هشت بهشت براي کار کردن
محيط کار براي بسياري از ما ديگر خانه دوم محسوب نمي‌شود. ما بخش اعظمي از روزهايمان را در اين محيط مي‌گذرانيم. بسياري افراد صبحانه، ناهار و حتي گاهي شام خود را نيز در محيط کار مي‌خورند. محيط کار براي بسياري از ما به خانه اول تبديل شده است. به همين دليل حفظ سلامت انسان مدرن بدون توجه به سلامت محيطي که در آن کار مي‌کند، امکان‌پذير نخواهد بود.
شايد به همين دليل باشد که سلامت محيط کار به يکي از معيارهاي تاثيرگذار در رتبه‌بندي شرکت‌هاي بزرگ توليدي و خدماتي تبديل شده است. تا امروز سازمان‌ها و حتي نشريات گوناگوني در جهان به سنجش و مقايسه شرايط داخلي محيط‌هاي کار پرداخته‌اند. مثلا در يک نظرسنجي اينترنتي از کارکنان سراسر جهان شرکت گوگل استراليا در سال گذشته مقام نخست را به دست آورد. از سوي ديگر بسياري از کشورهاي پيشرفته مسابقات داخلي را براي انتخاب محيط کارهاي سلامت محور در کشور خود در عرض يک دهه اخير آغاز کرده‌اند.
هدف از برگزاري اين قبيل مسابقات ترغيب صنايعي است که به سلامت کارکنان خود اهميت مي‌دهند. از سوي ديگر خلاقيت‌هاي جالب‌توجهي که هر کدام از اين شرکت‌ها براي ارتقاي سطح سلامت و ساختن محيطي آرام‌بخش به کار گرفته‌اند، به همگان معرفي مي‌شود. اخيرا نشريه فورچون، 100 محيط کار برتر آمريکا را در سال 2009 معرفي کرده است. اين نشريه همچنين در يادداشت‌‌هاي کوتاهي نظر مديران و کارکنان صنايع و شرکت‌هاي فوق را در مورد محلي که در آن مشغول به کار هستند جويا شده است.
ميشل دوکري، مسوول بخش R&D
ما در اينجا همگي يک خانواده هستيم. خانه اصلي همه کارکنان SAS همين‌جاست! من دو دختر دارم که هر دوي آنها در مهدکودک‌هاي مجهز شرکت پرورش مي‌يابند و از برنامه‌هاي آموزشي و اردوهاي متنوع شرکت بهره‌مند مي‌شوند.
جالب اين‌جاست که من حتي مي‌توانم ناهار خود را همراه دو دخترم صرف کنم. من با دخترهايم به سر کار مي‌آيم و با آنها به خانه برمي‌گردم. اطمينان از اينکه فرزندان شما در يک محيط امن و آرام و درست در چند قدمي شما پرورش مي‌يابند، بزرگ‌ترين سرمايه هر فردي است.
کريس‌دي‌پمپو، مدير شرکت
من در طول 16 سال سابقه کاري خود همواره احساس متفاوتي از محيط کار را در (وگمن) تجربه کرده‌ام. اگر شما واقعا اراده کنيد، پيشرفت موقعيت کاري در وگمن کاملا ميسر است. شما مي‌توانيد از يک فروشنده ساده شيفت شب به مدير ارشد شرکت تبديل شويد. مسيري که من آن را با حمايت همه‌جانبه شرکت و بدون رقابت‌هاي تخريبي طي کرده‌ام. در اينجا هيچ روز شبيه روزهاي قبلي نيست. گاهي آن‌قدر درگير کار مي‌شويد که گذشت زمان را احساس نخواهيد کرد. در محلي که من مدير آن هستم 50 نفر کار مي‌کنند و همگي مثل اعضاي يک خانواده هستيم. يک طبقه از اين فروشگاه تنها به کارکنان اختصاص دارد. ما کنار هم مي‌نشينيم و مثل دوستان صميمي با هم حرف مي‌زنيم و قهوه مي‌خوريم يا اينکه با وسايل تفريحي و ورزشي خستگي را از تن خود بيرون مي‌کنيم.
دارسي بيمن، مشاور اقتصادي شرکت
من از کار در اين شرکت احساس آرامش مي‌کنم. طراحي اين شرکت به گونه‌اي است که هر فردي مي‌تواند در انتخاب نوع همکاري خود نقش مستقيم داشته باشد. در اينجا هر کس بيش از حدي که باور کردني است استقلال فکري و کاري دارد. در اينجا بهره‌وري حرف اول را مي‌زند. حال مهم نيست شما چه ساعتي از شبانه‌روز را براي فعاليت انتخاب مي‌کنيد. به طور مثال من تا ماه آينده مادر خواهم شد و شرايط‌ام به گونه‌اي است که تنها والد فرزند خود هستم. وقتي اين شرايط را با مدير خود در ميان گذاشتم، از طرف شرکت افرادي به خانه‌ام آمدند و يکي از اتاق‌هاي خانه را تبديل به اتاق کار من کردند!
اين شرکت به اقدامات غيرمنتظره براي کارمندان خود معروف است. مثلا در ماه گذشته با يک اقدام خيلي ساده همه کارگران خود را به وجد آورد: وقتي آنها خسته به پارکينگ مراجعه کردند با ماشين‌هاي تميز و برق‌افتاده خود مواجه شدند! مديران شرکت به صورت پنهاني دستور شستن و پوليش کردن همه ماشين‌ها را داده بودند.
جان سوليوان، مدير فروشگاه
آمدن به اين فروشگاه مهم‌ترين تغيير کاري در زندگي‌ام به حساب مي‌آيد. اينجا خانواده من است.
ما بين خودمان به مشتري‌هايمان مهمان مي‌گوييم. ما با همديگر قرار گذاشته‌ايم که در طبقه استراحت تلويزيون نداشته باشيم. به اين ترتيب بيشتر با همديگر حرف مي‌زنيم. دوستي ما حتي بيرون از محيط کار هم ادامه دارد.
من خانواده، همسر و فرزندان تمامي همکاران‌ام را مي‌شناسم و آنها را با نام کوچک صدا مي‌زنم! ما از مشکلات همديگر آگاهيم و مثل يک خانواده پشت هم ايستاده‌ايم. من هر صبح مشتاقانه از خانه به راه مي‌افتم تا دوستان‌ام را ببينم.
کن‌نورتن، مدير ارشد توليد
کمپاني گوگل سه سال قبل شرکت من را خريداري کرد. براي همين از شيوه‌هاي سنتي ارتقاي مديريتي وارد گوگل نشدم. روزهاي شروع همکاري من با اين شرکت واقعا اعجاب‌آور بود. انگار که وارد يک سرزمين ديگر شده بودم. محيط بيروني ساختمان‌هاي مجموعه گوگل بيشتر شبيه به يک پارک با تمام امکانات تفريحي و ورزشي بود تا يک شرکت فناوري اطلاعات. حتي رفتار فوق‌العاده صميمانه کارکنان با يکديگر هم برايم باور کردني نبود. شايد براي شما کمي عجيب باشد اما آنچه که توجه مرا بيش از هر موردي در روزهاي اول جذب کرد محيط غذاخوري مجموعه بود. رستوران‌هاي داخل مجموعه گوگل حال و هواي ميدانگاه‌هاي يک روستاي روم باستان را دارد. از مديران ارشد تا کارگران بخش نظافت به آنجا مي‌آيند و در کنار هم با آرامش قهوه مي‌خورند و با هم خوش و بش مي‌کنند! شايد باور نکنيد اما بسياري از ايده‌هاي خلاقانه و تصميمات پيشرو لابه‌لاي همين صحبت‌ها در گوگل متولد مي‌شوند. برنامه کاري در گوگل بسيار انعطاف‌پذير است. از ماه گذشته تصميم گرفتم صبح‌ها با دوچرخه به محل کار خود بيايم و اين کار چيزي در حدود 45 دقيقه زمان مي‌برد. وقتي موضوع دير رسيدن خود را با مديران بالايي مطرح کردم با يک تغيير کوچک با اين قضيه موافقت کردند. در اينجا همه ما احساس مي‌کنيم که گوگل به سلامت و کيفيت زندگي‌مان اهميت مي‌دهد.
