در مقاله هاي پيشين به جزيره قشم، ريگ جن، شهرستان مسجد سليمان، کوير مرنجاب، کوهستان سهندف شهرستان سراوان، پارک ملي گلستان، درياچه زريوار، کوير شهداد، شهرستان گرمسار، تالاب پريشان، شهرستان کلاردشت، پارک ملي کوير، شهرستان قوچان، تالاب انزلي، کوهستان سبلان، جزيره لاوان، شهرستان خوانسار،
غارها از زيستگاه هاي مهم در کره زمين هستند و مي توان نقش بزرگي را در حيات زمين بازي مي کنند. با جرأت مي توان گفت که در ايران بيش از هزار غار کوچک وبزرگ وجود دارد که از لحاظ علمي، گردشگري، محيط زيست و... داراي اهميت فراوان هستند ولي متأسفانه کمتر مورد توجه قرار مي گيرند و برخي از آنها به علت همين بي توجهي از نظر زيستي و حتي ساختاري تخريب مي شوند. چه بسيار غارهايي در ايران هستند که زماني مامن خفاش ها و جانوران غارزي ديگر بوده اند ولي امروزه هيچ اثري از آنها ديده نمي شود. اگرچه چند غار مهم از نظر زيستي مورد حفاظت و حمايت سازمان محيط زيست قرار گرفته است ولي غارهاي ديگري هم هستند که بايد مورد توجه قرار بگيرند. البته همه ما وظيفه داريم که از اين سرمايه هاي با ارزش طبيعي حفاظت کنيم ولي گاهي ديده مي شود که برخي افراد از روي ناداني يا بي آگاهي هيچ توجهي به اين ارزش ها نمي کنند. اندک افرادي به نام کوهنورد يا گردشگر وارد غارها مي شوند که هر کس با ديدن آثار تخريب آنها با خود مي گويد که اي کاش اگر فردي مي خواهد گردشگر شود ابتدا به ارزش هاي زيستي عناصر طبيعي پي ببرد، سپس خود را طبيعت گرد يا کوهنورد معرفي کند. يک غارنورد بايد خوب بداند که مثلا باتري هاي خالي شده چراغ قوه يا هر ابزار ديگر را در غارها رها نکند، زيرا غارها به منزله سفره هاي آب زيرزميني محسوب مي شوند و اين باتري ها باعث نفوذ سموم به آب هاي زيرزميني مي شوند و در نهايت اين سموم در چرخه زيستي و بدن موجودات زنده تا ساليان دراز پابرجا مي مانند و باعث بروز ناهنجاري هاي زيستي و حتي ژنتيکي در جانوران و گياهان مي شوند.
وقتي وارد برخي از غارها مي شويم، نه تنها جانوري را مشاهده نمي کنيم بلکه صحنه هايي مي بينيم که بسيار عذاب آور هستند. وقتي مشتاق ديدن قنديل هاي آهکي يا همان استالاگميت ها و استالاکتيت هستيم، چنان آنها را شکسته و غارت کرده اند که انگاري شاخه يک درخت از بيخ شکسته است. آيا انصاف است پديده هايي که چند هزار سال زمان مي برد تا به شکل زيبايي غار را تزيين کنند، اين چنين تخريب شوند. مي گويند خسارت و دزدي به اموال دولت جرم دارد، پس خسارت و دزدي از اموال طبيعت خدا چه جرمي دارد؟ وقتي ديوارها و تزيينات بزرگ آهکي درون غار را مي بينيم که به رنگ سياه بر اثر آتش زدن و دود درآمده اند يا با رنگ هاي پاک نشدني يادگاري هاي بي مزه و دور از شأن يک انسان متمدن روي آنها نقش بسته است. با اطمينان مي توان گفت که اگر جانوران زياد داشتند يا شعوري در وجود آنها بود، ما انسان ها را وحشي و ابتدايي مي پنداشتند.
بزرگترين تالار در غارهاي ايران در اين غار وجود دارد. اين تالار به عرض 50 و طول 180 متر است.
غار رود افشان در 103 کيلومتري شمال شرقي تهران، واقع در رشته کوه هاي البرز و در 62 کيلومتري فيروز وه واقع شده است. براي دسترسي به اين غار از طريق جاده فيروز کوه بعد از چند کيلومتري دو راهي دماوند در محلي بنام سيد آباد به جاده فرعي آسفالته اي بر مي خوريم که پس از طي حدود نيم ساعت با اتومبيل و يا اينکه پس از حدود 2 ساعت پياده روي به روستاي رودافشاي مي رسيم، از اين روستا پس از حدود 15تا 20 دقيقه کوه پيمايي ساده در طول مسير غار که البته داراي شيب زياد بوده و به دهانه غار مي رسيم که درون قيف بزرگي به قطر 100 متر است و تنها از لبه همين قيف دهانه غار ديده خواهد شد. در طول مسير از پلي که بر رودخانه دلي چايقرار داد بايستي عبور کرد، سرچشمه اين رودخانه درياچه هاي تار و هوير مي باشد که حاصل ذوب يخچالهاي قره داغ(در خط الراس اصلي البرز) مي باشد. بطور کلي مدت زمان طي مسير از تهران تا روستاي رودافشان با اتومبيل حدود 2 ساعت است، که تمام طول مسير از تهران تا روستاي رودافشان داراي جاده آسفالته مي باشد. مسير ديگري براي رسيدن به غار وجود دارد که البته مسير دشواري بوده ولي بسيار زيباست، وبراي کوهنوردان وطبيعت گردها بسيار جالب است، اين مسير از روستاي دلي چاي واقع در حاشيه جاده فيروزکوه بوده و در امتداد مسير رودخانه دلي چاي مي باشد.
دهانه غار رودافشان
دهانه غار رودافشان در 35 درجه و 666،61 دقيقه عرضي و 52 درجه و 483 دقيقه شمالي و در ارتفاع 1800 متري از سطح درياي آزاد واقع شده است. همانطور که اشاره شد دهانه غار درون قيف بزرگي به قطر 100 متر قرار دارد. ارتفاع دهانه غار نسبت به بستر رودخانه 200 متر مي باشد، بنابر نظريه اي دهانه غار و بستر رودخانه هم سطح بوده اند و در مواقع پرآبي رودخانه آب به داخل غار نفوذ مي کرد و شايد اين دليلي براي علت گستردگي و ارتفاع زياد دهانه غار باشد، با گذشت زمان رودخانه بستر خود را فرسايش داده و تا کنون به 200 متر پايين تر از سطح غار رسيده است و اين فرسايش هنوز نيز ادامه دارد. در برخي از منابع گفته شده که دهانه فعلي غار در پشت تيغه سنگي بزرگي قرار داشته که حدود 35 هزار سال قبل بر اثر وقوع آتشفشان در کوه دماوند اين تيغه شکسته شده و با ايجاد شکاف عميقي دهانه غار ظاهر شده است و بعدها بر اثر فرسايش آب وسيعتر گشته است. دهانه غار بسيار وسيع و فرم آن قوسي شکل است، طول آن 40 متر و ارتفاع آن 12 متر مي باشد.
تالار اول غار رودافشان
در ابتداي ورود به غار رودافشان، بلافاصله وارد اولين تالار غار مي شويم که اين تالار از بزرگترين تالارها در غارهاي ايران است، اين تالار عظيم ناقديس بزرگي است که به علت استحکامي که لايه هاي آن دارد هيچ نشاني از شکستگي يا سنگ هاي سست در آن ديده نمي شود، اين تالار به قطر 80 ضرب در 100 متر و ارتفاع 25 متر در بلندترين قسمت آن است، تالار به اندازه اي بزرگ است که مي توان يک آمفي تئاتر بزرگ در آن برپا کرد. اين تالار فاقد هر گونه سنگ است. شايد علت وسعت اين تالار به دليل فرسايش آب رودخانه دلي چايي که در کنار فرايند غارزايي باشد که در فوق نيز به آن اشاره شده است؛ بدين ترتيب که هزاران سال قبل که دره رودافشان عمق فعلي را نداشت، رودخانه دلي چايي و يا شاخه اي از آن با دهانه غار رودافشان هم سطح بوده و آب رودخانه وارد دالان ها مي گرديد و لايه هاي سست را در مسير خود تخريب مي کرد. تعدادي ايوان که از سنگچين ساخته شده اند و همچنين مقداري خرده سفال در انتهاي اين تالار وجود دارد. اين تالار فاقد تزئينات آهکي است.
تالار دوم غار رودافشان
بعد از تالار اول، تالار دوم قرار دارد. بين تالار اول و دوم ديوار سنگچيني واقع شده که طول آن 8 متر و پهناي آن 1/5 متر است و در حال حاضر قسمتي از اين ديوار تخريب شده و در گاهي به عرض 2 متر بوجود آورده که مدخل تالار دوم را تشکيل داده است. در اين ناحيه طاقديس کوچکي با ارتفاع 8 متر قرار دارد که ابتداي تالار دوم است. تالار دوم داراي تاقديس به ابعاد 60 ضرب در 50 متر و ارتفاع 20متر است. در ديواره اين تالار يک شکاف بزرگي به چشم مي خورد. اين تالار نيز فاقد تزئينات آهکي است.
تالار سوم غار رودافشان
ابعاد اين تالار 50 ضرب در 40 و ارتفاع آن 15 متر است. در اين تالار تزئينات آهکي فراوان است که در روي سقف و ديوار اين تالار چکنده هاي گل کلمي و نخودي ديده مي شودف تمام تالار پوشيده از چکيده هاي مخروطي دانه انگوري مي باشد. در طرف راست تالار دالاني به طول 10 متر وجود دارد که به اتاقي منتهي مي شود، ديوارها و سقف اين اتاق با تزئينات خوشه انگوري، گل کلمي، ستون هاي سنگي و آبشار سنگ پوشيده شده است. اين اتاق داراي دهانه ديگري است که به انتهاي تالار سوم مي رسد. انتهاي تالار سوم راهرويي به عرض 2 متر و ارتفاع 6 متر بوده که پس از طي 50 متر استالاگميت بزرگي ديده مي شود. پس از حدود 20 متر بلندترين چکيده غار به بلندي 12 متر ديده مي شود. در اينجا چکنده هاي نيزه اي نيز ديده مي شوند.
معبد آناهيتا
با عبور از يک ورودي، پس از طي دالاني در دنباله مسير به عميق ترين ناحيه غار نسبت به دهانه غار مي رسيم که 150 متر پايين تر از دهانه غار است. پس از توسط يک نردبان آهني که جهت سهولت غارنوردي تعبيه شده است به دالاني با ارتفاع 3 متر مي رسيم که در انتهاي آن حوضچه آبي وجود دارد که ستوني سنگي در ميان آن قرار دارد. اين محل تالار آناهيتا نام دارد که پس از آن تاقديسي به پهناي 15 تا 20 متر وجود دارد. در ادامه مسير پس از طي 150 متر به دالان 10 متري مي رسيم که اينجا انتهاي غار است. محل انتهايي غار 50 متر پايين تر از دهانه غار است.
عکس از مسعود قارداش پور منبع: ماهنامه اطلاعات علمي شماره 366
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.