نگاه كردن به چهره على (ع) »

روایات متعددى در منابع اهل سنت در این زمینه وجود دارد كه ثابت مى‌كند نگاه كردن به چهره نورانى امیرمؤمنان علیه السلام عبادت است. این فضیلت، از فضائل بى‌نظیر امیرمؤمنان علیه السلام به شمار مى‌رود و چنین...
چهارشنبه، 30 شهريور 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگاه كردن به چهره على (ع) »

نگاه كردن به چهره على (ع) »
نگاه كردن به چهره على (ع) »


 





 

آیا روایت «نگاه كردن به چهره على (ع) عبادت است» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
 

پاسخ:
 

روایات متعددى در منابع اهل سنت در این زمینه وجود دارد كه ثابت مى‌كند نگاه كردن به چهره نورانى امیرمؤمنان علیه السلام عبادت است.
این فضیلت، از فضائل بى‌نظیر امیرمؤمنان علیه السلام به شمار مى‌رود و چنین روایتى در باره هیچ یك از اصحاب و به ویژه خلفاى سه گانه در كتاب‌هاى اهل سنت یافت نمى‌شود.
نه تنها در باره خلفا چنین روایتى نیست؛ بلكه حتى طبق روایتى كه بخارى نقل كرده است امیرمؤمنان علیه السلام از بودن با عمر كراهت داشت و دوست نداشت كه چهره او را ببیند:
فَأَرْسَلَ إِلَى أَبِی بَكْر أَنِ ائْتِنَا، وَلاَ یَأْتِنَا أَحَدٌ مَعَكَ، كَرَاهِیَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ.
على (علیه السلام) به دنبال ابوبكر فرستاد كه نزد ما بیاد؛ ولى هیچ كس با تو نباشد؛ زیرا از همنشینى با عمر كراهت داشت.
صحیح البخاری، ج5 ص 83، ح4240، 4241، كتاب المغازى، ب 38، باب غَزْوَةُ خَیْبَرَ
از نظر سندى نیز نمى‌توان بر آن اشكال گرفت؛ چرا كه این روایت حد اقل از هیجده نفر از اصحاب نقل شده است، حتى اگر تمام سند‌هاى آن ضعیف باشد، بازهم حجت است؛ چرا كه برخى از علماى اهل سنت روایتى را كه از چهار نفر اصحاب نقل شده، متواتر دانسته‌اند.
اسناد و طرق روایت:

روایت اول: عبد الله بن مسعود:
 

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُثْمَانَ بْنِ أَبِی شَیْبَةَ، ثنا أَحْمَدُ بْنُ بُدَیْلٍ الْیَامِیُّ، ثنا یَحْیَى بْنُ عِیسَى، عَنِ الأَعْمَشِ، عَنْ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ عَلْقَمَةَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ، عَنِ النَّبِیِّ (ص) قَالَ: «النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ».
عبد الله بن مسعود از رسول خدا صلى الله علیه وآله نقل كرده است كه آن حضرت فرمود: نگاه كردن به چهره على (علیه السلام) عبادت است.
الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن أحمد بن أیوب (متوفاى360هـ)، المعجم الكبیر، ج10، ص76، ح10006، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانیة، 1404هـ – 1983م.
الحلبی، إسماعیل بن القاسم (متوفاى370هـ)، حدیث أبی القاسم الحلبی، ص14، ح36، تحقیق: قسم المخطوطات بشركة أفق للبرمجیات، ناشر: شركة أفق للبرمجیات ـ مصر، الطبعة: الأولى، 2004م.
أبو حفص عمر بن أحمد بن شاهین (متوفاى385 هـ)، الكتاب اللطیف لشرح مذاهب أهل السنة ومعرفة شرائع الدین والتمسك بالسنن، ج1، ص155، تحقیق: عبد الله بن محمد البصیری، ناشر: مكتبة الغرباء الأثریة - المدینة المنورة / السعودیة، الطبعة: الأولی، 1416هـ.
الحاكم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى 405 هـ)، المستدرك علی الصحیحین، ج3، ص152، ح4682، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.
الأصبهانی، ابو نعیم أحمد بن عبد الله (متوفاى430هـ)، حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء، ج5، ص58، ناشر: دار الكتاب العربی - بیروت، الطبعة: الرابعة، 1405هـ.
ابن عساكر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله (متوفاى571هـ)، تاریخ مدینة دمشق وذكر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج42، ص350، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر: دار الفكر - بیروت - 1995.
عمر بن شاهین بعد از نقل این روایت مى‌گوید:
تَفَرَّدَ عَلِیٌّ بِهَذِهِ الْفَضِیلَةِ، لَمْ یَشْرَكْهُ فِیهَا أَحَدٌ.
تنها على بن أبى طالب (علیه السلام) این فضیلت را داشته و هیچ كس دیگر در آن شریك نیست.
أبو حفص عمر بن أحمد بن شاهین (متوفاى385 هـ)، شرح مذاهب أهل السنة ومعرفة شرائع الدین والتمسك بالسنن، ج1، ص145، تحقیق: عادل بن محمد، ناشر: مؤسسة قرطبة للنشر والتوزیع، الطبعة: الأولى، 1415هـ - 1995م.
ابونعیم اصفهانى نیز این فضیلت را از فضائل اختصاصى امیرمؤمنان علیه السلام دانسته است، آن جا كه مى‌گوید:
ذكر فضیلة أخرى لأمیر المؤمنین علی، رضی الله عنه، لم یشركه فیها أحد.
الأصبهانی، ابو نعیم أحمد بن عبد الله (متوفاى430هـ)، فضائل الخلفاء الراشدین، ج1، ص66، طبق برنامه الجامع الكبیر.
خطیب بغدادى همین روایت را با همان سند نقل كرده؛ ولى نگاه كردن به خانه خدا و چهره على بن أبى‌طالب علیه السلام را در كنارهم ذكر كرده است:
أخبرنا الحسن بن أبی بكر حدثنا محمد بن عبد الله بن إبراهیم الشافعی إملاء حدثنا الهیثم بن خلف حدثنا علی بن المثنى الطهوی حدثنا عاصم بن عامر البجلی قال حدثنی یحیى بن عیسى الرملی عن الأعمش عن إبراهیم عن علقمة عن عبد الله قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم النظر إلى البیت عبادة والنظر إلى وجه علی عبادة.
رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: نگاه كردن به خانه (كعبه) عبادت است و نگاه كردن به چهره على (علیه السلام) عبادت است.
البغدادی، ابوبكر أحمد بن علی بن ثابت الخطیب (متوفاى463هـ)، تالی تلخیص المتشابه، ج2، ص365، ح221، تحقیق: مشهور بن حسن آل سلمان / أحمد الشقیرات، ناشر: دار الصمیعی - الریاض، الطبعة: الأولى، 1417هـ
حاكم نیشابورى بعد از نقل همین روایت از زبان عمران بن حصین كه بعدا ذكر مى‌شود، گفته است:
هذا حدیث صحیح الإسناد و شواهده عن عبد الله بن مسعود صحیحة.
و سپس همین روایت عبد الله بن مسعود را به عنوان شاهد براى روایت عمران بن حصین نقل كرده است:
الحاكم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى 405 هـ)، المستدرك علی الصحیحین، ج3، ص152، ح4682، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.
بنابراین، از نظر حاكم نیشابورى روایت عمران بن حصین و همچنین روایت عبد الله بن مسعود صحیح است و اشكالى در سند آن نیست
جالب است كه ذهبى در تلخیص المستدرك، روایت عمران بن حصین را موضوع مى‌داند؛ اما روایت عبد الله بن مسعود را صحیح. وى بعد از سخن حاكم مى‌نویسد:
قلت: ذا موضوع وشاهده صحیح.
این روایت ساختگى است؛ ولى شاهد آن صحیح است.
المستدرك علی الصحیحین و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، ج3، ص141، كتاب معرفة الصحابة، طبعة مزیدة بفهرس الأحادیث الشریفة، دارالمعرفة، بیروت،1342هـ.
یعنى روایت عمران بن حصین جعلى است؛ اما شاهد آن كه روایت عبد الله بن مسعود باشد، صحیح است.
سیوطى در تاریخ الخلفا این روایت را حسن دانسته و مى‌گوید:
وأخرج الطبرانی والحاكم عن ابن مسعود رضی الله عنهما أن النبی صلى الله علیه وسلم قال: «النظر إلى علی عبادة» إسناده حسن.
این روایت را طبرانى و حاكم از ابن مسعود از رسول خدا صلى الله علیه وآله نقل كرده است كه نگاه كردن به چهره على (علیه السلام) عبادت است.
اسناد این روایت «حسن» است.
السیوطی، جلال الدین أبو الفضل عبد الرحمن بن أبی بكر (متوفاى911هـ)، تاریخ الخلفاء، ج1، ص172، تحقیق: محمد محی الدین عبد الحمید، ناشر: مطبعة السعادة - مصر، الطبعة: الأولى، 1371هـ - 1952م.
و ابن حجر هیثمى بعد از آن مى‌گوید:
الحدیث الخامس عشر أخرج الطبرانی والحاكم عن ابن مسعود رضی الله عنه أن النبی صلى الله علیه وسلم قال ( النظر إلى علی عبادة ) إسناده حسن.
حدیث پانزدهم: طبرانى و حاكم از ابن مسعود نقل كرده است كه رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: نگاه كردن به چهره على (علیه السلام) عبادت است.
اسناد این روایت «حسن» است.
الهیثمی، ابوالعباس أحمد بن محمد بن علی ابن حجر (متوفاى973هـ)، الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة، ج2، ص360، تحقیق عبد الرحمن بن عبد الله التركی - كامل محمد الخراط، ناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ - 1997م.
هر چند كه همین تصریحات براى اثبات حجیت روایت كفایت مى‌كند؛ اما در عین حال ناچاریم تك تك روات را نیز بررسى كنیم:

بررسی سند روایت:
 

محمد بن عثمان:
 

محمد بن عثمان بن أبی شیبة الإمام الحافظ المسند أبو جعفر العبسی الكوفی...
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج14، ص21، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.
681 محمد بن عثمان بن أبی شیبة الحافظ البارع محدث الكوفة أبو جعفر العبسی الكوفى
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، تذكرة الحفاظ، ج2، ص661، ناشر: دار الكتب العلمیة – بیروت، الطبعة: الأولى.

احمد بن بدیل:
 

أحمد بن بدیل بن قریش أبو جعفر الیامی بالتحتانیة قاضی الكوفة صدوق له أوهام من العاشرة مات سنة ثمان وخمسین ت ق.
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، تقریب التهذیب، ج1 ص77، رقم: 12، تحقیق: محمد عوامة، ناشر: دار الرشید - سوریا، الطبعة: الأولى، 1406 - 1986.
ذهبى در سیر أعلام النبلاء در شرح حال او مى‌نویسد:
أحمد بن بدیل ( ت ق ). ابن قریش بن بدیر بن الحارث الیامی قاضی الكوفة ثم همذان الحافظ أبو جعفر عالم دین فاضل معمر....
احمد بن بدیل حافظ (كسى كه یك صد هزار حدیث حفظ است)، دانشمند، متدین، فاضل و داراى عمر طولانى بود.
سیر أعلام النبلاء ج12، ص331

یحیی بن عیسی:
 

از روات مسلم، بخارى در ادب المفرد و سایر صحاح سته:
یحیى بن عیسى التمیمی النهشلی الفاخوری بالفاء والخاء المعجمة الجرار بالجیم وراءین الكوفی نزیل الرملة صدوق یخطىء ورمی بالتشیع من التاسعة مات سنة إحدى ومائتین بخ م د ت ق.
تقریب التهذیب ج1 ص595، رقم: 7619
ذهبى نیز نام او را در كتاب «ذكر من تكلم فیه وهو موثق» آورده است:
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، ذكر أسماء من تكلم فیه وهو موثق، ج1 ص198، رقم: 376، تحقیق: محمد شكور أمریر المیادینی، ناشر: مكتبة المنار - الزرقاء، الطبعة: الأولى، 1406هـ.
البته علماى اهل سنت در این سه راوى كه گذشت، اختلاف دارند، برخى آن‌ها را توثیق و برخى تضعیف كرده‌اند و به تعبیر علماى رجال «مختلف فیه» هستند؛ هر چند كه ضررى به حجیت روایت نخواهد زد؛ چرا كه روایت مختلف فیه از نظر رتبه «حسن» نامیده مى‌شود و روایت «حسن» نیز همانند روایت «صحیح» حجت است و از این جهت هیچ تفاوتى با یكدیگر ندارند.. شاید به همین خاطر سیوطى و ابن حجر هیثمى حكم به «حسن» بودن آن كرده باشند.

سلیمان بن مهران:
 

از روات بخارى، مسلم و سایر صحاح سته:
سلیمان بن مهران الأسدی الكاهلی أبو محمد الكوفی الأعمش ثقة حافظ عارف بالقراءات ورع لكنه یدلس من الخامسة مات سنة سبع وأربعین أو ثمان وكان مولده أول سنة إحدى وستین ع.
تقریب التهذیب ج1 ص254، رقم: 2615

ابراهیم النخعی:
 

إبراهیم بن یزید النخعی أبو عمران الكوفی الفقیه عن خاله الأسود وعلقمة ورأى عائشة وعنه الحكم ومنصور والأعمش وكان عجبا فی الورع والخیر متوقیا للشهرة رأسا فی العلم مات 96 كهلا ع
الكاشف ج1 ص227، رقم: 221

علقمة بن قیس:
 

علقمة بن قیس بن عبد الله النخعی الكوفی ثقة ثبت فقیه عابد من الثانیة مات بعد الستین وقیل بعد السبعین ع.
تقریب التهذیب ج1 ص397، رقم: 4681

عبد الله بن مسعود:
 

صحابى.
 

روایت دوم: ابوبكر
 

این روایت از طریق ابوبكر نیز با سند‌هاى مختلف نقل شده است؛ از جمله ابوالقاسم حلبى در كتاب حدیث خود، محب الدین طبرى در ذخائر العقبى، و ابن عساكر دمشقى در تاریخ مدینه دمشق نوشته‌اند:
حَدَّثَنَا إِسْمَاعِیلُ، نا أَبُو أَحْمَدَ، نا أَبُو عَلِیٍّ الْحُسَیْنُ بْنُ عَبْدِ الْغَفَّارِ بْنِ عَمْرٍو الأَزْدِیُّ، نا دُحَیْمٌ، نا شُعَیْبُ بْنُ إِسْحَاقَ، عَنْ هِشَامِ بْنِ عُرْوَةَ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: رَأَیْتُ أَبَا بَكْرٍ الصِّدِّیقَ یُكْثِرُ النَّظَرَ إِلَى وَجْهِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ، فَقُلْتُ: یَا أَبَةِ إِنَّكَ لَتُكْثِرُ النَّظَرَ إِلَى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ، فَقَالَ لِی: یَا بُنَیَّةُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَقُولُ: " النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ "
از عائشه نقل شده است كه گفت: دیدم كه ابوبكر زیاد به چهره على بن أبى طالب (علیه السلام) نگاه مى‌كند، پس گفتم: اى پدر ! شما زیاد به چهره على بن‌أبى طالب نگاه مى‌كنى ! پس به من گفت: اى دخترم ! از رسول خدا (ص) شندیم كه مى‌گفت: نگاه كردن به چهره على عبادت است.
الحلبی، إسماعیل بن القاسم (متوفاى370هـ)، حدیث أبی القاسم الحلبی، ص14، ح37، تحقیق: قسم المخطوطات بشركة أفق للبرمجیات، ناشر: شركة أفق للبرمجیات ـ مصر، الطبعة: الأولى، 2004م؛
الطبری، ابوجعفر محب الدین أحمد بن عبد الله بن محمد (متوفاى694هـ)، ذخائر العقبى فی مناقب ذوی القربى، ج1، ص289، ناشر: دار الكتب المصریة – مصر؛
ابن عساكر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله (متوفاى571هـ)، تاریخ مدینة دمشق وذكر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج42، ص350، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر: دار الفكر - بیروت - 1995.
ابوبكر دینورى در المجالسة وجواهر العلم، و ابن عساكر دمشقى آن را با كمى تفاوت نقل كرده‌اند:
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ، نا عَلِیُّ بْنُ سَعِیدٍ، نا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْقَاضِی، نا أَبُو أُسَامَةَ، عَنْ هِشَامِ بْنِ عُرْوَةَ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ عَائِشَةَ الصِّدِّیقَةِ ابْنَةِ الصِّدِّیقِ حَبِیبَةِ حَبِیبِ اللَّهِ، قَالَتْ: " قُلْتُ لأَبِی: إِنِّی أَرَاكَ تُطِیلُ النَّظَرَ إِلَى وَجْهِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ. فَقَالَ لِی: یَا بُنَیَّةُ ! سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَقُولُ: النَّظَرُ فِی وَجْهِهِ عِبَادَةٌ "
از عائشه نقل شده است كه به پدرم گفت: مى‌بینم كه به صورت طولانى به چهره على بن أبى طالب نگاه مى‌كنى ! پس به من گفت: از ر سول خدا (ص) شنیدم كه مى‌گفت: نگاه كردن به چهره على، عبادت است.
الدینوری القاضی المالكی، أبو بكر أحمد بن مروان بن محمد (متوفاى333هـ)، المجالسة وجواهر العلم، ج1، ص592، ح3503 ، ناشر: دار ابن حزم ـ بیروت، الطبعة: الأولى، 1423هـ ـ 2002م.
تاریخ مدینة دمشق ج42، ص350
شمس الدین ذهبى در سیر أعلام النبلاء، آن را با سند دیگر نقل كرده است:
أَخْبَرَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ، أَخْبَرَنَا جَعْفَرٌ الْهَمْدَانِیُّ، أَخْبَرَنَا أَبُو طَاهِرٍ السِّلَفِیُّ، أَخْبَرَنَا عَلِیُّ بْنُ مَرْدَكَ بِالرَّیِّ، أَخْبَرَنَا أَبُو سَعْدٍ السَّمَّانُ، أَخْبَرَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ بْنُ الْحَاجِّ، وَأَبُو عَلِیِّ بْنُ مَهْدِیٍّ الرَّازِیُّ، قَالا: أَخْبَرَنَا أَبُو الْفَوَارِسِ بْنُ السِّنْدِیِّ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حَمَّادٍ الطِّهْرَانِیُّ، أَخْبَرَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، عَنْ مَعْمَرٍ، عَنِ الزُّهْرِیِّ، عَنْ عُرْوَةَ، عَنْ عَائِشَةَ، عَنْ أَبِی بَكْرٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِیَّ (ص) یَقُولُ: " النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ ".
از عائشه از ابوبكر نقل شده است كه از رسول خدا (ص) شنیدم كه مى‌گفت: نگاه كردن به چهره على، عبادت است.
البته ذهبى، به این روایت این چنین اشكال مى‌كند:
فَهَذَا أُدْخِلَ عَلَى أَبِی الْفَوَارِسِ.
این روایت، به أبى فوارس وارد (بسته) شده.
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج15، ص542، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.
البته باید از ذهبى سؤال كرد كه دلیل شما براى این مطلب چیست؟ با این كه راوى قبل از ابوفوارس ثقه است؛ پس شما از كجا چنین مطلبى را فهمیدید؟ آیا شما علم غیب دارید؟
واضح و روشن است كه مخالفان اهل بیت علیهم السلام براى زیر سؤال بردن فضائل آن بزرگواران نهایت تلاش خود را مى‌كنند؛ اگر هیچ دلیلى هم نیافتند، از اخبار غیبى ! براى رد كردن آن استفاده مى‌كنند.
جالب است كه ابن حجر هیثمى بعد از نقل این روایت مى‌گوید:
وكان أبو بكر یكثر النظر إلى وجه علی فسألته عائشة فقال سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول ( النظر إلى وجه علی عبادة )
ابوبكر زیاد به چره على نگاه مى‌كرد؛ پس عائشه از او سؤال كرد؛ پس گفت: از رسول خدا شنیدم كه مى‌گفت: نگاه كردن به چهره على عبادت است.
سپس مى‌گوید:
ومر نحو هذا وأنه حدیث حسن.
همانند این روایت پیش از این گذشت و این روایت «حسن» است.
الهیثمی، ابوالعباس أحمد بن محمد بن علی ابن حجر (متوفاى973هـ)، الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة، ج2، ص517، تحقیق عبد الرحمن بن عبد الله التركی - كامل محمد الخراط، ناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ - 1997م.

روایت سوم: عمران بن حصین:
 

این روایت از عمران بن حصین با سه طریق نقل شده است:

طریق اول: ابوسعید خدری از عمران بن حصین:
 

حاكم نیشابورى در كتاب المستدرك مى‌نویسد:
حَدَّثَنَا دَعْلَجُ بْنُ أَحْمَدَ السِّجْزِیُّ، ثنا عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ الْعَزِیزِ بْنِ مُعَاوِیَةَ، ثنا إِبْرَاهِیمُ بْنُ إِسْحَاقَ الْجُعْفِیُّ، ثنا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ رَبِّهِ الْعِجْلِیُّ، ثنا شُعْبَةُ، عَنْ قَتَادَةَ، عَنْ حُمَیْدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ، عَنْ عِمْرَانَ بْنِ حُصَیْنٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ: " النَّظَرُ إِلَى عَلِیٍّ عِبَادَةٌ ".
از عمران بن حصین نقل شده است كه رسول خدا (ص) فرمود: نگاه كردن به چهره على، عبادت است.
حاكم نیشابورى بعد از نقل روایت مى‌گوید:
هَذَا حَدِیثٌ صَحِیحُ الإِسْنَادِ، وَشَوَاهِدُهُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ صَحِیحَةٌ.
الحاكم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى 405 هـ)، المستدرك علی الصحیحین، ج3، ص152، ح4681، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.
این روایت در كتاب‌هاى دیگر نیز نقل شده است كه ما به ذكر چند آدرس اكتفا مى‌كنیم:
الأصبهانی، ابو نعیم أحمد بن عبد الله (متوفاى430هـ)، معرفة الصحابة، ج4، ص2111، ح5307، طبق برنامه الجامع الكبیر؛
الرافعی القزوینی، عبد الكریم بن محمد (متوفاى 623 هـ)، التدوین فی أخبار قزوین، ج3، ص391، تحقیق: عزیز الله العطاری، ناشر:دار الكتب العلمیة - بیروت - 1987م.
ابن عساكر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله (متوفاى571هـ)، تاریخ مدینة دمشق وذكر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج42، ص354، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر: دار الفكر - بیروت - 1995.

طریق دوم: طلیق بن محمد از جدش عمران بن حصین:
 

ابوالقاسم طبرانى در المعجم الكبیر، ابونعیم اصفهانى در معرفة الصحابة و... این روایت را از طریق طلیق محمد از جدش عمران بن حصین نقل كرده‌اند:
حَدَّثَنَا أَبُو مُسْلِمٍ الْكَشِّیُّ، ثنا أَبُو نُجَیْدٍ عِمْرَانُ بْنُ خَالِدِ بْنِ طَلِیقٍ الضَّرِیرُ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ جَدِّهِ، قَالَ: رَأَیْتُ عِمْرَانَ بْنَ حُصَیْنٍ یُحِدُّ النَّظَرَ إِلَى عَلِیٍّ فَقِیلَ لَهُ، فَقَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَقُولُ: " النَّظَرُ إِلَى عَلِیٍّ رَضِی اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ عِبَادَةٌ "
الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن أحمد بن أیوب (متوفاى360هـ)، المعجم الكبیر، ج18، ص109، ح207، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانیة، 1404هـ – 1983م.
الأصبهانی، ابو نعیم أحمد بن عبد الله (متوفاى430هـ)، معرفة الصحابة، ج4، ص2111، ح5306، طبق برنامه الجامع الكبیر.
محمد بن خلف بن حیان در أخبار القضاة و ابن عساكر دمشقى سلفى همین روایت را به صورت دیگر از عمران بن حصین نقل كرده‌اند:
أَخْبَرَنَا أَبُو الْقَاسِمِ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ، نا عَمِّی أَبُو الْبَرَكَاتِ عَقِیلُ بْنُ الْعَبَّاسِ الْحُسَیْنِیُّ، أنا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ بْنُ أَبِی كَامِلٍ، أنا خَالُ أَبِی خَیْثَمَةَ بْنِ سُلَیْمَانَ، نا أَبُو عُمَرَ أَحْمَدُ بْنُ الْغَمْرِ یُعْرَفُ بِابْنِ أَبِی حَمَّادٍ، نا رَجَاءُ بْنُ مُحَمَّدٍ السَّقَطِیُّ، نا عِمْرَانُ بْنُ خَالِدِ بْنِ طُلَیْقٍ، حَدَّثَنِی أَبِی، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ جَدِّهِ عِمْرَانَ بْنِ حُصَیْنٍ، أَنَّهُ مَرِضَ مَرَضَهُ فَأَتَاهُ رَسُولُ اللَّهِ (ص) یَعُودُهُ، فَقَالَ:" یَا أَبَا نُجَیْدٍ إِنِّی لآیَسُ لَكَ مِنْ عِلَّتِكَ "، قَالَ: بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی فَلا تَفْعَلْ، فَإِنَّ أَحَبَّ ذَلِكَ إِلَیَّ أَحَبَّهُ إِلَى اللَّهِ، قَالَ: فَوَضَعَ یَدَهُ عَلَى رَأْسِی، فَقَالَ: " لا بَأْسَ عَلَیْكَ یَا عِمْرَانُ "، فَعُوفِیَ مِنْ ذَلِكَ الْوَجَعِ، ثُمَّ انْصَرَفَ النَّبِیُّ (ص) فَأَتَى عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ، فَقَالَ: أَعُدْتَ أَخَاكَ أَبَا نُجَیْدٍ؟ قَالَ: لَمْ أَعْلَمْ، قَالَ: عَزَمْتُ عَلَیْكَ لِمَا لَمْ تَجْلِسْ حَتَّى تَعُودَهُ، فَنَظَرَ إِلَیْهِ عِمْرَانُ مُقْبِلا، فَجَلَسَ إِلَیْهِ وَنَظَرَ إِلَیْهِ، ثُمَّ قَامَ فَأَتْبَعَهُ بَصَرُهُ حَتَّى غَابَ عَنْهُ، فَقَالَ لَهُ جُلَسَاؤُهُ: قَدْ رَأَیْنَاكَ وَمَا صَنَعْتَ، قَالَ: إِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَقُولُ: «النَّظَرُ إِلَى عَلِیٍّ عَبَادَةٌ»
طلیق بن محمد از جدش عمران بن حصین نقل مى‌كند كه او مریض شده بود؛ پس رسول خدا (ص) به عیادت او آمد و فرمود: اى ابا نجید، ما از تو به خاطر بیماریت مأیوس هستیم» عمران گفت: پدر و مادرم به فدایت، شما نگران من نباشید، هر آن چیزى را كه خداوند دوست دارد، من همان را دوست دارم. عمران گفت: پس رسول خدا دستش را بر سر من گذاشت و فرمود: اى عمران! تو مشكلى ندارى ! پس من از این بیمارى عافیت پیدا كردم.
رسول خدا برگشت و پیش على بن أبى طالب رفت و فرمود: آیا برادرت ابا نجید را عیادت كرده‌ای؟ گفت: بى خبر بودم. فرمود: تو را قسم مى‌دهم قبل از این كه بنشینى به عیادت او بروى. وقتى على در حال آمدن بود، عمران به او نگاه كرد، وقتى نشست به او نگاه مى‌كرد، هنگامى كه ایستاد تا برود، بازهم از او چشم برنداشت تا این كه از دید او خارج شد. پس اهل مجلس به او گفتند: ما دیدیم كه تو چه كار كردى. عمران گفت: من از رسول خدا صلى الله علیه وآله نشدیم كه مى‌گفت: نگاه كردن به چهره على، عبادت است.
تاریخ مدینة دمشق ج42، ص353
محمد بن خلف بن حیان (متوفاى306هـ)، أخبار القضاة، ج2، ص123، ناشر: عالم الكتب – بیروت.
طریق سوم: محمد بن موسى الحرشی از عمران بن حصین
ابن مغازلى در كتاب مناقب أمیرالمؤمنین على بن أبى طالب (علیه السلام) مى‌نویسد:
قال: وأخبرنا محمد بن محمود، حدثنا إبراهیم بن عبد السلام، حدثنا محمد بن موسى الحرشی، حدّثنا عمران بن حصین قال: سمعت رسول الله صلى الله علیه وآله وسلّم یقول: «النظر إلى وجه علی عبادة»
مناقب أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب، ص 287، ح250.

روایت چهارم: معاذ بن جبل:
 

خطیب بغدادى در تاریخ بغداد و ابن عساكر در تاریخ مدینه دمشق، همین روایت را از طریق ابوهریره از معاذ بن جبل نقل كرده‌اند:
وَأَخْبَرَنا عَلِیٌّ، قَالَ: أخبرنا مُحَمَّدٌ، قَالَ حدثنا مُحَمَّدُ بْنُ أَیُّوبَ، قَالَ: حدثنا هَوْذَةُ بْنُ خَلِیفَةَ، قَالَ: حدثنا ابْنِ جُرَیْجٍ، عَنْ أَبِی صَالِحٍ، عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: رَأَیْتُ مُعَاذَ بْنَ جَبَلٍ یُدِیمُ النَّظَرَ عَلَى ابْنِ أَبِی طَالِبٍ، فَقُلْتُ: مَالَكَ تُدِیمُ النَّظَرَ إِلَى عَلِیٍّ كَأَنَّكَ لَمْ تَرَهُ؟ فَقَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَقُولُ: " النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ.
از ابوهریره نقل شده است كه گفت: دیدم كه معاذ بن جبل به صورت طولانى به على بن أبى طالب (علیه السلام) نگاه مى‌كند، پس گفتم: تو را چه شده، چرا به على طولانى نگاه مى‌كنى، انگار كه او را ندیده‌ای؟ پس گفت: از رسول خدا (ص) شنیدم كه مى‌گفت: نگاه كردن به چهره على، عبادت است.
البغدادی، ابوبكر أحمد بن علی بن ثابت الخطیب (متوفاى463هـ)، تاریخ بغداد، ج2، ص51، ناشر: دار الكتب العلمیة – بیروت.
ابن عساكر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله (متوفاى571هـ)، تاریخ مدینة دمشق وذكر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج42، ص352، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر: دار الفكر - بیروت - 1995.

روایت پنجم: عائشه
 

ابو نعیم اصفهانى، همین روایت را از طریق عائشه نقل كرده است:
حدثنا أبو نصر أحمد بن الحسین المروانی النیسابوری قال ثنا الحسن ابن موسى السمسار قال ثنا محمد بن عبدك القزوینی قال ثنا عباد بن صهیب قال ثنا هشام بن عروة عن أبیه عن عائشة رضی الله تعالى عنها قالت قال رسول الله (ص) النظر إلى علی عبادة.
الأصبهانی، ابو نعیم أحمد بن عبد الله (متوفاى430هـ)، حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء، ج2، ص182، ناشر: دار الكتاب العربی - بیروت، الطبعة: الرابعة، 1405هـ.
و باز در دو جاى دیگر از كتاب تاریخ مدینه دمشق و با سند دیگر همین روایت را نقل كرده است:
أَخْبَرَنِی أَبُو الْمَعَالِی عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحُلْوَانِیُّ وَحْدِی، حَدَّثَنِی أَبُو بَكْرِ بْنُ خَلَفٍ وَحْدِی، حَدَّثَنِی الْحَاكِمُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ وَحْدِی، حَدَّثَنِی وَحْدِی أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْفَارِسِیُّ وحدی، حَدَّثَنِی أَبُو الْحُسَیْنِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَخْزُومٍ الْحَافِظُ وحدی، حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى الْعَسْكَرِیُّ، وحدی حَدَّثَنِی مُؤَمَّلُ بْنُ إِهَابٍ وَحْدِی، وَحَدَّثَنِی عَبْدُ الرَّزَّاقِ وَحْدِی، حَدَّثَنِی مَعْمَرٌ وَحْدِی، حَدَّثَنِی الزُّهْرِیُّ وَحْدِی، عَنْ عُرْوَةَ، عَنْ عَائِشَةَ: أَنّ النَّبِیَّ (ص) قَالَ:
«النَّظَرُ إِلَى عَلِیٍّ عِبَادَةٌ».
تاریخ مدینة دمشق ج40، ص9
تاریخ مدینة دمشق ج42، ص355

روایت ششم: جابر بن عبد الله:
 

محب الدین طبرى در ذخائر العقبى روایتى را از جابر بن عبد الله انصارى نقل مى‌كند كه در آن سه نفر از اصحاب شهادت مى‌دهند كه این روایت را از رسول خدا صلى الله علیه وآله شنیده‌اند:
وعن جابر قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم لعلی عد عمران بن حصین فأنه مریض فأتاه وعنده معاذ وأبو هریرة فاقبل عمران یحد النظر إلى علی فقال له معاذ لم تحد النظر إلیه فقال سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول «النظر إلى علی عبادة» فقال معاذ وأنا سمعته من رسول الله صلى الله علیه وسلم وقال أبو هریرة وأنا سمعت من رسول الله صلى الله علیه وسلم أخرجه ابن أبی الفرات.
از جابر بن عبد الله نقل شده است كه رسول خدا (ص) به على (ع) فرمود: به عیادت عمران بن حصین برو؛ چرا كه بیمار است. پس به عیادت او آمد؛ در حالى معاذ و ابوهریره نیز آن جا بودند. پس عمران جلو آمد؛ در حالى كه چشم از على بر نمى‌داشت. پس معاذ به او گفت: چرا از او چشم بر نمى‌داری؟ پس گفت: از رسول خدا صلى الله علیه وآله شنیدم كه مى‌گفت: «نگاه كردن به چهره على، عبادت است» پس معاذ گفت: من نیز آن را از رسول خدا (ص) شنیده‌ام، ابو هریره نیز گفت: من آن نیز آن را از پیامبر خدا شنیده‌ام. این روایت را ابوفرات آورده است.
الطبری، ابوجعفر محب الدین أحمد بن عبد الله بن محمد (متوفاى694هـ)، ذخائر العقبى فی مناقب ذوی القربى، ج1، ص95، ناشر: دار الكتب المصریة – مصر.
ابن عساكر دمشقى، روایت مورد نظر را به صورت مستقیم از خود جابر بن عبد الله نیز نقل كرده است:
أَخْبَرَنَاهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْفُرَاوِیُّ، وأبو الْقَاسِمِ الشَّحَّامِیُّ، قَالا: أنا أَبُو سَعْدٍ الْجَنْزَرُودِیُّ، أنا أَبُو الْفَضْلِ نَصْرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَعْقُوبَ الطُّوسِیُّ الْعَطَّارُ، أنا سُلَیْمَانُ بْنُ أَبِی صَلابَةَ، نا أَبُو بَكْرِ بْنُ إِبْرَاهِیمَ، نا مِقْدَامُ بْنُ رُشَیْدٍ، نا ثَوْبَانُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ، نا سَالِمٌ الْخَوَّاصُ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): " النَّظَرُ إِلَى عَلِیٍّ عِبَادَةٌ ".
تاریخ مدینة دمشق ج42، ص355

روایت هفتم: واثلة بن الأسقع
 

ابن مغازلى در كتاب مناقب امیرمؤمنان علیه السلام، آن را از واثلة بن الأسقع نقل كرده است:
أخبرنا أحمد بن محمد، حدثنا الحسین بن محمد بن الحسین العدل، حدّثنا محمد بن محمود، حدّثنا إبراهیم بن مهدی الأبلی، حدّثنا عبد الله بن معاویة الجمحی، حدّثنا محمد بن راشد، عن مكحول، عن واثلة بن الأسقع قال: قال رسول الله صلى الله علیه وآله وسلّم: «النظر إلى علی عبادة».
مناقب أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب، ص287، ح251.

روایت هشتم: أبو هریرة الدوسی
 

عبد الله بن عدى، همین روایترا از طریق ابوهریره در كتاب الكامل فى ضفعاء الرجال، آورده است:
ثنا الحسن بن علی ثنا الصباح بن عبد الله ثنا شعبة عن الأعمش عن أبی صالح عن أبی هریرة قال قال رسول الله النظر إلى وجه علی عبادة.
الجرجانی، عبدالله بن عدی بن عبدالله بن محمد أبو أحمد (متوفاى365هـ)، الكامل فی ضعفاء الرجال، ج2، ص339، تحقیق: یحیى مختار غزاوی، ناشر: دار الفكر - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1409هـ – 1988م
البته به ما اشكال نكنند كه چرا از این كتاب روایت را آورده‌ایم؛ چون هدف ما اثبات صحت تك تك سندهاى آن نیست، بلكه در این مرحله تنها مى‌خواهیم ثابت كنیم كه این روایت از طریق چند از اصحاب نقل شده است.

روایت نهم: أنس بن مالك
 

این روایت از طریق أنس بن مالك نیز نقل شده است؛ چنانچه ابن عساكر در تاریخ مدینه دمشق مى‌نویسد:
أَخْبَرَنَاهُ أَبُو الْقَاسِمِ بْنُ السَّمَرْقَنْدِیِّ، أنا أَبُو الْقَاسِمِ بْنُ مَسْعَدَةَ، نا حَمْزَةُ بْنُ یُوسُفَ، أنا أَبُو أَحْمَدَ بْنُ عَدِیٍّ، نا حَاجِبُ بْنُ مَالِكٍ، نا عَلِیُّ بْنُ الْمُثَنَّى، حَدَّثَنِی عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ مُوسَى، حَدَّثَنِی مَطَرُ بْنُ أَبِی مَطَرٍ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ (ص): " النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ ".
تاریخ مدینة دمشق ج42، ص355

روایت دهم: ثوبان مولى رسول الله
 

ابن عساكر، آن را طریق ثوبان، غلام رسول خدا نیز نقل كرده است:
أَخْبَرَنَاهُ أَبُو الْقَاسِمِ، أنا أَبُو الْقَاسِمِ، أنا حَمْزَةُ، أنا أَبُو أَحْمَدَ، نا حَاجِبُ بْنُ مَالِكٍ، نا عَلِیُّ بْنُ الْمُثَنَّى، حَدَّثَنِی الْحَسَنُ بْنُ عَطِیَّةَ الْبَزَّارُ، حَدَّثَنِی یَحْیَى بْنُ سَلَمَةَ بْن كُهَیْلٍ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ سَالِمٍ، عَنْ ثَوْبَانَ، قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ (ص): " النَّظَرُ إِلَى عَلِیٍّ عِبَادَةٌ ".
تاریخ مدینة دمشق ج42، ص355

روایت یازدهم: عثمان بن عفان:
 

ابن عساكر آن را از طریق عثمان بن عفان نقل كرده است:
أَخْبَرَنَا أَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ، أنا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الآبَنُوسِیُّ، أنا أَبُو نَصْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْمَلاحِمِیُّ الْبُخَارِیُّ، نا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ الْجُرْجَانِیُّ، نا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی سَعِیدٍ الْحَافِظُ، أنا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ هَاشِمٍ الطَّرِیقِیُّ، حَدَّثَنِی جَعْفَرُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عُمَرَ الزَّیَّاتُ الْكُوفِیُّ، نا مُحَمَّدُ بْنُ غَسَّانَ الأَنْصَارِیُّ، عَنْ یُونُسَ مَوْلَى الرَّشِیدِ، قَالَ: كُنْتُ وَاقِفًا عَلَى رَأْسِ الْمَأْمُونِ، وَعِنْدَهُ یَحْیَى بْنُ أَكْثَمَ الْقَاضِی، فَذَكَرُوا عَلِیًّا وَفَضْلَهُ، فَقَالَ الْمَأْمُونُ: سَمِعْتُ الرَّشِیدَ، یَقُولُ: سَمِعْتُ الْمَهْدِیَّ، یَقُولُ: سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ، یَقُولُ: سَمِعْتُ أَبِی، یَقُولُ: سَمِعْتُ جَدِّی، یَقُولُ: سَمِعْتُ ابْنَ عَبَّاسٍ، یَقُولُ: رَجَعَ عُثْمَانُ إِلَى عَلِیٍّ، فَسَأَلَهُ الْمَصِیرَ إِلَیْهِ، فَصَارَ إِلَیْهِ فَجَعَلَ یَحُدُّ النَّظَرَ إِلَیْهِ، فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ: مَالِكٌ یَا عُثْمَانُ؟ مَالِكٌ تَحُدُّ النَّظَرَ إِلَیَّ؟ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَقُولُ: " النَّظَرُ إِلَى عَلِیٍّ عَبَادَةُ ".
از ابن عباس نقل شده ه است كه عثمان به طرف على برگشت و از او خواست كه پیشش برود؛ پس على (ع) پیش او رفت؛ عثمان چشم از او بر نمى‌داشت، على (ع) به او گفت: تو را چه شده اى عثمان ! چرا چشم از من بر نمى‌داری؟ عثمان گفت: از رسول خدا شنیدم كه مى‌گفت: نگاه كردن به چهره على، عبادت است.
تاریخ مدینة دمشق ج42، ص350

روایت دوازدهم: عبد الله بن عباس
 

ابن جوزى همین روایت را از طریق عبد الله بن عباس نقل كرده است:
وأما حدیث ابن عباس: أنبأنا محمد بن ناصر بن علی بن میمون قال أنبأنا علی بن المحسن التنوخی قال أنبأنا عبد الله بن إبراهیم بن جعفر الزینبی قال حدثنا محمد بن سفیان الحنائی قال حدثنا عثمان بن یعقوب العطار قال حدثنا محمد بن محمد البصری عن الحمانی عن ابن فضیل عن یزید بن أبی زیاد عن مجاهد عن ابن عباس أن النبی قال: النظر إلى علی عبادة
ابن الجوزی الحنبلی، جمال الدین ابوالفرج عبد الرحمن بن علی بن محمد (متوفاى 597 هـ)، الموضوعات، ج1، ص269، تحقیق: توفیق حمدان، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1415 هـ ـ 1995م.

روایت سیزدهم: أبو ذر الغفاری (جندب بن جنادة)
 

این روایت از طریق ابوذر غفارى، یار وفادار رسول خدا صلى الله علیه وآله و امیرمؤمنان علیه السلام نیز نقل شده است. ابن عساكر مى‌نویسد:
أَخْبَرَنَا أَبُو مَنْصُورٍ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْوَاحِدِ، أنا أَبُو بَكْرٍ الْخَطِیبِ، أنا أَبُو طَاهِرٍ إِبْرَاهِیمُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ بْنِ یَحْیَى الْعَلَوِیُّ، أنا أَبُو المْفُضَّلِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الشَّیْبَانِیُّ، نا مُحَمَّدُ بْنُ مَحْمُودِ ابْنِ بِنْتِ الأَشَجِّ الْكِنْدِیُّ الْكُوفِیُّ، نَزِیلُ إِسْكَرَانَ سَنَةَ ثَمَانِی عَشْرَةَ وَثَلاثِ مِائَةٍ، نا مُحَمَّدُ بْنُ عَبیَسِ بْنِ هِشَامٍ النَّاشِرِیُّ، نا إِسْحَاقُ بْنُ یَزِیدَ، حَدَّثَنِی عَبْدُ الْمُؤْمِنِ بْنُ الْقَاسِمِ، عَنْ صَالِحِ بْنِ مِیثَمٍ، عَنْ یَدِیمِ بْنِ الْعَلاءِ، عَنْ أَبِی ذَرٍّ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «مَثَلُ عَلِیٍّ فِیكُمْ ـ أَوْ قَالَ: فِی هَذِهِ الأُمَّةِ ـ كَمَثَلِ الْكَعْبَةِ الْمَسْتُورَةِ، النَّظَرُ إِلَیْهَا عِبَادَةٌ، وَالْحَجُّ إِلَیْهَا فَرِیضَةٌ».
از ابوذر نقل شده است كه رسول خدا (ص) فرمود: على، در میان شما (یا در میان این امت) همانند خانه كعبه است كه پوشیده شده، نگاه كردن به او عبادت و آمدن به سوى آن براى حج، واجب است.
تاریخ مدینة دمشق ج42، ص355

روایت چهاردهم: عمر بن الخطاب
 

ابن كثیر در كتاب البدایة والنهایه، نام خلیفه دوم را نیز در میان راویان این روایت آورده است:
روى من حدیث أبی بكر الصدیق، وعمر وعثمان بن عفان وعبد الله بن مسعود ومعاذ بن جبل وعمران بن حصین وأنس وثوبان وعائشة وأبی ذر وجابر أن رسول الله صلى الله علیه وسلم قال: «النظر إلى وجه علی عبادة».
ابن كثیر الدمشقی، ابوالفداء إسماعیل بن عمر القرشی (متوفاى774هـ)، البدایة والنهایة، ج7، ص358 ، ناشر: مكتبة المعارف – بیروت.

روایت پانزدهم: عمرو بن العاص
 

محب الدین طبرى، بعد از نقل همین روایت از عبد الله بن مسعود، تصریح مى‌كند كه همین روایت از طریق عمرو بن العاص نیز نقل شده است:
وعن ابن مسعود قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم ( النظر إلى وجه علی عبادة ) أخرجه أبو الحسن الحربی
وعن عمرو بن العاص مثله أخرجه الأبهری
الطبری، ابوجعفر محب الدین أحمد بن عبد الله بن محمد (متوفاى694هـ)، ذخائر العقبى فی مناقب ذوی القربى، ج1، ص289، ناشر: دار الكتب المصریة – مصر.

روایت شانزدهم: معاذة الغفاریة
 

ابن أثیر جزرى در كتاب اسد الغابه، همین روایت از طریق معاذة الغفاریة، یكى از زن‌هاى مسلمان نقل كرده است:
أخبرنا أبو موسى كتابة قال: أخبرنا أبو سعد محمد بن عبد الله المعدانی، حدثنا أبو الحسین بن أبی القاسم، حدثنا أحمد بن موسى، حدثنی محمد بن علی، حدثنا جعفر بن أحمد بن رَزین الموصلی، حدثنا یعقوب الدورقی، حدثنا یعلى بن عبید، حدثنا حارثة بن أبی الرجال، عن عمرة قالت: قالت لی معاذة الغفاریة: كنت أنیساً برسول الله، أخرج معه فی الأسفار، أقوم على المرضى وأُداوی الجرحى، فدخلت على رسول الله صلى الله علیه وسلّم ببیت عائشة وعلی رضی الله عنهما خارج من عنده، فسمعته یقول: ( یا عائشة، إن هذا أحب الرجال إلیّ وأكرمهم عَلیَّ، فاعرفی له حقه وأكرمی مثواه )... وذكر الحدیث فی النظر إلى عَلیّ عبادة.
از معاذة الغفاریة نقل شده است كه: من با رسول خدا (ص) مأنوس بودم، در سفر او را همراهى مى‌كردم تا بیماران و زخمى‌ها را مداوا كنم. پس زمانى كه آن حضرت در خانه عائشه حضور داشت، بر او وارد شدم؛ در حالى كه على از پیش او خارج مى‌شد؛ پس شنیدم مى‌گفت: «اى عائشه ! این مرد مجبوب‌ترین و گرامى‌ترین شخص در نزد من است؛ پس حق او را بشناس و او را گرامى بدار». تا آن جاى كه این مطلب را نقل كرده: نگاه كردن به چهره على، عبادت است.
ابن أثیر الجزری، عز الدین بن الأثیر أبی الحسن علی بن محمد (متوفاى630هـ)، أسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج7، ص289، تحقیق عادل أحمد الرفاعی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1417 هـ - 1996 م.

روایت هفدهم: أبو سعید الخدری
 

علامه حموینى در كتاب فرائد السمطین، همین روایت را از ابوسعید خدرى نقل كرده است:
144 ـ أخبرنی ابن عمّی الشیخ الإمام نظام الدین محمد بن علی بن المؤید الحموئی، والشیخ الإمام أستاذی عماد الدین محمد بن أحمد الخطیب الجاجرمی، ونجم الدین محمد بن أبی بكر [ ابن ] بیرایة ـ رحمهم الله ـ والشیخ الإمام أبو عمرو ابن الموفق بقراءتی علیه، بروایتهم عن والدی شیخ الإسلام محمد بن المؤید الحموئی رضی الله عنه، بروایته عن الشیخ العارف المحقّق صدّیق عهده أبی الجناب أحمد بن عمر بن محمد الصوفی قدّس الله روحه، قال: أنبأنا محمد بن عمر بن علی الطوسی بقراءتی علیه بنیسابور، أنبأنا أبو العباس أحمد ابن أبی الفضل الشعانی ، أنبأنا أبو سعید محمد بن طلحة الجنابذی، أنبأنا أبو القاسم السراج إملاءً، أنبأنا أبو علی حامد بن محمد الهروی، أنبأنا محمد بن یونس القرشی، حدثنا إبراهیم بن إسحاق الجعفی، حدثنا عبد الله بن عبد ربّه، حدثنا شعبة، عن قتادة، عن حمید بن عبد الرحمان، عن أبی سعید قال:
قال رسول الله صلّى الله علیه وسلّم: النظر إلى وجه علی بن أبی طالب عبادة.
الجوینی، ابراهیم بن محمد بن مؤید (متوفای 722هـ)، فرائد السمطین، ج2، ص181، ناشر: مؤسسة المحمودی ـ بیروت، 1400هـ.

روایت هیجدهم: إمام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام
 

همچنین علامه حموینى آن را از امیرمؤمنان علیه السلام نقل كرده است:
عن جعفر بن محمد عن أبیه عن علی بن الحسین عن أبیه عن أمیر المؤمنین علیه السلام وعلیهم، قال: قال: رسول الله صلّى الله علیه وآله:...
ثم قال: صلّى الله علیه وآله: النظر إلى علی عبادة، وذكره عبادة، ولا یقبل الله إیمان عبد إلاّ بولایته والبراءة من أعدائه.
امیرمؤمنان علیه السلام نقل كرده است كه رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: نگاه كردن به چهره على، عبادت است، یاد او عبادت است، خداوند ایمان هیچ بنده‌اى را نمى‌پذیرد؛ مگر با قبول ولایت آن حضرت و اعلام بیزارى از دشمنان او.
فرائد السمطین، ج2، ص20
اثبات تواتر روایت:
همان طور كه ملاحظه شد، این روایت از هیجده نفر از اصحاب با سند‌هاى متعدد نقل شده است، برخى از سند‌هاى آن را بررسى و حد اقل «حسن» بودن آن ثابت شد. گذشته از این كه یكى از سند‌هاى آن را حاكم نیشابورى و همچنین شمس الدین ذهبى تصحیح كرده بودند.
حتى اگر فرض را بر این بگیریم كه تمام سند‌هاى آن ضعیف باشند، بازهم روایت از حجیت نمى‌افتد؛ چرا كه این تعداد سند از دیدگاه شیعه و سنى متواتر به شمار مى‌رود و روایت متواتر نیازى به اثبات صحت تك تك طرق ندارد؛ چنانچه البانى وهابى در این باره مى‌گوید:
ولا یشترط فی الحدیث المتواتر سلامة طرقه من الضعف، لأن ثبوته إنما هو بمجموعها، لا بالفرد منها.
در حدیث متواتر، سالم بودن طرق آن از ضعف، شرط نیست؛ چرا كه اثبات روایت با نظر به مجموع طرق آن است، نه با نظر به تك تك طرق.
ألبانی، محمد ناصر (متوفاى1420هـ)، إرواء الغلیل فی تخریج أحادیث منار السبیل، ج6 ص 95، تحقیق: إشراف: زهیر الشاویش، ناشر: المكتب الإسلامی - بیروت - لبنان، الطبعة: الثانیة، 1405 - 1985 م.
جالب است كه برخى از علماى اهل سنت، تصریح كرده‌اند كه این روایت، متواتر است. محمد بن جعفر كتانى در كتاب نظم المتناثر مى‌نویسد:
(ومنها) حدیث النظر إلى على عبادة ورد من روایة أحد عشر صحابیا بعدة طرق قال السیوطی فی التعقبات وتلك عدة التواتر فی رأی جماعة.
الكتانی، ابوعبد الله محمد بن جعفر (متوفاى: 1345 هـ)، نظم المتناثر من الحدیث المتواتر، ج1، ص243، تحقیق: شرف حجازی، ناشر: دار الكتب السلفیة - مصر.
جلال الدین سیوطى، عالم نامدار اهل سنت، نیز تصریح كرده است كه این روایت متواتر است. علامه مناوى در فیض القدیر كه شرحى است بر كتاب جامع الصغیر، بعد از نقل این روایت مى‌گوید:
وتعقبه المصنف وغیره بأنه ورد من روایة أحد عشر صحابیا بعدة طرق وتلك عدة التواتر عند قوم
مصنف (سیوطی) و دیگران به دنبال این روایت گفته‌اند: این روایت از یازه نفر از اصحاب با طرق مختلف نقل شده است، و این تعداد از دیدگاه عده‌اى متواتر محسوب مى‌شود.
المناوی، محمد عبد الرؤوف بن علی بن زین العابدین (متوفاى 1031هـ)، فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، ج6، ص299، ناشر: المكتبة التجاریة الكبری - مصر، الطبعة: الأولى، 1356هـ.
على بن محمد كنانى نیز همین مطلب را آورده است:
وهذا الحدیث ورد من روایة أحد عشر صحابیا بعدة طرق وتلك عدة التواتر فى رأى قوم ( قلت ): وقال الحافظ العلائى الشافعى بعد أن حكى عن بعضهم أبطال الحدیث: الحكم علیه بالبطلان فیه بعد، ولكنه كما قال الخطیب غریب والله أعلم.
این حدیث از یازده نفر از اصحاب با طرق مختلف نقل شده است و این تعداد، از دیدگاه عده‌اى متواتر محسوب مى‌شود. من مى‌گویم: حافظ علائى بعد از این كه سخن برخى را مبنى بر باطل بودن آن حكایت كرده، گفته: حكم بر بطلان این روایت، بعید است؛ ولى همان طور كه خطیب گفته، این روایت غریب است.
الكنانی، أبو الحسن علی بن محمد بن علی بن عراق (متوفاى 963 هـ)، تنزیه الشریعة المرفوعة عن الأخبار الشنیعة الموضوعة، ج1، ص383، تحقیق: عبد الوهاب عبد اللطیف / عبد الله محمد الصدیق الغماری، ناشر: دار الكتب العلمیة – بیروت،، الطبعة: الأولى،1399 هـ.
علامه سیوطى و دیگران با دیدن یازده سند از اسناد آن، حكم به تواتر كرده‌اند؛ در حالى كه این روایت از هیجده نفر از اصحاب با سند‌هاى متعدد نقل شده است؛ پس هیچ تردیدى در متواتر بودن آن نیست
جالب است كه علماى اهل سنت وقتى به فضائل ابوبكر مى‌رسند، مى‌بینند كه سند درستى ندارد؛ اما مى‌گویند كه چون از طریق هشت نفر از اصحاب نقل شده؛ پس متواتر است:
ابن حجر هیثمى بعد از نقل روایت «مروا أبا بكر فلیصلّ بالناس» مى‌گوید:
اعلم أن هذا الحدیث متواتر فإنه ورد من حدیث عائشة وابن مسعود وابن عباس وابن عمر وعبد الله بن زمعة وأبی سعید وعلی بن أبی طالب وحفصة
بدان كه این حدیث متواتر است؛ چرا كه از طریق عائشه، ابن مسعود، ابن عباس، ابن عمر، عبد الله بن زمعه، ابن سعید، على بن أبى طالب و حفصه نقل شده است.
الهیثمی، ابوالعباس أحمد بن محمد بن علی ابن حجر (متوفاى973هـ)، الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة، ج1، ص59، تحقیق عبد الرحمن بن عبد الله التركی - كامل محمد الخراط، ناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ - 1997م.
حتى ابن حزم اندلسى روایتى را كه تنها چهار سند دارد، متواتر دانسته و بعد از روایت: «لا تبیعوا الماء» كه از چهار نفر از اصحاب نقل شده مى‌گوید:
فَهَؤُلاَءِ أَرْبَعَةٌ من الصَّحَابَةِ رضی الله عنهم فَهُوَ نَقْلٌ تَوَاتَرَ وَلاَ تَحِلُّ مُخَالَفَتُهُ.
إبن حزم الأندلسی الظاهری، ابومحمد علی بن أحمد بن سعید (متوفاى456هـ)، المحلى، ج9، ص7، تحقیق: لجنة إحیاء التراث العربی، ناشر: دار الآفاق الجدیدة - بیروت.

نتیجه:
 

این روایت با بیش از هیجده سند در كتاب‌هاى اهل سنت نقل شده است و این تعداد سند قطعا متواتر محسوب مى‌شود، حكم به بطلان چنین روایتى با این گستردگى نقل، تنها نشانگر خصومت و عداوت كسانى است كه تمام همت خود را به كار بسته‌اند تا فضائل اهل بیت علیهم السلام را زیر سؤال ببرند.
منبع:مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)
ارسال توسط کاربر محترم سایت :alirezamazrooei




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط