کسي که کوچکتر است بايد به بزرگتر معرفي شود يا خودش، خود را معرفي کند، مثلاً هنگامي که يک مادر و دختر وارد محلي مي شوند، يا مادر مي گويد: « اين دختر من است.» يا خود دختر پس از سلام، خود را معرفي مي کند. سپس مادر به دخترش توضيح مي دهد که خانمي که به او سلام داديم، کيست. شايد براي اين چند جمله اضافه
کسي که کوچکتر است بايد به بزرگتر معرفي شود يا خودش، خود را معرفي کند، مثلاً هنگامي که يک مادر و دختر وارد محلي مي شوند، يا مادر مي گويد: « اين دختر من است.» يا خود دختر پس از سلام، خود را معرفي مي کند. سپس مادر به دخترش توضيح مي دهد که خانمي که به او سلام داديم، کيست. شايد براي اين چند جمله اضافه به شناخت کودک کمک کند. «اين خانم مادر...» « يا شغل اين خانم...» به اين ترتيب، کودک مي تواند او را بهتر به خاطر بسپارد، به اسامي توجه کند و تکه اي از پازل به هم ريخته ارتباط را در ذهنش منظم کند. در اين صورت، کودک در دنياي بزرگسالان با اطمينان بيشتري حرکت مي کند.
وقتي کودک يا نوجواني مسيري را تنها طي مي کند و مثلاً يکي از هم مدرسه اي هايش را مي بيند، مي تواند خودش را با اسم و فاميل به او معرفي کند و در صورتي که لازم بود، توضيحي اضافه بدهد: «من همکلاسي امير هستم.» يا «ما با هم توي يک تيم فوتبال بازي مي کنيم.»
کودکان هم مي توانند کودکان ديگر را معرفي کنند؛ مثلاً وقتي کودک شما دوستي را با خود به خانه مي آورد، مانعي ندارد اگر خودش او را معرفي کند.
تو او را نمي شناسي!
بچه ها آرام و زير لب صحبت مي کنند. يا اصلاً حرفي نمي زنند. دست کم هنگام سلام دادن که اين عادت در آنها بسيار شايع است و به نظر مخاطب رفتاري بي ادبانه مي آيد. فرد مخاطب بايد بداند با چه کسي سروکار دارد؛ به خاطر همين هر کودکي بايد بياموزد که در برخورد اول، نام خود را واضح و با صداي بلند و مؤدبانه بيان کند. بزرگسالي هم که مخاطب اوست، بايد به همين ترتيب نام خود را بگويد و حتي اگر بگويد که دوست دارد کودک به چه نامي او را صدا بزند، بهتر است. براي کودکان پيش دبستاني دانستن نام کوچک افراد کفايت مي کند؛ مگر اين که عملاً بخواهيم فردي را با نام خانوادگي اش صدا بزنند. فراموش نکنيد که اگر کودکتان نام دوستي را از شما پرسيد، هرگز با بي توجهي به او پاسخ ندهيد، « تو که او را نمي شناسي!» يا « دانستن اسم او، چه فايده اي براي تو دارد.»
راحت بگو، سلام...
کاش مي شد همه بچه ها قبل از ورود به دبستان سلام دادن را بياموزند. بعضي از بچه ها حتي در دوران دبستان هم وقتي وارد محلي مي شوند، سرشان را پايين مي اندازند و بي آنکه به ديگران نگاه کنند، بي توجه به اطرافيان در گوشه اي مي نشينند و به کسي سلام نمي دهند. بعضي ها از روي خجالت و بعضي ها از روي ناداني اين کار را انجام مي دهند، زيرا پدر و مادر يا بزرگ تري ضرورت اين کار را به آنها تذکر نداده است؛ در حالي که يک سلام ساده و يک روي خوش، موقعيت و شرايط خوبي هم براي بزرگسال و هم براي کودک ايجاد مي کند و مي تواند زمينه اي براي ارتباط مثبت بعدي باشد. به فرزند خود يادآوري کنيد هميشه کسي که وارد محلي مي شود يا به گروهي مي پيوندد، بايد سلام بدهد. خودتان نيز فراموش نکنيد که وقتي جواب سلام کودک را به گرمي مي دهيد، انگيزه او را براي سلام دادن تقويت مي کنيد.
سلام دادن در خانواده
اين روزها که بيشتر خانواده ها درگير مسائل اقتصادي و پرتنش هستند، کمتر در خانه ها صداي سلام به گوش مي رسد. حتي در بين اعضاي خانواده، گفتن سلام به تدريج اهميت خود را از دست داده و مي دهد؛ ولي اين وظيفه ما به عنوان پدر يا مادر است که جاي آن را تحکيم کنيم. شنيدن سلام صبحگاهي از دهان تک تک اعضاي خانواده، شروع خوبي براي فعاليت روزانه است و سبب هماهنگي و نزديکي مي شود، وقتي گفتن سلام به عنوان يک امر لازم و ضروري در خانه باب مي شود، احساس شادي و شکرگزاري از با هم بودن را ايجاد مي کند. اين نکته حتي در مورد زن و شوهرهاي بي فرزند نيز صدق مي کند. ممکن است بسياري از کدورت ها با اداي اين کلمه جادويي از بين برود و جاي خود را به صلح و آرامش بدهد. در مورد نوجوانان، سلام دادن نشان مي دهد که چه کسي، کجا بوده، اکنون چه حالي دارد و روز را با چه روحيه اي سپري خواهد کرد. پدر و مادر مي تواند با يک سلام ساده تا حدودي وضعيت کنوني فرزند خود را محک بزند و اگر از فرزند خود شناخت کافي داشته باشند، معمولاً اشتباه نمي کند. پس بهتر است که از همان سال هاي اول کودکي، گفتن سلام را در خانه مرسوم کنيد؛ به طوري که نگفتن آن در ذهن افراد خانواده سؤال برانگيز باشد. منبع: نشريه زن روز، شماره 2191.
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.