تأملاتي پيرامون رسالت جهاني حوزه هاي علميه(1)

همچنين در نوشتار به اين نكته پرداخته مي شود كه با توجه به وجه ديني انقلاب اسلامي و از آنجا كه پيام انقلاب جهاني است ، توجه گسترده اي را در سطح بين الملل به خود جلب كرده است و اين انتظار از حوزه ها مي رود...
يکشنبه، 19 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تأملاتي پيرامون رسالت جهاني حوزه هاي علميه(1)

تأملاتي پيرامون رسالت جهاني حوزه هاي علميه(1)
تأملاتي پيرامون رسالت جهاني حوزه هاي علميه(1)


 

نويسنده: حجت الاسلام و المسلمين محمد جعفر علمي*




 

گام هاي پيش روي حوزه هاي علميه در مديريت تحول با رويكرد به عرصه بين الملل
 

نوشتار اصلي ترين دليل ضرورت تغيير و تحول در حوزه هاي علميه را ، عمل به رسالت حوزه ها در هدايت مردم مي داند.
در ادامه انجام نوعي نياز سنجي، پيش از هر تلاش ديگر، در مسير تحول ضروري معرفي مي شود تا متناسب با نتايج آن نظريه پردازي ها صورت پذيرد.
همچنين در نوشتار به اين نكته پرداخته مي شود كه با توجه به وجه ديني انقلاب اسلامي و از آنجا كه پيام انقلاب جهاني است ، توجه گسترده اي را در سطح بين الملل به خود جلب كرده است و اين انتظار از حوزه ها مي رود كه در اين زمينه گام هاي شياسته اي بردارند و بتوانند پاسخ هاي مناسبي به عطش فعلي جهان اعم از پيروان اهل بيت (ع) ، ديگر مسلمانان جهان اسلام و مخاطبان عام بشري انقلاب اسلامي ، از منظري فرهنگي و معنوي ارائه كنند. ضرورت حضور پررنگ در گفتمان هاي بين المللي، از ديگر بخش هاي نوشتار است . در اين بخش مباحثي نظير لزوم ترجمه آثار حوزوي به زبان هاي رايج دنيا مورد توجه قرار گرفته است . از ديگر مباحث مندرج در متن ، پرداختن به آينده پژوهي در حوزه است . چنين رويكردي ، آن گونه كه در نوشتار توضيح يافته است، آگاهي به موقع از وضعيت فكري موجود دنيا و نيز رصد و تحليل مسير پيش رو را سبب مي شود. انجام چنين مطالعاتي با آنچه از آن با عنوان آينده پژوهي ياد مي شود ، شرط گريزناپذير ايفاي رسالت هاي جهاني حوزه معرفي شده است.
امر ويژه تاريخي به ايجاد دگرگوني و تغيير مناسب مي شود. پيشرفت علوم در مولد و موجد سوالات كلامي و فقهي جديد فناوري هاي ارتباطاتي و اشاعه اين سوالات و كه هر حادثه اي بالقوه در شدن را دارد ، در كنار رشد دانش تخصصي مردم و در نتيجه سوالات محققانه تر آنان ، در كنار بعضي عوامل انتظار به حقي را از حوزه ها براي تبيين نظر اسلام در اين موارد باعث شده است . اين خود سبب شده تا در بخش هاي مختلف حوزه ، در ميان مراجع عظام تقليد ، استادان ، فضلا و طلاب نياز به تحول به طور گسترده اي مطرح شود. در اين راستا ، مقام معظم رهبري در فرمايش هاي مختلف ، به ويژه در جريان سفرهايشان به قم ، به مساله مهم تحول اشاره كرده اند و از بزرگان حوزه خواسته اند در اين زمينه اقدامات مفيدي را انجام دهند.

