چهل سالگي اسارت قدس
اين خبر آشكارترين اقدام كشورهاي عربي در آغاز يك جنگ همه جانبه عليه رژيم صهيونيستي تا قبل از وقوع آن در ژوئن 1967 بود.
تا پيش از اين از چهاردهم مي، رژيم مصر نيروهاي خود را تقويت و مجهز كرده بود و دو روز پس از آن در شانزدهم مي، آنها را در مرز شرقي صحراي سينا مستقر كرد و در همان روز ناصر دستور داد تا تمام نيروهاي سازمان ملل ـ كه در آن زمان از كشورهاي هند، كانادا، يوگسلاوي، سوئد، برزيل و نروژ بودند و تعدادشان بالغ بر 3383 نفر بودـ از صحراي سينا خارج شوند.(3)
اين نيروها كه تا پيش از اين با رضايت ناصر پس از جنگ سوئز در سال 1956 در سنيا مستقر شده بودند، در وهله اول با اين پيشنهاد مواجه شدند كه نيروهاي خود را از مرز مصر و اسرائيل تا پايگاه آن نيروها در غزه عقب بكشند ولي از شر الشيخ ـ كه تنها موضع نيروهاي سازمان ملل در آستانه خليج عقبه به حساب مي آمد و در همان جا حفاظت صوري از عبور كشتي هاي اسرائيلي را اعمال مي كردـ دورتر نروند. اين تدبير چاره ساز نشد.
دبير كل سازمان ملل از روي بي تجربگي اصرار كرد يا نيروهاي خود را از مرزها به كلي بيرون خواهد كشيد يا مواضع خود را ترك نخواهد كرد(4) و در نوزدهم مي سازمان ملل نيروهاي خود را عقب كشيد.(5)
پس از بسته شدن تيران، دولت هاي سوريه، عراق، اردن و عربستان سعودي به حمايت مصر، نيروهاي خود را به مرزهاي فلسطين اشغالي گسيل دارند. روز انتقال اين نيروها بيست و پنجم مي بود(6) و دقيقا پس از بيست سال دوباره نيروهاي عربي در يك صف عليه رژيم صهيونيستي قرار گرفتند. در اين زمان هر يك از اين كشورها داراي توان انساني و تجهيزاتي به شرح ذيل بودند:(7)
كشورها نيروي نظامي - تانك - هواپيماي جنگي
مصر - 240/000 - 1200 - 500
سوريه - 50/000 - 400 - 120
عراق - 70/000 - 400 - 200
عربستان صعودي- 50/000 - 100 - 20
كويت - 5/000 - 24 - 9
لبنان - 12/000 - 80 - 18
اردن - 50/000 - 200 - 40
الجزاير - 60/000 - 400 - 100
جمع = 537/000 - 2854 - 1007
از سوي ديگر رژيم صهيونيستي با حمايت همه جانبه قدرت ها تنها پس از بيست سال از تأسيس نامشروع خود تواني به شرح ذيل داشت:(8)
نيروي نظامي : 264/000 - تانك :800 دستگاه - هواپيماي جنگي : 300 فروند
در اين ميان مصر محوريت عمليات را عليه اسرائيل بر عهده داشت. از همين رو در 31 مي نزديك به 100/000 نفر از نيروهاي خودرا به همراه 1000 تانك و 500 سلاح سنگين به نقطه بوفر در سينا منتقل كرد.(9)
تا اين تاريخ همه شواهد حاكي از آن بود كه اين اعراب هستند كه مي خواهند جنگي همه جانبه عليه رژيم صهيونيستي آغاز نمايند، در حالي كه حادثه چند روز پس از اين تاريخ در پنجم ژوئن و زمينه چيني هاي هفت تا هشت سال پيش از آن، حاكي از خواست يهوديان براي ورود به يك جنگ تمام عيار با اعراب است. آن هم با يك هدف كاملا مشخص و دقيق: تصرف كامل بيت المقدس.
افزائيم كيشون در نامه اي به ملك حسين به عنوان يك مقاله نويس اسرائيلي مي نويسد:(10)
صاف و پوس كنده بگويم، تو تنها كسي نبودي كه گول حيله كوچك ما را خوردي.... شش هفت سال پيش بود كه تصميم گرفتيم شهر قديمي [قدس] را تصرف كنيم ولي به خودمان گفتيم ما هرگز موفق به انجام اين كار نخواهيم شد مگر اينكه در وهله اول اعراب به ما حمله كنند. بله، ولي چطور مي توانيم آنان را به اين كار واداريم؟ ظرف چند سال موفق شديم اين فكر را توي كله جمال [عبدالناصر] فرو كنيم كه زمان براي حمله به ما بسيار مساعد است. تنها عاملي كه مزاحم بقيه نقشه هاي ما بود حضور سربازان سازمان ملل در نوارغزه بود. چطور بايد از شر آنان خلاص مي شديم. اينجا هم تمام فكر و ذكر خود را متوجه «اوتانت» كرديم و او هم ما را نااميد نكرد. جمال از روي سادگي به صحراي سينا لشگركشي كرد و تنگه تيران را بست... بالاخره تلاش هايمان به نتيجه رسيد... ما چاره اي نداشتيم و بدجوري تمام بيت المقدس را مي خواستيم.
و بدين ترتيب جنگي ناخواسته به اعراب تحميل شد تا بهانه اي براي تصرف كامل بيت المقدس باشد. در واقع در اين جنگ صهيونيست ها بودند كه خود را براي شروع يك نبرد مجهز مي كردند و روز پنجم ژوئن كه هنوز مصر حمله نكرده بود، اسرائيل برنامه خود را با حمله به پايگاه هاي هوايي مصر در سينا و آن سوي سوئز بر همگان آشكار نمود.
در اين حملات، هواپيماهاي جنگنده اسرائيلي، پايگاه هاي هوايي مصر را در سينا از جمله در العريش، جبل ليبني، بئر قفقافا، بئر طمادا شديدا در هم كوبيدند و در آن سوي سوئز در خاك مصر نيز پايگاه هاي هوايي لوكسور، المينا، بني سوف، حلوان، المزه، غرب، قاهره، بين المللي قاهره ابوسوير، فايد، خبريت، اينچاس، المنصوره (11) را كاملا منهدم و غير قابل استفاده كردند وبعضي منابع بر اين اعتقاد هستند كه نيروهاي هوايي مصر در ساعت 10/35 پنجم ژوئن ناتوان از انجام هر گونه عملياتي عليه دشمن گرديد، چرا كه در اين رشته از عمليات هواپيماهاي جنگنده اسرائيلي، بيش از 2500 هواپيماي مصري بر روي باند از بين رفت.(12)
با اين شروع معلوم بود كه قدس به راحتي تحت اشغال در مي آيد، چرا كه يقينا اردن و سوريه در جبهه هاي ديگر كاري از دستشان بر نمي آمد و مي بايست در اين زمان قدس را از دست رفته پنداشت. به گونه اي كه در يازدهم ژوئن، جنگ پايان يافت و نتيجه آن اشغال بخش بزرگي از سرزمين مسلمانان بود.
در جنگ شش روزه 1967 تمام صحراي سينا، كرانه باختري و نوار غزه و جولان به اشغال صهيونيست ها درآمد و آزادي كشتيراني براي اين رژيم در بندر عقبه و تنگه تيران فراهم گرديد. با احتساب مساحت اراضي اشغال شده مي توان به برنامه ريزي قبلي صهيونيست ها براي پيروزي در اين جنگ كاملا واقف گرديد، چرا كه رژيم صهيونيستي تا قبل از اين جنگ تنها 20/700 كيلومتر مربع را در اشغال خود داشت؛ يعني همان اراضي اشغال شده در سال 1948 ولي تنها شش روز پس از آغاز اين جنگ، اراضي اشغال شده توسط آن به 89/359 كيلومتر مربع رسيد.(13)
اين تصرفات براي رژيم صهيونيستي هلاكت 766 سرباز يا نيروي نظامي را در پي داشت. در حالي كه تاكنون رقم دقيقي از سوي اعراب به عنوان تلفات جنگي در اين نبرد اعلام نشده است (14) و به نظر مي رسد كه بسياري از جنايات رژيم صهيونيستي عليه سربازان عرب حاضر در اين جنگ نيز آشكار نشود. درز برخي فجايع آن هم پس از چهل سال در قالب يك فيلم در فلسطين اشغالي(15)، تنها نمونه كوچكي از جنايات اسرائيل است كه چند ماه پيش از اين افكار عمومي مصر را شديدا عليه رژيم صهيونيستي برانگيخت و مجلس مصر را عليه دولتمردان سازشكار آن شوراند.
يهودسازي قدس
و اما يهودي سازي در قدس كه هدف اصلي از به راه انداختن جنگ ژوئن 1967 بود، به چند شكل ذيل پيگيري و اجرا گرديد:
1. ضميمه كردن شهر قديمي قدس به اراضي اشغالي 1948 و اعلام آن.
2. تصرف بخش هاي مسلمان نشين قدس وتوسعه بخش يهودي نشين درجنوب وجنوب غربي شهر قديمي قدس.
3. اجراي دستور لوي اشكول به عنوان نخست وزير، مبني بر تخريب بخش مغربي در نزديك دروازه مغاربه در ضلع جنوبي ديوار شهر قديمي و ضلغ غربي باب المغاربه از حرم شريف و جنوب ديوار براق با هدف توسعه منطقه يهودي نشين در اين ناحيه و افزايش وسعت ديوار غربي (ندبه) و احداث مجتمع بزرگ فرهنگي (17) براي بازديد كنندگان ديوار به اصطلاح ندبه (در واقع يهوديان با تخريب پل مشرف به باب المغاربه بر آن بودند تا در آستانه چهلمين سالگرد اشغال بيت المقدس، مبادي ورودي به حرم شريف و انجام هر توطئه اي را در آن آسان نمايند).
4. آغاز شهرك سازي در اطراف وحومه شهر قديمي قدس.
5. توسعه شهرك سازي در اطراف و حومه شهر قديمي قدس به ويژه در شمال به سمت رام الله و معاليه ادوميم با هدف احاطه جمعيتي قدس (18) و همچنين محصور و محدود كردن شهر با احداث ديوار نژادپرستانه.
6. آغاز حفاري هاي گسترده به بهانه كشف پايه هاي هيكل سليمان و با هدف تخريب نهايي مسجدالاقصي و قبه الصخره(تاكنون 13 ورودي براي ورود به تونل هاي حفاري در زير حرم شريف توسط يهوديان افتتاح شده است).(19)
7. سازماندهي گروه هاي به اصطلاح غير دولتي و بعضا مسلح و اعزام هر ماهه آنها از سراسر فلسطين اشغالي به قدس با هدف ويران نمودن مسجد الاقصي.
8. به آتش كشيدن مسجد الاقصي توسط يك يهودي استراليايي به نام مايكل دنيس روهان در 21 اوت 1969.
9. اعلان آن به عنوان پايتخت رژيم صهيونيستي و استقرار برخي نهادهاي حكومتي همچون كنست در اين شهر و تشويق ديگر كشورها به انتقال سفارتشان از تل آويو به قدس.
10. وضع قوانين متعدد با هدف محدود كردن فلسطيني هاي ساكن در قدس پس از اشتغال اراضي، اماكن و خانه هاي فلسطيني.
اين دست اقدامات به هيچ وجه در خفا به دور از چشم ناظران بين المللي انجام نمي شود و حتي افرادي همچون يهودشوفط پالمون (مشاور وقت شهردار بيت المقدس) اين نيت خود را به صراحت بيان مي كند كه «ما اول ارضي را ضبط مي كنيم، قانون آن بعدا تصويب مي شود»(20)
اين رفتار و آئين درست پس از اشغال قدس در اين شهر آغاز شد و هم اكنون پس از چهل سال با قت تمام همچنان ادامه دارد و براي اينكه جهانيان نيز كاملا به اين رفتار و آئين نژاد پرستانه واقف گردند، نخست وزير كابينه درهم ريخته و فروپاشيده پس از جنگ لبنان با گستاخي تمام اعلام مي كند كه در آستانه سالگرد اشغال چهل سال قدس، دولت صهيونيستي يك ميليارد و پانصد ميليون دلار براي يهودي ساختن آن هزينه خواهد كرد و اين در حالي است كه هيچ يك از كشورهاي اروپايي و دوست اسرائيل نيز به شركت در جشن هاي چهلمين سال اشغال قدس، به دليل فزون خواهي يهوديان، حاضر نشدند، چرا كه از سويي ديگر در هراس هستند كه شريك اشغالگران قبله اول مسلمين قلمداد گردند. ظاهرا آنها به علائم فروپاشي دولت يهود آگاه گشته و تحقق آرمان آزادي قدس شريف را همچون ديگر وعده هاي محقق الهي نزديك مي دانند.
پي نوشت:
1 ـ محقق و پژوهشگر.
2 ـ ديويد هرست، تفنگ و شاخه زيتون، ترجمه رحيم قاسميان، تهران، بنياد، 1370، ص 234، 235.
3 ـ Martin Gilbert, The Routledge Atlas Of The Arab - Israeil Conflict. Routledge, London and Newyork, 2202.p.65.
4 ـ ديويد هرست، همان، ص 245، 246.
5 ـ Ibid
6- Ibid , p. 66.
7- Ibid , p. 65.
8- Ibid.
9- Ibid , p. 67.
10 ـ ديويد هرست، همان، ص 246، 247.
11 ـ Ibid.
12- Eric Hammel ,Six Days In June, macmillan publisher company ,us.1992.p.171.
13- عبدالوهاب الكيال، موسوعه السياسيه، بيروت، المؤسسه العربيه للدراسات و النشر، 1991، ص 208، الجزء الثاني.
14 ـ Ibid , p. 68.
15 ـ در يك فيلم مستند 250 سرباز اسير مصر توسط ارتش رژيم صهيونيستي تيرباران و در يك گور دسته جمعي مدفون مي شوند. فرمانده سربازان يهودي در انجام اين اقدامات بنيامين بن اليعازر وزير جنگ سابق رژيم صهيونيستي و وزير فعلي امور زيربنايي است.
16 ـ براي اطلاع بيشتر از شهرك هاي يهودي نشين در جولان، كرانه غربي و غزه به نقشه تفصيلي فلسطين، نسخه فارسي، چاپ مركز مطالعات فلسطين مراجعه شود.
17 - Chrles d. Smith, Palestin & The Arab -Israeli Conflict Bedford/ St. Martin's Boston, Newyork,2001,p.287.
18- المقدس، المدينه و الحكايته، بيروت، مؤسسه القدس، 2005، ص 34.
19- Dam bahat , Touching The Stones Of Our Heritage (the western wall tunels).the western heritage foundation , Jeursalem ,2002.
20 ـ ديويد هرست، همان