد (که متأسفانه دانشآموزان یا دانشجویان کمتر آن را رعایت میکنند). اصولاً یادگیری با فاصله بهتر از یادگیری متراکم و فشرده است. مثلاً اگر میخواهید در هفته ١٢ ساعت، درس فیزیک بخوانید، نباید در دو روز و روزی ٦ ساعت بخوانید، بلکه بهتر آن است که در ٦ روز، روزی ٢ ساعت درس بخوانید.
با این روش درس خواندن، میزان یادگیری و بهخاطر سپاری اطلاعات، افزایش مییابد.
بنابراین، زمان یادگیری را بین دروس مختلف، توزیع کنید.
اصل مرور فعال:
حتماً میدانید که مرور و تکرار کردن درس، میزان و زمان به خاطرسپاری اطلاعات در حافظه را قویتر و طولانیتر میکند. اما این اصل، میگوید که مرور باید فعال و صحیح باشد. یعنی تنها مرور کردن کافی نیست، بلکه این مرور باید فعال، صحیح و طبق اصولی خاص باشد.
بنابراین، برای یادگیری بهتر دروس، باید مروری فعال و صحیح داشته باشید. یعنی از زمان یادگیری یک روز بعد، یک هفته بعد، یک ماه بعد و چهار ماه بعد، درسها را مرور کنید و زمانهای مرور را بهطور دقیق و فعال رعایت نمایید.
استراحت :
هدف از استراحت بدست آوردن انرژی لازم برای فعالیتهای جسم و ذهن است تا به نوعی بهداشت مغز را تامین کند و موجب بهتر کار کردن مغز شود و یادگیری کارآمدتر و موثرتر شود. بهترین زمان بندی برای مطالعه بین 40 تا 45 دقیقه است و بین هر جلسه حدود 15 دقیقه استراحت کنید.
بیدار ماندن تا نیمه های شب و تماشای برنامه های تلویزیون باعت دیر خوابیدن، خستگی زودرس و موجب کمتر یادگیری شما می شود. کسی که پس از مطالعه می خوابد از فردی که بعد از مطالعه بیدار می ماند، محفوظات خود را بهتر یاد می گیرد.