نگاهی به تاریخ و جغرافیای مسجد سليمان

مسجد سليمان شهر قديمي ايران زمين كه روايت است كه سليمان نبي(ع) درآن نماز خوانده است. اين داستاني است كهن براي مسجد سليمان خاستگاه نفت ايران و شهري با قدمت تاريخ پارسيان كه بر بستري از نفت اين ثروت ملي كشورمان در ميان کوه‌هاي زاگرس در استان خوزستان واقع ‌است و به گواهي تاريخ به واسطه كشف نفت در آن در تغيير بخش اعظمي از دنيا نقش داشته است.
دوشنبه، 30 آبان 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگاهی به تاریخ و جغرافیای مسجد سليمان

نگاهی به تاریخ و جغرافیای مسجد سليمان
نگاهی به تاریخ و جغرافیای مسجد سليمان


 

گزارش: فاطمه يارمحمدي




 
مسجد سليمان شهر قديمي ايران زمين كه روايت است كه سليمان نبي(ع) درآن نماز خوانده است. اين داستاني است كهن براي مسجد سليمان خاستگاه نفت ايران و شهري با قدمت تاريخ پارسيان كه بر بستري از نفت اين ثروت ملي كشورمان در ميان کوه‌هاي زاگرس در استان خوزستان واقع ‌است و به گواهي تاريخ به واسطه كشف نفت در آن در تغيير بخش اعظمي از دنيا نقش داشته است.
اين شهر از شمال غرب به شهرستان شوشتر، از شمال به بخش لالي، از جنوب شرق به شهرستان ايذه، و از جنوب غرب به شهر اهواز محدود است. ساکنان اين شهر را طوايف مختلفي از قوم بختياري تشکيل مي‌دهند ولي با کشف نفت در منطقه افراد ديگري از ساير مناطق بختياري براي کسب‌وکار به اين شهر آمدند و رفته‌رفته به صورت دايم در اين شهر ساکن شدند.‏
روستاهاي انديکا و لالي و دشت بزرگ از بخش‌هاي تابعه اطراف اين شهر هستند. مسجدسليمان به دليل جاذبه‌هاي تاريخي و بهار زيبايش و رويش لاله‌هاي وحشي و شب‌بو هر سال پذيراي شمار زيادي از ميهمانان نوروزي است. يکي از تفريحگاه‌هاي ديدني اين شهر منطقه‌اي به نام تمبي است و يکي از مهمترين مکان‌هاي تاريخي و باستاني اين شهر منطقه‌اي است به نام «معبد سرمسجد» که در شمال‌شرقي شهر مسجدسليمان واقع ‌است. اين معبد که در گذشته‌هاي دور همواره در آن آتشي افروخته بود مشرف به صفه سرمسجد است که به گفته مورخان مقر حکومت پارس‌ها بوده‌ است. از ديگر آثار باستاني اين شهرستان مي‌توان به معبد بسيار کهن «برد نشانده» نيز اشاره كرد.
هيات باستان‌شناسي فرانسوي سال 2007 نيز در مسجد سليمان موفق به کشفيات مهمي شد. پروفسور گیرشمن رئيس اين هيأت مزبور عقيده دارد که محل کنوني مسجد سليمان(پارسوماش) قديمي‌‌ترين پايتخت پادشاهي هخامنشي بوده ‌است. يکي از عوامل ايجاد و گسترش شهر مسجدسليمان اکتشاف نفت در اين منطقه ‌است. مي‌دانيم که، ويليام ناکس دارسي طي انعقاد قراردادي با دولت قاجار مجوز جستجو و اکتشاف نفت در ايران را گرفت و تيم اکتشاف او اين طلاي سياه را براي نخستين بار در خاورميانه در مسجدسليمان کشف کرد. به يقين اين واقعه سرنوشت کشور ما و حتي منطقه خاورميانه را دگرگون ساخت. با توسعه صنعت نفت و پتروشيمي و همچنين ساخت صنايعي که وابستگي شديدي به اين ماده اوليه داشتند، لزوم تسلط بر منابع نفتي و کشورهايي که داراي اين منابع بودند در دستور کار قدرت‌هاي برتر اقتصادي، سياسي و نظامي وقت قرار گرفت. به حدي که براي حصول اين مقصود جنگ‌هاي فراواني درگرفت، خون‌هاي زيادي ريخته شد، کشورهاي بسياري تجزيه شدند و در يک کلام جغرافياي سياسي دنيا تغيير يافت و اين جريان هنوز هم ادامه دارد. با اين اوصاف مي‌توان گفت كه، مسجدسليمان شهري است که قدرت‌هاي اقتصادي و شرکت‌هاي نفتي به واسطه آن، تاريخ بخش اعظمي از دنيا را تغيير داده‌اند.‏
مسجدسليمان به واقع شهري استثنايي است. بنياد کهن، استقرار در ميان کوه‌ها، وجود چاه‌هاي متعدد نفت(282 حلقه)، حضور خارجيان، ساکنان خو گرفته با فرهنگ غربي و از ديگر سو توقف استخراج نفت، جنگ، رکود ساخت و ساز و مهاجرت‌هاي بي‌وقفه روستائيان، از يک شهر سازمان يافته و بسيار مجهز قديمي، شهري در هم و بدون ساختار ايجاد كرده ‌است که به جرات مي‌توان گفت كه نمونه اين التقاط را در دنيا نيز نمي‌توان يافت. ‏

‏*وجه تسميه مسجدسليمان
 

درباره وجه تسميه مسجدسليمان داستان‌ها گفته و افسانه‌ها آورده اندكه شايد از لحاظ تاريخي هيچكدام راهي به حقيقت نداشته باشد. آتشكده‌اي از دوران باستان در يكي از ‎محلات اين شهر به نام سرمسجد باقي مانده كه نام شهرستان از آن گرفته شده است. بنا به‏‎ ‎گفته ياقوت حموي ((درآنجا آتشكده‌اي قديمي موجود است كه تا روزگار‌ هارون‌الرشيد روشن‎ ‎بوده)) سنگ‌هاي سترگ در بناي آن به كار رفته كه سنگيني تخته سنگ‌هاي عظيم به قدري است كه‎ ‎حتي 20 مرد قدرتمند قادر به حركت دادن آن نيستند. بر بالاي صفه‎ ‎مسجدسليمان آثاري است كه حاكي از وجود آتشگاه ا‎ست.‏‎ ‎در كاوش‌هاي باستان‌شناسي آثاري كهن مربوط به زندگي غارنشيني و دوران ماقبل تاريخ‎ ‎در اين سرزمين كشف شده است و در همين مكان بوده كه هوشنگ پيشدادي بر اثر برخورد دو سنگ‎‎چخماق با هم و نشت گاز در سطح زمين شعله آتش را براي نخستين بار كشف كرد. واقعيت آن است كه مسجد‎‎سليمان آتشگاه و يكي از مراكز تجمع زرتشتيان بوده و علت انتخاب اين محل از اين نظر بوده‎ ‎كه بر اثر گاز نفتي كه از خلل و فرج زمين بالا مي‌آمد و متصاعد مي‌شد آتش جاويد برپا مي‌كردند. اطراف اين‏‎ ‎آتشگاه داراي پلكان‌هايي است كه بزرگترين آنها 23 رديفي است كه در شرق صفه قرار‏‎ ‎دارد و به دشت متصل مي‌شود. از نظر شكل وسبك معماري با همه آتشكده‌هايي از ايران‎ ‎باستان برجا مانده كاملاً مطابقت دارد و يكسان است.‏‎

نيايشگاه سر مسجد
 

‎پروفسورگريشمن مي‌گويد: نياشگاه سرمسجد و برد نشانده هيچ شباهتي به معماري‎ ‎عيلامي بابلي و آشوري ندارد اما خيلي شبيه ساختمان‌هاي تمدن باستاني اورارتو است. او تپه‌هاي سرمسجد و برد نشانده را اسلاف تخت‌جمشيد مي‌داندكه اصول ايجاد آن‎ ‎هنوز طرق قديمي را كه پارسيان از زمان ورود به ناحيه جنوب غرب ايران به كار مي‌بردند‎ ‎آشكار مي‌سازد‎.
‎طلوع دوباره اين نخستين شهرپارسيان با فوران چاه شماره يك‎ ‎خاورميانه در سال 1278 خورشيدي (1908م) و فعاليت شركت نفت دارسي آغاز شد.آمار و ارقام نشان مي‌دهد در اوج فعاليت‌هاي شركت نفت(با314حلقه‎ ‎چاه نفت) بين سالهاي 1330 تا 1335 خورشيدي جمعيت شهربالغ بر 77 هزار نفر بود‎ ‎و شهر از امكانات وسيعي برخوردار بوده است و عروس شهرهاي ايران نام داشت. مسجدسليمان‎ ‎در آن سال‌ها از شهرهاي توريستي ايران محسوب مي‌شد و شخصيت‌ها و مقامات خارجي و داخلي‎ ‎از اين خطه ديدن مي‌كردند و نسبت به جمعيت خود بيشترين تعداد اتومبيل را در سطح‎ ‎خاورميانه داشت. نخستين خط آهن خاورميانه ، نخستين كارخانه تقطير، نخستين كارخانه برق‏‎ ‎خاورميانه، نخستين جاده ارتباطي، نخستين خيابان‌هاي آسفالته، نخستين مسكن مدرن، نخستين ‏‎‎بيمارستان مدرن و مجهز خاورميانه، نخستين سيستم مخابراتي، نخستين لوله كشي آب‎ ‎و گاز خاورميانه، نخستين فرودگاه، نخستين سيستم روشنايي برق خاورميانه و نخستين سيستم‌هاي‏‎ ‎بهداشتي خاورميانه درآن به وجود آمد.

‏* تاريخچه
 

در فاصله اواسط سدة 9 تا اوايل سدة 7پيش از ميلاد قومي آريايي به نام «پارسوا» از دامنه‌هاي شمال غرب زاگرس و کوه‌هاي بختياري به جلگه خوزستان فرود آمدندو مسجدسليمان کنوني از جمله مناطقي بود که در آن سکني گزيدند. اين قوم نيمه بدوي که متکي بر معيشت شباني و به ويژه تربيت اسب بودند، بعد از آشنايي با کشاورزي و ترک کوچ‌نشيني در نواحي کوهپايه‌اي جلگه، شهر تازه‌اي بنا نهادند و آنرا به ياد سرزمين گذشته خود که «پارسوا» نام داشت، «پارسوماش» خواندند.‏
بنا بر نشانه‌هاي بازمانده از بناي بزرگ با ديواره‌هايي سترگ و اِيوان‌هاي پايدار در مقابل فرسايش از سده‌ها قدمت بر بالاي تپه‌اي به نام سَرمَسجد که جايگاه شهر کنوني مسجدسليمان بوده‌است. «پارسوماش» که بنيان‌گذاران آن «هخامنش» يا «چيش پش» بوده‌اند، را مي‌توان نخستين شهر آريائيان و نياي پاسارگاد و تخت جمشيد ناميد که آغازگر شهر نشيني پارسيان و ايجاد کشوري دانست که ايران مي‌خوانيمش. اعتقاد ايرانيان به آتش به عنوان نمادي از اهورامزدا و جوشش روغن مقدس قابل اشتعال بر سطح زمين در شهر پارسوماش سبب شد تا اين شهر داراي آتشکده‌هاي هميشه جاويدان شود و بنابراين شهر از لحاظ مذهبي نيز به شدت اهميت يافت، اهميت مذهبي و اعتقادات مردم به پاک و مقدس بودن اين شهر به حدي زياد بود که حتي بعد از اسلام، ايرانيان براي زيارت به اين شهر مراجعه مي‌كردند. لذا هويت مذهبي آن مانند ديگر اماکن مقدس همچنان باقيمانده و نام «مسجدسليمان» نيز در همين راستا بر آن اطلاق شد.

‏* ‌فوران نفت
 

فوران نفت از ميدان نمره يک در ميانه مسجدسليمان کنوني حيات اقتصادي و اجتماعي مسجدسليمان و بعد ايران را دگرگون کرد. ولي اين بار بانيان شهر نه شبانان پارسي فرود آمده از کوه‌ها و بلکه فرنگيان شهرنشين و صنعتگر و به اصطلاح مدنيت يافته اما جهانگشاياني بودند که از درياهاي دور آينده خود را در اين سرزمين يافته‌اند. اين بيگانگان زيرک به مدد متون تاريخي(همچون نوشته‌هاي هرودوت) دريافته بودندکه ايرانيان در اين محل از روغن مقدسي که به طور طبيعي از زمين بيرون رانده مي‌شد استفاده‌هاي گوناگون کرده و آتش جاويدان خود را در اين جايگاه مي‌جسته‌اند. پس نماينده پيگير و ماجراجوي آنها به نام «ويليام ناکس دارسي» انگليسي با شرکت خود به نام «سنديکاي امتيازات» موفق شدند با انتقال فن‌شناسي و تجهيزات لازم و حفر چاه به سرچشمه آتش جاويدان پارسيان دست يابند. بعد از کشف و فوران نفت در مسجدسليمان با دخالت دولت انگليس، شرکت ذکر شده به شرکت «نفت ايران و انگليس» تبديل گشت. از همين زمان است(1287 هجري شمسي يا 1908 ميلادي) که بنيان اولين شرکت شهر معدني ايران در مسجدسليمان و بعد از آن نخستين شرکت شهر صنعتي (با توجه به ساخت پالايشگاه) در آبادان گذاشته ‌شد. با اتمام خط لوله مسجدسليمان به آبادان از 1912ميلادي حيات دوباره مسجدسليمان آغاز شد. استخراج نفت که در اين سال 43 هزار تن بود تا آخر جنگ جهاني اول (1918 ميلادي) به سالانه يك ميليون تن و تا 1925 ميلادي به بيش از 4 ميليون تن در سال رسيد. مسجدسليمان تا سال 1928 ميلادي تنها منبع استخراج نفت ايران بود تا در اين سال در ميدان نفتي عظيم هفتگل نيز فوران نفت آغاز گشت و مسجدسليمان در توليد نفت از انحصار خارج شد. اما توليد در منطقه همچنان افزايش يافت به طوري که در سال 1314 هجري شمسي (1935ميلادي) اوج توليد در سراسر بهره برداري (127 هزار بشکه در روز) رسيد. بعد از افتي کوتاه در توليد نفت به علت ملي شدن اين صنعت در ايران (1330ـ33 هـ .ش)به دليل دسيسه‌هاي شرکت نفت ايران و انگليس و دولت انگليس بار ديگر استخراج نفت افزون شد که تا سال 1345 هـ .ش کما بيش ثابت بود(سالانه حدود 30 ميليون بشکه معادل 4 ميليون تن) اما از اين سال به بعد توليد نفت به سرعت کاهش يافت و بعد از بسته شدن چاه‌ها در سال‌هاي 60 و 1359‌هـ .ش توليد سالانه آن به حدود توليد روزانه در گذشته محدود گشت. دليل کم شدن توليد نفت اينست که بعد از حدود 70 سال بهره برداري مداوم 98 درصد از مقدار نفت قابل حصول به صورت طبيعي از منطقه استخراج شد و از آنجا که بهره‌برداري از ساير ميدان‌هاي نفتي به ويژه ميدان‌هاي نفتي مرزي از اولويت برخوردار شد، استخراج نفت در مسجدسليمان که بايد با تزريق آب يا گاز انجام پذيرد مشکلاتي را به دنبال داشت و متوقف شد. ‏

* فوران نفت
 

ساعت چهار صبح پنجم خرداد 1287 خورشيدي برابر با 26 ماه مه 1908 ميلادي، مته حفاري از ضخامت زميني به قطر 300 متر عبور کرد و آخرين ضربت خود را به صخره عظيمي که روي منبع نفت قرار داشت فرود آورد، در نتيجه در عمق 1180 پا (360 متري) نفت با فشار زيادي تا 50 پا (15 متر) بالاتر از نوک دکل حفاري فوران کرد و کارگران را در خود غرقه ساخت. بدين ترتيب فصل جديدي در تاريخ کشور رخ داد و ايران به جمع کشورهاي نفتخيز جهان پيوست. اين اتفاق، که نخستين اکتشاف نفت در خاورميانه به شمار مي‌رفت، حيات اقتصادي و اجتماعي مسجد سليمان و ايران را دگرگون کرد، چنانکه از اين چاه روزانه 36 هزار ليتر (معادل 8000 گالن) نفت استخراج مي‌شد و بعدها در اين شهر حداقل 300 چاه نفت حفر شد. اين شهرک باستاني به يک شهر مدرن و پر رونق بدل شد. جمعيت آن افزايش يافت، خانه‌ها و محله‌هاي جديد براي کارکنان شرکت نفت از مديران ارشد گرفته تا کارگران ساخته شد. شرکت نفت ابتدا اقدام به ايجاد يک دستگاه آب شيرين‌کن كرد و سپس براي انتقال آب رود کارون به شهر، لوله کشي منازل را به انجام رساند. همچنين خط آهني توسط اين شرکت تاسيس شد که تا دارخزينه متن مورب، روستايي در نزديکي شوشتر، امتداد مي‌يافت. بدين ترتيب مسجد سليمان از يک قصبه به شهري بزرگ بدل شد و مردم از اطراف و اکناف براي کار به اين شهر مهاجرت کردند. شبکه آب و برق تکميل شد و سيستم فاضلاب شهر به وجود آمد، حمل و نقل زباله مرتب شد و سيستم اتوبوسراني به کار افتاد. همچنين ورزشگاه بزرگي ساخته شد و مسجد سليمان چهره يک شهر تازه و متفاوت از ساير شهرها را به خود گرفت. «چاه شماره يک» هم‌اکنون به صورت موزه تحت نظارت شرکت ملي مناطق نفتخيز جنوب قرار دارد.‏
‏*صدمين سالگرد اکتشاف نفت ‏
در 5خرداد 1387 خورشيدي برابر 26 ماه مه 2008ميلادي، چاه شماره يک صد ساله شد. لذا به همين مناسبت در اين روز جشن صدمين سالگرد اکتشاف نفت در خاورميانه و انقلاب صنعتي ايران در اين شهر و در چندين نقطه جهان برگزار شد. جشن يکصد سالگي نفت در ايران توسط وزارت نفت جمهوري اسلامي ايران در محل باشگاه مرکزي اين شهر با افتتاح پالايشگاه نفت مسجدسليمان همراه بود.‏
مکان‌هاي ديدني مسجد سليمان شامل: منطقه رودخانه تمبي، پالايشگاه بي بيان؛ چاه شماره يک، کلگه زرين، قبرستان ارمني‌ها، برد نشانده، معبد سر مسجد، مسجد نمره يک، موزه نفت، سد شهيد عباسپور، سد مسجدسليمان، جزيره سد، رود و دشت شيمبار، منطقه گدار لندر، هفت شهيدان، پير بابا زاهد (امامزاده)، پير شاهزاده عبدالله (امامزاده)، پير شاهزاده علي (امامزاده)، پير حضرت نوح (منطقه چهار بيشه)، پل نگين، قلعه بردي زادگاه کورش هخامنشي واقع در بخش انديکا، منطقه کولرشاپ، تيم فوتبال نفت مسجدسليمان و محله هنرستان. جاده سمت راست است.‏
معماري: برخي ساختمان‌هاي مسجدسليمان که در دوره فعاليت شرکت نفت ايران و انگليس ساخته شده‌اند سبک معماري انگليسي داشته که اغلب بر اثر گسترش و نوسازي در شهر تخريب شده‌اند. بخش‌هايي از آن هنوز به نام‌هاي انگليسي آن دوره مانند منطقه کمپ کرسنت و اسکاچ کرسنت و کم لب کرسنت معروف است.‏

‏*شكوفايي تاريخي
 

اوج شکوفايي تاريخ معاصر مسجدسليمان به غير از نفت مربوط به دوران مشروطيت است، در عصر مشروطه مردم مسجدسليمان نيز مانند ساير روشنفکران و دليران بختياري عليه استبداد صغير قاجار به فرماندهي سردار اسعد بختياري (فاتح ملي) قيام و اصفهان و سپس تهران را فتح كردند و استبداد صغير قاجار سرنگون شد. البته نقش مردم مسجدسليمان در ملي شدن صنعت نفت و مقابله با استعمار انگليس در نفوذ به مناطق بختياري و شرکت در جنگ هشت ساله ايران و عراق مثال‌زدني است. در حال حاضر از چاه‌هاي نفت اين شهرستان روزانه نزديک به 40 هزار بشکه نفت استخراج مي‌شود. مردم بعضي مناطق مسجد‌سليمان به جهت وجود ميدان‌هاي گازي، گاه دچار مسموميت‌هاي ناشي از استنشاق بوي گاز مي‌شوند و در مواردي ساکنان شهر در يک برنامه ضربتي مجبور به نقل و انتقال شده‌اند. نشت گاز و نفت در مناطقي از شهر گاهي حادثه ساز شده و باعث بروز انفجار در منازل مسکوني مي‌شود! آب آشاميدني و برق عليرغم وجود بزرگترين سدها و نيروگاه‌هاي ايران در اين شهر هنوز مشکل اوليه مردم است!‏

