قطره ای از صبر و کرامت امام حسن مجتبی(ع)
نویسنده: محمد محمدی اشتهاردی
اشاره: آن چه بیش از دیگر ویژگی های امام حسن مجتبی علیه السلام -در مدت 48 سال حیات پر برکتش و پس از شهادت - از برجستگی برخوردار بود، صبوری و حلم آن حضرت بود که تاثیر بسزایی در زندگی وی و پیروانش داشت. امام حسن علیه السلام آن گونه صبور بود که صبوری وی زبانزد عام و خاص شد و ضرب المثل ((حلم الحسنیه)) درباره وی رواج یافت. در این گفتار برآنیم تا نتایج درخشان حلم را در زندگی امام حسن علیه السلام بنگریم.
خصلت حلم امام حسن علیه السلام در حدی بود که مروان یکی از دشمنان پر کینه خاندان رسالت، که امام حسن علیه السلام را بسیار رنج داد و آزرد، گفت: «این کارها را با کسی انجام دادم که حلم خویشتن داری او با کوه ها برابری می کند.»(4)
فراموش نمی کنم هنگامی که حضرت امام خمینی قدس سره در اوایل پیروزی انقلاب در قم تشریف داشتند، روزی جمعی از چماق به دستان بدخواه، از خانه ای بیرون آمده و با اشعار و داد و فریاد نزدیک بیت امام آمدند، امام اگر اشاره ای می کرد، مردم به آن ها حمله کرده و آن ها را تار و مار می کردند، ولی اما در عین شجاعت و صلابت بی نظیری که داشت، در این مورد صلاح اسلام را درحلم و صبر انقلابی دید، با حلم کم نظیری، سکوت کرد و قریب به این مضمون فرمود: «کاری به آن ها نداشته باشید، مساله به مرور زمان حل خواهد شد». همان گونه که امام فرموده بود: مسأله به طور طبیعی حل شد، آری گاهی حلم وصبر انقلابی، این گونه پی آمد درخشان دارد، و کارسازتر از عکس العمل های دیگر خواهد بود. امام حسن علیه السلام در عصر حکومت خودکامه معاویه، در وضعیتی قرار گرفت که اگر صلح تحمیلی را (که به معنای آتش بس و متارکه جنگ موقت، مشروط به شرایط بود) نمی پذیرفت و با خصلت والای حلم و صبر انقلابی، با آن برخورد نمی کرد، کیان تشیع در خطری عظیم و جان همه شیعیان در معرض نابودی جدی قرار می گرفت. از این رو، در پاسخ به معترضان فرمود: «وای بر شما! شما نمی دانید که من چه کرده ام، سوگند به خدا پذیرش صلح من برای شیعیانم بهتر است از آن چه خورشید بر آن می تابد و غروب می کند...».(5) شاید بر همین اساس بود که پیامبر صلی الله علیه و آله با بینش جهانی و پیش بینی وسیعی که داشت، در شأن امام حسن علیه السلام فرمود: «لو کان العقل رجلا لکان الحسن* اگر عقل، خود را به صورت مردی نشان دهد، آن مرد، حسن علیه السلام است».(6)
پاسخ به طور خلاصه این است که شرایط و جوی که دشمنان و بدخواهان ، و حتی دوستان، برای آن حضرت ایجاد کردند، آن حضرت را قهرا از سیاست و حکومت داری کنار زدند، نه این که خودش کنار رفت و هرگز حلم او باعث این کار نشد، بلکه شرایط و صلاح اسلام، چنین اقتضاء می کرد، از این رو در مدینه نیز در فرصت های مناسب، مطالب را به طور صریح بیان می کرد و با روش معاویه مخالفت می نمود، به همین دلیل معاویه نتوانست وجود آن حضرت را تحمل کند و با پیام های محرمانه اش، جعده دختر اشعث را که همسر امام حسن علیه السلام بود، واداشت تا آن حضرت را مسموم نماید. شهادت جانسوز او بزرگترین دلیل بر دخالت او در سیاست و صلابت او در طاغوت زدایی است، چنان که حلم او نیز در این راستا بود.
حلم امام حسن علیه السلام
خصلت حلم امام حسن علیه السلام در حدی بود که مروان یکی از دشمنان پر کینه خاندان رسالت، که امام حسن علیه السلام را بسیار رنج داد و آزرد، گفت: «این کارها را با کسی انجام دادم که حلم خویشتن داری او با کوه ها برابری می کند.»(4)
فراموش نمی کنم هنگامی که حضرت امام خمینی قدس سره در اوایل پیروزی انقلاب در قم تشریف داشتند، روزی جمعی از چماق به دستان بدخواه، از خانه ای بیرون آمده و با اشعار و داد و فریاد نزدیک بیت امام آمدند، امام اگر اشاره ای می کرد، مردم به آن ها حمله کرده و آن ها را تار و مار می کردند، ولی اما در عین شجاعت و صلابت بی نظیری که داشت، در این مورد صلاح اسلام را درحلم و صبر انقلابی دید، با حلم کم نظیری، سکوت کرد و قریب به این مضمون فرمود: «کاری به آن ها نداشته باشید، مساله به مرور زمان حل خواهد شد». همان گونه که امام فرموده بود: مسأله به طور طبیعی حل شد، آری گاهی حلم وصبر انقلابی، این گونه پی آمد درخشان دارد، و کارسازتر از عکس العمل های دیگر خواهد بود. امام حسن علیه السلام در عصر حکومت خودکامه معاویه، در وضعیتی قرار گرفت که اگر صلح تحمیلی را (که به معنای آتش بس و متارکه جنگ موقت، مشروط به شرایط بود) نمی پذیرفت و با خصلت والای حلم و صبر انقلابی، با آن برخورد نمی کرد، کیان تشیع در خطری عظیم و جان همه شیعیان در معرض نابودی جدی قرار می گرفت. از این رو، در پاسخ به معترضان فرمود: «وای بر شما! شما نمی دانید که من چه کرده ام، سوگند به خدا پذیرش صلح من برای شیعیانم بهتر است از آن چه خورشید بر آن می تابد و غروب می کند...».(5) شاید بر همین اساس بود که پیامبر صلی الله علیه و آله با بینش جهانی و پیش بینی وسیعی که داشت، در شأن امام حسن علیه السلام فرمود: «لو کان العقل رجلا لکان الحسن* اگر عقل، خود را به صورت مردی نشان دهد، آن مرد، حسن علیه السلام است».(6)
رفتار پر صلابت
فعالیت در امور سیاسی
پاسخ به طور خلاصه این است که شرایط و جوی که دشمنان و بدخواهان ، و حتی دوستان، برای آن حضرت ایجاد کردند، آن حضرت را قهرا از سیاست و حکومت داری کنار زدند، نه این که خودش کنار رفت و هرگز حلم او باعث این کار نشد، بلکه شرایط و صلاح اسلام، چنین اقتضاء می کرد، از این رو در مدینه نیز در فرصت های مناسب، مطالب را به طور صریح بیان می کرد و با روش معاویه مخالفت می نمود، به همین دلیل معاویه نتوانست وجود آن حضرت را تحمل کند و با پیام های محرمانه اش، جعده دختر اشعث را که همسر امام حسن علیه السلام بود، واداشت تا آن حضرت را مسموم نماید. شهادت جانسوز او بزرگترین دلیل بر دخالت او در سیاست و صلابت او در طاغوت زدایی است، چنان که حلم او نیز در این راستا بود.
پی نوشت ها :
1- نساء/ 86
2- مناقب آل ابی طالب ج 4 ص 18
3- فصلت/ 34
4- منتهی الآمال ج 1 ص 171
5- بحار ج 44 ص 19«والله الذی عملت خیر لشیعتی مما طلعت علیه الشمس أو غربت».
6- فرائد السمطین ج2 ص 68
7- احتجاج طبرسی ج 1 ص 420/بحار ج 44 ص 91
8- برای اطلاع بیشتر در این مورد، به کتاب های زیر مراجعه کنید: احتجاج طبرسی ،ج 1، ص 398 تا 420/بحار؛ ج44،ص 70تا 109 /کشف الغمه،ج 2، ص 144 تا 152