از زبان آمار...
آمار آثار بي عفتي در جهان
(مجله SCIENCE DIYEST، ص 47)
دختران همين که به سن بلوغ مي رسند گويي ذاتا در مقابل پسران پاکدامني پيشه مي کنند، اما فرهنگ ما به آنان مي آموزد که اين يک مشکل است. در جوامع ساده تر که پاکدامني هرگز تضعيف نشده، زنان جوان حياي بيشتري دارند.
(فمنيسم در آمريکا تا سال 2003، وندي شليت)
تجاوز به عنف (به زور) از هر 34 دقيقه يک فقره به هر 14 دقيقه (يک فقره) رسيده، طبق نوشته مجله آمريکايي نيوزويک هر ساله دهها هزار کودک در اروپا مورد تجاوز جنسي و سوء استفاده هاي ديگر قرار مي گيرند اين آمار مربوط به دو دهه ي گذشته است اکنون اين آمار به طور وحشتناکي افزايش يافته است.
(فمنيسم در آمريکا تا سال 2003، وندي شليت)
طبق آمارگيري در انگلستان 41% زنان 16 تا 30 ساله از اينکه احتمالا مورد تجاوز قرار گيرند هميشه و به طور دائم بسيار نگران هستند، بيش از 11% از زنان انگليسي معتقدند که به هر حال يک روزي از سال مورد تجاوز قرار خواهند گرفت، 4% زنان از آژيرهاي هشدار دهنده تجاوز جنسي استفاده مي کنند و 7% از زنان کلاس هاي دفاع از خود ديده اند.
(روزنامه جمهوري اسلامي 64/9/23)
طبق آمار 90% بزهکاران جوان 14 تا 25 سال از ميان خانواده هاي از هم پاشيده برخواسته اند.
در جهان حدود 90 ميليون جوان زير 20 سال از خانواده هاي طرد شده اند، بدون خانه و کاشانه حيران در خيابانها زندگي مي کنند. در آمريکا از هر 4 نوزاد يکي نامشروع است. تنها در سال 1979 بيش از 597000 کودک نامشروع در آمريکا متولد شده اند. در سوئد 7 ميليوني، سالانه 27000 کودک نامشروع متولد مي شوند.
(عوامل فساد ص 85، داستانهايي از پوشش و حجاب ص 82)
من در سال 1975 به دنيا آمدم و همه گونه مشکلاتي را که زنان با آن روبرو هستند درک کرده ام، از بي اشتهائي عصبي تا تجاوز توسط دوست پسر، از عدم امنيت محض در خيابانها تا داستان هائي درباره مزاحمان و مزاحمت هاي خياباني، از دختران نوجواني که به گونه اي اسفبار خود را باردار مي يابند تا زنان سي، چهل ساله اي که نوميدانه با مشکل عدم باروري مواجه هستند. تنها مي توانم بگويم که اين فرهنگ با زنان مهربان نبوده و حتي در همان لحظه اي که انرژي اجتماعي و سياسي بسيار فراواني را براي درمان مشکلات آنان صرف نموده نيز با آنان مهربان نبوده است.
(فمنيسم در آمريکا سال 2003، وندي شليت)
بديهي است وقتي اجازه داديم هر کاري آزاد باشد، آزار جنسي،مزاحمت ها، و تجاوز به عنف هم افزايش پيدا مي کند، جامعه اي که عليه شرم و حيا اعلام جنگ کرده، دشمن زنان است.
(کتاب فمينيسم در آمريکا تا سال 2003، ص 26)
در سال 1993، بيش از 4200 دانش آموز دختر به مجله سون تين گزارش دادند که پسرها آنها را مورد حرکات تحريک آميز قرار داده اند. پژوهشگران دانشکده ولسي پس از انتشار اين مطلب دريافتند که در حدود 40 درصد دختران هر روز و 29 درصد به طور هفتگي مورد آزار جنسي قرار مي گيرند. بيش از دو سوم اين مزاحمت ها در انظار عمومي صورت مي گيرد و حدود 90 درصد آنان مورد رفتار و گفتار تحريک آميز جنسي قرار مي گيرند.
(همان، ص 20)
به گفته شليت، برنامه زندگي خانوادگي در ايالت نيوجرسي، با آموزش مسائلي مانند کنترل زايمان، سقط جنين.... و بلوغ از مهد کودک آغاز مي گردد.
الکساندر سنجر، (مسئول سازمان والدين شهر نيويورک، در سال 1998) در روزنامه ديلي نيوز مي نويسد:
75 درصد نوجوانان آمريکائي قبل از پايان تحصيلات متوسطه رابطه جنسي دارند. در نيويورک بيش از 54 هزار نوجوان بين سنين 15 تا 19 سالگي باردار مي شوند.
(همان، ص 22)
قبلا 13 درصد زنان جوان مي گفتند فشار دوستان آنان را وادار کرده براي نخستين بار رابطه جنسي برقرار کنند در حاليکه اکنون اين رقم به بيش از يک سوم رسيده است.
(مرکز پژوهش افکار دانشگاه شيکاگو سال 1995)
براساس پژوهشي که دکتر آنت لاوسون در سال 1998 پيرامون خيانت به همسر انجام داده است، 18 درصد شوهران بريتانيائي مرتکب خيانت شده اند، رقم مشابهي نيز در مورد ايالت متحده وجود دارد.
(فمنيسم در امريکا سال 2003، وندي شليت، ص 36)
فرانسيس ويليارد که يک مسيحي ثابت قدم بود و در تبليغ دينش يد طولاني داشت، اولين کسي بود که جنبش زنان را پايه ريزي کرد (در سال 1880)، او سخت کوشيد تا امتيازات بيشتري را براي زناني که حقوق آنان به طرز خشونت باري نقض شد، کسب نمايد. زنان به خاطر تحريف ارزش هاي اخلاقي توسط مردان، براي مدتهاي طولاني قرباني جريان قراردادي ناجوانمردي ها بودند و مي نويسد: وقتي در ماساچوست و ورمونت جرم دزديدن يک گاو از جرم تجاوز به يک دختر سنگين تر است و يا در ايلي نويز تجاوز اصولا جرم محسوب نمي شود به اين نتيجه مي رسيم که (ما زنان) مدتهاي طولاني است که قرباني فرومايگي هستيم.
(فمنيسم در آمريکا سال 2003، وندي شليت، ص 36)
72 درصد از جنايتکاران نوجوان بدون پدر بزرگ شده اند و آمارها نشان مي دهد که ترک تحصيل، خودکشي و ساير رفتارهاي نابهنجار بيشتر در ميان نوجواناني رخ مي دهد که فاقد پدر بوده اند.
(همان، مقاله فمنيسم و مذهب، ص 90)
در سال 1990 کارول گيليگان، مسئول علمي دانشگاهي، اعلام کرد: دختران آمريکائي از نظر رواني «تهي» از نظر اجتماعي «ساکت» و از نظر تحصيلي «عقب افتاده» هستند.
(همان، ص 106)
مري پايفر، روانشناس باليني، به نقل از مرکز کنترل بيماريها در آتلانتا مي نويسد: ميزان خودکشي در ميان کودکان ده تا چهارده ساله در فاصله سالهاي 1979 و 1998، 75 درصد افزايش يافته پايفر اعلام مي کند: در ميان دختران در سال 1979، 48 مورد و در سال 1998، 61 مورد خودکشي وجود داشته است، در مورد پسران اين رقم از 103 مورد به 176 مورد افزايش پيدا کرده است.
(همان، ص 108)
هيلاري کارليپ آمريکائي در کتاب دختران مي نويسد: از بيشتر نوشته هاي دختران چنين برمي آيد که آنان پيوسته احساس مي کنند با رفتارهاي خشونت آميز به آنان بي احترامي مي شود. اين رفتارها به صورت هاي گوناگوني مانند مزاحمت هاي جنسي، اذيت و آزار جسمي و کلامي و تجاوز به عنف ديده مي شود. مزاحمت هاي جنسي، نگراني روزانه آنها محسوب مي شود و بيشتر دختران حتي براي تنها قدم زدن در خيابان احساس امنيت نمي کنند.
(کتاب فمنيسم در آمريکا تا سال 2003، ص 18)
منبع: حريم ريحانه.
