زندگي مشترک

وقتي ما ازدواج مي کنيم، مهم ترين شخص در زندگي يکديگر مي شويم. اما اقوام درجه يک قبلي ما( پدر، مادر، خواهرها و برادرها) ناپديد نمي شوند. هر يک از آنها نيازهاي خاصي را برآورده مي کنند. خواهر بزرگ تر شما از زمان خردسالي هنگام سختي ها به کمک تان آمده است و شما هنوز دوست داريد هر شب به او تلفن کنيد. شوهر شما از اينکه تنها مرد خانه مادرش بعد از طلاق اوست، به خود مي بالد و مي خواهد به اين نقش خود ادامه دهد. هيچ يک از اينها تنها به خاطر ازدواج از بين نمي روند.
چهارشنبه، 16 آذر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زندگي مشترک

زندگي مشترک
زندگي مشترک


 





 
وقتي ما ازدواج مي کنيم، مهم ترين شخص در زندگي يکديگر مي شويم. اما اقوام درجه يک قبلي ما( پدر، مادر، خواهرها و برادرها) ناپديد نمي شوند. هر يک از آنها نيازهاي خاصي را برآورده مي کنند. خواهر بزرگ تر شما از زمان خردسالي هنگام سختي ها به کمک تان آمده است و شما هنوز دوست داريد هر شب به او تلفن کنيد. شوهر شما از اينکه تنها مرد خانه مادرش بعد از طلاق اوست، به خود مي بالد و مي خواهد به اين نقش خود ادامه دهد. هيچ يک از اينها تنها به خاطر ازدواج از بين نمي روند. با اين وجود، گفت و گوي تلفني طولاني با خواهرتان، براي همسري که به ندرت به او توجه مي کنيد، آزاردهنده است و کارهاي سختي که او با خوشرويي براي مادرش انجام مي دهد، وقتي کارهاي زياد انجام نشده اي در منزل براي او داريد، شما را خشمگين مي کند. از آنجا که منابع زمان، پول، توجه و حمايت محدود هستند، هرکسي که رقيب شما در اين موارد محسوب مي شود، ممکن است اثر منفي روي ازدواج شما داشته باشد.
وقتي ناچار به رقابت با يکي از اعضاي خانواده همسرمان هستيم، سعي مي کنيم هم آشکارا و هم در خفا، در رابطه او با آن شخص دخالت کنيم. گاهي اين جنگ هاي خانوادگي، دهه ها ادامه مي يابد و شخص بخت برگشته اي که بين همسر و خانواده اش دو پاره شده است، تقلا مي کند که هواي هر دو طرف را داشته باشد و معمولاً هم موفق نمي شود.
راه حل مسأله:
اگر به نظر مي رسد که خانواده شوهرتان، تقاضاهايي بيش از سهم واقعي شان در مورد تصميم گيري، توجه يا پول دارند، يا احترامي را که حق شماست به شما نمي گذارند و با اين کار دارند زندگي شما را خراب مي کنند، مؤثرترين استراتژي اين است که از ميدان مبارزه عقب نشيني کنيد.
احترام به والدين همسر امري ضروري است، اما شما ناچار نيستيد آنها را دوست داشته باشيد يا تحسين شان کنيد و يا با آنها رقابت نماييد. اگر دوست داريد وقت بيشتري را با همسرتان بگذرانيد، اين موضوع را به او بگوييد؛ اما حرفي راجع به زماني که او آزادانه با برادرش مي گذراند، نزنيد. اگر از دست پدر شوهر عيب جوي خود عصبي هستيد، از او فاصله بگيريد، اما اصرار نداشته باشيد که شوهرتان طرف شما را بگيرد. اگر برادرشوهرتان بي خبر به خانه شما مي آيد، به او بگوييد لازم است قبل از آمدن تلفن بزند؛ اما از شوهرتان نخواهيد از جانب شما عذري بياورد.
آيا به خانواده همسرتان برمي خورد اگر با برنامه ريزي هاي آنها همراهي نکنيد؟ شايد، اما اين شما هستيد که بايد بين رنجاندن آنها يا اينکه آنها نظرشان را به شما تحميل کنند، يکي را انتخاب کنيد. حتي اگر همسرتان از نوع برخورد شما با خانواده اش حمايت نمي کند و نمي تواند اين روابط را حسنه کند، بايد مراقب بهبود روابط خودش با خانواده شما باشد. اين به نفع شماست که بگذاريد همسرتان خودش مسائلش را با خانواده اش حل کند؛ زيرا مشکلات حل نشده خانوادگي مي تواند به سرعت به زندگي شما راه يابد. هر زمان که به نظر مي رسد خانواده هاي شما بر سر راه روابط شما قرار گرفته اند، اين نکته را به ياد آوريد که جدا از کارهايي که براي شما مشکل ايجاد مي کنند، هديه اي هم به شما داده اند که ازدواج تان را ممکن ساخته است. آنها به شما ياد داده اند که چگونه عشق بورزيد.
ازدواج با کسي درست مانند پدر
شايد عميق ترين تأثير خانواده ما بر روي ازدواجمان، در مورد انتخاب همسرمان باشد. فرويد و ديگران در مورد نقش ناخودآگاه بر عشق و ازدواج بسيار نوشته اند، اما امروزه مفيدترين بحث در اين مورد را دکتر هارويل هندريکس مطرح کرده است. طبق تئوري او، هريک از ما تصوري نيمه هوشيار از يک همسر ايده آل در ذهن داريم که طرح آن از خصوصيات منفي و مثبت والدين مان نشأت گرفته است. اين مطلب توضيحي است براي اينکه چرا همان خلق و خوي انفجاري که در پدرتان وجود داشت و شما از آن فراري بوديد و مي ترسيديد، در شوهرتان هم وجود دارد، يا اينکه چرا ترفيع شما احساس تنها ماندن را در شوهرتان بيدار مي کند؛ درست همان احساسي را که زماني مادرش براي سر کار رفتن او را به يک پرستار سپرد. مواردي اين چنيني از کودکي ما مي تواند عامل جدال زناشويي امروز ما باشد و معمولاً ما آن را درک نمي کنيم. سعي کنيد در مورد رفتارهايي که در والدين تان مورد تحسين يا نفرت شما بود، فکر کنيد. اگر هردوي شما از صدمات روحي دوران کودکي خود آگاه شويد و در مورد آنها با هم صحبت کنيد، بهتر مي توانيد همسر خود را درک کنيد و قدر او را بدانيد.
منبع:نشريه دنياي زنان، شماره 54.




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط