گندم بريان، گرمترين نقطه کره زمين وشهري بدون جمعيت با دهها هزار کيلومتر وسعت
گندم بريان تپه اي به مساحت 480 کيلومتر مربع است که از گدازه هاي سياهرنگ آتشفشاني پوشيده شده است. اين تپه به عنوان گرمترين نقطه کره زمين از سوي پروفسور پرويز کردواني معرفي شده است که دماي آن در سايه در تابستان به 67 درجه سلسيون مي رسد و در حقيقت قطب گرمايي کره زمين به شمار مي رود.
«گندم بريان» يا «ريگ سوخته» در 80 کيلومتري شمال شهر شهداد در کوير لوت واقع است و به دليل نداشتن جاده و راه مشخص دستيابي به آن به سختي و تنها با همراهي تعداد معدودي که آشنا به مسيرها هستند امکان پذير است. اين تپه هم از لحاظ زمين شناسي و هم به عنوان يک جاذبه گردشگري نياز به بازشناسي و معرفي بيشتر دارد و بايد زمينه دستيابي آسانتر علاقه مندان به آن نيز فراهم شود. دماي هوا از آبان تا فروردين در اين نقطه کره زمين قابل تحمل و طبيعي است و تنها در همين فرصت است که مي توان به سفر به گندم بريان فکر کرد.
شب کوير هم که خيال انگيز و توصيف نشدني است چنانکه در هيچ جاي ديگري نمي توان شب سرمه اي و پرستاره را اين چنين تجربه کرد. شب که بر کوير چتر مي گسترد، مي خواهي دستت را به هواي چيدن ستاره ها بالا ببري. اينجا آسمان و زمين به هم نزديک ترينند. هر چه روزها آسمان و خورشيد پرفروغش به نامهرباني بر زمين سوخته و تفتيده کوير، گرما و آتش مي پاشند شبها اما به جبران آن، گويي با مهرباني، تمام فاصله ها را از ميان بر مي دارند و آسمان ستاره هاي زيبايش را به سخاوت تمام به زمين مي بخشد.
در اين مسير درختان گز با جمع شدن شنهاي روان در اطرافشان مانند گلدانهاي بياباني در کنار جاده تا «ده سيف» خودنمايي مي کنند. به اين تپه ها و گزها، نبکا گفته مي شود که ارتفاع بعضي از آنها تا دهها متر هم مي رسد. بلندترين نبکاي جهان با 15 متر ارتفاع در روستاي کريم آباد شهداد وجود دارد. هرچه جلوتر برويد زمين از پوشش گياهي خالي تر مي شود و تنها 5 کيلومتر پس از ده سيف در 30 کيلومتري شهداد، پوشش گياهي کاملا ناپديدي مي شود و کوير تا آنجايي که چشم کار مي کند آغوش به رويتان مي گشايد.
کلوت ها که مانند يک شهر بزرگ به نظر مي رسند از دور ديده مي شوند اما چون هدف گندم بريان است. مي بايست در کيلومتر 45 از جاده اصلي جدا شد و از مسير قديمي که کاروانهاي شتر تا دهه 30 و برخي کاميونها تا دهه 70 از آن استفاده مي کردند راه را ادامه داد. راه مشخصي وجود ندارد، آنها که پيش از اين تا تپه گندم بريان رفته اند، مي توانند راه را از بيراهه ها بيابند و با خودرو با سرعتي که حداکثر به 25 کيلومتر مي رسد با احتياط به سمت تپه براند. پس از ساعتي به نخستين کلوت ها مي رسيد. سراب در کوير موج مي زند و کلوت هاي کوچک و بزرگ قايق وار بر آن شناورند. خدا در کوير بدون سفال و متال، رنگ و سنگ، شهري آفريده که ساعتها از ديدنش مبهوت مي شوي.
از ميان کلوت ها که به خيابانهاي شهر کلوخي مي مانند، مي گذري در حالي که لحظه اي چشم از اين عارضه هاي کلوخي که در اثر فرسايش بادي و آبي به وجود آمده اند برنمي داريد. طول منطقه اي که کلوت ها در آن جاي دارند 145 کيلومتر و عرض آن حدود 85 کيلومتر است. شهري بدون جمعيت و با 11 هزار کيلومتر مربع وسعت که از شهرهاي بزرگ جهان بزرگتر و زيباتر است. پس از طي 75 کيلومتر از شهداد و 30 کيلومتر از جاده اصلي شهداد به نهبندان به نمکهاي تخم مرغي شکل برخورد مي کنيد.
در اين محل به دليل نزديکي به رود شور، با تبخير آب، نمک بر جاي مانده است و به مرور زمان، آب در ستونهاي ايجاد شده بالا آمده و با تبخير بر ارتفاع نمک افزوده شده است و در نهايت نمک به صورت تخم مرغ، گنبدهاي کوچکي ساخته است.
هزار متر آن طرفتر به رود شور با بستر سفيد رنگ و پوشيده از نمک مي رسيد. براي رسيدن به تپه بايد از رود گذشت اما حالت باتلاقي در بستر رود منجر به نشستن خودرو در کف رود و گير کردن آن مي شود و بهتر است از اين مسير منصرف شد.
گندم بريان با لبه اي سياه رنگ در سمت راست رود ديده مي شود. راه را در امتداد رود با خودرو مي توان ادامه داد تا به تپه نزديک شد. پس از يک کيلومتر پيشروي مي بايست با برداشتن ظرف آب راه تپه را پياده در پيش گرفت. اينجا آب رود شور جريان دارد، بهتر است از محلي که نمک هاي کف رود محکم تر است گذشت.
سطح زمين از سنگريزه هاي سياه پوشيده شده است و راه رفتن در شنزار نفس گير مي شود. پس از 30 دقيقه پياده روي، مي شود به پايين تپه رسيد. ارتفاع تپه حدود 200 متر است. از پايين پلکاني به نظر مي رسد که سنگهاي سياه آتشفشاني زيبايي خاصي به آن داده اند. هرچه جلوتر مي روي عظمت تپه مشهودتر مي شود. شيب مسير تندتر مي شود اما با شوق رسيدن به بالاي تپه و تماشاي آن قبل از تاريک شدن هوا بايد به راه ادامه داد.
تپه گندم بريان با سنگهاي آتشفشاني سياهرنگ کاملاً پوشيده شده است.سنگها هر يک به شکلي درآمده اند و فرسايش بادي در طول ساليان دراز صحنه هاي زيبايي را از همنشيني سنگ و شن خلق کرده است. در اينجا آدمي مي خواهد بي اختيار در برابر اين شکوه و بزرگي پيشاني بر سنگهاي سياه بسايد و خالق اين همه زيبايي را شکر گويد طوري که توصيف آن سخت و ناممکن است. حال خورشيد را در حال غروب مي بيني. تا فرسنگها اثري از انسان و موجود زنده نيست و تنها در دل کوير بر روي تپه به گام زدن مشغول مي شوي. حال لحظاتي را سرشار از آرامش تجربه خواهي کرد. اين سفري است همراه با کنجکاوي، دلهره و زيبايي به طوري که گندم بريان و کوير را وهم انگيز و با عظمت بخواني.
گفته مي شود کارواني مجبور به خالي کردن بار گندم خود در اين محل شده است. پس از چند روز که از شهداد شترهاي تازه نفس براي حمل گندم و ادامه مسير مي آورند مشاهده کردند که گندمهايشان حالت برشته، بو داده يا بريان شده است و از آن زمان به اين تپه گندم بريان هم مي گويند.
رنگ سياه سنگها باعث جذب انرژي خورشيد در تابستان به ميزان زيادي توسط آنها و بالارفتن دما مي شود. مساحت گندم بريان 480 کيلومتر مربع اعلام شده است.
حضور گشت هاي امدادي هلال احمر تا عمق 150 کيلومتري کوير لوت آرامش خاطر را براي گردشگران به ارمغان مي آورد.
بخش شهداد با 24 هزار کيلومتر مربع وسعت، 30 هزار نفر جمعيت و 2 نقطه شهري در 95 کيلومتري شمال شرق کرمان در همسايگي کوير لوت واقع است.
منبع:اطلاعات هفتگي شماره 3417
«گندم بريان» يا «ريگ سوخته» در 80 کيلومتري شمال شهر شهداد در کوير لوت واقع است و به دليل نداشتن جاده و راه مشخص دستيابي به آن به سختي و تنها با همراهي تعداد معدودي که آشنا به مسيرها هستند امکان پذير است. اين تپه هم از لحاظ زمين شناسي و هم به عنوان يک جاذبه گردشگري نياز به بازشناسي و معرفي بيشتر دارد و بايد زمينه دستيابي آسانتر علاقه مندان به آن نيز فراهم شود. دماي هوا از آبان تا فروردين در اين نقطه کره زمين قابل تحمل و طبيعي است و تنها در همين فرصت است که مي توان به سفر به گندم بريان فکر کرد.
ـ کوير شهداد
شب کوير هم که خيال انگيز و توصيف نشدني است چنانکه در هيچ جاي ديگري نمي توان شب سرمه اي و پرستاره را اين چنين تجربه کرد. شب که بر کوير چتر مي گسترد، مي خواهي دستت را به هواي چيدن ستاره ها بالا ببري. اينجا آسمان و زمين به هم نزديک ترينند. هر چه روزها آسمان و خورشيد پرفروغش به نامهرباني بر زمين سوخته و تفتيده کوير، گرما و آتش مي پاشند شبها اما به جبران آن، گويي با مهرباني، تمام فاصله ها را از ميان بر مي دارند و آسمان ستاره هاي زيبايش را به سخاوت تمام به زمين مي بخشد.
ـ آغاز راه
در اين مسير درختان گز با جمع شدن شنهاي روان در اطرافشان مانند گلدانهاي بياباني در کنار جاده تا «ده سيف» خودنمايي مي کنند. به اين تپه ها و گزها، نبکا گفته مي شود که ارتفاع بعضي از آنها تا دهها متر هم مي رسد. بلندترين نبکاي جهان با 15 متر ارتفاع در روستاي کريم آباد شهداد وجود دارد. هرچه جلوتر برويد زمين از پوشش گياهي خالي تر مي شود و تنها 5 کيلومتر پس از ده سيف در 30 کيلومتري شهداد، پوشش گياهي کاملا ناپديدي مي شود و کوير تا آنجايي که چشم کار مي کند آغوش به رويتان مي گشايد.
کلوت ها که مانند يک شهر بزرگ به نظر مي رسند از دور ديده مي شوند اما چون هدف گندم بريان است. مي بايست در کيلومتر 45 از جاده اصلي جدا شد و از مسير قديمي که کاروانهاي شتر تا دهه 30 و برخي کاميونها تا دهه 70 از آن استفاده مي کردند راه را ادامه داد. راه مشخصي وجود ندارد، آنها که پيش از اين تا تپه گندم بريان رفته اند، مي توانند راه را از بيراهه ها بيابند و با خودرو با سرعتي که حداکثر به 25 کيلومتر مي رسد با احتياط به سمت تپه براند. پس از ساعتي به نخستين کلوت ها مي رسيد. سراب در کوير موج مي زند و کلوت هاي کوچک و بزرگ قايق وار بر آن شناورند. خدا در کوير بدون سفال و متال، رنگ و سنگ، شهري آفريده که ساعتها از ديدنش مبهوت مي شوي.
از ميان کلوت ها که به خيابانهاي شهر کلوخي مي مانند، مي گذري در حالي که لحظه اي چشم از اين عارضه هاي کلوخي که در اثر فرسايش بادي و آبي به وجود آمده اند برنمي داريد. طول منطقه اي که کلوت ها در آن جاي دارند 145 کيلومتر و عرض آن حدود 85 کيلومتر است. شهري بدون جمعيت و با 11 هزار کيلومتر مربع وسعت که از شهرهاي بزرگ جهان بزرگتر و زيباتر است. پس از طي 75 کيلومتر از شهداد و 30 کيلومتر از جاده اصلي شهداد به نهبندان به نمکهاي تخم مرغي شکل برخورد مي کنيد.