ايفاي نقش هدايتي حوزه در دنياي معاصر
 

اصلي ترين دليل ضرورت تغيير و تحول در حوزه هاي عمليه ، عمل به رسالت حوزه ها در هدايت مردم است . اكنون نمي توان با همان ادبيات گذشته با مردم سخن گفت و انتظار پيشينيان ارزشمند بوده قرار گيرد. اما نكته آنجاست كه با مردم به ويژه نخبگان جامعه ، براي مردم ، در شرايط كنوني مختلف مخاطبان تبييني با شناخت دقيق پرسش ها و با ارائه تحقيقات مناسب در وبي با معارف والاي قرآن و اهل بيت وظيفه اصلي حوزه ، هدايت مردم و حفاظت از اهل بيت عصمت و طهارت(ع) و نگهداري و پاسباني و رساندن آن به جان هاي مشتاق است ، به طور طبيعي بايد حوزه متناسب با اين وظايف ، خود را بازسازي كند. بدين منظور ، پيش از هر چيز لازم است نوعي نياز سنجي در دستور كار قرار گيرد و متناسب با نتايج آن ، نظريه پردازي هاي مناسبي صورت پذيرد و پس از اين مرحله ، نياز به بهره گيري از ادبياتي است كه بتواند براي سطوح مختلف مخاطبان قابل دسترس باشد.

تحول آموزش هاي اسلامي در جهان اسلام
 

ذكر اين نكته ضروري است كه مساله لزوم تحول در نظام آموزشي و تربيتي ، مساله اي جديد در جهان اسلام نيست . در بسياري از مراكز آموزشي و پژوهشي ديني كشورهاي اسلامي ، در طول دو قرن اخير احساس نياز به ايجاد تحول به وجود آمده است و گام هاي زيادي نيز در اين راستا برداشته شده است . از اين حيث مي توان گفت كه در حوزه هاي علميه ايران به دليل شرايط خاص حوزه هاي شيعه و به ويژه عمق وحياني ـ عقلاني آموزش هاي آن كه سبب مي شود مساله اي كه در ديگر مراكز آموزشي جهان اسلام به دليل فقدان ابزارهاي لازم با دشواري تحليل مي شود در حوزه هاي شيعي با سهولت بيشتري تحليل شود ، از يكسو و نيز شرايط خاص خود ايران ، نياز به تحول به نوعي با تاخير احساس شده است . در واقع مي توان گفت كه تا حدي مواجهه تاريخي اهل سنت با سوالات و مسائلي كه موجب پيدايش احساس نياز به تغيير و تحول در حوزه هاي اهل سنت شد، زودتر از جامعه شيعي رخ داده است . به عنوان نمونه ، در اين زمينه مي توان به تجربه هاي تاريخي الازهر مصر اشاره كرد. از حدود بيش از يك 100 سال پيش ، در الازهر مصر اقدامات زيادي جهت تغيير نظام آموزشي صورت گرفت كه مي توان به تغيير مواد درسي و نيز تغييرات مديريتي در جهت ايجاد تحول اشاره كرد. در عين حال نبايد فراموش
كرد كه حوزه علميه شيعي ويژگي ها و قابليت هاي خاص خود را دارد و مقايسه خطي ـ بدون لحاظ اين ويژگي ها ـ با ديگر موارد مشابه در مذاهب و اديان ديگر راه به جايي نمي برد. ذيلا به محورهايي كه مويد لزوم توجه ويژه به تحول در حوزه هاست و نيز ابعاد اين تحولات ، اشاره مي شود:

حوزه و رسالت جهاني آن
 

با توجه به خطاب روشن قرآن كريم كه مي فرمايد : «يا ايها الناس اني رسول الله اليكم جميعا» (1) مخاطب پيام اسلام همه بشريت بوده و هست و دعوت در اين دين مبين اختصاص به اهل اسلام و مؤمنان ندارد.
از سوي ديگر رخداد انقلاب اسلامي ، انتظارات زيادي را در حوزه به وجود آورده است. زيرا اين انقلاب به نوعي محصول حوزه هاي علميه و عالمان ديني است . اين انقلاب ، انقلابي است كه رهبري آن را هميشه مرجعي شيعي ـ چون حضرت امام (ره) يا مقام معظم رهبري ـ بر عهده دارد و رويكرد ديني ، شاخصه اصلي و محوري آن است .
با توجه به وجه ديني انقلاب اسلامي و از آنجا كه پيام انقلاب جهاني است ، توجه گسترده اي را در سطح بين الملل به خود جلب كرده است و اين انتظار از حوزه ها مي رود كه در اين زمينه گام هاي شايسته اي را بردارند و بتوانند پاسخ هاي مناسبي به عطش فعلي جهان اعم از پيروان اهل بيت و جهان اسلام و مخاطبان عام بشري در خصوص پيام معنوي و فرهنگي انقلاب اسلامي ارائه كنند. حدود 50 سال پيش مستشرق معروف فرانسوي هنري كربن از مرحوم علامه طباطبايي قدس سره الشريف سوال كرده بود كه پيام معنوي تشيع براي جهان امروز چيست؟ به نظر مي رسد اين سوالي است كه هم اينك نيز به شرحي كه در پي خواهد آمد ، رو در روي حوزه هاي علميه قرار دارد. به عنوان نمونه ، يكي از سوالات امروز جهان راجع به اخلاق تسليحاتي در اسلام است . در اين زمينه لازم است نظر حوزه به طور شفاف و مشخص بيان شود. البته مقام معظم رهبري بارها در صحبت ها و فتاواي خود، به روشني هر چه تمام تر اعلام كرده اند كه جمهوري اسلامي مخالف سلاح هاي كشتار جمعي است . واقعيت هم همين است كه با توجه به سيره پيامبر اسلام(ص) و ائمه معصومين (ع) در جنگ ها ، مساله تحريم تسليحات كشتار جمعي يك اصل مسلم اسلامي است و در اين راستا ، دستورات بسياري از اين بزرگواران به شيعيان رسيده است . به نظر مي آيد حوزه بايد به طور كامل در اين زمنيه ورود كند و مباني انديشه اسلامي را در همه زمينه هاي مورد نياز براي جهانيان اعلام كند تا هم پرسش هاي مطرح به نوعي پاسخ خود را پيدا كنند و هم شبهه افكني هاي موجود در جهان رسانه اي كمرنگ شود.
نظير چنين سوالاتي در زمينه هاي ديگر مانند اخلاق پزشكي هم وجود دارد كه تلاش پيگير و همت والاي حوزه در پاسخگويي به آنها ، لازم و ضروري است . جالب است كه در زمينه اخلاق پزشكي و مسائلي چون شبيه سازي ، رحم اجاره اي ، فروش اعضاي بدن ، سقط جنين و... نظرات مطرح شده از سوي علماي شيعه به دليل انفتاحي و انبساطي بودن توجه بسياري را در سطح بين المللي و از سوي محققان اين رشته به خود جلب كرده است .

پيشرفت ارتباطات و اقتضائات پيش روي حوزه
 

يكي از ويژگي هاي جهان جديد ، به نوعي كوچك شدن دنياست . در جهان امروز ، ارتباطات بسيار نزديك شده است و با رخداد هر اتفاقي، به سرعت تمام عالم از آن باخبر مي شوند. اين مساله ، هم مي تواند فرصتي براي حوزه هاي علميه تلقي شود و هم تهديدي ارزيابي شود . اما بايد گفت كه رشد و گسترش وسايل ارتباط جمعي و فناوري هاي نوين ، تا حد زيادي بهانه وجود تنگناها و موانع را از حوزه هاي علميه گرفته است و وعده مشوق «من جاهد فينا لنهدينهم سبلنا» را بيش از پيش به يك مسؤوليت بدل ساخته است . امروزه ديگر
نمي توان گفت كه مخالفان و معاندان در حصار مرزهاي جغرافيايي و سياسي خود ، عليه اسلام و تشيع يكه تاز و متكلم وحده هستند؛ بلكه محتواي پيام حوزه كه در عالم ثبوت جهاني است ، در عالم اثبات و عرصه بلاغ نيز امكان ابلاغ عام و جهاني يافته است . اما لازمه استحصال اين امكان آن است كه سخن حوزه را به شيوه اي بليغ و روشن و تدوين يافته ارائه دهيم . علاوه بر اين، آنچه پيشرفت صنعت ارتباطات پيش روي ما قرار داده است ، بهنگام و به موقع سخن گفتن و واكنش نشان دادن است تا بتواند در عرصه جهان مجازي نيز به نحوي طبيعي جريان و سريان يابد . كوتاهي در اين زمينه سبب مي شود به تدريج نقش هدايتي حوزه در عرصه بين الملل كم رنگ شده يا محو شود.
براي حضور در عرصه جهاني ، حوزه و روحانيت نيازمند زيرساخت هايي چون آشنايي با زبان هاي مختلف ، حضور در شبكه هاي ماهواره اي ، اينترنت و نظاير آن است (امكانات و ظرفيت هاي حوزه ها در اين عرصه ها رشد خوبي داشته است) اما بايد توجه داشت كه اينها همه بخش سهل الوصول و شرط لازم هستند و به هيچ عنوان كافي نيستند . وظيفه مهم و اصلي در اين ميدان ، آشنايي عميق علمي و پژوهشي (ونه صرفا رسانه اي) با مسائل فكري و پرسش هايي است كه درسطح دنيا در ارتباط با تشيع ، اسلام و تمدن بشري مطرح است.

ضرورت تبيين
 

انقلاب شكوهمند اسلامي ، در دورنماي يك تقرير مدني جديد تمدن اسلامي در قرون سوم قابل توجهي را از سر گذراند شكل گرفت ؛ به گونه اي قرن بيستم هم سلطه تداوم وضعيت پيشين را خبر تغيير يافت و اسلام دوباره به متن جديد اسلامي بيش از هر چيز مبتني بر ارزش اين موضوع ايجاب مي كند جهدي عظيم جهت بر مبناي آموزه هاي وحياني و اسلامي انجام پذيرد آن را دارد كه فلاح و رستگاري واقعي را براي همه مشكلات و مصاحب فعلي جهان موثر واقع شود.
به همين دليل بايد به همه مردم جهان به ويژه اهل نظر عالم ـ اعم از شيعيان و جهان اسلام و مخاطبان عام بشري ـ حق داد كه جوينده و پرسنده مواضع اسلام و نگاه تمدني آن در مواجهه با مسائلي باشند كه حال و آينده زندگي جمعي آدميان را به جد متاثر كرده و مي كند . مسائلي چون «هدف و غايت زندگي» ، «بحران هويت» ، «ادبيات رستگاري» ، «عدالت» ، «صلح و امنيت بين المللي» ، «محيط زيست» ، «بسط يا تحديد چند فرهنگي در سطح ملي كشورها» ، «فقه ميثاق ها و قراردادهاي بين المللي» و «مستحدثات ميدان ارتباط علم و اخلاق» همچون اخلاق پزشكي يا اخلاق تسليحاتي (از قبيل سلاح هاي كشتار جمعي) در عداد مسائلي هستند كه امروزه در صحنه جهاني ازاهميت ويژه اي برخوردارند . لازم است ، جهت پاسخگويي به اين گروه از مباحث و مسائل ، حوزه هاي علميه اقدامات مناسبي را در سطوح پژوهشي و علمي ، صورت دهند.

حوزه و سه گروه از مخاطبان
 

در يك نگاه ، رسالت حوزه هاي علميه به عنوان حافظان و مبلغان رسالت نبوي را مي توان سه شاخه تشيع ، دنياي اسلام تمدن بشري با آن روبه رو شد توان و تلاش قابل قبول روشن است و در ارتباط اسلام ، گام هاي ارزنده، شده است . اما بخش باز و بكر است و نيازمند كار و مضاعف است ؛ زيرا طيف موضوعات آن هم و هم مقول به تشكيك است و از مسائل به عموم بشر تا آنچه به غير مسلمانان ،‌همه اسلام و نيز شيعيان باز مي گردد، امتداد دارد . حاصل آنكه لازم است حوزه هاي عمليه در سه سطح فوق الذكر در عرصه گفتمان ديني وارد شوند و با مخاطبان خود ارتباط برقرار كنند. از اين رو بايد اين توانايي را داشته باشند كه با همه اين سطوح توان گفت و گو داشته باشند.
با توجه به توضيحات فوق به نظر مي رسد حوزه ها ، در سطح جهاني ، امروزه با يك ماتريس چند بعدي مواجه هستند كه ابعاد آن را «مخاطبان» ، «عرصه هاي جغرافيايي» و «تنوع در حكومت ها» تشكيل مي دهند. تحليل شخصيت مخاطبان و نحوه تعامل با آنها ابعاد گوناگوني را شامل مي شود و بنابراين نمي توان به يك زبان و شيوه با همه گروه هاي مخاطبِ حوزه روبه رو شد. در نتيجه حوزه بايد اين ماتريس را براي خود تعريف كند تا بتواند در اين جهت به صورت هوشمندانه و با راهبردهاي مشخص وارد شود.

پي‌نوشت‌ها:
 

* معاون پژوهشي جامعه المصطفي العالميه و پژوهشگر حوزوي

منبع:خردنامه همشهري ش 65
ادامه دارد...




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط