يار بد بدتر بود از مار بد
ترجمه: مونا قائمي
هشت شخصيت سمي که بايد از آنها اجتناب کرد
شما ممکن است آدم مثبت انديشي باشيد، ولي وقتي فرد خاصي در اطراف شما مي پلکد، ناگهان حس مي کنيد منفي باف شده ايد، شايد هم نگاه شما به جهان يک نگاه آرماني باشد، اما وقتي در کنار بعضي از اين افراد قرار مي گيريد، حس مي کنيد ساده لوح يا توهم گرا هستيد. گاهي احساس مي کنيد از اينکه انسان کاملا مستقلي هستيد و مهار زندگي تان را در دست داريد، به خودتان افتخار مي کنيد، اما وقتي با يکي از اين افراد که ممکن است حتي از اعضاي خانواده خودتان هم باشد، روبرو مي شويد، ناگهان احساس مي کنيد، مثل دوران کودکي، دست و پا چلفتي و بي عرضه شده ايد.
گاهي اوقات اين افراد تاثيرات فوق العاده منفي اي بر زندگي ما مي گذارند. هر چند همه ما انسان هستيم و «اخلاق» خودمان را داريم، اما بي تعارف،بعضي از اين «اخلاق» ها، سمي هستند و شادي و خوشبختي و تفکر و نگاه ما به زندگي را مسموم مي کنند. اين «اخلاق» ها، عزت نفس ديگران را نشانه مي روند و زندگي ها را خراب مي کنند. صاحبان اين اخلاق ها مي توانند انرژي حياتي را از انسان بگيرند و او را از عمر خود سير کنند.
1. کلک زن ها:
چرا اين نوع افراد، سمي هستند؟
اين افراد مهارت خاصي در بي اعتقاد کردن شما و نابودي نظام فکري و عزت نفستان دارند. آنها هميشه راه هايي را پيدا مي کنند تا شما را وادار سازند کارهائي را انجام بدهيد که دلتان نمي خواهد و اصلا گوش از بيني تان هم خبردار نمي شود که چه موقع اين را از دست مي دهيد، ارزش هايي که برايتان اولويت دارند، کم کم از بين مي روند و يا تبديل به ضد ارزش مي شوند، توانايي تشخيص واقعيت ها در شما ضعيف مي شود و ناگهان چشم باز مي کنيد و مي بينيد همه زندگي و شخصيت شما تابعي از خواسته ها و نيازهاي آنها شده است.
2. خود شيفته ها:
چرا اين نوع افراد، سمي هستند؟
اين افراد بر خواسته هاي خود تاکيد مي کنند و کوچک ترين بي اعتنايي به نيازهاي شما ندارند و در نتيجه نوعي احساس ياس و برآورده نشده نيازهايتان را در شما ايجاد مي کنند. از اين گذشته، آنها همه انرژي شما را متوجه خودشان مي کنند و براي شما چيزي باقي نمي گذارند!
3. کله پا کننده هاي دائمي:
چرا اين نوع افراد سمي هستند؟
آنها لذت و شادي را از هر کسي مي گيرند و نگرش و نگاه زيبا و خوش بينانه شما دائما در معرض منفي بافي آنها قرار مي گيرد و له مي شود و قبل از آنکه متوجه شويد، منفي بافي آنها همه انرژي شما را از بين مي برد و ناگهان درمي يابيد که داريد دنيا را با عينک سياه مي بينيد.
4. قضاوت کننده ها:
چرا اين نوع افراد، سمي هستند؟
آدم هاي قضاوت کننده بسيار شبه «کله پاکننده هاي دائمي» هستند. در جهاني که آزادي، انسان ها را به خود فرا مي خواند، داوري کننده ها، آزادي را پس مي رانند. البته اگر جهان، مکاني همگن بود و همه مثل هم بودند، جاي بسيار ملال آوري مي شد، ولي حواستان باشد که اگروقت زيادي را با اين نوع افراد سپري کنيد، خود به خود تبديل به آدم قضاوت کننده اي مي شويد.
5. قاتلين رويا و آرزو:
چرا اين نوع افراد سمي هستند؟
اين افراد به جاي آنکه بينديشند چه مي توان کرد، دائما به اين مي انديشند که کجا گير کرده اند و چه هستند. اين افراد عزت نفس و اعتماد شما نسبت به خودتان را نابود مي کنند. پيشرفت و تغيير تنها زماني اتفاق مي افتد که انسان بتواند چيزهاي جديدي را ابداع کند و اختراع و ابداع، ريشه در روياپردازي درباره «ناممکن ها» و آرزوي دستيابي به ستاره ها دارد، در حالي که اين افراد دشمن شماره يک رؤياپردازي و تلاش براي دستيابي به ناممکن ها هستند.
6. رياکاران و دوروها:
چرا اين نوع افراد سمي هستند؟
مردمي که صميمي، صادق يا اصيل نيستند، روابط خود را با ديگران بر اساس معيارهاي پوچ برقرار مي کنند. همين ويژگي هاست که روابط آنها را بي معنا مي کنند. همين ويژگي هاست که شما واقعا به يک دوست نياز داريد، از اين ها خبري نيست. وقتي که به انتقادي سازنده نياز داريد، اينها به شما مي گويند همان گونه که هستيد، هيچ اشکالي نداريد. وقتي به حمايت نياز داريد، آنها ترجيح مي دهند ببينند که شما شکست خورده و از خودتان يک احمق ساخته ايد.
7. آدم هاي بي شخصيت:
چرا اين نوع افراد، سمي هستند؟
اين افراد حريم ديگران را حفظ نمي کنند. به احساسات آنها احترام نمي گذارند و حريم خصوصي کسي برايشان معنا ندارد و دائماً باعث مي شوند که انسان احساس بي حرمتي و خشم کند.
8. سيرموني نداشته ها:
چرا اين نوع افراد، سمي هستند؟
بايد قوت زيادي را صرف راضي کردن آنها کنيد و در اين فرايند، شخصيت خودتان را از دست مي دهيد. آنها همه وقت و انرژي تان را مي گيرند و شما را خسته و فرسوده و در حالي که خواسته هايتان قرباني شده اند، برجا مي گذارند.
همه اين شخصيت ها نقاط مشترکي دارند:
1) هرچه با آنها بيشتر مدارا و رفتارهايشان را بيشتر تحمل کنيد، بيشتر به رفتار زشت خود ادامه مي دهند.
2) متاسفانه اغلب افراد مي بينند که کارشان غلط است و در نتيجه، حرف زدن با آن ها مثل حرف زدن با يک فرد ناشنواست و انسان احساس مي کند نکند ديوانه شده است.
3) اغلب اين افراد هرچه سنشان بالاتر مي رود، بدتر مي شوند و به مرور زمان تاثير اين ويژگي ها روي آنها بيشتر مي شود.
بي پرده بگويم، زندگي کوتاه تر از آن است که آن را با معاشرت با صاحبان چنين ويژگي هاي مسموم کننده اي از دست بدهيد. اگر مي توانيد، از صرف وقت زياد با چنين شخصيت هائي خودداري کنيد تا احساس شادي و خوشبختي بيشتري داشته باشيد. آيا سرو کارتان با چنين شخصيت هائي افتاده است؟ تا به حال چه کرده ايد و شيوه هاي شما براي آسيب نديدن از آنها چيست؟ آيا شخصيت هاي سمي ديگري را مي توانيد به اين فهرست اضافه کنيد؟
منبع:نشريه شاهد جوان ش 58