در اين محل به دليل نزديکي به رود شور، با تبخير آب، نمک بر جاي مانده است و به مرور زمان، آب در ستونهاي ايجاد شده بالا آمده و با تبخير بر ارتفاع نمک افزوده شده است و در نهايت نمک به صورت تخم مرغ، گنبدهاي کوچکي ساخته است.
هزار متر آن طرفتر به رود شور با بستر سفيد رنگ و پوشيده از نمک مي رسيد. براي رسيدن به تپه بايد از رود گذشت اما حالت باتلاقي در بستر رود منجر به نشستن خودرو در کف رود و گير کردن آن مي شود و بهتر است از اين مسير منصرف شد.
گندم بريان با لبه اي سياه رنگ در سمت راست رود ديده مي شود. راه را در امتداد رود با خودرو مي توان ادامه داد تا به تپه نزديک شد. پس از يک کيلومتر پيشروي مي بايست با برداشتن ظرف آب راه تپه را پياده در پيش گرفت. اينجا آب رود شور جريان دارد، بهتر است از محلي که نمک هاي کف رود محکم تر است گذشت.
سطح زمين از سنگريزه هاي سياه پوشيده شده است و راه رفتن در شنزار نفس گير مي شود. پس از 30 دقيقه پياده روي، مي شود به پايين تپه رسيد. ارتفاع تپه حدود 200 متر است. از پايين پلکاني به نظر مي رسد که سنگهاي سياه آتشفشاني زيبايي خاصي به آن داده اند. هرچه جلوتر مي روي عظمت تپه مشهودتر مي شود. شيب مسير تندتر مي شود اما با شوق رسيدن به بالاي تپه و تماشاي آن قبل از تاريک شدن هوا بايد به راه ادامه داد.
تپه گندم بريان با سنگهاي آتشفشاني سياهرنگ کاملاً پوشيده شده است.سنگها هر يک به شکلي درآمده اند و فرسايش بادي در طول ساليان دراز صحنه هاي زيبايي را از همنشيني سنگ و شن خلق کرده است. در اينجا آدمي مي خواهد بي اختيار در برابر اين شکوه و بزرگي پيشاني بر سنگهاي سياه بسايد و خالق اين همه زيبايي را شکر گويد طوري که توصيف آن سخت و ناممکن است. حال خورشيد را در حال غروب مي بيني. تا فرسنگها اثري از انسان و موجود زنده نيست و تنها در دل کوير بر روي تپه به گام زدن مشغول مي شوي. حال لحظاتي را سرشار از آرامش تجربه خواهي کرد. اين سفري است همراه با کنجکاوي، دلهره و زيبايي به طوري که گندم بريان و کوير را وهم انگيز و با عظمت بخواني.
ـ چرا گندم بريان
گفته مي شود کارواني مجبور به خالي کردن بار گندم خود در اين محل شده است. پس از چند روز که از شهداد شترهاي تازه نفس براي حمل گندم و ادامه مسير مي آورند مشاهده کردند که گندمهايشان حالت برشته، بو داده يا بريان شده است و از آن زمان به اين تپه گندم بريان هم مي گويند.
ـ نظر زمين شناسان
رنگ سياه سنگها باعث جذب انرژي خورشيد در تابستان به ميزان زيادي توسط آنها و بالارفتن دما مي شود. مساحت گندم بريان 480 کيلومتر مربع اعلام شده است.
ـ کوير لوت ديگر دور افتاده نيست
حضور گشت هاي امدادي هلال احمر تا عمق 150 کيلومتري کوير لوت آرامش خاطر را براي گردشگران به ارمغان مي آورد.
بخش شهداد با 24 هزار کيلومتر مربع وسعت، 30 هزار نفر جمعيت و 2 نقطه شهري در 95 کيلومتري شمال شرق کرمان در همسايگي کوير لوت واقع است.
منبع:اطلاعات هفتگي شماره 3417
/ج