حال بهتر مي‌توان دريافت که چنين کارخانه‌اي چه ارتباطي مي‌تواند با مسابقات بيس‌بال، قايقراني کاياک، موج‌سواري، بولينگ و تورهاي مسافرتي ماجراجويانه داشته باشد.
ديو بيدل، مدير بخش نيروي انساني
پيش از آنکه به شرکت کوآلکوم بپيونديم در حوزه روان‌شناسي ورزش فعاليت مي‌کردم. در آن زمان اين شرکت يک آگهي براي مرکز آمادگي جسماني خود منتشر ساخته بود. خلاصه آنکه بعد از مذاکرات اوليه در سال 1996 به استخدام اين شرکت درآمدم. در همان سال‌هاي نخست تيم‌هاي ورزشي گوناگوني را به راه انداختيم. در اين راه بيشتر تلاش‌مان معطوف به ورزش‌هايي بود که علاوه بر بالا بردن آمادگي جسماني کارکنان از هيجان و نشاط بالايي نيز برخوردار باشند. پس از مدتي يک پروژه بزرگ به نام برنامه (ايجاد تعادل ميان کار و زندگي) را نيز کليد زديم. مديران مجموعه وقتي اشتياق مرا در اين راه ديدند، آزادي بيش از انتظاري را در اختيارم گذاشتند تا به جستجو و کشف راه‌هاي تازه ايجاد اين تعادل بپردازم. حالا مي‌توانيم با افتخار بگوييم که ما، همه کارکنان کوآلکوم شاد و سالم و خوشبخت هستيم.
اين شرکت دو سال پيش جايگاهي ميان 100 شرکت برتر نداشت اما سال گذشته ناگهان به رده چهل و هفتم رسيد و امسال نيز خود را در 10 شرکت نخست جاي داد.
سيمون اتو، مدير پروژه توليد انيميشن
من مستقيما از مدرسه انيميشن پاريس وارد اين کمپاني شدم. از اين روزها ديگر دوره انيميشن‌سازي دستي به سر آمده است و ما مجبوريم ساعت‌ها روبه‌روي مانيتور و با کيبورد کار کنيم. به همين خاطر محيط کاري ما پر از دستگاه‌هاي ورزشي شده است. ما اينجا در هر زماني که احساس خستگي کنيم پشت يکي از اين وسايل مي‌نشينيم! و اما نکته منحصر به فرد محيط کار ما اين است که هيچ ديواري سر راه جريان‌هاي ذهن ما نيست. داشتن خلاقيت و فکر باز يک اصل مهم در محيط کار ماست و هرچه مانع اين جريان شود به سرعت توسط مديران مجموعه جمع مي‌شود.
ج.پ. گالاگر، مدير بازاريابي
دو سال پيش من با تشخيص سرطان معده در بيمارستان بستري شدم. درست زماني که همسرم نيز در ماه هشتم بارداري به سر مي‌برد. شرکت نت‌اپ با تمام توان تمامي حمايت‌هاي مادي و معنوي را در طول درمان‌ام به کار بست. حتي تا 6 ماه پس از تولد فرزندمان يک پرستار خانگي از طرف شرکت به خانه ما مي‌آمد. شايد باورتان نشود اما در اين مدت با هماهنگي شرکت ناهار و شام خانه ما هم به صورت آماده به دست‌مان مي‌رسيد! حالا محيط کار من بخشي از هويت و هستي من است. وقتي کارم را دوباره آغاز کردم، به مدت 6 ماه به طور پاره‌وقت مشغول بودم و پس از آن مجددا به صورت تمام‌وقت به جايگاه پيشين شغلي‌ام بازگشتم. در طول سال گذشته من وقت‌هاي آزادم را صرف تأسيس يک موسسه براي حمايت از بيماران مبتلا به سرطان‌هاي دستگاه گوارش کرده‌ام. در اين کار هم شرکت پشتيبانم بوده و امکانات خود را براي تهيه يک جامعه آماري در اختيارم گذاشته است.
منبع: www.salamat.com
شايد به همين دليل باشد که سلامت محيط کار به يکي از معيارهاي تاثيرگذار در رتبه‌بندي شرکت‌هاي بزرگ توليدي و خدماتي تبديل شده است. تا امروز سازمان‌ها و حتي نشريات گوناگوني در جهان به سنجش و مقايسه شرايط داخلي محيط‌هاي کار پرداخته‌اند. مثلا در يک نظرسنجي اينترنتي از کارکنان سراسر جهان شرکت گوگل استراليا در سال گذشته مقام نخست را به دست آورد. از سوي ديگر بسياري از کشورهاي پيشرفته مسابقات داخلي را براي انتخاب محيط کارهاي سلامت محور در کشور خود در عرض يک دهه اخير آغاز کرده‌اند.
هدف از برگزاري اين قبيل مسابقات ترغيب صنايعي است که به سلامت کارکنان خود اهميت مي‌دهند. از سوي ديگر خلاقيت‌هاي جالب‌توجهي که هر کدام از اين شرکت‌ها براي ارتقاي سطح سلامت و ساختن محيطي آرام‌بخش به کار گرفته‌اند، به همگان معرفي مي‌شود. اخيرا نشريه فورچون، 100 محيط کار برتر آمريکا را در سال 2009 معرفي کرده است. اين نشريه همچنين در يادداشت‌‌هاي کوتاهي نظر مديران و کارکنان صنايع و شرکت‌هاي فوق را در مورد محلي که در آن مشغول به کار هستند جويا شده است.
1.SAS
ميشل دوکري، مسوول بخش R&D
ما در اينجا همگي يک خانواده هستيم. خانه اصلي همه کارکنان SAS همين‌جاست! من دو دختر دارم که هر دوي آنها در مهدکودک‌هاي مجهز شرکت پرورش مي‌يابند و از برنامه‌هاي آموزشي و اردوهاي متنوع شرکت بهره‌مند مي‌شوند.
جالب اين‌جاست که من حتي مي‌توانم ناهار خود را همراه دو دخترم صرف کنم. من با دخترهايم به سر کار مي‌آيم و با آنها به خانه برمي‌گردم. اطمينان از اينکه فرزندان شما در يک محيط امن و آرام و درست در چند قدمي شما پرورش مي‌يابند، بزرگ‌ترين سرمايه هر فردي است.
2.وگمن
کريس‌دي‌پمپو، مدير شرکت
من در طول 16 سال سابقه کاري خود همواره احساس متفاوتي از محيط کار را در (وگمن) تجربه کرده‌ام. اگر شما واقعا اراده کنيد، پيشرفت موقعيت کاري در وگمن کاملا ميسر است. شما مي‌توانيد از يک فروشنده ساده شيفت شب به مدير ارشد شرکت تبديل شويد. مسيري که من آن را با حمايت همه‌جانبه شرکت و بدون رقابت‌هاي تخريبي طي کرده‌ام. در اينجا هيچ روز شبيه روزهاي قبلي نيست. گاهي آن‌قدر درگير کار مي‌شويد که گذشت زمان را احساس نخواهيد کرد. در محلي که من مدير آن هستم 50 نفر کار مي‌کنند و همگي مثل اعضاي يک خانواده هستيم. يک طبقه از اين فروشگاه تنها به کارکنان اختصاص دارد. ما کنار هم مي‌نشينيم و مثل دوستان صميمي با هم حرف مي‌زنيم و قهوه مي‌خوريم يا اينکه با وسايل تفريحي و ورزشي خستگي را از تن خود بيرون مي‌کنيم.
3.ادوارد جونز
دارسي بيمن، مشاور اقتصادي شرکت
من از کار در اين شرکت احساس آرامش مي‌کنم. طراحي اين شرکت به گونه‌اي است که هر فردي مي‌تواند در انتخاب نوع همکاري خود نقش مستقيم داشته باشد. در اينجا هر کس بيش از حدي که باور کردني است استقلال فکري و کاري دارد. در اينجا بهره‌وري حرف اول را مي‌زند. حال مهم نيست شما چه ساعتي از شبانه‌روز را براي فعاليت انتخاب مي‌کنيد. به طور مثال من تا ماه آينده مادر خواهم شد و شرايط‌ام به گونه‌اي است که تنها والد فرزند خود هستم. وقتي اين شرايط را با مدير خود در ميان گذاشتم، از طرف شرکت افرادي به خانه‌ام آمدند و يکي از اتاق‌هاي خانه را تبديل به اتاق کار من کردند!
4.تاگت
اين شرکت به اقدامات غيرمنتظره براي کارمندان خود معروف است. مثلا در ماه گذشته با يک اقدام خيلي ساده همه کارگران خود را به وجد آورد: وقتي آنها خسته به پارکينگ مراجعه کردند با ماشين‌هاي تميز و برق‌افتاده خود مواجه شدند! مديران شرکت به صورت پنهاني دستور شستن و پوليش کردن همه ماشين‌ها را داده بودند.
جان سوليوان، مدير فروشگاه
آمدن به اين فروشگاه مهم‌ترين تغيير کاري در زندگي‌ام به حساب مي‌آيد. اينجا خانواده من است.
ما بين خودمان به مشتري‌هايمان مهمان مي‌گوييم. ما با همديگر قرار گذاشته‌ايم که در طبقه استراحت تلويزيون نداشته باشيم. به اين ترتيب بيشتر با همديگر حرف مي‌زنيم. دوستي ما حتي بيرون از محيط کار هم ادامه دارد.
من خانواده، همسر و فرزندان تمامي همکاران‌ام را مي‌شناسم و آنها را با نام کوچک صدا مي‌زنم! ما از مشکلات همديگر آگاهيم و مثل يک خانواده پشت هم ايستاده‌ايم. من هر صبح مشتاقانه از خانه به راه مي‌افتم تا دوستان‌ام را ببينم.
5.گوگل
کن‌نورتن، مدير ارشد توليد
کمپاني گوگل سه سال قبل شرکت من را خريداري کرد. براي همين از شيوه‌هاي سنتي ارتقاي مديريتي وارد گوگل نشدم. روزهاي شروع همکاري من با اين شرکت واقعا اعجاب‌آور بود. انگار که وارد يک سرزمين ديگر شده بودم. محيط بيروني ساختمان‌هاي مجموعه گوگل بيشتر شبيه به يک پارک با تمام امکانات تفريحي و ورزشي بود تا يک شرکت فناوري اطلاعات. حتي رفتار فوق‌العاده صميمانه کارکنان با يکديگر هم برايم باور کردني نبود. شايد براي شما کمي عجيب باشد اما آنچه که توجه مرا بيش از هر موردي در روزهاي اول جذب کرد محيط غذاخوري مجموعه بود. رستوران‌هاي داخل مجموعه گوگل حال و هواي ميدانگاه‌هاي يک روستاي روم باستان را دارد. از مديران ارشد تا کارگران بخش نظافت به آنجا مي‌آيند و در کنار هم با آرامش قهوه مي‌خورند و با هم خوش و بش مي‌کنند! شايد باور نکنيد اما بسياري از ايده‌هاي خلاقانه و تصميمات پيشرو لابه‌لاي همين صحبت‌ها در گوگل متولد مي‌شوند. برنامه کاري در گوگل بسيار انعطاف‌پذير است. از ماه گذشته تصميم گرفتم صبح‌ها با دوچرخه به محل کار خود بيايم و اين کار چيزي در حدود 45 دقيقه زمان مي‌برد. وقتي موضوع دير رسيدن خود را با مديران بالايي مطرح کردم با يک تغيير کوچک با اين قضيه موافقت کردند. در اينجا همه ما احساس مي‌کنيم که گوگل به سلامت و کيفيت زندگي‌مان اهميت مي‌دهد.
6.کوآلکوم
حال بهتر مي‌توان دريافت که چنين کارخانه‌اي چه ارتباطي مي‌تواند با مسابقات بيس‌بال، قايقراني کاياک، موج‌سواري، بولينگ و تورهاي مسافرتي ماجراجويانه داشته باشد.
ديو بيدل، مدير بخش نيروي انساني
پيش از آنکه به شرکت کوآلکوم بپيونديم در حوزه روان‌شناسي ورزش فعاليت مي‌کردم. در آن زمان اين شرکت يک آگهي براي مرکز آمادگي جسماني خود منتشر ساخته بود. خلاصه آنکه بعد از مذاکرات اوليه در سال 1996 به استخدام اين شرکت درآمدم. در همان سال‌هاي نخست تيم‌هاي ورزشي گوناگوني را به راه انداختيم. در اين راه بيشتر تلاش‌مان معطوف به ورزش‌هايي بود که علاوه بر بالا بردن آمادگي جسماني کارکنان از هيجان و نشاط بالايي نيز برخوردار باشند. پس از مدتي يک پروژه بزرگ به نام برنامه (ايجاد تعادل ميان کار و زندگي) را نيز کليد زديم. مديران مجموعه وقتي اشتياق مرا در اين راه ديدند، آزادي بيش از انتظاري را در اختيارم گذاشتند تا به جستجو و کشف راه‌هاي تازه ايجاد اين تعادل بپردازم. حالا مي‌توانيم با افتخار بگوييم که ما، همه کارکنان کوآلکوم شاد و سالم و خوشبخت هستيم.
7.دريم ورگ
اين شرکت دو سال پيش جايگاهي ميان 100 شرکت برتر نداشت اما سال گذشته ناگهان به رده چهل و هفتم رسيد و امسال نيز خود را در 10 شرکت نخست جاي داد.
سيمون اتو، مدير پروژه توليد انيميشن
من مستقيما از مدرسه انيميشن پاريس وارد اين کمپاني شدم. از اين روزها ديگر دوره انيميشن‌سازي دستي به سر آمده است و ما مجبوريم ساعت‌ها روبه‌روي مانيتور و با کيبورد کار کنيم. به همين خاطر محيط کاري ما پر از دستگاه‌هاي ورزشي شده است. ما اينجا در هر زماني که احساس خستگي کنيم پشت يکي از اين وسايل مي‌نشينيم! و اما نکته منحصر به فرد محيط کار ما اين است که هيچ ديواري سر راه جريان‌هاي ذهن ما نيست. داشتن خلاقيت و فکر باز يک اصل مهم در محيط کار ماست و هرچه مانع اين جريان شود به سرعت توسط مديران مجموعه جمع مي‌شود.
8.نت اپ
ج.پ. گالاگر، مدير بازاريابي
دو سال پيش من با تشخيص سرطان معده در بيمارستان بستري شدم. درست زماني که همسرم نيز در ماه هشتم بارداري به سر مي‌برد. شرکت نت‌اپ با تمام توان تمامي حمايت‌هاي مادي و معنوي را در طول درمان‌ام به کار بست. حتي تا 6 ماه پس از تولد فرزندمان يک پرستار خانگي از طرف شرکت به خانه ما مي‌آمد. شايد باورتان نشود اما در اين مدت با هماهنگي شرکت ناهار و شام خانه ما هم به صورت آماده به دست‌مان مي‌رسيد! حالا محيط کار من بخشي از هويت و هستي من است. وقتي کارم را دوباره آغاز کردم، به مدت 6 ماه به طور پاره‌وقت مشغول بودم و پس از آن مجددا به صورت تمام‌وقت به جايگاه پيشين شغلي‌ام بازگشتم. در طول سال گذشته من وقت‌هاي آزادم را صرف تأسيس يک موسسه براي حمايت از بيماران مبتلا به سرطان‌هاي دستگاه گوارش کرده‌ام. در اين کار هم شرکت پشتيبانم بوده و امکانات خود را براي تهيه يک جامعه آماري در اختيارم گذاشته است.
منبع: www.salamat.com
/ج
