قوانين و مقررات بشر دوستانه در سيره پيامبر اسلام (ص)_(4)

پيامبر گرامي اسلام، آزار رساندن به مجروحان را ممنوع کرده بود و صراحتاً اعلام مي فرمود که مبادا مجروحان را به حال خود رها کنيد تا بميرند. ضمن اينکه به مداواي آنها نيز امر مي کردند (الزحيلي، 1412: 477). از اين رو، فقها نيز کشتن مجروحين را جايز نمي دانند (محقق حلي، 1403، ج 9: 207). برخي از فقها نيز معتقدند که اگر مجروح،
دوشنبه، 30 آبان 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
قوانين و مقررات بشر دوستانه در سيره پيامبر اسلام (ص)_(4)

قوانين و مقررات بشر دوستانه در سيره پيامبر اسلام (ص)_(4)
قوانين و مقررات بشر دوستانه در سيره پيامبر اسلام (ص)_(4)


 

نويسنده:عباسعلي عظيمي شوشتري (*)




 

7- مبادله اسيران
 

پيامبر (ص) در جنگ بدر از روش مبادله اسرا نيز استفاده کردند. ايشان «عمر بن ابوسفيان» را «سعد بن نعمان بن اکال» که از مسلمين بود، مبادله کرد (ابن اثير، بي تا: 212).

ب- مجروحين
 

پيامبر گرامي اسلام، آزار رساندن به مجروحان را ممنوع کرده بود و صراحتاً اعلام مي فرمود که مبادا مجروحان را به حال خود رها کنيد تا بميرند. ضمن اينکه به مداواي آنها نيز امر مي کردند (الزحيلي، 1412: 477). از اين رو، فقها نيز کشتن مجروحين را جايز نمي دانند (محقق حلي، 1403، ج 9: 207). برخي از فقها نيز معتقدند که اگر مجروح،
قادر به راه رفتن نباشد، بايد وي را آزاد کرد (طوسي،1410، ج9: 94) و محل خود فرستاد (نجفي، بي تا، ج21: 128). ساير مجروحين نيز اسير مي شوند و احکام اسرا درباره آنها اجرا مي شود (همان: 129).

ج- کشته شدگان
 

در غزوه بدر، پيامبر (ص) اجساد دشمنان را جمع آوري کردند و هنگامي که قريش خواستار جسد «نوفل بن عبدالله بن مغيره» شد، پيامبر آن را تحويل داد و با وجود اينکه حاضر به پرداخت مبلغي در قبال آن بودند- و آن زمان نيز رسم بود – نپذيرفت (الزحيلي، 1412: 490). در آن زمان، مرسوم بود که سرهاي کشته شدگان را براي تضعيف روحيه دشمن در ميدان کارزار مي گرداندند چنين عملکردي هرگز از پيامبر مشاهده نشد (همان). به همين دليل فقها اين عمل را صحيح نمي دانند (محقق حلي، 1403، ج1: 318). رسول گرامي اسلام در سفرها هرگاه به جسدي بر مي خوردند، بدون اينکه معلوم باشد که مسلمان است يا غير مسلمان، اقدام به دفن آن مي کردند (دارمي، 1398 ق: 473). ايشان مي فرمودند: «ان الله کتب الاحسان علي کل شي فاذا قتلتم فاحسنوا القتله» (بيهقي، بي تا، ج9: 68)؛ خداوند احسان را در هر چيزي واجب شمرده است. پس هرگاه با دشمن جنگيدند با کشته شدگان رفتار نيکو داشته باشيد.
همچنين مي فرمودند: مثله (قطعه قطعه) کردن اجساد دشمن جايز نيست، حتي به وسيله سگ درنده (احمدي، ميانجي، 411: 34). براين اساس، برخي از فقها دفن اجساد آنها را واجب دانسته اند (مکي العاملي، 1369، ج1: 220). هر نوع هتک حرکت و قطع و انتقال اعضاي بدن کشتگان دشمن در حقوق اسلام، ممنوع است (عميد زنجاني، 1385، ج6، 229).

ممنوعيت به کارگيري ابزار جنگي نامتعارف و وحشيانه
 

مقصود از وسايل وحشيانه، سلاح هاي غيرمتعارفي است که کشتار بي رويه و غير ضروري را به همراه دارد. به کارگيري اين وسايل با توجه به اهداف جنگ در اسلام، ممنوع است. در زمان رسول اکرم مکرم اسلام (ص) اگرچه سلاح هاي کشتار جمعي در سطحي که امروزه موجود است وجود نداشت، اما ايشان از به کارگيري روش ها و تسليحاتي که در
همان زمان هم موجب کشتار غيرضروري مي شد، به طور جدي خودداري مي کردند و با صراحت به کارگيري آنها را ممنوع فرموده بودند (عاملي، 1403، ج15: 62، ح1).
پيامبر، فقط سلاح هاي متعارف وعادي زمان خود مانند شمشير، نيزه، تير و کمان و منجنيق را به کار مي بردند و از روش هاي زير استفاده نمي کردند:

1-آتش افکندن
 

اين روش در زمان گذشته، عموماً توسط يونانيان و روميان استفاده مي شد، اما پيامبر اسلام (ص) هيچ گاه اين روش را به کار نبردند (همان، ح2)

2- القاي سم
 

در اين روش، سموم گياهي را در آب آشاميدني يا نهر آبي که از محل استقرار يا مناطق مسکوني دشمن مي گذشت، مي ريختند و موجب مسموميت جمع زيادي مي شدند. پيامبر (ص) هيچ گاه از اين روش نيز استفاده نکردند؛ بلکه هرگونه القاي سم در سرزمين هاي دشمن را نهي مي فرمودند (کليني، 1367 ش، ج 5: 28).
آنچه در دو مورد فوق مهم است، علت منع آنها؛ يعني کشتار غيرضروري است، صرف نظر از نوع و وسعت آن، از اين رو، آتش، خواه در اثر مواد محترقه يا فعل و انفعالات راديو اکتيويته باشد و سم در هر نوع آن، چه در شکل گاز و چه در شکل مايع باشد، چنانچه موجب مرگ و مير وسيع انسانها شود، شامل ممنوعيت مورد نظر مي شود.

3- ابزار تغيير دهنده وضعيت زيست محيطي
 

پيامبر (ص) تمامي روش ها و اقداماتي که موجب تغييرات زيست محيطي در منطقه مي شد؛ مانند گشودن آب و ايجاد سيل مصنوعي، آتش زدن نخل ها و کشتزارها و درختان منطقه را ممنوع فرموده بودند (عاملي، 1403، ج15: 58، ح2).

4- غارت
 

غارت اموال شکست خوردگان از اعمال مرسوم در آن زمان بود، اما رسول گرامي اسلام، اين اقدام را نيز مجاز نمي دانستند. از ايشان نقل مي کنند که فرمود: «هرکس دست به غارت بزند از ما نيست» (الزحيلي، 1412: 486).

5- کشتن حيوانات
 

طبق آنچه از سيره نبي مکرم اسلام (ص) مشاهده مي شود، کشتن حيوانات اهلي دشمن مجاز نبوده است و آزار رسانيدن به آنها و قطع دست و پاي حيوانات اهلي، غير انساني تلقي مي شده است (ابن قدامه، 1403، ج20: 501).

ممنوعيت استفاده از روش هاي جوانمردانه
 

غدر و نامردي، قرنها است که مورد استفاده بسياري از جنگاوران براي غافلگيري ناجوانمردانه قرار مي گرفته و مي گيرد. در اين روش ناجوانمردانه، دشمن با تظاهر به صلح و ترک مخاصمه، طرف مقابل را فريب داده و با استفاده از اطميناني که در او ايجاد کرده است، وي را غافلگير کرده و به او حمله ور مي شود.
پيامبر اسلام «غدر و نامردي» را به طور کلي منع کرده اند (عاملي، 1403، ج 15: 58- 59، ح 2و3). براساس روايتي از امام صادق (ع) حتي ياري رسانيدن به کساني که در صدد غدر و نامردي باشند نيز صحيح نيست؛ حتي اگر هر دو گروه از کفار باشند (همان: 57، ح1).

نتيجه گيري
 

از آنچه بيان شد اين نتايج به دست مي آيد که:
1- با توجه به نگاهي که اسلام به انسان و ارزش هاي او دارد، پيامبر گرامي اسلام (ص) جنگ را صرفاً وسيله و ابزاري مي دانستند که به کارگيري آن، به عنوان آخرين راه حل و فقط با هدايت و نجات انسانها، مشروع بود. بر همين اساس نيز تمام تلاش خود را به کار مي بردند که منجر به کمترين خسارات و تلفات گردد.
2- پيامبر گرامي اسلام، انساني ترين روش ها را که تاکنون تاريخ بشر به خود ديده است، در جنگ ها به کار مي گرفتند و از هرگونه تعدي و افراط و تفريط به طور جدي خودداري مي فرمودند و تمام تلاش خود را به کار مي بردند تا حداقل خسارات به دشمن وارد آيد؛ زيرا هدف اصلي ايشان هدايت انسانها بود.
3- از منظر تاريخي، بايد سيره پيامبر اسلام با دقت تمام و نکته سنجي، مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد تا حقايق اين دوران نوراني تاريخ انسان، کاملاً روشن گردد.
منابع و مأخذ
1- قرآن کريم.
2- نهج البلاغه، ترجمه سيد جعفر شهيدي، شرکت انتشارات علمي و فرهنگي، چ 8، 1374. 1410.
3- ابن اثير، عزالدين، کامل تاريخ بزرگ اسلام و ايران، ترجمه عباس خليلي، شرکت سهامي چاپ و انتشار کتب ايران، بي تا.
4- ابن اسحاق، تاريخ پيامبر اسلام، ترجمه محمد ابراهيم آيتي، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1361.
5- ابن هشام،السيره النبويه، سيد هاشم رسول محلاتي، تهران، کتابفروشي اسلاميه، بي تا.
6- ابن قدامه، موفق الدين و شمس الدين، المغني، بيروت دارالکتاب العربي، 1403.
7- ابن کثير، ابوالفداء الحافظ، البدايه و النهايه، بيروت، دارالکتاب العلميه، 1407.
8- ابن متوج، الناسخ و المنسوخ، سيد عبدالجليل حسين قاري، تهران، انتشارات کتاب فروشي محمدي، 1344.
9- ابوعبيد، الاموال، تصحيح محمد حامد الفقيه، بي نا، بي جا، بي تا.
10- احمدي ميانجي، علي، الاسير في الاسلام، قم، مؤسسه النشر الاسلامي، 1411.
11- الزحيلي، وهبه، آثار الحرب في الفقه السلامي، دمشق، دارالفکر، چ4، 1412.
12- انجيل عيسي مسيح، هزاره نو، انتشارات ايلام، قطع جيبي، 2005.
13- باقري کبورق، علي، کليات مباني و استراتژي جنگ، مرکز نشر بين الملل، 1370.
14- بلاذري، احمد بن يحيي، انساب الاشراف، بيروت، دارالکتب العلميه، 1405.
15- بوتول، گستون، پولمولوژي جامعه شناسي جنگ، ترجمه فريدون سرمد، تهران، انتشارات دانشگاه ملي، 1355.
16- بيهقي، الحافظ ابي بکر، السن الکبير، بيروت، دارالمعرفه، بي تا.
17- پازارگاد، بهاء الدين، تاريخ فلسفه سياسي، تهران، انتشارات زوّار، 1359.
18- تورات (عهد عتيق)، بي تا، بي جا.
19- حلي، حسن بن يوسف (علامه)، قواعد الاحکام، قم، مؤسسه النشر الاسلامي، 1413.
20- دارمي، ابي محمد، سنن دارمي، قاهره، دارالفکر، 1398.
21- ذهبي، احمد بن عثمان، تاريخ الاسلام، بيروت، دارالکتاب العربي، 1407.
22- رشيدرضا، تفسير المنار، دارالمعرفه للطباعه و النشر، بيروت، ج2، بي تا.
23- رضايي، عبدالعظيم، اصل و نسب و دين ايرانيان، انتشارت موج، بي تا.
24- رضي، هاشم، تاريخ اديان، تهران، انتشارات کاوه، بي تا.
25- روسو، شارل، حقوق مخاصمات مسلحانه، ترجمه سيد علي هنجني، تهران: دفتر خدمات حقوقي بين المللي، 1369.
26- طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان، سيد محمد باقر موسوي همداني، قم، انتشارات اسلامي، 1367.
27- طبري، محمد بن جرير، تاريخ طبري، ترجمه ابوالقاسم پاينده، انتشارات اساطير، چ2، 1362.
28- طوسي، ابي جعفر، النهاية، موسوعه الينابيع الفقهيه، مؤسسه الفقه الشيعه، بيروت، دارالاسلاميه.
29- عاملي، سيد جعفر مرتضي، الصحيح من سيره النبي الاعظم، قم، انتشارات دارالحديث، 1385.
30- عاملي، شيخ حر، وسايل الشيعه، بيروت، دار احياء التراث العربي، چ5، 1403.
31- عسقلاني، ابن حجر، تهذيب التهذيب، بيروت، دار احياء التراث العربي ، بي تا.
32- عميد زنجاني، عباسعلي، فقه سياسي، تهران، امبيرکبير، 1385.
33- فانر، توني، «حقوق بين الملل بشر دوستانه: توسعه مفاهيم» مجموعه مقالات همايش اسلام و حقوق بين المللي بشر دوستانه، هلال احمر جمهوري اسلامي ايران، 1386.
34- فوگل، اشپيگل، تمدن مغرب زمين، ترجمه محمد حسين آريان، تهران، انتشارات اميرکبير، 1380.
35- کريشنان، سروپالي، تاريخ فلسفه شرق و غرب، ترجمه خسرو جهان داري، تهران، انتشارات آموزش انقلاب اسلامي، 1367.
36- کليني، الکافي، تصحيح و تعليق علي اکبر غفاري، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چ3، 1367ش.
37- ----، الروضه من الکافي، سيد هاشم رسول محلاتي، انتشارات علميه اسلامي، بي تا، بي جا.
38- مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، داراحياء التراث العربي، 1403.
39- محقق حلي، شرائع الاسلام، بيروت، دارالاضواء، چ2، 1403.
40- مطهري، مرتضي، جهاد، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1361.
41- مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلاميه، 1361.
42- مکي العاملي، محمد بن جمال الدين (شهيد ثاني)، الروضه البهيه في شرح لمعه الدمشقيه، قم، چاپخانه علميه، ج2، 1369.
43- مولند، ايتار، جهان مسيحيت، ترجمه محمدباقر انصاري و مسيح مهاجري، تهران، امبيرکبير، 1368.
44- نجفي، محمد حسن، جواهر الکلام، تهران، دارالکتاب الاسلاميه، بي تا.
45- نهج الفصاحه (با ترجمه فارسي)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1374.
46- نوس بام، آرتور، تاريخ مختصر حقوق بين الملل، تهران، اميرکبير، 1337.
47- واقدي، محمد بن عمرو، مغازي، ترجمه محمود مهدوي دامغاني، تهران، مرکز نشر دانشگاهي، 1362.
48- Segall, Anna, Punishing Violations of International Humanitarian law at the National Level, ICRC, October 2001.
نشريه حکومت اسلامي، شماره52.

ادامه دارد...




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.