‏*محله‌هاي مسجدسليمان
 

محدودة مسجدسليمان ناهموار و داراي پستي و بلندي‌هاي زيادي است. شرکت نفت منازل و ادارات خود را در نقاط مناسبتر ساخته بود و به همين دليل محله‌هاي اين شهر ازهم فاصله داشتند. در سال‌هاي اخير به دليل رشد جمعيت شهر و عدم کنترل اوليه‌اي که برساخت و ساز وجود داشت، فاصلة بين محلات کم شده و در بسياري جاها، کاملا به هم چسبيده هستند.‏

‏*وجه تسمية محله‌ها
 

نام محلات شهربيشتر از نام چاه‌هاي نفت يا ادارات شرکت نفت گرفته شده ‌است مانند نمره يک که از نام چاه شمارة يک گرفته شده‌است. اسم برخي محلات هم از نام طوايفي گرفته شده که براي اولين بار در آنجا سکني گزيده‌اند مانند مال جونکي. برخي جاها هم افرادي که از شهرهاي ديگر براي کار به مسجدسليمان آمده بودند در کنار هم اقامت کرده و خانه ساخته‌اند مانند لين اصفهاني‌ها يا محل اقامت کارکنان خارجي شاغل در شرکت نفت مانند لين هندي‌ها.‏
نام محله‌ها: هوانيروز، تلخاب، نفتک، باغ چشمه علي، باشگاه سوارکاران، چهار بيشه و سرمسجد اين محله به علت آثار باستاني که روي تپه‌اي بالاي آن وجود دارد و منسوب به حضرت سليمان است، سرمسجد ناميده شد. نامگذاري مسجدسليمان در دي 1303 شمسي هم به علت همين آثار است. نصيرآباد، کولر شاب نام خود را از يکي از ادارات شرکت نفت گرفته است‎.‎ ريل ويل به خاطر وجود يکي از ايستگاه‌هاي قطار در اين محله به اين اسم ناميده شده‌است. بازار چشمه علي در گذشته چشمه‌اي با همين نام در اين محل وجود داشته‌است و به هين دليل چشمه علي ناميده شده ‌است. لين اصفهاني‌ها، کوي حسين قصاب (مال گندلي‌ها)، لين هندي‌ها (در ابتدا محل اقامت کارکنان هندي بود و اکنون کاملا از بين رفته‌است)، دره گلگيري‌ها، مال جونکي، سرکوره‌ها (کوي شهيد موسوي)، مال شنبه (کوي شهيد لرستاني)، پنج بنگله، هشت بنگله، شاه نشين، مالکريم، نمره يازده، دره اشکفت (از محله‌هاي جديداست)، نمره دو، پانسيون خيام، سي برنج، کمپ کرسنت، اسکاچ کرسنت، نفتون، پشت برج؛ اين محله در پشت ساختماني قرار دارد که محل اقامت خوانين بختياري يا نمايندگان آنان بود و برج ناميده مي‌شد.باغ ملي، افرمبي، محله‌اي که پشت گاراژ شرکت نفت، بين باغ ملي و محلة پشت برج قرار دارد. وجه تسمية اين محله به اين شرح است. در مسجدسليمان اداره‌اي با نام ادارة تعميرات راه و ساختمان منطقه بود. نام انگليسي اين اداره در آن زمان به صورت خلاصه يعني (اف، آر، ام، اند، بي) و با سرعت اِفرَمبي تلفظ مي‌شد و بعدها درگويش محلي به افرمبي تغيير کرد. اداره مرکزي شرکت نفت (مين آفيس)، سبزآباد، نمره چهل، پشت‌کوه، نمره يک مرکز شهر مسجدسليمان است و به علت وجود چاه شماره يک در اين محله، به اين نام معروف شد. دره خرسان، بازار شوشتري‌ها، درة سوکياس، نمره هشت، بي‌بيان، خواجه‌آباد، نفت آباد، کلگه (به علت وجود تپه‌اي باستاني به نام کلگه زرين يا کلگه زري، کلگه ناميده شد.)، شيخ مند ني، تمبي (از مناطق قديمي و در فاصله‌اي نسبتا دور از شهر و در کنار رودخانة فصلي به همين نام قرار دارد.)‏
http://www.ettelaat.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط